همگانی آموزش زبان آلمانی|کاربران نگاه

Miss.aysoo

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/05/17
ارسالی ها
3,219
امتیاز واکنش
8,180
امتیاز
703
محل سکونت
سرزمیــن عجـایبO_o

الفبای زبان المانی


به مجموعه درس های تلفظ زبان آلمانی خوش آمدید. در درس اول با الفبای زبان آلمانی آشنا خواهید شد. پیش از شروع درس های تلفظ آلمانی باید خاطر نشان کرد که تلفظ واژگان آلمانی یکی از ساده ترین ابعاد این زبان است چرا که بیشتر کلمات دقیقا به نحوی که نوشته می شوند و با قائده ای مشخص و ساده تلفظ می شوند.

الفبای زبان آلمانی با دیگر زبان های ریشه لاتین شباهت بسیار زیادی دارد. الفبای این زبان دارای 26 حرف مشخص است که در جدول پایین با آنها آشنا خواهید شد. سعی کنید ترتیب و نحوه خواندن هر حرف در آلمانی را خاطر بسپارید. (برای گوش دادن به الفبا از پخش کننده استفاده کنید.)






a
آ
j
یوت
s
اِس
b
بِ
k
کا
t
تِ
c
تسِ
l
اِل
u
او
d
دِ
m
اِم
v
فاو
e
اِ
n
اِن
w
وِ
f
اِف
o
اُ
x
اِکس
g
گِ
p
پِ
y
اِپسیلون
h
ها
q
کو
z
تسِت
i
ای
r
اِر


زبان آلمانی همچنین دارای چهار حرف اضافه لاتین نیز هست که به آنها Umlat (اوملات) می گویند. این حروف عبارتند از ä, ö, ü و ß سه حرف اول از حروف صدا دار و حرف آخر یک حرف بی صداست.

در درسهای بعد با محوه تلفظ هر یک از حروف آشنا خواهید شد.
 
  • پیشنهادات
  • Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    25 عبارت پرکاربرد زبان المــــانی



    zum Beispiel (z.B.)

    برای مثال/ مثلا

    vor allem

    بالاتر از همه، مهمتر از همه
    gar nicht (s)

    به هیچ عنوان

    ein bisschen

    یه ذره
    das heißt (d.h.)

    این …. نام دارد.

    ein paar

    تعداد کمی

    mehr als

    بیش از
    sogenannt (sog.)

    به اصطلاح
    im Jahr (e)

    در سال
    und so weiter (usw.)

    و غیره…

    nicht nur sondern auch

    نه تنها …. بلکه ….
    unter anderem (u.a.)

    میان چیزهای دیگر

    erst mal

    اولین بار

    weder noch

    نه ….. و نه……

    im Rahmen

    در چهارچوب

    so was

    یه چیزی شبیه این

    sowohl als auch

    هر دو …. و ….

    ebenso wie

    …. و همچنین ….

    am Ende

    در آخر

    in der Regel

    معمولا/ در حالت معمول

    kennen lernen

    آشنا شدن/ شناختن

    im Moment

    در حال حاضر

    entweder oder

    یا …. و یا …..

    (k) eine Rolle spielen

    (نا) مربوط بودن، با (/بدون) نقش بودن

    zum Teil

    تا حدی

     

    Miss.aysoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/17
    ارسالی ها
    3,219
    امتیاز واکنش
    8,180
    امتیاز
    703
    محل سکونت
    سرزمیــن عجـایبO_o
    حالت جمع

    برای حالت جمع فرم‌های مختلفی وجود دارد. که این فرم‌ها را بایستی در فرهنگ لغت پیدا کنید

    -, ”-
    اسامی که به این حروف ختم می‌شوند er. el - en - chen - lein در حالت جمع تغیری نمی‌کنند
    der Mantel → die Mäntel
    der Pullover → die Pullover
    der Fehler → die Fehler
    der Sessel → die Sessel
    der Wagen → die Wagen
    das Märchen → die Märchen

    das Fräulein → die Fräulein
    der Körper → die Körper
    der Rücken → die Rücken
    der Finger → die Finger
    der Magen → die Mägen

    -e,
    -‘‘e

    بیشتر اسامی یک بخشی
    der Rock → die Röcke
    der Anzug → die Anzüge
    der Tisch → die Tische
    der Stuhl → die Stühle
    der Kopf → die Köpfe
    die Hand → die Hände

    der Arm → die Arme
    das Bein → die Beine
    der Zahn → die Zähne
    die Brust → die Brüste
    der Hals → die Hälse

    -er,
    -‘‘er

    اغلب اسامی یک سیلابی و خنثی که به tum ختم می‌شوند
    das Kleid → die Kleider
    das Bild → die Bilder
    das Buch → die Bücher

    das Eigentum → die Eigentümer
    der Mund → die Münder

    -n,
    -en

    اغلب اسامی مؤنث که به این حروف ختم می‌شوند. e-ei.ung- heit. keit. schaft
    die Krawatte → die Krawatten
    die Hose → die Hosen
    die Bluse → die Blusen
    die Jacke → die Jacken
    die Uhr → die Uhren
    die Frau → die Frauen
    der Junge → die Jungen
    die Bäckerei → die Bäckereien

    die Zeitung → die Zeitungen
    die Krankheit → die Krankheiten
    die Möglichkeit → die Möglichkeiten
    die Freundschaft → die Freundschaften
    die Schulter → die Schultern
    die Zehe → die Zehen
    das Auge → die Augen
    die Nase → die Nasen

    -nen
    اسامی مؤنث که به این in ختم می‌شوند
    die Freundin → die Freundinnen

    -s
    اسامی خارجی که به a-o-i-u ختم می‌شوند
    das T-Shirt → die T-Shirts
    der Cousin → die Cousins
    das Auto → die Autos
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    زبان آلمانی

    دیباچه:

    کارشناسان زبان‌های خارجی به عنوان پل ارتباطی بین زبان‌ها، فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف، نقش بسیار مهمی را بر عهده دارند و ما را با اندیشه‌ها و آثار نویسندگان،‌ دانشمندان‌، متفکران و فیلسوفان جهان آشنا می‌سازند. به همین دلیل رشته‌های زبان خارجی در کشور ما اهمیت ویژه‌ای دارد یکی از این رشته‌ها، زبان آلمانی است که دارای‌ دو گرایش‌ ادبیات‌ و مترجمی‌ است‌.

    گرایش‌ مترجمی‌:

    دانشجوی‌ مترجمی‌ زبان‌ آلمانی‌ طی‌ چهار سال‌ مکالمه‌، نگارش‌ و گرامر زبان‌ آلمانی‌ را از پایه‌ و به‌ طور اصولی‌ فرا می‌گیرد و در نتیجه‌ می‌تواند نامه‌های‌ اداری‌ و بازرگانی‌ و متون‌ مطبوعاتی‌ را ترجمه‌ کرده‌ و در مراحل‌ پیشرفته‌تر، یک‌ اثر ادبی‌ یا یک‌ کتاب‌ را از زبان‌ آلمانی‌ به‌ فارسی‌ یا برعکس‌ ترجمه‌ کند. البته‌ دانشجویان‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ این‌ مرحله‌ باید تلاش‌ پیگیر و مستمر داشته‌ باشند زیرا بیشتر آنها در دانشگاه‌ از صفر شروع‌ می‌کنند و حتی‌ حروف‌ الفبای‌ آلمانی‌ را در دانشگاه فرا می‌گیرند، پس‌ باید وقت‌ زیادی‌ صرف‌ کرده‌ و مطالعه‌ آزاد داشته‌ باشند تا بعد از فارغ‌التحصیلی‌ مترجم‌ خوبی‌ شوند.

    درس‌های‌ این‌ رشته‌ در طول‌ تحصیل :

    دروس‌ مشترک‌ در‌ گرایش‌های‌ زبان‌ آلمانی‌:
    دستور زبان‌ آلمانی‌ ، درک‌ مفهوم‌ متن‌ و تمرین‌ بیان‌ ،گفت‌ و شنود و آزمایشگاه‌ ، تجزیه‌ و تحلیل‌ دستوری‌ متن‌ ، تمرین‌ واژگان‌ و اصطلاحات‌ ، دستور پیشرفته‌ ، اصول‌ تحقیق‌ .

    دروس‌ تخصصی‌ گرایش‌ مترجمی‌:

    زبان‌شناسی‌ همگانی‌ ، جمله‌نویسی‌ و مقدمات‌ انشاء ، ترجمه‌ ساده‌ از آلمانی‌ ، زبان‌ دوم‌ (یک‌ زبان‌ اروپایی‌)، اصول‌ ترجمه‌، مبانی‌ نگارش‌ فارسی‌، انشا ، درآمدی‌ بر ادبیات، ترجمه‌ ساده‌ از فارسی‌ ، ترجمه‌ نامه‌های‌ اداری‌ و بازرگانی‌ ، بررسی‌ ترجمه‌های‌ متون‌ اسلامی‌ ، تلخیص‌ متون‌ ، ترجمه‌ پیشرفته‌ از فارسی‌ ، ترجمه‌ متون‌ علوم‌ انسانی‌ ، ترجمه‌ متون‌ مطبوعاتی‌ ، بررسی‌ تطبیقی‌ ساختمان‌ دستور زبان‌ فارسی‌ و زبان‌ آلمانی‌.

    گرایش‌ زبان آلمانی:

    ‌دانشجوی‌ گرایش‌ زبان‌ و ادبیات‌ آلمانی‌ پس‌ از آنکه‌ مکالمه‌، نگارش‌ و گرامر زبان‌ آلمانی‌ را در حد فهمیدن‌ زبان‌ و توانایی‌ سخن‌ گفتن‌ و نوشتن‌ آن‌ فراگرفت‌ تا حدودی‌ با تاریخ‌ آلمانی‌، نمایشنامه‌، شعر و رمان‌ آلمانی‌ آشنا می‌شود. همچنین‌ با ساختار لغوی‌ و صرف‌ و نحو زبان‌ آلمانی‌ آشنا شده‌ و به‌ مطابقت‌ آن‌ با زبان‌ فارسی‌ می‌پردازد که‌ این‌ قیاس‌، خود فنِ پایه‌ای‌ ترجمه‌ است‌. در واقع‌ دانشجوی‌ زبان‌ و ادبیات‌ آلمانی‌ طی‌ دروس‌ متعدد با ترجمه‌ نیز آشنا می‌گردد اما تأکید‌ اصلی‌ این‌ گرایش‌ بر روی‌ ادبیات‌ است‌.

    دروس‌ تخصصی‌ گرایش‌ زبان‌ آلمانی‌ :

    زبان‌شناسی‌ همگانی‌، جمله‌نویسی‌ و مقدمات‌ انشا، ترجمه‌ ساده‌ از آلمانی‌ به‌ فارسی‌، خواندن‌ متون‌ ساده‌ ، خواندن‌ متون‌ پیشرفته‌، انشا، ترجمه‌ پیشرفته‌، خواندن‌ با تفسیر، درآمدی‌ بر ادبیات‌، تلخیص‌ متون‌، بررسی‌ چند نمایشنامه‌ ، گزیده‌ای‌ از ادبیات‌ مردمی‌ جهان‌، بررسی‌ آثار منثور، اصول‌ نامه‌نگاری‌ ، ترجمه‌ متون‌ اسلامی‌، بررسی‌ و نقد شعر، سخنرانی‌ و بحث‌ ، بررسی‌ آثار ترجمه‌ شده‌ از آلمانی‌ به‌ فارسی‌.

    توانایی‌های‌ لازم‌ :

    زبان‌ آلمانی‌ یکی‌ از زبان‌های‌ مشکل‌ دنیا است‌ و اگر دانشجو با عشق‌ و علاقه‌ آن‌ را مطالعه‌ نکند، نمی‌تواند در این‌ رشته‌ موفق‌ شود؛ یعنی‌ دانشجویی‌ که‌ رشته‌ زبان‌ آلمانی‌ را یک‌ منبع‌ درآمد بداند، در نهایت‌ نمی‌تواند مترجم‌ خوبی‌ شود چون‌ چنین‌ دانشجویی‌ اهل‌ مطالعه‌، تحقیق‌ و تفکر نیست‌ و درس‌ها را به‌ صورت‌ طوطی‌وار یاد می‌گیرد و در نهایت‌ نیز فقط‌ یک‌ مدرک‌ تحصیلی‌ به‌ دست‌ می‌آورد.
     

    Fatima_82

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/16
    ارسالی ها
    10
    امتیاز واکنش
    94
    امتیاز
    71
    سن
    20
    'εltn

    die Eltern

    والدين

    'mt, Plural 'mt

    die Mutter (ü)

    مادر

    'fa:t, Plural 'fεt

    der Vater (ä)

    پدر

    zo:n, Plural 'zø:nə

    der Sohn (ö, e)

    فرزند پسر

    'tɔxt, Plural 'tœçt

    die Tochter (ö)

    فرزند دختر

    'bru:d, Plural 'bry:d

    der Bruder (ü)

    برادر

    '∫vεst

    die Schwester (n)

    خواهر


    der Großvater (ä)

    پدر بزرگ


    die Großmutter (ü)

    مادر بزرگ

    'εŋkl

    der Enkel (-)

    نوه پسر


    die Enkelin (nen)

    نوه دختر

    'nɪçtə

    die Nichte (n)

    دختر برادر يا خواهر و غيره

    'nεfə

    der Neffe (n)

    پسر برادر يا خواهر و غيره

    ''fεt

    der Vetter (n)

    پسر عمو-خاله- دايي- عمه

    ku'zi:nə

    die Kusine (n)

    دختر عمو-خاله- دايي- عمه

    'ɔŋkl

    der Onkel (-)

    عمو يا دايي

    'tantə

    die Tante (n)

    عمه يا خاله

    'jŋə

    der Junge (n)

    پسر

    'mε:tçən

    das Mädchen (-)

    دختر

    'man, Plural 'mεn

    der Mann (ä, er)

    مرد

    frau

    die Frau (en)

    زن

    'frɔynt, Plural 'frɔyndə

    der Freund (e)

    دوست



    مدرسه

    die Schule (n)

    '∫u:lə

    دانشگاه

    die Universität (en)

    univεrzi'tε:t

    دبيرستان

    die Oberschule (n)

    'o:b∫u:lə

    كلاس

    die Klasse (n)

    klasə

    (درس) اجتماعي

    der Sozialkunde

    zo'tsa:l

    زيست شناسي

    die Biologie

    biolo'gi:

    فلسفه

    die Philosophie

    filozo'fi:

    زمين شناسي

    die Erdkunde

    'ed'kndə

    رياضي

    die Mathematik

    matema'ti:k

    هندسه

    die Geometrie

    geome'tri:

    مكانيك

    der Maschinenbau

    ma'∫i:nənbau

    فيزيك

    die Physik

    fy'zi:k

    موسيقي

    die Musik

    mu'zi:k

    نقاشي

    die Zeichnung

    tsaiçnng

    زبان خارجي

    die Fremdsprachen

    frεmt∫pra:xə

    زبانشناسي

    die Linguistik

    lɪŋ'gɪstɪk

    تاريخ

    die Geschichte

    gə'∫ɪçtə

    علوم طبيعي

    die Naturwissenschaft

    na'tu:vɪs∫aft

    روانشناسي

    die Psychologie

    psyçolo'gi:

    جامعه شناسي

    die Soziologie

    zotsolo'gi:

    جغرافيا

    die Geographie

    geogra'fi:

    علوم رايانه

    die Informatik

    ɪnfɔr'ma:tɪk

    اقتصاد

    die Wirtschaft

    'vɪrt∫aft

    شيمي

    die Chemie

    çe'mi:

    هنر

    die Kunst

    knst

    ادبيات

    die Literatur

    lɪtəra'tu:



    امتحان

    die Prüfung (en)

    'pry:f

    وقت نهار

    die Mittagspause

    mɪta:kpauzə

    لغتنامه

    das Wörterbuch (ü, er)

    vœrtbu:x

    قيچي

    die Schere (n)

    ∫e:rə

    پاك كن

    das Radiergummi (s)

    ra'di:rəngmi

    كتاب

    das Buch (ü, er)

    bu:x

    مداد

    der Bleistift (e)

    blai∫tɪft

    كيف مدرسه

    die Schultasche (n)

    ∫u:lənta∫ə

    خودكار

    der Kugelschreiber / der Kuli

    ku:g ∫raib

    گچ

    die Kreide

    kraidə

    دفتر

    das Heft (e)

    hεft

    برگ كاغذ

    das Blatt Papier

    blat pa'pi:

    ماشين حساب

    der Taschenrechner (-)

    ta∫ən'rεçn

    مشق

    die Hausaufgaben



    نمره

    die Noten

    no:tən

    درس

    der Kurs (e)

    krs

    نيمسال

    das Semester (-)

    ze'mεst

    نهار

    das Mittagessen

    mɪta:kεs

    سرويس مدرسه

    die Schulsachen

    ∫u:lzaxə

    خط كش

    das Lineal (e)

    line'a:l

    پسر

    der Junge (n)

    'jŋə

    دوست (m)
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    der Freund (e)

    frɔynt

    دانش آموز (m)

    der Schüler (-)

    ∫y:l

    دانشجو(m)

    der Student (en)

    ∫tu'dεnt

    معلم (m)

    der Lehrer (-)

    'le:r

    دختر

    das Mädchen (-)

    'mε:tçən

    دوست (f)

    die Freundin (nen)

    'frɔyndɪn

    دانش آموز (f)

    die Schülerin (nen)

    ∫y:lərɪn

    دانشجو (f)

    die Studentin (nen)

    ∫tu'dεntɪn

    معلم (f)

    die Lehrerin (nen)

    'le:rərɪn

    سخت

    schwer

    ∫ve:

    راحت

    leicht

    laiçt

    تعطيلات

    die Ferien (pl.)

    'fe:rən
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تلفظ هنر ساختن واژه ها به صورت صوتی است. همانطور که در نوشتن هر فرد دست خط خودش را دارد، در تلفظ هم هر فرد نحوه گفتار خاص خودش را دارد. در نوشتن اگر شما بیش از حد بد خط بنویسید امکان خواندن دست خط شما برای دیگران میسر نخواهد بود. پس سعی می کنید قواعد نوشتن را به نحوی رعایت کنید که نوشته های شما برای همه قابل درک باشد. همین موضوع در قواعد تلفظ هم صادق است. شما باید قواعد تلفظ را آنقدر خوب رعایت کنید که دیگران بتوانند واژه هایی که می سازید را درک کنند.

    ما سعی می کنیم در این بخش به بیان ریز جزئیات مرتبط با تلفظ حروف بپردازیم. طبیعتا رعایت همه این نکات برای شما الزامی نیست اما یادگیری بهتر تلفظ می تواند به درک بهتر زبان و تسلط بیشتر شما منجر شود.

    ساختار تلفظ حروف
    پیش از یادگیری نحوه تلفظ حروف باید با تا حدی با ساختار تلفظ و تعریفات عمومی در این زمینه آشنا شوید. شاید از قبل بدانید که حروف و آواها از نظر نحوه بیان به دو دسته اصلی تقسیم می شوند:

    • حروف صدادار: مثلا در زبان فارسی آ، ای، او، فتحه ( َ )، کسره ( ِ ) و ضمه ( ُ ) حروفی هستند که آوای صدادار دارند.
    • حروف بی صدا: بقیه حروف به جز حروف به جز شش حرف گفته شده همه آوای بی صدا دارند.
    تفاوت حروف صدادار و بی صدا
    در تعریف ساده حروف یا آواهای صدادار، به دسته ای از آواها گفته می شود که در زمان بیان آنها ما هوا را به صورت مستقیم از دهان و حنجره خارج می کنیم و آن را متوقف نمی کنیم. در واقع آواهای صدادار به واسطه عبور هوا از حنجره به وجود می آیند. برای مثال به صورت کشیده آوای ” آ ” را بیان کنید و به نحوه ساخته شدنش توجه کنید.

    در مقابل حروف بی صدا حروفی هستند که به واسطه نحوه متوقف کردن هوا در دهان یا حنجره ساخته می شوند. به همین علت به آنها حروف بی صدا می گویند. هر آوای بی صدا در واقع یک روش برای متوقف کردن جریان هوا در دهان یا حنجره است.

    میتوانید برای درک ساده تر آواهای صدادار را مشابه رنگ هایی برای جریان آب در نظر بگیرید و حروف بی صدا را مانند شابلون هایی که به این جریان آب شکلی خاص می دهند. در نهایت شما واژه ها را از طریق ساختن شکل ها با رنگ هایی متفاوت می سازید. به همین دلیل که ادا کردن آواهای بی صدا بدون آواهای صدادار سخت است. چراکه برای ادا کردن یک صدا شما نیاز به بیرون دادن هوا از حنجره خود دارید و این هوا خود را به صورت یکی از آواهای صدادار نشان می دهد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    فارسی زبانان با توجه به تجربیات خود در زبان مادری معمولا مشکلاتی خاص را به صورت مشترک در تلفظ حروف دارند (که خود را به صورت لهجه فارسی نشان می دهد.) مهمترین این مشکلات عبارتند از:

    مشکل در ادای حروف صدادار
    ما در فارسی در مجموع شش حرف صدادار داریم که البته گاهی بیش از این تعداد آوا با آن می سازیم، بدون اینکه با ساختار آن آشنا باشیم. در زبان های اروپایی مثل آلمانی ترکیب های بسیار بیشتری از آواهای صدادار وجود دارد. درک این ساختارها معمولا برای فارسی زبانان سخت است. بیشتر این ساختارها از ترکیب آواهای صدادار با هم به وجود می آیند و درک آنها نیاز به تمرین دارد. بدترین کار در یادگیری حروف صدادار تبدیل کردن آنها به نزدیک ترین آوا در فارسی است. این کار معمولا باعث می شود شما لهجه بسیار شدید فارسی داشته باشید. پس از یادگرفتن تلفظ حروف به صورت فارسی خودداری کنید.

    مشکل در ادا کردن حروف بی صدا
    مشکل در تلفظ حروف بی صدا کمتر است چراکه درصد زیادی از آنها معادل های دقیق دارند. با این حال باید در مورد تعداد محدودی که فاقد معادل در زبان فارسی هستند دقت کنید. سعی کنید این آواها را تا جای ممکن مشابه صدای واقعی تلفظ کنید.

    مشکل در ادا کردن چند حرف بی صدا پشت سر هم
    در زبان فارسی ما معمولا از دو حرف بی صدا پشت سر هم بدون حرف صدادار یا دو حرف بی صدا در ابتدای واژه بدون حرف صدادار استفاده نمی کنیم. در زبان آلمانی هر دوی این حالت ها اتفاق می افتند. به صورت پیش فرض ممکن است شما یک حرف صدادار (معمولا کسره) را بین دو حرف بی صدا اضافه کنید تا آنها را راحت تلفظ کنید اما باید با تمرین این عادت را از بین ببرید.

    عدم درک استرس یا تاکید در تلفظ کلمات و جملات
    درک استرس یا تاکید در بیان درست واژه ها بسیار مهم است. استرس به نوعی تغییر فرکانس (زیر و بم کردن) صداهاست. استرس می تواند بر روی هر آوای صدادار قرار بگیرد. در زبان فارسی (لهجه استاندارد) ما معمولا استرس را در بر صدای ابتدای واژه می گذاریم. اما برای مثال در لهجه اصفهانی یا یزدی (و مناطق مرکزی دیگر ایران) گاهی استرس واژه را تغییر می دهند. این بار دقیقا به نحوه ادا کردن واژه ها در این لهجه توجه کنید، احتمالا متوجه می شوید که تفاوت معمولا به خاطر متفاوت بودن کلمات نیست بلکه تنها استرس کلمات تغییر کرده.

    آیا تمرین تلفظ در یک زبان دیگر بر روی لهجه من در زبان فارسی تاثیر می گذارد؟
    خیر به هیچ عنوان. البته اگر دوست دارید برای کلاس گذاشتن لهجه فارسی خود را تغییر دهید این یک انتخاب شخصی است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    فراموش نکنید که تلفظ یک مهارت فیزیکی یا جسمی است. یعنی نمی توان با آن مثل واژه آموزی یا گرامر رفتار کرد. تلفظ در کنار درک تئوری نیاز به تمرین دارد. در زمان تمرین به نکات زیر توجه کنید:

    • آواهای جدید در طول زمان ساخته می شوند: در ابتدای تمرین احتمالا گذاشتن زبان به شکلی خاص و ساختن صدا به نظر شما عجیب و سخت می رسد و نمی توانید کلمات را با سرعت دلخواه ادا کنید اما در صورت زمان توانایی و سرعت شما در این زمینه افزایش پیدا می کند.
    • با تلفظ مثل دوچرخه سواری رفتار کنید: همانطور که گفته شد تلفظ یک مهارت فیزیکی است. پس برای یادگرفتن آن باید آن را در دفعات انجام دهید. زمانی مشخص را کنار بگذارید و تلفظ حروف و کلماتی که در آن مشکل دارید تکرار کنید. حروف را با صدای بلند تکرار کنید.
    • طوطی باشید: در زمان تمرین ابتدا تلفظ کلمه را با دقت گوش داده و بعد تمام تلاش خود را بکنید که صدایی کاملا مشابه با آن ایجاد کنید. برخلاف واژه آموزی طوطی واری یادگرفتن تلفظ روش بسیار خوب و موثری است.
    روش آموزشی ما
    ما تلفظ آواها را مطابق الفبای استاندارد IPA انجام می دهیم. IPA یک روش آوانگاری استاندارد شده و بین المللی است که از طریق آن می توان نحوه تلفظ هر حرف یا واژه را آموخت. شاید آشنایی با الفبای IPA برای شما مشکل یا زمانبر به نظر برسد اما روشی کاملا استاندارد برای یادگیری تلفظ است.

    همانطور که گفته شد نوشتن نحوه تلفظ حروف در روش های غیر استاندارد (مثل نوشتن به خط فارسی) بیشتر می تواند آسیب رسان باشد تا کمک کننده. پس ما به هیچ عنوان از این روش ها استفاده نمی کنیم. به یاد داشته باشید که همیشه ساده ترین روش بهترین روش نیست.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    آواهای حروف بی صدا بخش اول
    آموزش را از آواهای بی صدا آغاز می کنیم چراکه این آواها معادل های قابل درک بیشتری در فارسی دارند. پس درک آنها برای شما ساده تر است.

    صدای /b/
    صدای /b/ در زبان آلمانی تا تقریبا مشابه صدای حرف “ب” در زبان فارسی تلفظ می شود. در آلمانی معمولا حرف “B” دارای صدای /b/ است. به مثال زیر توجه کنید:



    Ball /bal/

    صدای /d/
    صدای /d/ در زبان آلمانی تقریبا مشابه صدای حرف “دال” در زبان فارسی تلفظ می شود. در آلمانی معمولا حرف “D” دارای صدای /d/ است. به مثال زیر توجه کنید:

    dann /dan/

    صدای /f/
    صدای /f/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “ف” در زبان فارسی تلفظ می شود. در زبان آلمانی معمولا دو حرف “F” و “V” صدای /f/ را می سازند. به مثال های زیر توجه کنید:



    Fass /fas/

    Vogel /ˈfoːɡəl/

    صدای /ɡ/
    صدای /ɡ/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “گاف” در زبان فارسی تلفظ می شود. در زبان آلمانی معمولا حرف “G” صدای /ɡ/ را می سازد. به مثال زیر توجه کنید:

    Gast /ɡast/

    صدای /h/
    صدای /h/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حروف “ه” و “ح” در زبان فارسی است. در زبان آلمانی معمولا حرف “H” صدای /h/ را می سازد. به مثال زیر توجه کنید:

    hat /hat/

    صدای /j/
    صدای /j/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “ی” در واژه “یار” است. در زبان آلمانی معمولا حرف “J” صدای /j/ را می سازد. به مثال زیر توجه کنید:

    ja /jaː/

    صدای /k/
    صدای /k/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “کاف” در زبان فارسی تلفظ می شود. در زبان آلمانی معمولا حرف “K” یا ترکیب حروف “CK” صدای /k/ را می سازند. البته در لهجه استاندارد آلمانی حرف “G” در انتهای حروف را هم با صدای /k/ تلفظ می کنند. به مثال های زیر توجه کنید:

    kalt /kalt/



    Zucker /ˈtsʊkɐ/

    Dialog /diaˈloːk/

    صدای /l/
    صدای /l/ در زبان آلمانی تا حدی مشابه صدای حرف “لام” در فارسی تلفظ می شود. البته در فارسی گاهی برای تلفظ “لام” زبان را بر روی سقف دهان می گذاریم در حالی که در زبان های اروپایی زبان پشت دندان های بالایی (یا گاهی بین دندان ها) قرار می گیرد. این تفاوت در نحوه واگویی تاثیر خیلی کمی دارد و رعایت آن اهمیت زیادی ندارد. در زبان آلمانی معمولا حرف “L” صدای /l/ را نشان می دهد. به مثال زیر توجه کنید:



    Last /last/

    صدای /m/
    صدای /m/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “میم” در زبان فارسی تلفظ می شود. در آلمانی معمولا حرف “M” صدای /m/ را نشان میدهد. به مثال زیر توجه کنید:

    Mast /mast/

    صدای /n/
    صدای /n/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “نون” در زبان فارسی است. در آلمانی معمولا حرف “N” صدای /n/ را نشان میدهد. به مثال زیر توجه کنید:



    Nacht/naxt/
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    صدای /p/
    صدای /p/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “پ” در فارسی تلفظ می شود. در زبان آلمانی معمولا حرف “P” نشان دهنده صدای /p/ است، البته حرف “B” در انتهای کلمات هم با صدای /p/ خوانده می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

    Pakt /pakt/

    hab /haːp/

    صدای /s/
    صدای /s/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “سین” یا “صاد” تلفظ می شود. در زبان آلمانی معمولا حروف “S” و “ß” (Eszett – استزت) یا ترکیب حروف “SS” این صدا را نشان میدهد. به مثال های زیر توجه کنید:

    Wasser /ˈva.sɐ/

    Eis /aɪ̯s/

    heißen /ˈhaɪ̯sn̩/

    صدای /ʃ/
    صدای /ʃ/ تا حد زیادی مشابه صدای حرف “شین” در زبان فارسی است. در زبان آلمانی این صدا را معمولا با ترکیب حروف “Sch” نشان میدهند، البته گاهی حرف “S” پیش از یک حرف بی صدا دیگر در ابتدای واژه به تنهایی هم صدای /ʃ/ را می سازد. به مثال های زیر توجه کنید:

    Schal /ʃaːl/

    Stein /ʃtaɪn/

    صدای /t/
    صدای /t/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “ت” در فارسی است. این صدا معمولا به وسیله حرف “T” در کلمات نشان داده می شود. البته حرف “D” در انتهای کلمات هم ممکن است صدای /t/ داشته باشد.

    Tal /taːl/

    Fahrrad /ˈfaʁat/

    صدای /tʃ/
    صدای /tʃ/ در زبان آلمانی تا حد زیادی مشابه صدای حرف “چ” در زبان فارسی است. این صدا در زبان آلمانی خیلی رایج نیست اما گاهی ترکیب حروف “TSCH” این صدا را می سازند. به مثال زیر توجه کنید:

    Matsch /matʃ/

    صدای /v/
    صدای /v/ در زبان آلمانی صدایی مشابه صدا “واو” در فارسی دارد. این صدا معمولا به وسیله حرف “W” نشان داده می شود، البته در موارد خیلی محدود حرف “V” هم صدای /v/ را دارد.

    was /vas/

    صدای /x/
    صدای /x/ در زبان آلمانی صدایی مشابه صدای حرف “خ” در زبان فارسی دارد. این صدا به دو صورت [x], [χ] نوشته می شود. این دو صدا تفاوت زیادی با هم ندارند، در واقع صدای [x] در مقابل صدای [χ] بیشتر داخل گلو تلفظ می شود. اما اگر این دو صدا را به صورت مشابه هم تلفظ کنید مشکلی در تلفظ شما وجود نخواهد داشت. صدای /x/ معمولا به صورت ترکیب حروف “CH” نشان داده می شود. به مثال زیر توجه کنید:

    Bach /baχ/

    صدای /z/
    صدای /z/ در زبان آلمانی صدایی مشابه مشابه صدای حرف “ز” در فارسی دارد. این صدا معمولا به وسیله حرف “S” در کلمات نشان داده می شود. به مثال زیر توجه کنید:

    Hase /ˈhaːzə/

    صدای /dʒ/
    صدای /dʒ/ در زبان آلمانی صدایی مشابه صدای حرف “جیم” در فارسی دارد. این صدا در زبان آلمانی کاربرد زیادی ندارد اما ترکیب حروف “Dsch” ساخته می شود. در واژه هایی که از انگلیسی وارد آلمانی شده اند ممکن است گاهی حرف “J” هم صدای /dʒ/ داشته باشد. به مثال های زیر توجه کنید:

    Dschungel /ˈd͡ʒʊŋəl/

    Job /dʒɔp/

    صدای /ʒ/
    صدای /ʒ/ در زبان آلمانی صدایی مشابه صدای حرف “ژ” در فارسی است. کلمات دارای این صدا در آلمانی بسیار محدودند و این صدا بیشتر برای کلماتی که از زبان های دیگر مانند فرانسوی وارد آلمانی شده اند استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:

    Genie /ʒeˈniː/
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا