نقد رمان معرفی ونقد رمان احضارشده| روژیا زند کاربر انجمن نگاه دانلود

از رمان من خوشتون میاد؟

  • نه

    رای: 0 0.0%
  • اره

    رای: 6 60.0%
  • عالیه

    رای: 4 40.0%
  • مزخرفه

    رای: 0 0.0%
  • موضوعش رو دوست ندارم ولی خوب مینویسی

    رای: 0 0.0%
  • موضوعشو دوست دارم ولی خوب نمینویسی

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    10

Rozhia.Znd

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/07/19
ارسالی ها
238
امتیاز واکنش
2,111
امتیاز
336
سن
21
محل سکونت
تهران
سلام برهمگی!
این تایپیک تایپیک نقد رمانمه!
لینک رمانم برای کسانی که نخوندن:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

لطفا نظر بدین چه خوب چه بد!اگرهم جایی اشکالی داره بگید درستش کنم.
ممنون از اونایی که میخونن،قراره بخونن،و وای به حال اونایی که نمیخونن!چون رمان خیلی خوبی رو از دست میدن.:campe45on2:
 
  • پیشنهادات
  • օɾἶεղէმl ցἶɾl

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/07
    ارسالی ها
    2,448
    امتیاز واکنش
    7,933
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    اصفهان
    بسم الله الرحمن و الرحیم
    سلامم:wave1:
    خوبی؟؟..خوشی؟؟
    مثل اینکه اولین نفرم:aiwan_light_biggrin:
    راستش رمانت خوبه :aiwan_ligfght_blum:و امیدوارم که موفق باشی:aiwan_light_sun_bespectacled: فقط یک نکته:
    -لطفا فضای اطراف رو بیشتر توصیف کن و همش مکالمه و تفکرات نباشه، اینطورب خواننده راحتر با رمان ارتباط برقرار می کنه...:aiwan_light_blumf:
    خسته نباشی:aiwan_light_buba:
     

    Rozhia.Znd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/07/19
    ارسالی ها
    238
    امتیاز واکنش
    2,111
    امتیاز
    336
    سن
    21
    محل سکونت
    تهران

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    سلام عزیزم
    رمانت موضوع قشنگی داره و قلم خوبیم دارب
    فقط احساس میکنم واکنش آنا که دوست صمیمی موناس در برابر مرگ برادر مونا خیلی معمولی و به اجباره و مثل اینکه زیاد ناراحت نشده یا تعجب نکرده باشه
    و اینکه پدر و مادر مونا با اینکه پسرشون فوت کرده اما اونقدر که باید ناراحتیشون نشون داده نشده و بیشتر نگران مونا هستن انگار که مانی فقط برادر مونا هست نه پسر مادر و پدر مونا
    و کلا خیلی زود برای مونا وقت مشاوره گرفتن در صورتی که حالت های مونا حالت های طبیعی هستش که اگه نبودن آدم شک میکرد
    و اینکه مونا برادرش مرده اونم برادری که انقد دوسش داشت اما میخواد بشینه فیلم ببینه یکم غیر عادیه

    میدونم میخوای زودتر بری به قسمت اصلی داستان برسی اما خب اینجوری اول رمان یکم مصنوعی شده و این قسمته که باعث جذب خواننده میشه
    و یه چیز دیگه راجب تشکرا
    من رمانو که میخونم و میرم جلو یادم میره آخر هر پست تشکر بزنم وقتی کامل خوندم برمیگردم پستایی که خوندمو تشکر میزنم واسه همین پشت سر هم میشه
    ببخشید اگه ناراحت شدی و امیدوارم موفق باشی گلم
     

    Rozhia.Znd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/07/19
    ارسالی ها
    238
    امتیاز واکنش
    2,111
    امتیاز
    336
    سن
    21
    محل سکونت
    تهران

    aida.h

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/02/05
    ارسالی ها
    66
    امتیاز واکنش
    637
    امتیاز
    256
    محل سکونت
    شیراز
    سلام.میخواستم یه چیزی بگم.بعضی ها میان توی تایپیک رمان همینجوری تشکر میکننو میرن.بعدشم میان میگن:خوندم.افرین. خوب بابا ادم که نفهم نیست میفهمه نخوندی.من خودم وقتی میبینم برا رمانم دو تا سه تا تشکر پشت سر هم(از یه نفر)اومده سریعا به ساعتش نگاه میکنم.وقتی میبینم همش در طول یک دقیقه است خوب میفهمم نخونده.ینی دوتا پست رمانو تو یک دقیقه کمتر خونده؟نمیشه که.تازه بعدشم ناامید میشم وبا خودم میگم ینی رمانمو دوست نداشتن وهمینجوری از روی مرام ومعرفت لایک کردن؟
    دوست عزیز شاید بعضی ها مثل من عادت داشته باشن اول پست ها رو بخونن بعد پشت سر هم تشکر بکنند و این اصلا به این معنا نیست که الکی تشکر کردند.
    رمانت هم خیلی جالبه ولی به نظر من پدر و مادر مونا خیلی زود با مرگ پسرشون کنار اومدن
     

    samira175

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/27
    ارسالی ها
    8
    امتیاز واکنش
    50
    امتیاز
    81
    سن
    30
    سلام من هنوز پست های اول رمان هستم هنوز جذب رمانت نشدم ولی چون رمان ترسناک دوست دارم ادامه میدم ببینم موضوعش چقد خوب بیان شده
    بنظرم یکم از این سردی اطراف نقش اول رمانت کم کنی خیلی بهتره اینکه هرچی مونا بگه اطرافیان هم انگار بخوان از سر خودشون بازش کن زود موافقت میکنن خیلی مصنوعیه بعدش پدرو مادر که پسرشون رو از دست بدن انقد ریلکس مهمونی نمیگیرن بعد هم از مونا و خانوادش هیچی ذهنتی برا خواننده نگذاشتی و اینکه دوستش چطور دختریه و چجور خانواده ای هستش رشته تحصیلی کلا از فضای اطراف مونا هم چیزی نگفتی مرسی گلم انشاالله موفق باشی
     

    Rozhia.Znd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/07/19
    ارسالی ها
    238
    امتیاز واکنش
    2,111
    امتیاز
    336
    سن
    21
    محل سکونت
    تهران

    samira175

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/27
    ارسالی ها
    8
    امتیاز واکنش
    50
    امتیاز
    81
    سن
    30
    بله من الان رمان رو تا اونجا که تایپ شده خوندم درسته یکم روند رمان گرمتر شده منظورم از مهمونی همون دورهمی خانوادگی مونا بود ایشاالله که رمانت هر پست بهتر از پست بعدیت بشه موفق و موید باشین فقط زود به زود پست بزارین
     

    Descenndants Of The Sun

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/16
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    193
    امتیاز
    121
    رمان قشنگیه :)
    اما گاها زیادی خلاصه کردی مطلبو
    مثلا اونجا که رفتن خونه فرشته و... که وسائل احضارو بیارن خیلی سریع معرفیشونو تموم کردی در کل اون حرفا پنج دقیقه میشه
    موقع احضار تا پایانش کسی نباید دستشو از رو تخته برداره چون اتحاد شکسته میشه و اینکه نوشتی بچه ها رفتن تا مونا با برادرش تنها باشه نمیشه :)
    حس و حال پدر و مادر مونا هم نسبت به مرگ پسرشون خیلی ضعیفه و انگار نه انگار اصولا مادر باید از خودشم بی خبر باشه نه اینکه گردنبند مونا رو هم برداره

    قلم خوب و روونی داره :)
    موضوع نوشته ات هم باحاله :)

    در مورد جلد عکس اصلی خیلی قشنگه اما برای رمانت فک کنم مناسب نیست چون اون عکس حالت مصنوعی داره و بیشتر مناسب رمانای فانتزی و تخیلیه نه رمان ترسناک واقعی :)
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا