وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
نفی „kein”


maskulin feminina neutral Plural für alle Nomen



Nominativ

  • kein Tisch
    بدون میز
  • kein Salat
    بدون سالاد

  • keine Lampe
    بدون لامپ
  • keine Idee
    بدون ایده

  • kein Bett
    بدون تخت
  • kein Wetter
    بدون آب و هوا

  • keine Stühle
    بدون صندلی
  • keine Schuhe
    بدون کفش



Genitiv

  • keines Tisches
  • keines Salates

  • keiner Lampe
  • keiner Idee

  • keines Bettes
  • keines Wetters

  • keiner Stühle
  • keiner Schuhe



Dativ

  • keinem Tisch
  • keinem Salat

  • keiner Lampe
  • keiner Idee

  • keinem Bett
  • keinem Wetter

  • keinen Stühlen
  • keinen Schuhen



Akkusativ

  • keinen Tisch
  • keinen Salat

  • keine Lampe
  • keine Idee

  • kein Bett
  • kein Wetter

  • keine Stühle
  • keine Schuhe
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حالت ملکی

    حالت اضافه و تفسیر با از




    حالت اضافه دومین از چهارحالت ساختاری درآلمان است. حالت اضافه مشخص می‌کند چه چیزی متعلق به چه کسی است در جواب سوال مال چه کسی.




    Wessen Auto ist das? (= اتومبیل متعلق به چه کسی است ؟)

    Das ist das Auto des Vaters.

    اتومبیل پدر من است.



    Wessen Tasche ist das?

    کیف چه کسی است؟


    Das ist die Tasche der Mutter.

    کیف مادر است .



    Wessen Ball ist das?

    توپ چه کسی است؟


    Das ist der Ball des Mädchens.

    آن توپ برای دختر بچه است



    Wessen Bücher sind das?

    کتابها برای چه کسی است؟


    Das sind die Bücher der Kinder.

    کتابها برای کودکان است.



    حالت فاعلی

    حالت مالکیت

    der Vater (= پدر) → des Vaters (= پدر او)

    die Mutter (= مادر) → der Mutter (= مادر او)

    das Mädchen (= دختر) → des Mädchens (= دختر او)

    die Kinder (= بچه) → der Kinder (= بچه او)

    اسم ها با حرف تعریف der مذکر و das خنثی در حالت اضافه ملکی پسوند s و es بعد از کلمات با یک هجا می آیند مرد مردِ، خانه خانه ی همچنین با کلماتی که آخرش D. T. S. Sch.tz


    حالت ملکی با اشخاص ونام هاشان

    اسم اشخاص بدون حرف تعریف در حالت ملکی طبق قانون پسوند sمیگیرند





    Marias Vater ist Arzt.
    = پدر من پزشک است


    Italiens Dörfer sind schön.
    = دهکده های ایتالیا زیبا است
    در استفاده روزانه حالت ملکی اغلب استفاده می‌شود از و مفعول با واسطه. از حرف اضافه مفعول با واسطه




    Wessen Auto ist das? (= اتومبیل متعلق به چه کسی است ؟) Das ist das Auto des Vaters. (= اتومبیل پدر من است.) / Das ist das Auto von dem Vater. (= ماشین پدرم است)

    Wessen Tasche ist das? (= کیف چه کسی است؟) Das ist die Tasche der Mutter. (= کیف مادر است .) / Das ist die Tasche von der Mutter. (= آن کیف برای مادر است.)

    Wessen Ball ist das? (= توپ چه کسی است؟) Das ist der Ball des Mädchens. (= آن توپ برای دختر بچه است) / Das ist der Ball von dem Kind. (= توپ کودک است)

    Wessen Bücher sind das? (= کتابها برای چه کسی است؟) Das sind die Bücher der Kinder. (= کتابها برای کودکان است.) / Das sind die Bücher von den Kindern. (= کتابهای بچه هاس)

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حالت جمع



    برای حالت جمع فرم‌های مختلفی وجود دارد. که این فرم‌ها را بایستی در فرهنگ لغت پیدا کنید


