دلنوشته کاربران همراز دل| ghabkhatre کاربر انجمن نگاه دانلود

ghabkhatre

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/09/22
ارسالی ها
313
امتیاز واکنش
2,202
امتیاز
402
محل سکونت
مشهد
به نام خدای همراز دل‌ها:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
برف نرم‌نرمک خود را به آغـ*ـوش گرم زمین که برایش با عشق آغـ*ـوش گشوده بود سپرد
تا در دل پروسعتش جای گیرد. با این‌که،می‌دانست سرنوشتش نرسیده به آن،آب شدن
و یا یخ زدن بر روی سطوح اولیه زمین است اما هیچ‌کدام از این دو دلیل نتوانست

بر اشتیاقش در رسیدن به معشـ*ـوقه‌اش(زمین)غلبه کند.
او حتی در راه رسیدن به آن فنا شدن را هم با تمام وجود کوچک و سپیدش پذیرا بود.
امید داشت لحظاتی را که رقـ*ـص‌کنان از دل آسمان به سمت زمین طی می‌کند جوری بگذراند
که وقتی به دل زمین فرو رفت،هیچ حسرتی بر دلش نمانده باشد.
بالاخره به زمینش رسید و با جان و دل سرنوشتش که آب شدن در دل عشقش بود را پذیرفت،
و زندگی چند دقیقه‌اش را با نوایی شاعرانه به زمینیان هدیه کرد و با پاکی و سپیدی‌اش
لبخند را به لب‌ها و آرامش را به قلب‌ها سرازیر کرد و با لبخند به دل زمین فرو رفت.:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
 
  • پیشنهادات
  • ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خالق رنگ‌های زندگی‌بخش:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
    خدا از همه چیز آگاه است
    تو نیندیش که تنهایی
    تو نیندیش که روزگارت به تاریکی شب‌های سرد زمستانی‌ست
    تو نیندیش که سختی راه در پیش است
    تو بیندیش که تنها با نور خدا
    شب‌های سرد زمستانی‌ات بهاری خواهد شد:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خلق کننده آرامش:aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart:
    در فراسوی زمان به نظاره دنیایش ایستاده بود
    تا شاید غباری از خاطره‌های دور از دست رفته‌اش
    رادر بگیرد و به روزگار خوش گذشته بازگردد،
    اما تنها چیزی که نصیبش گشت حسرت همین لحظاتی
    بود که به نظاره‌ای پوچ دل‌خوش بود و نه تنها
    گذشته را بلکه حال و آینده‌اش را هم باخت.
    مواظب باش تا روزگارت به چنین مروری نگذرد.
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خدای عزیزدل:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
    در فراسوی دریچه زندگی به جایی رسیده‌ام که مانند روحی سرگردان،نمی‌دانم باید از کدام
    جاده سرنوشت به مقصدی از آرامش برسم و در کدام مسیر عشق و محبت واقعی را به نقش و
    تصویر قاب آسمان درآورم.
    آسمان هم به سرگردانی مانند من لبخندی تمسخرآمیز می‌زند و طعنه‌ای به وسعت دلش بار قلب
    خالی‌ام می‌کند.اما قلبم با سرسختی ذاتی‌اش حاضر نیست به راه شکست برود و امید دارد که روزی

    سرنوشت محبتی به او هدیه نماید که فرای تمام محبت‌هاست.
    محبتی از جنس آتش و عشق که گرمی و حرارتش تمام عالم را به وجد می‌آورد و سرگردانی الانش را
    به امید رسیدن به آن محبت آتشین تحمل می‌کند و ارزش صبرش را به خوبی می‌داند.
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خدای طراوت‌های زندگی:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
    تنها درمان قلب شکسته این که اونقدر وجودت رو از خاطره‌هایی که به شکستگی قلب منجر شده پاک کنی
    و این پاک کردن میسر نمی‌شه جز با یاری طلبیدن از تنها پناه دل‌شکسته‌ها،خالق تموم قشنگی‌ها.
    هر چند هرگز یه قلب شکسته حتی با ترمیم شدن هم نمی‌شه قلب روزهای اول اما با یاد خدا و راه رفتن
    روی طناب محکم با خدا بودن می‌شه یه قلب نو پر از آرامش خلق کرد.
    قلبی که هیچ‌کس و هیچ چیزی دیگه نمی‌تونه آسیبی بهش برسونه چون قلبی که بشه محل آرامش خدایی که
    قابل آسیب رسوندن نیست.

    آرامش خدایی که دنیایی نیست که قابل فنا شدن باشه آرامش خدایی داشتن جنسش،جنس اخروی داره.:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خدای زیبایی‌ها:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
    دلم یک حال نو می‌خواهد.حالی که بشوید هر چه دلگرفتگی که در وجودم به جریان افتاده
    یک سفر تا خالی شوم از هر حس و اتفاق بد.
    دلم شکوفه زدن در باغ بهار هستی می‌خواهد به زیبایی شکفتن شکوفه‌های بهار نارنج به عِطر
    خوش گل نرگس.
    دلم اتفاق‌های نو می‌خواهد تا دلم نو شدن رو تجربه کند.
    دل نو بودن را به خود و زندگی‌ام بدهکارم.
    بدهی که حتما باید تسویه شود تسویه نشدن آن مساوی‌ست با یک عمر اسارت در زندان تن.
    :aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خداوند نازآفرین
    هوای شهر را پر کرده بودند از سربی داغ پر از خاطرات پوسیده و قدیمی زجرآور تا به انتظار
    معنای بدی‌ها را القا کنند، اما در میان مردم هزار رنگ و پر از ریا که فقط بدی کردن را با
    تمام بُعدهای منفی‌اش آموخته بودند و آموزش می‌دادند، کودکی با نهایت صداقت و پاکی مختص سنش
    راهی از میان دوده‌های بدی گرفته آدم بزرگ‌ها پیدا کرد.
    راهش، راه لبخند بود و توانست با همان لبخند همیشه ماندگار و شادی‌بخشش دل‌ها را از سیاهی‌ها
    و هوا را از سنگینی سرب داغ خاطرات پاک کند و به انتظار معنای واقعی‌اش را برگرداند.
    انتظاری شیرین که معنایش امید بود، امیدی از جنس روحانی و مقدس خدایی.
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خالق آرامی‌ها:aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart:
    در تاریک‌های دلت نوری از جنس امید بتابان تا جنس دلت با ذات نوزاد تازه متولد شده‌ای همسان
    گردد، نوزادی پاک و عاری از هر سیاه رنگی.
    بگذار روح دلت بکر بودن را با تمام وسعتش حس کند و راه زندگی را برایت به روشنی آفتاب‌های
    هر سپیده‌دم به تصویر کشد. آفتابی که دورنمای آینده‌اش تنها به خوشی و امیدی به مثال رویش
    بهاری سبز دلت است.
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خالق تقدیرنویس:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
    پسرک فال‌فروشی در سرمای زمستان و در زمستانی سرد در حالی‌که، از سرما در برف به خود می‌لرزید با صدایی لرزان‌تر برای فروش فال‌هایش فریادهایی کم‌جان زمزمه می‌کرد. جلویش خم شد و دست‌های سردش را بین دستانش گرفت و پرسید:
    - چرا فال‌فروشی؟
    لبخند معصومانه‌ای چهره‌اش را روشن کرد و گفت: حال خوب به مردم می‌فروشم.
    تعجب‌زده تکرار کرد"حال خوب!"
    در جواب دوباره لبخندش را تکرار کرد و گفت:
    - بله.
    - چطور؟
    - فال‌هام امید توشون در حال شناست.این‌ها همش دست نویس خودمه چون امسال سال دوم ابتدایی هستم و خوندن و نوشتن رو خوب یاد گرفتم همه‌شون پر از خوشحالی‌ان.
    - حال خوب خودت چیه؟
    - با فروخته شدن هر فالی حال خوبم زیاد می‌شه.
    - چه‌طور؟
    - به خدا قول دادم در عوض حالای خوبی که به مردم می‌دم، اونم آبجیم رو خوب کنه بابام می‌گـه به این کارم می‌گن معامله با خدا حال خوب بقیه در مقابل حال خوب آبجیم. دلم نمی‌خواد خداجون آبجیم رو ببره پیش خودش چون دلم براش تنگ می‌شه و هر چی بیشتر فالام فروخته شه بیشتر روی قولم با خدا می‌مونم و خدا هم دیرتر آبجی خوشگلم رو می‌بره پیش خودش. دیشب به خداجون گفتم من حال خوب به آدمات می‌فروشم و توام با معجزه‌هایی که بابابزرگم ازشون حرف می‌زنه آبجیم رو پیش من تا آخرش نگه‌دار.
    قلبش از جوابش لرزید و خواست تمام فال‌ها را بخرد اما پسرک دستش را عقب کشید و با اخم گفت:
    - من به هر کسی فقط و فقط یه حال خوب می‌فروشم نمی‌خوام بقیه بدون حال خوب بمونن. این یه عهدیه که با خداجونم بستم
    از قلبش دعایی عمیق همراه با عشقی بی‌نظیر بیرون آمد و هنوز نخریده حال خوبش داده شد. لبخندی به چهره سرخ شده‌اش زد و با تشکر از حال خوبی که گرفته بود از پسرک جدا شد.
    حال خوبی که تا آخر عمر نظیرش را تجربه نکرد.
    حال خوب را حتی از پسرک فال‌فروشی هم می‌شود خرید.
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    به نام تک پادشاه هر دو جهان
    اولین فصل صورتی زندگی را به دست نسیمی سپردم تا با خود به جای امنی ببرد،
    جایی که دست هیچ غریبه‌ای آزارش ندهد حتی خودم.
    خودی که گاهی آن‌قدر خودخواه و بی‌منطق می‌شود که به هیچ چیز رحمی نمی‌کند حتی
    خودش.

    نسیم امانت‌دار خوبی بود و از امانتی که به او سپرده بودم به خوبی حمایت کرد
    حمایتی لطیف، به لطیفی برگ گل تازه شکوفا شده هم رنگ فصل صورتی زندگیم.
    دیگر هراسی از نابودی او ندارم و با خیال راحت در چمن‌زار زندگی آشفته‌ام قدم
    می‌زنم و از هر چیزی لـ*ـذت می‌برد حتی از آشفتگی‌هام.
    ترسی از ابدیت هیچ آشفتگی ندارم چون در ته هر آشفتگی حضور خداوند را با همان
    تک فصل صورتی حس می‌کنم.
    حسی صورتی‌تر از هر صورتی.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    180
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    142
    بالا