رمانهایی با موضوع و محتوای کلیشه:(
نثر و قلم ضعیف و پر از غلط املایی:|
جذاب نبودن نوشته و بیهیجان بودن داستان!
حسآمیزی و فضاسازی ضعیف:/
تکراری بودن شخصیتها: خودمتشکر بودن،مغرور و سرد بودن شخصیتها... همه خوشکل و بیعیب:|
چون معمولا نویسنده از پس همچین رمانی بر نمیاد و اگه پسری دختر بنویسه دختره داش مشتی طور میشه
نویسنده های خیلی قابل هم حتی مث جی کی رولینگ نمیتونن مثل خود اون جنس بنویسن و ب صورت ناخودآگاه یه صفت از جنس خودشون رو به شخصیت رمان میدن
رمانای استاد و دانشجویی، همخونه ای، اربابی. شخصیتایی که خیلی پولدارن، باباهاشون به جای پول مواد میفروشنون، خانوادش همه با خاک یکی شدن:/، ازدواج اجباری، دوستایی که همش بهم فوش میدن، ازدواج سوری، خدمتکاری، خون بس... خلاصه نگم براتون
من الان احساس میکنم که همه این شخصیت منفیایی که گفتید توی من جمع شده
رمانی که تکراری باشه، از روی یه فیلم هی بیاد دیالوگ و سناریو برداره. رمانی که دختره یا خیلی مغرور باشه و خوشگل و ... ( این همه تپل مپلی که تو خیابون ریخته هم منم ( توهین نیستا *-*) )
اون دوستی که گفت بعضی از رمانا که پسرا مینویسن اما داستان از زبون دختره، داستانای سیرا و مجموعه وحشی + هشت داستان هشت کشور رو حتما بخون
خلاصه از رمانایی هم بدم میاد که دوستا بهم همه چی رو میگن و تحت هیچ شرایطی دوستیشون نمیشکنه یا ایراد نداره:/ اصلا جذاب نیست برای من
اگه ینفر رمانش تخیلی نیست و ژانرش اجتماعی و ایناست، باید همه چیزش به اندازه باشه
اول از همه اسمش اصلا خواننده رو شاید به سمت او رمان جذب نکن .
بعد هم الان تمام رمان ها شده تکراریکتکرار .
یا دردانشگاه آشنا می شدنیا تصادف میکننن یادر مهمانی خانوادگی همدیگر را می بینند .
البته اینا برای عاشقانه است
تخیلی ها هم شده پا گذاشتنیکفرد بی دلیل به یک دنیای عجیب اسم هام یکی از یکیدیگه
عجیب تر البته بعضیاااا
بعدشم توی تمامرمان های ترسناک یک سفر گروهی از تهرانبهشمال شکل می گیره و کلی هم نمی ترسیم
اه خسته شدیم از تکرار دیگه در کل تکراری نباشه