وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
جمله‌های تصدیقی با „obwohl” و „trotzdem”

پاسخ «جملات امتیازی» به پرسش «با این وجود ».


جملات ربطی با حرف ربط «obwohl» (اگر چه) ساخته می‌شوند و بعد از حرف ربط جمله بصورت (فاعل، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره) می‌آید.





Obwohl es sehr stark regnet, gehen wir mit dem Hund spazieren.
= اگرچه هوا خیلی بارونی است ، ما با سگ به پیاده روی میرویم.


Gehen wir mit dem Hund spazieren, obwohl es sehr stark regnet.
= ما با سگ به پیاده روی میرویم ، اگرچه هوا خیلی بارونی است


Muss ich auch zahlen, obwohl er kein Mittagessen hat?
= آیا من هم باید پرداخت کنم ، اگرچه او اصلا ناهار نخورد ؟


Obwohl das nicht der Hausordnung widerspricht, stört es mich sehr bei meiner Arbeit.
= اگرچه آن با نظم خانه تناقض ندارد، مزاحمت ایجاد کرده برای من در کارم
جمله ربط می‌تواند همچنین با حرف ربط «trotzdem» (با این حال) شروع شود و در اینصورت جمله بصورت معکوس تشکیل می‌شود (گزاره، فاعل و اجزای دیگر جمله).





Es regnet sehr stark, trotzdem gehen wir mit dem Hund spazieren.
= خیلی شدید می بارد، بااین وجود ما با سگ به پیاده روی میرویم.


Ich habe die Mieter schon mehrmals auf diese Probleme hingewiesen, trotzdem hat sich bisher leider gar nichts geändert.
= من بیش از چند بار به مستاجر در مورد مشکل هشدار داده بودم، با این وجود اون تا الان هیچ تغییری نداده بود.

جمله‌های تصدیقی با „deshalb”

حرف ربط "deshalb" (به این دلیل) اشاره به دنباله دارد. حرف ربط نیاز به معکوس دارد (مسند+ فعل+ دیگر بخش‌های جمله).





Ich bin sehr krank, deshalb bleibe heute zu Hause.
= من خیلی بیمار هستم ، به همین خاطر در خانه می مانم.


Sie hatten weniger zu tun, deshalb hatten sie bestimmt weniger Stress.
= آنها کمتر کار میکردند ، به همین دلیل قطعا استرس کمتری داشتند

جمله‌های پایانی با ”um…zu” و „damit”

جمله‌های پایانی در برابر سوال برای چه؟ و به چه هدف؟ استفاده می‌شوند.


وقتی که فاعل‌ها در هر دو جمله یکی باشند، جمله اصلی با حرف ربط «um» بکار می‌رود و سپس دیگر اجزای جمله و در انت‌ها حرف ربط «zu» همراه با مصدر می‌آید.



ich (= من) = ich (= من)


  • Ich lerne fleißig Deutsch. Ich will in Deutschland studieren.
    من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم ، من میخواهم در آلمان تحصیل کنم.
  • Ich lerne fleißig Deutsch, um in Deutschland zu studieren.
    من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم ، تا در آلمان تحصیل کنم.


  • Zwei Škoda-Automechaniker fahren in ein einsames, österreichisches Alpendorf, um Ski zu fahren.
    دو مکانیک میروند به یک روستای دور افتاده در اتریش تا اسکی سواری کنند

در جملات um... zu فعل معین «wollen» بکار نمی‌رود.



  • Laura sieht sich oft Filme an. Sie will mit den Freunden darüber reden.
    لورا اغلب فیلم ها را تماشا می کند. او می خواهد در مورد آن با دوستان خود صحبت کند.
  • Laura sieht sich oft Filme an, um will mit den Freunden darüber zu reden.
    لورا اغلب به فیلم هایی نگاه می کند ، تا در موردش با دوستانش صحبت کند

وقتی که فاعل‌ها در هر دو جمله یکی نباشد، جمله اصلی توسط حرف ربط «damit» بکار می‌رود. جمله فرعی شامل (فاعل، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره می‌آید.)



ich (= من) ≠ mein Chef (= رئیس من )


  • Ich lerne fleißig Deutsch. Mein Chef soll zufrieden sein.
    من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم ،رئیسم باید رضایت داشته باشته.
  • Ich lerne fleißig Deutsch, damit mein Chef zufrieden ist.
    من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم، بنابراین رئیسم راضی است.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حرف ربط چند بخشی یا
    حالت های حرف ربط تشکیل شده اند از دو بخش. آنها می توانند قسمتی از جمله یا کل جمله را به یکدیگر متصل کنند قسمت دیگر قرار دارد بین ارتباط دو بخش با جمله



    Junge Männer ab 18 Jahren müssen entweder 6 Monate zum Bundesheer gehen oder einen 9-monatigen Zivildienst bei einer sozialen Organisation machen.
    = مردهای جوان از 18 سال باید یا 6 ماه به ارتش آلمان بروند یا یک خدمت 9ماهه در سازمان اجتماعی انجام بدهند


    Im Sommer wollen Markus und Stefanie entweder nach Holland oder nach Frankreich fahren.
    = در تابستان مارکوس یا اشتفانی می‌خواهند یا یه هلند بروند یافرانسه


    Hans hat immer Glück im Leben. Entweder gewinnt er im Lotto, oder er findet Geld auf der Straße.
    = هانس همیشه شانس داره یا تو لوتو برنده میشه یا توی خیابون پول پیدا می‌کند


    Entweder sagst du endlich die Wahrheit, oder ich rufe die Polizei.
    = یا حقیقت رو بگو یا زنگ میزنم به پلیس

    جمله‌های نسبی

    جملات نسبی اسمی را توصیف می‌کند که به جمله اصلی نزدیک‌تر است. در ابتدای جمله نسبی ضمیر می‌آید. آن‌ها ساختار مشخصی مانند حرف تعریف‌های معین دارند (به حز Dat جمع). جملات نسبی با ضمایر نسبی یا Relativadverb معرفی می شود. ضمیر نسبی باید در مورد هر حالت مربوطه باشد، که فعل به تابع نیاز دارد. آنها اشکال مشابه آرتیکل خاصی دارند (به استثنای مودال ورب). بعد از ضمایر نسبی جمله فرعی که شامل (فاعل، اجزای دیگر جمله و درپایان گزاره).



    جدول ۱- پسوندهای حالت

    maskulin feminina neutral Plural



    Nominativ


    der


    die


    das


    die



    Genitiv


    des


    der


    des


    der



    Dativ


    dem


    der


    dem


    denen



    Akkusativ


    den


    die


    das


    die





    Nominativ


    Das ist der Mann, der meine Schwester heiraten will.

    آن مردی است که میخواهد با خواهر من ازدواج کند


    (Wer will meine Schwester heiraten?)

    چه کسی میخواهد با خواهر من ازدواج کند؟



    Genitiv


    Das ist der Mann, dessen Haare grau sind.

    آن مردی که موهاش خاکستری است


    (Wessen Haare sind grau?)

    موهای چه کسی خاکستری است؟



    Dativ


    Das ist der Mann, dem ich gestern begegnet bin.

    آن مردی است که دیروز من باهاش برخورد کردم


    (Wem bin ich gestern begegnet?)

    با چه کسی دیروز برخورد کردم؟



    Akkusativ


    Das ist der Mann, den meine Schwester liebt.

    آن مردی است که خواهر من را دوست دارد


    (Wen liebt meine Schwester?)

    چه کسی خواهر من را دوست دارد؟

    تعداد و جنسیت ضمایر نسبی توسط اسم در جمله اصلی و حالت فعل در جمله فرعی تعیین می‌شود.


    ضمایر نسبی می‌توانند با حروف اضافه به جمله اصلی وصل شوند، همانند فعل در جمله فرعی.


    جملات نسبی می‌توانند (با کاما) به جمله اصلی وصل شوند.





    Das ist das Mädchen, das ich gut kenne.
    = آن دختر را من خوب میشناسم


    Dafür ist der Mieter in der Wohnung Nr. 4 verantwortlich, der auch gestern wieder seinen Kampfhund ohne Beißkorb und Leine frei im Haus herumlaufen ließ.
    = این مستاجر مسول آپارتمان شماره 4 است، که دیروز بدون پوزبند وقلاده آزاد در خانه اطرف میرفت


    Die Nachbarn, denen ich Geld geliehen habe, sind sehr nett.
    = همسایه ای که من ازش پول قرض کردم خیلی مهربان است


    Weiters möchte ich Sie darauf aufmerksam machen, dass die Frau, die in der Wohnung Nr. 7 wohnt, in der Früh beim Duschen regelmäßig laut und falsch singt.
    = علاوه براین من میخواهم توجه شما را به این واقعیت جلب کنم که خانم هایی که در آپارتمان شماره 7 زندگی میکنند صبح زود در حمام زیر دوش بلند و زننده آواز میخواند


    Die Straßenbahn, auf die ich warte, kommt endlich.
    = تراموای شهری، که من منتظرش بودم بلاخره امد
    آور عبارت موصولی یم فعل با یک حرف اضافه بیاید باید حرف اضافه قبل از ضمیر موصولی استفاده شود





    Die Narrenrufe sind Teil der Karnevalskultur, zu der auch die Karnevalsumzüge gehören.
    = صدای احمق قسمتی از فرهنگ کارناوال است که برای آن لباس کارناوال هم تعلق دارد
    ساخته شده ضمیر موصولی از یک مکان، می‌توان قید کجا حرف اضافه و ضمیر موصولی جابجا شوند



    Das ist die Stadt, in der Einstein geboren wurde.
    = شهری است که انیشتین متولد شده


    oder
    = یا

    Das ist die Stadt, wo Einstein geboren wurde.
    = شهری است، جایی که انیشتین متولد شده
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جمله‌های زمانی

    بعد از حروف ربط زمانی جمله بصورت (فاعل، دیگر اجزای جمله و در انت‌ها گزاره) می‌آید.


    حرف ربط «als» - «wenn»

    حرف ربط «wenn» رویدادی در زمان حال و آینده و تکرار آن را در زمان گذشته بیان می‌کند.
    (تکرار می‌تواند با قید‌هایی مانند «immer» - «jedesmal» همراه باشد.





    Wenn er mich besucht, bringt er immer eine Flasche Wein mit.
    = وقتی که او من را می بیند ،او همیشه یک بطری نوشید*نی می آورد


    Wenn er mich besuchte, brachte er immer eine Flasche Wein mit.
    = وقتی که او من را می دید، او با خودش همیشه یک بطری نوشید*نی می آورد


    Immer wenn in ihrem Leben etwas Besonderes passiert ist, hat sie ein Buch geschrieben.
    = هر وقت چیزی در زندگی او اتفاق افتاد، کتابی نوشت.

    عملکرد زمان در جمله با wenn

    جملاتی که با اگر همراه هستند ، می توانند شرطی یا زمانی باشند.


    یک اقدام تکراری، جمله با اگر جواب داده می‌شود در هرصورت در سوال چه مدت





    Sie freuen sich, wenn ich zu ihnen komme und erzählen mir aus ihrem Leben.
    = انها خوشحال می شوند ، اگر من نزد آنها بروم و از زندگی خود به من بگویند.


    Es ist Winter. Wenn ich morgens aufstehe, ist es draußen noch dunkel.
    = زمستان است، وقتی من صبح بیدار بشوم ، بیرون هنوز تاریک است.


    Wenn ich abends zu viel Kaffee getrunken habe, kann ich nachts nicht einschlafen.
    = اگرمن غروب قهوه بیش از حد بخورم ، شب ها نمی توانم بخوابم.


    Wenn ich mittags Pause mache, klingelt oft mein Telefon und ich werde gestört.
    = زمانی که من ظهر وقت استراحت دارم، تلفن ام اغلب زنگ میزنه و من ناراحت میشم.
    زمان قبل و شرایط
    جمله زمانی با اگر این را بیان می کند که روند واقعه در جمله کناری به ترتیب زمانی قبل از جمله اصلی قرار میگیره شرایط باید رعایت شود تا روند واقعه در جمله اصلی تحقق یابد





    Wenn ich mein soziales Jahr abgeschlossen habe, möchte ich mit dem Studium beginnen.
    = زمانیکه من سال اجتماعی ام را تمام کردم، میخواهم با تحصیل شروع کنم


    Wenn die Kinder ihre Hausaufgaben gemacht haben, können sie fernsehen.
    = زمانی که بچه ها تکالیف شان را انجام دادن میتونند تلویزیون ببینند


    Wenn ich gut Deutsch gelernt habe, möchte ich in Deutschland studieren.
    = زمانیکه من خوب آلماتی یاد گرفتم، دوست دارم تو آلمان تحصیل کنم
    حرف ربط «Als» رویدادی که یکبار در گذشته اتفاق افتاده است را بیان می‌کند





    Als ich den Brief gelesen habe, habe ich mich an die Ferien erinnert.
    = وقتی که نامه را خواندم ،تعتیلات را به یاد آوردم


    Als ich Kind war, las ich sehr gern Märchen.
    = وقتی بچه بودم، خواندن داستان های پریا را دوست داشتم


    Als sie 16 war, wollte sie groß sein und siegen.
    = وقتی او 16 ساله بود ، می خواست بزرگ و برنده شود




    گذشته در حال حاضر، آینده

    یک بار als wenn


    چندبار wenn wenn


    حرف ربط «bevor»




    Bevor ich zu Abend esse, mache ich noch Ordnung in der Küche.
    = قبل از اینکه شام بخورم، آشپزخانه را مرتب می کنم


    Bevor sie ihren dritten Mann geheiratet hat, war ihre Autobiographie schon fertig.
    = قبل از اینکه با شوهر سومش ازدواج کند، زندگینامه او به پایان رسید
    حرف ربط «seit» / «seitdem»




    Seitdem ich sie kennen gelernt habe, geht es mir viel besser.
    = از آن هنگامیکه من او را ملاقات کردم ، من احساس بهتری دارم


    Seitdem ich dieses Lied singe, kommt die Knef in meine Träume.
    = زمانی که من این آواز را خواندم ، کنف به رویاهایم می آ ید
    حرف ربط «bis»




    Wir bleiben hier, bis eure Eltern kommen.
    = ما اینجا می مانیم ، تا زمانیکه والدین شما بیایند
    حرف ربط «während»


    Während in Europa noch Krieg herrschte, drehte sie bereits die ersten Filme.
    = در حالی که در اروپا جنگ بود، او اولین فیلم را فیلم برداری می‌کرد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جمله‌های مصدری

    مصدر همیشه در انتهای جمله می‌آید


    حرف zu قبل از مصدر می‌آید و این حرف به خودی خود هیچگونه معنایی ندارد.


    مصدر بدون حرف zu می پیوندد به:



    • فعال کمکی مودال





      Ich kann sehr gut schwimmen.
      = من خیلی خوب میتونم شنا کنم


      Können Sie mich bitte beraten?
      = میتونید لطفا من را خوب راهنمایی کنید

    • وجه شرطی بعد از würde





      Ich würde gern nach Australien reisen.
      = من میخواهم به استرالیا سفر کنم

    • زمان آینده یک





      In 20 Jahren werden die Menschen auf dem Mond leben.
      = در 20 سال بعد مردم در ماه زندگی می‌کنند

    • بعد از فعل حرکتی





      Wir gehen schwimmen.
      = ما به استخر میریم


      Wann kommst du essen?
      = کی برای خوردن میای؟

    • بعد از افعال ادراکی





      Ich sehe die Kinder spielen.
      = من بازی بچه ها را میبینم


      Ich höre die Nachbarin singen.
      = من آواز همسایه را گوش میدهم

    • بعد از افعال یاد گرفتن، یاد دادن، کمک کردن





      Wir lernen Deutsch sprechen.
      = ما زبان آلمانی یاد می گیریم


      Ich helfe dir die Hausaufgaben machen.
      = من کمک میکنم بهت تا تکالیف تو انجام بدی

    • بعد از فعل اجازه دادن





      Ich lasse das Fahrrad reparieren.
      = من اجازه می دهم دوچرخه را تعمیر کنی

    در موارد دیگر حرف zu قبل از پایان جمله می‌آید بین جمله اصلی و شکل مصدر یک کاما قرار می‌گیرد





    Es fängt an zu regnen.
    = به باران بستگی دارد


    Hör auf zu rauchen.
    = سیگار کشیدن را تموم کن، دست بکش از سیگار کشیدن


    Ich habe vor, ein Konto zu eröffnen.
    = من قصد دارم، یک حساب باز کنم


    Ich bitte Sie, hier noch zu unterschreiben.
    = من از شما تقاضا دارم، اینجا رو امضا کنید
    جمله با مصدر به طرف

    ساختار zu قبل از مصدر



    • (es ist) وجودداشتن + صفت





      Es ist gesund viel Obst zu essen.
      = خیلی مفید است میوه زیاد بخورید

    • فعل داشتن + اسم‌ها





      Ich habe jetzt keine Zeit mit dir zu sprechen.
      = من در حال حاضر وقت ندارم با تو صحبت کنم


      Wir haben die Absicht, die Sache noch einmal zu besprechen.
      = ما قصد داریم در مورد این موضوع دوباره بحت کنیم

    وقتی که یک جمله با یک فاعل و دو فعل دارد می‌تواند فعل دوم با zuبیاید. در این حالت فعل اول صرف می شود و فعل دوم با مصدر zu در خر جمله می آید





    Helga versucht zu schlafen.
    = هلگا سعی میکنه انجام بده
    وقتی یک جمله با مصدر ساخته می شود باید کما قرار داد شود. در یک جمله با مصدر فعل در جمله اصلی عملی را در جمله کمکی بیان می‌کند. مصدر در آخر جمله قرار میگیرد





    Helga versucht, nachts früh zu schlafen.
    = هلگا سعی میکنه شبا زود بخوابه
    مصدر با 1 رخ می‌دهد هنگام استفاده از فعل مشخصی. برخی از این فعل ها در زیر بیان شده اند.





    versuchen
    = سعی کردن




    Ich versuche, die Vokabeln so schnell wie möglich zu lernen.
    = من میفهمم کلمات را سریع در صورت امکان یاد بگیریم




    hoffen
    = امیدوار بودن




    Ich hoffe, dich bald wiederzusehen.
    = امیدوارم تورو به زودی ببینم




    vorschlagen
    = پیشنهاد




    Ich schlage vor, heute Abend in einem Restaurant zu essen.
    = من پیشنهاد میکنم، امشب برای شام بریم رستوران




    aufhören
    = توقف کردن، تمام کردن




    Ich habe letzten Freitag aufgehört zu rauchen.
    = من جمعه گذشته از سیگار کشیدن دست کشیدم




    beginnen
    = شروع کردن




    Morgen beginne ich, abends eine Stunde Sport zu machen.
    = من امروز شروع کردم، عصر یک ساعت ورزش کنم




    sich freuen
    = خوشحال شدن




    Ich freue mich, dich am Wochenende zu treffen.
    = من خوشحال میشم تورو اخرهفته ملاقات کنم
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حالت های مدال

    زبان آلمانی زبانی غنی از ذرات مدال است. ذرات مدال به طور عمده در گفتار مکالمه می‌شوند. کلمات غلطی هستند که اغلب قصد و حالت خاصی از مکالمه رابرای بیان کردن می آورند به همین دلیل اثر یک جمله بیان شده قوی‌تر و ضعیف تر است


    با کمک آنها می تواند گوینده یقین، احتمال ،فاصله، نگرش عاطفی یا ارزیابی کیفی


    بسیاری ذرات ها می توانند اغلب معانی متفاوتی داشته باشند اونها قرار دارند آبی در وسط جمله پشت فعل و اسم


    مثل برای بعضی modalpartikel





    aber
    = اما




    Das war aber ein Film! Ich werde ihn Jahre lang nicht vergessen.
    = آن یه فیلم بود، من آنرا سالهای زیادی فراموش نخواهم کرد




    doch
    = واقعا




    Wieso stehen Sie vor der Tür? Kommen Sie doch rein!
    = چرا جلوی در ایستاده ای؟ بیا داخل




    bloß
    = رنگ پریده




    Wo ist bloß meine Brille? Ich hatte sie doch eben noch.
    = فقط عینک من کجاست؟ من هنوز آن را داشتم.




    denn
    = چونکه




    Wieder bei der Arbeit? Bist du denn wieder ganz gesund?
    = برگشت دوباره به کار؟ تو کاملا خوبی؟




    ja
    = بله




    Horst kann mir das Rauchen nicht verbieten. Er ist ja nicht mein Vater.
    = هورست نمیتونه سیگار کشیدن و انجام نمیدم، او پدر من نیست




    wohl
    = رفاه




    Mit 200 km/h auf der Landstraße! Du bist wohl lebensmüde!
    = با 200 کلیومتر در ساعت در جاده های کشور. تو شما احتمالا از زندگی خسته اید




    eigentlich
    = درحقیقت




    Du sag mal, ist Paul eigentlich verheiratet? Ich sehe ihn immer allein auf den Partys?
    = تو بگو، پاول بلاخره ازدواج کرد؟ من همیشه اون رو تو پارتی تنها میبینم




    schon
    = قبلا




    Er hatte sowieso nicht mehr viel Geld im Spiel. Wie hoch kann der Verlust schon sein?
    = او درهرحال پول زیادی نداشته است. چقدر رو میتونه از دست داده باشه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    صرف عبارات زبان آلمانی


    یکی از دلایل پیچیده شدن زبان آلمانی صرف کردن افعال در آن است. برای بیشتر زبان آموزان که از گذشته با زبان انگلیسی آشنایی داشته اند صرف کردن عبارات در آلمانی در ابتدا کمی گیج کننده به نظر می رسد. البته شما پیش زمینه صرف کردن افعال در فارسی را دارید و با کمی تمرین میتوانید با به آن مسلط شوید.


    در این مرحله اول با ضمایر شخصی و صرف افعال در جملات فاعلی یا nominative آشنا خواهید شد. به این مثال توجه کنید:


    مریم کتاب می خواند.


    در این عبارت مریم فاعل جمله است. در عبارات فاعلی یا nominative این فاعل است که مشخص می کند فعل باید به چه صورت صرف شود. در صورتی که نوع فاعل عوض شود (مثلا از سوم شخص به اول شخص) نوع صرف کردن فعل نیز تغییر خواهد کرد. برای مثال با اول شخص کردن فاعل جمله به صورت زیر در خواهد آمد:


    من کتاب می خوانم.


    گرامر زبان آلمانی

    موضوعات

    آینده کامل


    آینده


    گذشته کامل


    حال کامل


    گذشته ساده


    حال ساده

    زمان ها


    جملات با حروف ربط


    جملات سوالی


    جملات منفی


    ساختار عمومی

    ساختار جملات


    صرف اسامی


    حروف تعریف


    حالت جمع


    جنسیت

    اسامی
    لیست افعال بی قاعده و قوی


    افعال Modal


    افعال بی قاعده


    افعال قوی


    افعال ضعیف


    صرف افعال

    افعال
    صرف عبارات


    افعال امری


    افعال مجهول


    افعال تفکیک پذیر


    افعال انعکاسی



    صفات ملکی


    عالی و تفضیلی


    صرف کردن صفات


    ساختار صفات


    انواع صفات

    صفات
    ضمایر نامعین


    ضمایر اشاره


    ضمایر موصولی


    ضمایر انعکاسی


    ضمایر ملکی


    ضمایر شخصی

    ضمایر

    تفاوت .Dat و .Akk


    ملکی (.Gen)


    مفعولی غیر مستقیم (.Dat)


    مفعولی مستقیم (.Akk)


    فاعلی (.Nom)

    حالت ها
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ضمیر در واقع جایگزینی است برای نام در جملات. به مثال زیر توجه کنید:


    آلمانی ها زیاد کتاب می خوانند.


    یا


    آنها زیاد کتاب می خوانند.


    ضمایر شخصی در زبان المانی عبارتند از:

    جدول ضمایر شخصی در زبان آلمانی
    ضمایر شخصی

    مفرد جمع
    فارسی آلمانی فارسی آلمانی

    اول شخص من ich ما wir

    دوم شخص
    تو


    تو (محترمانه)


    du


    Sie


    شما


    شما (محترمانه)


    ihr


    Sie


    سوم شخص او
    es (خنثی)


    sie (مونث)


    er (مذکر)

    آنها
    sie


    در فهم جدول بالا توجه به چند نکته حائز اهمیت است:


    زبان آلمانی برای ضمیر سوم شخص مفرد دارای سه جنسیت متفاوت است. اینکه باید از کدام یک از این ضمایر استفاده کرد با توجه به اسمی که ضمیر با آن جایگزین می شود مشخص می شود. اگر این اسم مذکر بود از ضمیر er، اگر مونث بود از ضمیر sie و اگر خنثی بود از ضمیر es برای اشاره به آن استفاده می شود.


    ضمیر دوم شخص در زبان آلمانی دارای دو حالت عادی و محترمانه است. در زبان فارسی نیز ما برای اشاره محترمانه معمولا از ضمیر “شما” به عنوان دوم شخص مفرد استفاده می کنیم. تفاوت در این است که در زبان آلمانی در حالت دوم شخص جمع نیز ضمیر محترمانه متفاوتی وجود دارد.


    ضمیر sie در جدول داده شده در چهار جایگاه متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است. توجه داشته باشید که در صورتی که این ضمیر برای کاربرد محترمانه استفاده شده باشد همیشه با حرف اول بزرگ نوشته می شود (حتی اگر وسط جمله از آن استفاده شده باشد). برای تشخیص مفرد بودن یا جمع بودن حالت سوم شخص sie نیز بهتر است به نحوه صرف شدن فعل جمله توجه کرد که در درس های بعد بیشتر به آن اشاره خواهیم کرد.


    ضمایر، جنسیت و حالت جمع در زبان آلمانی

    ممکن است شما نیز شنیده باشید که یکی از پیچیدگی های زبان آلمانی جنسیت داشتن تمامی اسامی در این زبان است. اهمیت این جنسیت در بخش های گرامری متفاوت پررنگ می شود اما در اینجا ما به تنها به تاثیر جنسیت اسامی در کاربرد ضمایر اشاره می کنیم.


    برای مثال واژه das Kind به معنای کودک یک واژه خنثی است. به همین صورت جملات زیر به این صورت نوشته می شود:


    به همین صورت برای واژه Der Tisch به معنای میز که یک واژه مذکر است خواهیم داشت:

    Das Kind schläft = کودک می خوابد. Es schläft = او می خوابد. Der Tisch ist braun = میز قهوه ای است.
    Er ist braun = آن قهوه ای است
    و برای واژه Die Tasse به معنای فنجان که یک واژه مونث است خواهیم داشت:

    Die Tasse ist gelb = فنجان زرد است.
    Sie ist gelb = آن زرد است.
    برای حالت جمع مشکل زیادی در صرف افعال وجود ندارد چرا که ضمایر حالت جمع در آلمانی فاقد جنسیت هستند.

    Die Frauen lesen = زن ها می خوانند.
    Sie lesen = آنها می خوانند.
    Die Männer lesen = مردها می خوانند.
    Sie lesen = آنها می خوانند.
    Die Babys lesen = کودکان می خوانند.
    Sie lesen = آنها می خوانند.


    * اگر در درک گرامری جمله های بالا مشکل داشتید نگران نباشید. این جمله ها تنها به عنوان مثال معرفی شده اند و در آنها نکات گرامری وجود دارد که در درس های بعدی به آنها می پردازیم.


    گرامر زبان آلمانی

    موضوعات

    آینده کامل


    آینده


    گذشته کامل


    حال کامل


    گذشته ساده


    حال ساده

    زمان ها


    جملات با حروف ربط


    جملات سوالی


    جملات منفی


    ساختار عمومی

    ساختار جملات


    صرف اسامی


    حروف تعریف


    حالت جمع


    جنسیت

    اسامی
    لیست افعال بی قاعده و قوی


    افعال Modal


    افعال بی قاعده


    افعال قوی


    افعال ضعیف


    صرف افعال

    افعال
    صرف عبارات


    افعال امری


    افعال مجهول


    افعال تفکیک پذیر


    افعال انعکاسی



    صفات ملکی


    عالی و تفضیلی


    صرف کردن صفات


    ساختار صفات


    انواع صفات

    صفات
    ضمایر نامعین


    ضمایر اشاره


    ضمایر موصولی


    ضمایر انعکاسی


    ضمایر ملکی


    ضمایر شخصی

    ضمایر

    تفاوت .Dat و .Akk


    ملکی (.Gen)


    مفعولی غیر مستقیم (.Dat)


    مفعولی مستقیم (.Akk)


    فاعلی (.Nom)

    حالت ها
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ساختن بن در افعال ضعیف

    افعال آلمانی در حالت مصدری دارای پسوند –en هستند. با حذف این پسوند به سادگی بن فعل ساخته خواهد شد.


    به مثال های زیر توجه کنید:


    برای سخت بن از مصدر فعل bringen (به معنای آوردن) –en را از آن جدا میکنیم و مصدر به صورت bring خواهد بود.


    به همین صورت بن مصدر فعل trinken (به معنای نوشیدن) trink یا sagen (به معنای گفتن) sag و kaufen (به معنای خریدن) kauf خواهد بود.


    صرف افعال ضعیف

    برای صرف افعال ضعیف پسوند صرف را به بن اضافه می کنیم. در جدول زیر پسوند صرف هر یک از افعال را خواهد دید.


    پسوند صرف معنای ضمیر ضمیر شخصی (آلمانی)

    -e من (اول شخص مفرد)

    ich

    -st تو (دوم شخص مفرد)

    du

    -t او (سوم شخص مفرد/ مذکر)

    er

    -t او (سوم شخص مفرد/ مونث)

    sie

    -t او (سوم شخص مفرد/ خنثی)

    es

    -en ما (اول شخص جمع)

    wir

    -t شما (دوم شخص جمع)

    ihr

    -en آنها (سوم شخص جمع)

    sie

    حال سعی می کنیم با توجه به قواعدی که آموخته ایم چند فعل ضعیف را صرف کنیم.


    معنای جمله صرف مصدر bringen (آوردن) ضمیر شخصی (آلمانی)

    من می آورم

    ich bringe ich

    تو می آوری

    du bringst du

    او می آورد

    er bringt er

    او می آورد

    sie bringt sie

    او می آورد

    es bringt es

    ما می آوریم

    wir bringen wir

    شما می آورید

    ihr bringt ihr

    آنها می آورند

    sie bringen sie

    و به همین صورت چند فعل ضعیف دیگر را صرف می کنیم:


    معنای جمله صرف مصدر kaufen (خریدن) معنای جمله صرف مصدر sagen (گفتن) ضمیر (آلمانی)

    من می خرم

    ich kaufe من می گویم

    ich sage ich

    تو می خری

    du kaufst تو می گویی

    du sagst du

    او می خرد

    er kauft او می گوید

    er sagt er

    او می خرد

    sie kauft او می گوید

    sie sagt sie

    او می خرد

    es kauft او می گوید

    es sagt es

    ما می خریم

    wir kaufen ما می گوییم

    wir sagen wir

    شما می خرید

    ihr kauft شما می گویید

    ihr sagt ihr

    آنها می خرند

    sie kaufen آنها می گویند

    sie sagen sie

    گرچه ممکن است صرف افعال ضعیف کمی پیچیده به نظر برسد اما یادگیری آن با اندکی تمرین و تکرار به راحتی صورت خواهد گرفت.


    استثناها

    1 – اگر بن فعل به d یا t ختم شود پیش از پسوند t و st یک حرف e اضافه خواهد شد. البته اگر حروف صدادار تغییر کنند این اتفاق نخواهد افتاد.


    warten – du wartest, er wartet, ihr wartet (به اضافه شدن e توجه کنید)


    laden – du lädst, er lädt, ihr ladet (حرف صدا دار a به ä تغییر می کند، در دوم شخص جمع که حرف صدا دار تغییری نکرده e اضافه می شود)


    2 – اگر بن فعل به یکی از حروف s/ß/x/z ختم شود، در دوم شخص مفرد s از پسوند حذف خواهد شد.


    tanzen – du tanzt (نه: tanzst)


    3 – اگر بن فعل به ie ختم شود حرف e از آن حذف می شود.


    knien – ich knie, wir knien, sie knien (نه: kniee, knieen)


    از کجا بدانیم کدام افعال ضعیف هستند؟

    قواعد پیچیده ای برای یادگیری شناخت افعال ضعیف وجود دارد که توضیح آنها زمانبر خواهد بود. بهترین روش برای شناخت هر نوع فعل حفظ کردن نوع آن در زمان یادگیری فعل است. برای شناخت برخی افعال ضعیف میتوانید به لیست افعال ضعیف در زبان آلمانی مراجعه کنید.


    گرامر زبان آلمانی

    موضوعات

    آینده کامل


    آینده


    گذشته کامل


    حال کامل


    گذشته ساده


    حال ساده

    زمان ها


    جملات با حروف ربط


    جملات سوالی


    جملات منفی


    ساختار عمومی

    ساختار جملات


    صرف اسامی


    حروف تعریف


    حالت جمع


    جنسیت

    اسامی
    لیست افعال بی قاعده و قوی


    افعال Modal


    افعال بی قاعده


    افعال قوی


    افعال ضعیف


    صرف افعال

    افعال
    صرف عبارات


    افعال امری


    افعال مجهول


    افعال تفکیک پذیر


    افعال انعکاسی



    صفات ملکی


    عالی و تفضیلی


    صرف کردن صفات


    ساختار صفات


    انواع صفات

    صفات
    ضمایر نامعین


    ضمایر اشاره


    ضمایر موصولی


    ضمایر انعکاسی


    ضمایر ملکی


    ضمایر شخصی

    ضمایر

    تفاوت .Dat و .Akk


    ملکی (.Gen)


    مفعولی غیر مستقیم (.Dat)


    مفعولی مستقیم (.Akk)


    فاعلی (.Nom)

    حالت ها
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    صرف فعل به معنای تغییر شکل فعل با توجه به ضمیر جمله است. همانطور که قبلا گفته شد افعال قوی در زبان آلمانی، افعالی هستند که بن آنها در طول صرف فعل تا حدی تغییر می کند. (برای اطلاعات بیشتر درباره انواع افعال در زبان آلمانی به مطلب صرف افعال در زبان آلمانی مراجعه کنید.)


    این تغییرات معمولا در تمامی حالات صرف فعل رخ نمی دهد و معمولا جزئی است، اما از آنجایی که این فعال از قائده عمومی افعال ضعیف پیروی نمی کنند آنها را در دسته ای جداگانه طبقه بندی می کنند.


    برای آشنایی بیشتر با افعال قوی به جدول صرف چند فعل قوی توجه کنید:





    معنای جمله صرف مصدر lesen (خواندن) ضمیر شخصی (آلمانی)

    من خواندم

    ich lese ich

    تو خواندی

    du liest du

    او خواند

    er liest er

    او خواند

    sie liest sie

    او خواند

    es liest es

    ما خواندیم

    wir lesen wir

    شما خواندید

    ihr lest ihr

    آنها خواندند

    sie lesen sie




    همانطور که در رابـ ـطه با فعل قوی lesen (خواندن) می بینید این فعل تنها برای دو حالت دوم شخص مفرد و سوم شخص مفرد از قائده عمومی افعال تبعیت نمی کند. برای این حالت ها شما باید طریقه صرف شدن این فعل را به خاطر بسپارید. در بیشتر لغت نامه های آلمانی در صورتی که فعل قوی باشد نحوه صرف آن را برای حالت های خارج از قائده ذکر میکند. در پایین مثال های بیشتری از فعل های قوی می آوریم.





    laufen essen schlafen mögen brechen fahren geben

    قدم زدن خوردن خوابیدن دوست داشتن شکستن رانندگی کردن دادن

    lauf-e ess-e schlaf-e

    ich mag

    ich breche

    ich fahre

    ich gebe

    läuf -st iss-t schläf-st

    du magst

    du brichst

    du fährst

    du gibst

    läuf-t iss-t schläf-t

    er/sie/es mag

    er/sie/es bricht

    er/sie/es fährt

    er/sie/es gibt

    lauf-en ess-en schlaf-en

    wir mögen

    wir brechen

    wir fahran

    wir geben

    lauf-t ess-t schlaf-t

    ihr mögt

    ihr brecht

    ihr fahrt

    ihr gebt

    lauf-en ess-en schlaf-en

    sie mögen

    sie brechen

    sie fahren

    sie geben




    چطور حالت های بی قائده افعال قوی را یاد بگیریم؟

    بهترین روش یادگیری از راه تمرین است. می توانید در طول یادگیری افعال آنها را صرف کنید و فعل را به صورت صرف شده یادبگیرید. البته در طول زمان با مطالعه و گوش دادن زیاد به صورت ناخودآگاه نیز صرف این افعال را یاد خواهید گرفت.


    گرامر زبان آلمانی

    موضوعات

    آینده کامل


    آینده


    گذشته کامل


    حال کامل


    گذشته ساده


    حال ساده

    زمان ها


    جملات با حروف ربط


    جملات سوالی


    جملات منفی


    ساختار عمومی

    ساختار جملات


    صرف اسامی


    حروف تعریف


    حالت جمع


    جنسیت

    اسامی
    لیست افعال بی قاعده و قوی


    افعال Modal


    افعال بی قاعده


    افعال قوی


    افعال ضعیف


    صرف افعال

    افعال
    صرف عبارات


    افعال امری


    افعال مجهول


    افعال تفکیک پذیر


    افعال انعکاسی



    صفات ملکی


    عالی و تفضیلی


    صرف کردن صفات


    ساختار صفات


    انواع صفات

    صفات
    ضمایر نامعین


    ضمایر اشاره


    ضمایر موصولی


    ضمایر انعکاسی


    ضمایر ملکی


    ضمایر شخصی

    ضمایر

    تفاوت .Dat و .Akk


    ملکی (.Gen)


    مفعولی غیر مستقیم (.Dat)


    مفعولی مستقیم (.Akk)


    فاعلی (.Nom)

    حالت ها
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    در زبان آلمانی تنها دو فعل هستند که صرف آنها کاملا بی قاعده است. در واقع این دو فعل فاقد بن هستند و حالت فعل کاملا در صرف دچار تغییر می شود. گرچه برخی کتاب ها از ایجاد یک طبقه مجزا برای این دو فعل چشم پوشی می کنند اما از آنجایی که دو فعل دوتا از مهمترین و پر کاربرد ترین افعال زبان آلمانی هستند ترجیح دادم صرف آنها را به صورت جداگانه بررسی کنیم.


    دو مصدر بی قاعده در زبان آلمانی مصدر sein (بودن یا استن) و haben (داشتن) است. مصدر sein به جهت استفاده در جملات استمراری و مصدر haben به واسطه استفاده از در زمان حال و گذشته کامل بسیار با اهمیت هستند، پس دقت داشته باشید تا نحوه صرف این دو فعل را به درستی یاد بگیرید.


    معنای فارسی مصدر sein (بودن) معنای فارسی مصدر haben (داشتن)

    من هستم

    ich bin من دارم

    ich habe

    تو هستی

    du bist تو داری

    du hast

    او هست

    er/sie/es ist او دارد

    er/sie/es hat

    ما هستیم

    wir sind ما داریم

    wir haben

    شما هستید

    ihr seid شما دارید

    ihr habt

    آنها هستند

    sie sind آنها دارند

    sie haben

    گرامر زبان آلمانی

    موضوعات

    آینده کامل


    آینده


    گذشته کامل


    حال کامل


    گذشته ساده


    حال ساده

    زمان ها


    جملات با حروف ربط


    جملات سوالی


    جملات منفی


    ساختار عمومی

    ساختار جملات


    صرف اسامی


    حروف تعریف


    حالت جمع


    جنسیت

    اسامی
    لیست افعال بی قاعده و قوی


    افعال Modal


    افعال بی قاعده


    افعال قوی


    افعال ضعیف


    صرف افعال

    افعال
    صرف عبارات


    افعال امری


    افعال مجهول


    افعال تفکیک پذیر


    افعال انعکاسی



    صفات ملکی


    عالی و تفضیلی


    صرف کردن صفات


    ساختار صفات


    انواع صفات

    صفات
    ضمایر نامعین


    ضمایر اشاره


    ضمایر موصولی


    ضمایر انعکاسی


    ضمایر ملکی


    ضمایر شخصی

    ضمایر

    تفاوت .Dat و .Akk


    ملکی (.Gen)


    مفعولی غیر مستقیم (.Dat)


    مفعولی مستقیم (.Akk)


    فاعلی (.Nom)

    حالت ها
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا