نقد و بررسی فیلم ایرانی نقد فیلم چهار راه استانبول

husnavalizadeh

.
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/06/18
ارسالی ها
2,550
امتیاز واکنش
13,490
امتیاز
793
مصطفی کیایی، از زمانی که اولین فیلم خود، «بعدازظهر سگی»را ساخت بارقه‌های از نبوغ و دانش سینمای بدنه را نشان داد که تا امروز با هر فیلم و بعد از هر تجربه پررنگ‌تر شده است. کیایی را باید فیلم‌سازی دانست که دغدغه‌های اجتماعی دارد و به‌جای آنکه این دغدغه‌ها را در قالب ملودرام‌های آبکی که این روزها از دیدنشان سیرشده‌ایم بازتاب دهد، سینمای خاص خودش را ساخته و با نمایش این دغدغه‌ها در پوسته‌ای جذاب و گاه کمدی و طنز با بیننده ارتباط خوبی برقرار کرده است.

«عصر یخبندان» که در ادامه «مسیر ویژه» و کارهای پیشین کیایی ساخته شد، نشان داد که کیایی علاوه بر توانایی‌اش در پیشبرد یک درام پر کاراکتر و پرکشش می‌تواند قصه‌ای از آدم‌های مختلف را در قالب روابط شبکه‌ای تعریف کند که با شخصیت‌پردازی‌های به‌جا و اوج و فرودهای جذاب بیننده را همراه کند و درنهایت حرف‌هایش را به او منتقل کند؛ اما شاید به‌جرئت بتوان «بارکد» را بهترین و پخته‌ترین اثر کیایی تا امروز دانست. زوج بهرام رادان-محسن کیایی شیمی خوبی روی صحنه داشتند و روایت غیرخطی و معکوس فیلم در کنار کنایه‌های اجتماعی و سیـاس*ـی که در قالب کمدی پیکره فیلم را می‌ساختند، «بارکد» را به‌عنوان نمونه‌ای از یک فیلم درخشان گیشه معرفی کرد. «بارکد» آن‌قدر در برقراری ارتباط با بیننده‌اش موفق بود که حتی خیلی‌ها انتظار قسمت دوم این فیلم را می‌کشیدند.
 
  • پیشنهادات
  • husnavalizadeh

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/18
    ارسالی ها
    2,550
    امتیاز واکنش
    13,490
    امتیاز
    793
    2593925.jpg
    چهار راه استانبول آخرین اثر کیایی است که اولین نمایشش در جشنواره فجر سی و ششم بود. داستانی با زمینه آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، آن‌هم تقریباً یک سال بعد از وقوع این حادثه، «چهارراه استانبول» را به یکی از فیلم‌های مهم این رویداد تبدیل کرد. کیایی در «چهارراه استانبول» برای نقش‌های اصلی‌اش تقریباً از همان تیم بازیگران «بارکد» استفاده کرده و همین موضوع بیننده را مشتاق دیدن اثری شبیه به آن می‌کند.
    «چهارراه استانبول» تا حد زیادی وامدار فضاسازی و حال و هوای «بارکد» است. گرچه تم کمدی و طنز آن خیلی خفیف‌تر و کمرنگ‌تر از «بارکد» است، اما شخصیت‌ها و فضای فیلم ناگزیر یادآور اثر قبلی کیایی است. درواقع موفقیت «بارکد» نزد مخاطبان و منتقدان، کمی کیایی را درزمینهٔ پرداخت کاراکترها و فضاسازی فیلم جدیدش تنبل کرده است. احد (محسن کیایی)، بهمن (بهرام رادان) و فرنگیس (سحر دولتشاهی) همان کاراکترهای «بارکد» را به «چهارراه استانبول» آورده‌اند و حتی جنس بازی بازیگران نیز همان است. ماهور الوند هم در نقش نامزد احد بی‌شباهت به کاراکتری که بهاره کیان افشاردر «بارکد» ایفا می‌کرد نیست.
    «چهارراه استانبول» روایتش را از شب قبل از آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو شروع می‌کند. کاراکترها، یک‌به‌یک معرفی می‌شوند و درنهایت سرنوشت همه آن‌ها به صبح پنجشنبه‌ای که پلاسکو در آتش سوخت ختم می‌شود.
    %DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84.jpg
    «چهارراه استانبول» برخلاف «بارکد» روایتی خطی دارد. «چهارراه استانبول» با پلان سکانس‌هایی شروع می‌شود که کاراکترها را در میان زندگی و دغدغه‌هایشان همراهی می‌کند و زمانی که دوربین در میان داد و دعوای شخصیت‌ها کاراکترهای اصلی را تعقیب می‌کند، بیننده نیز چاره‌ای جز همراه شدن با این کاراکترها و پیگیری روایت داستان از نزدیک ندارد. این پلان سکانس‌های خوش ریتم و پرجنب‌وجوش و جوش، هوشمندی فیلم‌ساز را می‌رساند تا هم فضای فیلمش را بسازد و هم بیننده را به عمق روایت بکشاند. در ادامه و با نزدیک شدن به واقعه‌ای که بیننده از آن آگاه است و شخصیت‌های اصلی ناآگاه، با یک ریتم تند شونده مواجه هستیم. ریتم تند شونده‌ای که اثر برتری مخاطب بر کاراکترها را از بین می‌برد و هیجان لحظه و اتفاق‌های در پیش رو را به او منتقل می‌کند و دلهره‌ای هیچکاک‌وار پدید می‌آورد. تا اینجای فیلم، همه روایت‌ها و کاراکترها، به‌خوبی و در کمال انسجام به سمت حادثه نهایی پیشروی می‌کنند و با نزدیک شدن به اوج اصلی در روایت که همان آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو ست، مسیر همه کاراکترها به‌موازات هم هرچه بیشتر به محل اصلی حادثه نزدیک می‌شود که در راستای همان ریتم تند شونده است. سکانس‌هایی که هرکدام از قبلی کوتاه‌تر هستند، بیننده را به‌شدت مشتاق سرنوشت کاراکترها و احتمال رویارویی آن‌ها با یکدیگر پیگیر مسیر حوادث می‌کند. با وقوع آتش‌سوزی، باز با همان ریتم تند روبرو هستیم، اما این بار کاراکترهای اصلی جایی در میان طبقات ساختمان پلاسکو در جستجوی یکدیگر هستند و حالا آتش‌نشانان نقش اصلی را بر عهده‌دارند.
     

    husnavalizadeh

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/18
    ارسالی ها
    2,550
    امتیاز واکنش
    13,490
    امتیاز
    793
    با ریزش ساختمان، آتش‌نشانان حاضر در محل حادثه از قامت چند کاراکتر فرعی خارج می‌شوند و قهرمان‌هایی می‌شوند که در واقعیت و روز حادثه بیشترین فداکاری را انجام دادند و بیشترین تلفات را داند. در سکانسی زیبا، درحالی‌که پلاسکو فروریخته است، فرمانده عملیات اطفا حریق را می‌بینیم که در میان دود و خاکستر و باقیمانده پلاسکو، ناباورانه فریاد می‌کشد. این سکانس و چند سکانس بعدی «چهارراه استانبول» ناگزیر احساسات بیننده را تحـریـ*ک می‌کند که خاصیت چنین موضوعی و چنین بازسازی است. وقتی فرنگیس به مردمی که جلوی راه ایستاده‌اند و عکس می‌گیرند التماس می‌کند که راه را برای نیروهای امدادی باز کنند، وقتی خانواده‌های بی‌خبر و سردرگم به نیروهای آتش‌نشانی پرخاش می‌کنند و وقتی فرمانده عملیات اطفا حریق مستأصل به سمت مدیرانی که با کت‌وشلوار برای عرضه اندام به محل حادثه آمده‌اند یورش می‌برد و عدم مدیریت بحرانشان را به رخشان می‌کشد، مسلماً بیننده احساساتی می‌شود و زخمی که هنوز تازه است سرباز می‌کند. درنتیجه انگ سانتی‌مانتالیسم بودن حتی به‌جا، به فیلم نمی‌چسبد، چراکه عین واقعیت بازگو می‌شود و راه گریزی پیش روی فیلم‌ساز نیست.
    اما از اینجای داستان به بعد، «چهارراه استانبول» دچار دوپارگی و عدم انسجام می‌شود و در تناقض کامل با نیمه اول فیلم قرار می‌گیرد. حال که کاراکترها در کنار هم قرارگرفته‌اند و آماده پیشبرد روایت هستند، بیننده جایی میان آوارهای پلاسکو و تصاویر وحشتناک آن روز طلسم شده جا می‌ماند و دیگر سرنوشت این آدم‌ها برایش مهم نیست. وقتی خودخواهی و بی‌خردی این کاراکترها را می‌بیند، دلش پر می‌کشد برای آتش‌نشانانی که آن روز قربانی این بی‌خردی دسته‌جمعی شدند.
    57567541.jpg
    کیایی از ابتدای فیلمش، با روایت‌های فرعی، داستان اصلی‌اش را به‌پیش می‌برد. از خشونت خانگی و جامعه مردسالارانه می‌گوید، از عدم‌حمایت از تولید داخلی و ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی می‌گوید از قمار و بازی‌های زیرزمینی می‌گوید و همه این‌ها بر بدنه روایتش می‌نشیند، اما وقتی نقطه اوج اصلی داستان را پشت سر می‌گذارد، دیگر خرده روایت‌های این‌چنینی برای بیننده جذابیتی ندارد و داغ غمی فراموش‌نشدنی او را از همراهی با ادامه مسیر داستان بازمی‌دارد. وقتی بهمن فریاد می‌کشد که پلاسکو وقتی خراب شد که کالای چینی را با نصف قیمت وارد بازار کردند و کالای ایرانی را با برچسب ترک روانه بازار کردند، بیننده فیلم تأسف می‌خورد، برای همه سرمایه‌های سوخته کارآفرینان ایرانی، برای همه لباس‌ها و گاوصندوق‌ها و اسناد سوخته در پلاسکو؛ اما وقتی بهمن تصمیم به رفتنش را به فرنگیس واگذار می‌کند، بیننده ذره‌ای هم ذات پنداری نمی‌کند، چراکه شخصیت‌های اصلی فیلم هم به‌جای قهرمانان ابتدای فیلم در زمره همان بی‌خردانی قرار می‌گیرند که ارزش هم ذات پنداری ندارند.
     

    husnavalizadeh

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/18
    ارسالی ها
    2,550
    امتیاز واکنش
    13,490
    امتیاز
    793
    2700465.jpg
    سکانس پایانی فیلم همپوشانی تلاش آتش‌نشانان برای بیرون کشیدن باقیمانده اجساد همکارانشان است و تریلی که در مرز متوقف می‌شود. وقتی کلاه یک آتش‌نشان از زیرخاک درمی‌آید، حبابی روی شیر کانتینری که برای قاچاق انسان استفاده می‌شود، ظاهر می‌شود و بعد حباب‌ها بزرگ‌تر می‌شوند. دیگر برای بیننده اهمیت ندارد که بهمن در آن کانتینر است یا احد و نامزدش، بیننده همراه پیکر سوخته‌ای است که از زیر آوار بیرون کشیده می‌شود.
    درنهایت، «چهارراه استانبول» گرچه فیلم بدی نیست اما نسبت به «بارکد» برای کیایی پیشرفت محسوسی نیست و نشانه‌هایی از به تکرار افتادن این فیلم‌ساز و عدم جسارت او دارد که باید امیدوار بود در کار بعدش از آن دور بماند.
     

    husnavalizadeh

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/18
    ارسالی ها
    2,550
    امتیاز واکنش
    13,490
    امتیاز
    793
    در ادامه...

    فیلمی مرتبط با حادثه پلاسکو، یکی دیگر از دغدغه‌های پررنگ ذهن مردم در این روزها که البته درباره پلاسکو نیست که داستان قهرمان‌هایش را با پلاسکو پیوند می‌زند. آنچه در اینجا دستمایه کار کیایی قرارگرفته است، به شکلی با ریزش پلاسکو گره می‌خورد و آن را هم تبدیل به یکی از کاراکتر‌های فیلم می‌کند؛ اما همین دستمایه اولیه، هم نقاط قوتی دارد و هم نقاط ضعفی جدی.
    مطابق باهمیشه، داستان قهرمانان فیلم داستانی جذاب است. هرچند که کیایی معمولاً از داستان‌های معمولی و کلیشه‌ای استفاده می‌‌کند اما آن‌ها را طوری پیش می‌برد و می‌پردازد که شبیه به همیشه کلیشه‌ها به چشم نیایند. مثلاً داستان «بارکد» را در نظر بگیرید، یا حتی «عصر یخبندان» را. هرکدام بارها تعریف‌شده‌اند و آن‌ها را به‌کرات دیدیم یا شنیدیم؛ اما در فضای فیلم کیایی این داستان کلیشه‌ای چهره‌ای نو پیدا می‌کند و کارگردان رنگ و بوی تازه‌ای به آن می‌بخشد. بخش زیادی از آن به دلیل شخصیت‌پردازی متفاوت کیایی ست که می‌تواند کاراکترهایی گیرا و در نوع خودشان یکه را خلق کند. کاراکترهایی که هم‌زمان که باهوش‌اند، بسیار کودن هم می‌توانند باشند یا همان‌قدر که بدشانس‌اند و بدبیاری می‌آورند، ناگهان همین شانس نجاتشان می‌دهد. دست تقدیر و سرنوشت کلاً در آثار او جایگاه ویژه‌ای دارد و در همین چگونگی پیشروی داستان و شخصیت‌پردازی هم بسیار تأثیرگذار است.
     

    husnavalizadeh

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/18
    ارسالی ها
    2,550
    امتیاز واکنش
    13,490
    امتیاز
    793
    علاوه بر شخصیت‌پردازی متفاوت در آثار او، جنس طنز و کمدی فیلم هم در این بدعت‌گذاری فیلم با تماشاگر نقش ویژه‌ای دارد و محسن کیایی به شکل خاص در فیلم‌های برادرش شکلی از کمدین را خلق می‌کند که بسیار دوست‌داشتنی و تروتازه است.
    در «چهارراه استانبول»هم این الگو تکرار شده است.بهرام رادان کلی بدهی بالا آورده و از دست طلبکاران فراری است و می‌‌خواهد قاچاقی از مرز رد شود؛ ومحسن کیایی هم که رفیق و شریک اوست در این مسیر با او همراه است و قرار است مطابق فیلم‌های دیگر بعد عاشقانه فیلم را هم به‌واسطه حضور دختری که دوستش دارد اما قرار است با کس دیگری ازدواج کند، تقویت ببخشد.
    این دو که همه‌چیزشان را ازدست‌داده‌اند و دیگر امیدی به درست کردن اوضاعشان ندارند، مانند همه فیلم‌های دیگر کیایی می‌‌روند که تیر آخر ترکش زندگی‌شان را پرتاب کنند تا شاید اوضاع درست شود؛ اما بازهم شبیه به دیگر فیلم‌های کارگردان، بدشانسی قهرمانان می‌زند بالا و همه‌چیز خراب‌تر از پیش می‌شود. همین‌جاست که بعد از بدبیاری بزرگ، داستان قهرمان‌ها به حادثه پلاسکو وصل می‌شود و مسیر داستان به‌کلی تغییر می‌کند.
     

    husnavalizadeh

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/18
    ارسالی ها
    2,550
    امتیاز واکنش
    13,490
    امتیاز
    793
    کیایی از عهده تعریف داستان قهرمان‌های خود به‌خوبی برمی‌آید. اینکه آن‌ها در زیرزمین ساختان گیر می‌افتند و اتفاقاتی که پشت‌‌بندش می‌افتد هم هوش خاص کیایی را در خود دارد و هم فرمت همیشگی فیلم‌هایش را. بااین‌وجود ««چهارراه استانبول» را می‌‌توان در میان آثار کیایی ضعیف‌ترین و شلخته‌ترین آن‌ها دانست. چراکه کارگردان تمرکزش را روی داستان اصلی فیلم و قهرمانانش نمی‌گذارد و وسط درام می‌خواهد از جان‌نثاری آتش‌نشان‌ها و انتظار بی‌پایان خانواده‌های داغ‌دیده هم بگوید و تماشاگر را به‌واسطه آن متأثر کند. پرش از داستان اصلی به این خرده داستان‌ها نه‌تنها تمرکز را از فیلم می‌گیرد که باعث می‌شود احساسات تماشاگر هم گیج و سردرگم شود. البته که شبیه به همه فیلم‌های ایرانی در مواجهه با حادثه، «چهارراه استانبول» هم در مواجهه با آتش‌سوزی و آتش‌نشان‌ها سوپر ملودراماتیک می‌شود و شدیداً به لحن فیلم آسیب میزند.
    6903388_703.jpg
    در این میان فیلم‌برداری متواضعانه حسین جلیلیهرچند که خودنمایی نمی‌کند اما در غرق کردن تماشاگر در فیلم و خصوصاً در حادثه پلاسکو، در میان آتش و دود و در طبقات بالایی ساختمان، نقش مهمی ایفا می‌کند.
    نکته جالب دیگر تشابه کاراکتر مهدی پاکدل در«چهارراه استانبول» و «تنگه ابوقریب» است. هم گریم و ظاهر بازیگر در هر دو فیلم و هم نقش و اسلوب بای‌اش باهم مو نمی‌زند. انگار که فرمانده عملیات تنگه ناگهان از سال‌های آخر جنگ، به ساختمان پلاسکو پرتاب‌شده باشد تا مسئول اطفا حریق پلاسکو شود. همان شکل از مسئولیت‌پذیری، همان دیالوگ‌ها حتی، همان فریادها و همان نجواها… شباهت میان کاراکتر پاکدل در دو فیلم حتی می‌تواند یکی از شگفتی‌های جشنواره سی و ششم باشد!
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    280
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    186
    پاسخ ها
    7
    بازدیدها
    176
    پاسخ ها
    7
    بازدیدها
    171
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    358
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    569
    پاسخ ها
    9
    بازدیدها
    313
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    357
    پاسخ ها
    12
    بازدیدها
    268
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    362
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    211
    پاسخ ها
    4
    بازدیدها
    178
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    604
    پاسخ ها
    15
    بازدیدها
    315
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    408
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    158
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    144
    پاسخ ها
    9
    بازدیدها
    163
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    132
    پاسخ ها
    11
    بازدیدها
    644
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    346
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    167
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    126
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    123
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    103
    پاسخ ها
    7
    بازدیدها
    123
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    159
    پاسخ ها
    4
    بازدیدها
    113
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    122
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    155
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    137
    بالا