چون به رمان خوندن خیلی علاقه دارم و اینکه با رمان خوندن خیلی از آداب و رسوم ها رو میشه دید و درک کرد، اکثر نویسنده ها مسائلی رو بیان می کنن که یا خودشون دیدن و تجربه کردن یا تحقیق کردن و بهش رسیدن، در مواردی رمان خوندن باعث افزایش اطلاعات میشه، در کل کتاب خوندن رو دوست دارم مخصوصا رمان هایی که در عین زیبایی هدف دار هستن و در اون ها نکات زیادی میشه دید و با اینکه خودت موردی رو تجربه نکردی اما اطلاعاتی در این زمینه پیدا می کنی و... رمان های تخیلی هم وسعت دید و خیال آدم ها رو نشون میدن و رفتن به دنیای دیگه ای که در اون میشه بی حد و مرز بود رو دوست دارم
کلا رمان نمی خونم، اما اگر هم رمانی رو بخونم، رمانیه که یا برگرفته از واقعیت باشه، یا نویسنده اش رو از نزدیک بشناسم.
خوندن رمان هایی که برگرفته از واقعیتن و حول مشکلات و زندگی شخصی یه فرد می چرخن، دیدم رو نسبت به آدما و جامعه ام عوض می کنه.
کمک می کنه کمتر قضاوت کنم، دیر تر از دست کسی عصبانی شم و توقع بیجا از مردم نداشته باشم. به مردم آسون بگیرم و بی توقع بهشون لبخند بزنم.
چون به این باور می رسم که همه یه داستانی دارن، و شاید داستان اونا از داستان من تلخ تره که امروز حوصله ندارن.
یاد می ده که خوب یا بده مطلق وجود نداره! شاید اگر یه آدم خوب توی شرایط یه آدم بد بود، اونم الآن خوب نبود! یا برعکس!