نقد رمان معرفی و نقد رمان ماورای هستی | *زهرا _ بانو* کاربر انجمن نگاه دانلود

[*Adonis*]

سلام عزیزانم، خوشحال میشم با نگاه گرمتون رمانم رو مطالعه بفرمایید. منتظر نظرات و پیشنهاد های خوبتون هستم.
راستی، این اولین باره که من دست به قلم میشم و به عنوان نویسنده توی سایتی شروع میکنم برای همین شدیدا به کمکتون احتیاج دارم. ممنون میشم اگه توی این مسیر همراهیم کنین

نام: ماورای هستی
نام نویسنده: *زهرا _ بانو* کاربر انجمن نگاه دانلود
نام ناظر: میم پناه
ژانر: فانتزی، جنایی
خلاصه داستان:
در میان ورق‌های هر رمان مردمی از سرزمین دیگر زندگی می‌کنند. مردمی از ورای یک داستان...
مردمی که تنها با یک اشتباه به واقعیت پیوند زده شده‌اند. اشتباهی که راه ورود به دنیاهای موازی را هموار کرده است.
حال، جدالی برای زندگی بین دو سرزمین آغاز شده است. نبردی سخت و طاقت فرسا برای نجات دو دنیا...
ناوردی برای مبارزه با پلیدی‌ها. ​

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

​

 

[*Elena*]

به نام خدا


نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
-عزیزم ادامه بده
-خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
-تند تند پست بزار
-تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
و...........

برای درخواست نقد توسط "شورای نقد انجمن نگاه دانلود" می توانید به تاپیک زیر مراجه نمایید:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید:
نقد کده

 

[^M.Sajdeh.76]

سلام عزیزدلم من اکثر پارت های رمانت رو خوندم .
به نطرم داستان کشش خاص و خوبی داره و این خیلی خوبه
نحوه نگارش هم خوبه و پتانسیل خوبی داره .
اما توصیفات مکان و زمان خیلی کمه و باید به نظرم روش کار کنی .
توصیفات چهره رو اکثرا به صورت یک جا آوردی و چند اتفاق به نظرم اصلا لزومی نداشتن مثل اون برخورد اریا با انا و قهر کردنش زیاد منطقی نبود یتوصیفات جیمز از اتاق خواب یک دخترر جوان در تاریکی شب ...
شیر توت فرنگی خواهر انا و بالافاصله بستن در اتاق.
اتفاقات پیش زمینه و فرعی جذابیت انچنانی ندارن و بهتر روشون کار کنی ...
بعضی جاها یکم حس گنگی داره مثلا قسمتی که جمیز شرط رو میبازه و باید کاری که روبن رو گفنه انجام بده اصلا خوب متوجه نشدم که اصلا چی شد یکم گنگ بود که جمیز کجاست یهو روبن از گجا سردرمیاره و اون خونه کجاست و اصلا متجرا چیه ...
نکات نگارشی هم ویرایش کنی بهتره اکثرا قبل و ، آوردی و بعد کلمات که تباید؛ اوردی ...
به نظرم یه پارت کاملا مخصوص انا و یه پارت داستان باشه و هی این پرشا نزدیک به هم نباشه بهتره چون خواننده گیج نیشه و نمی تونه خوب همزادپنداری کنه ...
و به نظرم یکم عجیبه گـه انا وسط تولد رفت رمان بخونه و بهتره برای درک این مطلب بیشتر از شخصیت انا بگی...
داستان متفاوت و ایده جدیده اما جای کار بیشتری داره روی توصیفات مکان و چهره و زمان .نگارش و تقویقت شخصیت کارکتر ها ....
قلمت خوبه و میتونی با ویرایش خیلی بهترش کنی ...و حتی به نظرم میتونی این دو زمان رمان و زندگی انا رو با هم پیوند بدی...
قسمت جستجوی جمیز در تاریکی رو یکم هیجانی تر کن بهش شوک بده که مهیج بشه و یکم حرکات و مدل راه رفتن جمیز رو بیشتر توصیف کن.
یه دفعه زدی ۳ سال بعد و جمیز صاحب دختر شد به نظرم یکم از اون سخ سال رو توصیف کن از لحظه با خبر شدن جمیز از اینکه دوباره پدر شده و خل و خوش و زندگیش که بشه باهاش ارتباط گرفت.
رمان خوبه و سیر ش هم خوبه فقط بعضی مطالب رو سربسته گفتی که یکم بهش شاخ و برگ بدی خیلی خوب میشه .
من داستانت رو دوست دارم و قبلا هم خونده بودم چون گفتی نظر بدم دوباره خوندم و واقعا خوشم میاد از داستانش فقط ویرایشاتی برای بهتر شدن لازم داره که بالا گفتم
رمانت شاخ و برگ و توصیفات نیاز داره تا بهتر بشه به علاوه اون صحنه هایی که گفتم منطقی بشه همینطور چراجمیز تو شرط بندی شرکت کرد ...
قلمت مانا باشه عزیزم حسابی بدرخشی

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[*Adonis*]

@مهدیه سجده
مرسی عزیز دلم برای نقد قشنگت.
رمان الان رفته برای نقد و حتما بعد از اینکه منتقد نقدشونو بفرستن، نکاتی که شما و دوستان دیگه گفتین رو ویرایش میکنم.
چون اولین باره که دست به قلم میشم کارم مثل بقیه نویسنده ها حرفه ای نیست و نیاز به کمک شما عزیزان دارم. حتما نکاتی که گفتین رو توی رمان ویرایش میزنم.
راجب اون بحث های گنگ که گفتین، باید بگم این 25 پارت با اینکه توی زمان حاله، ولی اتفاقاتش پرش به آینده است و اینکه گفتین 2 دنیا رو به هم مرتبط کنم دقیقا مربوط به همین ماجراهاست. دلیل گنگ بودن این چند اتفاقی که برای الکس و آنا رخ داد آخر رمان مشخص میشه.
راجب اون 3 سال هم که گفتین، نیاز به توضیح بیشتر داره که با ورود شخصیت های جدید توی پارت های دیگه، برای اون 3 سال هم اندکی فلش بک میزنم.

ممنون گلم برای وقتی که گذاشتین:)

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[Ayt@z]

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز.​

ماورای هستی! رمانی که داستان و واقعیت را به یکدیگر پیوند می‌زند و داستان زیبایی را مقابل خواننده قرار می‌دهد. ایده‌ی رمان شما در میان رمان‌های مجازی ایده‌ای تقریبا نو و غیر کلیشه‌ای بود که با پردازشی خوب قطعا بازخوردهای خوبی را نیز به دنبال خواهد داشت. با انسجام در متن و بهره گیری از عواملی مانند توصیفات، فراز و فرود مناسب، شخصیت پردازی و... که هم اکنون مانند غنچه‌ای کوچک است مانند گلی زیبا شکوفا کنید. ​

متن رمان خیلی منسجم نبود و گاهی از هم گسیختگی‌هایی داشت که متن را برای خواننده خشک می‌ساخت. در این راستا به شما پیشنهاد می‌کنم هر پستی را که می‌نویسید با صدای بلند برای خود بخوانید تا، تا حدودی متوجه از هم گسیختگی ها شوید همچنین با اینکار اگر ایرادی در ساختار جملات به وجود آمده باشد هم بر طرف می‌شود.​

توصیف قلم‌ رنگین شما است که بر تخته‌ی سیاه مغز خواننده می‌نشیند و به آن طرح و نقش می‌دهد. اگر رنگ‌ها متعدد و تنها در یک نقطه باشند، خسته کننده و زننده جلوه می‌دهند و اگر خیلی کوچک باشند اصلا دیده نمی‌شوند. همانطور که برای خلق یک اثر زیبا باید به اندازه و لایه‌های یک رنگ توجه کرد؛ در رمان هم باید به مقدار توصیفات و تعدد آن‌ها دقت کرد. به زبان ساده‌تر توصیفات دو رکن اصلی دارند که با رعایت آن‌ها هم از خستگی خواننده و هم از کمبود توصیفات جلوگیری می‌شود.​