    -, ¨-
    اسامی که به این حروف ختم می‌شوند er. el - en - chen - lein در حالت جمع تغیری نمی‌کنند




    • der Mantel (= پالتو) → die Mäntel (= پاتوها)
    • der Pullover (= پولوور) → die Pullover (= پولوورها)
    • der Fehler (= شتباه، غلط ) → die Fehler (= اشتباهات)
    • der Sessel (= مبل، صندلی راحتی) → die Sessel (= صندلی)
    • der Wagen (= اتومبیل، ماشین) → die Wagen (= ماشین‌ها)
    • das Märchen (= داستان / افسانه) → die Märchen (= داستانها / افسانه ها)


    • das Fräulein (= دوشیزه) → die Fräulein (= دوشیزگان)
    • der Körper (= بدن) → die Körper (= بدنها)
    • der Rücken (= پشت) → die Rücken (= پشت ها)
    • der Finger (= انگشت) → die Finger (= انگشتان)
    • der Magen (= معده) → die Mägen (= معده ها)

    -e, -¨e
    بیشتر اسامی یک بخشی




    • der Rock (= دامن) → die Röcke (= دامن ها)
    • der Anzug (= کت) → die Anzüge (= کت ها)
    • der Tisch (= میز) → die Tische (= میزها)
    • der Stuhl (= صندلی ) → die Stühle (= صندلی ها)
    • der Kopf (= سر) → die Köpfe (= سرها)
    • die Hand (= دست) → die Hände (= دستها)


    • der Arm (= بازو) → die Arme (= بازوها)
    • das Bein (= پا) → die Beine (= پاها)
    • der Zahn (= دندان) → die Zähne (= دندانها)
    • die Brust (= پستان) → die Brüste (= پستانها)
    • der Hals (= گردن) → die Hälse (= گردنها)

    -er, -¨er
    اغلب اسامی یک سیلابی و خنثی که به tum ختم می‌شوند




    • das Kleid (= لباس ) → die Kleider (= لباسها)
    • das Bild (= تصویر) → die Bilder (= تصویرها)
    • das Buch (= کناب) → die Bücher (= کنابها)


    • das Eigentum (= دارایی/ مال) → die Eigentümer (= اموال)
    • der Mund (= دهان) → die Münder (= دهانها)

    -n, -en
    اغلب اسامی مؤنث که به این حروف ختم می‌شوند. e-ei.ung- heit. keit. schaft




    • die Krawatte (= کراوات) → die Krawatten (= کراواتها)
    • die Hose (= شلوار) → die Hosen (= شلوارها)
    • die Bluse (= بلوز) → die Blusen (= بلوزها)
    • die Jacke (= ژاکت) → die Jacken (= ژاکتها)
    • die Uhr (= ساعت) → die Uhren (= ساعتها)
    • die Frau (= خانم) → die Frauen (= خانمها)
    • die Bäckerei (= نانوایی) → die Bäckereien (= نانوایی ها)
    • die Zeitung (= روزنامه ) → die Zeitungen (= روزنامه ها)


    • die Krankheit (= بیماری) → die Krankheiten (= بیماری ها)
    • die Möglichkeit (= امکان، شانس، فرصت) → die Möglichkeiten (= امکانات، فرصت ها)
    • die Freundschaft (= دوستی، رفاقت) → die Freundschaften (= دوستی ها، رفاقت ها)
    • die Schulter (= شانه، کتف) → die Schultern (= به دوش کشیدن، روی دوش انداختن)
    • die Zehe (= انگشت پا) → die Zehen (= انگشت های پا)
    • das Auge (= چشم، دیده) → die Augen (= چشم ها)
    • die Nase (= بینی) → die Nasen (= بینی)
    • der Junge (= پسر) → die Jungen (= پسرها)

    -nen
    اسامی مؤنث که به این in ختم می‌شوند


    • die Freundin (= دوست( دختر)) → die Freundinnen (= دوستان )

    -s
    اسامی خارجی که به a-o-i-u ختم می‌شوند


    • das T-Shirt (= تی شرت) → die T-Shirts (= تی شرت ها)
    • der Cousin (= پسرخاله، پسر عمه، پسر عمو، پسر دایی ) → die Cousins (= پسرعموها ،پسر دایی ها )
    • das Auto (= اتومبیل ) → die Autos (= اتومبیل ها)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اسم‌های ترکیبی (مرکب)


    اسم مرکب از ترکیب دو یا چند کلمه ساخته می‌شود.


    • دو اسم:
      • die Kinder + das Zimmer = das Kinderzimmer
        بچه ها + اتاق = اتاق کودک
      • der Tisch + das Tennis = das Tischtennis
        میز + تنیس = میز تنیس
    • یک فعل و یک اسم:
      • wohnen + das Zimmer = das Wohnzimmer
        زندگی کردن + اتاق = اتاق نشیمن
      • schlafen + das Zimmer = das Schlafzimmer
        خوابیدن + اتاق = اتاق خواب
      • baden + die Wanne = die Badewanne
        حمام کردن + وان = وان حمام
    • یک صفت و یک اسم:
      • weiß + der Wein = der Weißwein
        سفید + نوشید*نی = نوشید*نی سفید
    • یک قید و یک اسم:
      • zusammen + die Arbeit = die Zusammenarbeit
        باهم + کار = باهم کار کردن
    • جنس و علامت‌های جمع آخرین بخش از اسم مرکب را مشخص می‌کند.
      • die Post (-en) + die Karte (-n) = die Postkarte (-n)
        پست + کارت, نقشه = کارت پستال
      • das Land (-¨er) + die Karte (-n) = die Landkarte (-n)
        کشور + کارت, نقشه = نقشه
      • der Flug (-¨e) + die Karte (-n) = die Flugkarte (-n)
        پرواز + کارت, نقشه = بلیط پرواز
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    نام‌های زنانه با "in-"



    بیشتر نام‌های زنانه و مشاغلی که به زنان مربوط است به پایانه in- ختم می‌شوند:



    • der Architekt (= معمار، مهندس ساختمان) → die Architektin (= معمار( خانم))
    • der Journalist (= روزنامه نگار) → die Journalistin (= روزنامه نگاران)
    • der Lehrer (= معلم) → die Lehrerin (= معلم(خانم))
    • der Professor (= پرفسور ) → die Professorin (= پرفسور( خانم ))

    گاهی اوقات این همچنین شامل ادغام دو حرف صدادار (اوملائوت) می‌شود.



    • der Arzt (= پزشک) → die Ärztin (= پزشک( خانم ))
    • der Tierarzt (= دامپزشک ) → die Tierärztin (= دامپزشک( خانم ))
    • der Koch (= آشپز) → die Köchin (= آشپز( خانم ))

    اسم مؤنثی که به in- ختم می‌شود در حالت جمع nen- می‌شود.



    • die Freundin (= دوست( دختر )) → die Freundinnen (= دوستان)
    • die Studentin (= دانشجو( دختر )) → die Studentinnen (= دانشجویان )

    برخی از عنوان‌های شغلی برای مردان به mann و برای زنان به frau ختم می‌شود.



    • der Bankkaufmann (= کارمند بانک( مرد)) → die Bankkauffrau (= کارمند بانک( زن))
    • der Geschäftsmann (= تاجر ) → die Geschäftsfrau (= تاجر )
    • der Putzmann (= مستخدم ) → die Putzfrau (= مستخدم )

    در حالت جمع این اسامی پسوند leute را می‌گیرد. (برای تمامی گروه‌های شغلی)



    • der Geschäftsmann, die Geschäftsfrau → die Geschäftsleute (= تجار)

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    پسوند اسم

    اسم ها با پسوندهای
    heit, keit, schaft, ung



    اسم ها میتوانند با پسوندهای متفاوت به پایان برسند.


    • کلماتی که انتهاشون heit. Keit دارن اسم هستند که از صفت ساخته شده اند و همیشه حرف اول بزرگ نوشته می‌شود و با ارتیکل می ایند
    • کلماتی که انتهاشون ung می گیرند اسم هستند که از فعل ساخته شده اند همیشه بزرگ نوشته می شود و با ارتیکل میایند
    • کلماتی که اخرشون schaft است اسم هستند که از فعل صفت و اسم ساخته شده اند همیشه بزرگ نوشته می شوند و همیشه با ارتیکل می ایند

    اسم با پسوندش


    • zerstreut (= متفرق کردن، پراکنده کردن) → die Zerstreutheit (= فراموشکاری، حواس پرتی)
    • unsicher (= ناامن، خطرناک ) → die Unsicherheit (= ناامنی، پریشانی، بلاتکلیفی )

    اسم با پسوندش


    • wichtig (= مهم) → die Wichtigkeit (= اهمیت )
      Sie haben die Wichtigkeit eines Lebenslaufs eingesehen und festgestellt, dass das Anschreiben ihre Visitenkarte ist. (= آنها به اهمیت رزومه نگاه کردن ومتوجه شدن که نوشتن کارت ویزیت انهاست)
    • fähig (= بااستعداد، توانمند ) → die Teamfähigkeit (= کار دسته جمعی، توانمندی های تیمی)
    • selbstständig (= خودکفا، مستقل ) → die Selbstständigkeit (= استقلال، خودکفایی )

    اسم با پسوندش


    • hilfsbereit (= کمک کننده، آماده کمک) → die Hilfsbereitschaft (= کمک رسانی )
    • der Gesell (= همدست) → die Gesellschaft (= جامعه )
    • eigen (= خودت) → die Eigenschaft (= خصوصیت )
    • lernbereit (= مایل به یادگیری ) → die Lernbereitschaft (= تمایل به یادگیری )

    اسم با پسوندش


    • sich bewerben (= درخواست دادن) → die Bewerbung (= درخواست )
      Wenn man in Deutschland eine Arbeit sucht, sind gute Bewerbungsunterlagen schon die halbe Sache. (= وقتی یک نفر در آلمان دنبال یک کار است، مدارک واسناد درخواست خوب نیمی از مسئله است)
    • vereinigen (= متحد شدن) → die Vereinigung (= اتحادیه، اتحاد )
      Damals nach 8 Jahren der Wiedervereinigung zweier Deutschlands, hat die Agentur für Arbeit in Ludwigslust, das ist nur 35 km weg von Schwerin, ein Institut beauftragt ganz viele Menschen, die nach der sogenannten „Wende“ keine Arbeit mehr hatten, in einem Seminar zu schulen. (= در آن زمان بعد از 8سال ادغام دو کشور آلمان آژانس کار برای کار در Ludwigslust، که فقط 35 کلیو متری schwerin است،یه موسسه بسیار زیاد از مردم را سفارش داد که پس از به اصطلاح دگرگونی کاری نداشتند در یک سمینار برای تربیت )
    • finden (= پیدا کردن) → die Findung (= کشف)
    • offenbaren (= آشکار کردن) → die Offenbarung (= آشکار)
      Für einige waren die neuen Wege der Jobfindung fast wie eine Offenbarung. (= برای بعضی چیزا راه جدید برای پیدا کردن کار تقریبا یک وحی است)
    • bezahlen (= حساب کردن) → die Bezahlung (= حقوق، دستمزد )
      Man hat ganz vieles per Handschlag geregelt: die Arbeitszeiten, die Bezahlung, den Urlaub. (= مردم با دست دادن خیلی چیزا ها را حل میکنند ساعت کاری، پرداختی، تعطیلات)
    • vorstellen (= تصور کردن، معرفی کردن) → die Vorstellung (= پنداشت، تصور)
      Mit Hilfe von Rollenspielen konnten sie für ein zukünftiges Vorstellungsgespräch üben, sich in die Rolle eines Arbeitgebers und Arbeitnehmers hineinversetzen und gestärkt ihrer Bewerbungsphase entgegen treten. (= با کمک یک نقشه بازی می‌توانید شما یرای یک مصاحبه در آینده تمرین کنید. در این نقش سر کارگر و کارگر همدردی کردند تقویت کردند مرحله درخواست در مقابل وارد شدن)
    • genugtun (= کافی) → die Genugtuung (= جبران، تلافی )
      Das Gefühl den Menschen geholfen zu haben, war eine große Genugtuung und ein Lob, wie kein anderes. (= احساس کمک میکند به مردم ،رضایت و احساس عالی بودن که مانند کسی نیست)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ضمیر‌های شخصی



    Singular Plural





    • ich (= من )

    • wir (= ما )


    • du (= تو)

    • ihr (= شما (دونفر))


    • er (= او)
    • sie (= او (مونث))
    • es (= او (خنثی))

    • sie (= شما (محترمانه))
    • Sie (= آنها)

    ضمیر شخصی sie هم به شکل مفرد مؤنث است و هم به‌صورت جمع که به تنهایی در جمله صرف می‌شود.





    Sie ist Journalistin.
    = او یک روزنامه نگار است


    Sie ist heute krank.
    = او امروز بیمار است


    Sie waren im Urlaub in Deutschland.
    = آنها در تعطیلات در آلمان بودند
    ضمیر شخصی Sie همیشه بزرگ نوشته می‌شود و در ارتباط‌های رسمی حالتی مؤدبانه برای بیگانگان و بزرگ سالان است. این ضمیر می‌تواند دربرگیرنده یک شخص و یا چندین شخص هم باشد





    Sind Sie Herr Meyer?
    = آیا شما آقای میر هستید؟


    Setzen Sie sich bitte!
    = لطفا بنشینید.


    Wie heißen Sie?
    = نام شما چیست؟
    ضمایر شخصی در جمله جایگزین اسم هستند و جمله را کوتاه‌تر کرده و از تکرار اسم جلوگیری می‌کنند. ضمیر بایستی با جنس اسم تطابق داشته باشد





    Die Katze ist sehr schön. Sie heißt Clara.
    = گربه بسیار زیبا است ، او کلارا نامیده میشود.


    Der Schrank ist sehr modern. Er kostet 250 EUR.
    = کمد بسیار مدرن است ، هزینه آن 250 یورو است.
    ضمایر شخصی در حالت‌های مفعولی داتیو و آکوزاتیو و صرف می‌شوند





    Nominativ


    ich

    من


    du

    تو


    er

    او


    sie

    او (مونث)


    es

    او (خنثی)


    wir

    ما


    ihr

    شما (دونفر)


    sie

    شما (محترمانه)


    Sie

    آنها



    Dativ


    mir

    به/ با/ برای من


    dir

    به /با / برای / تو


    ihm

    به / با / برای / او


    ihr

    ضمیر ملکی سوم شخص مفرد مونث او


    ihm

    او ضمیر ملکی سوم شخص مفرد مذکر


    uns

    ما


    euch

    شما دو یا سه نفر


    ihnen

    به شما


    Ihnen

    به انها



    Akkusativ


    mich

    من


    dich

    تو


    ihn

    شما


    sie

    او


    es

    آن، ضمیر سوم شخص خنثی


    uns

    آن


    euch

    شما دو نفر


    sie

    او


    Sie

    آنها


    Schön dich kennen zu lernen.
    = خوبه که با تو آشنا شدم /از آشنایی با تو خوشبختم


    Wir haben uns nie gesehen.
    = ما هرگز یکدیگر را ندیده ایم


    Wie geht es dir?
    = حالت چطوره/ چطوری ؟


    Mir geht es gut.
    = من خوبم


    Mein Rücken tut mir weh.
    = کمرم درد میکنه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مضاف الیه


    ضمایر ملکی بیان کننده مالکیت هستند. فرم‌ها:





    • ich (= من )

    • mein (= مال من)


    • du (= تو)

    • dein (= مال تو)


    • er (= او)

    • sein (= مال او(ضمیر ملکی سوم شخص مفرد مذکر و خنثی))


    • sie (= او (مونث))

    • ihr (= شما ، ضمیر ملکی سوم شخص مفرد مونث)


    • es (= او (خنثی))

    • sein (= مال او مذکر)


    • wir (= ما )

    • unser (= مال ما)


    • ihr (= شما (دونفر))

    • euer (= مال شما)


    • sie (= شما (محترمانه))

    • ihr (= مال او مونث)


    • Sie (= آنها)

    • Ihr (= مال شما)

    ضمایر ملکی صرف می‌شوند و پسوند‌های زیر را می‌گیرند:





    maskulin feminina neutral Plural



    Nominativ
    — -e - -e



    Genitiv
    —es -er -es -er



    Dativ
    —em -er -em -en



    Akkusativ
    —en -e - -e
    به عنوان مثال





    maskulin feminina neutral Plural



    Nominativ


    mein Tisch

    میز من


    unsere Lampe

    لامپ ما


    euer Bett

    تخت شما


    seine Stühle

    صندلی او



    Genitiv


    meines Tisches


    unserer Lampe


    eures Bettes


    seiner Stühle



    Dativ


    meinem Tisch


    unserer Lampe


    eurem Bett


    seinen Stühlen



    Akkusativ


    meinen Tisch


    unsere Lampe


    euer Bett


    seine Stühle



    Jolana, unsere Kinder und ich freuen uns auf das Wiedersehen.
    = جولانا ،بچه های ما و من خوشحال میشیم از دیدار دوباره
    ضمایر ملکی «euer» هنگامی که پسوندی به آن اضافه شود حرف «e» حذف می‌شود.



    Ihr habt Kopfschmerzen. Eure Köpfe tun euch weh.
    = شما سردرد دارید. بودنتون درد میکنه
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ضمیرهای اشاره


    ضمایر اشاره (این) در حالت مذکر - مؤنث و خنثی هستند و برای اشاره به اشخاص و اسامی که در پیرامون هستند به کار می‌رود. این ضمیرها مانند آرتیکل‌های معین صرف می‌شوند.



    maskulin feminina neutral Plural


    • Nominativ

    • dieser Tisch
      این میز
    • dieser Rock
      این دامن

    • diese Lampe
      این چراغ، لامپ
    • diese Jacke
      این کت، کاپشن

    • dieses Bett
      این تخت
    • dieses Kleid
      این لباس

    • diese Stühle
      اینجا صندلی
    • diese Schuhe
      این کفش ها


    • Genitiv

    • dieses Tisches
    • dieses Rockes

    • dieser Lampe
    • dieser Jacke

    • dieses Bettes
    • dieses Kleides

    • dieser Stühle
    • dieser Schuhe


    • Dativ

    • diesem Tisch
    • diesem Rock

    • dieser Lampe
    • dieser Jacke

    • diesem Bett
    • diesem Kleid

    • diesen Stühlen
    • diesen Schuhen


    • Akkusativ

    • diesen Tisch
    • diesen Rock

    • diese Lampe
    • diese Jacke

    • dieses Bett
    • dieses Kleid

    • diese Stühle
    • diese Schuhe
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ضمیر "آن"



    «Es» اسم بی‌طرف یا ختثی را نشان می‌هد.





    Das Baby ist krank. Es schreit die ganze Nacht.
    = کودک بیمار است. او تمام شب فریاد کشید.
    همچنین «Es» در این اصطلاحات مورد استفاده قرار می‌گیرد:


    • زمان:



      Wie spät ist es?
      = ساعت چنده؟


      Es ist 10.50 Uhr.
      = ساعت 10 دقیقه به 11
    • بخش‌های روز، فصل‌های سال:



      Es ist Nachmittag.
      = آن بعد از ظهر است


      Es ist Sommer.
      = تابستان است
    • آب و هوا:



      Es regnet.
      = باران می بارد


      Es ist kalt.
      = سرد است
    • سلامتی:



      Wie geht es Ihnen?
      = حال شما چطوره؟


      Mir geht es heute nicht so gut.
      = حال من امروز زیاد خوب نیست
    • دیگر موارد از قبیل:



      Was gibt es zum Abendessen?
      = چی برای شما داریم( چه غذایی )


      Es ist wichtig…
      = خیلی مهمه


      Es ist verboten…
      = ممنوع است
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا