(cached)انگلیسی کهن (1100-449) در قرنِ پنجم آلمان" و "انگلستان حمله ور شده و آن سرزمین ،که مردمی سِلتیک-زبان داشت را تصرف می کنند. جوتها در جنوبِ شرقی ساکن شده و در تعامل با زبانهای محلی، لهجه "کِنتی" را بوجود آوردند. ساکسون ها هم که در جنوب و جنوبِ غربی سکنی گزیدند، لحجه "ساکسونِ غربی" را خلق کردند. اما انگل هایی که در شمال و مرکزِ انگلستان اقامت گزیده بودند، به ترتیب، لهجه های "آمبِریای شمالی" و "مِرسیایی" را بوجود آوردند. از قرنِ نهمِ میلادی، لهجه ساکسونی، شاید به دلیلِ سلطه پادشاه آلفرد (نخستین شاهِ انگلستان که فردی از قبیله ساکسون بود)، بر سایر لحجه ها برتری یافته و به عنوان زبان رسمی این کشور شناخته شد.
زبان انگلیسی کهن، از نظر لهجه، بسیار متفاوت از انگلیسی امروزین است. برای نمونه، واژه های light و drought ، به ترتیب بصورت «لیخت» و «دراخت» تلفظ می شده و یا جمله Will you give me your jacket, good man?، اینگونه ادا می شده:
Wilt ðu sellan me ðin clæð, godman min?
تعداد معدودی واژه قرضی در این دوره، از زبان لاتین، وارد انگلیسی شد. واژگانی چون: altar, mass, priest, psalm, temple, kitchen, palm, pear, ... از آنجمله اند. تعداد کمتری واژه هم از زبان اسکاندیناوی ، بوسیله وایکینگ ها که از اواخر قرن هشتم به بعد، به تدریج حمله هایی به انگلستان نموده و بخش هایی را متصرف شده بودند، وارد این زبان شد. از جمله این واژگان، می توان به law, take, cut, both, ill, ugly، اشاره کرد. انگلیسیِ کهن ، گنجینه واژگانی غنی نداشت اما، همچون سایر زبانهای هند و اروپایی ، دستور پیچیده ای داشت. برای شناخت بهتر این دستور، به جدول های زیر توجه کنید:
جدول صرف اسم در زبان انگلیسی (توضیح: اسم در زبان انگلیسی کهن، جنسیت داشت. یعنی مونث، مذکر یا خنثی بود. اسم مذکر، می توانست با قاعده یا بی قاعده باشد)
جدول صرف ضمیر در زبان انگلیسی کهن (در جدول زیر، ضمیرهای انگلیسی کهن با انگلیسی نو مقایسه شده است. توجه کنید که حتی مواردی چون thee و thine هم امروزه تنها در متنهای ادبی استفاده می شود.) 1: ضمیر مفرد
انگلیسی کهن
معادل در انگلیسی امروز
اول شخص
نهادی (فاعلی)
Ic
I
مفعولی
Me
Me
مفعولی با واسطه
Me
Me
ملکی
Min
Mine
دوم شخص
نهادی (فاعلی)
Ðu
You
مفعولی
Ðe
Thee
مفعولی با واسطه
Ðe
ملکی
Ðin
Thine
سوم شخص
مذکر
نهادی (فاعلی)
He
He
مفعولی
hine
مفعولی با واسطه
Him
Him
ملکی
His
His
مونث
نهادی (فاعلی)
Heo
She
مفعولی
hiere
Her
مفعولی با واسطه
hiere
Her
ملکی
Hie
خنثی
نهادی (فاعلی)
Hit
It
مفعولی
Hit
It
مفعولی با واسطه
Him
ملکی
His
Its
2 : ضمیر مثنی (در انگلیسی امروز، ضمیر مثنی وجود ندارد)
انگلیسی میانه (1500-1100)
پس از تصرفِ انگلستان به وسیله نورمن ها که در سال 1066 صورت گرفت، به تدریج، تحول شگرفی در زبان انگلیسی پدید آمد. چون زبان فرانسوی - به واسطه حکومتِ نورمن ها - زبانِ کهبدان و بلندپایگانِ جامعه، و انگلیسیِ کهن، زبانِ عوام و دونپایگان بشمار می رفت، زبان فرانسوی اثری چشمگیر بر انگلیسی گذاشت. تا پیش از سال 1250، تنها 950 واژه نو، بیشتر بدلیل ارتباط انگلیسی ها و فرانسویها، وارد زبان انگلیسی شد. اما ناگهان، چون فرانسویان شروع به یادگیری زبان انگلیسی نموده و واژگانی از زبان خود را وارد زبان مقصد کردند، تعداد بی شماری واژه از زبان فرانسوی قرض گرفته شد؛ بطوریکه اکنون یک سوم واژگان زبان انگلیسی، ریشه فرانسوی دارند. گویش midland، از قرن چهاردهم، یعنی زمانیکه مناطق زیر پوشش این گویش، به مراکز توسعه دانشگاهی، پیشرفت اقتصادی و زندگی اشرافی در انگلستان تبدیل شد، جای خود را بعنوان مهمترین گویش در این دوره، باز کرد. میدلند شرقی ، در این زمان، گویش مسلط شهر لندن شده و سه دلیل عمده موجب برتری مطلق این گویش گردید؛ بگونه ای که انگلیسی امروزی، تقریبا شکل تکامل یافته میدلند شرقی است. این سه عامل عبارتند از: 1) نفوذ این گویش به دستگاههای حکومتی و مکاتبه های دولتی. 2) آثار بزرگانی چون
هند و اروپاییان (Indo-Europeans) قومی سفیدپوست و چادرنشین بودند که در حدود پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح در شمال دریای خزر در استپهای ناحیه سفلای رود ولگا می زیستند. زبان آنها را زبان هند و اروپایی آغازین نام نهاده اند که مادر همه زبانهای هند و اروپایی بشمار می رفته و از پیچیده ترین نظامهای صرفی برخوردار بوده است.
مهاجرت این اقوام به جنوب غربی و شمال اروپا باعث بوجود آمدن لهجه های مختلف شد که به تدریج به زبانهای مختلف بدل شدند.
زبانهای شاخه غربی را زبانهای ستم (satem) و زبانهای شاخه غربی را کنتوم (centum) می نامیدند. زبانهای آریایی یا هند و ایرانی از شاخه شرقی یا ستم و زبان انگلیسی کهن از شاخه غربی به نام ژرمنی نتیجه شده اند.
زبان ژرمنی آغازین بعده به سه شاخه شمالی، شرقی و غربی تحول یافت و انگلیسی کهن از ژرمنی غربی نتیجه شد.
انگلها، ساکسونها و جوتها سه قبیله ژرمنی بوده اند که به روایتی در سال 449 به صورت پراکنده وارد سرزمین سلتی زبان انگلستان شده و تا اواخر سده ششم بر بخش وسیعی از آن سرزمین حاکم شده اند. زبانی را که این فاتحان مورد استفاده قرار می دادند انگلیسی کهن می نامیم. از مهمترین آثار بجای مانده به این گویش می توان به بئوولف (Beowulf) اشاره کرد.
زبان انگلیسی کهن پس از فتح انگلستان بدست نرمانهای فرانسوی زبان به فرماندهی ویلیام فاتح (که از شمال فرانسه آمده بودند) به سال 1066 میلادی، بتدریج تحولی بنیادین یافت و بصورتی جدید رخ نمود که امروزه آنرا انگلیسی میانه می نامند.
در سده چهارم میلادی با گسترش احساسات ملی گرایانه در انگلستان، زبان فرانسه بتدریج اعتبار خود را از دست داد به طوری که در سال 1362 م. لایحه استفاده از انگلیسی به جای فرانسه در دادگاه های حقوقی به تصویب رسید. هنری چهارم که در سال 1399 بر تخت نشست نخستین پادشاه پس از فتح نرمانها بود که زبان مادری اش انگلیسی بود.
انگلیسی نو که از آغاز سده شانزدهم میلادی در انگلستان رواج یافت و نخستین نمونه هایش را در آثار شکسپیر می توان دید، در واقع صورت تحول یافته گویش شرقی انگلیسی میانه است ه در لندن سده های میانه مورد استفاده قرار م یگرفت.
زبان انگلیسی نوین هزاران واژه را از هفتاد و پنج زبان دنیا وام گرفته است. در زیر به برخی از این واژه ها اشاره می شود:
adobe خشت - از زبان اسپانیایی که خود از واژه عربی الطوبه گرفته شده است.
kiosk کیوسک، دکه - از فارسی میانه gosag به معنی گوشه
در بریتانیای امروزه از صدها سال قبل یا به عبارتی در سال 55 قبل از میلاد مسیح، قومی با نام کِلت زندگی میکرد که اصل آنها بر میگردد به ایرلندی های قدیم، که اسکاتلندها و ولزی های کنونی هستند. سال 55 قبل از میلاد که رومی های به فرماندهی ژولیس سزار به این سرزمین حمله کردند و آنجا را تحت تسلط خود قرار دادند. ولی با اینکه تقریبا 450 سال در بریتانیا حضور داشتند، نتوانستند زبان خود را که به لاتین بود در بریتانیا رواج دهند. برخی از واژه ها و لغات لاتینی که هم اکنون در زبان انگلیسی هست به همین دلیل می باشد. برای نمونه کلمه caster (یا chester) به لاتین به معنی محل زندگی است و شهرهایی با نام Manchester و ... بیانگر این موضوع هستند.
امپراطوری روم با نزول تدریجی، در نهایت در سال 400 میلادی به دو قسمت غربی (که سریعا از بین رفت و آلمان ها به همراه آنگل ها و ساکسون ها به بریتانیا مهاجرت کردند و با نژاد کلتی ادغام شدند) و شرقی تقسیم شد. همچنین نام England (یعنی سرزمین آنگل ها یا Land Of Angles) و زبان English (یا Englisc به زبان کهن) نیز از قوم آنگل آمده است زیرا که بیشترین تعداد را از مهاجران تشکیل می دادند. لازم به ذکر است آنگل ها در شمال و مرکز انگلیس سکنا گزیدند و منطقه گسترده تری را نسبت به سایر اقوام به خود اختصاص دادند.
از لحاظهای مختلف مانند گویش و ادبیات و فرهنگ انگلند را می توان به سه دسته تقسیم نمود
انگلیسی کهن سالهای 449 الی 1100
در این زمان گویش زبان انگلیسی با آنچه امروزه موجود است بسیار فرق می کرد. برای مثال کلمه light به صورت likht تلفظ می شد. این زبان را می توان نوعی به نام Anglo-Saxon نامید.
امروزه بسیاری از انگلیسی زبان ها، زبان انگلیسی کهن را نامفهوم می دانند، اگرچه بیش از نیمی از لغات کنونی در زبان انگلیسی ریشه هایی در انگلیسی کهن دارند. گرامر زبان انگلیسی کهن انعطاف بسیار بیشتری نسبت به نمونه کنونی داشته است و تشابهات زیادی باهم دارند.
انگلیسی میانه از سال 1100 تا پایان قرن 15
پس از تصرف بریتانیا توسط نورمن ها تحول بزرگی در زبان انگلیسی بوجود آمد، پادشاه آنها شروع به صحبت به زبان آنگل-نرمن نمود و منجر به ظهور نوعی دیگر از زبان انگلیسی شد.
تا قرن 14 زبان های آنگل-نرمن بهمراه فرانسوی زبان اصلی دربار بود. حتی با افول قدرت این دو تقریبا 10 هزار لغت فرانسوی وارد زبان انگلیسی میانی شد (بخصوص لغاتی که بیشتر با دولت و حکومت در ارتباطند مانند church, law, military, fashion و food).
ادبیات زبان انگلیسی مجددا از سال 1200 شروع به ظهور کرد (یعنی زمانی که انگلند از لحاظ سیـاس*ـی پیشرفت داشت و زبان آنگل-نرمن شروع به افول نمود). زبان انگلیسی در این دوره شاهد تحول بسیاری بود، چه از لحاظ لغت و چه تلفظ و گرامر و بسیاری از قواعد گرامری از بین رفت(مانند اسامی مذکر و مونث).
تلفظ زبان انگلیسی هم خیلی تحت تاثیر زبان نرمنی قرار گرفت. برای مثال صوت های /θ/ و /ð/ به صورت th تلفظ می شوند تا مانند انگلیسی کهن þ (thorn) یا ð (eth) که در زبان نرمن موجود نبودند.
انگلیسی مدرن از سال 1500 تا کنون
در این دوران نحوه بیان و صداها در زبان انگلیسی بشدت تحت تاثیر قرار گرفت. در زمان ویلیام شکسپیر در اواخر قرن 16 و اوایل قرن 17 می توان گفت زبان انگلیسی به وضوح به عنوان انگلیسی مدرن شناخته می شود.
اولین و کامل ترین دیکشنری زبان انگلیسی ( Dictionary of the English Language) در سال 1755 توسط ساموئل جانسون انتشار یافت.
زبان انگلیسی اولیه با آنچه اکنون می بینیم تفاوت هایی در واژه نامه دارند. انگلیسی امروزی با توجه به انقلاب صنعتی و تکنولوژی که نیاز به تولید لغت داشتند، دارای لغات بیشتری است.
انگلیسی مدرن با تجدیدنظر اساسی در دستگاه واژگانی و دستوری خود به زبانی بسیار سادهتر از نظر دستوری بدل شده و به سبب وامگیری بی حد و مرز از واژگان لاتینی و فرانسه و سپس یونانی، بخش عمدهای از واژگان کهن آنگلوساکسون خود از ریشهٔ ژرمنی را وانهاده و بر روی هم نسبت به زبان آلمانی، از همه جهت (آوایی، واژگانی، دستوری) چهرهٔ دیگری یافته است. در انگلیسی مدرن نه تنها اسم، که فعل و حرف و نیز بخض عمدهٔ حالتهای صرفی خود را از دست دادهاند و از یک زبان صرفی ترکیبگر (به انگلیسی: synthetic inflecting) به زبانی در اساس تحلیلی (به انگلیسی: analytic) بدل شده است.
انگلیسی کهن یا باستان با دو دوره یورش روبرو شد. نخست از سوی سخنوران زبانهای ژرمنی شمالی، در سدهٔ هشت و نه میلادی، هنگامی که هالفن رگناسن و ایوار رگناسن شناخته شده با نام ایوار بی استخوان تصمیم بر گرفتن و استعمار منطقههای شمالی جزیرههای بریتانیا گرفتند. بار دوم یورش از سوی سخنوران زبانهای رومیتبار بود. پس از تصرفِ انگلستان به وسیلهٔ نورمنها که در سال ۱۰۶۶ صورت گرفت، کم کم دگرگونی شگرفی در زبان پدید آمد. نورمن کهن در سدهٔ ۱۱ میلادی با یورش نورمنها به انگلستان به آنگلو-نورمن و پس از آن به آنگلو-فرنچ تغییر یافت و دستهٔ نویی از واژگان را وارد زبان کرد، واژگانی که در دولت و دادگاهها کاربرد داشتند.
زبان فرانسوی - به واسطهٔ حکومتِ نورمنها - زبانِ بزرگان و بلندپایگانِ جامعه، و انگلیسیِ کهن، زبانِ عوام و دونپایگان بهشمار میرفت، زبان فرانسوی اثر چشمگیری بر انگلیسی گذاشت. تا پیش از سال ۱۲۵۰، تنها ۹۵۰ واژهٔ نو، بیشتر به دلیل ارتباط انگلیسیها و فرانسویها، وارد زبان انگلیسی شد. اما ناگهان، چون فرانسویان شروع به یادگیری زبان انگلیسی نمودند و واژگانی از زبان خود را وارد زبان مقصد کردند، تعداد بیشماری واژه از زبان فرانسوی قرض گرفته شد؛ به گونهای که اکنون یک سوم واژگان زبان انگلیسی، ریشهٔ فرانسوی دارند. گسترش دامنهٔ واژگان با کمک واژههای اسکاندیناویایی و نورمنی رویدادی بود که باعث ساده تر شدن دستور زبان انگلیسی شد و این زبان را به زبانی وامگیرنده تبدیل کرد (چیزی بیش از پذیرش معمول واژههای دیگر زبانها توسط یک زبان).
گویش midland، از سدهٔ چهاردهم، یعنی زمانی که مناطق زیر پوشش این گویش، به مراکز توسعهٔ دانشگاهی، پیشرفت اقتصادی و زندگی اشرافی در انگلستان تبدیل شد، جای خود را به عنوان مهمترین گویش در این دوران، باز کرد و میدلند شرقی گویش مسلط شهر لندن شد. یکی از عواملی که موجب برتری مطلق این گویش شد؛ به گونهای که انگلیسی امروزی، تقریباً شکل تکامل یافتهٔ میدلند شرقی است، نفوذ این گویش به دستگاههای حکومتی و مکاتبههای دولتی است.از نوشتههای پرآوازهٔ دوران انگلیسی میانه میتوان به حکایتهای کنتربری از جفری چاوسر اشاره کرد.
در قرنِ پنجم میلادی، مردمانی از سه قبیله «جوت»، «انگِل» و «ساکسون» که در «شمالغرب آلمان»، «دانمارک» و «هلند» امروزی ساکن بودند، به انگلستان یورش بردند و آن سرزمین را تصرف کردند. تا آن زمان مردم بریتانیا یا به عبارت بهتر بریتانیای روم به زبان سِلتی سخن میگفتند و البته زبان سِلتی مردم آن به دلیل ۴۰۰ سال اشغال این سرزمین توسط رومیها با لاتین آمیخته شده بود و بسیاری از واژگان لاتین در آن کاربرد داشت.
پس از اشغال بریتانیا، جوتها در جنوبِ شرقی خاک آن ساکن شدند و در تعامل با زبانهای محلی، گویش «کِنتی» را بوجود آوردند. ساکسونها هم که در جنوب و جنوبِ غربی سکنی گزیده بودند، گویش «ساکسونِ غربی» را ایجاد کردند.
اَنگلهایی که در شمال و مرکزِ انگلستان اقامت گزیده بودند، به ترتیب، گویشهای «آمبِریای شمالی» و «مِرسیایی» را بوجود آوردند. سینت بید بر این باور بود که انگلها منطقهٔ گستردهتری از خاک بریتانیا (نزدیک به تمامی خاک آن) را از آن خود کردند و نام «اِنگلند» (England) از نام همین قبیله گرفته شدهاست. واژهٔ "England" از Engla land به «معنی سرزمین انگلها» (به انگلیسی: Land of the Angles) گرفته شده و English در انگلیسی کهن Englisc بودهاست. افزون بر قبیلههای یادشده، دستههایی از مردمان ساکن فریزیا، نیدرزاکسن، یوتلاند و جنوب سوئد نیز در آن دوران به بریتانیا آمدند.
زبان انگلیسی باستان نخستین گرفته شده از چندین گویش بود که این بازتاب کنندهٔ داشتن چندین سرچشمه برای انگلستان در عهد آنگلوساکسونها است. یکی از این گویشها، ساکسون غربی کهن بود که کم کم بر دیگر گویشها برتری یافت. رزم نامهٔ بئوولف مال همین دوران است. گمان میرود که از سدهٔ نهمِ میلادی، گویش ساکسونی، به دلیلِ سلطهٔ پادشاه آلفرد (نخستین شاهِ انگلستان که فردی از قبیلهٔ ساکسون بود)، بر دیگر گویشها برتری یافته باشد و از آن پش به عنوان زبان رسمی این کشور شناخته شده باشد.
انگلیسی باستان، از نظر گویش، بسیار متفاوت از انگلیسی امروزی است. برای نمونه، واژههای light و drought، به ترتیب بصورت «لیخت» و «دراخت» تلفظ میشد و یا جملهٔ Will you give me your jacket, good man?، چنین ادا میشد: Wilt ðu sellan me ðin clæð, godman min? در این دوره شماری واژه، از زبان لاتین، وارد انگلیسی شد که واژگانی چون: altar, mass, priest, psalm, temple, kitchen, palm, pear,... از آن جملهاند. شمار کمتری واژه هم از زبان اسکاندیناوی، بوسیلهٔ وایکینگها که از اواخر سدهٔ هشتم به بعد، کم کم یورشهایی به انگلستان نموده و بخشهایی را تصرف کرده بودند، وارد این زبان شد. از جملهٔ این واژگان، میتوان به law, take, cut, both, ill, ugly، اشاره کرد.
انگلیسیِ کهن، گنجینه واژگان غنی نداشت اما، همچون دیگر زبانهای هند و اروپایی، دستور پیچیدهای داشت.
زبان انگلیسی یکی از زبانهای هندواروپایی از شاخهٔ ژرمنی است. خود شاخهٔ ژرمنی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشود و انگلیسی به ژرمنی غربی تعلق دارد. این زبان در انگلستان و جنوب شرقی اسکاتلند تکامل یافتهاست. از دیگر زبانهای شاخه ژرمنی میتوان به آلمانی، هلندی، دانمارکی، سوئدی و نروژی اشاره کرد. امروزه نزدیک به نیمی از مجموعه واژگان و دستور زبان انگلیسی از ریشهٔ ژرمنی است و نیم دیگر را وامواژهها تشکیل میدهد.
یشتر این وامواژهها از زبانهای لاتین، فرانسوی، بخشی از یونانی و دیگر زبانها وارد انگلیسی شدهاند.
به دلیل تاثیر بالای نظامی، اقتصادی، علمی، سیـاس*ـی و فرهنگی بریتانیا بر جهان پس سدهٔ هجدهم و تاثیر ایالات متحده آمریکا از سدهٔ بیستم میلادی به این سو، این زبان در سطح جهان گسترش یافته و به عنوان زبان دوم، زبان میانجی و زبان اداری در بسیاری نقاط جهان کاربرد پیدا کردهاست.
زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری در کشورهای انگلستان، آمریکا، کانادا، استرالیا، ایرلند، نیوزلند، آفریقای جنوبی، غنا و بسیاری کشورهای دیگر کاربرد دارد. انگلیسی امروزه از نظر تعداد گویشوَر، پس از چینی و اسپانیایی، سومین زبان جهان است. تعداد کسانی که زبان مادریشان انگلیسی است امروزه ۳۸۰ میلیون نفر است. انگلیسی در بسیاری از کشورها زبان میانجی است و مهمترین زبان دنیا در زمینههای سیـاس*ـی، اقتصادی، نظامی، صنعتی، فرهنگی و علمی در روابط بینالملل به شمار میآید.
در بسیاری از کشورهای جهان اهمیت زبان انگلیسی به حدی است که دانش آموزان در سنین قبل از ۱۵ سالگی به این زبان تسلط پیدا کرده و آن را مانند زبان مادری صحبت می کنند.مثلا در کشور پاکستان اکثر مردم عادی علاوه بر زبان مادری ، زبان انگلیسی نیز صحبت می کنند یا در اروپا اکثر مردم با زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم آشنایی کامل دارند.در این میان ، مردم ایران به رغم استعدادی که دارند ، عمدتا اززبان انگلیسی بی نصیب هستند و تازه وقتی پای به خارج از ایران می گذارند از همان فرودگاه کشور مقصد متوجه می شوند که چه قدر از قافله عقب هستند.بر اساس تازه ترین مطالعات سازمان بین المللی تحصیلی EF – کشورهای سوئد – نروژ – هلند – استونی – دانمارک – اتریش و فنلاند حائز بالاترین رتبه ها در آموزش زبان انگلیسی شده اند.متاسفانه کشور ما ایران با رتبه منفی در زمینه آموزش زبان انگلیسی بسیار ضعیف عمل کرده است.
در سیستم فعلی آموزش زبان انگلیسی در مدارس کشور ما ایران ، دانش آموزان تنها برای انباشت اطلاعاتی در ذهن ، آموزش می بینند و خیلی هم برای مدرس زبان انگلیسی مدارس حائز اهمیت نیست که این دروس تا چه میزان در زندگی روزمره ، کاربردی و عملی هستند.چه بسیار دانش آموزان و دانشجویانی که حداقل بین ۶ تا ۱۲ سال را صرف یادگیری زبان انگلیسی کرده اند اما پس از فراغت از تحصیل نمی توانند حتی نیازهای روزمره خود را به زبانی غیر از زبان فارسی مرتفع کنند.رشد فزاینده آموزشگاههای آزاد زبان انگلیسی نیز دقیقا از همین خلا آموزشی در مدارس ایران نشات گرفته است.حتی به تازگی دانش آموزان نوجوان مدارس کردستان کشور عراق نیز در آموزش زبان انگلیسی از ما پیشی گرفته و به موفقیت های چشمگیری دست یافته اند.
تعامل دانش آموزان ایرانی با سایر محافل علمی دنیا کم رنگ است.عدم سرمایه گذاری و برنامه ریزی مناسب برای جذب گردشگر خارجی نیز موجب شده که دانش آموز ایرانی نیاز به برقراری ارتباط با زبانی دیگر را به طور ملموس و عینی احساس نکند.در زمینه محتویات کتابهای زبان در کلاس زبان انگلیسی ویژه کودکان ، خیلی مهم است که در روند یادگیری زبان انگلیسی ، معلم برای لحظاتی هم که شده کاملا از کتاب و نوشتن فاصله بگیرند و سعی نمایند با دانش آموزان به زبان انگلیسی صحبت کنند.
این ناتوانی علمی ، فقط ویژه دیپلمه ها و لیسانس ها نیست بلکه بخش قابل توجهی از کسانی که مدرک دکتری هم دارند ، به این معضل دچارند و نکته قابل تامل اینجاست که برای ورود به دوره دکتری باید زبان انگلیسی را در حد تافل بلد باشند ولی اینکه چگونه حتی بعد از گرفتن دکتری نیز دو کلمه نمی توانند زبان انگلیسی را بخوانند و بنویسند و حتی صحبت کنند ، از عجایب روزگار است.مثل اینها ، مثل کسی است که ادعای اجتهاد می کنند ولی عربی را که زبان دین و قرآن است ، بلد نیستند.
اکثر شهروندان ایرانی که صدها ساعت از عمرشان را در کلاس زبان انگلیسی گذرانده اند ، در حالی با این زبان بین المللی بیگانه اند که شرایط زیست در جامعه امروزی ، روز به روز دانستن زبان انگلیسی را ضروری ساخته است.اگر در سالیان گذشته ، فقط گروه اندکی مانند دیپلمات ها و تجار بین المللی نیازمند زبان انگلیسی بودند
امروزه با گسترش اینترنت ، توسعه سفرهای خارجی ، الزامات تجاری در عرصه بین المللی ، نیازهای علمی و پژوهشی و حتی تفریحی ، اکثر شهروندان حتی گاهی به طور روزانه با زبان انگلیسی سروکار دارند که شاید ساده ترین آنها ، همین پنجره سیستم عامل رایانه هاست که حاوی پیام هایی به زبان انگلیسی هستند و خیلی از افراد حتی برای خواندن و فهمیدن اینکه چه چیزی بر روی صفحه مونیتور ظاهر شده ، نیازمند کمک دیگران هستند.