@تاریخچـــــه زبان انگلیسی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
شاید علت عمده یا حداقل یکی از دلایل اصلی بر وضعیت حاضر ، این باشد که آموزش زبان انگلیسی در ایران از همان یکی دو سال اول آغاز تحصیلات رسمی در دوره ابتدایی شروع نمی شود.در حالی که متخصصان آموزشی معتقدند که در فرآیند زبان آموزی ، هر چه قدردر سنین پایین تر آغاز شود ، به همان میزان موفق تر و پایدارتر خواهد بود.از این رو آموزش زبان انگلیسی به عنوان فراگیرترین زبان بین المللی ، از مقطع ابتدایی یک نیاز استراتژیک محسوب می شود.
در واقع جای یک پوست اندازی جامع در حوزه آموزش زبان انگلیسی در ایران به شدت احساس می شود زیرا در غیر این صورت ، نسل بعدی دانش آموختگان مدارس کشور نیز همچون بسیاری از فارغ التحصیلان هم نسل ما قادر نخواهند بود که حتی نیازشان به آب و غذا را به زبانی غیر از زبان شیرین فارسی ادا کنند!
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    کانون زبان ایران به عنوان قد
    ترین و بزرگترین مؤسسه‌ی آموزش زبان‌های خارجی در ایران و خاورمیانه از سال 1304 تحت عنوان انجمن روابط ایران و آمریکا در تهران شروع به فعالیت کرده است. پس از وقفه‌ی کاری از سال 1306 تا 1321، از فروردین سال 1322 فعالیت انجمن از سر گرفته شد و برگزاری کلاس‌های آموزش مکالمه‌ی زبان انگلیسی در انجمن ایران و آمریکا از فعالیت‌های آن در زمان بازگشایی در دهه‌ی1320 بر طبق اساسنامه اعلام شد.

    به دنبال آن، مرکز آموزشی مستقل با عنوان «مرکز آموزش زبان» از دهه‌ی 1330راه اندازی شد. در سال 1344، مرکز در چهار راه جمهوری فعالیت می کرد و پس از افزایش زبان آموز در محلی جدید در خیابان وصال شیرازی –مرکز وصال فعلی- ادامه فعالیت داد.

    پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و انحلال انجمن ایران و امریکا، در سال 1358 مرکز آموزش زبان با حکم دادستانی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واگذار شد و به کانون زبان ایران تغییر نام داد. این موسسه با صیانت از ارزش‌های بومی و اسلامی در برابر برتری ارزش های غربی در دوران انجمن، الگویی جدید و متناسب با شرایط انقلابی جامعه‌ی اسلامی ارائه کرده است که این مهم در محتوای کتاب‌ها و فضای آموزشی کانون تأثیر گذاشته و سبب شد در چشم انداز آتی، زبان‌های دیگر مانند عربی، فرانسه، آلمانی و اسپانیایی و حتی زبان فارسی نیز در کانون زبان ایران صاحب کرسی آموزشی شوند. (صیامیان گرجی، زهیر، 1395، کانون زبان ایران در گذر زمان، تهران، انتشارات کانون زبان ایران)
    هم اکنون کانون زبان ایران در 31 استان و 100 شهر با بیش از 270 مرکز آموزشی و بیش از 1000,000 زبان آموز در هر سال، در زمینه‌ی آموزش زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، عربی، اسپانیایی و روسی و همچنین تولید محصولات آموزشی وکمک آموزشی در زمینه آموزش زبان های خارجی و آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان فعالیت می کند.

    در حال حاضر، دکتر سید محمد رضا هاشمی ریاست کانون زبان ایران را بر عهده دارد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جان مک ورتر می گوید:

    انگلیسی‌زبانان می‌دانند که زبانشان عجیب است. غیر انگلیسی‌زبانانی هم که با دشواری یادگیری آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، این را می‌دانند. وجه عجیب و غریبی که به‌راحتی متوجه غیرعادی بودنش می‌شویم، هجی این زبان است که خود کابوسی است. در کشورهایی که به انگلیسی صحبت نمی‌شود، اصلاً چیزی با عنوان مسابقات «هجی» وجود ندارد. در یک زبان معمولی، هجی دست‌کم شباهتی بنیادی به نحوۀ تلفظ کلمات دارد. اما انگلیسی زبانی معمولی نیست.
    البته هجی موضوعی مربوط به نوشتار است اما زبان اساساً به گفتار می‌پردازد. گفتار مدت‌ها پیش از نوشتار به وجود آمد؛ ما بیشتر حرف می‌زنیم و به‌استثنای چند صد زبان از میان هزاران زبان دنیا، بقیه یا به‌ندرت نوشته شده‌اند و یا اصلاً حالت نوشتاری ندارند. با این حال، زبان انگلیسی حتی در شکل گفتاری خود عجیب و غریب است. آنقدر عجیب که ممکن است به‌راحتی از آن غفلت شود، به‌ویژه به این دلیل که انگلیسی‌زبانان در ایالات متحده و بریتانیا چندان مشتاق یادگیری سایر زبان‌ها نیستند. اما تمایل تک‌زبانی در ما سبب می‌شود مثل کبک سر در برف فرو بریم. تا زمانی که نمی‌دانیم معمولی به چه معناست، زبانمان به نظرمان معمولی است.
    برای مثال، هیچ زبانی آنقدر به انگلیسی نزدیک نیست که بتوان نیمی از حرف‌های اهالی آن زبان را، بدون آموزش و بقیه را تنها با کمی تلاش متوجه شد. آلمانی و هلندی این گونه‌اند، یا اسپانیایی و پرتغالی و یا تایلندی و لائو. نزدیک‌ترین زبانی که انگلیسی‌زبانان می‌توانند بفهمند زبانی گمنام در اروپای شمالی به نام فریسی است: اگر بدانید که tsiis یعنی پنیر و Frysk یعنی فریسی، دیگر درک مفهوم این عبارت چندان سخت نخواهد بود:

    Brea، bûter، en griene tsiis is goed Ingelsk en goed Frysk
    اما این جمله‌ای من‌درآوردی است و به‌طور کلی فریسی بیشتر شبیه آلمانی به نظر می‌آید.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    گمان می‌کنیم دردسر بزرگی است که بیشتر زبان‌های اروپایی، بی‌دلیل، جنسیت را به اسامی نسبت می‌دهند و در نتیجه، ماه در فرانسوی مؤنث است و قایق مذکر و مانند آن. اما در واقع، ما غیرعادی هستیم: تقریباً تمام زبان‌های اروپایی به یک خانوادۀ زبانی تعلق دارند –هند و اروپایی- و از میان آن‌ها تنها انگلیسی است که جنسیت را بدین شکل به کار نمی‌بندد.
    شگفتی بیشتر؟ باشد. تنها و تنها یک زبان روی زمین است که درآن، در زمان حال ساده سوم شخص مفرد، پسوندی به فعل اضافه می‌شود؛ همین زبان انگلیسی. I talk، you talk، he/she talk-s. خوب چرا فقط سوم شخص؟ افعال زمان حال زبانی معمولی یا اصلاً پسوند ندارند و یا پسوندهای متفاوتی برای تمام اشخاص دارند (مثلاً اسپانیایی: hablo، hablas، habla). یک زبان دیگر را نام ببرید که برای منفی‌سازی و سؤالی‌سازی مجبورید do را وارد جمله کنید. کار سختی است، نه؟ مگر اینکه احتمالاً از اه:campe545457on2:لز، ایرلند و یا شمال فرانسه باشید.
    چر آ زبان ما اینقدر نامتعارف است؟ اصلاً این چه زبانی است که با آن حرف می‌زنیم و چه شده که بدین شکل درآمده؟

    انگلیسی در ابتدا به‌عنوان گونه‌ای از زبان آلمانی ایجاد شد. انگلیسیِ باستان آنقدر با نسخۀ مدرن آن متفاوت است که تنها با تسامح می‌توان آن‌ها را زبانی واحد دانست.
    واقعاً این یعنی «بنابراین، ما اهالی اسپیر و دِین، مدت‌ها پیش خبر پیروزی پادشاهان قبیله را شنیده‌ایم»؟ ایسلندی‌ها هنوز می‌توانند داستان‌های مشابهی را که هزار سال پیش به زبان نورس باستان نوشته شده، بخوانند اما به چشم انگلیسی‌زبانانی که تعلیم ندیده‌اند، بئُوولف
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    متنی به زبان ترکی است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اولین چیزی که ما را از آنجا به اینجا آورده این است که، وقتی انگلس‌ها، ساکسون‌ها و جوت‌ها (و همچنین فریسی‌ها) زبانشان را به انگلستان آوردند، افرادی در این جزیره ساکن بودند که به زبان‌های بسیار متفاوتی تکلم می‌کردند. زبان‌های آن‌ها سلتی بود که امروزه در زبان‌های ولزی، ایرلندی و برتونی در آن سوی کانال فرانسه دیده می‌شوند. سلت‌ها مقهور شدند اما به حیات خود ادامه دادند و از آنجا که مهاجمان ژرمنی تنها دویست و پنجاه هزار تن بودند -یعنی تقریباً به اندازه جمعیت شهری مانند جرسی سیتی- بیشتر افرادی که به انگلیسی باستان سخن می‌گفتند سلت‌ها بودند.
    مهم آنکه زبان آن‌ها هیچ شباهتی به انگلیسی نداشت. یک تفاوت این بود که در زبانشان فعل در ابتدای جمله می‌آمد (می‌آمد فعل در ابتدای جمله).

    اما ساختار نامتعارفی هم با فعل do داشتند: از آن برای سؤالی‌سازی، منفی‌سازی و حتی تنها به‌عنوان قید قبل از فعل استفاده می‌کردند.Do you walk? I do not walk. I do walk.
    امروزه این ساختار آشنا به نظر می‌آید زیرا سلت‌ها از آن برای تغییر و برگرداندن انگلیسی استفاده می‌کردند. اما پیش از آن چنین جملاتی برای یک انگلیسی‌زبان عجیب و غریب بودند -همان طور که امروزه برای اهالی هر زبانی جز انگلیسی و زبان‌های سلتیِ باقیمانده نامتعارف‌اند. دقت کنید که چطور حتی بحث دربارۀ این کاربرد غیرعادی do، به خودی خود شناسایی چیزی عجیب در زبان است، مثل آگاه شدن از اینکه همیشه در دهان ما چیزی گوشتی به نام زبان است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تا کنون به جز انگلیسی و سلتی، زبان ثبت‌شده‌ای روی زمین وجود ندارد که do را بدین شکل به کار برد. پس شگفتی‌آفرینی انگلیسی از زمانی آغاز شد که در دهان افرادی قرار گرفت که در وطن خود به زبان‌های بسیار متعددی سخن می‌گفتند. ما هنوز مانند آن‌ها حرف می‌زنیم، به این خاطر هرگز به این حقیقت توجه نمی‌کنیم. تا به حال فکر کرده‌اید که وقتی در آن آواز کودکانه می‌خوانید «eeny، meeny، miny، moe»، دارید اعداد را می‌شمارید؟ بله
    همینطور است، اعداد سلتی را، در گردش زمان و انتقال سـ*ـینه به سـ*ـینه کمی تغییر کرده‌اند اما مشخص است که در زبان روستاییان بریتانیایی ریشه دارند، زمانی که حیوانات را می‌شمردند و بازی می‌کردند. اصلاً کلمات «Hickory، dickory، dock» در آن ترانه معروف به چه معناست؟ بله، جواب اینجاست: hovera، dovera، dick به معنای هشت، نه و ده در همان لیست اعداد سلتی بوده است.

    دومین اتفاقی که رخ داد این بود که باز ژرمنی‌زبان‌های بیشتری از آن سوی دریا برای تجارت آمدند. این موج انتقال در سدۀ نهم آغاز شد و این بار مهاجمان به گونۀ دیگری از زبان‌های ژرمنی سخن می‌گفتند، نورس باستان. اما آن‌ها زبان خود را تحمیل نکردند. در عوض، با زنان محلی ازدواج کردند و زبان خود را به انگلیسی تغییر دادند. با این همه، آن‌ها بزرگسال بودند و قاعده این است که بزرگسالان به راحتی زبان جدید را فرانمی‌گیرند، به‌ویژه در جوامع شفاهی. چیزی به نام مدرسه و یا رسانه نبود.
    یادگیری زبان جدید به معنای خوب گوش دادن و سپس تلاش کردن بود. می‌شود تصور کرد که اگر قرار بود آلمانی را اینگونه یاد بگیریم، یعنی بدون اینکه هرگز صورت کتبی آن را دیده باشیم، آن هم با مسئولیت‌هایی بسیار فراتر از کار کردن روی لهجه‌هایمان (سلاخی حیوانات، ارتباط با مردم و غیره)، آن وقت چه زبانی از آب در می آمد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    برای مهاجمان همین که بتوانند منظور خود را منتقل کنند کافی بود. اما علی‌رغم تغییر نسبتاً زیاد یک زبان هم می‌توان به این هدف رسید -خوانایی جملۀ فریسی‌ای که الان خواندید، همین را ثابت می‌کند. پس اسکاندیناوی‌ها تقریباً همان کاری را کردند که انتظار داریم: انگلیسی باستان را به شکلی نامطلوب به کار گرفتند. بچه‌هایشان هم همان قدر که انگلیسی باستان واقعی را می‌شنیدند، گفتار نامطلوب آن‌ها به گوششان می‌خورد. زندگی ادامه یافت و دیری نگذشت که انگلیسی باستان نامطلوب آن‌ها به انگلیسی واقعی بدل شد و ما امروز در این نقطه ایستاده‌ایم: اسکاندیناویایی‌ها انگلیسی را آسان‌تر کردند.

    در اینجا لازم است گفتۀ خود را کمی تعدیل کنم. در حلقه‌های زبانشناسی خطرناک است که زبانی را آسان‌تر از زبان دیگر بنامیم، زیرا هیچ معیار واحدی برای رتبه‌بندیِ بی‌طرفانه در دست نیست. اما حتی اگر هیچ خط تمایز روشنی میان روز و شب نباشد، هرگز تظاهر نمی‌کنیم که میان زندگی در ده صبح با زندگی در ده شب تفاوتی نیست. به همین ترتیب، روشن است که تجملات و تصنعات در برخی زبان‌ها بیش از سایرین است.
    اگر به کسی گفته شود که یک سال زمان دارد تا در زبان روسی و یا عبری متبحر شود و بعد در آزمون سه دقیقه‌ای مهارت که از او گرفته می‌شود، به ازای هر اشتباه ناخن یکی از انگشتانش را از دست خواهد داد، فقط بیماری که خودآزار باشد روسی را انتخاب خواهد کرد -مگر اینکه از روی اتفاق، زبانی نزدیک به روسی را بلد باشد. به این معنا، انگلیسی از دیگر زبان‌های ژرمنی آسان‌تر است و این مرهون کار وایکینگ‌هاست.

    در انگلیسی باستان هم همان جنسیت‌بخشی دیوانه‌کننده‌ای که در هر زبان اروپایی‌ای انتظار می‌رود، به چشم می‌خورد -اما اسکاندیناویایی‌ها خاطر خود را با این پیچیدگی‌ها آزرده نکردند و ما امروزه از آن‌ها مصون مانده‌ایم. این شگفتی زبان انگلیسی را ثبت کنید. دیگر چه؟ وایکینگ‌ها کاری کردند که تنها باریکه‌ای از نظام صَرفی که زمانی دوست‌داشتنی بود، بر جای ماند: بنابراین تنها –s سوم شخص مفرد مانند حشره‌ای مرده روی بادگیر باقی ماند. آن‌ْها به این روش و سایر روش‌ها از سختی کار کم کردند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    آن‌ها به پیروی از سلت‌ها، زبان را به هر شکلی که به نظرشان طبیعی‌تر می‌آمد تغییر می‌دادند. اسناد کافی موجود هستند و نشان می‌دهند ایشان هزاران واژه جدید را وارد زبان انگلیسی کردند که در بینشان واژگانی به چشم می‌خورند که کاملاً خودی به نظر می‌رسد: ترانۀ قدیمی «Get Happy» را به خاطر می‌آورید، واژه‌های عنوان این ترانه از زبان نورس هستند.

    گاه به نظر می‌رسد که این افراد می‌خواستند دور تا دور زبانشان را با تابلوهایی محصور کنند که رویشان نوشته شده «ما هم اینجاییم» و واژگان بومی را با معادل‌های نورسی جایگزین می‌کردند مثلاً (dike (them و (ditch (us و (scatter (them و (shatter (us و (ship (us در مقابل skipper (قابل ذکر است که ship در اصل skip بوده و بنابراین skipper"، shipper" است).

    اما واژه‌ها صرفاً آغاز کار بودند. آن‌ها نشان خود را بر قواعد انگلیسی هم باقی گذاشتند. خوشبختانه دیگر به ندرت در آموزش انگلیسی می‌گویند که نباید گفت

    «?Which town do you come from» بلکه باید در فرایندی خسته‌کننده from را در آغاز جمله آورد و گفت «?From which town do you come». در انگلیسی، جابجایی حروف اضافه در جمله امری کاملاً طبیعی و بی‌ضرری است. با این حال در سایر زبان‌ها این جابجایی می‌تواند آزاردهنده هم باشد: در زبان‌های متعارف حروف اضافه بدین شکل جا به جا نمی‌شوند.

    برای اسپانیایی‌زبان‌ها جملۀ El hombre quien yo llegué con (مردی که با او آمدم) مثل این است که کسی شلوارش را پشت‌ورو پوشیده باشد. هر ازگاهی یک زبان اجازۀ این امر را صادر می‌کند: زبانی بومی در مکزیک و دیگری در لیبریا. اما فقط همین چند تا. به‌طور کلی، این پدیده‌ای شگفت است. با این همه، شاید بدانید که این ساختاری است که در نورس باستان هم مجاز بوده (و دانمارکی از بقایای آن است).
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    می‌توان تمام این آثار عجیب‌وغریب نورس را در جمله‌ای واحد نشان داد.

    That's the man you walk in with، این جمله عجیب است زیرا اولاً، the صورت مذکر خاصی ندارد که با man هماهنگ شده باشد و ثانیاً، walk پسوندی ندارد.
    ثالثاً، گفته نمی‌شود «in with whom you walk». تمام این شگفتی و تفاوت به خاطر آن چیزی است که وایکینگ‌های اسکاندیناویایی بر سر انگلیسی باستان عزیز آوردند و تا به امروز باقی مانده است.

    در آخر، گویی همۀ این اتفاقات کافی نبودند و حجم عظیمی از واژگان از سایر زبان‌ها به سوی انگلیسی سرازیر شدند. بعد از زبان نورس نوبت به فرانسوی رسید. نورمن‌ها که از نسل همان وایکینگ‌ها بودند، انگلستان را فتح کردند و چندین قرن بر آن حکم راندند و دیری نپایید که ده هزار واژۀ جدید وارد انگلیسی شد. بعد، از اوایل قرن شانزدهم، انگلیسی‌زبان‌های تحصیل‌کرده کم‌کم این حس را گسترش دادند که انگلیسی ابزاری برای عالمانه نوشتن است و این گونه مرسوم شد که واژگانی را از لاتین دست‌چین و وارد کنند و به این زبان لحنی فرهیخته‌تر ببخشند

    به لطف این سیل واژگان فرانسوی و لاتین بود (اغلب نمی‌توان به درستی تعیین کرد کدام یک منبع اصلی واژه‌ای خاص بوده‌اند) که کلماتی چون crucified، fundamental، definition، و conclusion به انگلیسی راه یافتند. امروزه کاملاً این کلمات را انگلیسی می‌دانیم، اما زمانی که تازه وارد شده بودند، بسیاری از افراد صاحب قلم در دهۀ ۱۵۰۰ (و پس از آن) آن‌ها را تصنعاتی آزاردهنده و مزاحم می‌دانستند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ( برای تصور آن شرایط، ببینید امروز آدم‌های ملانقطی در فرانسه چطور در مقابل خیل واژگان انگلیسی که وارد زبانشان می‌شود، قیافه می‌گیرند.) حتی افراد نویسنده‌مآبی بودند که معادل‌های اصیل انگلیسی را به جای واژگان ثقیل لاتین پیشنهاد می‌دادند: به جای واژگان crucified، fundamental، definition و conclusion می‌توان گفت crossed، groundwrought، saywhat، و endsay

    اما زبان آن طور که ما می‌خواهیم عمل نمی‌کند. کار از کار گذشته بود: انگلیسی هزاران واژۀ جدید داشت که با معادل‌های اصیل انگلیسی خود در رقابت بودند. یکی از نتایج این امر سه‌گانه‌هایی بودند که امکان می‌دادند نظراتمان را با درجات متفاوتی از رسمیت ابراز کنیم. Help انگلیسی است، iad فرانسوی و assist لاتین. یا kingly انگلیسی است، royal فرانسوی و regal لاتین- دقت کنید که در هر مرحله موضع فرهیخته‌تری در ذهن تداعی می‌شود: kingly کاملاً تمسخرآمیز به نظر می‌رسد، regal مستحکم است، مثل خود تخت پادشاهی، royal جایی میان این دو است، سلطنتی ارزشمند اما افول‌کردنی.

    دستۀ دیگر دوگانه‌ها هستند، در اینجا وضعیت به اندازۀ سه‌گانه‌ها بهت‌آور نیست اما خوب به هر حال جالب است، مثلاً جفت واژگان انگلیسی/فرانسوی begin و commence، یا want و desire. لازم به ذکر است که تغییرات مربوط به پخت‌وپز هم به همین دسته مربوط‌اند: ما یک cow یا
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    pig (انگلیسی) را می‌کُشیم تا beef یا
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    pork (فرانسوی) بخوریم. چرا؟ خوب،عموماً در انگلستان نورمن، کارگران انگلیسی‌زبان قصابی می‌کردند تا غذا بر سر میز پولداران فرانسوی‌زبان برود. تفاوت در انتخاب واژگان برای گوشت، به جایگاه فرد در طرح کلی چیزها بستگی دارد و این تفاوت‌های طبقاتی امروز در قالبی
    پنهانی به ما رسیده است.

    اما بگذار همه بدانند: تفاسیر سنتی از زبان انگلیسی در تعریف درجات رسمیت‌داشتن این واژگان وارداتی اغراق می‌کنند. گاهی گفته می‌شود که این واژگان صرفاً با حضور خود، واژگان انگلیسی را به شکل بی‌نظیری غنا می‌بخشند، یعنی همان مدعای رابرت مک‌کروم، ویلیام کرن و رابرت مک‌نیل در ماجرای زبان انگلیسی (۱۹۸۶)
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    : اینکه اولین گروه واژگان لاتین به اهالی انگلیسی باستان امکان داد تا بتوانند تفکرات انتزاعی خود را ابراز دارند.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا