همگانی آموزش زبان آلمانی|کاربران نگاه

Miss.aysoo

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/05/17
ارسالی ها
3,219
امتیاز واکنش
8,180
امتیاز
703
محل سکونت
سرزمیــن عجـایبO_o
درس دوم

درس دوم مربوط به تلفظ حروف هستش . ابتدا حروف صدادار رو به شما معرفي مي كنم و به دنبال آن حروف بي صدا

آواهاي حروف با صدا : Die Vokale

1. a صدايي بين آ و َ در زبان فارسي را دارد.

2. e صدايي شبيه به صداي ِ در زبان فارسي را دارد.

3. i صداي ئي را دارد

4. o صدايي شبيه به صداي ُ در فارسي را دارد

5. u صدايي شبيه به صداي واو (او) در فارسي را دارد

+ سه حرف a, o, u در بعضي از واژه ها با قرار گرفتن دو نقطه در روي آنها تغيير صدا مي دهند.مثال:

ä: آ

Länder لِنْدِرْ
كشورها

اين حرف در كلمات تقريبا مانند e تلفظ مي شود.
.................................................. ..............................
ö : اُ

das öl اُل
روغن ، نفت

österreich اُسْتِرْرَيْشْ
اتريش

تلفظ صحيح ö با جمع و مدور كردن كامل ل*ب.ه*ا انجام مي گيرد
.................................................. ......................................
ü: اُو

fünf فُونْفْ
پنج

München مُونْشِنْ
مونيخ

تلفظ صحيح ü با جمع و مدور كردن كامل ل*ب.ه*ا انجام مي گيرد
.................................................. ...................................
تركيب حروف با صدا(آواهاي تركيبي)

بعضي از حروف صدادار به هم مي پيوندند و تشكيل زوج هاي صورتي (Der Diphtong) را مي دهند.آواهاي اين حروف به ترتيب عبارتند از :

ai آيْ در فارسي

der Mais مآيْسْ
ذرت

au اَوْ درفارسي

Moskau مُسْ كاَوَ
مسكو

äu اُيْ درفارسي

die Häuser
هُيْزِرْ
خانه ها

ei اَي در فارسي

das Ei اَي
تخم مرغ

eu اُي در فارسي

heute هُيْتِ
امروز

ie در اين تركيب حرف i كشيده تلفظ مي شود

liegen لي گِنْ
قرار داشتن

+ در مواردي بخصوص وقتي كه تركيب ie آخرين هجاي كلمه را تشكيل دهد و پس از آن حرف r بيايد هردو صدا تلفظ مي شود.

مثال:hier هي ئِر
اينجا

توجه: تكرار حروف صدادار a,e,o به صورت aa, ee, oo موجب مي شود كه صداي آنها كشيده شود.

der Staat شْتاءتْ
حكومت

Leer لِئرْ
خالي

das Boot بُئتْ
قايق

واسه درس امروز بسه
fav46.gif
gol.gif
در درس های بعدی بقیه حروف رو با هم بررسی می کنیم
 
  • پیشنهادات
  • Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    درس سوم

    Die Konsonanten
    آواهاي حروف بي صدا

    به جز حروف صدادار، بقيه حروف الفباي آلماني حروف بي صدا هستند.

    1. الف) c
    به c قبل از حروف صدادار a, u, o و نيز پيش از حروف بي صدا آواي (ك) را داده و به همين علت اغلب حرف k جاي آن نوشته مي شود.مثال:

    der Clown كْلُنْ
    دلقك

    das Cafe كافِ
    قهوه خانه

    ب) c قبل از حروف صدادار e, i, y, ä مانند صداي z(يعني ت + س=ts) تلفظ مي شود.

    Barcelona بارتْس ِ لُنا
    بارسلون

    2.h
    الف) حرف h در اول كلمات آواي (ه) فارسي را مي دهد.

    heute هُيْت ِ
    امروز

    haben هابِنْ
    داشتن

    ب)حرف h بعد از حروف صدادار تلفظ نمي شود و فقط باعث كشيده شدن حرف صدادار ما قبل خود مي گردد.
    der Zahn تْسانْ
    دندان

    Zehn تْسِنْ
    ده

    3.q
    اين حرف هميشه قبل از u ظاهر مي شود و صداي آن تركيب (ك) و (و ) فارسي يعني ( ك+ kw را باهم در بر مي گيرد)

    die Quittung كُوئي تُونْگْ
    قبض، رسيد

    die Quelle كُوئِلِ
    چشمه

    4. s
    الف) اين حرف قبل از حروف صدادار، صداي (ز) فارسي را دارد.

    sechs ز ِكْسْ
    شش

    sagen زاگِنْ
    گفتن

    ب)در باقي موارد صداي آن شبيه به (س) زبان فارسي است.
    ist ايسْتْ
    هست

    ج) تكرار حرف s به صورت ss نيز صداي (س) را دارد.

    essen اِسِنْ
    خوردن

    5. v
    اين حرف در لغات آلماني صداي ( ف) فارسي و در كلمات بيگانه صداي (و) را دارد

    viel فيلْ
    زياد

    6. x
    xتركيب صداي دو حرف (ك) و (س) فارسي را به دنبال هم دارد. ks

    Alexander الكسانْدِر
    اسكندر

    7.z
    اين حرف صداي دو حرف (ت) (س) را به دنبال هم دارد.(ts(

    zwanzig تْسوانْ تْسيشْ
    بيست

    " تركيب حروف بي صدا "

    از تركيب بعضي از حروف بي صدا نيز صداهاي معيني بدست مي آيد. مهم ترين آنها عبارتند از...

    1.ch
    الف) ch بعد از حروف صدادارa, o, u ونيز زوج صوتي au مانند (خ) در فارسي تلفظ مي شود

    nach ناخْ
    به طرف، بعد از

    kochen كُخِن
    پختن

    ب)بعد از حروف صدادار e, i, ä مانند (ش) در فارسي تلفظ مي شود.

    lächeln لِشِلْنْ
    خنديدن

    die Milch ميلْشْ
    شير

    ج)بعد از حروف صدادار e يا i در اول كلمه نيز صداي (ش) مي دهد.

    die chemie ش ِ مي
    شيمي

    د) در واژه هايي كه داراي ريشه ي آلماني نيستند اين تركيب داراي صداي (ك) فارسي مي دهد

    der Charakter كاراكْتِر
    روحيه

    der Crist كْريسْتْ
    مسيحي

    2. chs
    اين مجموعه از حروف بي صدا كه به صورت (تْس ِ ،ها، اِس es ha tse) خوانده مي شود هميشه مانند x يا ks تلفظ مي شود.

    der Fuchs فُوكْسْ
    روباه

    3.ck
    ck به صورت (تْس ِ tse، كا ka) خوانده شده و مانند (ك ) فارسي تلفظ مي شود

    backen باكِنْ
    پختن

    4.dt
    dt به صورت ( دِ de، تِ te) خوانده مي شود و صداي d در صداي t گم مي شود

    die Stadt شْتاتْ
    شهر

    5.ig
    ig به صورت ( ئيi، گ ِge( خوانده شده و در آخر كلمات غالبا صداي (ش) مي دهد.

    fünfzig فونْفْ تْسيشْ

    6.pf
    pfبه صورت ( پ ِ pe، اِفْef( خوانده شده و هر دو حرف تقريبا هم زمان به تلفظ در مي آيند.

    das Pferd فِردْ
    اسب

    7.ph
    اين تركيب را به صورت (پ ِpe،ها ha) خوانده مي شود و هر دو حرف تقريبا هم زمان به تلفظ در مي آيند.

    die philosophie في لُ زُفي
    فلسفه

    8.sch
    اين مجموعه از حروف بي صدا كه به صورت ( اِس es، تْس ِ tse، ها ha( خوانده مي شود هميشه مانند (ش) زبان فارسي تلفظ مي شود.

    schlecht شْلِشْتْ
    بد

    9.sp
    اين تركيب را به صورت ( اِس es، پ ِ pe) مي خوانيم. حرف s بدليل قرار گرفتن قبل از p در اول كامات با صداي (ش) تلفظ مي شود.

    die Sprache شْپ ِراخ ِ
    زبان

    10.st
    اين تركيب را به صورت ( اِس es، ت ِ te) مي خوانيم. حرف s بدليل قرار گرفتن قبل از t در اول كلمات باز هم مانند صداي (ش) تلفظ مي شود.

    die Stadt شْتاتْ
    شهر

    11.tion
    مجموعه tion ، تسيُونْ تلفظ مي شود

    die Portion پُرْتْسيُونْ
    پرس

    12.tsch
    اين تركيب از حروف بي صدا را مانند صداي (چ) تلفظ مي كنيم.

    deutsch دُيْچْ
    آلماني
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    درس چهارم

    حروف تعریف در زبان آلمانی


    ساختار حروف تعریف در زبان آلمانی با زبان فارسی و زبان انگلیسی متفاوت می باشد.

    دو نوع حروف تعریف داریم:

    1- شناخته شده: مثل واژه های پسره- دختره ( ه) حرف تعریف شناخته شده است. بدین معنا که ما از این آقا پسر و دختر خانوم شناختی داریم.

    2- شناخته نشده: مثل واژه های پسری- یک دختر - در این مثال ها حرف(ی) در پسری و واژه یک در دختری جزء حروف تعریف شناخته نشده به حساب می آیند. یعنی ما این پسر و دختر را نمی شناسیم.

    البته در کتاب های دستور و زبان از حروف تعریف معین و نامعین استفاده می شود.
    حروف تعریف در زبان انگلیسی برای اسامی شناخته شده the و برای اسامی شناخته نشده a و an می باشد. مثل واژه a student an apple the teacher

    حالا ما باید حروف تعریف را در زبان آلمانی بیاموزیم. ابتدا حروف تعریف شناخته شده یعنی معادل the انگلیسی:

    در زبان آلمانی سه نوع حرف تعریف داریم . یعنی the انگلیسی در آلمانی به سه نوع حرف تعریف تقسیم می شود.

    der این حرف تعریف قبل از اسامی شناخته شده و مذکر می آید. مثل derJunge که به معنایی پسره و یا آن پسر می باشد. و مذکر به حساب می آید.

    die این حرف تعریف نیز قبل از اسامی شناخته شده و مونث می آید. مثل die Frau که به معنای آن خانوم و یا خانومه است و مونث محسوب می گردد.

    اینها هم مونث بودند.

    das این حرف تعریف هم مثل دو تا حرف تعریف قبلی قبل از اسامی شناخته شده به کار بـرده می شود و اما مختص اسامی خنثی می باشد مثلdas Büro به معنایی پنجره. das Fenster

    پس تا اینجا آموختیم که در زبان آلمانی اسم سه جنس دارد.

    1- مذکر 2- مونث 3- خنثی

    راستی آلمانی آموزان شما باید هر اسمی را که می آموزید، جنس همان اسم را نیز بیاموزید. خب مذکر و یا مونث بودن خیلی از اسامی مشکلی نیست و ساده است مثل die Lehrerin به معنای خانم معلم که مشخص است که مونث می باشد. ولی بعضی وقتا استثناهایی هم موجود می باشد. das Mädchen به معنایی دختر بچه که خنثی می باشد.

    راستی اشتباه فکر نکنید که در زبان آلمانی اشیاء باید خنثی باشند. نه اصلا اینطور نیست.

    مثل die Tür به معنای در و می بینیم که مونث است. و یا کلید der Schlüssel که مذکر است.

    این سه تا حرف تعریف قبل از اسامی مذکر، مونث، خنثی و همچنین مفرد واقع می شوند

    تا اینجا آموختیم که در زبان آلمانی اسم از لحاظ جنسیت به سه نوع مذکر، مونث و خنثی تقسیم می شود. و حرف تعریف هر یک را نیز آموختیم. تعریفی که در بالا برای هر یک از سه جنس توضیح داده شد، قبل از اسامی مفرد می آیند.
    حرف تعریف die علاوه بر اینکه قبل از اسامی مونث واقع می شد، قبل از اسامی جمع در هر سه نوع یعنی مذکر، مونث و خنثی نیز واقع می شود.

    به مثال های زیر توجه کنید!

    die Männer

    die Frauen

    die Bücher

    که به ترتیب به معنایی

    مردان

    زنان

    کتابها می باشد.

    و اما حروف تعریف شناخته نشده( نکره)به عبارتی معادل هایی a و an انگلیسی در زبان آلمانی

    ein قبل از اسامی ناشناخته (نکره) ای که مذکر و خنثی باشند، قرار می گیرد. مثل

    ein Junge به معنای پسری که مذکر است و یا ein Buch کتابی که خنثی می باشد.

    eine قبل از اسامی ناشناخته( نکره) ای که مونث هستند، قرار می گیرد. مثل eine Studentin به معنای یک دانشجویی دختر

    و اسامی که جمع هستند و ناشناخته شده، یعنی نکره هستند، حرف تعریفی نمی گیرند. مثلا در فارسی هرگز نمی گوییم یک مردان و یا در انگلیسی گفتن چنین واژه ای اشتباه است.

    a boys پس در آلمانی هم نمی گوییم eine Frauen می گوییم Frauen به معنایی خانم هایی و نه یک خانم ها.

    امیدوارم که منظورم را فهمیده باشید.
    خسته نباشيد
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    درس پنجم

    ضماير فاعلي : Nominativ

    به جمله زیر توجه كنيد!

    Ich liebe meine Mutter


    معنی این جمله : من مادرم را دوست دارم.

    نکاتی را که در این درس به شما آموزش خواهم داد، نکاتی برگرفته شده از این جمله می باشد.

    نکته اول: در زبان آلمانی اولین حرفی که جمله با آن شروع می شود، باید حرف بزرگ باشد.

    علاوه بر آن در هر جایی از جمله که اسمی بیاید خواه اسم خاص و یا عام باشد، آن اسم نیز باید با حرف بزرگ نشان داده شود. مثل مادرم meine Mutter در جمله نام بـرده شده.

    نکته دوم: در جمله بالا Ich به معنای من فاعل جمله و ضمیر می باشد. و liebe به معنای دوست دارم فعل جمله می باشد و در زبان آلمانی افعال با توجه به فاعل و یا ضمیر جانشین فاعل صرف می شوند. و در این درس شما با ضمایر آشنا می شوید و نحوء صرف فعل را نیز می آموزید.

    نکته سوم: جمله ای که در این درس نقل شد، جمله ایست که در زمان حال اتفاق افتاد. پس شما در پایان این درس زمان حال را نیز یاد گرفته اید.

    جمله ای كه ياد گرفتيد را در همه ي ضمایر با هم صرف می کنیم. به منظور آشناسازی شما با صرف افعال و ضمایر.

    ابتدا مصدر فعل دوست داشتن در زبان آلمانی lieben هست و در حقیقت ما lieben را صرف می کنیم. و برای اینکار ما ابتدا باید en را که نشانه مصد بودن هست، حذف کنیم و با توجه به ضمایر فاعلی به ریشه اصلی فعل که lieb می باشد، پایانه های اضافه کنیم

    ich : همانطور هم که یادگرفتید این ضمیر یعنی من.در هنگام استفاده از این ضمیر به ریشه فعلی باید e اضافه کنیم.

    مثال

    Ich liebe meine Mutter

    du : به معنایی تو می باشد و در هنگام استفاده از این ضمیر باید به ریشه فعلی مان st اضافه کنیم.

    مثال

    Du liebst deine Mutter

    er-es- sie : هر سه به معنایی او با این تفاوت er ضمیر فاعلی مذکر است. اما es خنثی و sie مونث . در هنگام استفاده از این سه ضمیر به ریشه فعلی باید t اضافه نمود.

    به نمونه های هر سه مورد توجه بفرمایید!

    Er liebt seine mutter

    Es liebt seine Mutter

    Sie liebt ihre Mutter

    wir: یعنی ما و ریشه فعلی به en ختم می شود.

    Wir lieben unsere Mutter

    ihr: به معنایی شما دو نفر و حالتی صمیمانه و غیر رسمی است. ریشه فعلی پس از این ضمیر به t ختم می شود.

    Ihr liebt eure mutter

    sie :
    به معنایی آنها نیز هست و ریشه فعلی به en ختم می شود.

    Sie lieben ihre mutter

    Sie : به معنایی جنابعالی که در موارد رسمی و مودبانه به کار بـرده می شود. و این ضمیر برخلاف دیگر ضمیرها در هر قسمت از جمله که واقع شود، اولین حرفش که S است، با بزرگ نمایش داده می شود. و اما فعل بعد از این ضمیر نیز en می گیرد.

    Sie lieben Ihre Mutter

    حالا به آنچه که در ریشه فعل برای هر کدام از ضمایر فاعلی اتفاق افتاد، توجه فرمایید!

    Ich liebe

    Du liebst

    Er/ Es/ Sie liebt

    Ihr liebt

    Wir lieben

    Sie lieben

    Sie lieben

    شما در این جمله با ضمایر ملکی زبان المانی نیز آشنا شدید. ولی ضمایر ملکی را در درس هاي آینده مفصلا بیان خواهم کرد. و هدف اصلی در این درس ضمایر فاعلی و صرف افعال بود

    اما چند نکته مهم در مورد صرف افعال

    1- ریشه افعال که در زبان آلمانی به پایانه های t , ffn. chn و d ختم می شود، از آنجایکه با توجه به ضمیر فاعلی بخواهیم به ریشه فعلی پایانه t و یا st اضافه کنیم، قبل از افزودن این پایانه ها جهت سهولت در تلفظ حرف e را نیز اضافه می کنیم.

    مثل مثال هایی زیر :

    Er öffnet

    Du arbeitest

    sie zeichnet

    Du badest

    در این سه مثال ریشه های فعلی قبل از حرف e می باشد و به علت ختم شدن ریشه های فعلی به آن چند پایانه خاص حرف e جهت سهولت در تلفظ در هنگام افزودن t و st اضافه شده است.

    سه فعل نامبرده شده öffnen به معنی باز کردن، arbeiten به معنی کار کردن و zeichnen به معنی رسم کردن است.

    مصدر sein به معنای بودن و haben به معنای داشتن استثناء می باشد و تابع قواعدی که ذکر شد نمی باشند.

    در اینجا این دو فعل صرف می شود. لطفا دقت فرمایید!

    Ich habe/ bin

    Du hast/ bist

    Er, Es, Sie hat/ ist

    wir haben/ sind

    Ihr habt/ seid

    Sie haben/ sind

    Sie haben/ sind

    درس امروز به پايان رسيد اميدوارم به خوبي آموخته باشيد :campe45on2:Bokmal:aiwan_light_girl_pinkglassesf:
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    نحوه استفاده از فعل brauchen


    این فعل به دو صورت فعل کمکی و فعل متعدی استفاده می شود:


    استفاده به عنوان فعل متعدی در جمله به معنای احتیاج داشتن benoetigen :


    Ich brauche einen neuen Computer. = Ich benoetige einen Computer.


    در بعضی موارد شباهتهایی بین فعل brauchen و gebrauchen وجود دارد. ولی در بیشتر مواقع این دو فعل از نظر معنا به هم ربطی ندارند. فعل gebrauchen به معنای استفاده کردن و یا مورد استفاده قرار دادن است. (benutzen یا verwenden)


    مواردی که به یکدیگر شباهت دارند و یا تقریباً دارای یک معنی هستند:


    Zum kochen gebraucht man normalerweise einen Herd. = Zum Kochen benuetzt man normalerweise einen Herd.


    Zum Kochen braucht man normalerweise einen Herd. = Zum Kochen benoetigt man normalerweise einen Herd.


    استفاده از فعل brauchen به عنوان فعل کمکی:


    استفاده از این فعل به عنوان فعل کمکی فقط با استفاده از nicht و zu امکانپذیر است (به معنی اینکه نباید کاری انجام شود یا nicht muessen ). به عنوان مثال:


    Der Student braucht die Pruefung nicht zu machen. = Der Student muss die Pruefung nicht machen.


    البته در زبان غیررسمی می‌توان Zu را حذف کرد. ولی در نوشتار و یا زبان رسمی حتماً باید از zu استفاده کرد.


    Der Student bracuht die Pruefung nicht machen.


    حال کامل فعل brauchen :


    این فعل دارای دو نوع حال کامل است (بستگی به نوع استفاده از آن، فعل متعدی یا کمکی)


    حال کامل در حالت فعل متعدی:


    Ich habe einen neuen Computer gebraucht.


    حال کامل در حالت فعل کمکی:


    Der Student hat die Pruefung nicht zu machen brauchen.
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    سلام دوستان

    پست امروز در مورد فعل gern به معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن می باشد.

    کاربرد اول :

    فعل gern در زبان آلمانی همراه با فعل haben به معنی داشتن به کار میره:

    Hast du ihn gern?

    از اون(مذکر) خوشت میاد؟(یا به طور رسمی تر) : آیا تو او را (مذکر) دوست داری؟

    Tina hat Professor Keller gern.

    تینا از پروفسور کلر خوشش میاد. (یا به طور رسمی تر) : تینا پروفسور کلر را دوست دارد.

    «« به یاد داشته باشید که فعل gern به معنای عاشق بودن یا Love در زبان انگلیسی نیست، و شدت کمتری داره. یه جورایی مثل Like در زبان انگلیسی»»
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    کاربرد دوم:

    Gern می توانند با افعال دیگر هم ترکیب شود و همان معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن را داشته باشد. در این حالت فعل gern مستقیما بعد از فعل جمله می آید و مثل حالت قبل (همراه با فعل haben) در آخر جمله نمی آید.

    Ich tanze gern mit Angela.

    من دوست دارم با آنجلا برقصم.(یا):من رقصیدن با آنجلا را دوست دارم.

    Die Mädchen spielen gern Tennis oder Basketball.

    دخترها دوست دارند تنیس یا بسکتبال بازی کنند.( یا) : دخترها تنیس یا بسکتبال بازی کردن را دوست دارند.
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    کاربرد سوم:

    فرم های مقایسه ای یا تفضیلی و صفت عالی (بهترین، بیشترین و ....) فعل gernبه ترتیب lieber و am liebsten می باشند و درجه بیشتری را از دوست داشتن یا تمایل به کاری نشان می دهند:

    Wir spielen lieber Tennis.

    ما ترجیح می دهیم تنیس بازی کنیم.

    Wir spielen am liebsten Tennis.

    ما بیشتر دلمون میخواد تنیس بازی کنیم. (یا): ما فقط دوست داریم تنیس بازی کنیم.


    و حالا یک ضرب المثل آلمانی :

    Viel Feind, viel Ehr.


    دشمن بیشتر، افتخار بیشتر
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    صفر نول 0-null
    یک آینس eins-1
    دو تسوای zwei-2
    سه دقای drei-3
    چهار فیِر vier-4
    پنج فونف fünf -5
    شش زِکس 6- sechs
    هفت زیبِن 7 -sieben
    هشت آخت acht-8
    نه نُین neun-9
    ده تسین zehn-10
    یازده اِلف elf-11
    دوازده تسوُلف zwolf-12
    سیزده درایتسِن dreizehn-13
    چهارده فیِرتسین vierzehn-14
    پانزده فونف تسِن 15 -fünfzehn
    شانزده زِشتسِن sechtzehn-16
    هفده زیب تسِن siebzehn-17
    هجده آخت تسن achtzehn -18
    نوزده نُینتسِن neunzehn-19
    بیست تسوان تیسگ zwanzig-20
    بیست و یک اَین اوند تسوان سیگ 21- ein und zwanzig
    بیست و دو -22 zwei und zwanzig
    بیست و هشت آخت اوند تسوان تسیگ acht und zwanzig-28
    سی دقای سیگ dreissig-30



    برای اعداد دیگر هم همین الگو به کار می رود یعنی برای اعداد از بیست بالا تر اول عدد یکان بعدا عدد دهگان را به کار می بریم.
     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    "آموزش گرامر زبان المانی"
    کاربردهای زمان حال
    1 – برای صحبت کردن درباره واقعیت ها

    Das ist Felix. (این فلیکس است.)

    2 – کارهایی و اتفاق هایی که بارها در زمان حال اتفاق می افتد.

    Jeden Dienstag geht er zum Fußballtraining. (هر سه شنبه او به تمرین فوتبال می رود.)

    3 – جملاتی که نشان می دهد یک کار چه مدتی طول کشیده یا انجام شده

    Er spielt schon seit fünf Jahren Fußball (او پنج سال است که فوتبال بازی می کند.)

    4 – اتفاقاتی در آینده که در زمان حال برنامه ریزی شده

    Nächsten Sonntag hat seine Mannschaft ein wichtiges Spiel. (یکشنبه بعد تیم او یک بازی مهم دارد.)

    ساختار صرف فعل در زمان حال ساده
    با صرف افعال در زمان حال در درس “صرف افعال” آشنا شده اید. اما در جدول زیر به صورت مجددا به نحوه صرف این افعال در این زمان اشاره می کنیم. (برای اطلاع از استثناها در صرف فعل به مطلب صرف افعال ضعیف مراجعه کنید.)

    شخص پسوند مثال
    اول شخص مفرد (ich) -e ich lerne
    دوم شخص مفرد (du) -st du lernst
    سوم شخص مفرد (er/sie/es/man) -t er lernt
    اول شخص جمع (wir) -en wir lernen
    دوم شخص جمع (ihr) -t ihr lernt
    سوم شخص جمع و حالت محترمانه (sie/Sie) -en sie lernen
    همانطور که در درس افعال بی قائده توضیح داده شد دو فعل sein و haben قائده ای برای صرف ندارند پس نحوه صرف آن ها در این زمان را مجدد نشان می دهیم.

    شخص sein haben
    اول شخص مفرد (ich) ich bin ich habe
    دوم شخص مفرد (du) du bist du hast
    سوم شخص مفرد (er/sie/es/man) er ist er hat
    اول شخص جمع (wir) wir sind wir haben
    دوم شخص جمع (ihr) ihr seid ihr habt
    سوم شخص جمع و حالت محترمانه (sie/Sie) sie sind sie haben

     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا