Mårzï¥ē

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/18
ارسالی ها
10,419
امتیاز واکنش
37,579
امتیاز
1,051
محل سکونت
TehRan
________________________
احساس می‌کنم یه جای زندگیم راه رو غلط رفتم، ولی این‌قدر جلو رفتم که دیگه انرژی برای برگشت ندارم.
این یادت بمونه مارتین. اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی هیچ‌وقت برای برگشت دیر نیست. حتی اگه برگشتن ده سال هم طول بکشه باید برگردی.
نگو راه برگشت طولانی و تاریکه.
نترس از اینکه هیچی به دست نیاری.
من تمام این سال‌ها با اینکه پدرت رو دوست نداشتم بهش وفادار موندم.
حالا فهمیدم کار اشتباهی کردم.
اجازه نده اخلاق سد راه زندگیت بشه.
من به‌خاطر ترس با پدرت ازدواج کردم.
به‌خاطر ترس باهاش موندم.
حکمفرمای زندگی من ترس بوده.
من زن شجاعی نیستم.
خیلی بده آدم برسه به انتهای زندگیش و بفهمه شجاع نیست..
هر وقت مادرم این‌طوری خودش را سبک می‌کرد نمی‌دانستم چه باید بگویم.
فقط به صورتش که زمانی باغی بود آراسته لبخند می‌زدم و با کمی خجالت روی دست استخوانی‌اش می‌زدم،چون خجالت‌آور است تماشای کسی که آخر عمری خود را موشکافی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد تنها چیزی که با خود به گور می‌برد شرم زندگی نکردن است.
جزء از کل
✍استیو تولتز
پیمان خاکسار
صفحه۲۰۴
 
  • پیشنهادات
  • Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    ‍ زندگی من مثلِ شمع خرده خرده آب میشود، نه، اشتباه میکنم - مثلِ یک کنده هیزم تر است که گوشه دیگدان افتاده و به آتشِ هیزم‌های دیگر برشته و ذغال شده ولی نه سوخته است و نه تر و تازه مانده فقط از دود و دمِ دیگران خفه شده.

    بوف کور
    ✍صادق هدایت
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    اگر یک قایق پاروزنان زیادی داشته باشد سر از روی کوه درمی آورد، و اگر تعدادشان کم باشد قایق حرکت نمی کند.
    همه افراد نمی توانند رهبر باشند اما درعین حال کمیت آنها نیز مهم است.

    سنگفرش هر خیابان از طلاست
    ✍کیم وو چونگ
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    ...بعضی صداها
    دیگر کاری به پرده‌ی گوش ندارند،
    توی سر آدم زنگ می‌زنند و تارهای ذهن را می‌لرزانند؛ این دومی‌ها را جز خود آدم کسی نمی‌تواند بشنود.
    همین دومی‌ها هستند که پدر آدم را درمی‌آورند. همین دومی‌ها هستند که آدم را می‌اندازند توی گودال تردید. همین دومی‌ها هستند که هیچ جوری نمی‌شود به دیگران فهماندشان...
    هشت و چهل وچهار
    ✍کاوه فولادی‌ نسب
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    یک زمانی دلش می خواست از همه ی این آدم ها دور شود و به آنها فکر نکند. نمی شد اما. ناهید حالا فهمیده بود زندگی جلو می رود، نه راست و مستقیم، حلزونی. آدم هی دور گذشته ی خودش می چرخد، فاصله می گیرد، دور می شود، اما نه همان قدری که فکر می کند دویده و دور شده ...
    ‍ پدرکشی
    ✍ملاحت نیکی
    نیماژ
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    هرگز نه از دزدان بترسیم؛ نه از آدمکشان!
    آنها خطرات بیرونیند.. خطرات کوچکند..
    از خودمان بترسیم!
    دزدان واقعی, پیش داوری های ما هستند.
    آدمکش های واقعی, نادرستی های ما هستند.
    چه اهمیتی دارد آنچه سرهای ما را, یا کیسه های پولمان را تهدید می کند..
    نیندیشیم جز در آنچه که روحمان را تهدید می کند!
    بینوایان
    ✍ویکتور هوگو
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    آدم یکبار که بیشتر عمر نمی کند، یکبار هم بیشتر نمی میرد، خوب پس مرگ یکبار شیون هم یکبار.
    جای آنکه بی حرف و بی صدا مثل خر زیر بار بترکیم؛
    بگذار در حالی که داریم برای حق زندگی مان می جنگیم، بمیریم …
    پا‌برهنه‌ها
    ✍زاهاریا استانکو
    احمد شاملو
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    هستند کسانی که آدم در کنارشان دستخوش تردید می‌شود و دلش می‌خواهد آن‌ها را مثل پارچه لمس کند تا از حقیقی بودنشان مطمئن شود.
    علف شبانه
    ✍پاتریک مودیانو
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    «تمرین مرگ تمرین آزادی است. آنکه چگونه‌مردن را آموخته چگونه‌ بـرده‌بودن را نیاموخته است.»
    فلسفه‌ورزی یعنی چگونه‌مردن را آموختن
    ✍میشل دو مُنتنِی
     

    Mårzï¥ē

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    10,419
    امتیاز واکنش
    37,579
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    TehRan
    ________________________
    زنم بالاخره باید روزی شبی حتا برای لحظه کوتاهی هم که شده می فهمید ما ابدی نبوده و نیستیم. من چیز زیادی از فلسفه نمی دانم. به قول زنم با خواندن چهار تا کتاب که آدم نباید دچار فکر و خیال شود. درست هم می گوید. اگر بنا باشد همه ما زیاد فکر کنیم که جهان به تیمارستان تبدیل می شود. زنم وقتی سر حال است و حوصله دارد با من بحث کند می گوید: اندیشیدن کار فیلسوف هاست. ما باید زندگی کنیم. راستش وقتی از این دست جمله ها می گوید تعجب می کنم. مگر می شود آدم عاشق لپه باشد و همه جای خانه را پر کند از عروسک همه جور جانوری و بتواند از این حرف ها هم بزند؟
    ما دایناسور بودیم
    ✍شهلا زرلکی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا