یکی از قشنگترین رمان هایی که خوندم رمان مزرعه حیوانات جورج اورول هه که مقدمشو واستون میزارم
مقدمه
رمان کوتاه مزرعه حیوانات، حکایت دستوپین گونه ای است که حیوانات در آن نقش بلشویک های انقلابی را بازی می کنند که علیه انسان صاحب مزرعه (مزرعه مانور) شورش می کنند، از آن جا بیرونش می کنند، اسم مزرعه را به مزرعه حیوانات تغییر نام می دهند و در آن جا یک کمون*** ایجاد می کنند. در ابتدا، همه حیوانات با هم برابرند؛ هرچند، به زودی اختلافات رده ای و طبقه ای بین انواع مختلف حیوانات پدیدار می شود (و خوک ها "نژاد برتر" می شوند).
این رمان به ما می گوید که چگونه عقاید یک جامعه توسط کسانی که دارای موقعیت اجتماعی و سیـاس*ـی هستند تبدیل و تحریف می شوند و همچنین این که چگونه وجود یک جامعه آپتوپین**** به وسیله محیط فاسدی که حامی قدرت است – قدرتی که در ابتدا برای به وجود آمدن این جامعه نیاز است – غیرممکن می شود. در سراسر داستان اورول می خواهد به ما نشان دهد که اصل تساوی [حقوق] برای جامعه ای که در آن فردِ (یا در این داستان حیوان) شیک تر، داراتر و قدرتمند تر شروع به بالا آمدن و در صدر دیگران قرار گرفتن می کند، معنایی نخواهد داشت؛ همان طور که داستان می گوید:"همه حیوانات با هم برابرند، ولی بعضی حیوانات برابرترند"
این داستان علاوه بر این که انحراف و فساد یک انقلاب به وسیله رهبران آن را به ما نشان می دهد، به ما می گوید که شرارت، بی علاقگی، جهالت، حرص و نزدیک بینی هر گونه احتمال ایجاد یک اتوپیا را از بین می برد. به عبارتی دیگر، هرچند که رهبری بد و ضعیف را به ترکی در سد انقلاب تشبیه می کند، اما جهالت و سهل انگاری را به عنوان عواملی معرفی می کند که باعث می شوند این سد به کلی ویران شود
مقدمه
رمان کوتاه مزرعه حیوانات، حکایت دستوپین گونه ای است که حیوانات در آن نقش بلشویک های انقلابی را بازی می کنند که علیه انسان صاحب مزرعه (مزرعه مانور) شورش می کنند، از آن جا بیرونش می کنند، اسم مزرعه را به مزرعه حیوانات تغییر نام می دهند و در آن جا یک کمون*** ایجاد می کنند. در ابتدا، همه حیوانات با هم برابرند؛ هرچند، به زودی اختلافات رده ای و طبقه ای بین انواع مختلف حیوانات پدیدار می شود (و خوک ها "نژاد برتر" می شوند).
این رمان به ما می گوید که چگونه عقاید یک جامعه توسط کسانی که دارای موقعیت اجتماعی و سیـاس*ـی هستند تبدیل و تحریف می شوند و همچنین این که چگونه وجود یک جامعه آپتوپین**** به وسیله محیط فاسدی که حامی قدرت است – قدرتی که در ابتدا برای به وجود آمدن این جامعه نیاز است – غیرممکن می شود. در سراسر داستان اورول می خواهد به ما نشان دهد که اصل تساوی [حقوق] برای جامعه ای که در آن فردِ (یا در این داستان حیوان) شیک تر، داراتر و قدرتمند تر شروع به بالا آمدن و در صدر دیگران قرار گرفتن می کند، معنایی نخواهد داشت؛ همان طور که داستان می گوید:"همه حیوانات با هم برابرند، ولی بعضی حیوانات برابرترند"
این داستان علاوه بر این که انحراف و فساد یک انقلاب به وسیله رهبران آن را به ما نشان می دهد، به ما می گوید که شرارت، بی علاقگی، جهالت، حرص و نزدیک بینی هر گونه احتمال ایجاد یک اتوپیا را از بین می برد. به عبارتی دیگر، هرچند که رهبری بد و ضعیف را به ترکی در سد انقلاب تشبیه می کند، اما جهالت و سهل انگاری را به عنوان عواملی معرفی می کند که باعث می شوند این سد به کلی ویران شود
سایت دانلود رمان نگاه دانلود