1ta.rasoulzadeh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/05/29
ارسالی ها
530
امتیاز واکنش
4,119
امتیاز
627
محل سکونت
تهران
زبان ، یک موضوع اساسی و مرکزی در مباحثات مربوط به ترجمه است . به هرحال المان های قطعی بسیاری در این زمینه وجود دارد که فرایند ترجمه را در بر می گیرند و در ورای این زمینه قرار دارد. این امر، به خصوص زمانی صحیح است که ترجمه در شرایط کلی یک ترجمه ادبی باشد و در حالت خاص ، ترجمه اشعار نیز ممکن است مد نظر ما قرار گیرد. طبق نظر جکسون (2003)، ترجمه ادبی به خودی خود گونه خاصی از ترجمه به حساب می آید. ولی این ترجمه در بسیاری از جنبه های مهم با دیگر انواع ترجمه تدریس شده در کلاس های زبان شناسی تفاوت دارد. از سوی دیگر، او همچنان خاطر نشان کرده است که ترجمه ادبی شامل نگرش های وسیعی در مورد تفسیر، مقاصد شاعرو تاثیرات آن شده است. از دیگر سو، مترجمان ادبی، چندان علاقه ای به ترجمه ادبی ندارد و این امر ممکن است به سبب نتیجه گیری های حاصله، شیوه نگرش ، احساس مسئولیت و موارد دیگر باشد. جکسون مورد دیگری را در ادامه استخراج از مباحث ادبی بیان می دارد که برای پیکر بندی به ایده تشابه ( ونه همانندسازی) به کار می رود و خلاقیت را در ترجمه چیزی مثل شعر به عنوان یک ژانر ادبی، به صورت زیر بیان می دارد.

یک مترجم آماتور می بایست ببیند که ترجمه اش ( نوشته اش) به چه چیزی تشابه داشته باشد . ولی همان چیز نباید باشد و علاوه براین، این تشابه اصلا مشابه نقاشی یا وضعیت خاص انسانی نیست. به نوعی می بایست این شباهت، به صورت شباهت پدر – پسری تعریف شود که اغلب ممکن است تفاوت های بسیاری از جنبه هایی مثل ویژگی های ظاهری و یا شکل بدن بین پدر و پسر وجود داشته باشد. پس از همه این ها، همچنان چیزی مشابه سایه نیز وجود دارد. همان چیزی که نقاشان آن را فضای خاص تعریف می کنند. حالت صورت و به ویژه چشم ها نیز این تشابه را افزایش می دهد. ما به همین صورت می نویسیم و تشابهات را با مقیاس های بسیاری از عدم تشابهات می بایست ببینیم. علاوه براین، بسیاری از تشابهات می بایست زیرکانه باشند و گاهی اوقات ممکن است با کیفیتی مشابه تعریف شود. البته در برخی موارد این امر ممکن نبوده و شاید به طور کل بتوان همه ویژگی ها را تعریف نمود. مثل روشی که یک زنبور عسل، عسل تولید می کند و ماهم می خواهیم به همان صورت بنویسیم. در حقیقت نمی خواهیم از گل ها نگهداری کنیم بلکه می خواهیم آن ها را به شیرین ترین حالت ممکن درآورده و گل های بسیاری را با هم مخلوط می کنیم و مزه ای می سازیم که به هیچ کلی شبیه نبوده و از همه مزه ها بهتر باشد.

در مقابل، بسیاری از استدلال های منتقدانه براین مبناست که شعر در ترجمه ، تلفات بسیاری دارد و در واقع اشعار، قابل ترجمه شدن نیستند. این نظر در مقابل عقاید و نقطه نظرات قرار می گیرد که معتقد هستند ترجمه شعر،ترجمه نگرشی، قابل ترسیم و قابل تفهیم بوده و کار جالبی است که مترجمان انجام می دهند. زیرا شعر بخش بزرگی از نگرش ها را شامل می شود. مترجم مجدد آن را ترسیم می کند البته رنگ و بوی یک شعر هرگز قابل ترجمه شدن نیست و مترجمان می بایست ترتیبات را رعایت کرده و ترتیبات جدید ممکن است حتی آشکار تر از متن اصلی شعر مفهوم را القا نماید. بنابراین یک ترجمه خوب، تمام ابعاد پویای یک شعر را درک می کند و ضرورتا ترجمه صرفا مکانیکی ( بدون در نظر گرفتن رنگ و بوی شعری) مد نظر ما خواهد بود. (Kopp,1998)

نکته حائز اهمیت این است که طبق اذعانات Newmark در سال 1998 ترجمه ادبی گونه ای از ترجمه است که بیش از سایر گونه ها مورد آزمون و خطا قرار می گیرد (ص 162) . علاوه براین می توان بیان کرد که ادعاها مبنی بر این است که ترجمه شعر یک تست خطرناک است که بیانگر تعدادی از چالش های طبیعی است . در این پژوهش، تحلیل های مقایسه ای ، ترجمه های انگلیسی متفاوتی ارائه می شود که یک قطعه شعر از سعدی یعنی شعر بنی آدم را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و تلاش های زیادی انجام گرفته که ورژن جدیدی از این شعر، مجددا ویرایش شود.

شفیعی کدکنی در سال 2001 براین باور بود که شعر خوب، شعری است که هم در میان اقشار مدرن و هم در میان اقشار سنتی مخاطب داشته باشد و این شعر به طور کامل و یا حتی به طور جزئی در حافظه خوانندگان علاقه مند به شعر، رسوب کند. (ص 23) . جنبه « رسوب شعر در اذهان» در میان خوانندگان ایرانی بسیار مطرح است و می توان آن را مرهون اشعار فوق العاده شاعرانی نظیر فردوسی، رومی، سعدی و حافظ دانست. در میان این شعرای متبحر، طبق نظر اربری (1945) ، سعدی شاعر فوق العاده ای است که از سطح بالایی از فهم و دانش زمان خود بهره مند نبوده و هیچ چیزی به غیر از شور و اشتیاق و خلوص در اشعارش موج نمی زند.

شاه بیت های اشعار سعدی، علی رغم کوتاه بودن ولی در سطح جهانی بسیار شناخته شده اند. ما در این پژوهش، دو قطعه شعر از اشعار سعدی را انتخاب نموده ایم. « بنی آدم اعضای یکدیگرند. » ما این شعر را به دو دلیل انتمخاب کردیم. اول این که سبک سعدی مدلی است که سهولت و سادگی در آن موج می زند و به هیچ عنوان به دنبال اهداف مصنوعی و گونه های خاصی از سخن اعم از جناس، کنایه و استعاره نمی رود.

در هر شرایطی، فانتزی های پرشوری در شعر ایجاد می شوند و از تجربیات گران بها و لی بسیار مبهم شاعران استفاده می نماییم. بنابراین برای درک شعر سعدی، به دانش وسیعی نیاز داریم. (Arberg,1945). بنابراین به نظر می رسد که هرکسی که می خواهد اشعار سعدی را ترجمه کند نمی بایست تصور کند که این کار، کار ساده ای است. در ثانی، در دسترس بودن ترجمه های مختلف زبان انگلیسی سعدی، از اشعار انتخابی وی، محققان را اقناع می کند که تحلیل های مقایسه ای را نیز آزموده و با هدف داشتن درک و نگرشی روشن از تنوع بلاغی خوبی مثل ترجمه شعر به سایر اهداف خود برسند.

روش

در پی نظریه آندروه لومر، می توان نتیجه گرفت که ترجمه ها تنها می بایست توسط افراد عادی که نیازی به دانستن اصول ترجمه ندارند، مورد قضاوت قرار گیرند. ( لومر، 1975، ص 7) این پژوهش ، با یک تحلیل معنایی از یک شعر اصیل آغاز شده و دانش خواننده ای که زبان فارسی می داند را ارتقا می بخشد و طبق این راهکار، خواننده قادر است به معانی واقعی متن مرجع دست یابد و با تعدادی از معیارهای از پیش تعیین شده می تواند ترجمه های مختلف را ارزیابی کند.

متن مرجع

بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند

چوعضوی به دردآورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی ( فروغی 1987- ص 88)

روش های آموزشی این شعر، با یک تقلید شروع شده و هستی انسان ( فرزندان آدم) را با اعضای یک پارچه بدن مقایسه می کند. یا طبق تفاسیر گسترده تر، اعضای جوامع بزرگتر « انسانیت » نامیده می شود. در برخی مراجع ثانویه، استدلال خاصی برای این مقایسه آورده شده است . واحد خاصی برای ذات مقدس همه انسان ها تعریف شده است. پس از ایجاد چنین پس زمینه سفت و سختی، سعدی نتایج طبیعی سوم و چهارم را به خواننده رهنمون می شود و بنابراین معتقد است که اگر یک عضو، از موضوعی رنج ببرد سایر اعضا نیز به طور طبیعی با او احساس همدردی می کنند . با شناسایی همه انسان ها در سطر آخر این شعر، شاعر، خوانندگان را ترغیب می کند تا مراقب آشفته فکری های دیگران باشد و یا در غیر این صورت اگر کسی با انسان های دیگر همدردی نکند، شایسته این نیست که نام انسان را به یدک بکشد. اگرچه این شعر، از نظر محتوا بسیار غنی است ولی منحصر به فرد بودن و جانی بودن آن یک فرم گسترده دارد. پس از آن، بسیاری از محققان و دانشمندان علوم ادبی ( به عنوان مثال، خطیب رهبر 1983، ص 79) معتقد هستند که شاید شعر بر مبنای سنتی باشد که از پیامبر مکرم اسلام به ما رسیده باشد.

معتقدان بر این باور هستند که اعضای بدن ما بسان دوستی و مهربانی هستند. وقتی که یک عضو از دردی رنج ببرد، اضعای دیگر نیز در آرامش نخواهد بود. ( نهج الفصاحه) وحید -2002- ش 2705

بنابراین قطعا یک کنایه وجود دارد که احساس مذهبی بودن به شعر می دهد. جنبه دیگر از صحبت ما این است که ما در مورد واج آرایی صحبت کنیم. سرعت تعجب آور صدای / ر/ در دو خط اول تحت تاثیر صدای / م / در سطر آخر قرار دارد ویک اتمسفر موعظه آور ایجاد می نماید. این شعر با ارجاع « آدم » شروع شده و به پایان رسیده است و شاید تمرکز و توجه اصلی شعر روی بحث انسانیت باشد.

ماهمه این مطالب را در ذهن نگاه داشته ویک ارزیابی از تلاش های فوق العاده مترجمان مختلف انجام می دهم که محتوای شعر را به بهترین نحو انتقال می دهد.

سعدی شاعر شناخته شده ای است که اشعار وی به سازمان ملل متحد نیز راه یافته است.

متن مقصد

ترجمه شعر

بسیاری از مترجمین، براین باور هستند که سبک اصلی شعر در ترجمه شعر از دست می رود. بیایید به تنهایی معادل یک شعر را ببینیم. شاید این مفهوم و این باور تا حد زیادی برای سعدی صحیح باشد. به عبارتی، معنا و کل زیبایی سبک شعر و زیبایی کلمه بندی سروده هایش و هنر شعر، تحت تاثیر ترجمه قرار دارد. شاید بتوان ورژن رستاک (1964) را به عنوان شعر به خوبی ترعیف نمود.

همه انسان ها اعضای یک بدن هستند و از یک ذات یا منبع ازلی خلق شده اند.

اگر سرنوشت یک عضو را دچار رنجش کند، سایر اعضا در آرامش نخواهند بود. اگر تو با درد و رنجش سایر انسان ها، احساس همدردی نمی کنی، لیاقت نام آدم را نخواهی داشت.

تمام اعتقادات و ایمان های مربوط به این شعر اصیل، در این ترجمه به خواننده منتقل می شود ولی نکته مهم این است که هیچ اثری از زیبایی شناسی در این شعر دیده نمی شود.

هنر سعدی ، قراردادن حقایق آشکار در کنار اعضای دیگر و واژگان به خاطر سپردنی است. ولی ورژن رستاک تنها بخش اول این واقعیت را مورد بحث قرار می دهد و ساده ترین حقایق را با ساده ترین واژگان بیان می دارد. علاوه براین، او قادر نیست تا احساس کاراکترها و شخصیت های مذهبی را در شعر نشان دهد. در همین حین در سطر آخر، بسیار موشکافانه و پرزحمت متن ارائه شده و ممکن است به این حس برسیم که مترجم یک فرد نیتیو انگلیسی زبان نبوده است.

ترجمه اشعار

Arbery(1945) ترجمه قافیه دار را دوست دارد و یک عملکرد موزون را برای شعر می پسندد. « تنظیم الفبا برای راه رفتن روی یک طناب» این جمله ممکن است کافی باشد تا دشواری ذاتی ترجمه موزون را نشان دهد. چهار ترجمه پیش رو ، ترجمه شعر است و به همین منظور می توانیم نشان دهیم که الفبا روی یک طناب به ترتیب راه می روند و می توان این ترجمه را یک ترجمه موفق دانست که یک تحلیل مقایسه ای خط به خط در این جا آورده شده است.

خط اول

همه هستی انسان، حقیقتی یکسان دارد و همه خلقت انسان مشترک با یک منشا است.

همه فرزندان آدم مثل اندام یک بدن هستند و هرکدام از انها می توانند با هم مثل برادر باشند.

هستی انسان عضوی از یک کل است و در خلفت از یک نیت و یک روح سرچشمه می گیرد.

فرزندان آدم اعضای یک بدن هستند و همه آنها از یک گل ( خاک رس) خلق شده اند.


همه این تفاسیر، به نوبه خود موفق بوده اند و محتوای همه آنها از سبک سعدی تقلید می نمایند. لغات زیبا و چشم گیر، سادگی و سهولت جذابی دارند. به هرحال میبایست، به سبب وفاداری ، از آن قدردانی شود. در همین حین، هنر کاربردی Arbery، مربوط به واج آرایی اصوات / س/ و / ر/ است که نمی توان آن را نادیده گرفت . البته هیچ کدام از مترجمان در یافتن یک معادل واقعی برای واژه کلیدی « گوهر » موفق نبوده اند. از نقطه نظر ادبی ، کلمه مروارید شاید مناسب باشد. این کلمه، لایه های متفاوتی از معنی را در زبان فارسی ارائه می دهد. همه کلمات استفاده شده ( مرجع منشا ،جوهره وجود، ازلیت، روح و خاک رس) را می توان تنها با یک لایه از چند لایه کلمه پوشش داد. مبدعانه ترین و دقیق ترین انتخاب را آریان پور و وحید داشته اند. ازلیت و روح و خاک رس، به ترتیب شرق گرایی و اعتقادات اسلامی را در بر می گیرند. در عین حال، لغت کلیدی بنی آدم نیز مطرح است. Arbery , Vahid برای استفاده از کلمات « پسران آدم » از بقیه مترادف ها پیشی گرفتند و تنها یک معادل به معنای با ایمان هرچه تمام تر انسان نیست و لی نزدیک ترین معنای آن مربوط به مسائل مذهبی است.

خط دوم

وقتی سرنوشت ، رنج و درد را در میان آدمیان تقسیم می کند، برای افراد دیگر آسان نیست که در رنج و ناراحتی نباشند.



زمانی که یک عضو دچار درد و محنت شود، سایرا عضا نمی توانند آرام و قرار داشته باشند.



اگر یک عضو دچار درد و گرفتاری شود، اعضای دیگر نمی توانند راحت بمانند.

اگر یک عضو دچار درد و رنجش شود، اعضای دیگر نیز رنج می کشند.


همه این ورژن های ترجمه ، یک ویژگی رایج را به اشتراک می گذارند. زیبایی تفسیر وحید نشان دهنده مهارت هم صدایی و هم خوانی کلمات مختلف است. ( صدای /س/) انتخاب کلمات sharp بیسار به متن مبدا نزدیک است. ( از لحاظ فرم و معنا) ( سرنوشت، درد و معنا)

در ترجمه آریان پور ، اگر کلمه غیر آسان به انتهای سطر منتقل شود، کل سطر به صورت منثور نوشته می شود.

خط سوم

اگر آشفتگی و ناراحتی گریبان کسی را بگیرد و بقیه راحت باشد، سایرین شایستگی نام انسان را ندارند

اگر انسان از رنج درد برادر خود غافل باشد، صحیح نیست که نام انسان را روی وی بگذاریم.

اگر شما با درد انسان های دیگر احساس همدردی نمی کنید، نام انسان را نمی توان بر شما گذاشت.

اگر نسبت به رنج و محنت دیگران بی تفاوت باشید، نام انسان را روی خود نگذارید.


در سطر آخر، فراوانی صوت /ن/ در شعر مرجع به چشم می خورد و تاثیر کلمه / نشاید / در ابتدای دومین سطر می آید.

ورژن ترجمه آریان پور در بازتولید این تاثیر بسیار موفق عمل کرده است . معادل معنایی دقیق آن فاصله بسیاری با ترس و نگرانی دارد ولی در شرایط کلی می توان ورژن وحید را برتر از ورژن های دیگر دانست .

  • نتیجه گیری این مبحث

طبق این مطالعه خلاصه، هدف ما نشان دادن مسائل پیرامون است و موانعی که برای ترجمه پیش رو داریم را ارائه می دهیم. مطالعه دقیقی در مورد ورژن های انگلیسی ترجمه شعر سعدی ارائه می شود. (EB.eg. Ross,J.Eastwick) که هیچ کدام به درستی مورد بحث قرار نگرفته اند و مطمئنا با مسائل و پیچیدگی های خاصی همراه خواهیم بود. علاوه براین، ترجمه کارهایی مثل شعر حافظ، رومی بسیار مبهم و راز آلود است و بدون شک برای ترجمه شعر، مترجمان با موانع زیادی روبه رو خواهند بود.

مبتنی بر یافته های مطالعات کنونی، فرض براین است که محتوای ادبی در شرایط کلی قابل ترجمه نیتسند و ترجمه شعر نیز به گونه ای خاص چالش برانگیز است. تنها در چند مورد اندک، امکان ترجمه معنایی و رعایت سب کشعر ، امکان پذیر بوده است.

البته به این معنا نیست که کلا ترجمه معنایی و رعایت سبک امکان پذیر نباشد.

شواهد حاصل از دستاوردهای گذشته، بیانگر این است که مترجمان ماهری وجود دارند که طعم اصلی شعر را بچشند و در پایان آن، ویژگی های ضروری ادبی را به دست آورند و تعاملات اصلی را با متن مبدا حفظ نمایند. در این جا، ما ورژن جدیدی را معرفی کردیم که برخی ترجمه های انگلیسی ذکر شده در فوق ، برخی معنای اصیلی شعر سعدی را از دست می دهند و نیاز به یک بحث موشکافانه و انتقادی داریم.

فرزندان آدم از یک منشا مقدس ، مشترک هستند.

در صورتی که هرکدام از آنها دچار بلا و گرفتاری شوند، اعضای دیگر هم از آن بلا و گرفتاری شکایت دارند.

اگر نسبت به گرفتاری های انسان های دیگر غافلید، شایسته این نیستید که لباس انسانیت بپوشید.

ذوق و قریحه مترجم

مترجمی که متون مختلف را ترجمه می کند برای اینکه بتواند ترجمه ی خوبی در زمینه شعری ارائه دهد باید ذوق و قریحه شاعری داشته باشد چرا که ترجمه شعر، یک هنر است. و همچنین باید تجربه ی بالایی هم داشته باشد و با قالب های مختلف شعری هم آشنا باشد.

