مصاحبه و گفتگو مصاحبه آی‌فیلم با جمال شورجه، دستیار کارگردان فیلم سینمایی «پرواز در شب»

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 186
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
127595.jpg
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
جمال شورجه کارگردان و تهیه کننده سینما که در فیلم سینمایی «پرواز در شب» به عنوان دستیار کارگردان حضور داشته، در گفت‌وگوی اختصاصی با آی‌فیلم به ارائه توضیحاتی در خصوص این فیلم به کارگردانی مرحوم رسول ملاقلی پور پرداخت.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : خب پرواز در شب رو به اتفاق دیدیم. امیدوارم لـ*ـذت بـرده باشید. فیلم به کارگردانی رسول ملا قلی پور کارگردان ارزشمند و فقید کشورمون و با بازی مرحوم فرج الله سلحشور روحشون شاد، یادشون گرامی باد. در خدمت جناب آقای جمال شورجه هستیم که سی سال پیش در فیلم پرواز در شب با مسئولیت طراح صحنه و دستیار کارگردان حضور داشتن و به عنوان یکی از عوامل کلیدی تولید این فیلم مهمان برنامه ی ما هستند. عرض سلام خسته نباشید و خوشامد دارم خدمتتون حاج آقا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خیلی متشکر. بنده هم عرض ادب و احترام دارم خدمت حضرتعالی، دوستان، عزیزانی که زحمت می کشن، آماده هستن که بتونیم یه صحبتی در خصوص این فیلم انجام بدیم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : سلامت باشید.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و البته خوشحال هستم که بعد از سی سال در واقع در مورد پرواز در شب قرار هستش که حالا نقد و بررسی و ارزیابی بشه و ای کاش خود خدا بیامرز رسول ملا قلی پور بودند و الان مقابل شما می نشستند. خود ایشون صحبت می کردند راجع بهش.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. خدا رحمت کنه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خدا انشالله رحمت کنه. خدا بیامرزتشون.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. سی سال مدت زیادی ست، مدت مدیدی ست. ما وقتی نگاه می کنیم به پرواز در شب و کارهایی از جمله «مزرعه پدری» که مرحوم ملا قلی پور ساخته، جهش های زیادی رو به لحاظ محتوایی و تکنیکی ما شاهد هستیم اما ، یا جنابعالی خودتون کارهای متعددی رو در زمینه دفاع مقدس و سایر پروژه ها در داخل و خارج از کشور به انجام رسوندید. اگر بخوایم قیاس بکنیم و شرایط تولید رو سی سال قبل با حالا مقایسه ای داشته باشیم، چگونه خواهد بود؟ البته فیلم «پرواز در شب» رو وقتی در نظر می گیریم، اصل قضیه اینه که عده ای جوان آستین بالا زدن وارد گود شدن و در عرصه ی فیلمسازی دفاع مقدس با تمام مشکلات یا محدودیت هایی که شاید به لحاظ تکنیکی در اون زمان وجود داشت، ابتکار عمل رو به دست گرفتن. اگر قیاسی بخواید بفرمایید، چگونه خواهد بود شرایط تولید اون زمان با حالا؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بسم الله الرحمن الرحیم، حالا من یه مقدار مقدمه بگم خدمت‌تون.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله حتماً.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : من در واقع یکی از توفیقاتی بود که نصیب حقیر شد تا توی اون فیلم در حقیقت به نوعی ایفای نقش بکنم پشت صحنه البته. یه موردم که حضرتعالی اشاره کردید طراح صحنه،‌ من طراح صحنه ی این کار حقیقتش نبودم. طراح صحنه ی این کار آقای دکتر حیدری بودند. خب الانم یکی از اساتید بزرگوار دانشگاه هستن، استاد در واقع نقاشی هستند و این ها. تجسمی و تدریس می کنن. عرض کنم و تحلیل فیلم و چه و این ها. اون موقع ایشون بودن. ایشونم مثل ما جوون بودن. الانم ایشون مثل ما همه رنگا سفید شد. سر و صورت و اینا. ولی به هر جهت ایشون زحمت طراحی صحنه رو کشیدن یه حالا مشکلاتی پیش اومد و این ها، من چون گرافیک خونده بودم، حالا بعضی مواقع به دکتر کمک می کردم به دکتر حیدری کمک می کردم. خب به نقاشی و اینا خودم علاقه داشتم و کار می کردم و این ها. رو همین اساس بعدها حالا یه مشکلاتی پیدا شد این ها،‌ خدا بیامرز ملا قلی پور اسم ما رو گذاشت تو تیتراژ به عنوان طراح صحنه. در حالی که کار اصلی من اونجا دستیار دستیاری خدا بیامرز رسول ملا قلی پور بود.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این دستیاری البته ما شبانه روز با هم بودیم. این طور نیست که مثلا صبح می اومدیم سر صحنه، نمی دونم فلان یا ایشون دیرتر می اومد، من مثلا همه چیو آماده می کردم، ایشون بیاد مثلا سکانو بدم دست ایشون. نه ، اصلا شبا با هم اونجا زندگی می کردیم. یعنی بچه ها همه می رفتن خونه هاشون. ما تو یه کانکسی بود در واقع از این کانکسایی که پشت این ماشینا می بندن، کاروان در واقع. تو اون کاروانا ما زندگی می کردیم. شب و روز با همدیگه بودیم اصلا. صبح‌مون، ناهارمون، شب‌مون. یعنی زندگی با هم دیگه داشتیم و این ها. رفاقت‌مون هم از حوزه ی هنری شروع شده بود اساسا. تو حوزه ی هنری خب کار می کردیم، کارای کوتاه می کردیم. قبل از این هم که من دستیاری یکی دو تا کار انجام داده بودم دستیار کارگردان و این ها که آقای محسن علی اکبری تهیه کننده ی پروژه بودن و این ها. گفتند که میای برای آقای رسول؟ گفتم چرا که نه، از خدامه در حقیقت. خب این پروژه پروژه ی تقریبا می شد گفت یکی از اولین کارهای کلاسیک و حجم سنگینی در واقع تولید فیلم دفاع مقدسی و جنگی بود. و تقریبا در واقع قبل از این ما به این حجم فیلم دفاع مقدس نداشتیم تا این جا. البته این که حالا با چه مرارتی با چه سختی مثلا اون تانکا اومدند و فلان و این ها، اینا با یه سری ارتباطایی ارتباطایی که خود خدا بیامرز رسول ملا قلی پور با فرمانده ی فلان لشکر تو جنوب و فلان اینا همه تو جنوب بود اصلا ما تهران خیلی ادوات این چنینی و اینا نداشتیم. اینا رو با این کفی و اینا آوردن توی تهران و این ها، اونم چه طوری؟ با قاچاقی آوردند و با چه ترفندهای سینمایی به عبارتی، اینا رو کشوندن آوردن یا گلوله هایی که در واقع باید در اختیار این حجم در واقع ادوات نیروی انسانی که خصوصا از سرباز و پادگان و اینا آورده بودیم، هنرور مثلا معمولی نبودند و این ها، بچه های پادگان و این ها بود اومده بودند و اینا حالا یه صحن هایی رم من تعریف می کنم که چه اتفاقایی افتاد این ها ما نتونستیم سرباز اینا بیاریم. مجبور شدیم بریم از یه سری کارگرای مثلا سر خیابون و چهار راه اینا برداریم بیاریم. چه اتفاقایی افتاد خدمتتون فرصت باشه عرض می کنم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : خواهش می کنم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ولی به هر جهت جمع کردن این ها، لباس پوشوندنشون، ادوات بستنشون، حمایل و قمقمه و جیب خشاب و خشاب و چه و گلوله و اینا خودش واقعا اون مدخل در حقیقت علیرغم این که خیلی خیلی سخت بود، ولی چون تازه جنگ در حقیقت تموم شده بود و این ها، یه مقدار هم یله و آزاد بود توی جنوب، منتها تو تهران خیلی ما مشکل داشتیم. تو جنوب اگه می رفتیم همین صحنه ها رو می گرفتیم، هیچ مشکلی چه بسا نبودش و این ها. بلافاصله از فلان پادگان و فلان در واقع این واحد نظامی به ما می دادن انجام می دادیم. به همین دلیل هم یه سری از این ادوات نظامی مثل همین تانک و توپ و نفربر و فلان و اینا رو از جنوب بچه ها برداشتن آوردن و این ها. حقیقتا این که سخت ترین کارهایی بود که تا اون مقطع انجام شده بود کارای دفاع مقدسی و سنگین ترین کارها که هم حالا توجه کرده باشین هم گریمش سخت بود. گریم سختی داشت.حالا با اون انفجارهای شیمیایی که تو فیلم می شد و در واقع خصوصا اون دکتری که تو فیلم آقای تاج بخش پناهیان نقششو بازی می کرد. شیمیایی می شد چه و این ها و یا اون کانالی که مثلا حالا کانال به اون عریضی که ساخته شده بود، آب انداخته بودن تو اون اصلا بساطی بود اون خود ریختن آب مازوت در واقع توی اون کانال آب تو اون کانال که حجم بیاد بالا به صورت یه کانال واقعی در بیاد اینا، خب اون موقعم خیلی جلوه های ویژه و سی جی اینا اصلا اصلا نداشتیم ما، نبود اساسا. خب همه ی اینا رو باید زنده اجرا می کردیم. طرفو مثلا حالا این کانالو باید پر می کردیم، پر آب این می اومد از این جا رد می شد، مثلا می افتاد تو آب، نمی افتاد تو آب، چه جوری در واقع خب الان خیلی از این ها رو می تونن با امکانات سی جی و در واقع کامپیوتر و جلوه های ویژه در بیارن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : چند روز صرف فیلم برداری این کار شد؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حدود فکر می کنم دو ماه پنجاه روز تا دو ماه اینا فیلم برداری بود. عمده ی این هام در واقع همین الان شهرک سینمایی دفاع مقدس که جاده ی قم هست. اونجا در واقع اون جا اصلا شهرک سینمایی نبود. اونجا یه پادگان بودش. یه پادگان کوچیکی بود که با یه چند تا سوله فقط داشتش اون جا. تمام این کانال اون جا زده شد، کانال های مختلفیم زده شد اون جا. عمدتا در واقع شاید نود درصد کار اون جا فیلم برداری شد. شایدم بیشتر، حالا من در چون الان سی سال گذشته اینا خیلی حضور ذهن ندارم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : این فیلم به عنوان اولین فیلمی که رسما در شهرک سینمایی دفاع مقدس تولید شده، ثبت شده. این حقیقت داره؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : فکر می کنم همین طور بود دیگه. اصلا میگم اصلا شهرک سینمایی نبود اون موقع دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله پس به لحاظ تاریخی هم این فیلم واقعا...
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله و ما اون جا رفتیم، حتی تو موتورخونه مثلا بچه ها می اومدن ناهار می خوردن یه خرده استراحت می کردن. صدای قار قار موتور موتورخونه ای که مال پادگان بودش و اینا ها که خیلی در واقع سخت بود شرایط پشت صحنه این ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که حالا خاموش کردن اون موتورخونه که مال کشاورزا بودند و اینا. برای این که بتونیم صحنه ها رو البته صدای سر صحنه ها، ولی همین که این صدا وجود نداشته باشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : صدا البته اون موقع دوبله می کردیم. دوبله بود دیگه. ولی به هر جهت کار سختی بود در عین حالم یه کاری بود که به لحاظ مضمونی اصلا یه انتزاج خاصی پیدا کرده بود با صحنه های وقایع عاشورا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حالا خصوصا توی اون فینال
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و اون مهدی نریمان
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خدا بیامرز فرج الله سلحشور.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که این جا باز
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله خدا رحمت کنه بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یاد و در واقع خاطرشون زنده باشه انشالله که خدا رحمت کنه. ایشون به عنوان نقش اصلی می اومد اون تمثیل و شمایلی از حضرت ابوالفضل در واقع
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : نشون می داد اون جا و اون فضا رو برای ما بازی می کرد که آقای علیقلی هم این رو تکمیل کرد با اون موسیقی
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله واقعا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود در واقع با اون موسیقی که روی اون صحنه گذاشت و یه کار کلاسیکه من حقیقتش الانم خیلی دوست دارم این کار رو. یعنی حقیقتا فکر می کنم الانم با توجه به این که خدا بیامرز ملا قلی پور بعد از اون خب خیلی فیلم ساخت. دیگه یه مقدار گرایشات اجتماعی پیدا کرد فیلما دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله، درسته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یعنی رفت به سمت تمثیل گرایی و یه نوع حالا کارای فرمالیستی کردن و بعد اجتماعی و این ها، تقریبا از از فیلم های عملیاتی میدانی دور شد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حالا یه مزرعه ی پدریم البته یه مقدار داریم تو فیلم. هر چند اونم یه مقدار قصه در قصه بود یک نمایی های مدرنی داشت توی فیلم این ها ولی به هر جهت این کار یه کار ماندگاری توی
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : در واقع فیلم سینمای دفاع مقدس من هست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : چون مضمون گراست و مضمون رو هم آورده بود کاملا با موضوع دفاع مقدس ما ترکیب کرده بودش.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و همون چیزی که در جبهه های ما واقعا اتفاق می افتاد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یعنی همون شب های عملیات، نمی دونم که عینهو شب خدا حافظی هستش که شب آخر شب عاشورا دارن مثلا آقا ابا عبدالله الحسین مثلا داره صحبت می کنه برای یارانش.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که تمثیلایی داریم از همون جا گرفته بودیمش.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : هر چند توی شاید مثلا توی نور پردازی خیلی موفق نبودیم بتونیم اون فضای شمایل گونه ی مثلا اون فضا رو در بیاریم. چون ما توی تصویر یه مقدار توی تجسمی نزدیک می شیم به شمایل تو اون جاها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : مثل شمایلی که از حضرت ابوالفضل دارن، حضرت امام حسین علیه السلام دارند و این ها و یارانشون این ها، این جا ما به لحاظ استاتیک و زیبایی شناسی و نقاشی این رسیدن به این فرم یه مقدار فکر می کنم ضعیف عمل کردیم یا اون اشراف لازم رو نداشتیم. بعدها من فکر کردم تو این فیلم که چه قدر جا داشت ما تو این زمینه ها کار می کردیم، واقعا اون شمایل های به عبارتی تعزیه گونه یا همون تصویر هایی که در میاد اون طرف، با اون فضاها یه مقدار ما کار می کردیم، کار نور می کردیم، کار رنگ می کردیم، کار جا داشت به هر جهت.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ولی باز با این وجود توی این کار خیلی سعی شد این نزدیک بشه و تقریبا من یادم نمیاد تو سینماهایی که رفتم بارها این فیلم رو دیدم، اون تیکه ای که حضرت ابوالفضل یعنی نریمان رو در واقع می زنند و این دونه دونه تیرها می خوره این مشک های همین قمقمه ها
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : قمقمه ها بله سوراخ می شه، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : می پوکه و این آب می ریزه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یاد حضرت ابوالفضل نیفتاده.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و گریه نکرده باشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اینا در واقع صحنه هایی ماندگاره به عبارتی سینمای دفاع مقدس.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که تقریبا تکرارم نشد. هر چند یک گوشه هایی رو ما سعی کردیم در فیلم حماسه ی مظلومی که خودم کار کردم
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : نزدیک بشم به این صحنه ها. نمی گم مثل این تونستم در بیارم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بالاخره خدا بیامرز یک نبوغ در واقع آقای ملا قلی پور رو می گم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یک نبوغ فطری خاصی داشت توی تصویر سازی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که اون موقع رئیس معاونت سینمایی می گفت این تو اصلا ذاتا یک آدم تصویری و سینمایی هستی این ها. چون خدا بیامرز ملا قلی خیلی آکادمیک تحصیل کرده ی این کار و اینا نبود.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ولی یه نبوغ خاصی داشت توی تصویر سازی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و دکوپاژ توی بازی گیری از چیزها، خب البته عکاس بود چرا، عکاسی می کرد، در واقع زمان جنگ اصلا عکاس با عکاسی شروع کرد اصلا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و این سینمای ما هم اصلا از مولود سینما در واقع مقطع هشت ساله ی دفاع مقدسه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یعنی عمده ی سینماگرای دفاع مقدس بود از جمله خدا بیامرز ملا قلی پور مولود اصلا خود همین جنگ هستن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یعنی تو مقطع جنگ این ها می ره عکاسی می کنه،‌ هشت میلی متری کار می کنه ، شونزده میلی متری کار می کنه، میاد مثلا اون یه کاری ساخت به اسم بلمی به سوی ساحل.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که در حوزه ی هنری کار کرد. من اون موقع تو حوزه ی هنری مونتاژ می کردم. چون گرایش من توی بعد از این که یه سری آموزشایی دیده بودیم، مونتاژ بود.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : می اومد اون جا فیلمشو نمایش می داد این ها، یا سقای تشنه لب اولین کارش بود فکر می کنم و این کار شونزده میلی متریش بود که کار کرد خدا بیامرز ملا قلی پور که اونو آورد همون جا نشون می داد می گفت شورجه بیا نگاه کن ببین چه جوری شده این ها، اون موقع در واقع ما توی بخش سمعی و بصری حوزه ی هنری سازمان تبلیغات بودیم که یک ساختمون جدایی از خود حوزه ی هنری حتی فعلی که این جا توی نبش سمیه هستش این ها، این دوستان در واقع یه کلونی یه مقدار حرفه ای تر از ما توی خود ساختمون مرکزی کار می کردن. ولی با توجه به رفاقتی که داشتیم با ایشون این ها، می اومد توی قسمت سمعی بصری که ما بودیمی اون جا، صدام می کرد که شورجه بیا نگاه کن مثلا این همون سقای تشنه لب می خوام نشونت بدم و این ها. یه ‌ مثلا فکر کنم سی دقیقه اینا بود کار کرده بود این رو. یا مثلا آقای محمد کاسبیم یه فیلم ساخته بود فیلمای همین جنگی این ها، شورجه بیا، حالا من اون جا چون مونتاژ می کردم یا آقای مجیدی مثلا آقای مجید مجیدی یه کار کوتاه باز فکر کنم سی چهل دقیقه ای کار کرده بود که اتفاقا آقای محمد کاسبی بازی می کرد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله. صدام می کردن، نگاه می کردیم، مشاوره می گرفتن، ما کاری از دستمون بر می اومد، براشون انجام می دادیم یا بعدها مثلا اولین کار سینماییش که خدا بیامرز ملا قلی پور هم سقای تشنه سقای تشنه لب کوتاه بود البته یه کار دیگه بود که بلمی به سوی ساحل اسم داشت که آقای بهزاد بهزاد پور بازی می کرد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بعد از بلم که از حوزه تقریبا اومد بیرون. یه مقدار مشکلاتی با مدیریت حوزه پیدا کرد و زد بیرون از حوزه. مثل خود ما دیگه. ما هم همون جوری بودش یعنی مشکلاتی پیدا کردیم با مدیریت حوزه ی هنری مدیریت وقت اون موقع. خب زدیم بیرون، اتفاقا یه مقدار هم زمینه ی رشد ما چه بسا همین شد. شاید اگر اون جا می موندیم، یه مقدار فضا هی بسته تر می شد مجبور هم بودیم مطابق سلیقه ی مدیریت کار بکنیم که بعدها دیدیم رفت به سمت یک نوع گرایش خاص سینمایی دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حالا من خیلی دارم پرچونه گی می کنم. ( نامفهوم )
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : نخیر نخیر، خواهش می کنم، استفاده می کنیم. به درستی اینو اشاره فرمودید. واقعا وقتی که یه غـ*ـریـ*ــزه به شکل موثری منتقل می شه و کارگردان و سازنده اون غـ*ـریـ*ــزه رو به درستی پیدا کرده در جهت تجربیاتی که داشته، حضوری که داشته، فعالیتی که داشته، خیلی این موثر هست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : و نهایت کارگردانی واقعا همین انتقال غـ*ـریـ*ــزه ست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله بله. بله احسنت.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : توسط حالا این واسطه های تکنولوژیکی که وجود داره.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : احسنت.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : و ایشون در این زمینه خیلی به شکل موثری غـ*ـریـ*ــزه رو منتقل می کردن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله نبوغ خاصی داشت، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. شما خودتون فعالیت گسترده ای در زمینه ی فیلم های دفاع مقدس داشتید. به نظر می رسه که سال هایی ست که از این مقوله فاصله گرفتید. دلیلش چی هست؟ حالا شرایط تولید
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : مساعد نیست برای کار در این زمینه یا معضلاتی رو می بینید؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حالا یه موردی رو شما اشاره کردین تو همون سال اول که شاید بی ربط نباشه به همین جا. ببینین اون اون مقطع مثلا سال های دهه ی شصت اینا دهه ی شصت ساخته می شه دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : همین پرواز در شب مال همون محصول همون سال ها و اون موقع ست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : شصت و پنج، بله، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله، اون اون موقع حقیقتا ساختن فیلم های دفاع مقدس راحت تر بود. به دلیل این که هنوز تازه جنگ یا بود یا تموم تازه تموم شده بود به عبارتی. کشیدن این ادوات و این ها از توی منطقه به بیرون راحت تر بود. یا رفتن مثلا توی مناطق جنگی کار کردن، از اون خاکریز بیاد این ور مثلا حالا به عبارتی به ما کمک بکنه فلان نفربره، فلان جیپه، فلان ماشین جنگی و این ها هستش و اینا، خیلی راحت تر بود.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و خب فرمانده ها و اینام اون موقع خیلی خیلی باز آدم باهاشون ارتباط راحت تری برقرار می کرد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : به دلیل این که هنوز این ادوات نظامی و این ها که بیشتر اون هام چه بسا غنیمتی بودند.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ما یه چند تا از لشکرای ما اصلا با ادوات غنیمتی اصلا لشکر شدن، سازمانن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یعنی این ادوات همه غنیمتی بودن این حالا اینا رو خیلی راحت تر در اختیار کارها قرار می دادن، تو اون دهه ی خصوصا شصت و این ها که منم مثلا اولین کارم روزنه ام دهه ی در واقع همون شصت شروع کردم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : فیلم سینمایی روزنه بود که خب ما اصلا بلند شدیم رفتیم خود منطقه اصلا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : تو گیلانغرب و تو جنوب کرمانشاه و اون جاها مثلا کار می کردیم. حقیقتا خیلی راحت بود گرفتن ادوات. خب الان یه مقدار سخت تر شده، هزینه ها بالاتر رفته، گرون تر شده، نمی دونم نیروی انسانی گرون تر شده. اساسا حالا یه ساخت فیلم جنگ و دفاع مقدس یه نوع ریسک شده که عینهو هم به لحاظ استقبال مردم به دلیل تغییر ذائقه ی مردم اساسا، یک مدیریتی که عینهو مدیریت پنهان، نا آشکار یعنی
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : به نکته ی خوبی آقای شورجه اشاره می فرمایید حالا سلایق مردم
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اوهوم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : یا این که اقتضای زمان فعلی، ما وقتی به مضامین فیلم های دفاع مقدس نگاه می کنیم، به نظرتون نمی رسه که روی طیف مضامین که می تونه خیلی گسترده باشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : گسترده باشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : مثلا قبل جنگ، در خلال جنگ، بعد از جنگ.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : جنگ هوایی، جنگ روی آب، جنگ روی زمین. مسائل حالا از خودگذشتگی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله، خیلی خب.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : برادری، خدایی نکرده جاسوسی و خیلی مضامین دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : احسنت، درسته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : این قدر این مضامین تنوعش زیاده و گسترده ست و می شه بهش پرداخت، آیا به لحاظ مضامین چی می شه کرد که این مضامین تقویت بشه و این گوناگونی به اقتضای روز، نیاز اجتماعی اقتصادی و مردمی بشه
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : چون این قدر موضوع اهمیت داره که نمی شه دفاع مقدس رو ترک کرد طبعا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : باید تغییراتی رو قائل شد. چگونه می شه این مضامین رو تقویت کرد؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ببینین قطع و یقین همین طور هست. ما به قدری سوژه و مضمون و
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : داستان به عبارتی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : تو زمان جنگ، بعد از جنگ، نمی دونم اتفاقایی که برای جانبازا، برای آزاده ها فلان اینا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : زمان اسارت، خود همون مقطع هشت سال جنگ که شاید طولانی ترین جنگ در واقع توی شاید بعد از جنگ جهانی دوم، البته جنگ جهانی دومم این قدر طولانی نبوده جنگش این ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : نبود، بله، درسته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : داشته باشیم که این جنگی که به ما تحمیل کردن، بعد از یه طرف ما تنها بودیم، اون طرف نزدیک سی تا کشور
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله کاملا درسته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : به رژیم بعثی کمک می کردن این ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : از چپ و راست، از شرق و غرب.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اون موقع خب دنیا دو قطبی بود دیگه. شرق و غرب بودن دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و واقعا اسکات در واقع اسکات های روسیم توی جبهه ی عراق بود. میراش های فرانسه هم بود، امریکام تو دریا کمک می کرد و ما تنها واقعا یه کشور تنهایی بودیم که مقابل ما توی اسرامون نزدیک بیست و هفت هشت ملیت داشتیم تو اسرامون. ملیتایی که به رژیم بعثی کمک می کردن. بنابراین جنگ ما یک جنگ نابرابر بود. باز با این وجود ملت با تمام توان ایستادن. این جنگو هشت سال اداره کردن و دشمن رو ناگزیر کردن تا وجب به وجب عقب نشینی کنه و بره از کشور.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه :‌ خب اینا داستانش همه اش.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله، بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : همه اش در واقع موضوعه، مضمونه حتما. چه افتخاراتی مثلا کسب شد توی اون اوایل در واقع می گفتن این فرمانده این ها یک بار عملیات کردن هزار ها کیلومتر اومدن تو و یک بار پیروزی داشتن. ما هر بار عملیات می کنیم پیروزی داریم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : هی اینا رو به عقب می بریم به عبارتی. این این در واقع نشون می ده که ما خیلی خیلی موضوع و سوژه داریم تو این زمینه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این سوژه واقعا یه دریاست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یه مقدار حالا الان مشکلی که هستش که واقعا این ها به تصویر در نمیاد، نمی دونم به فیلم تبدیل نمی شه، همون عرض کردم یه بخش عمده اش مشکلات مالی این قضیه ست. یعنی برای تولید فیلم دفاع مقدس الان دیگه مثل یه کار خانوادگی نیستش که برن مثلا تو آپارتمان و خیابان و چهار تا مجوز گرفته بشه، این ها یه مقدارشو تو شمال یه مقدارش تو خیابونا و چهار تا دونه اداره و اینا، فیلم جنگی در واقع نظام خاص، اون ادبیات خاص خودش رو می خواد. اون نظم و نسب خاص خودش رو می خواد، امکانات و سخت افزاری خاص خودشو می خواد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : تعلق خاطر اون سازنده هم می خواد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. البته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یه تعلق خاطر می خواد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : همون غـ*ـریـ*ــزه و همون تعلق خاطر. بله بله بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : همون غـ*ـریـ*ــزه می شه، می شه گفت تعلق خاطر، یک عشق ذاتی که آدم می خواد اون مقطع و اون حماسه ها و اون دلاوری ها رو زنده بکنه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : و بهش اعتقادم داشته باشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : سوریم نباشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که در بیاد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که اون حسه در بیاد، چون هر چه قدر در واقع بهش به اون سوژه به اون قهرمان فیلمت عقیده داشته باشی، اونو می پردازی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : سست باشی، قهرمان پوشالی می شه، در واقع توخالی می شه اینا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ته شم تماشاچی می فهمه این همه اش دروغ و فلان این هاست. حالا به هر جهت باید دست به دست هم دیگه بدن، یعنی فیلم ساز تعلق خاطر خودش رو در قالب قلم و نوشته و فیلم نامه به کارگردان برسونه، کارگردان این رو در واقع پخت و پزش بکنه، آماده ی فیلم بکنه، حالا از این طرف پشتیبانی و حمایت حاکمیتی ما لازم داریم. نظام رو لازم داریم، چون این بودجه ی فیلم های عرض کردم بودجه ی فیلمای دفاع مقدس سنگینه، بخش خصوصی کمرش می شکنه بخواد یه دونه فیلم ‌ اصلا کار بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی بتونه همین سینمای بدی خودش سینمای اجتماعی رو نگه داره و بتونه لک و لک در واقع خودشو پاسخ بده جواب بده این ها، البته خب اوتم نزنه ها، یعنی بتونه فیلم سالم بسازه، فیلم تلخ و منفی و گزنده و نمی دونم از این جور کارا نه فیلم سالمی که پیام اجتماعی داشته باشه، پیام اخلاقی داشته باشه، بسازه ما باید رو سرمون بذاریم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : انتظار نداریم که در واقع بخش خصوصی بیاد چی کار بکنه هزینه بکنه و فیلم مثلا دفاع مقدس بسازه اینو فکر می کنم دولت، مجلس، نمی دونم نهادهای نظامی ما،‌ نهادهای دولتی ما باید آستینا رو بالا بزنن، هزینه بکنن، باید اصلا بودجه هایی برای این کار باید جدا هر سال تعریف بشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : نظرتون راجع به تبعات دفاع مقدس چیه؟ مثلا فیلمی رو ما در همین مجموعه که ما در طی این هفت روز نمایش می دیم، به نام شیار صد و چهل و سه داریم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : که پرداختن به تبعات جنگ و سرگذشت مادری ست که در انتظار حالا فرزندش که مفقود شده در جنگ. پرداختن به تبعات جنگ
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : و بافت خونواده و مسائل عاطفی انسانی شاید مستلزم مخارج خیلی عمده ای نباشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : شاید نباشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : آیا در اون زمینه و حوزه چگونه مطلب رو ارزیابی می‌ فرمایید؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اینام خیلی خوبه، یعنی من همیشه گفتم در واقع فیلم های دفاع مقدس ما خلاصه نمی شه در خط مقدم و
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : عملیات و جنگ و
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : چه هوایی چه زمینی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : در واقع اینا نیست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این همون پیرزنی که پشت جبهه تو فلان روستا داره دونه به دونه اون بادوم ها رو تست می کنه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : نکنه تلخ باشه، می خواد بذاره تو این کیسه های مشمایی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بادوم و پسته و نمی دونم کشمش و این ها رو برسونه دست رزمنده ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : داره لباس می دوزه تو مساجد خانوم برای مثلا برای اینا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : چه قدر زیباست! بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اینا زیبا هست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله .
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اینا در واقع اینا هست،‌ اینام جنگه دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اینام پشت صحنه جنگه. خب عرض من این هستش که اصلا فیلم جنگی رو نباید خلاصه بکنی فقط توی میادین و این ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که البته اون جایگاه خاص خودش رو داره. اینم حضور مردم یه در واقع ملت توی جنگ اینم یه بخشی از جنگه که به قولی اگر این ها نبودن، اگر این زن ها نبودن، این خانوم ها نبودن، این مادرها و این همسرها نبودن که از دامن همین ها بود که این رزمنده ها متولد شدند و رفتند در واقع این حماسه ها رو آفریدند و اینا. اینا خودشون یک یه پا جنگن چه بسا آشوبی که تو دل یک مادر هست، اون التهاب و اون هیجانی که توی قلب یه مادر هست برا این که بچه اش اون جا بالاخره چی می خوره؟ چی می پوشه؟ سرما،‌ گرما فلان اینا، این واقعا چه بسا از پنج تا عملیاتم حساسیتش بالاتر باشه برای اون مادر.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این ها هم باید بله اینا می شه در واقع به این تو این قالب ها هم رفت. اتفاقا شیار صد و چهل و سه رو خوب مثال زدید این ها، اینا یه فیلمای نسبتا ( نامفهوم ) کم هزینه ی در واقع سینمای دفاع مقدسه، ما هستش که خب اینم باز یک ذوق هنری می خواد اینا رو پیدا بکنه و البته الی ماشالله از این هام سوژه داریما.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : یعنی واقعا یک همسری که دلشوره ی در واقع شوهرش رو داره که رفته عملیات. یا ما با یک همسر یه خلبانی صحبت می کردیم، نمی دونم خدمت شما بودیم یا نه تو اون فیلمه اینا که می گفت هر موقع که این تیک آف می کنه همسر من میره بالا، من همه اش دستم به آسمونه. نگاه ام به آسمونه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که خدایا این بر می گرده یا بر نمی گرده؟
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : آسمونه، زیر پاشم زمینم نیستش که زیر پاش قرص باشه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اون توی هواپیماست و اون ورم که الی ماشالله پر ضد هوایی ها و موشک ها و چه و فلان و این ها، می گفت همه اش من دستم به آسمونه، نگاه ام هم به آسمونه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که خود خداوند کمک کنه این برگرده دوباره.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : که آیا این بر می گرده؟ اون شور و احساس و عاطفه ای که بین برای یک همسر یه خلبان هستش که این هواپیماش تیک آف می کنه میره عملیات بکنه برگرده.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. فکر می کنم جناب آقای شورجه یه مقداری در زمینه نویسندگی و نوشتن مضامین ما کم کاری می کنیم. اگر واقعا این معدن بسیار وسیعی با این مضامین گسترده روی این
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : معادنه. بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله رو این طیف وسیعی که وجود داره از هر جنبه و نقطه نظری که نگاه کنیم، یه مقداری کار بشه، فیلم های ارزنده ای رو حتی با بودجه ی پایین تر هم می شه ساخت.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : در دنیا مرسوم هست فیلم هایی ساخته می شه، فیلم هایی حالا قدمت داره و بعد بعد از بیست و پنج سال سی سال اینا بازسازی می کنن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اوهوم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : در کشور ما این اتفاق نمی افته. مثلا همین پرواز در شب رو اگر ما بخوایم
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : دوباره می سازن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : یه اجرای مجددی.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : منتها با تکنولوژی مسلط تری.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : نور پردازی تاثیرگذار تری بسازیم، چگونه هست که این اتفاق نمی افته در کشور ما؟ بازسازی فیلما.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ببینین حالا شما خودتونم فرمودین ما این قدر سوژه و موضوع و مضمون داریم برای این قصه ها، این قدر شخصیتای بزرگواری در واقع توی دفاع مقدس ما بودن که یا حالا هستن یا شهید شدن یا جانباز شدن.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. بله
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اصلا اینا رو واقعا ما تمام ظرفیت سینمای ما، حالا نمی گم همه شون.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : نصف ظرفیت سینمای ما که ما الان می دونیم سالیانه حدود حداقل صد فیلم سینمایی ما
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : تولید می کنیم. حداقلشو امسالم امسال بیشترم شده حالا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خب این ظرفیتا نصفش هم برای سینمای دفاع مقدس هزینه بشه و ساخته بشه این ها،‌ ما شاید ده ها سال سوژه و موضوع داریم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : برای ساختن فیلم های دفاع مقدس و موضوعاتی که در خصوص دفاع مقدسن، چه حالا پشت جبهه، چه داخل جبهه، چه از فرمانده هامون، چه اسرامون.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : چه آزاده هامون اینا.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این اینا در واقع به اندازه ی کافی ما سوژه و موضوع داریم حالا بخوایم تکرار بکنیم مثلا بله چرا یه عملیاتی رو مثل می گم یا یک اردوگاهی رو مثلا یک فیلم ساز یه جوری می بینه، یه فیلم ساز دیگه یه جور دیگه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : شاید خیلی الان نیاز نداشته باشیم ما مثلا یک فیلم رو دوباره دوباره سازی بکنیم برای چیز این ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : اونم مال چه بسا مال اروپا و یا هالیوود هستش که گهگاه مثلا آثارشون رو تکرار می کنن، خیلی نادر البته اتفاق می افته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله. درسته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حالا مثل می گم بنهون رو مثلا میان.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : نمی دونم یا ده فرمان رو یه نوسازی می کنند و این ها با این تکنولوژی جدید این ها.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : ولی یک عشق و شور خاصی می خواد که
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این دست به قلم ها، نویسنده های ما، فلان بیان در واقع بتونن این سوژه ها رو دوباره احیا بکنن زنده بکنن یا کند و کاو بکنن پیدا بکنن، سوژه کم نیست و رو هر کوچه ی ما اسم یک شهیدی هست. تو هر خیابون ما اسم یک شهیدی هست. فقطم البته شهدا نیستند، الی ماشالله ما عملیات داشتیم، شکست داشتیم، پیروزی داشتیم، اینا همه می شه درش درامی پیدا کرد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : حتی خونه هایی که می گین از اون مادرا، از اون خواهرا، از اون همسرا، نمی دونم از اون بچه هایی که انتظار منتظر در واقع پدرشون هستن که بیان که الان بزرگ شدن،‌ چی کشیدن خیلی ما سوژه داریم. واقعا این دریا رو باید رفت توش و این درها رو در آورد، دونه به دونه و اون ها رو در واقع در واقع فیلم کرد. این یه بخشیم حمایتای دولتی ست حقیقتا. یعنی واقعا باید حمایت بشه از این سینما، شاید لازم باشه یک بودجه ی اختصاصی فقط در واقع برای تولید فیلم های دفاع مقدس ما هر ساله اصلا کنار بگذاریم، به یک نهادی بسپاریم این بودجه رو که اونم دلسوز باشه قومی و قبیله ای و جناحی و گروهیم نگاه نکنه، همه رو به یه چشم نگاه بکنه، پدرانه بیاد در واقع از این موضوع حفظ و حراست بکنه و این رو تعمیم بده بتونه در واقع اون سینمای دفاع مقدس ما رو چراغشو همیشه روشن نگه داره.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : انشالله.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه :‌ ما این این اتفاقا اگر بیفته این ها ما قطع و یقین این تاریخ دفاع مقدس ما این به عبارتی می شه گفتش که توسعه پیدا می کنه، توی نسل های مختلف این رو می بینن. این امنیت ما هم مرهون همون شجاعت هاست.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : بله واقعا همین طور، همین طوره.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : این این آرامش ما مدیون همون گذشت ها و سلحشوری هاست. اینا رو باید به این جوون ها و به این نسلای جدید نشون داد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : کاملا درسته.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خواهش می کنم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : خیلی ازتون متشکرم جناب شورجه، وجود شما خیلی مغتنم بود در برنامه.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خواهش می کنم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : و خیلی از حضورتون متشکر هستیم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شورجه : خواهش می کنم.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مجری : از همراهی شما هم ممنونیم، شاد و پیروز باشید.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
02-e1455575632828.jpg
[/BCOLOR]
 

برخی موضوعات مشابه

بالا