اصفهان معرفی استان اصفهان و مناطق دیدنی آن

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
قلعه سنگ بست يكي از آثار تاريخي شهر زواره است كه در قرن پنجم هجري توسط ابوعلي دهدار زواره اي از مقربان حسن صباح ساخته شده است. عناصر ساختاري اين بنا خاك‌، گل و خشت خام است و درقسمت زيربناي آن سنگ به كار رفته است اين قلعه به صورت مكعبي است كه در زواياي آن برجهايي استوانه اي شكل به چشم مي خورد و بر فرازاين برجها جايگاه ديده بانها بوده كه دور تا دور حصار شهر را تحت مراقبت وكنترل داشته اند.

فضاي درون قلعه دو طبقه به صورت چهار صفه اي است كه قسمتهايي از طبقات آن فرو ريخته است گفته مي شود در قرن هفتم هجري هجوم مغولها به زواره به بهانه تخريب همين قلعه بوده است و اكنون اين بنا به علت عدم توجه مسئولان مي رود تا به صورت مخروبه اي درآيد اميد است با مرمت و بازسازي قلعه سنگ بست از نابودي اين اثر تاريخي جلوگيري شود.

در میان آثار تاریخی زواره مسجد جامع جلوه ای درخشان و به عنوان نخستین مسجد چهار ایوانی در ایران اسلامی مورد توجه ایرانگردان ، جهانگردان ، دانشجویان و استادان رشته‌های هنر معماری قرار دارد و چون یادگاری ارزشمند و میراثی جاوید از اعصار گذشته در گردونه تاریخ باقی مانده است.
این بنا به سال ۵۵۰ هـ ق دراوایل قرن ششم هجری که سلجوقیان حکمفرمایی داشته اند به امر بانیان خیر اندیش و ثابت قدم در زیر بنایی به مساحت ۱۲۰۰ متر مربع شکل گرفته است در ساخت این بنا از مصالحی چون آجر ، گچ ، خاک و چوب استفاده شده است . سبک معماری این بنا با بهره گیری از اصول و فنون علوم ریاضی اسلامی انجام شده است.
مسجد جامع زواره در مرکز شهر بین بازار و بازارچه‌ای که مشرف به دیگر مکانها است قرار گرفته و نمای خارجی آن را جداری از آجر تشکیل می دهد. دو در ورودی که بر ضلع شرقی و غربی این مسجد ساخته شده به سمت داخل مسجد باز می شوند و در روبروی هم قرار دارند.
در جوار سر درگاه غربی این مسجد برجی استوانه‌ای شکل که جدارش را آجر تشکیل داده مشاهده می شود که به درون مسجد راه دارد و بر فراز آن اطاقکی چوبی نصب شده که جایگاه مؤذن است.
در زوایای ایوان ها در جهات فرعی ، رواق ها با نعل درگاه‌های زیبا در تعادل هم الفت گرفته و بر بالای آن کتیبه‌هایی نقش بسته با خط کوفی و برجسته مزین به « بسم الله الرحمن الرحیم» سطح صحن مسجد از آجر پوشیده شده و تختی آجری به ارتفاع نیم متر را در میان خود جای داده که گویا سری در آن نهفته است.
در ضلع شمالی مسجد شبستانی سردابه مانند مشاهده می شود که با ایوانی در دو طرف خود رواق‌های بزرگی را تشکیل داده و این ایوان نسبت به دیگر ایوانها بزرگتر است. در دو طرف رواق‌های این ایوان پله‌هایی وجود دارد که به رازینه ها مرتبط می شود و در فصل زمستان دامنه آفتاب بر این ایوان گسترده است و روی یکی از آجرهای مفروش این ایوان خطوطی کشیده شده که نمایانگر تعیین اوقات شرعی می شوند.

در قسمت جنوبی مسجد ایوانی است که نسبت به سایر ایوان‌ها نمایی بهتر دارد و به وسیله درگاهی به گنبد مربتط می شود و در دوطرف این ایوان رواق‌هایی است که قسمتی از شبستان‌هایی را تشکیل می دهد که دو طرف گنبد را احاطه کرده و به وسیله درگاههایی به هم مرتبط شده و مسیر رفت و آمد به مکان است در داخل شبستان‌ها دو محراب که به موازی محراب گنبد قرار گرفته قابل رؤیت است اما محراب گنبد دارای نقش و نگار و خطوط کوفی برجسته و مزین به آیاتی چند از قرآن کریم است. در جدار شبستان‌ها و ایوان‌ها روزنه‌هایی دیده می شود که نقشی در زیبایی جدارها دارد و گویی از انعکاس صوت و تکرار آن جلوگیری می‌کند در داخل شبستان ها و رواق ها ستون هایی هشت ضلعی از آجر دیده می شود که بر بالای آن صفحه مربعی چوبی قرار گرفته و بر روی آن نعل درگاههایی جای گرفته و بر روی نعل درگاهها طاقی ضربی پوشش داده شده و صفحه های چوبی در مواقع زمین لرزه از لرزش سقف و ستون ها می کاهد و در زیر نعل درگاهها گچبری های زیبایی دیده می شود. ساختار بنیادی گنبد مسجد جامع زواره شباهت بسیار به گنبد مسجد جامع اصفهان دارد و آن گنبدی است مستقر بر پایه هشت ضلعی که خود بر مربعی استوار است.

masjed_zavareh.jpg



%D9%82%D9%84%D8%B9%D9%87.jpg
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مسجد بنكويه يا پامنار زواره از گنجينه هاي ارزشمند و بي نظيري است كه در زمان سلجوقيان به سال 461 هـ ق بناي آ“ به پاياه رسيده است. اين مسجد ابتدا داراي 7 محراب با گچبريهاي نفيس بوده اما متاسفانه بخش هايي از اين مسجد در سال 1359 هـ ش توسط گروه نوسازي مسجد تخريب و كتيبه هاي زيبا همراه با چندين محراب جايش را به سالن اجتماعات داد و اكنون تعدادي ايوان و يك شبستان با سه محراب و يك صحن و يك مناره از اين مسجد باقي مانده است. اين مناره دومين مناره تاريخ دار در ايران است .اين مناره بيش از 20 متر ارتفاع دارد و جدار آن از آجر ، خاك و گچ است و استوانه اي است بر روي يك هشت ضلعي كه در كوچكي به داخل آن باز مي شود و يك ميله آجري چون محور در داخل آن قرار گرفته و پله هايي در گرداگرد آن در جهت عقربه ساعت به طرف بالا ساخته شده است.

    %D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B1%D9%87-1.jpg


    بناي تاريخي فرهنگي هشت بهشت از جاذبه هاي زيباي هنر معماري پيشينيان اين ديار است كه گويي معمار اوج هنر خود را در آن به كار بـرده است.

    اين بنا در جنب حسينيه كوچك زواره قرار دارد و عناصر ساختار فيزيكي آن شامل آجر، گچ و گل است ولي امروزه در مرمت و بازسازي آن ديگر عناصر نيز به كار رفته است كه اين بناي تاريخي از سه قسمت اصلي ، صحن غربي ، صحن شرقي و كل ساختمان تشكيل شده و ساختمان اصلي آن در دو طبقه به اشتراك اين دو صحن رقم خورده و دربدو ورود به اين بناي تاريخي ابتدا صحن شرقي را مشاهده مي كنيم كه حوض بيضي شكل را در ميان دارد و در قسمت بالاي حوض يك طبقه ساختمان مجزا وجود دارد كه بر بالاي آن دو بادگير چون نگهباناني است كه سالها روي پاي خود ايستاده اند. اين قسمت از ساختمان سه ايوان و دو راهرور را در قرين هم طوري به دامن گرفته كه در انتهاي آن اتاقهايي است كه دربهاي خود را به داخل اين ايوانها مي گشايد.
    ساختمان اصلي كه در دو طبقه بر روي هم استوار شده در اشتراك دو صحن شرقي و غربي درآمده و در ظهر هم بر حوضخانه‌اي تكيه زده و در قرين هم به تماشاي صحن‌ها درآمده از راهرو صحن شرقي وارد وسط ساختمان بر روي يك هشت ضلعي بسان سراپرده‌اي برافراشته شده و محور مقاومت آن را ستونهايي هشت ضلعي تشكيل داده و پوشش مرتفعي بر روي دو طبقه از رواقها و اينوانه سايه افكنده و گويي در رفع تبعيض درقرين هم با صفا و صميميت ديرينه نشسته اند. دو اتاق دردو طبقه روبروي هم به طرف رواقهاي دو طبقه‌اي حوضخانه و ايوانهاي دو طبقه‌اي از صحن دربهايي گشوده اند و راهروهاي دو طبقه را در كنار خود گرفته‌اند و در كنار اين راهروها دو طبقه اي ديگر راهرو مشاهده مي شود كه محل تردد به سوي صفه‌هاي دو طبقه اي است كه دربهايي به داخل ايوانهاي دو طبقه اي باز مي شوند.

    نمایی ازداخل ساختمان هشت بهشت

    8%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA.jpg


    حدود 23 سال قبل که این خانه توسط سید حسین ابراهیمی پور خریداری شد و وقف حضرت زهرا گردید و تعمیرات در این ساختمان بزرگ که رو به ویرانی بود شروع شد این بازسازی با کمک مردم و دولت تا به امروز در حال انجام است که آخرین تعمیرات که انجام گردیده بازسازی هشتی ورودی آن می باشد
    عکس قبل از بازسازی
    behesht2.jpg


    بعداز باز سازی
    behesht3.jpg

    اين خانه دردوره قاجار با معماري بسيار زيبا و حيرت انگيزي در دل شهر تاريخي زواره بنا گردیده ، باني آن حاج ميرزا عليرضا نيري زواره ای بوده است و هم اکنون به عنوان مرکز فرهنگی ، مذهبی فاطميه جهت مراسم مربوطه از آن استفاده مي گردد .

    52.jpg

    %D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B1%D9%87.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان
    استان اصفهان با مساحتي حدود 937‚105 كيلومترمربع بين 30 درجه و 43 دقيقه تا 34 درجه و 27 دقيقهٔ عرض شمالي خط استوا و 49 درجه و 36 دقيقه تا 55 درجه و 31 دقيقهٔ طول شرقي از نصف‌النهار گرينويچ قرار گرفته است. اين استان كه در مركز ايران واقع شده، از شمال به استان‌هاي مركزي، قم و سمنان؛ از جنوب به استان‌هاي فارس و كهگيلويه و بويراحمد؛ از شرق به استان‌‌هاي خراسان و يزد؛ و از غرب به استان‌هاي لرستان و چهارمحال و بختياري محدود است.
    براساس آخرين تقسيمات كشوري، اين استان داراي داراي 17 شهرستان، 60 شهر، 37 بخش و 116 دهستان، و مركز آن شهر اصفهان است. شهرستان‌هاي استان اصفهان عبارت‌اند از : اصفهان، اردستان، برخوار و ميمه، خميني‌شهر، خوانسار، سميرم، شهرضا، فريدن، فريدون‌شهر، فلاورجان، كاشان، گلپايگان، لنجان، مباركه، نائين، نجف‌آباد و نطنز.
    جغرافياى طبيعى و اقليم استان
    استان اصفهان در مركز فلات ايران است و به علت گستردگي زياد، شامل بخش‌هاي متعدد كوهستاني و جلگه‌اي است. اين نواحي عبارت‌اند از:
    – ناحيهٔ كوهستانى اردستان: كه شهرستان اردستان را به وسيلهٔ دو رشته كوه : يكي در غرب از حوزهٔ زاينده‌رود و ديگري در شرق از كوير لوت جدا مي‌سازد. اين ناحيهٔ كوهستاني به وسيلهٔ يك رشته از كوه‌هاي كم‌ارتفاع به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم مي‌شود. قسمت شمالي شهرستان‌هاي نائين، اردستان، كاشان و قسمت جنوبي شهرستان يزد را كه در دامنهٔ شيركوه واقع شده است، در بر مي‌گيرد.
    – ناحيهٔ كوهستانى شمال شرقي و شرق: كه شهر نطنز نيز در دامنهٔ بلندترين قلهٔ آن يعني كوه كركس‌كوه قرار گرفته است.
    – ناحيهٔ كوهستانى غرب: كه شهرستان‌هاي فريدن و فريدون‌شهر را در بر مي‌گيرد.
    – قسمت جلگه‌اى: كه از آبرفت‌هاي زاينده‌رود به وجود آمده و با شيب ملايمي به باتلاق گاوخوني در جنوب شرقي اصفهان منتهي مي‌گردد.
    آب و هواي استان اصفهان به طور كلي معتدل خشك است، اما با توجه به تأثير بادها و دوري و نزديكي به منطقهٔ كوهستاني غرب و دشت كوير در شرق و جنوب شرقي، مي‌‌توان آب و هواي آن را به 3 بخش متمايز تقسيم كرد :
    – آب و هواى بيابانى: كه شمال شهرستان نائين، حوزهٔ بيابانك و انارك تا شمال اردستان را در بر مي‌گيرد. مشخصهٔ ويژهٔ آن تغيير شديد و سريع درجهٔ حرارت، كمي بارش باران و وزش بادهاي تند در طول سال است.
    – آب و هواى نيمه بيابانى: كه شهرستان اصفهان را در بر مي‌گيرد و خشكي هوا و كميِ بارندگي از مشخصات اين نوع آب و هواست. رودخانهٔ زاينده‌رود به طرز چشمگيري بر روي آب و هواي اين ناحيه تأثير مثبت دارد و آن را تعديل مي‌كند.
    – آب و هواى نيمه مرطوب: سرد كه قلمرو غرب و جنوب غربي اصفهان را در بر مي‌گيرد. به نسبت افزايش ارتفاع، ميزان بارندگي افزايش مي‌يابد و از درجهٔ گرماي هوا كاسته مي‌شود.
    بر اساس گزارش ايستگاه سينوپتيك شهر اصفهان در سال 1373، حداكثر درجهٔ حرارت 40/6 درجهٔ‌ سانتي‌گراد، حداقل درجهٔ حرارت 10/6- درجهٔ سانتي‌گراد و متوسط درجهٔ‌ حرارت سالانه 16/7 درجهٔ‌ سانتي‌‌گراد ثبت شده است. طبق همين گزارش، تعداد روزهاي يخبندان استان 76 روز و متوسط ميزان بارندگي سالانهٔ آن 116/9 ميلي‌متر است.
    بادهايي كه در استان اصفهان مي‌وزند، عموماً بادهاي غربي و جنوب غربي‌اند. وزش بادهاي جنوب غربي زمان خاصي ندارد و اين بادها در اغلب ايام سال مي‌‌وزند؛ اما بادهاي غربي معمولاً در دو موقع از سال، يكي از نيمهٔ اسفند تا نيمهٔ ارديبهشت، و ديگري از اوايل شهريور تا اواسط مهر، مي‌وزند.
    روي‌هم‌رفته بادهاي شديد فقط در نواحي بياباني استان مي‌وزند و ساير بادهاي استان معمولاً به صورت نسيم و بادهاي خفيف محلي‌‌اند. شهر اصفهان از نظر آب و هوا ممتاز، و فصول چهارگانهٔ آن بسيار منظم است؛ چنان‌كه آغاز و پايان هر فصل به خوبي مشهود است.
    جغرافياى تاريخى استان
    در كتاب‌هاي تاريخي، اصفهان را پايگاه سپاه شهري و دفاعي معرفي كرده‌اند كه با توسعهٔ قلاع و دژها از امنيت نسبي براي سكونت و شهرسازي برخوردار گرديده است. وجود قلعه‌هاي متعدد تاريخي مانند قلعهٔ آتشگاه، سارويه و تبرك، كهن‌دژ، گارد دژ و هم‌چنين حصارهاي ادوار مختلف مؤيد اين نظر است.
    در ادوار پيشين، اصفهان نقش پلي را داشت كه قسمت‌هاي كم‌ارتفاع شرق فلات ايران را با سرزمين‌هاي كوهستاني غرب مرتبط مي‌ساخت و براي اطراق سرمازدگانِ كوهستان غرب، و گرمازدگان و خستگانِ هواي خشك شرق، محل مناسب و مطلوبي بود.
    از اصفهان قبل از اسلام، يعني دورهٔ حكومت مادها و دورهٔ‌ شاهنشاهي هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان اطلاعات زيادي در دست نيست و از آن دوره‌ها، آثار قابل توجهي بر جاي نمانده است. آنچه مسلم است، استقرار جلگهٔ اصفهان در ميان بيابان‌ها و كوه‌هاي خشك مركزي ايران از يك طرف، و اهميت و موقعيت ارتباطي خاص آن در مركز فلات پهناور ايران از طرف ديگر، تاريخ و سابقهٔ آن را به سابقه و قدمت كشور ايران مرتبط كرده است. پيش از برپايي پادشاهي مادها، اصفهان حد شرقي ممالكي بوده است كه بابلي‌ها از آن اطلاع داشته‌اند و به احتمال قوي جزو ناحيهٔ انزان يا انشان بوده است.
    از آنجا كه بررسي تاريخ مناطق مختلف استان و به‌ويژه شهر اصفهان در شناسايي تاريخ و قدمت اين خطه از سرزمين پهناور ايران مؤثر است، در ادامه، پيشينهٔ تاريخي برخي از مناطق مهم استان، به طور اجمال مورد اشاره قرار مي‌گيرد:
    وضعيت اجتماعى و اقتصادى استان
    در آبان‌ماه 1375، جمعيت استان اصفهان 255‚923‚3 نفر بوده است. از اين تعداد 74/30 درصد در نقاط شهري و 25/67 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غيرساكن بوده‌اند. در همين سال، از كل جمعيت استان 492‚013‚2 نفر مرد و 763‚909‚1 نفر زن بوده‌اند كه در نتيجه، نسبت جنسي برابر 105 به دست مي‌آيد. به عبارت ديگر، در اين استان در مقابل هر 100 نفر زن، 105 نفر مرد وجود داشته است. از جمعيت اين استان 36/68 درصد در گروه سني كم‌تر از 15 ساله، 58/49 درصد در گروه سني 64-15 ساله و 4/80 درصد در گروه سني 65 ساله و بالاتر، قرار داشته‌اند و سن بقيه افراد نيز نامشخص بوده است. از كل جمعيت استان 99/45 درصد را مسلمانان تشكيل مي‌دهند. اين نسبت در نقاط شهري 99/33 درصد و در نقاط روستايي 99/81 درصد است.
    در فاصلهٔ سال‌هاي 1365 تا 1375، در حدود 640‚591 نفر به استان اصفهان وارد و يا در داخل آن جابه‌جا شده‌اند. محل اقامت قبلي 40/13 درصد مهاجران، ساير استان‌ها، 24/61 درصد شهرستان‌هاي ديگر همين استان، و 31/92 درصد در شهرستان محل سرشماري بوده است. محل اقامت قبلي بقيهٔ افراد خارج از كشور، يا اظهارنشده بوده است.
    مقايسهٔ محل اقامت قبلي مهاجران با محلي كه در آن سرشماري شده‌اند، نشان مي‌دهد كه 16/43 درصد از روستا به شهر، 57/10 درصد از شهر به شهر، 5/89 درصد از روستا به روستا و 17/24 درصد از شهر به روستا، در طي دورهٔ 10 سالهٔ 1365 تا 1375، مهاجرت كرده‌اند.
    در آبان‌ماه 1375، از 335‚492‚3 نفر جمعيت 6 ساله و بالاتر استان 84/67 درصد باسواد بودند. نسبت باسوادي در گروه سني 14-6 ساله 97/52 درصد و در گروه سني 15 ساله و بيش‌تر 79/46 درصد بوده است. در بين افراد لازم‌التعليم (14-6 ساله) نسبت باسوادي در نقاط شهري 97/81 درصد و در نقاط روستايي 96/8 درصد بوده است. در اين استان نسبت باسوادي در بين مردان 88/26 درصد و در بين زنان 80/89 درصد بوده است. اين نسبت در نقاط شهري براي مردان و زنان به ترتيب 90/7 درصد و 83/6 درصد، و در نقاط روستايي 82/99 درصد و 73/02 درصد بوده است.
    در آبان‌‌ماه 1375، از جمعيت 14-6 سالهٔ استان 69/45 درصد در حال تحصيل بوده‌اند. اين نسبت در نقاط شهري 72/53 درصد و در نقاط روستايي 61/2 درصد بوده است. در اين استان 95/72 درصد از كودكان، 90/85 درصد از نوجوانان و 40/06 درصد از جوانان به تحصيل اشتغال دارند.
    براساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375، در استان اصفهان افراد شاغل و افراد بيكار (جوياي كار) در مجموع 36/72 درصد از جمعيت ده ساله و بالاتر را تشكيل مي‌داده‌اند. اين نسبت در نقاط شهري 35/13 درصد و در نقاط روستايي 41/45 درصد بوده است. از جمعيت فعال اين استان 85/63 درصد را مردان و 14/37 درصد را زنان تشكيل مي‌داده‌اند. بيش‌ترين ميزان فعاليت مربوط به گروه سني 34-30 ساله با 57/59 درصد، و كم‌ترين ميزان مربوط به گروه سني 14-10 ساله با 3/65 درصد بوده است. بالاترين ميزان فعاليت براي مردان مربوط به گروه سني 39-35 ساله با 96/84 درصد، و براي زنان مربوط به گروه سني 29-25 ساله با 17/75 درصد بوده است.
    بر طبق همين سرشماري،‌ از شاغلان 10 ساله و بيش‌تر استان 14/5 درصد در گروه عمدهٔ كشاورزي، 42/25 درصد در گروه عمدهٔ خدمات و 42/11 درصد در گروه عمدهٔ صنعت و 1/14 درصد نيز در ساير گروه‌هاي عمدهٔ فعاليت اقتصادي به كار اشتغال داشته‌اند. اين نسبت‌ها در نقاط شهري به ترتيب 7/19، 49/05، 42/56، 1/20 درصد و در نقاط روستايي 32/71، 25/31، 41 و 0/98 درصد بود است. توزيع نسبي شاغلان 10 ساله و بيش‌تر، برحسب گروه‌هاي عمدهٔ‌ فعاليت، نشان مي‌دهد كه در نقاط شهري گروه عمدهٔ خدمات،‌ و در نقاط روستايي گروه عمدهٔ‌ صنعت، بيش‌ترين تعداد افراد شاغل را به خود اختصاص داده‌اند.
    استان اصفهان از جمله استان‌هايي است كه تركيب قومي مختلفي دارد. هرچند اكثريت قريب به اتفاق جمعيت استان را فارس‌زبان‌ها تشكيل مي‌دهند، ولي بختياري‌ها، ارمني‌ها و تا حدودي آذري‌ها نيز در قسمت‌هايي از آن سكني گزيده‌اند. در حال حاضر، زبان رايج در استان اصفهان عموماً فارسي است، ولي مردم ساكن در آن به زبان‌ها و لهجه‌هاي ديگري نيز تكلم مي‌كنند كه مهم‌ترين آن‌ها لري، ارمني و عبري است.
    استان اصفهان از كانون‌هاي مهم صنايع كشور است؛ ضمن اين‌كه كشاورزي آن نيز از اهميت قابل‌‌توجهي برخوردار مي‌باشد. با توجه به عوامل مختلف از قبيل آب و هوا، نوع خاك و ارتفاع، مناطق كشاورزي استان را مي‌‌توان به شرح زير طبقه‌بندي نمود:
    – منطقهٔ دشتى: كه اطراف زاينده‌رود و گلپايگان را در بر مي‌گيرد و به واسطهٔ وجود آب‌هاي سطحي و زيرزميني فراوان و زمين‌هاي مستعد از مهم‌ترين مناطق كشاورزي است.
    – منطقهٔ كوهستانى: و كوهپايه‌اي، كه از اختصاصات اين منطقه پوشش گياهي متوسط، وجود آب‌هاي سطحي و زمين‌هاي مساعد براي كشت گندم آبي و ديم، علوفه و سيب‌زميني و كاشت درختان ميوه و اشجار است. از جمله مي‌توان از سيب درختي در منطقهٔ سميرم و غرس مو و كشت سيب‌زميني در فريدن نام برد.
    به غير از گندم كه در همهٔ شهرستان‌هاي استان كشت مي‌شود، تنوع آب‌ و هوا، ميزان آب‌هاي سطحي و زيرزميني، بازار مصرف و دانش و تكنولوژي كشاورزي سبب شده است، اين استان از تنوع كشت برخوردار باشد. در اين استان فقط گندم به صورت ديم كاشته مي‌شود. مناطق ديم‌كاري نيز محدود به قسمتي از جنوب و شمال غربي استان است. ميزان محصول ديم استان در مناطق مختلف و در هر سال به علت تغيير ميزان بارندگي متفاوت است؛ به طوري كه در بعضي از سال‌ها ميزان محصول حتي كم‌تر از بذرِ كاشته شده، مي‌شود.
    پراكندگي زمين‌هاي زيركشت درختان ميوه بيش‌تر در منطقهٔ جنوب، مركز و غرب استان است. نواحي شرق و شمال استان به واسطهٔ شرايط اقليمي، نوع خاك و ميزان آب‌هاي موجود كم‌تر از ساير نواحي به كشت درختان اختصاص داده شده است. در منطقهٔ‌ شرق استان، در ناحيهٔ خور و بيابانك، به واسطهٔ شرايط آب و هوايي، بيش‌تر نخلستان ديده مي‌شود.
    استان اصفهان يكي از صادركنندگان ميوه‌هاي درختي است و گلابي، سيب و گيلاس از مهم‌ترين ميوه‌هاي آن هستند.
    دامپروري در استان مشتمل بر گاوداري و پرورش گاو به شكل صنعتي، نيمه‌صنعتي و سنتي روستايي صورت مي‌گيرد. گاوداري‌هاي صنعتي به طوركلي به شكل ماشيني و مكانيزه و اغلب به صورت مجتمع‌هاي شير و گوشت فعاليت دارند. گوسفندداري و پرورش گوسفند به روش ثابت و متحرك انجام مي‌پذيرد و پرورش طيور عمدتاً به روش صنعتي انجام مي‌گيرد و داراي سابقه‌اي بيش از 20 سال در استان است.
    علاوه بر موارد فوق، پرورش زنبور عسل و ماهي نيز در استان مرسوم و متداول است. استان اصفهان ذخاير سرشاري از انواع مواد مختلف معدني دارد. در حال حاضر، قسمتي از اين معادن مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد و به مصرف صنايع مختلف سبك و سنگين مي‌رسد. مهم‌ترين اين معادن عبارت‌اند از : معادن سرب و روي ايران‌كوه واقع در غرب شهرستان اصفهان، معادن طلاي موته در حوالي ميمه، معدن سنگ‌چيني و ساختماني در گدار سرخ گلپايگان.
    استان اصفهان از مناطق مهم صنايع دستي كشور است. صنايع دستي در طول قرن‌هاي متمادي به عنوان نمايندهٔ هنر اصيل اسلامي و ايراني در دنيا شناخته شده است. در ذهن هر شنونده‌اي، همراه با نام اصفهان، بي‌درنگ تصوير كاشي‌هاي معرق، تابلوهاي مينياتور، قالي‌هاي نفيس و نقش‌هاي قلمكار آن زنده مي‌شود. ويژگي‌هاي فكري، رواني و ذوق صنعتگر اصفهاني موجب شده است كه اين صنايع از نظر تنوع، كيفيت و كميت در ميان ساير شهرهاي ايران مقام اول را دارا باشد.
    مصنوعات دست‌ساز اين هنرمندان و صنعتگران، نظر خريداران ايراني و خارجي را به خود جلب كرده است. صنايع دستي و هنري اصفهان عبارت‌اند از : خاتم‌سازي، ميناكاري، قالي‌بافي،‌ سكمه‌دوزي، قلم‌كاري، مينياتورسازي، نقاشي و تذهيب، كاشي و سراميك، نقره‌‌سازي و مليله‌‌سازي.
    صنايع ديگري كه در استان اصفهان موجودند عبارت‌اند از : كارخانهٔ ذوب‌آهن، صنايع فولاد مباركهٔ اصفهان،‌ كارخانهٔ پلي‌اكريل اصفهان، صنايع نظامي، صنايع مواد غذايي و فرآورده‌هاي پلاستيكي و كارخانه‌هاي بافندگي و ريسندگي.
    esfahan.gif
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    کاروانسرای شاه عباسی پیکی گرانبها حامل میراث دیرینه و ناگفته های چند صد ساله اجداد تاریخ شهر کویری ابوزیدآباد از توابع شهرستان آران و بیدگل است

    در گستره فلات ایران زمین، استان اصفهان به تنهایی فصلی زرین از کتاب فرهنگ، ادب و هنر ایرانی است و به حق از هزاران سال پیش با آموزه های ادیان الهی عجین شده است.

    در این میان منطقه ابوزید آباد واقع در شمال این استان به مرکزیت این شهر و با مجموعه ده روستا بر کناره بیابان های خاموش و پر رمز و راز ایران مرکزی، در40 کیلومتری شهرستان آران بیدگل گنجی پر بها را نه در پستوخانه ها و زیر خاک، بلکه در آستانه این شهر با سکوتی غریب نگهداری کرده است.

    این گنجینه گرانسنگ، بنای کاروانسرای شاه عباسی با قدمت 400 ساله مربوط به دوران صفویه و شاه عباس است.

    کاروانسرا از نوع کاروانسراهای مربع شکل با ورودی یک درب چوبی به ارتفاع 22 متر و جلوخان مشخص به طرف جنوب شرقی است.

    هشتی ورودی کاروانسرا نیز جلوه خاصی به این بنا داده است و گذشت زمان خرابی هایی در آن ایجاد کرده بود که 55 سال پیش توسط ‘حاج ماندعلی معمار’ کاشانی مرمت شد.

    این بنا دریک طبقه بنا شده و بخش شترخان و اصطبل ها از چهارگوشه محوطه وسط کاروانسرا که به شیوه زیبایی به هم دسترسی و ارتباط یافته اند.

    ارتفاع دیوارهای این کاروانسرا به هشت متر می رسد و مساحت دو هزار و 200 متر و شامل 17 غرفه و سکو دارد.

    کاروانسرا دارای هشت برج و بارو به عنوان حایل دیوار ها، چهار انبار یا اصطبل بزرگ و یک اتاق مهمانی برای نشیمن خان ها و روسای قبایل در گذشته و دو تنور است که در گذشته برای نانوایی و پخت و پز کاروانیان مورد استفاده قرار می گرفته است.

    تا حدود 70 سال پیش رشته قنات روستای ‘ ریجن ‘ از این مکان عبور می کرده است.

    یکی از ویژگی های شاخص این کاروانسرا وجود یک ساعت آجری در سمت چپ درب ورودی است که 55 سال قبل توسط یک شخص کاشانی ابداع شده است.

    خطی در وسط این آجر به گونه ای طراحی شده است که در چهار فصل سال زمانی که سایه روی خط افتاد هنگام اذان ظهر را نمایش می دهد.

    کاروانسرای شاه عباسی ابوزیدآباد درگذشته نه چندان دور به علت قرارداشتن برسه راه اصلی کاشان، یزد از یک طرف و آران و بیدگل و اصفهان از سوی دیگر دارای اهمیت بسیار زیادی بوده است.

    این کاروانسرا در ابتدای ساخت برای کاروان‌ها و مرکب‌هایشان به عنوان مکان استراحت بوده و تا 60 سال گذشته شتربانان از یزد، اصفهان و شهرهای دیگر در این کاوانسرا اطراق می کردند.

    در سال 1320 این کاروانسرا تحویل شرکت دخانیات شد و تا 45 سال به عنوان انبار تنباکو مورد استفاده قرار می گرفت.

    همچنین در سال 1365 تحویل اداره اوقاف آران و بیدگل شد.

    ابوزیدآباد که درگذشته مرکز دهستان کویرات بوده است یک مجموعه مرقومه خواجه وجود داشته که این کاروانسرا هم جز آن بوده است.

    کاروانسرای شاه عباسی ابوزید آباد در ت‍‍اری‍خ‌ بیست و سوم م‍رد‌اد س‍‍ال‌ 1378ب‍ه‌ ش‍م‍‍اره‌ دو ‌ه‍ز‌ار و 371، در ف‍‍ه‍رس‍ت‌ ‌آث‍‍ار م‍ل‍‍ی‌ ک‍ش‍ور ث‍ب‍ت‌ شد.

    همچنین تبدیل قسمتی از کاروانسرا به سفره خانه سنتی در سال جاری توانسته در معرفی این گنجینه غریب به عنوان یک مکان ارزشمند سیاحتی و گردشگری سنتی تاثیر بسزایی داشته باشد.

    %D8%A7%D8%A8%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-1.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مسجد جامع خورزوق حدود 700 (هفتصد سال) قدمت دارد و در مركز شهر خورزوق واقع شده است. ساختمان سلطان حضرت خورزوق كه حدود200 سال قبل احداث گرديده و بر روي فراري قرار دارد كه يكي از اوليا در آن دفن گرديده است. مسجد جامع آقا و مسجد سبزعلي از مساجد قديمي شهر خورزوق مي باشد.

    حمام دستگرد يكي از بناهاي تاريخي شهر كه همانند دیگرحمام های قديمي دارای سه بخش سربینه(رختكن)،میاندری(فضاي بين سربينه و گرمينه) و گرمینه (گرمخانه) به صورت طاق و چشمه ای بر ستونهای سنگی بنا شده است و هنوز هم مورد استفاده اهالی شهر قرار می گیرد. اين بنا در سقفهاي خود داراي تزئينات رسمي بندي زيبايي مي باشد. گرچه در سالهاي اخير براي رعايت بهداشت تغييراتي در آن شكل گرفته و كاشي كاري شده ولي از ارزش تاريخي آن كم نشده است .

    %D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%85-.jpg

    %D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%82-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    از بناهای عهد صفوی- قاجار در شهر دستگرد مسجد جامع و حمام دستگرد را می توان نام برد . مسجد جامع دستگرد نیز به صورت 2 ایوانی با شبستانی کوچک در ضلع غربی خود می باشد . این بنا نیز در دهه های اخیر مورد دخل و تصرف و ساخت و سازهای جدید قرار گرفته است .محراب مسجد درايوان جنوبي قراردارد. درضلع غربي بنا شبستاني زيبا به صورت طاق و چشمه بر ستونهاي سنگي با مساحتي در حدود 200 متر بنا شده است و درسالهاي اخير فضايي جديد به ان اضافه گرديده است.گرچه سردر و هشتي ورودي بنا كاشي كاري شده ولي شكل ظاهري خود را حفظ كرده است .

    مسجد 12 امام دولت آباد بنایی است از دوران صفوی که در داخل بافت قدیم شهر واقع گردیده است . این بنا به صورت مربع شکل در دو طبقه ساخته شده که طبقه زیرین آن به عنوان سَردابه و طبقه بالایی یا همکف آن به عنوان مسجد جهت اقامه نماز استفاده می شود . این مسجد با 2 متر ارتفاع از سطح زمین ، خود گواه بر وضعیت جغرافیایی منطقه اطراف و بنایی بدون حیاط می باشد . البته در حال حاضر فضایی در پشت مسجد به عنوان حیاط در اختیار مسجد می باشد. این بنا با فضایی مربع شکل در زیر سقفی گنبدی شکل که دور تا دور آن را رواقهایی در دو طبقه احاطه کرده اند ساخته شده و محراب جدیدالاحداث آن در ضلع جنوبی قراردارد. نمای بیرونی و سر در مسجد از آجر و داخل بنا با گچ بری سفید کاری شده که در سالهای اخیر نیز آئینه کاری هایی به آن اضافه گردیده است . در مجاورت مسجد 12 امام امامزاده سيد محمد قرار دارد که ساختمان آن جدیدالاحداث و نماکاری شده است. فضای سبز زیبایی جلوی امامزاده و مسجد 12 امام وجود دارد که ویژگی خاصی را به محدوده بافت پیرامون آثار داده است . گرچه مسجد جامع و حمام قدیمی شهر در سالهای اخیر تخریب شده ولی هنوز هم داخل بافت خانه هایی به سبک قدیم و دارای قدمتی کهن یافت می شود.

    %D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-2.jpg


    %D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B1%D9%86%D8%AC%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-.jpg

    %D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مسجد بيرين با قدمت حدود 800 سال متعلق به دورة ايلخاني است. اين اثر به شمارة 14215 مورخ 9/11/84 در فهرست آثار باستاني به ثبت رسيده است.

    علت نامگذاري اين مسجد به نام بيرين را به دوصورت مي‌توان تفسير نمود:

    1- كلمة بيرين در زبان خالدآبادي به معناي بيرون مي‌باشد و چون اين مسجد در خارج از شهر واقع گرديده بود به اين نام معروف بود.

    2- كلمة بيرين را مي‌توان تغيير يافتة كلية برين دانست و برين به معني بالا و بهشت مي‌باشد و چون اين مسجد در قسمت بالاي شهر و در محوطة باغهاي خرم و سرسبز قرار داشته به اين نام معروف شده است.

    كارشناسان ميراث فرهنگي احتمال مي‌دهند قدمت ساختمان اين مسجد به قبل از اسلام برسد و قبل از اسلام بعنوان آتشكده از آن استفاده مي‌شده است.

    اين اثر كه به سبك معماري يزدي بنا شده و قدمت آن را به دوران صفويه نسبت مي‌دهند هنوز به ثبت ميراث فرهنگي نرسيده است.

    نقل است كه شخصي از اهالي يزد كه زائر كربلا يا مكه بوده در هنگام برگشت از مسافرت به مقصد يزد كه بار تسبيح و مهر به همراه داشته در شهر خالدآباد بيمار شده و در منزل يكي از اهالي خالدآباد بستري و تحت مراقبت قرار مي‌گيرد كه بعد از چند روز دار فاني را وداع گفته و در مكاني كه در حال حاضر به بقعة باباحاجي معروف است مدفون گشته كه بعدها اقوام و فرزندان او به خالدآباد مراجعت نموده و بقعه‌اي به سبك معماري يزدي بر سر قبرش بنا كرده‌اند.

    نقل است زمانيكه اهالي قصد غسل دادن ميت را داشتند بدليل فصل سرما نتوانستند وي را با آبهاي روان غسل دهند و مجبور به استفاده از آب چاه داخل منازل بودند لذا در طي چند مرحله برداشتن آب از چاه براي غسل دادن هر بار مشكلي بوجود مي‌آمد و مانع از انجام كار مي‌شد كه پس از بررسي متوجه وجود جانور مرده‌اي داخل آب شدند و در آن موقع مشخص شد كه باباحاجي فرد باكرامتي بوده است. همچنين نقل است زمانيكه فرزندان وي بر سر مزارش حاضر شدند چون در هنگام گريه و عزاداري براي پدر خود مي‌گفتند بابا حاجيم (چون پدرشان حاجي بوده) كه به همين علت اين فرد به باباحاجي معروف گشت و بقعة باباحاجي هم‌ به همين نام معروف است.

    %D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C.jpg

    %D8%A8%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    اين مسجد كه با شمارة 12111-30/4/84 در فهرست آثار باستاني به ثبت رسيده است در مركز محلة تاريخي شهر و در كنار حمام خزينه‌اي قرار دارد و به همين دليل نام آن را ورگرموئه (در زبان محلي به معناي كنار حمام ) نهاده‌اند. كارشناسان قدمت بناي اولية مسجد را به اواخر دورة صفويه نسبت مي‌دهند اما با توجه به سبك ساخت مسجد و پايه‌هاي ضخيم بنا شايد بتوان قدمت آن را به پيش از صفويه نيز نسبت داد.

    مشخصات بنا: بناي مسجد شامل دو قسمت شبستان زمستاني و شبستان تابستاني است كه اين دو در قالب دو اشكوب تشكيل بنايي باابهت را مي‌دهد و شبستان زمستاني هنوز مورد بهره‌برداري نمازگزاران مي‌باشد.

    اين اثر كه با شمارة 14217-9/11/84 در فهرست آثار باستاني به ثبت رسيده در مركز محلة تاريخي شهر كه به محلة توده معروف است واقع گرديده و منسوب به دورة قاجار مي‌باشد.

    مشخصات اثر: حمام توده متشكل از چهار فضاي متوالي ازقبيل ورودي ، سربينه ، گرمخانه و خزينه مي‌باشد. سربينه به شكل فضاي هشتي كشكولي كه طول ضلع كوچكتر 2/1 طول ضلع بزرگتر مي‌باشد در مفصل يكي از اضلاع كوچك با راهروي ورودي مرتبط مي‌باشد. فضاي سربينه متشكل از دولايه فضايي بوده ، يكي فضاي مياني كه حوض آب در وسط آن جانمايي گرديده است به فضايي ارتباطي اختصاص يافته و فضاي كناري دورتادور فضاي مياني كه در روي سكو جهت نشستن و استراحت تعبيه گرديده است. سربينه ازطريق راهرويي ازجانب يكي از اضلاع كوچك هشتي با انحراف مسير به گرمخانه ارتباط مي‌يابد اين راهرو كه طولي برابر با 12 متر دارد ارتباط سربينه با گرمخانه مي‌باشد ، درضمن ورودي ثانوي حمام ازطريق اين راهرو با كالبد ساختمان مرتبط گشته و ازطريق ارتباطات عرضي بار سيركلاسيون حمام را منتقل مي‌كنند. گرمخانه بصورت فضايي متقارن و هندسي متشكل از دولايه كناري و يك فضاي مياني با سازه متشكل از چهار ستون سنگي با مقطع دايره به قطر 75 سانتي‌متر كه در ارتفاع 40/1 متر به مقطع مربع مماس بر محيط آن تبديل شده و درنهايت بار بوسيلة قوسهايي با خيز تند به پايه‌ها منتقل مي‌گردد. خزينه بصورت فضايي الحاقي به توسط حائلي به ارتفاع 20/1 متر به گرمخانه منتقل مي‌گردد.

    يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد بنا فرم ارتباطات دروني بنا مي‌باشد. در ناحية ورود به سربينه مسير به اندازة 90 درجه چرخش يافته و در امتداد عمود بر محور ورودي به سربينه ختم مي‌گردد سپس سيركلاسيون در فضاي سربينه با 90 درجه چرخش به راهرو هدايت مي‌گردد و درنهايت حركت به سمت گرمخانه از گوشه و در محوري غيرمتجانس با محور خروجي سربينه انجام مي‌گردد. اين امر نشان دهندة ويژگي كالبدي اين حمام در ارتباطات پيچيدة فضايي به جهت استقلال فضايي هر واحد به لحاظ مسائل اجتماعي و مسائل فني ازجمله سرمايشي و گرمايشي بوده است.

    %D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D9%88%D8%AF%D9%87.jpg


    %D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AF-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-11.jpg

    %D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%A6%D9%87-1.jpg


    %D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%A6%D9%87.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    امامزاده هاي حمزه وقاسم درمحل گورستان شهر ( حمزه پسرموسي بن كاظم وقاسم پسرحمزه است) طبق نوشته آن بنا مربوط به 250 هجري قمري است كه دردوضريح چوبي مشبك جداگانه دركنار هم مدفون شده اند.)

    مسجد جامع اشترجان : نام آن به صاحب مغفور ولد بن علي اشترجاني بوده كه اساس آن سلجوقي و در سال 716 قمري ساخته شده است مساحت تقربي 1500 مترمربع در درب ورودي يكي در جنوب شرقي و ديگري در شمال آن است درب جنوب شرقي سر درگچي و7 متر ارتفاع دارد.

    مسجد جامع «اشترجان » در ۳۶ کیلومتری جنوب غربی اصفهان در منطقه لنجان واقع شده و به استناد کتیبه های تاریخی آن ، در سال ۷۱۵ به دستور خواجه فخرالدین محمدبن محمود بن علی اشترجانی ساخته شده است این مسجد یکی از نمونه های نفیس معماری ایلخانی از اواخر سلطنت محمد خدابنده (اولجایتو) به شمار می آید.

    در کتیبه ای که نام بانی مسجد در آن آمده، از خواجه محمد اشترجانی،، با عنوان «الصاحب الاعظم ملک الوزراءفی العالم» یاد شده است. وی که از مستوفیان و منشیان امیران ایلخانی بود چند هم حکومت لنجان را برعهده داشت. با این که «خواجه» در مقام وزارت نبود، درکتیبه های این بنا عناوین خاص وزرا به او داده شده است؛ ازاین رو گمان میرود این عنوانها در آن زمان تنها به وزیران اطلاق نمی شد و دیگر دولتمردان نیز آن را وام میگرفته اند.

    مسجد ایلخانی، مکمل مسجد کهنتری است که در بازسازیها و دگرگونیها بخشهای بسیاری بر آن افزوده شده است. هنگام تعمیر بنا در ۱۳۳۳ شمسی در کتیبه ای آجری به سبک کتیبه های دوره سلجوقی در زیر تزیینات ایلخانی نمای خارجی سر در شمالی آشکار شد . از تحولات بعدی بنا اطلاعات دقیقی در دست نیست، ولی به استنادکتیبه ای به زبان فارسی در شبستان شرقی بنا، قسمت شرق و غرب مسجد ایلخانی و در حکومت ابوالنصر حسن بهادرخان با پشتیبانی مالی شخصی به نام کمال الدین اسماعیل بن ظهیر الدین ابراهیم اشترجانی تعمیر شده است.

    از میان کسانی که از مسجد جامع اشترجان یاد کرده اند ، باید از این بطوطه نام برد که آن را در ۷۲۷ قمری، دیده و در سفرنامه اش از آن به عنوان «مسجدی زیبا که آبی از وسط آن میگذرد»، یاد کرده است جویی که ابن بطوطه بدان اشاره کرده، در حال حاضر در خارج مسجد و در مقابل سر درشمالی آن جریان دارد.

    وسعت مسجد جامع اشترجان ۵۰۰/۱مترمربع (۳۰×۵۰متر) است. این بنا از خشت و آجر ساخته شده، و در دیواری از خشت محصور گشته است . مسجد دارای دو ورودی است . ورودی اصلی در شمال بنا و ورودی دیگر در شرق آن قرارگرفته است. هیچ یک از این دو بر محورهای اصلی ساختمان جای ندارد. دو ایوان بر محور شمالی – جنوبی و ۳ شبستان در شمال، شرق و غرب صحن مرکزی ساخته شده است. گنبد خانه بزرگ مقصوره در پشت ایوان جنوبی جای دارد. بدین ترتیب، این عناصر بر محور بودن کلی طرح درونی مسجد تأکید دارند.

    سردر ورودی اصلی که در نیمه شرقی ضلع شمالی بنا قرار گرفته و بیش از ۱۲ متر ارتفاع دارد. در دو طرف ایوانیکه سر در را تشکیل میدهد ، بقایای دو مناره دیده میشودکه تنها یک سوم آنها هنوز برپاست.

    تزیینات این سر در با عناصر آجرکاری، کاشی کاری و با استفاده از نقش مایه های هندسی و نوشتاری و اندکی گیاهی شکل یافته است. طاق نماهای متعدد با قوسهای جناغی که بر ستونهای باریک توکار چند ضلعی و یا دایرهای فرود آمده و در قابهای مستطیل شکل جای گرفته است، نقش عمده را در تقسیم بندی متقارن سطوح ایوان ایفا میکند . فضتی طاق مقرنس ایوان از ۶ طبقه تشکیل شده که طاسهای آن با ترکیبی از نقشه ای هندسی از کاشی آبی، در دو رنگ لاجوردی و فیروزه ای، وآجر تراشیدة بی لعاب مزین شده است. درون سوی طاق اصلی ایوان و همه سطوح مسطح این سر در (لچکی ها و پهنه طاق نماها ، قابها و الواح مختلف) نیز با نقوش تزیینی هندسی و یا کتیبه های متعدد به دو خط ثلث و کوفی بنایی از آجر تراشیده و یا از ترکیب آجر بی لعاب و کاشی در دو رنگ آبی لاجوردی و فیروزه ای تزیین شده است . امروزه تمامی تزیینات کاشی کاری مسجد به استثنای یک مورد در سردر شمالی متمرکز گشته است . مورد استثنایی یادشده، کتیبه ای از کاشی است که بر درون سوی طاق ایوان جنوبی مسجد قرار داشته ، و اکنون تنها چند کلمه از آن باقی است. سر در اصلی به تنهایی ۱۹ کتیبه از کتیبه های مسجد را در خود جای داده است. در این میان کتیبه تاریخی حاوی نام بانی مسجد که با کاشی لاجوردی بر زمینه فیروزه ای و به خط ثلث بر نواری پهن بر قسمت میانی مدخل ایوان و برفراز طاق نمای ورودی مسجد جلوه میکند، از اهمیت به سزایی برخوردار است. دو کتیبه کوچک ، در لابه لای تزیینات هندسی قاب همین طاق نما، نام سازنده و نیز تزیین گر را در دو جمله : «عمل بنا احمد ابن محمد البناء المعروف حداد» و «عمل حاجی محمد قطاع تبریزی»جاودانه ساخته است. این دو، کار ساختمان و تزیین آجرکاری و کاشیکاری این سردر و احتمالاً مسجد ایلخانی را عهده دار بوده اند.

    سردر اصلی مسجد جامع اشترجان از اهمیت ویژه ای درسیر تحول معماری ایران برخوردار است. تأکید بر ورودی اصلی و ساختار ایوان آن با منازة دوگانه و گرایش به ارتفاع در این قسمت از بنا از دوره سلجوقی آغاز شده بود. یکی از اولین نمونه های شناخته شده از این نوع ایوان ورودی درمسجد سلجوقی امام حسن اردستان باقی مانده است . ساختمان سردر باقی مانده از مسجد نظامیه ابرقو ، سردر موسوم به دو منار «دردشت» اصفهان، مناره های فرو ریخته سر در مسجد جامع کرمان ، سر در مسجد جامع یزد و نیز ایوان ورودی مسجد امام (مسجد شاه سابق) اصفهان نمونه هایی هستند که از قرن ۸ قمری به بعد این روند را ادامه دادند.

    تزئینات کاشیکاری سر در مسجد جامع اشترجان از نمونه های شاخص این نوع تزئین در دوره ایلخانی است که با تزئین کاشی بناهای مهم این دوره مانند گنبد سلطانیه ، مسجد جامع ورامین و نیز مقبرة پیر بکران قابل مقایسه است. استفاده از آجر لعابدار که نمونه های اولیه آن در بناهای سلجوقی مشاهده می شود ، در دوره خوارزمشاهی اوج گرفت و در دوره ایلخانی تحول بیشتری یافت . پیشرفت هنر کاشی کاری در قرون بعدی همچنان ادامه یافت. در کنار کاشیهای لاجوردی و فیروزه ای مسجدجامع اشترجان، نخستین نمونه تاریخدار کاشی «زعفرانی» نیز دیده میشود.

    در داخل مسجد در قسمت شرقی ورودی شمالی پلکانی قرار دارد که به یک شبستان زمستانی در زیر این بخش منتهی میشود . صحن مرکزی نسبت به فضاهای سرپوشیده اطراف آن از مساحت کمتری برخوردار است . شبستان شمالی ۳ چشمه طاق و شبستان های شرقی و غربی هر یک دو چشمه طاق عمق دارند . کلیه طاقهای شبستانها بر پیل پایه های ۴ ضلعی قرار گرفته اند. طاق نماهای کور سراسر سطوح دیوارهای داخلی مسجد را در ۳ طرف شمال، شرق و غرب در محور چشمه طاقها پوشانده ،گویی چشمه طاقها در آن سوی دیوارها نیز ادامه یافته است.

    نمای پیرامون صحن را یک ایوان بزرگ و مرتفع برسراسر ضلع جنوبی ، یک ایوان کوچک با ارتفاع کمتر و دو دهنه طاق در دو طرف آن بر ضلع شمالی، و ۴ دهنه طاق مشابه بر هر یک از اضلاع شرقی و غربی تشکیل میدهد . هر یک از طاقها در نمای رو به صحن آن در قابی مستطیل شکل قرار گرفته که بر قرنیزی به ارتفاع ۲۰/۱ مترفرود می آید.

    ایوان شمالی با دو ورودی در هر یک از دیوارهای شرقی و غربی آن به قسمتهای دیگر شبستان راه می یابد. طاق آهنگ این ایوان اندودی از گچ دارد که در آن زمینه ای شطرنجی به تقلید از آجر چینی و بندهای آن کنده شده است. بر این زمینه به کمک تزئینات گچبری جمله «الله اکبر» به خط کوفی بنایی به طور مکرر نقش بسته است. کتیبه ای گچی حاوی آیه ۵۶ از سوره احزاب (۳۳) به خط ثلث روی زمینهای به رنگ آبی با بن مایه های گیاهی بر درون سوی طاق این ایوان جای گرفته است. این کتیبه در قاب باریکی با طرح هندسی و به رنگ قرمز قرار دارد . بقایای کتیبه گچی دیگری نیز بر قسمت بالایی دیوارشمالی ایوان روی زمینه ای به رنگ آبی دیده می شود. نوارپهنی با طرح هندسی سرتاسر ۳ دیوار ایوان را در قاعدهطاق تزئین میکند. بر جرزهای داخل ایوان و در مربع های کوچکی اسامی «الله، محمد، علی، ابوبکر، عمر» به طور پراکنده گچ بری شده است.

    ایوان اصلی مسجد سرتا سر ضلع جنوبی صحن را اشغال کرده است. این ایوان با دو ورودی در اضلاع شرقی وغربی و ۳ ورودی در ضلع جنوبی آن ، از یک طرف به شبستان ها و از طرف دیگر به گنبد خانه مقصوره راه می گشاید. مدخل اصلی مقصوره که در قسمت میانی ضلع شمالی ایوان واقع شده، از ارتفاع بیشتری برخوردار است . طاق و دیوارهای جناحی ایوان تعمیر و تجدید بنا شده است. بقایای چند کلمه از یک کتیبه به خط ثلث از کاشی فیروزه ای بر زمینه گچی با نقش گیاهی زرد رنگ که بر درون سوی طاق ایوان باقی مانده است، حکایت از این دارد که کتیبه ای زیبا در این قسمت وجود داشته، و احتمالاً کتیبه دیگری نیز بر قرار طاقهای ورودی بر ۳ دیوار ایوان می چرخیده است. از این کتیبه امروز فقط زمینه گچی آن باقی مانده است، سطوح جرزهای ایوان در گوشه شمالی غربی و شمال شرقی در قاب باریکی جای داده شده است که به خط کوفی بنایی آیات ۱ تا ۹ سوریه یس ۰۳۶) و آیه۲۳ و قسمتی از آیه (۵۹)سوره حشر و اسماء الحسنی را در بردارد. در بندهای آجرهای این جرزها کلمات الله ، علی ، رسول الله ، محمد ، الملک لله با گچ نوشته شده است.

    مقصوره مسجد جامع اشترجان با نقشه مربع شکل ساخته شده است. دیوارهای گنبدخانه از خشت است و روی آنها را لایه ای از گچ به ضخامت ۵/۳ سانتیمتر که در اصل به رنگ نخودی مایل به خاکستری بوده ، پوشانده است. ورودی های سه گانه ای که در هر یک از دیوارهای شمالی،شرقی و غربی گشوده شده ، ارتباط مقصوره را با ایوان جنوبی و مسجد و شبستان های اطراف آن میسر میساخته است. امروزه ورودی های جانبی در شرق و غرب مقصوره مسدود شده است. ورودیهای اصلی در قسمت میانی دوارها قرار گرفته ، و از ورودیهای جانبی پهن تر است.

    طرح سه گانه این ورودیها در جانب جنوبی گنبدخانه به وسیله محراب و دو طاق نمای تزئینی دو طرف آن تکرارشده است.

    مقصوره در مقطع عمودی از ۳ قیمت متمایز تشکیل شده است: منطقه مربع شکل پایه بنا، منطقه کثیرالاضلاع انتقالی میان پایه و دایره گنبد و گنبد. منطقه انتقالی از دوطبقه ۸ ضلعی و ۱۶ ضلعی تشکیل شده است. طبقه اول ۴ سکنج مقرنس دارد و ۴ طاق نمای ساده، و طبقه دوم ۴ سکنج و ۸ طاق نمای ساده دارد. قسمت شرقی و غربی طبقه اول باز است و امکان ورود نور کافی را به مقصوره فراهم میسازد. منطقه کثیرالاضلاع انتقالی بدین ترتیب تبدیل زمینه مربع را به دایره برای اجرای نهایی پوشش گنبد امکانپذیر ساخته است. استقرار گنبد به کمک سکنجبر ساختمان ۴ گوش بنا، در ادامه سنت دیرینه معماری پیش از اسلام ایران ، تحول چشمگیری در دوره اسلامی یافته است. ساختمان گنبد خانه مسجد جامع اشترجان آنچه را که در دوران پیش در بناهایی چون: مقبره سامانیان در بخارا، مقبره عرب اتا در تیم، نزدیک سمرقند، مقبره دوازده امام در یزد، و به ویژه در گنبد خانه های مقصوره های مساجد سلجوقی تجربه شده بود، به کار گرفته شده است.استفاده از طبقه دوم ۱۶ گوش مستقل در منطقه انتقالی -که اولین نمونه آن در مقصوره مسجد جامع اصفهان مشاهده میشود- سرآمد تحولات عظیمی در روشهای پوشش طاقی بناها و نیز ارتفاع آنها گردید. ترکیب مقرنس سکنجهای طبقه ۸ گوش مسجد جامع اشترجان اولین نمونه سکنج مقرنس دار شناخته شده در مقصوره سلجوقی مسجد جامع گلپایگان ، و سپس نمونه های ایلخانی آن را همچون مسجد جامع ورامین به یاد می آورد.

    بر ۴ قوس طاق نماهای طبقه ۸ ضلعی منطقه انتقالی،روی محورهای اصلی بنا، یک کتیبه گچبری به خط ثلث بر زمینه گیاهی آبی رنگ آیات ۱۸ تا ۲۲ سوره توبه (۹) نقش بسته است. در کتیبه اصلی مقصوره مسجد جامع اشترجان که بر پایه گنبد آن واقع است، آیه ۱ تا قسمتی از آیه ۶ سوره فتح (۴۸) با گچ به خط کوفی بافته بر زمینه ای از نقوش گیاهی نوشته شده است. در لا به لای حروف بخش پایانی کتیبه، در قسمت بالا ، تاریخ اجرا با گچ و به خط ثلث بدین صورت نوشته شده است: «و ذلک فی اواخر صفر سنةخمس عشرة و سبع مائة). دو نوار باریک گچبری تزئینی ، یکی به رنگ قرمز و آبی و دیگری به رنگ قرمز و سفید و نخوردی بر بالای این کتیبه به دور گنبد می چرخد.

    این بنا با ۴۷ کتیبه حاوی مضامین مختلف قرآنی ، مذهبی و تاریخی با انواع سبک های نگارش از غنای خاصی برای مطالعات کتیبه شناختی در خور مقایسه با بناهای دیگر ایلخانی چون گنبد سلطانیه، مسجد جامع ورامین و مقبره پیربکران در اصفهان است.
    masjed.jpg
    tarighi-masjed4.jpg
    tarikhi-masjed2.jpg

    %D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%872.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    از دیگر مناطق مستعد گردشگری رودخانه پلاسجان میباشد که از سمت شهرستان فریدونشهر از غرب به شرق و به سوی سد زاینده رود در جریان میباشد که با توجه به انتقال آب چشمه لنگان و همچنین در آینده انتقال آب خندگستان از این مسیر در تمامی فصول آب بسیار خوبی در آن جریان خواهد داشت. علی ایحال این رودخانه به لحاظ عبور از فی مابین روستاهای مختلف با پیچ و خمهای زیاد و بیشه زارها و چمن زارهای فراوان طبیعی زمینه مستعدی برای پذیرائی گردشگران و دوستداران طبیعت را دارا بوده که با سرمایه گذاری در حاشیه آن موجبات توسعه و رونق گردشگری در حاشیه رودخانه خواهد گردید.وجود بیشه های پراکنده و کوهستانهای سر به فلک کشیده ، بیشه ها و مرغزارهای بسیارزیبا انواع گلهای وحشی و حیواناتی چون خرس ، گراز ، بز کوهی ،روباه و… از جاذبه های گردشگری این منطقه است .

    %D8%A8%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B2%D8%A7%D8%B1-1.png


    دالانکوه رشته کوهی است از رشته کوههای زاگرس مرکزی واقع در غرب استان اصفهان در سه شهرستان فریدن ، چادگان وتیران وکرون که دارای قله های متعدد و بلند می باشد که از مهمترین آنها می توان به ؛ دامنه ، بزینو ، پرپر ، احمد رضا و دالان اشاره کرد ؛ ارتفاع بیشتر آن ها بالای 3000متر می باشد و بلند ترین قله ی آن به نام دالان به ارتفاع 3915 متر است که در 9 کیلومتری خاور جنوبی شهر داران قرار دارد .رشته کوه دالان کوه به صورت یک رشته موازی هراه با دیگر رشته کوههای زاگرس از جهت شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده است وطول تقریبی آن 60 کیلوتر و عرض متوسط آن 7 کیلومتر می باشد که در میانه های رشته کوه به صورت دو رشته دالان مانند و با زاویه ی تقریبی 30 درجه در آمده که رشته شمالی به روستای احمد رضا وچشمه مرغاب ختم می گردد ولی رشته جنوبی و در حوالی جاده اصفهان – چادگان به رشته کوههای شهرستان های نجف آباد وشهر کرد متصل می گردد .در دامنه های این رشته کوه شهر ها و روستاهای زیادی واقع شده است که می توان از شهرهای داران ، چادگان ، رزوه ، دامنه ، عسگران و روستاها ی انالوجه ، قرقر ، معروف آباد ، ده کلب علی ، کرد علیا و سفلی ، دولت آباد ، تقی آباد ، الور ، احمد رضا ودو تو نام برد .به لحاظ پوشش گیاهی ؛ این کوهستان مورد بهره برداری دامداران و زنبور داران منطقه وخارج از منطقه قرار می گیرد .

    %D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%88%D9%87-1.png


    %D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%88%D9%87.png

    %D8%A8%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B2%D8%A7%D8%B1.png
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا