دلنوشته کاربران حال دل خراب است | * عطیه * کاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع * عطیه *
  • بازدیدها 683
  • پاسخ ها 12
  • تاریخ شروع

* عطیه *

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/16
ارسالی ها
476
امتیاز واکنش
4,568
امتیاز
573
محل سکونت
بهشت ایـــــران ... مازندران :)
به نام خالق قلم

سلام دوستای گلم !
اینجا قراره دلنوشته هایی که قبلا نوشتم و قراره بنویسم رو بزارم ، امیدوارم که خوشتون بیاد .


27m1_photo_2016-11-23_16-56-23.jpg


مقدمه :


دوست داشتنت را بغـ*ـل گرفتم و دویدم کاشکی آدم ها با دور شدنشان ...
دوست داشتن شان را هم می بردند .

* سید محمد مرکبیان *


پ . ن 1 : منتظر انتقادات ارزشمندتون در پروفایلم هستم .
پ .ن 2 : لطفا کپی برداری نکنید ، راضی نیستم و اگر هم خواستید کپی بگیرید به خودم اولش بگید و اسمم در زیر نوشته باید باشه
:aiwan_light_blumf:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    کاش می شد بازگشت به همان روزها ...

    روز هایی که بیشترین دغدغه هایمان خریدن اسباب بازی ای جدید و قشنگتر از دیگری بود ...

    روزگاری که خنده هامان نسیه نبود و گریه هامان نقد ...

    قهر ها یک لحظــــــه ای بودند و آشتی هامان در ساعتها خلاصه میشد ...

    کاش میشد با پاک کنی اشتباهاتمان را پاک می کردیم ، آن وقت پاک کن گران میشد و ما در پس خرید پاک کن های ارزانتر کل شهــــــــــر را مترکنیم و صد حیف که الان دیگر کودکان هم پاک کن را نمی خواهند ....

    بیچـــــــــاره پاک کن ....

    که زمانی هم پاک میکرد و هم ان را به دندان می کشیدیم .

    این روز ها کودکان از همان ابتدا در آرزوی خودکار و غلط گیرند ....

    کاش هرگر پاک کنی نبود، تا ما فکرنمی کردیم کــــــه زندگی هم مانند کاغذ است و میشود هر اشتباه و خط خورده گی را پـــــــــــاک کرد .

    نه این کــــه الان این دلنــــــــــــوشته را بخوانی و فکر کنی من نوعی ناامیــــــــدم ، نــــــــه ....

    فقط به درکی از زمان رسیده ام که دیگر می دانم ، هر خطایم را نه با پـــــــاک کن و نه با غلط گیر نمی توانم از بین ببرم ....

    آموزگار این زندگی ان قدر سخت گیر است ، که می گوید بر روی هر اشتباه و خطا فقط آن را ضرب در بزنید ...

    تا پس از هـــــــــــر بار دیدن به یاد بیاورید اشتباهتــــــان را...

    و ای کاش باز هم پاک کن های شکلکی با مداد های روزنامه ای ، می توانستـــــند مرحمی برای خطــــــــاها و اشتباهاتمان بشــــــــوند
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    ( زمستــــــــــان زندگی )

    خزان مـــــن انقــــــــــــدر وزان نبـــــــاش

    زمستان را عاشــــــق می کنی

    برگــــــــهای خشکیده ، انقدر از غم فرو نریزید

    زمستان ، غصه می خورد

    روز های پاییــــــــــز ، انقدر چهار فصل نباشید

    زمســــــــتان حسودی می کند

    هیشـــــــــش .... پاییــــــــــز انقدر احمق نباش ....

    زمستان .... زندگی ات ، تو را به سرسبـــــــــــزی بهار فروخت ...

    آدمها هم همینند ...

    به زمستانهای زندگی دل نبنــــــدید
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    کوچکتر که بودم ...
    دنیایم هم کوچکتر بود ، رویاهایم هم کوچکتر بودند ...
    اما حال انگار آن ها هم با من بزرگ شده اند ، مثلا روزگاری از نخواندن درس ها و دیکته ها واهمه بود اما ...
    حال درس هارا در صندوقچه ای دفن کرده ایم و جای دفتر مشق هایمان را تاچ گوشی های نیم میلیونی تا پنج میلیونی مان را گرفته اند ؛ روزهایی بودند که از ترس خوردن سرما و افتادن از درس و مدرسه گوشه ای کز میکردیم و هرکس برچسب های آفرین و صد آفرینش بیشتر بود افتخار میکرد ...
    حال هرچه می تازی برای گرفتن برچسب های صد آفرین زندگی ، معلم روزگار تبعیض قائل میشود ، به برخی دو یا چهار تا میدهد اما به من و امثال من یکدانه هم بزور ...
    کاش زندگی انتقام آن روزهای خوب را از ما نگیرد و ای کاش هنوز هم کودک بودم و دغدغه هایم به همان ننوشتن دیکته و مشق شب و گرفتن بیشترین برچسب های صد آفرین از معلم کلاس ختم میشد ، خدا کند شما همانند من دیگر در به در پاسخ به سوالات سخت امتحانات این زندگی نباشید و برای شما معلم روزگار تبعیض قائل نشود و جوابیه را به شما بدهد ، آن وقت ده بار از روی آن مینوشتم تا برایم دیکته شود ؛ تا دیگر سردرگم نباشم ...
    تا شاید یکی از برچسب های خوش اقبالی به پیشانی من هم بخورد .


    * عطیه *
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    زنان مستحق آزادی اند ...

    درد یک زن را فقط هم جنس هایش می فهمند ...
    یعنی چه که زن های این سرزمین آزادی ندارند ؟...مگر نه اینکه ما خود به دور خودمان حصاری تنیده ایم ؟ و یا مردان هم باید کمی از آزادی عمل هایشان را به ما قرض دهند و یا مگر نه اینکه انگلستان با آن همه عظمت توسط یک زن اداره میشود و اینجا فقط زن هایش پخت غذا ، زدن تیپ های مختلف و آرایش های آنچنانی را بلدند ؟
    مثلا بیائید از امروز کمی هم از خودمان مایه بگذاریم ، از چیز های کوچک شروع کنیم ، به امید روزی که فرمانروایی و رهبری جهان به دست زنان بیافتد ...
    آن وقت وضع همه بهتر خواهد بود ، چون احساساتی را که زنان دارند همانند گلبرگ های گل لطیف است و آن وقت هیچ کس شب گرسنه سرش را روی بالش نمیگذارد و یا کودکی از شدت فقر تنها آرزوی محالش نشستن برروی یکی از نیمکت های درب و داغان مدرسه ی محل نبود و کاش این ای کاش به اتمام برسند .


    * عطیه *
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    آدمک ...

    آدمک غصه نخور چوبی نباش اشک هایت بدرد می خوردند ...
    آدمک ...
    گوش به حرفهای آدمها بده ...اما هرگز در عمق دروغ هایشان غرق نباش
    آدمک ...
    عاشق نشو که اگر عاشق شوی ، مثل این آدمهایی و شعر های من بی بهانه می شود
    آدمک ...
    من میخواهم ، چوبی شوم . قلبم از سنگ و چشمانم یخ ... اشکهایم مذاب و زبانم نیش افعی باشد
    آدمک ...
    گول آدم های شهر را نخور ، جادوی این آدمها ؛ سنگ را هم عاشق میکند .


    * عطیه *
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    این روزها ...

    این روزها آنقدر مردم بی درد شده اند که خودشان برای خودشان درد می سازند ...
    به مجازی دل می بندند ، عاشق تصویری می شوند که درمجازی چشم رنگی و جذاب است و در واقعیت از جعفر آقا قصاب سر کوچه هم زشت تر است .
    طوری با هم حرف می زنند که انگار اصلا مال این حوالی نیستند ، در صورتی که هنور هم مانند کلثوم خانم به شلوار می گویند شروال و البته به قول لیسانسه ها به ایرانی ها برنخورد ...
    این سرشت انسان است ، هرجایی یک جوری هستیم ؛ هیچ وقت خودِ واقعی مان نبوده ایم اما من سعی میکنم حداقل خودم نیستم کس دیگری هم نباشم . این روزها همگی نقش دیگری را در نسخه ای دیگر ایفا می کنیم البته برخی ها بسیار آپدیت و بروزند و فکر میکنند هرچه بیشتر به قول خودشان در این چیزا غرق شوند امروزی تر اند .
    من هم مانند شما هستم ، شعار نمی دهم ...التماس تفکر دارم .
    خواهشا خودتان باشید .
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    فریاد ...

    فریاد من خراش میدهد حنجره ام را
    ولی کسی اینجا پیدا نیست ...
    هرچه می نالم هم گوشی بدهکار نیست
    این روزها سکوت سرد تنهایی مرا
    عقربه ها می شکنند
    مشکل ما فرهنگ بد است و تا فرهنگ نداریم ...
    فرقی میان انسان و حیوان نیست
    فریان میزنم مونث بودنم را ...
    هرچند که کسی محتاج این فریاد نیست
    مغموم میشوم ... رنجیده و پر بغض
    می ریزد اشک چشمانم و راهی جزء ...
    فــــــــــــریاد بی صدا نیست .
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    می شکنم ...

    مثل یک تکه یخ معلق در هوا ...
    با دیدنت می شکنم
    مثل یک تکه چوب خشک ترسان و رها ...
    با رفتنت می شکنم
    مثل یک بغض وابسته به آه ... می شکنم
    مثل بر خورد امواج با صخره ها می شکنم
    مثل شیشه ای سرد و بی پناه می شکنم
    می شکنم آنقدر آه ... ریز ریز شده ام
    با هر بار دیدنش باتو صد باره می شکنم
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    زخم ...

    من یک زخم عفونی یک آتشفشان بی بخار ...
    من گاه زنده می شوم با یک نگاه
    زخم را پانسمان می کنند ...
    نمک بریزند ، گند میکند مثل احساسات ما
    تو گاه آنقدر نزدیک و در دسترس و پیدا ...
    گاه آنقدر دور و غیر از دسترس و تلخ و بی صدا
    من گاه آنقدر خورد و دارای زخم
    تو گاه آنقدر خوب و بی خیال من
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    179
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    140
    بالا