- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
جملههای تصدیقی با „obwohl” و „trotzdem”
پاسخ «جملات امتیازی» به پرسش «با این وجود ».
جملات ربطی با حرف ربط «obwohl» (اگر چه) ساخته میشوند و بعد از حرف ربط جمله بصورت (فاعل، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره) میآید.
Obwohl es sehr stark regnet, gehen wir mit dem Hund spazieren.
= اگرچه هوا خیلی بارونی است ، ما با سگ به پیاده روی میرویم.
Gehen wir mit dem Hund spazieren, obwohl es sehr stark regnet.
= ما با سگ به پیاده روی میرویم ، اگرچه هوا خیلی بارونی است
Muss ich auch zahlen, obwohl er kein Mittagessen hat?
= آیا من هم باید پرداخت کنم ، اگرچه او اصلا ناهار نخورد ؟
Obwohl das nicht der Hausordnung widerspricht, stört es mich sehr bei meiner Arbeit.
= اگرچه آن با نظم خانه تناقض ندارد، مزاحمت ایجاد کرده برای من در کارم
جمله ربط میتواند همچنین با حرف ربط «trotzdem» (با این حال) شروع شود و در اینصورت جمله بصورت معکوس تشکیل میشود (گزاره، فاعل و اجزای دیگر جمله).
Es regnet sehr stark, trotzdem gehen wir mit dem Hund spazieren.
= خیلی شدید می بارد، بااین وجود ما با سگ به پیاده روی میرویم.
Ich habe die Mieter schon mehrmals auf diese Probleme hingewiesen, trotzdem hat sich bisher leider gar nichts geändert.
= من بیش از چند بار به مستاجر در مورد مشکل هشدار داده بودم، با این وجود اون تا الان هیچ تغییری نداده بود.
جملههای تصدیقی با „deshalb”
حرف ربط "deshalb" (به این دلیل) اشاره به دنباله دارد. حرف ربط نیاز به معکوس دارد (مسند+ فعل+ دیگر بخشهای جمله).
Ich bin sehr krank, deshalb bleibe heute zu Hause.
= من خیلی بیمار هستم ، به همین خاطر در خانه می مانم.
Sie hatten weniger zu tun, deshalb hatten sie bestimmt weniger Stress.
= آنها کمتر کار میکردند ، به همین دلیل قطعا استرس کمتری داشتند
جملههای پایانی با ”um…zu” و „damit”
جملههای پایانی در برابر سوال برای چه؟ و به چه هدف؟ استفاده میشوند.
وقتی که فاعلها در هر دو جمله یکی باشند، جمله اصلی با حرف ربط «um» بکار میرود و سپس دیگر اجزای جمله و در انتها حرف ربط «zu» همراه با مصدر میآید.
ich (= من) = ich (= من)
در جملات um... zu فعل معین «wollen» بکار نمیرود.
وقتی که فاعلها در هر دو جمله یکی نباشد، جمله اصلی توسط حرف ربط «damit» بکار میرود. جمله فرعی شامل (فاعل، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره میآید.)
ich (= من) ≠ mein Chef (= رئیس من )
پاسخ «جملات امتیازی» به پرسش «با این وجود ».
جملات ربطی با حرف ربط «obwohl» (اگر چه) ساخته میشوند و بعد از حرف ربط جمله بصورت (فاعل، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره) میآید.
Obwohl es sehr stark regnet, gehen wir mit dem Hund spazieren.
= اگرچه هوا خیلی بارونی است ، ما با سگ به پیاده روی میرویم.
Gehen wir mit dem Hund spazieren, obwohl es sehr stark regnet.
= ما با سگ به پیاده روی میرویم ، اگرچه هوا خیلی بارونی است
Muss ich auch zahlen, obwohl er kein Mittagessen hat?
= آیا من هم باید پرداخت کنم ، اگرچه او اصلا ناهار نخورد ؟
Obwohl das nicht der Hausordnung widerspricht, stört es mich sehr bei meiner Arbeit.
= اگرچه آن با نظم خانه تناقض ندارد، مزاحمت ایجاد کرده برای من در کارم
جمله ربط میتواند همچنین با حرف ربط «trotzdem» (با این حال) شروع شود و در اینصورت جمله بصورت معکوس تشکیل میشود (گزاره، فاعل و اجزای دیگر جمله).
Es regnet sehr stark, trotzdem gehen wir mit dem Hund spazieren.
= خیلی شدید می بارد، بااین وجود ما با سگ به پیاده روی میرویم.
Ich habe die Mieter schon mehrmals auf diese Probleme hingewiesen, trotzdem hat sich bisher leider gar nichts geändert.
= من بیش از چند بار به مستاجر در مورد مشکل هشدار داده بودم، با این وجود اون تا الان هیچ تغییری نداده بود.
جملههای تصدیقی با „deshalb”
حرف ربط "deshalb" (به این دلیل) اشاره به دنباله دارد. حرف ربط نیاز به معکوس دارد (مسند+ فعل+ دیگر بخشهای جمله).
Ich bin sehr krank, deshalb bleibe heute zu Hause.
= من خیلی بیمار هستم ، به همین خاطر در خانه می مانم.
Sie hatten weniger zu tun, deshalb hatten sie bestimmt weniger Stress.
= آنها کمتر کار میکردند ، به همین دلیل قطعا استرس کمتری داشتند
جملههای پایانی با ”um…zu” و „damit”
جملههای پایانی در برابر سوال برای چه؟ و به چه هدف؟ استفاده میشوند.
وقتی که فاعلها در هر دو جمله یکی باشند، جمله اصلی با حرف ربط «um» بکار میرود و سپس دیگر اجزای جمله و در انتها حرف ربط «zu» همراه با مصدر میآید.
ich (= من) = ich (= من)
- Ich lerne fleißig Deutsch. Ich will in Deutschland studieren.
من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم ، من میخواهم در آلمان تحصیل کنم. - Ich lerne fleißig Deutsch, um in Deutschland zu studieren.
من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم ، تا در آلمان تحصیل کنم.
- Zwei Škoda-Automechaniker fahren in ein einsames, österreichisches Alpendorf, um Ski zu fahren.
دو مکانیک میروند به یک روستای دور افتاده در اتریش تا اسکی سواری کنند
در جملات um... zu فعل معین «wollen» بکار نمیرود.
- Laura sieht sich oft Filme an. Sie will mit den Freunden darüber reden.
لورا اغلب فیلم ها را تماشا می کند. او می خواهد در مورد آن با دوستان خود صحبت کند. - Laura sieht sich oft Filme an, um will mit den Freunden darüber zu reden.
لورا اغلب به فیلم هایی نگاه می کند ، تا در موردش با دوستانش صحبت کند
وقتی که فاعلها در هر دو جمله یکی نباشد، جمله اصلی توسط حرف ربط «damit» بکار میرود. جمله فرعی شامل (فاعل، اجزای دیگر جمله و در پایان گزاره میآید.)
ich (= من) ≠ mein Chef (= رئیس من )
- Ich lerne fleißig Deutsch. Mein Chef soll zufrieden sein.
من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم ،رئیسم باید رضایت داشته باشته. - Ich lerne fleißig Deutsch, damit mein Chef zufrieden ist.
من خیلی خوب آلمانی یاد میگیرم، بنابراین رئیسم راضی است.