در اطرافمان کتاب های شعری که ترجمه شده اند را دیده ایم و بعضی از آنها را با لـ*ـذت خوانده ایم وبه برخی دیگر با بی اعتنایی نگاهی انداخته ایم و پیش خود این تصور را داشته ایم که این چه مدل شعر گفتن است که سرو ته ندارد. و غافل هستیم از اینکه ممکن است شاعران آن کتابها به خوبی شعر سروده اند این مترجمان ما هستند که شعر را با دقت و ظرافت ترجمه نکرده اند.

در واقع معنای شعر مجموع محتوا و فرم شعر است که متأسفانه در ترجمه اشعار این معنا به طور کامل منتقل نمی شود بلکه فقط معنای محتوایی منتقل می شود. شعر به معنای کلی در همه یکسان است و همه افراد یک تعریف واحدی از شعر دارند و همچنین همه بر این موضوع توافق نظر دارند که شعر باید شعریت داشته باشد ولی زبان ها،اقلیم ها و فرهنگ ها روی شعر تأثیر دارند. در ترجمه شعر ممکن است بخش هایی لطمه ببیند. به همین دلیل مترجمان شعر تلاش می کنند در ترجمه به بدنه شعر آسیبی وارد نشود. حسرت ترجمه هزاران شعر در هزاران مترجم مانده است به این دلیل که خود مترجمین می دانند بسیاری از این شعرها غیر قابل ترجمه هستند.

در ترجمه شعر معمولا قالب شعر تغییر نمی کند و در معنای شعر تغییراتی ایجاد می شود، ساده ترین دسته بندی شعر، دسته بندی یونانی می باشد که به دوسته حماسی و غنایی تقسیم می شود که اشعار غنایی به هنر نزدیک تر است و کمتر به معنا توجه دارد.

مترجم برای ترجمه شعر باید خود را جای شاعر بگذارد تا شعر را به خوبی درک کند و ترجمه شعر را شروع کند. مترجم باید با سبک و سیاق شاعر آشنایی کامل داشته باشد. مترجم ترجمه را باید به گونه ای انجام دهد که خواننده را تحت تأثیر قرار دهد و معنی شعر را بپذیرد.

در ترجمه شعر باید آرایه و وزن ها و سایر بخش های شعر رعایت شود در بعضی از موارد شعر به طور کامل ترجمه می شود ولی در موارد دیگری نیز باید کلمه به کلمه ترجمه شود.

برای ترجمه شعر باید با قالب های رایج در زبان مقصد آشنایی داشته باشید.

مترجمی که با اصول و فنون ترجمه اشعار آشنایی کامل داشته باشد ترجمه خوبی را ارائه خواهد داد.

روش اول ترجمه اشعار


یکی از روش های ترجمه اشعار، ترجمه تحت اللفظی است. مترجم در این روش ترجمه شعر، برای هر واژه از شعر یک واژه را پیدا می کند. در این روش ترجمه شعر، نمی توانیم ارزش ادبی شعر اصلی را به خوبی حفظ کنیم. هدف از این روش ترجمه این است که معنای شعر انتقال یابد ولی نشانه ای از احساس و ذوق وقریحه شاعر را نمی توان در این روش ترجمه شعر، احساس کرد. در اصل تنها هدف مترجم این است که معنای شعر را به مخاطب منتقل نماید و تلاشی در انتقال احساس و ذوق و قریحه شاعر به مخاطب نمی کند. یعنی در اصل هدف از این روش ترجمه شعر چنین چیزی نیست.

روش دوم ترجمه اشعار


نوع دیگری از ترجمه شعر، این است که شعر به شعری بدون قافیه ترجمه شود. در این روش ، مترجم تلاش می کند تا با رعایت وزن شعر، مفهوم شعر را نیز به مخاطب انتقال دهد ولی تلاشی برای حفظ قافیه شعر نمی کند. به دلیل این که هدف اصلی مترجم در این گونه ترجمه شعر، حفظ معنی و رعایت آهنگین و وزن دار بودن شعر است، این امکان وجود دارد که طول بیت ها با متن ترجمه شده یکسان نباشد. زیرا مترجم واژگانی را کم و زیاد می کند تا وزن و آهنگین بودن شعر حفظ شود و بنابراین حذف واضافه کردن چند لغت، امری اجتناب ناپذیر برای این گونه ترجمه هاست. قابل انکار نیست که زمانی که مترجم تلاش می کند تا وزن و آهنگ شعر را حفظ نماید، تا حدودی معنا و مفهوم شعر آسیب می بیند. ولی با این وجود این گونه ترجمه شعر، از ترجمه تحت اللفظی که پیشتر بیان آن رفت، ارزش بیشتری دارد.

روش سوم ترجمه اشعار


نوع دیگری از ترجمه اشعار، تحت عنوان ترجمه منظوم شناخته می شود. این روش ترجمه، ارزش ادبی بالاتری نسبت به روش های پیشین دارد. در این روش مترجم، آزادی عمل بیشتری دارد و باید سه کار مهم را انجام دهد .

در روش ترجمه منظوم، مترجم دارای آزادی بی قید و شرط است و بسیاری از مترجمان، بیشترین توان و انگیزه و انرژی خود را صرف این می کنند که بهترین ترجمه منظوم را ازیک شعر ارائه دهند و بالطبع نتایج متفاوتی نیز می گیرند و ترجمه منظوم هیچ مترجمی شبیه به مترجم دیگر نیست.

مترجم در انجام ترجمه های منظوم موظف است که مضمون کلی شعر را کاملا حفظ نماید و هیچ استعاره ای را در قالب جدیدی که ترجمه می کند، حذف نکند. رعایت امانت در ترجمه همواره اصلی بنیادی و مهم است و می بایست تمام مترجمان این اصل را سرلوحه کار خود قرار دهند.

مضامین اصلی شعر ، دراین روش ترجمه کاملا حفظ می شود ولی به سبب اجبار ، و این که مترجم مجبور است به گونه ای مطلب را بیان کند که برای خواننده ثقیل و سنگین نباشد و به بهترین نحو به خواننده منتقل شود، می بایست مترجم ، ساختار اصلی ترجمه را نیز رعایت نماید و در قالب بندی خاصی که خود برای ترجمه اش تعریف می کند، شعر را به صورت منظوم برگردانده و در اختیار مخاطب قرار دهد.

روش چهارم ترجمه اشعار


یکی دیگر از روش های ترجمه اشعار، این است که مترجم، اشعار را به نثر برگرداند.

بسیاری از مترجمان معتقد هستند که وفاداری به معنا و متن شعر، اصلی ترین قانون ترجمه است و حفظ آهنگ و موسیقی شعر، و حفظ ساختار شعر چندان ضروری نیست. به عبارتی این دسته از مترجمان معتقد هستند که رعایت وزن و قافیه و آهنگ شعر، در اولویت دوم بوده و اولویت اول، حفظ امانت معنا و مفهوم اصلی شعر است.

مترجمانی که به صورت منثور، اشعار را ترجمه می کنند، می توانند ادعا داشته باشند که ترجمه ی کاملا منحصر به فردی ارائه خواهند داد و به هیچ عنوان نمی توان این روش ترجمه را با ترجمه شعر به صورت تحت اللفظی که در مقاله پیش، ذکر آن رفت مقایسه نمود. در ترجمه منثور شعر، مترجم سعی دارد تا اثری را ما بین شعر و نثر خلق نماید و در این اثر ، مترجم قادر خواهد بود که احساس و انگیزه و ذوق و قریحه شاعر را به بهترین نحو به مخاطب القاء نماید و مخاطب در تک تک واژگان شعر، خواهد توانست روح و ذوق و لطافت شاعر را احساس نماید.

روش منثور ترجمه اشعار ، روش بسیار متداول و جالب توجهی در میان مترجمان است. مترجمانی که تمایل دارند به صورت منثور، اشعار را ترجمه نمایند می بایست آثار از پیش ترجمه شده را با دقت هرچه تمام تر تحلیل و بررسی نمایند.

منبع: translate68
 
  • پیشنهادات
  • برخی موضوعات مشابه

    بالا