برای درک بهتر رکن اول ابتدا دو متن زیر را بخوانید و با هم مقایسه کنید.​

۱- رو به روی آینه ایستادم و خود را نگریستم. چشمان میشی، موهای سیاه که حلقه حلقه روی شانه‌ام ریخته بودند، مژه‌های مشکی، لب‌های قلوه‌ای صورتی، ابروهای پهن مشکی و بینی کوچک صورت بیضی شکلم را پر کرده بودند. از خود چشم گرفتم و در اتاق را باز کردم. ​

۲- با عجله کشوی میز تحریرم را زیر و رو کردم. دستم که مموری سیاه را لمس کرد آن را بیرون کشیدم و موهای خرمایی پریشانم را به زیر مقنعه هدایت کردم. دوان دوان به سمت اتاق رییس حرکت کردم که ناگاه پایم به گوشه‌ی میز گیر کرد و با سر به زمین افتادم. لعنتی بر بخت بد خود فرستادم و مانتوی خردلی‌ام را تکان دادم. امروز روز من نبود!​

خواندن کدام یک راحت‌تر بود؟ از خواندن کدام خسته شدید؟ قطعا خواندن متن دوم آسان‌تر از متنی که تمام توصیفات در آن متوالی به کار رفتند، بود. در متن اول تمامی توصیفات متوالی و پشت شر هم آمده بودند؛ به طوری که خواننده را خسته می‌کرد و اگر متن طولانی بود امکان داشت خواننده توصیفات را رد کند. اولین رکن در توصیفات هم همین است. توصیفات نباید متوالی و پشت سرهم باشند چون خواننده را خسته می‌کند. توصیفات باید گسسته و در دل متن باشند؛ نه اینکه یک پاراگراف کامل به توصیفات اختصاص داده شود. ​

دومین موردی که باید در توصیفات رعایت شود تکرار آن‌ها است. توصیف باید با تکرار مداوم در ذهن خواننده تثبیت شوند. مثلا اگر در پست شش رنگ چشم را توصیف کردید در پست بیست هم دوباره رنگ چشم را توصیف کنید تا هنگام پایان رمان در ذهن خواننده ماندگار شود.​

از این دورکن مهم که بگذریم می‌رسیم به انواع توصیف یعنی همان توصیف حالت، مکان، ظاهر و چهره.​

توصیف مکان شما توصیفی جامع؛ اما متوالی بود و رکن گسسته نویسی در آن رعایت نشده بود. همانطور که بالاتر هم گفتم بهتر است توصیف را لا به لای ماجرا عنوان کنید مثلا: پایم به پایه‌ی مبل سبز رنگ گیر کرد و بر زمین افتادم. در این جمله هم یک اتفاق که افتادن فرد باشد و هم توصیف رنگ مبل جای داده شده است و به نحوی با یک تیر دو نشان زده‌ایم. ​

دقت داشته باشید که مثال‌های این متن تنها مثالی کوتاه و به قلم من و برای درک بهتر شماست و شما قطعا با رعایت نکات و قلم خودتان خیلی بهتر می‌توانید قلموی رنگی‌تان را به دست بگیرید و ذهن خواننده را رنگی کنید.​

توصیف چهره در ماورای هستی بیشتر به شخصیت‌های اصلی اختصاص داده شده بود و چندان اطلاعاتی از شخصیت‌های دیگر داده نشده بود. بهتر است چهره‌ی دیگر شخصیت‌ها را هم نه به اندازه‌ی شخصیت اصلی ولی توصیف کنید. مثلا تصوری از الینا یا آریا در ذهن خواننده نقش نمی‌بست.​

توصیف ظاهر شاید در ابتدا کمی بی‌اهمیت جلوه کند؛ اما بسیار مهم است و می‌تواند در راستای شخصیت پردازی نیز نقش به سزایی داشته باشد. نوع پوشش و رنگ‌های متنخب یک کاراکتر می‌تواند نمایه‌ای کوتاه از شخصیت درونی او باشد و شما با توصیف دقیق و به جا می‌توانید این شخصیت را به خواننده نمایش دهید. برای ظاهر هم حتما گسستگی در توصیف را رعایت کنید.​

توصیف احساسات و حالات از مهم‌ترین بخش‌ها در رمان‌ها و مخصوصا رمان‌های مجازی هستند. شما در این بخش باید خواننده را با کاراکتر همراه سازید و او را به رمان بچسبانید. ماورا توصیف احساسات و حالات نسبتا خوبی داشت؛ اما حالات و احساسات از آن دست توصیف‌هایی هستند که معمولا جای بهتر شدن دارند. بهتون پیشنهاد می‌کنم برای این قسمت خود را در موقعیت شخصیت‌ها قرار دهید و احساسات آن‌ها را با بند بند وجود حس کنید و سپس حالت‌هایشان را بنویسید. دقت در زبان بدن اطرافیان در حالت‌های مختلف نیز در این امر به شما کمک بسیاری می‌کند. ​

پس از توصیف احساسات حتما یکبار متن را مرور کنید و ببینید اگر جای خواننده بودید تحت تاثیر قرار می‌گرفتید یا نه. ​

دقت کنید که یکی از عواملی که متن را یک دست می‌کند توازن دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها است. این توازن در ماورای هستی گاهی از بین می‌رفت و تعداد مونولوگ‌ها بیشتر می‌شد. درست است که گاهی لازم است که برای درک بیشتر خواننده تعدد مونولوگ بیشتر باشد؛ اما مواظب باشید که زیاد تکرار نشود و به همان اندازه دیالوگ هم داشته باشید و رمان یکنواخت نشود. ​

یکنواخت نبودن رمان و یا به عبارتی داشتن فراز و فرودهای مناسب در رمان باعث جذب بیشتر خواننده می‌شود. با توجه به ژانر جنایی که در رمان شما به چشم می‌خورد خیلی راحت‌تر می‌توانید به رمان هیجان بدهید و آن را از حالت یکنواختی خارج کنید. البته این فراز و فرودها زمانی نتیجه می دهند که به خوبی توصیف شده و خواننده را درگیر کنند؛ به طوری که خواننده برای پارت جدید لحظه شماری کند. البته همانقدر که فراز و هیجان دارید باید فرود هم داشته باشید و حواستان باشد که تناسبشان را رعایت کنید. در بعضی موارد دیالوگ‌ها به صورت ادبی و گاهی مونولوگ‌ها هم به صورت عامیانه نوشته شده بودند و این مورد همراه با تعدد راوی از یکنواختی متن می‌کاست. با توجه به اینکه رمان شما پرش‌ از واقعیت به داستان دارد لازم است این موارد را رعایت کنید تا خواننده خسته نشود. برای انسجام بیشتر بهتر است در تمامی موارد از راوی سوم شخص استفاده کنید و در مواقع لزوم از حدیث نفس استفاده کنید.​

همانطور که در طول متن نیز تاکید کردم شخصیت پردازی یکی از مهم‌ترین ارکان نگـاه دانلـود است. هفت میلیارد انسان در زمین زندگی می‌کنند که هیچ یک افکار و گذشته‌ای شبیه به یکدیگر ندارند. در شخصیت پردازی نگـاه دانلـود هم باید این امر رعایت شود. هریک از شخصیت‌ها بهتر است دنیای خودشان را داشته باشند. شخصیت‌های ماورای هستی به خوبی پردازش شده بودند؛ اما باید توجه داشته باشید که گذشته‌ی هر شخصیت تاثیر مستقیم روی او دارد و در بعضی از ویژگی‌هایش باید تاثیر داشته باشد.​

ژانرهای به کار رفته در رمان شما تخیلی، جنایی و معمایی بودند که البته استفاده از ژانر تخیلی در رملن شما چندان درست نیست و باید به جای آن از ژانر فانتزی استفاده کرد. تا اینجای رمان به غیر از ژانر جنایی تاثیر دیگر ژانرها چندان دیده نمیشد و انتظار می‌رود این ژانرها را در ادامه به کار بگیرید فقط در این راه توجه داشته باشید که ژانر معمایی نیاز به دقت زیادی دارد و در آن باید گره اولیه را با سرنخ‌هایی کوچک در طی رمان دنبال کرده و با توجه به آن سرنخ‌ها آن گره را باز کنید. ​

نام رمان جای بهتر شدن داشت و با آنکه با متحوا و ژانر فانتزی مرتبط بود؛ اما چندان جذاب نبود. ​

جلد زیبا و نسبتا مرتبطی برگزیده بودید بود؛ که ژانر فانتزی را هم به خوبی به خواننده منتقل می‌کرد؛ اما ارتباط چندانی با ژانر معمایی و جنایی نداشت. البته مطلوب بود و نیازی به تغییر آن نیست.​

خلاصه رمان باید علاوه بر دادن اطلاعات جامعی به خواننده ابهاماتی را هم برای او ایجاد کند. دقت کنید خلاصه باید عاری از هرگونه زیاده گویی و کم گویی باشد. خلاصه شما خوب بود؛ اما قطعا می‌تواند بهتر هم باشد. سعی کنید در خلاصه جملات را کوتاه؛ اما کاربردی به کار ببرید و با جملات کوتاه منظور خود را به مخاطب برسانید. در خلاصه برعکس رمان نیازی به پیچ و تاب دادن به متن نیست و بهتر است قاطعانه منظورتان را بیان کنید. ​

مقدمه‌تان هم کوتاه و خوب بود و به موضوع نیز ارتباط داشت.​

غلط املایی به خصوصی در متن مشاهده نمی‌شد؛ اما چند غلط تایپی بود که بهتر است آنها را ویرایش کنید. مانند:​

حممون✖​

حموم✔​

چیزیبروز✖​

چیزی بروز✔​

ببینن‌ات✖​

ببیننت✔​

و...​

راحت بنویسید! یک نوشته همیشه جا برای بهتر شدن دارد و تا وقتی بر دل نویسنده ننشیند خواننده را هم جذب نمی‌کند. ​

از نقد پذیری و نوشتنتان متشکرم.​

موفق باشید. ​

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[*Adonis*]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

ممنون از نقد عالی تون
حتما در اولین فرصت ویرایش های لازم انجام میشود

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[*Adonis*]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

تا جایی که تونستم بخش سیر داستان رو که گفته بودین، یک مقدار کشش دادم اما بخش های ابهاماتی ک ذکر کردینو نمیتونم چون اصل ماجرا هستن. و راجب اون بخش های غیر منطقی که میگفتین برخورد آنا و آریا و.. منظورتون رو متوجه نشدم:(

Please, ورود or عضویت to view quote content!

در حد توانم ویژگی ها و توصیفاتی ک ذکر کردین رو اصلاح کردم.(اینکه گفتین ویژگی های شخصیتی رو توی جمله بکار ببندم و پشت سر هم نیارم و تکرار اونها در سیر داستان، همچنین کشش جملات و حذف پرش ها) امکان چک کردنش هست آیا؟

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[^M.Sajdeh.76]

من

Please, ورود or عضویت to view quote content!

منظورم مهم بودن ریختن شیر کاکائو رو کتش و قهر کردن بی منطق انا و رفتنش از تولد خودش و توجهش به اریا که تازه باهاش اشنا شده که در موردش خیلی کنجکاو باشه این ماجراها ...البته دید هر شخصی فرق داره .
قلمت مانا حستبی پیشرفت کنی

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[Ayt@z]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام بانو جانم ببخشید دیر جواب دادم
بله تا امشب چک می‌کنم:)

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[*Adonis*]

دوستان عزیزم سلام، میخوام همراه با نوشتار پارت های جدید، گسترده نویسی پارت های فصل اول رو انجام بدم، پس پیشنهاد میکنم اونایی که الان دارن رمان رو درحال تایپ میخونن بعد اتمام کامل رمان، فصل اول(با عنوان مقدمه‌ای ورای داستان) رو مجددا بخونن، نمیدونم چی پیش میاد شاید موضوعات رو دستکاری بکنم شاید هم فقط و فقط توصیفات رو بهش اضافه کنم.
در کل اگه نظری برای فصل اول (تا ابتدای فصل برون پشت پرده تاریکی) دارین ممنون میشم توی تاپیک نقد بگین تا توی گسترده نویسی اعمال بشه.
(البته اگه نظر برای کل رمان هم دارین بگین ها، اما ویرایش اون فصل در اولویته.)
در کل، مرسی که همیشه هستین

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود