عزیزم من منظورم همه نبود اگر هم سوء تفاهمی پیش اومد معذرت
منظورم یکسری نویسنده ها بود که رمان هاشون رو از روی فیلم ها و کتاب ها تقلید میکنن بود و قصدم زیر سوال بردن قلم هیچ نویسنده ایی نبود:aiwan_light_tender:
برای فردی که میخواد یه رمان عاشقانه بنویسه محدودیت های زیادی وجود داره همینطور نویسنده ی رمان عاشقانه باید با یک ایده ی جدید رمان رو شروع کنه بیشتر رمانهای عاشقانه کلیشه ای شدن و پایان همه به یک چیز ختم میششه اما تقریبا در رمانهای تخیلی هر چیزی ممکنه خورشید به راحتی و با یک حرکت دست میتونه از مغرب طلوع کنه و هر چیز دیگه ای که فکرشو بکنین مغز انسان در این مورد هیچ محدودیتی نداره و هر لحظه ممکنه ایده جدیدی به فکر نویسنده برسه در این زمانه که نویسنده رمان میتونه یکم چاشنی عشق بهش اضافه کنه و رمان رو جذاب تر کنه
توی رمان های تخیلی نویسنده میتونه هر چیزی که توی ذهنش هست رو روی کاغذ بیاره ولی توی رمان های عاشقانه یا سبک هایی توی همین مایه ها نویسنده مجبوره محدودیت های دنیا رو بنویسه و نمیتونه اونجوری که میخواد داستان رو توی ذهنش پرورش بده و از سبک های عاشقانه و طنز و..... توی رمانش استفاده کنه تا قشنگ تر بشه و حوصله ی خواننده رو سر نبره
من طرفدار هر سبک رمانی هستم به شرطی که اولا تکراری نباشه، دوما قلم خوبی داشته باشه. صرفا چیزی که توی ذهنمون میاد رو نباید رو کاغذ بیاریم(البته اینجا می شه کیبورد!) که البته کار هر کسی نیست و نیاز به پختگی ذهن و پختگی قلم داره. (خودمم هنوز به این مرحله از پختگی قلم نرسیدم و کار خیلی سختیه!) کلا شاید رمان هایی که در اون حد هستند انگشت شمار باشند. خودم الان درحال نوشتن رمان اجتماعی/معمایی/تخیلی هستم که شباهتی به رمان های تخیلی دیگه نداره. خبری از موجود تخیلی خاصی نیست اما بعضی از مسائلِ رمانم درواقعیت وجود نداره و زاده ی تخیل منه. پس به نظرم نمی شه همه رمان تخیلی ها رو توی یک دسته قرار داد و همه رو باهم مقایسه کرد. از طرفی، به نظر من کمبود کتاب ها و فیلم های ایرانیِ تخیلی، این علاقه به رمان و داستان های تخیلی رو برای بعضی جوون ها ایجاد کرده.
منم رمان تخیلی مینویسم وافتخارم میکنم چون رمان تخیلی خیلی دوست دارم.نوشت رمان تخیلی خیلی دشواره چون توذهن هرنویسنده یه چیزایی هست باجزییاتش که فهموند اون مطالب به مخاطب کار خیلی سختیه مثلا اگه بگم آسمان نقره فام توی ذهن همه شما یه اسمون معمولی شکل میگیره که کمی نقره ایه ولی توی ذهن وتخیل من یه اسمون رویایی که مهتاب درونش مثل نقره براقه ومیدرخشه .حالا فهمیدین منظورمو؟منم خیلی دوست دارم همه چیرو اون جور میخوام به مخاطب بفهمونم اما گاهی اوقات وقتی قلم دستم میگیرم جور دیگه ای نوشته میشه خودمم نمیدونم چرا؟