دیشب پنجره را باز کردم؛
نفس کشیدم و ریه هایم پر شد از عطر پاییز.
می پرسی مگر پاییز هم عطر دارد؟ مگر بهار است که شکوفه دهد و عطرش در کوچه ها بپیچد؟!
نه جانم، عطر پاییز طور دیگریست،
پاورچین پاورچین به اتاق قدم می گذارد و هوهو کنان لبخند می زند و دل می برد، لبخندش به قدری صمیمی ست که ناچاری لبخند بزنی...
کاش عطر پاییز در دل همه بپیچد تا بتوانند لبخند بزنند...
شباویز
نفس کشیدم و ریه هایم پر شد از عطر پاییز.
می پرسی مگر پاییز هم عطر دارد؟ مگر بهار است که شکوفه دهد و عطرش در کوچه ها بپیچد؟!
نه جانم، عطر پاییز طور دیگریست،
پاورچین پاورچین به اتاق قدم می گذارد و هوهو کنان لبخند می زند و دل می برد، لبخندش به قدری صمیمی ست که ناچاری لبخند بزنی...
کاش عطر پاییز در دل همه بپیچد تا بتوانند لبخند بزنند...
شباویز