تاپیک‌های دنباله‌دار داستان با سه کلمه!!!!!!!

[نگین حبیبی]

یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم بیدار که شدم برف می امد اماعشقم کنارم نبود بود اما نه برای من و نه در انتظار من خواب ها خیلی عجیبند عجیب تر از زیبایی بالهای طاووس اما زیباهستند اما وقتی بیدار میشوی سر نوشت را از سر نوشت جدا میبینی و این تلخ ترین

 

[* عطیه *]

قدرت نمایی روزگار است

 

[* عطیه *]

یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم بیدار که شدم برف می امد اماعشقم کنارم نبود بود اما نه برای من و نه در انتظار من خواب ها خیلی عجیبند عجیب تر از زیبایی بالهای طاووس اما زیباهستند اما وقتی بیدار میشوی سر نوشت را از سر نوشت جدا میبینی و این تلخ ترین ​قدرت نمایی روزگار است

 

[dr.javaheri]

کاش پاکنی داشتم تا اشتباهاتم را

 

[vyda]

یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم بیدار که شدم برف می امد اماعشقم کنارم نبود بود اما نه برای من و نه در انتظار من خواب ها خیلی عجیبند عجیب تر از زیبایی بالهای طاووس اما زیباهستند اما وقتی بیدار میشوی سر نوشت را از سر نوشت جدا میبینی و این تلخ ترین ​قدرت نمایی روزگار است کاش پاکنی داشتم تا اشتباهاتم را خوب پاک کنم

 

[dr.javaheri]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

کاش ماشین زمانی داشتم تا

 

[فاطیمابانو]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

به گذشته باز گردم

 

[dr.javaheri]

ولی من هیچ ندارم جز خاطرات شیرنت

 

[tarane]

یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم بیدار که شدم برف می امد اماعشقم کنارم نبود بود اما نه برای من و نه در انتظار من خواب ها خیلی عجیبند عجیب تر از زیبایی بالهای طاووس اما زیباهستند اما وقتی بیدار میشوی سر نوشت را از سر نوشت جدا میبینی و این تلخ ترین ​قدرت نمایی روزگار است کاش پاکنی داشتم تا اشتباهاتم را خوب پاک کنم وکاش ماشین زمانی داشتم تابه گذشته باز گردم ولی من هیچ ندارم جز خاطرات شیرنت و اهی تلخ در سـ*ـینه ام

 

[لیلا شریف]

یک روز برفی را خواب دیدم .همان روزی که عاشقانه در کنار هم قدم می زدیم و در آن سرما قلب هایمان گرم بود خالی از دروغ! دستانمان قفل هم بود،در آغـ*ـوش هم بیدار که شدم برف می امد اماعشقم کنارم نبود بود اما نه برای من و نه در انتظار من خواب ها خیلی عجیبند عجیب تر از زیبایی بالهای طاووس اما زیباهستند اما وقتی بیدار میشوی سر نوشت را از سر نوشت جدا میبینی و این تلخ ترین ​قدرت نمایی روزگار است کاش پاکنی داشتم تا اشتباهاتم را خوب پاک کنم وکاش ماشین زمانی داشتم تابه گذشته باز گردم ولی من هیچ ندارم جز خاطرات شیرنت و اهی تلخ در سـ*ـینه ام و بوی تلخ و گسی عطری که یاد آور عشق بی ثمرم بود

دانلود رمان های عاشقانه