وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
از ضمایر موصولی برای ساخت جملات موصولی استفاده می شود. جملات موصولی جملاتی هستند که در آنها بخش دوم جمله اطلاعاتی را در ارتباط با بخش اول جمله می دهد. به مثال های زیر توجه کنید:


.Die Polizei sucht den Mann, der die Bank überfallen hat (پلیس به دنبال مردی است، که از بانک سرقت کرده است.)


.Das ist der Mann, dessen Hut weggeflogen ist (او مردی است، که کلاهش را باد برد.)


?Wer ist der Mann, dem wir begegnet sind (مردی که ملاقت کردیم، چه کسی بود؟)


.Der Mann, den wir gegrüßt haben, ist mein Lehrer (مردی که با او احوال پرسی کردیم، معلم من بود.)





جدول ضمایر موصولی


مذکر


مونث


خنثی


جمع


nominativ


der/welcher


die/welche


das/welches


die/welche


genitiv


dessen


deren


dessen


deren


dativ


dem/welchem


der/welcher


dem/welchem


denen/welchen


akkusativ


den/welchen


die/welche


das/welches


die/welche

 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    از ضمایر اشاره برای نشان دادن افراد یا چیزها و یا تاکید بر روی آنها استفاده می کنیم.


    کاربردها و انواع ضمایر اشاره

    • با استفاده از ضمایر dieser/diese/dieses و jener/jene/jenes ما چیزی خاص را در بین گروهی مورد اشاره قرار می دهیم. به مثال های زیر توجه کنید:

    ?Welches Auto möchten Sie kaufen, dieses oder jenes (می خواهید کدام ماشین را بخرید، این یا آن؟)


    .Welches Kleid soll ich anziehen? – Dieses (کدام لباس را بپوشم؟ – این یکی.)


    نکته: در زبان محاوره ای به جای ضمایر jener/jene/jenes معمولا ازder/die/das (گاهی به همراه dort) استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:


    Möchten Sie diese Schuhe anprobieren? – Nein, lieber die dort. (ایا دوت دارید این کفش ها را امتحان کنید؟ – نه، ترجیحا آن ها)


    • وقتی می خواهیم به طور خاص روی چیزی تاکید کنیم معمولا از der/die/das استفاده می کنیم. البته گاهی از (derjenige/diejenige(n یا derselbe/dieselbe/dasselbe هم استفاده می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

    Wer ist der Junge? – Das weiß ich nicht. Den kenne ich nicht. (آن پسر کیست؟ [این را] نمی دانم. او را نمی شناسم.)


    Derjenige, der das Rätsel zuerst löst, bekommt einen Preis. (کسی که، اول معما را حل کند، جایزه می گیرد.)


    Hat sie einen neuen Freund? – Nein, es ist derselbe wie neulich. (آیا او دوست جدیدی دارد؟ – نه، او همان قبلی است.)


    نکته: ضمایر اشاره der/die/das مثل ضمایر موصولی صرف می شوند. این موضوع به ویژه در حالت جمع dativ بسیار مهم است. به مثال زیر توجه کنید:


    Wie geht es Jan und Linda? – Keine Ahnung, von denen habe ich lange nichts gehört. (یان و لیندا چطورند؟ اطلاع ندارم، مدت هاست از آنها خبری نشنیدم.)


    • از ضمایر اشاره ممکن است پیش از اسم ها هم استفاده شود. این کار معمولا با هدف تاکید بر روی اسم انجام می شود. در این صورت تفاوت ضمیر اشاره و حرف تعریف با توجه به معنای جمله و نحوه ادا کردن آن مشخص می شود. به مثال زیر توجه کنید:

    !Mit der Kleidung kommst du nicht in den Club (با این لباس، شما نمی توانید وارد این کلوپ شوید.)


    این جمله نشان میدهد که با لباسی متفاوت می توانید وارد این کلوپ شوید یا با همین لباس می توانید وارد کلوپی دیگر اما نه با این لباس در این کلوپ.



    مذکر


    مونث


    خنثی


    جمع


    nominativ


    dieser/der
    derjenige
    derselbe


    diese/die
    diejenige
    dieselbe


    dieses/das
    dasjenige
    dasselbe


    diese/die
    diejenigen
    dieselben


    genitiv


    dieses
    desjenigen
    desselben


    dieser
    derjenigen
    derselben


    dieses
    desjenigen
    desselben


    dieser
    derjenigen
    derselben


    dativ


    diesem/dem
    demjenigen
    demselben


    dieser/der
    derjenigen
    derselben


    diesem/dem
    demjenigen
    demselben


    diesen/denen
    denjenigen
    denselben


    akkusativ


    diesen/den
    denjenigen
    denselben


    diese/die
    diejenige
    dieselbe


    dieses/das
    dasjenige
    dasselbe


    diese/die
    diejenigen
    dieselben

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    از ضمایر نامعین وقتی استفاده می شود که به صورت عمومی در مورد چیزی صحبت می کنیم و فرد یا چیزی خاص مدنظر ما نیست. در این صورت فاعل یا مفعول جمله را با ضمیر نامعین نشان می دهیم. برخی از ضمایر نامعین در زبان آلمانی عباتند از:


    • Etwas به معنای چیزی
    • nichts به معنای هیچ چیز
    • Man به معنای آدم، فرد، کسی، مردم
    • jemand به معنای یک نفر، کسی
    • jeder به معنای هر، هر کسی
    • به دو جمله زیر توجه کنید:

    ?Kannst du etwas für mich tun (می توانی کاری برای من انجام دهید؟)
    ?Kannst du mein Auto waschen (می توانی ماشین من را بشوری؟)


    در جمله اول کار مورد درخواست مشخص نیست پس از ضمیر نامعین به جای آن استفاده می کنیم. در جمله دوم به جای ضمیر نامعین و فعل عمومی از یک کار معین نام می بریم.


    ساختار گرامری ضمایر نامعین

    • ضمایر etwas و nichts صرف نمی شوند. به مثال های زیر توجه کنید:

    ?Hast du etwas gehört (آیا چیزی شنیدی؟)


    .Nein, ich habe nichts gehört (نه، من هیچ چیز نشنیدم.)


    • ضمایر jemand و jeder صرف می شوند. به مثال های زیر توجه کنید:

    Ich sollte jemanden anrufen, aber ich weiß nicht mehr, wen. (من باید به کسی زنگ بزنم، اما به یاد نمی آورم، چه کسی.)


    Das kann doch jedem mal passieren. (این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیوفتد.)


    • ضمیر jeder همچنین با توجه به اسمی که جایگزین آن می شود تغییر می کند. به مثال های زیر توجه کنید:

    مذکر – jeder
    مونث –   jede
    خنثی – jedes


    • ضمیر man در حالت dativ به einem و در حالت akkusativ به einen تبدیل می شود. (صفات و ضمایر ملکی برای ضمیر man مانند er است.) به مثال های زیر توجه کنید:

    (So etwas macht man nicht! (nominativ (آدم چنین کاری نمی کنه!)


    (Ihre Stimme geht einem unter die Haut. (dativ (صدای او زیر پوست آدم می رود.)


    (Der Stress macht einen krank. (akkusativ (استرس آدم را مریض می کند.)


    (صفت ملکی)Man kann kaum sein eigenes Wort hören. (تو به سختی می توانی صدای خودت را بشنوی)


    • برای تاکید و تقویت ضمایر نامعین میتوانیم به ابتدای برخی از آنها irgend- را اضافه کنیم. برای مثال: irgendjemand/irgendwer, irgendetwas/irgendwas

    به مثال های زیر توجه کنید:


    Irgendjemand/Irgendwer wird uns schon helfen. (یکی به ما کمک می کند.)


    ?Irgendetwas/Irgendwas hat er doch gesagt, oder (او چیزی گفت، نه؟)





    جدول صرف ضمایر نامعین

    در این جدول می توانید نحوه صرف ضمایر نامعین jemand، jeder و man را ببنید:



    jemand


    jeder


    man


    مذکر


    مونث


    خنثی


    nominativ

    jemand jeder jede jedes man
    dativ


    jemandem


    jedem


    jeder


    jedem


    einem


    akkusativ jemanden jeden jede jedes
    einen

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    در زبان آلمانی می توان از صفت ها به سه شکل استفاده کرد: صفت مستقیم، صفت غیرمستقیم (اخباری) و قید


    بسته به اینکه صفت به شکلی مورد استفاده قرار گرفته ساختار آن در جمله نیز متفاوت خواهد بود.


    صفات اخباری و قیدها

    صفات غیر مستقیم یا اخباری در جملات در واقع نقش مسند را بازی می کنند. این صفات و همچنین قیدها همیشه شکل خود را در جمله حفظ می کنند. بدون توجه به اینکه فاعل جمله مذکر، مونث، خنثی یا جمع باشد شکل این صفات همیشه ثابت است. در زبان آلمانی بر خلاف انگلیسی و مشابه زبان فارسی، قیدها شکلی مشابه صفت دارند. صفات اخباری و قید ها را می توانید به صورت زیر شناسایی کنید:


    • صفات اخباری، صفاتی هستند که بعد از فعل های sein/bleiben/werden می آیند. به مثال زیر توجه کنید:

    Der Clown ist lustig. (دلقک خنده دار است.)


    • قید ها، صفت هایی هستند که بعد از افعال می آیند. (افعالی به جز sein/bleiben/werden) به مثال زیر توجه کنید:

    Der Clown springt lustig herum. (دلقک خنده دار می پرد.)


    صفات مستقیم

    صفات مستقیم بین حرف تعریف و اسم قرار می گیرند. این صفت ها باید با توجه به جنسیت و جایگاه اسمی که به آن نسبت داده می شوند صرف شوند. (برای یادگیری نحوه صرف صفات به درس صرف صفات مراجعه کنید.) به مثال زیر توجه کنید:


    Er ist ein sehr lustiger Clown. (او یک دلقک خیلی خنده دار است.)


    So einen lustigen Clown habe ich noch nie gesehen. (چنین دلقک خنده داری را من هرگز ندیده ام.)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    صفت ها در زبان آلمانی انواع متفاوتی دارند. بیشتر صفات از طریق ایجاد تغییرات در اسامی، افعال یا صفات دیگر به وجود می آیند. در این این بخش به بررسی ساختار صفت ها در زبان آلمانی می پردازیم.


    صفات ساخته شده از صفات دیگر

    صفاتی که از صفات دیگر به وجود می آیند، تقریبا همیشه پسوند –lich می گیرند. در این صفات بر روی این موضوع تاکید می شود که چیزی تا حدی خصوصیتی از صفت اصلی را دارد.


    etwas ist nicht richtig blau, aber es schimmert bläulich (این چیز واقعا آبی نیست، اما درخششی آبی مانند دارد.)


    گاهی صفت جدید معنایی متفاوت دارد. برای مثال:


    klein (کوچک)


    kleinlich (حقیر)


    صفات ساخته شده از اسم

    از طریق اضافه کردن پسوند های خاص به یک اسم می توان از آن یک صفت ساخت. اگر اسم دارای پسوندهایی مانند –ung، -ik یا –e باشد این پسوند ها حذف می شوند. جدول زیر نحوه تشکیل این صفت ها را نشان می دهد:


    پسوند صفت ساز


    اسم


    صفت ساخته شده


    مثال


    -lich

    die Feier (جشن) feierlich (موقرانه، جشن وار)
    eine feierliche Stimmung


    (محیط جشن وار/موقرانه)


    -ig


    der Schmutz (خاک، کثیفی)


    schmutzig (کثیف)


    die schmutzige Wäsche


    (رخت چرک)


    -haft


    der Traum (رویا)


    traumhaft (رویایی)


    ein traumhafter Abend


    (یک شب رویایی)


    -sam

    die Mühe (زحمت) mühsam (پر زحمت)
    eine mühsame Arbeit


    (یک کار پرزحمت)


    -isch


    Europa (اروپا)


    europäisch (اروپایی)


    ein europäisches Land


    (یک کشور اروپایی)


    -ern

    das Holz (چوب) hölzern (چوبی)
    die hölzerne Brücke


    (پل چوبی)


    صفات ساخته شده از فعل

    برای افعال ابتدا پسوند –en از مصدر آنها حذف می شود و سپس پسوند صفت ساز به آن اضافه می شود. همچنین می توان از شکل سوم فعل (partizip) هم به صورت صفت استفاده کرد.


    پسوند صفت ساز


    فعل


    صفت


    مثال


    -bar


    lösen (حل کردن)


    lösbar (قابل حل)


    eine lösbare Aufgabe


    (یک مشکل قابل حل)


    -sam


    schweigen (سکوت کردن)


    schweigsam (ساکت)


    ein schweigsames Kind


    (یک بچه ساکت)


    Partizip (وجه وصفی)


    Fragen (سوال کردن)


    fragend (سوال برانگیز)


    ein fragender Blick


    (یک نگاه سوال برانگیز)


    Partizip Perfekt


    (شکل سوم فعل/اسم مفعولی)


    Gefährden (در خطر بودن)


    Gefährdet (در خطر)


    eine gefährdete Tierart


    (یک گونه حیوانی در خطر)

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تنها صفات مستقیم با توجه به اسمی که به آن نسبت داده شده اند تغییر می کنند. این تغییر وابسته به خصوصیت های کلی اسم مانند: جنسیت، جایگاه و تعداد است. در این درس نحوه صرف صفات را با توجه به اسم بررسی می کنیم.


    پسوند های صفت


    حرف تعریف معرفه*


    حرف تعریف نکره، منفی و حرف صفت ملکی


    بدون حرف تعریف


    مذکر


    مونث/خنثی


    جمع


    مذکر


    مونث


    خنثی


    جمع


    مذکر


    مونث


    خنثی


    خنثی


    Nominativ


    -e


    -e


    -en


    -er


    -e


    -es


    -en


    -er


    -e


    -es


    -e


    Genitiv


    -en


    -en


    -en


    -er


    -en


    -er


    Dativ


    -en


    -en


    -em


    -er


    -em


    -en


    Akkusativ


    -en


    -e


    -en


    -en


    -e


    -es


    -en


    -en


    -e


    -es


    -e


    * صفاتی که بعد از کلمات زیر می آیند هم دقیقا مانند اسامی با حرف تعریف معرفه صرف می شوند:


    derselbe, dieser, jener, mancher, solcher, welcher, alle


    به مثال زیر توجه کنید:


    Jeder gute Schüler muss im Unterricht aufpassen. (هر دانش آموز خوبی باید در کلاس توجه داشته باشد.)


    در حالی که:


    Ein guter Schüler muss im Unterricht aufpassen. (یک دانش آموز خوب باید در کلاس توجه داشته باشد.)


    استثناها

    • اگر صفت به –e ختم می شد از اضافه کردن یک –e دیگر خوداری می کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
    [leise – ein leiser Junge [ein leiseer Junge (ساکت – یک پسر ساکت)
    • اگر صفت به –el ختم شود حرف e را از –el حذف می کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
    [dunkel – ein dunkler Wald [ein dunkeler Wald (تاریک – یک جنگل تاریک)
    • در صفاتی که به –er ختم می شوند هم معمولا در زمان صرف حرف e از er حذف می شود. همچنین e از بسیاری از کلمات خارجی وارد شده با آلمانی هم حذف می شود. به مثال های زیر توجه کنید:
    [teuer – ein teures Hotel [ein teueres Hotel (گران – یک هتل گران) [makaber – eine makabre Geschichte [eine makabere Geschichte (ترسناک – یک داستان ترسناک)
    • صفت hoch یک صفت بی قاعده است. در شکل مستقیم حرف c از این صفت حذف می شود. به مثال زیر توجه کنید:
    [hoch – ein hohes Haus [ein hoches Haus (بالا، بلند – یک ساختمان بلند)



    جداول صرف صفات

    مذکر


    حرف تعریف معرفه حرف تعریف نکره بدون حرف تعریف

    Nominativ der nette Vater ein netter Vater netter Vater

    Genitiv des netten Vaters eines netten Vaters netten Vaters

    Dativ dem netten Vater einem netten Vater nettem Vater

    Akkusativ den netten Vater einen netten Vater netten Vater

    مونث


    حرف تعریف معرفه حرف تعریف نکره بدون حرف تعریف

    Nominativ die nette Mutter eine nette Mutter nette Mutter

    Genitiv der netten Mutter einer netten Mutter netter Mutter

    Dativ der netten Mutter einer netten Mutter netter Mutter

    Akkusativ die nette Mutter eine nette Mutter nette Mutter

    خنثی


    حرف تعریف معرفه حرف تعریف نکره بدون حرف تعریف

    Nominativ das nette Kind ein nettes Kind nettes Kind

    Genitiv des netten Kindes eines netten Kindes netten Kindes

    Dativ dem netten Kind einem netten Kind nettem Kind

    Akkusativ das nette Kind ein nettes Kind nettes Kind

    جمع


    حرف تعریف معرفه بدون حرف تعریف

    Nominativ die netten Eltern nette Eltern

    Genitiv der netten Eltern netter Eltern

    Dativ den netten Eltern netten Eltern

    Akkusativ die netten Eltern nette Eltern
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    صفات تفصیلی و عالی که به آنها صفات قیاسی نیز گفته می شود برای مقایسه ویژگی های دو یا چند چیز یا فرد مورد استفاده قرار می گیرند. از یک صفت می توان به سه شکل برای مقایسه استفاده کرد: شکل مطلق، شکل تفضیلی و شکل عالی


    شکل مطلق

    شکل مطلق از یک صفت شکل ساده آن است که برای مقایسه مورد استفاده قرار می گیرد. در این حالت صفت بین حروف so…wie قرار می گیرد. به مثال زیر توجه کنید:


    Maria läuft so schnell wie Susanne. (ماریا هم سرعت سوزان می دود.)


    برای مقایسه مطلق بین چیزها می توانید به جز so… wie از عبارت های زیر هم استفاده کنید که هر یک معنایی تا حدی متفاوت دارند.


    • genauso … wie (دقیقا … مثل)
    • nicht so … wie (نه چندان … مثل)
    • fast so … wie (تقریبا … مثل)
    • doppelt so … wie (دوبرابره …)
    • halb so … wie (نصفه …)

    شکل تفضیلی

    شکل تفضیلی یک فرم مقایسه ای است که در آن از طریق واژه als و اضافه کردن پسوند –er به صفت، دو چیز از نظر یک ویژگی با هم مقایسه می شوند. به مثال زیر توجه کنید:


    Friederike läuft schneller als Maria. (فردریکا سریعتر از ماریا می دود.)


    شکل عالی

    شکل عالی فرم دیگر مقایسه ای است که در آن از طریق اضافه کردن am یا حرف تعریف معرفه در مقابل صفت و اضافه کردن پسوند –ste(n) به صفت یک چیز از نظر یک ویژگی بالاتر یا قویتر از بقیه نشان داده می شود.


    Friederike läuft am schnellsten. (فردریکا سریعتر از همه می دود.)


    Sie ist die schnellste Läuferin. (او سریعترین دونده است.)


    استثناها

    استثناهای عمومی

    • شکل عالی از صفاتی که به d/t یا s/ß/x/z ختم می شوند معمولا با –est ساخته می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

    laut – lauter – am lautesten


    heiß – heißer – am heißesten


    • در صفات تک سیلابی معمولا حرف صدادار در شکل تفضیلی و عالی به اوملات (umlaut) تبدیل می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

    jung – jünger – am jüngsten


    • بعضی از صفات شکل قیاسی بی قاعده دارند. این صفات در جدول زیر آورده شده اند:




    شکل قیاسی صفات بی قاعده


    مطلق


    تفضیلی


    عالی


    gut


    besser


    best-


    viel


    mehr


    meist-


    nah


    näher


    nächst-


    hoch


    höher


    höchst-


    groß


    größer


    größt-


    صفات مستقیم

    • صفات مستقیم باید در تمام حالت های قیاسی صرف شوند. برای این کار ابتدا باید پسوند تفضیلی یا عالی را به صفت اضافه کرد و سپس پسوند صرف را. صفات مستقیم همیشه در شکل عالی حرف تعریف معرفه می گیرند. به مثال های زیر توجه کنید:

    der kleine Junge/der kleinere Junge/der kleinste Junge


    ein kleiner Junge/ein kleinerer Junge/der kleinste Junge


    صفات اخباری و قیدها

    • قیدها همیشه شکل عالی را از طریق واژه am می سازند. در شکل عالی برای آنها همیشه پسوند –sten اضافه می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

    wichtig – wichtiger – am wichtigsten


    • صفات غیر مستقیم یا اخباری می توانند شکل عالی را به هر دو صورت بسازند (هم با حرف تعریف و هم با am). اگر از حرف تعریف معرفه استفاده می کنیم، پسوند صفت نیز به صورت –ste خواهد بود. به مثال های زیر توجه کنید:

    Diese Aufgabe ist am wichtigsten.

    Diese Aufgabe ist die wichtigste
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ساختار جملات در همه زبان ها از اهمیت زیاد برخوردار است. در زبان آلمانی به واسطه پیچیدگی بیشتر حالت های مفعولی ساختارهای زبانی متفاوتی وجود دارد و یادگیری آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است.


    ساختار جملات در زبان آلمانی

    در زبان فارسی (یا حتی انگلیسی) جایگاه جمله نشان دهنده نقش آن در جمله است. به مثال زیر توجه کنید:


    سگ توپ را گرفت.


    در این جمله سگ فاعل و توپ مفعول است. نقش این کلمات تنها از روی جایگاه آنها مشخص می شود. حال اگر جای دو واژه را عوض کنیم نقش آنها به سادگی عوض می شود.


    توپ سگ را گرفت.


    در این جمله توپ فاعل و سگ مفعول شده است. همانطور که می دانید در زبان آلمانی حالت های مفعولی مستقیم و غیر مستقیم (dativ و akkusativ) را از طریق حروف اضافه نشان می دهیم. در این زبان جایگاه اسم دیگر نشان دهنده نقش آن نخواهد. به همین مثال در زبان آلمانی توجه کنید:


    Der Hund fängt den Ball (سگ توپ را گرفت.)


    در جمله بالا سگ (Hund) حرف اضافه فاعلی دارد و توپ (Ball) حرف اضافه مفعولی. پس تعویض جایگاه آنها تغییری در معنی جمله ایجاد نمی کند. به جمله بعدی توجه کنید:


    Den Ball fängt der Hund (سگ توپ را گرفت.)


    در این جمله توپ در ابتدای جمله و در جایگاه قبلی فاعل قرار گرفته. با این حال معنای جمله همچنان بدون تغییر می ماند. اگر در این جمله بخواهیم جای فاعل و مفعول را عوض کنیم باید تغییرات را در حروف اضافه آنها ایجاد کنیم. مثلا جمله را به صورت زیر درآوریم:


    Der Ball fängt den Hund (توپ سگ را گرفت.)


    البته تغییرات در جمله بدون قاعده نیست و تنها برخی از جایگاه ها در جمله تغییر می کنند.





    قواعد عمومی

    قواعد عمومی که همیشه باید برای جملات عادی به یاد داشته باشید اینها هستند (در حالت های سوالی، امری، منفی و … ساختار جمله تغییر می کند):


    • فعل صرف شده همیشه در جایگاه دوم قرار می گیرد.
    • حالت های صرف نشده فعل (مصدر، حالت سوم فعل/past partizip) در انتهای جمله قرار می گیرند.
    • در بیشتر موارد فاعل در ابتدای جمله است. البته ممکن است این جایگاه به قسمت های دیگه جمله نیز داده شود (برای مثال مفعول، قید زمان، قید مکان و …). در این صورت فاعل بعد از فعل صرف شده قرار میگیرد.

    در بیشتر موارد حالت های گفته شده در جدول زیر برای جملات صادق هستند:


    بخشی که در جایگاه اول است

    جایگاه اول فعل صرف شده فاعل
    مفعول غیر مستقیم


    dativ

    قید زمان قید مکان
    مفعول مستقیم


    akkusativ


    فعل صرف نشده


    فاعل

    Der Lehrer hat
    dem
    Schüler gestern in der
    Schule den Test
    zurück-
    gegeben.


    مفعول غیر مستقیم

    Dem Schüler hat der
    Lehrer
    gestern in der
    Schule den Test
    zurück-
    gegeben.


    مفعول مستقیم

    Den Test hat der
    Lehrer dem
    Schüler gestern in der
    Schule
    zurück-
    gegeben.


    قید زمان

    Gestern hat der
    Lehrer dem
    Schüler
    in der
    Schule den Test
    zurück-
    gegeben.


    قید مکان

    In der Schule hat der
    Lehrer dem
    Schüler gestern
    den Test


    zurück-
    gegeben.


    نکته مهم: اگر مفعول مستقیم یا akkusativ به صورت ضمیر باشد، پیش از مفعول غیر مستقیم یا dativ قرار میگیرد. به مثال زیر توجه کنید:


    den Test = ihn (امتحان/برگه امتحان)


    Der Lehrer hat ihn dem Schüler gestern in der Schule zurückgegeben. (معلم آن را دیروز داخل مدرسه به دانش آموز پس داد.)


    فراموش نکنید

    ساختار گفته شده، ساختار عمومی و اصلی جملات در این زبان است. به جز این ساختار، ساختارهای بسیار دیگری نیز در زبان آلمانی وجود دارد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    در زبان آلمانی دو نوع جمله سوالی داریم. جملات سوالی بدون کلمه سوالی (سوالات بله و خیر) و جملات سوالی با کلمه سوالی.


    جملات سوالی بدون کلمه سوالی

    سوالات بدون کلمه سوالی، سوالاتی هستند که میتوان آنها را با بله و خیر پاسخ داد. در جملات فعل صرف شده در جایگاه اول جلمه قرار میگیرد. پس از آن فاعل در جایگاه دوم قرار میگیرد و بقیه جمله بدون تغییر (مشابه قواعد عمومی) آورده می شود. به مثال زیر توجه کنید:


    ?Habe ich dir das Buch gegeben (آیا من کتاب تورا دادم؟)


    سوالات با کلمه سوالی

    در این جملات کلمه سوالی معمولا در جایگاه اول جمله قرار میگیرد. پس از آن فعل صرف شده و سپس بقیه جمله آورده می شود. طبعا بخشی از جمله که در مورد آن سوال می کنیم آورده نمی شود. به مثال های زیر توجه کنید:


    ?Wann habe ich dir das Buch gegeben (چه زمانی من به تو کتاب را دادم؟)
    (Gestern habe ich dir das Buch gegeben.) / (دیشب من به تو کتاب را دادم.)


    نکته: اگر سوال را درمورد مفعول جمله می پرسیم که یک حرف اضافه دارد، این حرف اضافه پیش از کلمه سوالی قرار می گیرد. به مثال های زیر توجه کنید:


    ?Mitwem gehst du ins Kino (با کی به سینما می روی؟)


    ?Fürwen ist das Geschenk (هدیه برای کیه؟)


    اگر سوال در مورد فاعل جمله باشه، فعل جمله صرف شده به صورت سوم شخص مفرد آورده خواهد شد. به مثال زیر توجه کنید:


    ?Wer hat dir das Buch gegeben (چه کسی کتاب را به تو داد؟)


    کلمات سوالی رایج

    آلمانی

    فارسی کاربرد – در مورد چه سوال می کند
    مثال


    wer

    چه کسی فاعل (فرد)
    Wer hat dir das Buch gegeben? – Der Lehrer.


    (چه کسی کتاب را به تو داد؟ – معلم.)


    wem


    به چه کسی / برای چه کسی

    مفعول غیر مستقیم یا Dativ (فرد)
    Wem hast du das Buch gegeben? – Meiner Freundin.


    (کتاب را به چه کسی دادی؟ – دوستم)


    wen

    چه کسی را / به چه کسی مفعول مستقیم یا akkusativ (فرد)
    Wen habt ihr gesehen? – Unseren Trainer.


    (چه کسی را دیدی؟ مربیمان را.)


    was

    چه چیزی / چی / چی را / چه کار فاعل یا مفعول (چیز یا کار)
    Was ist das? – Das ist ein Handy.


    (این چیه؟ – این موبایل منه.)


    Was habt ihr gesehen? – Einen Regenbogen.


    (تو چی دیدی؟ – یک رنگین کمان)


    Was machst du da? – Ich lese.


    (تو اینجا چه کار می کنی؟ – می خوانم)


    wessen

    مال چه کسی / مال کی مالکیت
    Wessen Auto ist das? – Das ist Toms Auto.


    (این ماشین چه کسی است؟ – این ماشین تام است.)


    wo

    کجا محل (موقعیت)
    Wo ist der? – Gleich um die Ecke.


    (آن کجاست؟ – درست سر نبش)


    wohin


    به کجا

    محل (جهت)
    Wohin geht ihr? – Wir gehen zum Bahnhof.


    (شما به کجا می روید؟ – ما به ایستگاه راه آهن می رویم.)


    woher

    از کجا / اهل کجا محل (محل تولد، منشاء)
    Woher kommst du? – Ich komme aus Deutschland.


    (تو اهل کجایی؟ – من اهل آلمانم.)


    wann

    چه وقتی / کی زمان
    Wann habt ihr gefrühstückt? – Um 7 Uhr.


    (شما کی صبحانه خوردید؟ – ساعت 7)


    wie


    چطور

    روش (صفت)
    Wie geht es dir? – Gut.


    (اوضاع چطور است؟ – خوب)


    warum
    weshalb
    wieso



    چرا


    دلیل یک کار


    Warum kommst du so spät? – Weil der Zug Verspätung hatte.


    (چرا اینقدر دیر آمدی؟ – چون قطار تاخیر داشت.)


    wozu
    wofür



    برای چه

    هدف یک کار
    Wozu brauchst du die Schere? – Ich möchte ein Bild ausschneiden.


    (برای چه به قیچی نیاز داری؟ – من می خواهم یک عکس را ببرم و بیرون بیاورم.)


    welche(r/s)

    کدام / کدام یک انتخاب
    Welches Auto gefällt dir besser? – Das rote.


    (کدام ماشین را بیشتر دوست داری؟ – قرمزه.)


    ترکیب کلمات سوالی با حروف اضافه

    از طریق ترکیب حرف اضافه با کلمات سوالی، کلمات سوالی جدیدی به وجود می آیند. معمولا حرف اضافه به کلمه سوالی wo یا was ترکیب می شود که هر دو یک معنی دارند اما کلمات سوالی ساخته با was معمولا غیر رسمی هستند. به مثال های زیر توجه کنید؟


    ?Mit was kann ich helfen (در مورد چی چیزی می توانم کمک کنم؟)


    ?Womit kann ich helfen (در مورد چه چیزی میتوانم کمک کنم؟)


    اگر حرف اضافه با حرف صدادار شروع شود بین حرف اضافه و کلمه سوالی wo یک –r- اضافه می شود. این اتفاق در مورد was نمی افتد. به مثال های زیر توجه کنید:


    ?An was denkst du (به چی فکر می کنی؟)


    ?Woran denkst du (در مورد چه فکر می کنی؟)


    سوالات غیر مستقیم

    سوالات غیر مستقیم معمولا در شبه جمله ها (clause) استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:


    Ich weiß nicht, was das ist. (من نمی دانم، این چیه.)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    با استفاده از حروف ربط می توان جملات را به هم متصل کرد. البته در هنگام اتصال جملات باید به ساختار آنها توجه داشت. در آلمانی سه شکل متفاوت از حروف ربط وجود دارد: حروف ربط همپایه، حروف ربط وابسته و قید های ربط


    حروف ربط همپایه

    در عبارتی که از طریق حروف ربط همپایه به جمله قبلی متصل شده، هیچ تغییری در ساختار جمله اتفاق نمی افتد و از قاعد عمومی پیروی می کند. در این جمله حرف ربط در جایگاه اول جمله دوم قرار می گیرد و بقیه بخش های جمله به صورت قبلی تکرار می شوند. برخی از حروف ربط همپایه عبارتند از: aber, denn, oder, und


    به مثال زیر توجه کنید:


    Kerstin ist glücklich, denn sie hat Urlaub. (کرستین خوشحال است، چراکه او تعطیلات دارد.)


    حروف ربط وابسته

    در عبارتی که از طریق حرف ربط وابسته به جمله قبلی وصل شده، فعل جمله صرف شده جمله دوم در انتهای عبارت قرار خواهد گرفت. برخی از حروف ربط وابسته عبارتند از: bevor, da, dass, falls, weil, wenn


    به مثال زیر توجه کنید:


    Sie macht Urlaub an der Nordsee, weil sie das Meer liebt. (او برای تعطیلات به دریای شمال می رود، چون او این دریا را دوست دارد.)


    قیدهای ربط

    در عبارت هایی که از طریق قیدهای ربط به جمله قبلی وصل شده اند، فعل صرف شده جمله قبل از فاعل اورده میشود. برخی از قیدهای ربط عبارتند از: dann, schließlich, trotzdem, zuvor


    Sie will den Sonnenuntergang sehen, deshalb ist sie jetzt am Strand. (او دوست دارد غروب را ببنید، به همین خاطر حالا کنار ساحل است.)


    لیست حروف ربط


    حروف ربط همپایه

    حروف ربط وابسته
    قید های ربط


    ساختار جمله

    حرف ربط + فاعل + فعل صرف شده + بقیه جمله حرف ربط + فاعل + بقیه جمله + فعل صرف شده
    قید ربط + فعل صرف شده + فاعل + بقیه جمله


    مثال Kerstin ist glücklich, denn sie hat Urlaub. Sie macht Urlaub an der Nordsee, weil siedas Meer liebt.
    Sie will den Sonnenuntergang sehen, deshalb istsie jetzt am Strand.


    لیست


    aber


    denn


    doch


    oder


    sondern


    und


    als


    bevor


    bis


    da


    damit


    dass


    ehe


    falls


    indem


    nachdem


    obwohl


    seit


    seitdem


    sodass


    solange


    sooft


    während


    weil


    wenn


    wohingegen


    allerdings


    also


    andererseits


    anschließend


    außerdem


    dabei


    dadurch


    dafür


    dagegen


    damit


    danach


    dann


    darauf


    darum


    davor


    dazu


    deshalb


    deswegen


    einerseits


    ferner


    folglich


    genauso


    immerhin


    inzwischen


    jedoch


    schließlich


    seitdem


    später


    trotzdem


    vorher


    weder … noch


    zuvor


    zwar


     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا