وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
همچنین در قید های بی قاعده 1 و 2 افزایش میابند.




مثبت صفت تفصیلی صفت عالی




gern


lieber


am liebsten



bald


eher


am ehesten



sehr


mehr


am meisten

افزایش الگوبرداری صفت

صفت هایی، که به عنوان قید استفاده می شوند ،می‌توانند همینطور افزایش یابند. و شکل غیر تطبیقی صفت تفصیلی و عالی گنجانده شده اند.




مثبت صفت تفصیلی صفت عالی




viel

بسیار


mehr


am meisten



wenig

کم


weniger


am wenigsten



gut

خوب


besser


am besten



schnell

سریع


schneller


am schnellsten



Er ist schnell gelaufen.
= او سریع می دود


Sie ist schneller gelaufen.
= او سریع می دود


Der Profi ist am schnellsten gelaufen.
= حرفه ای از همه سریعتر بود در دویدن
برخی از واژگان صفت دارای یک فرم عالی هستند با پسوند l


bestens (= بهترین) , höchstens (= حداکثر ) , schnellstens (= بدتر) , wärmstens (= گرمتر)




Mir geht es bestens.
= منو بهترم


Ich grüße dich wärmstens.
= من به تو با گرمی سلام میکنم


Lass uns schnellstens hier weg.
= اجازه بدید ما زودتر از اینجا بریم


Es kann höchstens noch einen Moment dauern.
= میتونه حداکثر یک دقیقه طول بکشه
در برخی از قیدها بدون فرم مقایسه می توان افزایش را درمیان ترکیبی با ل 2 تفصیلی و با 3یا 4 عالی ساخته می شوند. برای مثال



Sie steht weiter vorne.
= او جلو ایستاده


Er steht am weitesten vorne.
= او اغلب جلو می ایسته
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حروف اضافه

    حروف اضافه را می‌توان با توجه به مفهوم یا حالت جمله تقسیم بندی کرد.


    تقسیم بندی بر اساس حالت جمله.


    حروف اضافه در حالت فاعلی Nom
    als (= هنگامی ، به عنوان)
    حروف اضافه در حالت مفعولی Dat
    ab (= از) , außer (= به جز،علاوه بر، خارج از) , aus (= از، ازجنس ، به علت ) , bei (= نزد، پیش، درکنار، درحین) , gegenüber (= مقابل، روبروی) , mit (= با، همراه با ، بوسیله) , nach (= به طرف ، پس از ، به نظر) , seit (= از، تابحال، تاکنون) , von (= از، از زمان ، به علت، مال) , zu (= به طرف، برای، نزد)
    حروف اضافه در حالت مفعولی Akk
    bis (= تا) , durch (= از میان ، بواسطه ، طی ) , für (= برای ، طرفدار، به ازای ) , um (= دور، اطراف، راس ساعت، به) , gegen (= برعلیه، مخالف، حدود) , ohne (= بدون) , entlang (= در امتداد، در طول، در درازای)
    حروف اضافه در حالت مفعولی Akk و Dat
    an (= به، در نزدیکی، به علت ) , auf (= روی، به سوی ، سر، بر روی ) , in (= به، در، درداخل ، در میان) , über (= بالای، فراز، بیش از) , unter (= زیر، تحت، پایین تر از، بین) , vor (= جلوی، در مقابل، چندی پیش ، قبل از) , hinter (= پشت، عقب، در پس، به دنبال) , zwischen (= بین، میان، در بین) , neben (= کنار، جنب، بغـ*ـل، درجوار)
    حروف اضافه با اضافه ملکی
    wegen (= به خاطر، به علت، به دلیل) , während (= طی، در ضمن، خلال) , infolge (= به دنبال، در پی) , statt (= به جای، در عوض) , trotz (= با وجود، علی رغم)

    تقسیم بندی بر اساس مفهوم جمله.

    حرف اضافه برای مکان


    حروف اضافه در حالت مفعولی Akk و Dat




    an

    به، در نزدیکی، به علت



    am (an + dem) Hauptplatz

    در میدان اصلی



    in

    به، در، درداخل ، در میان



    in der Straßenbahn

    داخل تراموا



    auf

    روی، به سوی ، سر، بر روی



    auf dem Spielplatz

    در(روی) زمین بازی


    auf dem Schloßberg

    روی کوه بسته



    über

    بالای، فراز، بیش از



    über der Stadt

    بالای شهر



    unter

    زیر، تحت، پایین تر از، بین



    unter dem Schloßberg

    زیر کوه بسته



    vor

    جلوی، در مقابل، چندی پیش ، قبل از



    vor dem Brunnen

    در مقابل چاه، چشمه



    hinter

    پشت، عقب، در پس، به دنبال



    hinter dem Café

    پشت کافه



    zwischen

    بین، میان، در بین



    zwischen dem Brunnen und dem Rathaus

    بین چشمه و شهرداری



    neben

    کنار، جنب، بغـ*ـل، درجوار



    neben der Oper

    در کنار اپرا

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    وقتی که به سوال کجا؟ (کجا چیزی قرار دارد؟ کجا چیزی حرکت می‌کند؟) جواب می‌دهیم، حرف اضافه اسم در حالت مفعولی «Dat» قرار می‌گیرد.


    افعالی که معرف موقعیت هستند



    • liegen (= قرار داشتن)
    • stehen (= ایستاده بودن)
    • sitzen (= نشستن)
    • hängen (= آویزان بودن، آویزان کردن)
    • stecken (= بودن، در محلی بودن)




    Wo liegt die Zeitung? – Auf dem Tisch.
    = روزنامه کجا قرار داره؟ – روی میز


    Wo steht der Koffer? – Hinter dem Schrank.
    = چمدان کجاست؟ – پشت کمد


    Wo sitzt deine Freundin? – Vor der Dame da.
    = my friend تو کجا ایستاده؟ – آنجا در مقابل خانم


    Wo geht ihr am liebsten spazieren? – Im (in + dem) Wald.
    = کجا بیشترترجیح می دهید برای پیاده روی بروید؟ – توی جنگل


    Das Geschirr steht auf dem Tisch.
    = ظروف روی میز هستند.


    Die Messer liegen hinter dem Herd.
    = چاقوها پشت گاز قرار دارند.


    Die Schuhe liegen unter dem Bett.
    = کفش ها زیر تخت قرار دارند.


    Die Weinflaschen stehen neben dem Abfalleimer.
    = بطری های نوشید*نی در کنار سطل زباله هستند.


    Blumen stehen vor dem Fenster.
    = گل ها جلوی پنجره هستند


    Zwischen Büchern liegen Socken.
    = جوراب ها بین کتابها قرار دارند.


    Über dem Spiegel kleben Kaugummis.
    = بالای آینه آدامس چسبیده.


    An der Wand hängt der Spiegel.
    = روی دیوار آینه آویزان است.
    در مقابل سوال به کجا؟ «Whoin»، حرف اضافه اسم در حالت مفعولی «Akk» می‌آید.


    افعالی که معرف تغیر موقعیت هستند



    • legen (sich) (= قرار دادن)
    • stellen (sich) (= قرار دادن، گذاشتن)
    • setzen (sich) (= بشینید )
    • hängen (= آویزان بودن، آویزان کردن)
    • stecken (= بودن، در محلی بودن)




    Wohin legst du die Zeitung? – Auf den Tisch.
    = کجا گذاشتی روزنامه رو؟ - روی میز


    Wohin stellst du den Koffer? – Hinter den Schrank.
    = کجا چمدان را قرار داده ای (گذاشته ای) - پشت کمد


    Wohin setzt sich deine Freundin? – Vor die Dame da.
    = کجا نشسته دوستت؟ - در مقابل خانم انجا


    Wohin geht ihr heute spazieren? – In den Wald.
    = امروز کجا پیاده روی میروی - تو جنگل


    Das Bett kommt in die Ecke.
    = تخت میاد گوشه


    Der Kasten kommt neben das Bett.
    = جعبه میاد کنار تخت


    Den Schreibtisch stellen wir vor das Fenster.
    = ما میز تحریر و جلوی پنجره گذاشتیم


    Diese Lampe stellen wir auf den Schreibtisch.
    = ما این لامپ رو روی میز تحریر گذاشتیم


    Möchtest du den Teppich unter den Schreibtisch legen?
    = دوست داری فرش رو زیر میز تحریر قرار بدی؟


    Den Spiegel hängen wir an die Wand.
    = ما آینه رو روی دیوار آویزان کردیم


    Über den Spiegel hängen wir die Uhr.
    = بالای آینه ما ساعت آویزون کردیم


    Biegen Sie in die Herrengasse ab.
    = بپیچید تو herrengasse


    حروف اضافه در حالت مفعولی Dat




    aus

    از، ازجنس ، به علت



    Nimm die Kleidung aus dem Schrank.

    لباس هارو از کمد بردارید



    bei

    نزد، پیش، درکنار، درحین



    Sie bleibt schon seit einer Stunde bei dem Arzt.

    او تقریبا یک ساعت پیش دکتر ماند


    Zuerst haben wir uns bei der Ausländerbehörde im Stadthaus erkundigt.

    ابتدا ما از اداره مهاجرت در تالار شهر سوال کردیم



    nach

    به طرف ، پس از ، به نظر



    Wir fahren morgen nach Linz, nach Österreich.

    ما فردا صبح به لینز و اتریش میرویم


    Ich fliege nach Russland.

    من به روسیه پرواز می کنم.



    von

    از، از زمان ، به علت، مال



    Sie wohnen nicht weit von uns.

    محل زندگی شما از ما زیاد دور نیست


    Nimm deine Füße vom (von + dem) Tisch!

    پاتو از روی میز بردار


    Er kommt gerade von seiner Freundin.

    او الان از پیش دوستش اومد


    Sie ist vor kurzem von der Türkei nach Deutschland gezogen.

    او مدت زیادی نیست که که از ترکیه به آلمان آمده.



    zu

    به طرف، برای، نزد



    Dann musst du zum (zu + dem) Schloss gehen.

    بعد تو باید به قصر بروی


    Ich muss zum (zu + dem) Arzt.

    من باید برم دکتر


    Man hat uns zum (zu + dem) Arbeitsamt geschickt.

    آنها مارا برای کار فرستادن



    gegenüber

    مقابل، روبروی


    (قبل و یا بعد از اسم، همیشه قبل از ضمیر شخصی)



    Ich wohne gegenüber dem Park.

    من مقابل پارک زندگی میکنم


    Ich wohne dem Park gegenüber.

    من مقابل پارک زندگی میکنم


    Er sitzt mir gegenüber.

    او روبروی من نشسته


    Am besten tankst du bei der Tankstelle dem Freizeitzentrum gegenüber.

    بهتر است که در پمپ بنزین مرکز اوقات فراغت بنزین بزنید


    برای جهت مشخص با اسامی شهر‌ها حرف تعریف معین می‌آید. حرف اضافه «in» در حالت مفعولی «Akk» بکار می‌رود.



    Ich fliege in die Türkei.
    = من به ترکیه پرواز میکنم


    Ich fliege in die USA.
    = من به آمریکا پرواز میکنم


    Ich fliege in die Schweiz.
    = من به سوئد پرواز میکنم
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حروف اضافه در حالت مفعولی Akk




    durch

    از میان ، بواسطه ، طی



    Wir fahren durch den Tunnel.

    من آز میان تونل رانندگی میکنم


    Wir fahren durch die Stadt.

    مه از میان شهر رانندگی میکنم


    Dann fährst du durch die Unterführung.

    سپس شما از زیر گذر عبور میکنید



    über

    بالای، فراز، بیش از



    Wir gehen über die Straße.

    ما از این خیابان میرویم


    Du fährst über die Brücke.

    او از بالای پل میره



    entlang

    در امتداد، در طول، در درازای



    Entlang den Fluss gibt es schöne Wege.

    در امتداد رودخانه راه زیبایی وجود داره


    Du fährst den Heidensee entlang.

    شما در امتداد رودخانه هایدن بروید



    حروف اضافه با اسم و حروف اضافه با قید


    an + Dativ + entlang


    Ich gehe oft am (an + dem) Fluss entlang spazieren.

    منو اغلب در امتداد رودخانه پیاده روی میکنم


    Du fährst am (an + dem) Heidensee entlang.

    تو در امتداد دریاچه ی هایدن رانندگی میکنی

    an + Dativ + vorbei


    Ich komme oft an dem Museum vorbei.

    من اغلب ازکنار موزه رد میشوم


    Du fährst am (an + dem) Hafen vorbei.

    تو از کنار بندر رد میشی

    gegenüber von + Dativ


    Ich wohne gegenüber von dem Park.

    من روبروی پارک زندگی میکنم


    Am besten tankst du bei der Tankstelle gegenüber vom (von + dem) Freizeitzentrum.

    بهتر است تو پمپ بنزین روبروی مرکزیت اوقات فراغت بنزین بزنی

    bis zu + Dativ


    Gehen Sie bitte bis zur Kreuzung.

    لطفا تا چهارراه برو


    Dann fährst du bis zum (zu + dem) Supermarkt.

    بعد تا سوپر مارکت برو

    um + Akkusativ + herum


    Wir fahren um die Stadt herum.

    ما اطراف شهر رانندگی میکنیم


    Dann fährst du um den Supermarkt herum.

    سپس اطراف سوپر مارکت رانندگی کنید


    حروف اضافه زمانی


    حروف اضافه در حالت مفعولی Dat


    an

    به، در نزدیکی، به علت
    تاریخ {۱}. روزهای هفته {۱}. اوقات روز

    • Ich bin am (an + dem) 06.07.1975 geboren.
      من یکشنبه 15 تیر 1354 متولد شدم
    • Am (an + dem) Sonntag arbeite ich nicht.
      من شنبه کار نمیکنم
    • Am (an + dem) Morgen schlafe ich lange.
      من فردا بیشتر میخوابم



    bei

    نزد، پیش، درکنار، درحین
    هم زمانی

    • Bei der Arbeit kann ich nicht telefonieren.
      در حین کار من نمیتونم تلفن بزنم



    in

    به، در، درداخل ، در میان
    پس از آن {۱} - ماه‌ها {۱} -فصل‌ها {۱} در شب.

    • In einer Stunde bin ich bei dir.
      یک ساعت من پیش تو هستم
    • Was hast du im (in + dem) September gemacht?
      تو در ما سپتامبر چیکار کردی
    • Im (in + dem) Winter fahre ich oft Ski.
      در زمستان من اغلب اسکی سواری میرم
    • In der Nacht muss sie arbeiten.
      شب من باید کار کنم



    nach

    به طرف ، پس از ، به نظر
    بعد از آن

    • Nach zwei Stunden ist er zurückgekommen.
      بعد از دو ساعت او برگشت
    • Schon nach einer Woche konnten wir die Ergebnisse sehen.
      بعد از یک هفته میتونیم ما نتایج رو ببینیم



    vor

    جلوی، در مقابل، چندی پیش ، قبل از
    سابقا

    • Vor dem Schlafen geht sie baden.
      قبل از خواب حمام برو
    • Es ist 5 vor 7.
      آن 5 آب 7 است



    seit

    از، تابحال، تاکنون
    مربوط به زمان گذشته

    • Es regnet seit gestern.
      از دیروز میبارد
    • Seit gestern bin ich wieder fit.
      از دیروز من دوباره سرحال هستم



    ab

    از
    مربوط به زمان حال و آینده

    • Ab heute rauche ich nicht mehr.
      از امروز من زیاد سیگار نمسکشم
    • Ab November arbeite ich am nächsten Abschnitt.
      از نوامبر من از بخش بعدی کار میکنم



    von

    از، از زمان ، به علت، مال
    با «bis»

    • von 8.00 Uhr bis 10.00 Uhr
      ازساعت 8 تا 10
    • Von Montag bis Freitag bin ich an der Uni.
      از دوشنبه تا جمعه من دانشگاه هستم


    حروف اضافه در حالت مفعولی Akk


    bis

    تا
    (auch) با «von»

    • von 8.00 Uhr bis 10.00 Uhr
      از ساعت 8 تا 10
    • Von Montag bis Freitag bin ich an der Uni.
      از دوشنبه تا جمعه من دانشگاه هستم
    • Ich habe heute nur bis 15.00 Uhr Zeit.
      امروز من فقط تا ساعت 3 وقت دارم



    um

    دور، اطراف، راس ساعت، به
    زمان

    • Um 7.30 Uhr fährt meine S-Bahn ab.
      از ساعت 7.30 قطار من میذود
    • Um 15.30 Uhr habe ich einen Termin.
      ساعت 15.30 من قرار ملاقات دارم

    حروف اضافه در افعال معین
    حروف اضافه در حالت مفعولی Dat



    mit

    با، همراه با ، بوسیله

    • Ich schreibe gern mit dem Bleistift.
      من دوست دارم با مداد بنویسید
    • Ich fahre oft mit dem Bus.
      من اغلب با اتوبوس میروم
    • Ich fahre nicht gern mit dem Auto.
      من دوست ندارم با اتومبیل حرکت کنم
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    "von" با اسم‌های خاص

    «Von» منشاء چیز یا فردی را با نام‌های مناسب مالکیت توصیف می‌کند.



    Thomas Mayr ist der Vater von Hana, Laura und Niklas.
    = توماس میر پدر هانا، لورا و نیکلاس است


    Jolana Mayr ist die Mutter von Hana, Laura und Niklas.
    = جولانا میر مادر هانا، لورا و نیکلاس است


    Das ist die Bluse von Katrin.
    = این پیراهن کاترین است


    Das ist das Bild von Botticcelii.
    = یه تصویر از bottoiccelil هست


    Das ist die Kaffeemaschine von Tchibo.
    = این ماشین قهوه ساز مارک چیبو است
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اعداد

    تاریخ


    برای گفتن تاریخ سال، دو عدد اول اساسی هستند و سپس کلمه "صد" ("hundert-") را اضافه می‌کنیم و بعد دو عدد باقیمانده را بیان می‌کنیم.


    از سال ۲۰۰۰ به بعد همه چهار رقم را به عنوان عدد اصلی بیان می‌کنیم.



    1975


    neuzehnhundertfünfundsiebzig

    هزار و نهصد و هفتاد و پنج

    2013


    zweitausenddreizehn

    دوهزار و سیزده



    wann? (= چه وقت؟ کی؟)


    1975



    neuzehnhundertfünfundsiebzig / im Jahre neuzehnhundertfünfundsiebzig

    در سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج

    1975 – 1980


    von neuzehnhundertfünfundsiebzig bis neunzehnhundertachtzig

    از هزار و نهصد و هفتاد و پنج تا هزار و نهصد و هشتاد


    اعداد ترتیبی

    اعداد ترتیبی به صورت زیر هستند:


    ۱ تا ۱۹: پسوند "te-" دارند و از ۲۰ به بعد پسوند "ste-" دارند.



    1. – 19.
    – te
    20. – ...
    – ste

    استثنا:



    1.
    der erste (= اولین)
    3.
    der dritte (= سومین)
    7.
    der siebte (= هفتم)
    8.
    der achte (= هشتم)

    بعد از حروفی مانند am - vom - bis zum - seit dem - ab dem- برای اعداد ۱ تا ۱۹ خاتمه ten می‌گیرد و از عدد ۲۰ به بعد خاتمه sten می‌آید.



    wann? (= چه وقت؟ کی؟)


    am (= در) , vom (= از ) , bis zum (= تا) , seit dem (= از(زمان)) , ab dem (= از)


    1. – 19.
    – ten
    20. – ...
    – sten


    11.09.2002


    am elften September zweitausendzwei

    در یازدهم سپتامبر دوهزار و دو

    am 15.03.


    am fünfzehnten März

    در پانزدهم مارس

    11.09.2002 – 12.10.2012


    vom elften September zweitausendzwei bis zum zwölften Oktober zweitausendzwölf

    از یازدهم سپتامبر دو هزار و دو تا دوازدهم اکتبر دو هزار و دوازده

    12.10.2012


    ab / seit dem zwölften Oktober zweitausendzwölf

    از دوازدهم اکتبر دو هزار و دوازده

    ab 30.04.


    ab dem dreißigsten April

    از سی ام آوریل


    محل‌های مشخص با اعداد ترتیبی

    پس از حرف im برای اعداد ۱ تا ۱۹ خاتمه ten می‌آید و از عدد ۲۰ به بعد خاتمه sten می‌گیرد


    wo? (= کجا؟)



    im 7. Bezirk = im siebten Bezirk
    = در منطقه هفتم


    im 21. Bezirk = im einundzwanzigsten Bezirk
    = در منطقه بیست و یکم


    im 1. Stock = im ersten Stock
    = در طبقه اول
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ترتیب کلمات در جمله اصلی

    یک جمله از فاعل (شخص یا شی انجام دهنده کار)، مسند (فعل صرف شده) و احتمالا بخش‌های دیگر جمله تشکیل می‌شود.


    در جمله اصلی با قرار دادن (نقطه در انتهای جمله)، گزاره در جایگاه دوم قرار می‌گیرد.




    I II III

    Ich gehe heute ins Kino.

    Unser Vater spielt gern Tennis.

    Natalie faulenzt nicht gern.



    Ich gehe heute ins Kino.
    = من امروز به سینما میروم


    Unser Vater spielt gern Tennis.
    = پدر ما دوست دارد تنیس بازی کند


    Natalie faulenzt nicht gern.
    = ناتالی دوست ندارد تنبلی کند.
    اگر در جمله اصلی بخشی از جمله در جایگاه نخست قرار بگیرد، بلافاصله فاعل بعد از گزاره می‌آید.




    I II III

    Heute gehe ich ins Kino.



    Heute gehe ich ins Kino.
    = امروز دوست دارم به سینما بروم.
    جمله پرسشی

    سوال انتخابی بدون کلمه پرسشی: گزاره در وهله نخست بلافاصله پس از فاعل می‌آید.




    I II III

    Gehst du heute ins Kino?

    Gibt es etwas über Architektur?



    Gehst du heute ins Kino?
    = آیا امروزتو به سینما می روی؟


    Gibt es etwas über Architektur?
    = آیا چیزی در مورد معماری وجود دارد؟
    اینگونه سوالات انتخابی با «بله» و «نه» پاسخ داده می‌شود.


    سوال تکمیلی با کلمه پرسشی: در وهله اول کلمه پرسشی، در وهله دوم گزاره بلافاصله بعد از فاعل.




    I II III

    Wohin gehst du heute?

    Wie ist Ihr Name?

    Wo ist die Ausstellung?



    Wohin gehst du heute?
    = امروز به کجا میروی؟


    Wie ist Ihr Name?
    = نام شما چیست؟


    Wo ist die Ausstellung?
    = نمایشگاه کجاست؟
    ضمایر پرسشی

    ضمایر پرسشی با حرف «W» شروع می‌شوند.



    wer? (= چه کسی؟)

    • Wer ist das?
      این چه کسی است؟

    was? (= چه؟)

    • Was möchtest du trinken?
      چه میخواهید بنوشید؟
    • Was machen wir heute?
      ما امروز چیکار میکنیم؟

    wessen? (= مال چه کسی؟)

    • Wessen Katze ist das?
      گربه چه کسی است؟

    wem? (= به چه کسی؟)

    • Wem soll ich helfen?
      به چه کسی باید کمک کنم؟

    wen? (= چه کسی را؟)

    • Wen besuchen wir heute?
      چه کسی را ما امروز ملاقات می کنیم؟

    warum? (= چرا؟)

    • Warum warst du nicht in der Schule?
      چرا تودر مدرسه نبودی ؟

    wann? (= چه وقت؟)

    • Wann kommst du zu uns?
      کی میای تو پیش ما؟

    wo? (= کجا؟)

    • Wo wohnst du?
      توکجا زندگی میکنی؟
    • Wo ist die Ausstellung?
      کجا نمایشگاه هست؟

    wohin? (= به کجا؟)

    • Wohin fahrt ihr im Urlaub?
      مه تعطیلات کجا میریم؟

    woher? (= از کجا؟)

    • Woher kommst du?
      از کجا آمدی؟

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جای فاعل در جمله

    وقتی که در جمله به جای اسم دو مفعول می‌آید، مفعول «Dat» قبل از مفعول «Akk» قرار می‌گیرد.





    Ich gebe meinem Freund das Buch.
    = من به دوستم کتاب دادم
    مفعولی که به جای ضمایر شخصی می‌آید، همیشه قبل از مفعولی است که به جای اسم می‌آید.





    Ich gebe ihm das Buch.
    = من به او کتاب دادم


    Ich gebe es ihm.
    = من آنرا به او دادم
    هنگامی که در جمله دو مفعول به جای ضمایر شخصی بیایند، مفعول «AKK» قبل از مفعول «Dat» قرار می‌گیرد.




    Ich gebe meinem Freund das Buch.

    Ich gebe es ihm.

    نفی „nicht”

    حرف نفی nicht تمامی جمله و با بخشی از جمله را منفی می‌کند


    حرف نفی nicht در انتهای جمله و یا قبل از فعل دوم می‌آید





    Ich liebe dich nicht.
    = من تو را دوست ندارم.


    Ich kann leider nicht schwimmen.
    = متاسفانه من نمی توانم شنا کنم.
    برای نفی بخشی از جمله «nicht» را بکار می‌بریم.





    Ich will nicht jetzt schwimmen (sondern in einer Stunde).
    = من نمی خواهم اکنون شنا کنم (در یک ساعت معین)


    Sie geht nicht mit Florian (sondern mit Markus).
    = او با فلورین نمی رود (بلکه با مارکوس می رود).
    پرسش

    ضمیر پرسشی «welch» هنگام انتخاب یک شخص معین و یا شیی در میان اشیاء دیگر بکار می‌رود


    ضمیر پرسشی «welch» قبل از اسم و به جای حرف تعریف معین قرار می‌گیرد.


    ضمیر پرسشی «welch» مانند حرف تعریف معین صرف می‌شود.

    جدول ۱- پسوندهای حالت

    maskulin feminina neutral Plural



    Nominativ

    • welcher Tisch?
      کدام میز؟
    • welcher Rock?
      کدام دامن؟

    • welche Lampe?
      کدام لامپ؟
    • welche Jacke?
      کدام کت؟

    • welches Bett?
      کدام تخت؟
    • welches Kleid?
      کدام لباس؟

    • welche Stühle?
      کدام صندلی؟

    • کدام کفش؟



    Genitiv

    • welches Tisches?
    • welches Rockes?

    • welcher Lampe?
    • welcher Jacke?

    • welches Bettes?
    • welches Kleides?

    • welcher Stühle?
    • welcher Schuhe?



    Dativ

    • welchem Tisch?
    • welchem Rock?

    • welcher Lampe?
    • welcher Jacke?

    • welchem Bett?
    • welchem Kleid?

    • welchen Stühlen?
    • welchen Schuhen?



    Akkusativ

    • welchen Tisch?
    • welchen Rock?

    • welche Lampe?
    • welche Jacke?

    • welches Bett?
    • welches Kleid?

    • welche Stühle?
    • welche Schuhe?
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جمله‌های چرایی با «weil» (چون که)

    حرف ربط "weil" دلیلی را بیان میکند . بعد از این حرف ربط جمله فرعی شامل ( فاعل ، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره ) . وقتی که جمله ربطی "weil" در ابتدای جمله بیاید ، جمله اصلی باید با گزاره شروع شود .





    Ich bleibe heute zu Hause, weil ich sehr krank bin.
    = من امروز در خانه می مانم،زیرا خیلی بیمار هستم


    Weil ich sehr krank bin, bleibe ich heute zu Hause.
    = از آنجا که من خیلی بیمار هستم، امروز در خانه می مانم.


    Wir kommen schon am Freitag, weil wir einen langen Weg haben.
    = ما روز جمعه می رویم زیرا ما راه طولانی ( در پیش) داریم.


    Ich bin sauer, weil ich Hunger habe.
    = من عصبانی ام، چون گرسنه هستم.



    جمله با که


    در جمله‌هایی که دارای مفعول هستند معمولاً با حرف ربط dass شروع می‌شوند. در این حالت جمله فرعی تشکیل می‌شود. (فاعل + بخش‌های دیگر جمله + مسند)





    Er hat gesagt, dass sie nicht kommen können.
    = او گفت که نمی توانند بیایند.


    Wahrscheinlich haben Sie schon erfahren, dass es neue Lehrerinnen und Lehrer gibt.
    = شما احتمالا از قبلا اطلاع دارید که معلمان جدیدی وجود دارند


    Bist du sicher, dass Ömer in der Schule isst?
    = تو مطمئن هستی، که عمر تو مدرسه میخورد
    بعضی از جملات کناری جدا می‌کنند یک عبارت را به همين دليل نامیده می شوند مجموعه عبارت


    اگر همان طور که در این مورد یک جمله کناری در جایگاه یک موضوع قرار گیرد، مردم می نامند این موضوع را. جمله کناری داره به همین علت عملکرد یک عبارت مفعول بی واسطه در جمله اصلی


    سوال برای یک جمله برابر است با یک موضوع





    Was weißt du? – Ich weiß, dass du in deinem Architektenbüro viel zu tun hast.
    = چه چی چیزی تو میدانی؟ – من میدونم که، تو توی شرکت معماری خیلی کار میکنی

    Was hast du erfahren? – Ich habe erfahren, dass der Bus nicht fährt.
    = چه تجربه ای داری؟ – من تجربه دارم، که اتوبوس حرکت نمیکنه

    Nur knapp 18 Prozent der Umfrageteilnehmer gaben an, dass sie absolut vertraut im Umgang mit komplexen Fahrzeugtechniken sind.Was gaben 18 Prozent der Umfrageteilnehmer an? Dass sie absolut vertraut im Umgang mit komplexen Fahrzeugtechniken sind.
    = فقط 18 درصد از پاسخگویان گفته اند، که آنها کاملا با فراورده های پیچیده خودرو آشنا هستم – 18 درصد از شرکت کنند ها در این نظرسنجی چه گفتند؟ که آنها کاملا با تکنولوژی پیچیده وسیله نقلیه آشنا هستند
    عبارت با که

    وقتی یک جمله کناری در کنار یک اسم قرار می گیرد نامیده می‌شود عبارت یک عبارت یک اطلاع درمورد یک موضوع در یک جمله می دهد و سوال می شود با چه کسی چه چیزی



    Mein größter Wunsch ist, dass meine Freundin mich zu Weihnachten besucht. - Was ist mein größter Wunsch? - Dass meine Freundin mich zu Weihnachten besucht.
    = آرزوی بزرگ من است که دوستم را در کریسمس ببینم - آرزوی بزرگ من چیست؟ - که دوست من من را در جشن کریسمس دید


    Dass es nicht schneit, ist sehr schade. - Was ist sehr schade? - Dass es nicht schneit.
    = اینکه برف نیست باعث تاسف - چه چیزی باعث تاسف - اینکه برف نیست
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جمله‌های پرسشی غیرمستقیم

    این سؤالات در جملات مرکب می‌توانند به‌عنوان عبارات تابع به نظر برسند.


    سوالات تکمیلی در جملات فرعی با یک (کلمه سوالی در ابتدای جمله شروع می‌شود) و در پایان هم گزاره می‌آید.





    Was hast du heute gekauft?
    = چه چیزی امروز خریدی؟


    Ich habe gefragt, was du heute gekauft hast.
    = من سوال کردم، چه چیزی امروز خریدی


    Ich würde auch gerne wissen, wann das Kinocafé aufmacht.
    = من دوست دارم همچنین بدونم، کی کافه سینما باز میشه.
    سوالات انتخابی در جملات فرعی با حرف ربط «ob» شروع می‌شود و گزاره در انتهای جمله می‌آید.





    Kommst du heute zu mir?

    امروز پیشم میلی؟



    Ich habe gefragt, ob du heute zu mir kommst.

    من سوال کردم، آیا امروز پیشم میلی؟.



    Ist die E-Mail-Adresse richtig?

    آدرس ایمیل درسته؟



    Ich bin nicht sicher, ob die E-Mail-Adresse richtig ist.

    من مطمئن نیستم، آیا آدرس ایمیل درسته




    Könnten Sie mich bitte zurückrufen und mir sagen, ob die Reservierung in Ordnung geht?
    = میتونید لطفا به من زنگ بزنید و بگید، آیا رزروشن مرتب است

    جمله‌های شرطی با „wenn”

    حرف ربطی است که شرطی را بیان می‌کند و جمله فرعی تشکیل می دهد. (فاعل - مفعول - بقیه اجزای جمله و در انتها فعل صرف شده)





    Wenn das Wetter heute schön ist, gehen wir in den Park.
    = اگر امروز هوا خوب است، ما پارک برویم


    Wir gehen in den Park, wenn das Wetter heute schön ist.
    = ما به پارک میرویم ، اگر هوا امروز خوب است.


    Wenn es mit der Karriere als Fußballspieler nichts wird, habe ich schon einen Plan B.
    = اگر حرفه ای به عنوان ن بازیکن فوتبال نیست، من برنامه b رو دارم


    Wenn Sie sofort übersiedeln möchten, können Sie bei einer älteren Dame im Stadtzentrum wohnen.
    = اگر می خواهید بلافاصله محل سکونت خود را تغییر دهید ، شما می توانید با یک خانم سالخورده در مرکز شهر زندگی کنید.
    جمله‌های غیرواقعی اغلب به‌صورت جمله شرطی بکار بـرده می‌شوند



    Wenn das Wetter heute schön wäre, würden wir in den Park gehen.
    = اگر هوا امروز خوب باشد ، ما به پارک خواهیم رفت.


    Wir würden in den Park gehen, wenn das Wetter heute schön wäre.
    = ما به پارک خواهیم رفت، اگر هوا امروز خوب باشد .


    Zum Schluss möchte ich Sie noch darauf hinweisen, dass es im Stiegenhaus viel gemütlicher wäre, wenn die Heizung funktionieren würde.
    = در نهایت من می خواهم به شما یاداوری کنم، که دمای خانه ها بهتر خواهد بود، اگر بخاری کار کند.


    Es wäre schön, wenn Sie sich bis Montag nächster Woche melden könnten.
    = خوب خواهد بود، اگربتوانید تا دوشنبه ی هفته آینده اطلاع بدهید.


    Wenn Sie noch ein bisschen warten könnten, hätte ich ein sehr günstiges Angebot.
    = اگر شما بتوانید کمی صبر کنید ، من یک پیشنهاد مناسب دارم.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا