نقد و بررسی فیلم خارجی نقد فيلم: سالت (Salt)

[Behtina]

[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

نقد فيلم: سالت (Salt)​

[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

سالت يک تريلر عالي است. اين فيلم انگاره هاي يک فيلم بد و غير قابل تحمل را بصورت لـ*ـذت بخشي به تصوير کشيده و در حقيقت، سرکوفتي به همه فيلمهاي اکشن بدساختي است که در سرتاسر آنها تنها سر و صداهاي اضافي و در هم برهم مغز آدم را متلاشي مي کند. ممکن است اينقدر درگير ديدن فيلم شويد که حدود 100 دقيقه به ساعت خود نيم نگاهي هم نکنيد. در اين فيلم همانند کارتون Road Runner اثري از قوانين فيزيک وجود ندارد. "آنجلينا جولي" در نقش "اولين سالت"، به سرعت باد در فضا حرکت مي کند و اصلا به پايين نگاه نمي کند.سالت مامور باتجربه سازمان سيا، براي انجام ماموريتهاي خود هر کاري مي کند. از بلندترين ارتفاع ها مي پرد و خود را در موقعيت هايي قرار مي دهد که هر لحظه امکان مرگش وجود دارد. او در بسياري موارد از هنر پارکور استفاده ميکند؛ يعني بجاي اينکه براي پايين آمدن از بلنديها از پله استفاده کند، از آن ارتفاع مي پرد و يا اگر در مسيرش به مانعي برسد، تغيير ‌مسير نمي دهد بلکه آن را با حرکات پارکور پشت سر مي گذارد. به عبارتي هر طور بشود بر تمامي موانع پيش روي خود غلبه مي کند. تقلاهاي سالت در اين فيلم تقريباً يادآور "لولا" در فيلم " بدو لولا، بدو" ساخته تام تيکور است. البته قرار نيست در اين نقد چيز زيادي از داستان فيلم را لو بدهم . زيرا آخرين ساخته "نويس" از آنگونه آثاري است که اطلاع نداشتن از داستان آن در هنگام ديدن فيلم لازم است.ولي اگر بخواهم ساده بگويم: اين فيلم ماجراي زني است که مصمم است جهان را يک تنه از يک ويرانگري اتمي نجات دهد. در هر حال علت توجه به فيلم، موضوع آن نيست بلکه کارگرداني ماهرانه فيليپ نويس در خلق صحنه هاي اکشن به ويژه نمايش اتفاقات دلهره آور است که باعث جذب بيننده مي شود. سالت از آن فيلمهايي نيست که بر سر هر گره مدت زيادي تلف و آنها را بي دليل پيچيده کند.
افشاي هر رازي در فيلم، موقعيتي براي بوجود آمدن يک صحنه تعقيب و گريز است. "اولين سالت" پشت سر هم موقعيت هاي دشوار را طي مي کند؛ او به تنهايي و فقط با تعداد محدودي اسلحه، ‌نارنجک و پرتاب کننده راکتي دست ساز به مکانهاي غير قابل نفوذ وارد مي شود و حتي از آنها خارج مي شود. گفته مي شود تنها تفاوت "جينجر راجرز" ( هنرپيشه امريکايي دهه 1930 ) با زوج هنري اش، "‌فرد آستر" از لحاظ مهارت و توانايي، پوشيدن کفش هاي پاشنه بلند بوده، پس به اين ترتيب "اولين سالت" نيز درست شبيه جيمز باند است. در صحنه آغازين فيلم، "اولين" را در زنداني در کره شمالي با دهان بسته و زنجير شده به زمين بتوني مي بينيم ،‌در حاليکه اطرافش را بنزين ريخته اند. البته نمي گويم که از اين مخمصه نجات پيدا مي کند يا نه .
سالت جديدترين فيلم "فيليپ نويس" فيلمساز استراليايي تبار سينما است که سبک هاي متنوعي را تجربه کرده، از تريلر "تام کلنسي" تا درام خشن و عالي "Rabbit-Proof Fence ". او به کمک فيلمبرداري "رابرت السويت" و تدوين "استوارت بيرد" و "جان گيلوري" اثر فوق العاده اي را ارائه کرده. اين فيلم مملو از صحنه هاي تعقيب و گريز خوب است. همانطوريکه خوانندگان نقدهاي من مي دانند بطور کلي صحنه هاي اين چنيني تازگي شان را براي من از دست داده اند ولي به هر حال بايد اذعان کنم که يک صحنه خوب، يک صحنه خوب است. عليرغم اينکه از جلوه هاي ويژه بوفور در آن استفاده شده ولي اين موضوع در علاقمندي مخاطب تاثيري سوء نداشته است.
آنجلينا جولي در نقش خود بخوبي جا افتاده و با بازي پخته خود ابعاد متفاوتي به فيلم بخشيده است. او با انرژي پايان ناپذيري به ايفاي نقش مي پردازد و بر خلاف انتظار، و با وجود دارا بودن مشخصه هاي کافي، ظاهر يک ابر قهرمان را بخود نمي گيرد و بيشتر شبيه يک مبارز شجاع و با اراده ظاهر مي شود.
"فيليپ نويس" با ساخت سالت راه و روش نبوغ آميز و هنرمندانه اي براي غلبه بر تاريخ و احياي روسها به عنوان خائن را ارائه کرده اما هيجان انگيزترين مسئله اين است که وي يک ژانر سينمايي را با اين کيفيت و بخوبي به تصوير کشيده است.
نقد توسط راجر ايبرت
منبع: شيکاگو سان تايمز​

[/BCOLOR]