نقد و بررسی فیلم خارجی نقد فیلم سگ هاي پوشالي:(Straw Dogs)

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 356
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
نقد فیلم سگ هاي پوشالي:(Straw Dogs)
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
george19.jpg
مهمترين مشخصه سينماي سام پكين پا ستايش او از خشونت ونگاه شاعرانه وتغزلي او به اين موضوع در فيلمهايش است.ديگر مشخصه آثار او كه هميشه نظر منتقدان را به خود جلب كرده است نوع نگاه او به زن به عنوان جنسي دوم در آثارش است. بسياري از منتقدان بر اين باورند كه پكين پا همواره در آثارش به زنان با نگاهي تحقير آميز وبدبينانه مي نگرد وتمام زنان فيلم هاي او موجوداتي پست وحقيراند ودر واقع او را متهم مي كنند كه فيلمسازي ضد زن است. اما خود پكين پا اين اتهام را رد ميكند ودر جواب اين گونه سخنان منتقدان مي گويد:(من چهره واقعي زنان را در آثارم به تصوير ميكشم واگر مي بينيد كه در فيلم هاي من زنان اين گونه اند اين تقصير من نيست بلكه آنان خود اين گونه رفتار مي كنند). به هر حال چه با نوع ديدگاه ونگاه پكين پا در آثارش موافق باشيم وچه مخالف آنچه مسلم است آن است كه پكين پا به دور از تمام اين تعاريفي كه براي او گفته شده است فيلمسازيست بزرگ مهم وتاثير گذار كه مي توان نام اورا در زمره فيلمسازان صاحب سبك تاريخ سينما جاي داد.سام پكين پا فيلم سگ هاي پوشالي را در سال 1971 ودر حالي كه به تازگي وتنها به خاطر ساخت همين فيلم از طرف كمپاني سازنده مجبور به ترك اعتياد خود به الكل شده بود ساخت. اين فيلم روايتگر مدت زمان كوتاهي از سكونت زوجي جوان در روستايي واقع در غرب انگليس است.مرد يك مهاجر امريكاييست وزن يك دختر انگليسي كه مدتي همراه با پدرش در اين روستا زندگي كرده است.اين فيلم در واقع به روابط بين اين زن وشوهر و ارتباطشان با مردم روستامي پردازد. ديويد و امي با يكديگر روابط خوبي ندارند.ديويد( داستين هافمن) يك رياضيدان است ومدام تمام افكارش در حيطه رياضي وحل فرمول هاي آن مي گذردوتمام زندگي او در اتاقي خلاصه مي شود كه پر است از كتاب و يك تخته سياه كه بر روي آن پر است از فرمول هاي رياضي.اما امي(سوزان جورج) همسر او از اين گونه زندگي كردن ورفتارهاي ديويد به شدت ناراحت است. واو را سرزنش مي كند كه چرا مسئوليت پذير نيست وهيچ كاري را در خانه انجام نمي دهد.اما ديويد مي گويد: من به اينجا نيامده ام كه تعميرات انجام دهم من آمده ام تا كار فكري كنم.روابط سرد وبي توجهي هاي ديويدبه امي حتي در روابط جنسي شان باعث مي شود امي نسبت به ديويد حالتي تدافعي پيداكندوبه گونه اي احساس حسادت او را تحريك كند. اوبراي دست يافتن به مقصود خود شروع به جلب توجه افرادي مي كند كه در خانه آنها كار مي كنند(چارلي ورنر- اسكات ودوست آنها). وبا پوشيدن لباس هاي تحريك كننده وحتي نمايش بدن خود براي آنها كاري مي كند تا نظرآنها را به سوي خود جلب كند.در واقع امي ديويد را شخصي منفعل بي عرضه وساده مي پندارد كه عرضه انجام هيچ كاري راندارد. امي با ادامه دادن رفتار هاي خود باعث مي شود تا چارلي واسكات كه در خانه آنها كار مي كنند به او تجـ*ـاوز كنند.امي كه از اتفاقي كه برايش افتاده احساس ناراحتي مي كند ديويد را از جشن سالانه روستا به خانه مي آورد. آنها در راه باهنري نايلز كه پسري ديوانه است تصادف مي كند واورا به خانه مي آورند. تام دائم الخمر ودارو دسته اش كه به دنبال هنري نايلز هستند- زيرا او دختر تام را كشته است -زماني كه مطلع مي شوند هنري نايلز در خانه ديويد است به آنجا هجوم مي آورندتا هنري نايلز را از ديويد پس بگيرند اما با مقاومت ديويد مواجه مي شوند ودرگيري سختي بين آنها درمي گيرد كه در انتها ديويد موفق مي شود همه آنها را از بين ببرد.پكين پا اين بار هم موفق به خلق شاهكاري تكرار ناشدني مي شود. او شخصيت هاي فيلمش را در محيطي بسته به چالش مي گيرد وموقعيت هاي مورد علاقه اش را خلق مي كند. فيلم با نمايي سر پايين از بچه هايي كه به دور يك سگ مي چرخند شروع مي شود. اين نما قطع مي شودبه نمايي سربالا از پسري كه روي يك تخته سنگ نشسته وبچه هايي به دور او مي چرخند او سرش را بالا گرفته وبه كليسا نگاه مي كند.از همان اولين نماي فيلم تماشاگر درگير داستان فيلم مي شود.و پكين پا موضع و ديدگاهش را نسبت به شخصيت هاي فيلم اعلام مي كند .گويي او با نگاهي تقديس شده به كليسا نگاه مي كند وآن پسر را كه نماينده ساكنين آن روستاست به يك سگ تشبيه مي كند.در همان دو سكانس ابتدايي فيلم(ميدان روستا وكافه)ما با تمام شخصيت هاي فيلم وروابطشان با يكديگر آشنا مي شويم.تام( پير مرد دائم الخمر) ودوستانش از حضور ديود(داستين هافمن) به عنوان يك فرد آمريكايي در روستاي خود ناراحت اند واو را مسخره مي كنند.در خانه امي(سوزان جورج) چون از دست ديويد ناراحت است بر روي تخته سياه او علامت مثبت را پاك مي كند وبه جاي آن منفي مي گذارد اما ديويد كه در كار خود بسيار دقيق است با يك نگاه متوجه اين تغيير مي شود.در اتاق ديويديك وسيله آزمايش فيزيك قرار دارد كه دو جسم را نشان مي دهد كه هيچگاه به هم نمي رسند كه در واقع بيانگر شخصيت هاي ديويد وامي است كه دائما با يكديگر در ستيز اندو هيچگاه با هم رابـ ـطه خوبي ندارند.سكانس تجـ*ـاوز يكي از بهترين سكانس هاي فيلم است. سكانسي تكان دهنده كه به جرات مي توان گفت كه در طول تاريخ سينما بي نظيراست.تدوين فوق العاده اين سكانس كه مستقيما در خدمت شخصيت پردازيست.نشان دادن نما هايي از ديويدبه صورت تدوين موازي در حالي كه با همان قيافه ساده لوحانه در جنگل به انتظار رسيدن پرندگان است تا آنها را شكار كند. و همچنين امي كه در ذهن خود هنگامي كه چارلي لباسش را بيرون مي آورد به ياد لباس در آوردن ديويد مي افتد.در واقع امي در اين سكانس به تجاوزي خود خواسته تن مي دهد. خود اوست كه با رفتار واعمالش با عث شده تا چارلي به او تجـ*ـاوز كندو حتي از رفتاراو پيداست كه چندان هم بي ميل به برقراري ارتباط با چارلي نيست. در همين سكانس چارلي سيلي هاي محكمي به امي مي زند كه پكين پا آن هارا به صورت اسلوموشن نشان مي دهد . گويي خود پكين پاست كه اين سيلي ها را به صورت شخصيتش مي زند.پكين پا با نمايش اين سكانس وهمچنين نمايش روابط وكارهاي اين زن يكي از منفورترين شخصيتهاي زن تاريخ سينما را خلق مي كند.اين سكانس بسيار شبيه به سكانس تجاوزي است كه در فيلم (سرآلفردو گارسيارا برايم بياوريد)شاهديم.در آنجاهم پكين پا شخصيت زن فيلمش را در مقابل كسي كه مي خواهد به او تجـ*ـاوز كند راقب ومايل نشان مي دهد. وبه همين خاطر است كه او را ضد زن ترين فيلمساز دنيا مي دانند.از ديگر مشخصه هاي فيلم هاي پكين پا كه كه در اين فيلم هم مانند باقي فيلم هايش به زيبا ترين شكل وجود دارد استفاده استادانه و شاعرانه او از حركات اسلو موشن در صحنه هاي درگيري فيلم هايش است. كه ديگر تبديل به موتيف ثابت كارهاي او شده است.در واقع مي توان گفت پكين پا با استفاده از اين تكنيك به طور مداوم درست ودقيق در فيلم هايش اين تكنيك را براي خود تبديل به يك امضا شخصي در آثارش مي كند. به طوري كه هر كجا اسلو موشني از صحنه هاي قتل ويا درگيري ديديم مي توانيم حدس بزنيم كه آن فيلم از آن پكين پا باشد. استفاده از اين تكنيك در وسترن مرثيه وار پكين پا ( اين گروه خشن) به اوج خود مي رسد.تدوين استادانه فيلم به خصوص در سكانس جشن سالانه روستا نقطه عطف ديگري درتدوين زيباي فيلم است.سكانس نسبتا بلند هجوم تام ودارودسته اش به خانه ديويد نقطه اوج فيلم به حساب مي آيد و پكين پا موفق به خلق سكانسي كوبنده و به تمام معنا پكين پايي مي شود.در اين سكانس تمامي عناصر سينماي پكين پا حضور دارند از آن اسلو موشن ها گرفته تا كشتار و خون ريزي و به همين علت است كه اين سكانس تبديل به يك شاهكار مي شود.در واقع حضور جان نايلز(پسر ديوانه) در خانه ديويد تنها يك بهانه است. بهانه اي براي آنكه ديويد شخصيت واقعي خودش را نشان دهد.هنگام حضور چارلي واسكات در خانه ديويد. ديويد در جواب اسكات كه به او مي گويد تو به چه اجازه اي نمي گذاري ما نايلز را با خود ببريم؟ديويد ديالوگي مي گويد كه تمام تفكرات ورفتارواقعي خودش را نشان مي دهد.اوباحالتي مصمم ومطمئن مي گويد:(اينجاخانه من است). در واقع ديويد با گفتن اين ديالوگ بسيار مهم آن هم با آن اطمينان شخصيت واقعي خود را نشان مي دهدو به همه واز همه مهم تر به همسرش ثابت مي كندكه او آن فرد بي عرضه و احمقي كه او تصور مي كند نيست.او كسيست كه در هنگام شكار از كشتن يك پرنده بسيار ناراحت ومتاسف مي شوداما در اين سكانس مي بينيم كه يكايك افراد مهاجم را به فجيع ترين شكل از پاي در مي آورد. زيرابراي ديويد مفهوم خانه به عنوان يك حوزه شخصي مفهومي ثابت ومهم داردو او مي كوشد با تمام توان از اين حوزه دفاع كند.در صحنه مهمي از همين سكانس امي كه از حضور تام ودارودسته اش در جلوي خانه ترسيده مي خواهد درب را برايشان باز كند تا آنها نايلز را با خود ببرند. اما ديويد دست اورا مي گيرد وبازدن يك سيلي و گرفتن موهايش به او مي گويد كه تونمي تواني چنين كاري بكني.اين ديويد است كه نوع رفتار امي را تعيين مي كند. واو حق ندارد بدون اجازه ديويد كاري بكند.و در واقع با اين كار برتري مسلمش را بر امي به او ياداوري مي كندو به او مي فهماند توبدون اجازه من حق هيچ كاري را نداري وبايد حدو اندازه هاي خودت را بشناسي.در پايان فيلم هنگامي كه ديويد تمامي مهاجمين را مانند سگ هايي كه به خانه او هجوم آورده بودند از پاي در مي آورد. امي را در خانه با جسدهاتنها مي گذارد(گويي او هم جسدي بيش نيست) وهمرام با نايلز از خانه خارج مي شود.در راه نايلز به او مي گويد من راه خانه ام را بلد نيستم وديويد با چهره اي خندان پر غرور و مصمم به او پاسخ مي دهد. اهميتي ندارد من هم بلد نيستم. گويي براي او ديگر مهم نيست كه به كجا مي رود وهدفش چيست . چيزي كه براي او اهميت دارد آن است كه توانسته است شخصيت واقعي خودش را به خود وديگران ثابت كندو به آن ها بگويد من بر خلاف تصور آنها مردي قوي با هوش ومقتدر هستم.
[/BCOLOR]
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
280
پاسخ ها
6
بازدیدها
186
پاسخ ها
7
بازدیدها
176
پاسخ ها
7
بازدیدها
172
پاسخ ها
8
بازدیدها
361
پاسخ ها
6
بازدیدها
581
پاسخ ها
9
بازدیدها
314
پاسخ ها
5
بازدیدها
357
پاسخ ها
12
بازدیدها
269
پاسخ ها
8
بازدیدها
362
پاسخ ها
5
بازدیدها
211
پاسخ ها
4
بازدیدها
178
پاسخ ها
1
بازدیدها
605
پاسخ ها
15
بازدیدها
316
پاسخ ها
21
بازدیدها
409
پاسخ ها
3
بازدیدها
158
پاسخ ها
0
بازدیدها
144
پاسخ ها
9
بازدیدها
163
پاسخ ها
3
بازدیدها
132
پاسخ ها
11
بازدیدها
653
پاسخ ها
1
بازدیدها
346
پاسخ ها
1
بازدیدها
167
پاسخ ها
6
بازدیدها
126
پاسخ ها
5
بازدیدها
124
پاسخ ها
3
بازدیدها
103
پاسخ ها
7
بازدیدها
124
پاسخ ها
3
بازدیدها
159
پاسخ ها
4
بازدیدها
115
پاسخ ها
1
بازدیدها
124
پاسخ ها
3
بازدیدها
155
پاسخ ها
3
بازدیدها
137
بالا