پارگراف کتاب

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 22,669
  • پاسخ ها 686
  • تاریخ شروع
Behtina

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سیر عشق[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • آلن دوباتن
  • ترجمه ی زهرا باخری
  • نشر چترنگ
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1232398_727.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
سِير عشق تحولات رابـ ـطه عاشقانه زوجي را روايت مي‌کند، به نام‌هاي ربيع و کِرستن، که در ادينبرو عاشق يکديگر مي‌شوند، با هم ازدواج مي‌کنند و بچه‌دار مي‌شوند؛ اما هيچ رابـ ـطه طولاني‌ مدتي به سادگي پايان داستان‌هاي عاشقانه نيست: «... و سال‌هاي سال به خوبي و خوشي در کنار هم زندگي کردند!» سِير عشق رماني عاشقانه است که به کندوکاو در چگونگي بقا و پيشرفت عشق در دراز مدت مي‌پردازد. اين رمان تلاش مي‌کند آنچه را بعد از وقوع عشق اتفاق مي‌افتد بکاود؛ آنچه عشق را زنده نگه مي‌دارد و آنچه تحت فشارهاي زندگي معمولي بر سر آرمان‌هاي اوليه‌مان مي‌آيد. خواننده همراه با ربيع و کرستن، نخستين جرقه‌هاي شيدايي، سادگي گرفتاري در دام عشق و همچنين سير زندگيِ پس از آن را تجربه مي‌کند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بخش‌هايي فلسفي که لابه‌لاي چالش‌هاي آنان آمده است، توضيح و راهنمايي است از سوي آلن دو باتن، براي خوانندگانش. آلن دو باتن آثار موفقي همچون پروست چگونه مي‌تواند زندگي شما را دگرگون کند و جستارهايي در باب عشق را در کارنامه خود دارد. سعي دوباتن همواره بر اين بوده است که تجربه‌هاي شخصي‌اش را با انديشمندان بزرگ در هم آميزد و فلسفه را در زندگي روزمره مردم جا کند. خود او نام «فلسفه روزمره» را بر آن مي‌گذارد. فلسفه روزمره دو باتن سِير عشق را به رماني داستاني، فلسفي و روان‌شناسانه مبدل مي‌کند که مخاطبش را ترغيب مي‌کند عميقاً با شخصيت‌هاي رمان همذات‌پنداري کند و به تجربيات آن‌ها راجع به عشق، بينديشد.


پوپولیسم ایرانی (تحلیل کیفیت حکمرانی محمود احمدی نژاد از منظر اقتصاد و ارتباطات سیـاس*ـی)[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • علی سرزعیم
  • نشر کرگدن
  • چاپ اول: 96
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1232402_202.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کتاب «پوپولیسم ایرانی» تلاش می‏کند تا دوره حکمرانی محمود احمدی نژد را در پرتو پاسخ گویی به چهار سوال زیر تحلیل کند:[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1- چرا برخی سیاست‏ها اتخاذ شد؟
2- آقای احمدی نژاد اتخاذ و اجرای این سیاست‏ها را چگونه برای مردم و حاکمیت توجیه می کرد و پشتیبانی لازم را به دست می‏آورد؟
3-پیامدهای سیاستهای اقتصادی وی چه بوده است؟
4-چه درسهایی از این دوره و تجربه سیاست گذاریهای مذکور می توان به دست آورد؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
رویکرد مورد استفاده برای پاسخگویی به این چهار سوال، اقتصاد سیـاس*ـی و ارتباطات سیـاس*ـی بوده است و چارچوب نظری مورد استفاده پوپولیسم یا همان عوام‏گرایی است. در این کتاب نگرشی منسجم برای ارزیابی سیاست های اقتصادی و عمومی عرضه شده و تلاش شده در این تحلیل تا جای ممکن از پیش داوریها، سوگیریها و ارزش داوریها پرهیز گردد. حجم بالایی از سخنرانی‏های رسمی آقای احمدی نژاد در مقام ریاست جمهوری مورد مطالعه قرار گرفته و فرازهایی از آن به عنوان شاهد مدعاهای مطرح شده در متن کتاب به صورت پی نوشت آورده شده است. این کتاب بیش از آنکه یک تاریخ نگاری رسمی از یک دوره مهم در تاریخ ایران باشد یک تاریخ نگاری تحلیلی از زاویه اقتصاد است.


تاریخچه خوشبختی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • نیکلاس وایت
  • ترجمه ی خشایار دیهیمی
  • نشر گمان
  • چاپ اول: 96
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1232400_358.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خوشبختی چیست؟ آیا می توان به معیارهای روشنی برای سنجش میزان خوشبختی افراد دست یافت؟ چطور می توانیم با تضاد میان اهدافمان و انواع چیزهایی که به ما احساس خوشبختی می دهند کنار بیاییم؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
نیکلاس وایت در این کتاب با گذری بر 2500 سال تفکر فلسفی درباره ی مفهوم خوشبختی ، به ما نشان می دهد متفکران برجسته تاریخ فلسفه از یونان باستان تا امروز چگونه به این پرسش ها و پرسش هایی از این دست پرداخته اند. و در این ضمن می کوشد پرسش از خوشبختی را به مسائلی چون اخلاقی زیستن و فلسفه ی زندگی پیوند بزند.


نامه های روسی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • آستولف لويي لئونور ماركي دو كوستين
  • ترجمه ی باقر پرهام
  • نشر مرکز
  • چاپ اول: 96
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1232399_708.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
این کتاب یک سفرنامه درباره حکومت تزار نیکلای اول است. نویسنده کتاب گزارش سفر خود را به دلیل هراس از فضای پلیسی حاکم بر روسیه به صورت نامه برای دوستانی نامعلوم نوشت و این نامه ها را پنهانی از روسیه با خود به فرانسه برد و بعد در سال 1843 آنها را به صورت کتاب منتشر کرد.

آستولف لویی لئونور مارکی دو کوستین، اشراف زاده و نویسنده فرانسوی است که پیشینه پرتلاطمی دارد. پدر و پدر بزرگش در دوران وحشت در انقلاب فرانسه با گیوتین اعدام شدند و مادرش از زندان جان به در برد. در کودکی و نوجوانی بسیار سفر کرد و در سال 1839 به تشویق بالزاک، که استعداد سفرنامه نویسی را در او پس از انتشار سفرنامه اش به اسپانیا کشف کرده بود، در دوران حکومت تزار نیکلای اول به روسیه رفت. او گزارش سفر خود را به دلیل هراس از فضای پلیسی حاکم بر روسیه به صورت نامه برای دوستانی نامعلوم نوشت و این نامه ها را پنهانی از روسیه با خود به فرانسه برد و بعد در سال 1843 آنها را به صورت کتاب منتشر کرد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
این کتاب با استقبال بسیاری رو به رو شد و به زبان انگلیسی و آلمانی ترجمه و به انتشار رسید. انتشار این کتاب خشم حکومت روسیه را برانگیخت و تزار آن را ممنوع کرد. ترجمه روسیه کتاب پس از سال 1917 نیز در شوروی در فهرست کتب ممنوعه قرار گرفت.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
برخی آن را به سبب کندوکاوش در سرشت استبداد مطلق و تاثیر آن در ایجاد روحیه بردگی حتی پیشگویانه و جلوتر از زمانه خود یافته اند و معتقدند مشاهدات کوستین درباره جامعه روسیه،حاصل از اسبتداد در این کشور در نیمه نخست سده نوزدهم «تاریخ گذشته» نیست: «جامعه ای که هیچ گونه خوشبختی در آن امکان پذیر نیست، زیرا بشر، بنا به قانون طبیعت اش، بدون آزادی خوشبخت نمی تواند بود»، جامعه ای محکوم به دروغگویی همگانی، چرا که «حقیقت گویی یعنی براندازی حکومت» که به تبع «نیازی که خدایگان برای بازسازی رویدادهای واقع دارد» پیوسته مشغول دخل و تصرف در تاریخ است.


سرشت شر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • دارل کوئن
  • ترجمه ی بهار رهادوست
  • نشر هنوز
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1232401_368.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شر چیست؟ جایگاهش کجاست؟ آیا اصلا جایگاهی دارد؟ اسمی است که سرشتی ذاتی دارد، یا صفتی است که ما را به رفتارهای شرارت‌بار می‌دهیم؟ چه تفاوتی هست بین شر و رذیلت؟ وعمدی بودن جرم و گـ ـناه ما چه تاثیری بر ماهیت عمل ما می‌گذرد؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خانم دارل کوئن با نقد دیدگاه اخلاق‌گرایان و خردگرایان به طرح این نظریه‌ی شگفت انگیز می‌پردازد که منشا شر برخلاف آنچه همگان می‌پندارند خشونت نیست، بلکه رنج ناشی از جهل زیسته است که بر پریشانی‌هایی چون خودشیفتگی ‌، ملال، ریاکاری، توهمات خیالبافانه، خــ ـیانـت، اهریمن‌سازی از دیگران، و جزم‌اندیشی می‌انجامد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
نویسنده سازوکار این پریشانی‌ها را در شخصیت‌پردازی قهرمانان آثاری ریپلی بااستعداد اثر پاتریشیا های اسمیت، کلاوس مان، دکتر جکیل و مسترهاید رابرت لوئیس استیونسن، تنگناهای هنری جیمز، کمدی الهی دانته، رساله‌ی انوتوفروی بخش‌هایی از انجیل بازمی‌نمایاند و با زبانی همدلانه خواننده را به شناخت عمیق ریشه‌ها و مبانی تکوین شر فرا می‌خواند.[/BCOLOR]​
 
  • پیشنهادات

    • Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]توفیق چگونه توقیف شد[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • عباس توفیق
    • انتشارات هرمس
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240561_893.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] روزنامه‌ی توفیق یکی از جالب‌ترین پدیده‌های احتماعی ایران بود که در یکی از پر تلاطم‌ترین دوره‌های تاریخ ایران طی حدود نیم قرن- با همه‌ی سانسورها و توقیف‌ها- ناگفتنی را گفت، حقایق را نوشت، در دل شب روشنگری کرد، زبان مردم شد و از درد و غم مردم سخن راند. توفیق نه تنها در تاریخ مطبوعات ایران که در تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیـاس*ـی کشورمان نقشی غیر قابل انکار داشت.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این کتاب شرح مستند سوابق، ریشه‌ها، علت واقعی توقیف و اقدامات وسیع پشت پرده‌ی دولت برای خریدن توفیق و یا نابود کردن کهنسال‌ترین و پر نفوذ‌ترین روزنامه‌ی طنزآمیز تاریخ مطبوعات ایران است، به همراه صدها سند رمز و محرمانه و سری دولت وقت ایت کتاب همچنین شرح مبارزه‌ی طولانی، شرافتمندانه و شجاعانه‌ی توفیق علیه توقیف غیر قانونی آن است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در این کتاب تند‌ترین و شیرین ترین کاریکاتورها، اشعار و مقالات طنزآمیز سانسور شده و سانسور نشده‌ی توفیق را خواهید دید و فوت وفن انتقاد در زیر تیغ سانسور را خواهید آموخت.
    نویسنده‌ی این کتاب دکتر عباس توفیق، روزنامه‌نگار و کاریکاتوریست و طنزپرداز، یکی از ناشران روزنامه‌ی توفیق و رئیس هیات تحریریه‌ی آن است.


    جوینده ی طلا    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ژان ماری گوستاو لوکلزیو
    • ترجمه ی پرویز شهدی
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240562_116.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]رمان‌های ژان ماری گوستاو لوکلزیو بسیار خاص و متفاوت‏اند. این فرانسوی برنده‌ی نوبلِ ادبی سالِ 2008 در زندگی پُرماجرا و رازآلودش همیشه به طبیعت بازگشته است. رمانِ جوینده‌ی طلا از مشهورترین رمان‌های اوست که در سالِ 1985 منتشر شد. رمانی درباره‌ی یکی ‌شدنِ انسانِ تنهای او با طبیعتی بکر در میانه‌ی تاریخی پُرفرازونشیب و مملو از خطر. رمان داستانِ پسری ا‌ست که در ملکِ مستعمراتی‌شان روزگارِ خوشی دارد تا این‌که پدرش ورشکست می‏شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]او در گفت‌و‌گو با پدر به نقشه‌ای دست می‏یابد که نشان دارد از گنجی عظیم، گنجی از دزد دریایی مشهور که مدفون است در جزیره‌ای دوردست و او سفرش را آغاز می‌کند در طلبِ این گنج... لوکلزیو زبانی شاعرانه و بسیط دارد و فضایی مملو از استعاره و راز. دلبستگی همیشگی‌اش به رمان‌هایی چون جزیره‌ی گنج لویی استیونسن که از کتاب‌های محبوب کودکی‌اش بوده و همین‌طور رابینسون کروزوئه‏ی دانیل دِفو و موبی دیکِ ملویل تأثیرشان را بر این رمان گذاشته‌اند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شاید بتوان رمان‌های او را اجرایی دانست امپرسیونیستی در روایت. مشاهده‌ای محض و نزدیک شدن به بافتِ طبیعت و تنهایی عمیق و البته پُرخیالی که انسانش را سرشار می‌کند. جوینده‌ی طلا رمانی‌ است که در آن رازها لحظه‌ای رخ می‌نمایند و ناپدید می‌شوند. مثلِ درخشش ستاره‌ای در آسمانِ منطقه‌ای استوایی... ترکیب دریا و مردی پی گنج.


    نطق ها و نامه های علی مطهری (در مجلس هشتم و نهم)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • علی مطهری
    • نشر نی
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240563_700.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کتاب حاضر مشتمل بر برخی نطق‌ها و مصاحبه‌های اینجانب در طول نمایندگی دوره‌های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی است. نظر به این که احساس کردم جهت‌گیری اکثر آن‌ها مسائل ملی و در ارتباط با اصول و مبانی و آرمان‌های انقلاب اسلامی است‌‌ و انتشار این مطالب می‌تواند مفید واقع شود، اقدام به چاپ و انتشار آن گردید؛ ضمن این که چون این نطق‌ها و نامه‌ها و مصاحبه‌ها به ترتیب تاریخ قرار گرفته‌اند، این کتاب می‌تواند سیری در حوادث اجتماعی و سیـاس*ـی سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ ایران نیز باشد؛ علاوه بر این که موجب ثبت برخی وقایع اجتماعی و سیـاس*ـی جمهوری اسلامی در تاریخ نیز می‌شود‌.


    در جستجوی معنا (چگونه زندگی کنیم)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • اسوالد هنفلينگ
    • ترجمه ی اميرحسين خداپرست و غزاله حجتي
    • نشر کرگدن
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240564_345.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«معناي زندگي چيست؟» پرسشي است كه مدت‌ها نزد فيلسوفان غربي مهجور افتاده بود، اگر چه عموما آن را بيانگر دغدغه‌هايي مي‌شمرند كه بسياري از افراد درباره زندگي، عموما، و زندگي خود، خصوصا، احساس مي‌كنند. كتاب در جستجوي معنا به دو موضوع عمده مي‌پردازد: نخست، واقعيت‌هايي درباره زندگي، مانند مرگ و فقدان هدف نهايي و شيوع رنج، كه ممكن است به نظر برسد زندگي را بي‌معنا مي‌كنند. دوم، خودشكوفايي و اينكه چگونه و به چه معنا مي‌تواند آرماني رضايت‌بخش يا سازوار باشد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اسوالد هنفلينگ پاسخ‌ها و رويكردهاي مختلفي را به اين مسائل و موضوعات برمي‌رسد. آيا دين مي‌تواند پاسخي به دست دهد؟ آيا اصلي بنيادين وجود دارد كه بر طبق آن بتوان ادعا كرد زندگي مقدس است؟ آيا زندگي ما بايد بر طبق اميال و در پي خوشبختي باشد؟ آيا چيستي ما را جايگاه‌مان در جامعه تعيين مي‌كند؟ آيا تمسك به ماهيت انساني را بايد «دروغ‌باوري» شمرد و رد كرد؟


    دکابریست ها (نمایش نامه)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • لئانید زورین
    • ترجمه ی آبتین گلکار
    • نشر ماهی
    • چاپ اول:96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240565_903.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«دكابريست‌ها» روايت تاريخي و مستند نخستين قيام روشنفكرانه ملت روس عليه حكومت استبدادي تزار است كه در دسامبر 1825 ميلادي رخ داد و اگر چه يك روزه سركوب شد، تاثيري شگرف بر رشد خودآگاهي سياسي - اجتماعي ملت روس نهاد. لئانيد زورين در اين نمايش‌نامه به خوبي نشان مي‌دهد اشراف‌زادگان تحصيل كرده و شرافتمندي كه قلبشان براي ميهنشان مي‌تپد و از استبداد تزار به تنگ آمده بودند، براي آن كه تغييري در اوضاع و شرايط كشور به وجود آورند، با چه موانع عملي و ترديد و تزلزل‌هاي فكري - عقيدتي دست و پنجه نرم مي‌كردند.


    جانورنامه    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • لایوش لاگ
    • ترجمه ی کمال ظاهری
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240566_308.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کتاب حاضر از نمونه‏های کلاسیک طنزِ اروپای مرکزی و شرقی است. نویسنده پس از شکست انقلاب‏های 1919 _ 1918 مجارستان، در سرخوردگی و تلخ‏کامی عمیق خود، تنها به نوشتن طرح‏ها و قطعات کوتاهی پرداخت که با طنزی بکر و تیره، از جمله در قالب پرتره‏های بدیع و با روح حیوانات، نابه‏هنجاری مناسبات اجتماعی و رفتار و کردار نه‏ کمتر عجیبِ انسان‏هایی را هم که در میان آن‏ها می‏زیست بیان می‏کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بیشتر این طرح‏ها و قطعات که با لحنی به‏ظاهر جدی و علمی، بر پایه‏ی بازی‏های زبانی، «مهمل‏گویی»‏های بکر، طنز و طعن و تمسخر نوشته شده، در‏عین‏حال که دیدگاه‏ها و پیش‏داوری‏های مأنوس و تنگ‏نظرانه‏ی کتاب‏های درسی زیست‏شناسی را به سخره می‏گیرد، در چارچوب امکانات و «سوراخ‏سنبه‏»هایی که هنوز بسته نشده بود، تئوری‏های گذشته‏گرا و بی‏پروپایی را هم که پایه‏های سیـاس*ـی رژیم نیمه‏فاشیستی آن روزگار را تشکیل می‏داد، به چالش می‏کشد...


    شماره ی صفرم    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • امبرتو اکو
    • ترجمه ی سیروس شاملو
    • انتشارات نگاه
    • چاپ اول:96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240567_332.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شماره‌ی‌ صفرم، هفتمین و آخرین رمان اومبرتو اکو، نویسنده‌ی ایتالیایی‌ست. این رمان به‌مرور، با قدم زدن در کوچه پس‌کوچه‌های شهر میلان سال 1992، خواننده را با موقعیت کنونی این کشور آشنا می‌کند. موضوع داستان درباره‌ی روزنامه‌ای‌ست که اصلن قرار نیست چاپ شود و در شماره‌ی صفرم باقی می‌ماند؛ ولی در این میان، خبرِ آماده‌سازی برخی مقاله‌ها، به گوش مجرمانی می‌رسد که برای جلوگیری از انتشار آن، بایستی سر کیسه را شل کنند…[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این اثر به روشنی سیستم مافیا، P2، ماسونری، کامورا، کوزانوسترا، ساختار بسته‌ی کلیسا و اعمال نفوذ واتیکان را نشان می‌دهد و مشکلات سیستم بخشوده‌گی پس از جنگ را که در تار و پود نظام دموکراتیک لانه کرده، برملا می‌سازد. شیوه‌ی نگارش آن، به نویسنده‌گان جوان می‌آموزد چگونه باید پیش از شروع به نوشتن نگـاه دانلـود، داده‌های گوناگون را فراهم و پوشه‌بندی کرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]طرح خوش‌ساخت این رمان که خود تجربه‌ای فرامتن است به‌خوبی طراحیِ پیش‌ساخته را به نمایش می‌گذارد. اطلاعات تاریخی، ادبی، تحلیل وقایع و سرک کشیدن در روزنامه‌های پس از جنگ جهانی دوم؛ حتا انفورماتیک درباره ی اتومبیل‌ها یا اشرافیت کِبِک و دربار سلطنتی هم به کار می‌آید. هرچند، در طرح کلی، نویسنده، اطلاعات آخرالزمانی و پارانوئیک و نیهلیستی را در اثر برجسته می‌کند: «دولت همه‌چیز است و تو هیچ نیستی».


    از اینجا تا بی نهایت (دورنمایی از آینده علم)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • مارتین ریس
    • ترجمه ی محمد ابراهیم محجوب
    • نشر نی
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240568_306.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ما بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر علم هستیم: کاربرد علم زندگی ما را دگرگون می‌کند و یافته‌های علمی به درک ما از جهان و آن‌چه ورای آن است عمق می‌بخشند. این دگرگونی‌ها عمدتاً سودمند هستند اما غالباً با تهدیداتی همراه‌اند و از نظر اخلاقی ما را به چالش می‌کشند. در چهل‌وپنج میلیون قرن تاریخ زمین، این نخستین قرنی است که در آن، نوعی از انواع، یعنی نوع بشر،‌ این قدرت را دارد که سرنوشت سرتاسر زیست‌کره را رقم بزند. در بخش اعظم تاریخ، تهدیدات از سوی طبیعت می‌آمده‌اند، از جمله بیماری، زلزله، سیل، و مانند این‌ها. اما اینک این خود ما هستیم که تهدید به‌شمار می‌آییم.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این مسئله مضمون سلسله سخنرانی‌هایی است که دکتر مارتین ریس، یکی از رهبران فکری جهان معاصر و رئیس پیشین انجمن سلطنتی علم انگلستان، در سال ۲۰۱۰ در بی‌بی‌سی ایراده کرده و اینک این کتاب کوچک بر پایه‌ی آن‌ها شکل گرفته است. دکتر ریس معتقد است پرسش‌هایی درباره‌ی منشأ انسان، حیات در فضا، سرنوشت دوردست ما، و قوانین طبیعت، و پرسش‌هایی که هنوز پاسخی برای آن‌ها نیافته‌ایم و پاسخ برخی از آن‌ها را شاید هرگز نتوانیم پیدا کنیم، برای بسیاری از مردم جذاب‌اند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اما گذشته از این جذابیت، دلیلی متفاوت داریم برای این‌که چرا مفاهیم کلیدی علمی چنین انتشار گسترده‌ای دارند و آن این است که اگر حسی نسبت به علم نداشته باشیم (و بلد نباشیم چگونه ریسک و عدم قطعیت را ارزیابی کنیم) نمی‌توانیم به‌عنوان شهروند در زنجیره‌ی فزاینده‌ی مسائل مهم سیـاس*ـی (مانند انرژی، بهداشت، محیط زیست، و از این دست) که وجه علمی دارند مشارکت کنیم.


    ماه و ماهی (مجموعه غزل)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • علیرضا بدیع
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240569_331.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«ماه و ماهی روایت تمام آدم هایی است که به نحوی از خودشان یا علایق شان و یا محبوب شان دور افتاده اند. این غزل روایت دل داده ای ست که از محبوبش دور افتاده است و تنها نصیبش از این عشق هلال نقره ای شکلی است که گاهی بر برکه تنهایی اش می تابد. هماهنگی هلال نقره ای آسمان و ماهی سرخ رنگ برکه واز طرفی دل بستگی من به «آرایه ی جناس» از بین آرایه های ادبی یکی دیگر از دلایل خلق این ترکیب است که به مذاق شنونده خوش آمده است. شنونده به شدت رنگ و تصویر را در شعر درک می کند و به رنگ ها واکنش مثبت نشان می دهد.»


    سرمایه در سده بیست و یکم    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • توماس پیکتی
    • ترجمه ی ناصر زرافشان
    • انتشارات نگاه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1240570_128.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]توزیع ثروت یکى از موضوعاتى است که امروز گسترده‌ترین بحث‌ها و مجادلات پیرامون آن جریان دارد. ما واقعآ درباره تحول تدریجى آن در درازمدّت چه مى‌دانیم؟ آیا پویایى انباشت سرمایه خصوصى، همانگونه که کارل مارکس در سده نوزدهم معتقد بود، به‌طور ناگزیر به تراکم ثروت در دست افراد هر روز کمترى منجر مى‌شود؟[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یا نیروهاى تعادل بخش رشد، رقابت و پیشرفت فنّى، آنگونه که سیمون کوزنتس در سده بیستم فکر مى‌کرد، آن را در مراحل بعدى توسعه، به کاهش نابرابرى و هماهنگى بیشتر در میان طبقات سوق خواهد داد؟ ما در این باره که ثروت و درآمد از سده هژدهم تاکنون چگونه و در چه جهتى تحول یافته‌اند واقعآ چه مى‌دانیم و از این دانش و آگاهى براى قرنى که اکنون جریان دارد، چه درس‌هایى مى‌توانیم استخراج کنیم؟[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اینها پرسش‌هایى است که من در این کتاب مى‌کوشم به آنها پاسخ دهم. بگذارید فورآ بگویم پاسخ‌هایى که در این کتاب آمده است ناقص و ناکامل است. اما این پاسخ‌ها بریافته‌ها و اطلاعات تاریخى و تطبیقى مبتنى است که بسیار گسترده‌تر از آن چیزى است که در دسترس پژوهشگران پیشین قرار داشته است، یافته‌ها و اطلاعاتى که سه سده و بیش از بیست کشور را در بر مى‌گیرد و افزون بر این بر چهارچوب نظرى جدیدى مبتنى است که درک عمیق‌ترى از سازوکارهایى به دست مى‌دهد که اساس این یافته‌ها را تشکیل مى‌دهند، اما همیشه به نظر نمى‌آیند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]رشد اقتصادى جدید و پخش دانش و شناخت، توانسته است گریز از آن فروپاشى را که مارکسیسم پیش‌بینى کرده بود ممکن سازد؛ اما نتوانسته است ساختارهاى عمیق سرمایه و نابرابرى را، تغییر دهد – یا به هر حال آنها را آنقدر تغییر نداده است که در دهه‌هاى خوش‌بینانه پس از جنگ جهانى دوم تصوّر آن مى‌رفت.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هنگامى که نرخ بازده سرمایه به طور مداوم از نرخ رشد تولید و درآمد بیشتر باشد، همانگونه که در سده نوزدهم اتفاق افتاد و کاملا محتمل به نظر مى‌آید که در سده بیست و یکم هم دوباره همین امر روى دهد، سرمایه‌دارى به‌طور خودبه‌خود نابرابرى‌هاى بى‌ضابطه و غیر قابل دفاعى را ایجاد مى‌کند که ارزش‌هاى مبتنى بر شایسته سالارى را که جوامع دموکراتیک بر آن مبتنى هستند، از بنیاد تباه مى‌سازد و از میان مى‌برد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]با این حال راه‌هایى وجود دارد که دموکراسى مى‌تواند از آن راه‌ها کنترل بر نظام سرمایه‌دارى را دوباره به‌دست آورد و این اطمینان را حاصل کند که در همان حال که آزادى اقتصادى حفظ و از واکنش‌هاى حمایت‌گرانه و ملّى پرهیز مى‌شود، منفعت عمومى هم بر منافع خصوصى اولویت و تقدم داشته باشد. توصیه‌هایى که ما در زمینه سیاست اتخاذى در بخش‌هاى بعدى این کتاب پیشنهاد کنیم؛ در این جهت است. این توصیه‌ها بر درس‌هایى مبتنى است که از تجربه تاریخى استخراج شده‌اند، تجاربى که آنچه در این کتاب پس از این مى‌آید، اساسآ روایتى از آنها است.[/BCOLOR]​
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]1_ ما به واسطه کسانی که ما را دوست دارند و کسانی که ما را دوست ندارند، شکل میگیریم. مهم تر از آن اینکه ما به واسطه ناراحتی های روانی که ادعا می کنند عشق هستند؛ ولی عزت نفس کم، رفتار وابستگی متقابل، بی اعتمادی به دیگران، مکانیسم های دفاعی و ترس و اضطراب را باعث می شوند، شکل می پذیریم.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    عمده آنچه ما آن را عشق می نامیم، عشق نیست؛ بلکه فرافکنی های روان رنجور است و سوء استفاده و کنترل گری و سوء برخورد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    معمای عشق | پیتمن مک گی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238224_274.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    2_ سقفِ آزادی رابـ ـطه ی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در جامعه ای که قامتِ تفکر و همت مردم کوتاه باشد، سقفِ آزادی هم به همان نسبت کوتاه می شود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    وقتی سقف کوتاه باشد آدم های بزرگ سرشان آنقدر به سقف می خورد که حذف می شوند، آدم های کوتوله اما راحت جولان می دهند1 مردمِ عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند که کوتوله می شوند و سقف ها پایین و پایین تر می آید و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمر خم می شود و دیگر نمی توانند قد راست کنند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بیچارگان | فئودور داستایوفسکی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238225_458.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    3_ آدم بهتر است یک برادر داشته باشد، این احساس خوبی است که آدم وقت سفر و خداحافظی پیشانی اش را بگذارد روی شانه ی مردی که برادرش است. یا اگر خواست صورتش را ببوسد زبری ته ریش مرد را بر روی گونه اش احساس کند. آن وقت دلش نمی سوزد که عشقی تو زندگی ندارد. دست کم محبت خواهر برادری جایش را پر می کند. محبت بین خواهر و برادر هیچوقت از بین نمی رود. تازه، خراب هم نمی شود. ممکن است آدم با برادرش دعوا بکند ولی ممکن است یک روزی هم آشتی بکند. بدون آنکه چیزی خراب بشود. آدم یک برادر داشته باشد خیلی خوب است. خیلی خوب..    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حتی وقتی میخندیم | فریبا وفی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238226_191.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    4_ من وقتی چیزی می خوانم برای تفنن و وقت کشی یا بهتر خوابیدن نیست، منی که در سرزمینی زندگی می کنم که از پانزده نسل پیش به این سو بیسواد نداشته است، می نوشم، تا آنچه می خوانم، خواب را از چشم بگیرد، مرا به رعشه بیندازد، چون که با هگل در این عقیده همراهم که انسان شریف هرگز به اندازه کافی شریف نیست، و هیچ تبهکاری هم تمام و کمال تبهکار نیست.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اگر می توانستم بنویسم کتابی می نوشتم درباره بزرگترین لذات و بزرگترین اندوه های بشری.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    از کتاب و به مدد کتاب است که آموخته ام که آسمان به کلی از عاطفه بی بهره است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نه آسمان عاطفه دارد و نه انسان اندیشمند. نه اینکه انسان بخواهد که بی عاطفه باشد، ولی وجود عاطفه در او خلاف عقل سلیم است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تنهایی پر هیایو | بهومیل هرابال    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238227_227.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    5_ خلاصه مشخصه روشنفکر این است که از جانب هیچکس رسالتی ندارد و وضع اجتماعی خود را از هیچ مقامی نگرفته است. فی حد ذاته برخلاف پزشکان و آموزگاران که قدرت حاکم با تصمیم قبلی، آنها را به عنوان ماموران خویش ایجاد کرده، محصول هیچ تصمیم قبلی نیست، بلکه ثمره عجیب الخلقه جوامع غول آسا است. هیچ کس او را نمی خواهد و هیچ کس او را به رسمیت نمی شناسد نه دولت، نه برگزیدگان قدرت حاکم، نه گروه های فشار نه سازمان های طبقات استثمار شده و نه توده ها.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در دفاع از روشنفکران | ژان پل سارتر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238228_247.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    6_ دنبالش وارد خانه شدم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تابلویی با جمله ی "خانه، جایی ست که قلبت آنجاست"، جلوی در آویزان بود.کمی بعد فهمیدم کل خانه پر از این تابلوهاست. بالای جالباسی نوشته شده بود: "پیدا کردن دوست خوب، سخت است و فراموش کردنش غیرممکن."    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    روی یکی از کوسن های اتاق پذیرایی که با وسایل قدیمی و عتیقه ای تزیین شده بود، خواندم: "از میان سختی ها، عشق می روید."    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    وقتی دید من دارم همه ی این نوشته ها را می خوانم، برایم توضیح داد: "بابا و مامان من، بهشون می گن دلگرمی و همه ی خونه پر از این جمله هاست."    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خطای ستارگان بخت ما | جان گرین    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238229_191.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    7_ اولین قدم برای یاد گرفتن شنا، نترسیدن از آب و رها شدن است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مربی همیشه میگوید: بپر، خودتو رها کن، زیر آب چشماتو باز کن، بعد خودت آروم آروم برمی گردی به سطح آب.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    شرط اول، همان دست و پا نزدن است. گاهی باید واقعا بیخیال شد و رفت گوشه ای نشست. باید بیخیالِ دست و پا زدن شد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گاهی باید بگذاریم زندگی کارش را بکند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    شاید بعدش آرام آرام برگشتیم به سطح آب.. به زندگی.. بی خفگی.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اتوبوسی به نام هـ*ـوس | تنسی ویلیامز    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238230_469.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    8_ این همه بی اعتنایی آشکار ما، خویشتن داری و نیز ضعف ما، به گردن پدر و مادرمان است. آنها بودند که فراموش کردند به ما اعتماد به نفس بدهند. فکر می کردند خود به خود می آید. فکر می کردند که ما برای زندگی اندک استعدادی داریم و تعریف و تمجید خویشتن خویش ما را تباه خواهد کرد؛ اما اعتماد به نفس خود به خود پدیدار نشد و امروز ما مسخره های باکلاس لب فرو بسته در برابر آدم های خشمگین، با غرش های خفه شده و میل مبهم مان به بالا آوردن. خویش را دوست نداریم و اهمیت زیادی برای خود قائل نیستیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گریز دلپذیر | آنا گاوالدا    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238231_984.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    9_ شیطان گفت: دشمنیِ من با بشریت، از دشمنی تو با جان خویش بیشتر نیست ای کشیش.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تو به میکائیل آفرین می گویی، در حالی که او برایت هیچ فایده ای نداشته است؛ و مرا دشنام می دهی، حال آنکه من مایه ی راحتی و آسایش ات بوده و هستم. مگر نه اینکه وجود من، موجب رونق بازار تو و نامم سرمایه کسب و کار توست؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اگر شیطان بمیرد و مبارزه با او منتفی گردد، چه شغلی را بر عهده ی تو خواهند نهاد؟ تو که پدر روحانی هستی، چطور نمی دانی که تنها وجود شیطان می تواند سیم و زر را از جیب مومنان، به جیب های واعظان و سخنوران سرازیر می کند؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تو که عالمی دانا هستی چطور نمی دانی که با نابود شدن علت، معلول نیز از بین می رود؟ چطور راضی می شوی که من بمیرم و تو، جایگاه خود را از دست بدهی و نان زن و بچه ات را آجر کنی؟!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کاروان ها و طوفان ها | جبران خلیل جبران    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238232_522.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    10_ شاید این یک تعصب باشد ولی من باور نمیکنم که انسانی؛ علت صعودش به قله را دیدنِ یک منظره ی اطراف بیان کند! هیچ کسی سختی کوهستان را برای دیدنِ یک منظره تحمل نمی کند. قله، تنها جایی بر کوهستان نیست. قله در قلب و ذهن ما جای دارد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    قله؛ پاره ای از یک رویاست که به حقیقت می پیوندد و مدرکی مسلم بر این است که زندگیمان با معناست.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    قله نشانی از آنست که می توانیم با قدرت اراده و توان جسممان؛ زندگی را به آنچه میخواهم و آنچه دستانمان قدرت خلق آن را دارند؛ تبدیل کنیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    لمس بام دنیا | اریک واینمایر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238233_708.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    11_ آدم باید کتابهایی بخواند که گازش می گیرند و نیشش میزنند.اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمه مان و بیدارمان نکند، پس چرا میخوانمیش؟ که به قول تو حال مان خوش بشود؟ بدون کتاب هم که میشود خوش حال بود.تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حال مان را خوش میکند. ما اما نیاز به کتابخونه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوش حالیِ سخت دردناک متاثرمان کن؛ مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم، دور از همه ی آدمها، مثل یک خودکشی. کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزده ی درونمان!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نامه به پدر | فرانتس کافکا    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238234_508.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    12_ روشنگری بیرون آمدن انسان از نابالغی خود تقصیر کرده ی اوست. نابالغی ناتوانی انسان است. برای اینکه خرد خود را بدون رهبری کسی دیگر به کار اندازد. این نابالغی هنگامی خود تقصیر کرده است که علت آن نه در فقدان خرد است، که خرد خود را بدون رهبری کسی دیگر به کار برد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    جرات کن بدانی، جرات داشته باش که خرد خود را به کار بگیری." این شعار روشنگری است. اما برای روشنگری هیچ چیز لازم نیست جز آزادی و در واقع بی آزارترین نحو آن در میان هر آنچه می تواند آزادی نامیده شود، یعنی این؛ از خرد خود در همه چیز آشکارا استفاده کن.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    انسان در شعر معاشر | محمد مختاری    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238235_514.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    13_ ما گذشته خود را با خود حمل می کنیم و آن عبارت از خصوصیات انسان ادوار اولیه زندگی، یعنی موجودی پست و دستخوش هیجان عاطفی است و فقط به زور کوششهای طاقت فرسا میتوانیم خود را از این بار آزاد کنیم. وقتی که کار شخصی به بیماری عصبی بکشد، سایه او به طور قطع بی نهایت غلیظ شده است و اگر بخواهیم موفق به معالجه این بیمار شویم، ناچاریم به او کمک کنیم راهی برای همزیستی شخصیت خودآگاه و سایه خود پیدا کن.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    روانشناسی و دین | کارل گوستاو یونگ    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238236_363.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    14_ زمانی که نفس انسان در بوته آزمایش درمی آید مجالی برای خویشتن بینی دست میدهد. رموز اعجاب انگیزی که در ضمیر مخفی شده اند آشکار میگردند و من نیز در کالبد گوشتی و استخوانی خود در تجسس رموز نا آشکاری درمی آمدم و به حالتی دچار میشدم تا تجلیات صفا و محبت و جلوه سیمای مخوف کینه و عداوت را در زیر و بم روزگار مشاهده کنم و از هر چیز و هرکس متنفر گردم، تنفر از هرچیز و هرکس زیباترین احساس من میشد. نمی توان با توقع، مورد توجه مردم شد و با خشم و کینه آنان رو به رو نگشت.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    چون این وضعیت صورت نمیگیرد. بنابراین بهتر آن است که خوش آیند مردم نباشیم و عشق آنان را به دل نگیریم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کلمات | ژان پل سارتر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238237_783.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    15_ وقتی کودکی برای اولین بار بزرگترها را به همان شکلی که هستند می بیند. یعنی برای اولین بار به ذهنش اش خطور میکند که بزرگترا هم از ذکاوت خارق العاده ای برخوردار نیستند و حتی قضاوتشان و جمله هایشان همیشه صحیح نیست. دنیای کودکانه اش فرو میریزد و هرج و مرجی وحشتناک فرو میریزد و هرچی وحشتناک جای آن را میگیرد. بت ها درهم میشکنند و امنیت از بین میرود و موقعی که بتی فرو افتد و تماما خرد شود در بستری از کثافت فرو میرود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    شرق بهشت | جان اشتاین بک    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1238238_180.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]پرده پنهان- آشکار (مجموعه ترانه)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • سیمین بهبهانی
    • انتشارات نگاه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245971_509.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اين نكته هم شايان توجه است كه زنده‌ياد سيمين بهبهانى پيرامون سيصد و پنجاه ترانه سروده، اما در نگاهداشت آن‌ها كوششى به كار نبسته، از آن رو كه، به گفته‌ى خودش، در ترانه‌سرايى تفننى كار كرده و آن را به عنوان شعر قبول نداشته است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در مجموعه‌ى پيش رو، تنها ترانه‌هايى را آورده‌ايم كه شاعر خود به گوش خويش شنيده و اصالت آن‌ها را تأييد كرده است. اميدواريم تلاش ما براى گروه كردن اين سروده‌ها در حافظه‌ى تاريخى و فرهنگ ملى‌مان به يادگار بماند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    من، هيچ‌گاه، به‌صورت يك هنر جدّى بر ترانه‌سرايى نگاه نكرده‌ام. تأثير اين كار را، اما، در حدّ يك ورزش ذهنى، براى واژه‌يابى انكار نمى‌كنم «شعر را به تمهيد الهام و بى‌بهانه مى‌سرايم، اما ترانه را به سفارش آهنگ‌ساز و همخوان با آهنگ و خواست او مى‌سازم.»    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زندگی بر شاهراه قدیم رم    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • واهان توتوونتس
    • ترجمه ی آندرانیک خچومیان
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245972_393.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]زندگی بر شاهراهِ قدیم رم یکی از مشهورترین آثار ادبیاتِ ارمنستان است از نویسنده‌ی نمادینِ این کشور واهان توتووِنتس. این نویسنده سال 1889 به دنیا می‌آید و سالِ 1936 از دنیا می‌رود. او در عمر نه‌چندان طولانی‌اش داستان‌ها و رمان‌هایی می‌نویسد که در زبان ارمنی و ادبیاتِ این کشور جایگاهی ویژه دارند. داستان‌های به‏هم‌پیوسته‌ی کتابِ زندگی بر شاهراهِ قدیمی رم از نمونه‌های درخشان اویند که درشان می‌توان اتوبیوگرافی نویسنده را نیز شاهد بود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کتاب در فضایی کوچک با آدم‌هایی از هر قشرِ می‌گذرد، آدم‌هایی که گاهی رفتارهای‌شان طنزِ گوگول را به یاد می‌آورد و گاه حکایت‌گویی‌های شخصیت‌های چخوف را. هر چند توتووِنتس با زبانی شیرین و مملو از طنز این قصه‌ها را به‏هم پیوند می‌زند، ما شاهدِ نگاهِ غمناکِ او نیز هستیم به آن‌چه در حالِ تحقق است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]به التهاب در جوامعِ اقلیت سال‌های آغازینِ قرنِ بیستم و عوض‌ شدنِ روزگار که هر کدامِ شخصیت‌های او وجهی از آن را درک می‌کنند. اما زبانِ روان و فضای مملو از طنز و شوخی داستان‌ها باعث شده این کتاب یک اثرِ دلنشین باشد برای تمامی خوانندگانش. کتاب را آندرانیک خچومیان بی‌واسطه از زبانِ ارمنی به فارسی بازگردانده است. درکِ این کتاب می‌تواند لحظاتی جذاب را برای مخاطبش رقم بزند. داستانِ پسری میانِ جمع...


    پرومته- زندگی بالزاک    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • آندره موروآ
    • ترجمه ی شهلا خسروشاهی
    • انتشارات صدای معاصر
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245973_447.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در این اثر، آندره موروا می‌کوشد تا به بررسی همه‌جانبه‌ای دست بزند. مقصود آن است که نویسنده کمدی انسانی هم در لحظات اوج آفرینندگی نشان داده شود و هم در لحظاتی که چون دریانوردی سرمست به روی سنگفرش بندر پا می‌گذارد. کردارها و اندیشه‌ها و دیدارهای انوره دو بالزاک با تأثیر متقابل بی‌وقفه‌آی آثار او را پرورده‌اند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    البته گاهی چه بسا جوش دادن هنرمندی جهان آفرین با مرد درشت‌اندام بشاشی که از بازی با جناسهای لفظی خوشش می‌آید دشوار بنماید. آنچه موروا در نظر دارد همانا «بررسی اجمالی پاره‌ای از جنبه‌های این کیمیاگری اسرارآمیز است». کتاب او به چهار بخش تقسیم می‌شود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درنخستین بخش («صعود») نویسنده شهر تورِ دوران کودکی بالزاک، یعنی تورِ بوناپارت را بررسی می‌کند و سپس به فیلسوف زودرس مدرسه مذهبی واندوم می‌پردازد که لوئی لامبر بعدی را در وجودش بازمی‌شناسیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در دوره بازگشت سلطنت (۱۸۱۴-۱۹۳۰) تمامی خانواده بالزاک در محله ماره پاریس مستقر می‌شوند، و این دوره کارآموزی نویسنده نابغه در میان خواهر و مادری بسیار مهربان است. نخستین رمانهای او مصادف با ملاقات خانم دو برنی (۳) است. مگر بالزاک نمی‌گفت: «من دو سودا بیش در سر ندارم: عشق وافتخار.»    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    افتخار؟ هنوز موعدش فرانرسیده است؛ فعلاً باید به کار بسنده کرد. بالزاک مرد عمل نیست مگر در عالم پندار و اقداماتش اغلب با شکست روبرو می‌شود. باید منتظر سال ۱۸۲۹ و رمان شوانها بود. از این پس به بخش دوم می‌رسیم: «افتخار». افتخاری آمیخته به تلخیهای بسیار...


    گفتگوهای فلسفی    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • رابرت ام. مارتین
    • ترجمه ی راضیه سلیم زاده
    • انتشارات ققنوس
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245974_601.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]رابرت ام. مارتین نویسنده کتاب مسائل فلسفه را در قالب دیالوگ به شیوه‌ای نوشته است که به نظر خواننده جذاب باشد و او را درگیر کند. خواندن این کتاب ابزاری عالی است برای نوآموزان فلسفه که زمینه لازم برای مطالعة بیشتر را فراهم می‌کند و همین‌طور مباحثة استدلالی جدلی را که برای روش فلسفی ضروری است به صورتی بسیار زنده و شفاف به تصویر می‌کشد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در این کتاب استدلال‌های خیلی زیادی می‌بینید، که تقریباً برای همه‌شان نقدی آمده است. بخش زیادی از جذابیت فلسفه به خاطر دیدن استدلال‌های مبتکرانه‌ای است که فیلسوف‌های بزرگ ساخته‌اند. شما وقتی در خواندن این کتاب موفقید که به فهم درستی از تمام مسائل، تمام جواب‌های داده‌شده به آن‌ها، و تمام استدلال‌های موافق و مخالف برسید.


    داریوش در سایه ی اسکندر    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • پیر بریان
    • ترجمه ی ناهید فروغان
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245975_825.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]پی‌یر بریان، از برجسته‌ترین پژوهشگران تاریخ باستان، در این اثر سترگ به سراغ پادشاهی رفته است که بسیار نام او را شنیده‌ایم اما بسیار کم از او می‌دانیم. او به سراغ داریوش سوم رفته است، شاه بی‌تخت، بی‌سکه و بی‌گور. بریان با غور در منابع اروپایی، از آثار یونانی و رومی تا جدیدترین پژوهش‌ها، و نیز پژوهش در منابع ایرانی کوشیده است غبار فراموشی را از چهره‌ی واپسین شاه هخامنشی بزداید.[/BCOLOR]​
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]1_ ما اهل دانش رفته رفته به هر چه اهل ایمان است بدگمان شده ایم. و این بدگمانی، ما را رفته رفته به نتیجه گیری هایی باژگونه ى نتیجه گیری های روزگاران پیشین رسانده است :یعنی هر جا که قوت ایمان بسیار به نمایش گذاشته می شود حکایت از ضعف برهان دارد و ناممکنی درونمایه ایمان .ما هیچ انکار نمیکنیم که ایمان مایه سعادت است بلکه درست به همین دلیل[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بر آن ایم که ایمان چیزی را اثبات نمی کند.ایمان قوی که مایه ی سعادت است بر انگیزنده ی شک نسبت به درونمایه ی ایمان است و نه تنها هیچ حقیقتی را پایه گذاری نمی کند که پایه گذار یک امکان ویژه ی فریب است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تبارشناسی اخلاق | فردریش نیچه    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245635_726.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    2_ اگر ندانیم که می میریم طعم زنده بودن را نمی توانیم بچشیم و بدون دریافت شگفتی شگرف زندگی، تصور مرگ نیز ناممکن است. روزی که پزشک به مادربزرگش خبر داد که بیماری اش لاعلاج است چیزی بدین مضمون بر زبان آورد: «تا این لحظه نفهمیده بودم، زندگی چه زیباست» تاثرآور نیست که آدم باید بیمار شود تا بفهمد زنده بودن چه نعمتی است؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دنیای سوفی | یوستین گردر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245636_907.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    3_ زن ها موجوداتی بی نظیرند. انها قادرند هر مصیبتی را تاب بیاورند، چون آنقدر عقل توی سرشان هست که بدانند تنها کاری که باید در قبالِ اندوه و دشواری های زندگی انجام داد این است که دل به دریا بزنی و از میانه ی آن بگذری و از آن طرف، سربه سلامت بیرون ببری.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    به نظرم دلیلِ اینکه زن ها قادرند این طور عمل کنند این است که آنها نه تنها برای درد جسمانی، شاًن و اعتباری قائل نیستند بلکه اصلا و ابدا به آن اعتنا نمی کنند. زن ها از اینکه از پا دربیایند اصلا خجالت نمی کشند..!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حرامیان | ویلیام فاکنر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245637_389.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    4_ هیچ کس بدون تحمل درد و رنج ناشی از «عشق»، لیاقت عاشق شدن را ندارد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تو نمی خواهی عاشق بشوی چون کسی رفتار اشتباهی با تو داشته است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمی خواهی عاشق بشوی چون این تصمیم را گرفته ای.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    «عشق» را تنها از طریق «تمرین و تفکر» دقیق می توان درک کرد و به دست آورد و کسی حقِ اظهارنظر درباره ی آن را دارد که بتواند این احساس را به خوبی درک کند و روش پذیرفتن آن را بداند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بهشت | تونی موریسون    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245638_345.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    5_ سیر رویاهای شخصی، مسیری ست مستقیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زمان را جا می گذارد یا در آینده می گردد و تکه ای شیرین، پیدا می کند برای حظ بردن.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    یا می رود در یک گذشته ی دستکاری شده که در آن، آفتاب زیباتر است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هر آدمی پر از رازهای عجیب است. سوزش نیش خاطرات، خیلی زود، بی اثر می شود؛ اگر بتوانی از کار بیندازیش و این کار هرکسی نیست.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سرخ سفید | مهدی یزدانی خرم    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245639_430.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    6_ معجزه فقط به واسطه ی غفلت انسانها به وجود می آید!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در دوران باستان هر اتفاقی که نمی توانست به واسطه علت طبیعی توجیه شود معجزه تلقی می شد و هرچه غفلت از چگونگی عملکرد طبیعت بیشتر بود، به همان اندازه تعداد معجزات هم بیشتر بود؛ اما معجزات بسیاری بوده اند که بسیاری آن را دیده اند؛ دیده اند. دریای سرخ برای موسی به دو نیم شد یا خورشید برای یوشع ثابت ماند. خیلی ها دیده اند. صرفا نحوه ی بیان است! راهی برای صادق جلوه دادن رویدادهای باور نکردنی!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مسئله اسپینوزا | اروین د یالوم    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245640_838.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    7_ برعکس عمل کن! ده روز، به جای اینکه احساسِ یک آدم ضعیف و غمگین را داشته باشی. احساسِ یک انسانِ با اقتدار و قوی را داشته باش و از تهِ دل اقتدار و شادی را حس کن.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    + یعنی به خودم دروغ بگویم؟!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    چه فکر کنی ضعیف هستی و چه قوی، درهر دو صورت داری به خودت دروغ میگویی، پس چه بهتر که دروغِ باارزشی باشد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    + این کار چه سودی دارد؟!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    جهانت را به سمتِ آنچه که رفتار میکنی سوق میدهد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سفر به دیگر سو | کارلوس کاستاندا    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245641_478.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    8_ من نميخواهم چيزی بگويم... افسوس، ما هم روزگاری باور ميكرديم! امـا دنيـا بقـدر فكـر آدمهـا محـدود نيست. تو گمان مي كنی كه آدميزاد كوچك و بيچاره با زندگی پستی كه روی زمين كرده، مـرگ و زنـدگی، هستی و يا نيستيش در دنيا تأثيری دارد؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    - پس اينهمه دردی كه روی زمين كشيده ام همه بيهوده بود، اينهمه رنجی كه بردم؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    - همين اميد، همين گول به تو اميدواری می داد ، ديگر چه می خواهی؟ كاش ما هم می توانستيم خودمـان را گـول بزنيم! پس ما چه بگوئيم كه كهنه كار شده ايم و هر وقت يكنفر تازه وارد به ميانمان ميآيد افكارش ما را بخنده مياندازد؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آفرینگان | صادق هدایت    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245642_614.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    9_ آن هنگام که بگذارید حقایق شما آشکار شوند، آزاد خواهید شد. آنگاه می توانید تمامی آن انرژی اضافی را در جهت رشد و تکامل و در راه رسیدن به والاترین هدف های خود به کار ببندید.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هرچه بیشتر رازهای نهفته داشته باشیم، بیمارتر هستیم، زیرا این رازها نمی گذارند خود اصلی مان باشیم. هنگامی که با خود آشتی کنیم، هستی نیز در همان سطح آرامش را به ما باز می گرداند و هنگامی که با خود هماهنگ باشیم، با همه هماهنگ خواهیم بود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نیمه تاریک وجود | دبی فورد    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245643_321.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    10_ وقتى داشتم روى کاپوچينوى دخترکى کف میريختم که رفته بود توى نخ على که داشت آن گوشه براى خودش نماز مى خواند و پاک توى اين دنيا نبود، و طرف مثل اينکه برد پيت را توى لباس احرام ديده باشد، چشمهايش از حدقه بيرون زده بود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    داشتم به اين فکر مى کردم که چقدر اين ناجور بودن هاى ظاهرى و اين غير مترقبه بودن ها قشنگ است. اينکه يک اسپرسو خور حرفه ای مثل على را ببينى که گوشه ى يک کافه ى پر از خرت و پرت هاى دنياى مدرن، يک جانماز پر نقش نگار دست دوزى شده پهن کرده زمين و داره نماز سر وقتش را مى خونه.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    يعنى من مى ميرم براى کسى که، حالا هر کجا که هست، عين خودش باشه و خودش رو از ترس اينکه ديگران چه قضاوتى درباره اش مى کنند، یک طورى که نيست جلوه نده ...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کافه پیانو | فرهاد جعفری    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245644_273.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    11_ شاید این یک تعصب باشد ... ولی من باور نمیکنم که انسانی؛ علت صعودش به قله را دیدنِ منظره ی اطراف بیان کند!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هیچ کسی سختی کوهستان را برای دیدنِ یک منظره تحمل نمی‌کند. قله؛ تنها جایی بر کوهستان نیست. قله در قلب و ذهن ما جای دارد .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    قله؛ پاره ای از یک رویاست که به حقیقت می پیوندد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    و مدرکی مسلم بر این است که زندگیمان بامعناست.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    قله نشانی از آنست که می‌توانیم باقدرت اراده و توان جسممان؛ زندگی را به آنچه میخواهیم و آنچه دستانمان قدرت خلق آن رادارند؛ تبدیل کنیم ..    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    لمس بام دنیا | اریک واینمایر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245645_154.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    12_ منطقی بودن همیشه ساده است. اما تقریبا محال است تا پایان کار منطقی باقی بمانیم . پس کسانی که به زندگی خود پایان میدهند تا آخرین نقطه احساس خود رفته اند. تفکر در مورد خوشبختی فرصتی است که تنها مسئله مورد علاقه خورا مطرح کنم: آیا منطقی تا سرحد مرگ هست؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمیتوانم پاسخ این مساله را بدانم مگر آنکه بی سودای غیر منظم و تنها با چراغ حقیقت وضوح این استدلال را پی گیرم من این کار را استدلال پوچی مینامم...و کسان زیادی اینکار را آغاز کرده اند .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هنوز نمیدانم آیا این افراد به مساله وفادار مانده اند یا آنرا رها کرده اند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فلسفه پوچی | آلبر کامو    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245646_370.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    13_ جوونی بدترین جای قصه ی زندگیه!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تو جوونی کم کم دنیا رو می فهمی و می بینی آدما بی ارزشن!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    میفهمی حقیقت و آزادی و عدالت واسه هیچ کس ارزش نداره!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اینا چیزای ناجوری ان و آدما با بردگی و دروغ و بی عدالتی راحت تر کنار میان!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مث خوک تو این کثافتا می لولن!من از وقتی قاطی سیاست شدم این چیزا رو فهمیدم!باید قاطی سیاست بشی تا بفهمی آدما هیچ ارزشی ندارن!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    همین دلقکای شارلاتان به درد حکومت به این آدما میخورن!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    با یه عالمه امید وارد سیاست می شی و به خودت میگی سیاست یه وظیفست تا باهاش دنیای بهتری واسه ی آدما بسازی ولی وقتی جلو میری میبینی هیچی به اندازه ی سیاست آدما رو به لجن نمیکشه!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    یک مرد | اوریانا فالاچی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245647_197.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    14_شما او را کشتید. شما او را کشتید. و من تحمل کردم، زیرا نمی‌خواستم بگذارم شما بمیرید. ولی اکنون که با ثناهای دروغبن و دعاهای ناپاکتان به سوی من می‌آیید، پشیمانم – پشیمانم که این کار را کرد‌ه‌ام. بهتر آن بود که همه‌ی شما در معاصی، در آلودگی ژرف لعنت پایدارتان می‌پوسیدید و او زنده می‌ماند. ارواح طاعون‌زده‌ی شما چه ارزشی دارند که باید چنین بهایی برای‌شان پرداخته‌شود؟ اما اکنون بسیار دیر است – بسیار دیر. من بانگ می‌زنم، اما او نمی‌شنود؛ بر در گور می‌زنم، ولی او برنمی‌خیزد؛ تنها در مکانی ویران می‌ایستم و به اطراف خود می‌نگرم، به زمین خون‌آلود، آن‌جا که نور دیده‌گان من، مدفون است؛ به آسمان تهی و هراس‌انگیز که برای من متروک به‌جای مانده‌است. من او را تسلیم‌کرده‌ام؛ اوه، ای افعی‌زاده‌گان، او را به خاطر شما تسلیم کردم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    از رستگاری خود، مادام که از آن شماست، برخوردار شوید. من آن را مانند استخوانی که به پیش یک دسته سگ زوزه‌کش بیندازند، به سوی شما پرت می‌کنم. بهای خوراک شما پرداخت شده‌است؛ پس بیایید شکم خود را سیر کنید، ای آدم‌خواران، خون‌آشامان، ای مردارخوارانی که از گوشت مرده تغذیه‌می‌کنید. به آن‌جا که از محراب خون می‌ریزد بنگرید؛ خون گرم و جوشان قلب جگرگوشه‌ی من، خونی که به خاطر شما ریخته‌شد. آن را سر بکشید، بلیسید و لب‌هایتان را با آن سرخ کنید. آن گوشت را از کف هم بربایید، به خاطرش نزاع کنید و آن را ببلعید؛ و دیگر مرا آزار مدهید. این تنی است که به خاطر شما داده شده‌است؛ به آن نگاه کنید، پاره‌پاره و خون‌چکان، هنوز از زندگی پرعذاب می‌تپد، از احتضار جگرسوز می‌لرزد؛ این را بگیرید و بخورید..    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خرمگس | اتل لیلیان وینیچ    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245648_965.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    15_ فقط مرغ های دریایی اند که از توفان نمی هراسند، حتی وقتی در میان دریا، جهت خود را در توفان گم می کنند و جایی برای نشستن پیدا نمی کنند، آنقدر بال می زنند تا توفان تمام شود و زمینی برای نشستن پیدا کنند یا در همان اوج، بمیرند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آن که درون امواج می افتد، مرغ دریایی نیست.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مرغ دریایی در اوج می میرد، آخرین توان خود را صرف اوج گرفتن می کند تا سقوط را نبیند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ضد خاطرات | آندره مالرو    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1245649_865.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]1_ ميليون ها انسان بدون ديدن و بدون لـ*ـذت بردن، در حالي كه آنچه را قبلا به زحمت دريافته اند زير پا مي گذارند و لگدمال مي كنند، نيمه خواب در طول زندگي لاف مي زنند. آن ها هرگز ياد نگرفته اند چگونه ببينند. آن ها فراموش كرده اند كه انسان ها چشم هايي هم براي ديدن و تجربه كردن دارند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زماني كه انسان ديگر تجربه نمي كند، اندام هاي زندگي دروني او پژمرده مي شوند. انسان در اين زمان است كه، چه تنها و چه گروهي، در خشونت و خرابي زياده روي مي كند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    طراحی به شیوه ذن | فردریک فرانک    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252027_442.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    2_ با آنکه عصر جدید به خود می‌بالد که توانسته از شر افکار خرافی نجات یابد، زندگی روزمره در عصر جدید نیز مملو از عناصر خرافی است. کسانی که به هر دلیلی "به تخته می‌زنند" یا در پی آنند که کارهای مهم خود را تا جایی که ممکن است در ساعات و روزهای خوش یمن یا سعد انجام دهند، یا دیدن جغد را نحس می‌دانند و ... اینها نمی‌توانند وجود عناصر جادویی و خرافی را در زندگی روزمره خود انکار کنند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در افکار مردم زمانه ما، بیش از همه اعتقادات و باورهای قرون گذشته، عناصر خرافی آن به جای مانده و کاملا روشن است که بین اضطراب و نگرانی ناشی از دیدن جغد و موفقیت فرد عوام فریب در میان این مردم یک رابـ ـطه معنادار وجود دارد!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بررسی روانشناسی خودکامگی | مانس اشپربر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252028_447.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    3_ مشدی حسن هم چنان در حال نشخوار گفت: من مشدی حسن نیستم. من گاوم. من گاو مشدی حسن هستم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کدخدا گفت: این حرفو نزن مشدی حسن، تو خودِ مشدی حسن هستی.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مشدی حسن پا به زمین کوفت و گفت: نه، من نیستم، من گاو مشدی حسنم، مشدی حسن نشسته اون بالا و مواظب منه.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کدخدا گفت: مشدی حسن تو رو به خدا دس وردار. این دیگه چه گرفتاری ست که برای بَیَل دُرُس کردی؟ تو گاو نیستی؛ تو مشدی حسنی.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مشدی حسن پایش را کوفت به زمین و گفت: نه ، من مشدی حسن نیستم. مشدی حسن رفته برای عملگی. من گاو مشدی حسنم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کدخدا گفت: آخه تو چه جور گاوی هستی مشدی حسن؟ از گاوی چی داری؟ دمت کو؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مشدی حسن خیز برداشت؛ در حالی که دیوا وار دورِ طویله می دوید و شلنگ می انداخت. هرچند قدم کله اش را می زد به دیوار و نعره می کشید تا که رسید جلو کاهدان و ایستاد. چند لحظه سـ*ـینه اش بالا و پایی رفت. بعد کله اش را برد توی کاهدان و دهانش را پر کرد از علوفه و آمد ایستاد روی چاه؛ همان جایی که اصلان کاه رویش ریخته بود. با صدایی که به زحمت از گلویش بیرون می آمد؛ گفت: مگه دُم نداشته باشم نمی تونم گاو باشم؟ مگه بی دُم قبولم نمی کنین؟ ها؟ و با پا شروع کرد به کوبیدن زمین...!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    عزاداران بَیَل | غلامحسین ساعدی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252029_139.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    4_ امروز ما بر شالوده انتخاب‌هایی که دیروز، سه روز، سه ماه یا سه سال پیش کرده‌ایم، بنا می‌‌شود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ما فقط بر مبنای یک انتخاب، بدهی کلانی به بار نمی‌آوریم. ما فقط در نتیجه یک انتخاب نامناسب، پانزده کیلو چاق نمی‌شویم و معمولاً یک تصمیم نادرست به تنهایی و یکشبه روابطمان را به هم نمی‌ریزد. ما در جایی که هستیم قرار داریم، چون هر روز در پی روزی دیگر، انتخاب های ناآگاهانه یا ناسالمی را تکرار کرده‌ایم که ما را به واقعیت و موقعیت کنونی رسانده است‌.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سوالهای درست | دبی فورد    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252030_712.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    5_ وقتی فردی شما را آزار می‌دهد، شما را کوچک می‌کند و اجازه نمی‌دهد شما در بهترین حالتی که می‌توانید باشید و دائما حال شما را می‌گیرد، دیگر جایی برای احساساتی بودن نمی‌ماند. احساسات درخور عشق و مهربانی است، درخور کسانی‌ست که اهرم‌های مثبتی در زندگی شما هستند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    احساسات خود را برای کسانی نگه دارید که نسبت به شما با مهربانی و احترام و منزلت رفتار می‌کنند. احساساتتان را خرج کسانی که سعی در تخریب شما دارند و نمی‌خواهند به شما اجازه رشد دهند، نکنید!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آدمهای سمی | لیلیان گلاس    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252031_670.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    6_ آزادی پاداش و افتخار نیست، که بتوان به افتخارش با شامپانی جشن گرفت. به علاوه، بخشش هم نیست، یک جعبه شیرینی هم نیست که به شما لـ*ـذت چشایی شیرین کامی بخشد. اوه، نه، برعکس، اعمال شاقه است. دو استقامت است که در تنهایی کامل پیموده می‌شود و جان را از فرسودگی به لب می‌آورد. در آن نه شامپانی وجود دارد و نه دوستانی که جام‌های خود را با محبت بلند کنند و با لطف و مهربانی بر تو بنگرند. فقط در سالنی اندوه‌بار، تنها در جایگاه گناهکاران، در برابر قاضیان ایستاده‌ای و باید به تنهایی در برابر خویشتن خویش و داوری دیگران، تصمیم بگیری.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سقوط | آلبر کامو    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252032_207.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    7_ در دنیا هیچ چیز ناراحت تر کننده تر از نگران استعانت مالی بودن نیست . من از آن هایی که پول را حقیر می شمرند خیلی بدم می آید. این ها یا ریاکارند یا احمق. پول مثل حس ششم می ماند که اگر نباشد آن پنج حس دیگر هیچ سودی ندارند. بی درآمد کافی نصف امکانات زندگی بر روی انسان بسته می شود. تنها چیزی که انسان باید از آن مواظبت کند آن است که انسان دخل و خرجش یکسان باشد، دیناری بیش از آن که عایدش می شود خرج نکند. این را هم که میشنوی که میگویند فقر بهترین انگیزه هنرمند است، اینها فقر را هرگز در جان و تنشان حس نکرده اند ، اینها نمی دانند که فقر چه بر سر روزگار آدم می آورد. ما ثروت نمی خواهیم بلکه تا آن اندازه که بتوانیم وقار و حرمتمان را نگه داریم ، آسوده خاطر کار کنیم ، دست و دلباز باشیم ، و رک و پوست کنده بگویم ، مستقل باشیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    من قلبا دلم میسوزد برای هنرمندی، چه نویسنده باشد چه نقاش، که برای امرار معاش و گذراندن زندگی به هنرش وابستگی دارد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پایبندی های انسانی | سامرست موآم    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252033_821.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    8_ یک بار به مترسکی گفتم :لابد از ایستادن در این دشتِ خلوت خسته شده‌ای؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گفت: لـ*ـذتِ ترساندن عمیق و پایدار است، من از آن خسته نمی‌شوم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دَمی اندیشیدم و گفتم :درست است؛ چون‌که من هم مزه این لـ*ـذت را چشیده‌ام.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گفت: فقط کسانی که تن‌شان از کاه پر شده باشد این لـ*ـذت را می‌شناسند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آنگاه من از پیشِ او رفتم، و ندانستم که منظورش ستایش از من بود یا خوار کردنِ من.یک سال گذشت و در این مدت مترسک فیلسوف شد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هنگامی که باز از کنارِ او می‌گذشتم دیدم دو کلاغ دارند زیرِ کلاهش لانه می‌سازند...!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پیامبر و دیوانه | جبران خلیل جبران    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252034_910.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    9_ در قلب هر آدمیزاده ای دو احساس متضاد هست:    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    به هنگام شوربختی، دیگران همه با ما همدردی می کنند. چنین نیست؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اما چندان که از میدان نبرد با زندگی پیروزمند درآمدیم و توانستیم بینوایی را به زانو در آوریم و به نوایی برسیم، همان کسان که همدردان روزگار تیره بختی ما بوده اند، در خود احساس تأسفی می کنند و چه بسیار که راهی می جویندتا بار دیگر ما را به بینوایی پیشین بازگردانند!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    و چه بسیار که این همدردان قدیم بی آن که خود آگاه باشند، در ژرفای روحشان احساس حقد و کینه نیز می کنند!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دماغ | ریونوسوکه آکوتاگاوا    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252035_343.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    10_ اون موقع آدم ها به هم احترام می ذاشتن و امروز از هم دیگه می ترسن!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اون روزها باهم مهربون بودن اما امروز همدیگرو تحمل می کنند!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زن ها و مردای روزگار من، باهم برابر بودن و حقوق و وظیفه های مثل هم داشتند!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    امروز از بس شعار برابری دادیم؛جدایی بین همه افتاده.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    شاید کلی زنای خوشگل و امروزی ببینی اما هیچوقت نمیتونی از زنای خوش بخت و آزاده ی قدیم،بین اونا پیدا کنی.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    جنس ضعیف | اوریانا فالاچی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252036_789.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    11_ بیف: خوب دیگه، من شش هفت سال بعد از دبیرستان همه اش کار می کردم. کارمند کشتیرانی شدم. فروشنده شدم، و خلاصه همه جور کاری کردم. این یه زندگی پستیه. آدم صبح های گرم تابستون سوار تراموا بشه، بره سر کار، تموم زندگیش حساب صنار سه شاهی رو داشته باشه، یا همه اش تلفن بزنه. بخره یا بفروشه. پنجاه هفته سال جون بکنه، بلکه دو هفته مرخصی بگیره. اما من همیشه آرزو داشتم که توی بیابونا کار کنم. توی هوای آزاد پیرهنمو از تنم دربیارم. این جا آدم همه اش باس یه کاری کنه که از بقیه جلو بزنه تا بتونه برای خودش آتیه یی درست کنه. تو این جوری می خوای آتیه تو درست کنی؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مرگ فروشنده | آرتور میلر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252037_970.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    12_ تو درست پشت خانه ات، عظیم ترین جنگل های دنیا را خواهی داشت؛ البته به شرط اینکه فکر حصار کشیدن به دور آن را به سرت نیفتد. و بالای سرت، پهناورترین آسمان آبی دنیا را خواهی داشت، بشرط آنکه نخواهی آنرا پشت قباله ات بیندازم. و رو به رویت، دریا، دریا، دریا را خواهی داشت، بشرط آنکه نخواهی تمام آب دریا را به درون کیف حصیری بزرگت خالی کنی و به خانه بیاوری. آخر، ماهی ها تشنه می مانند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زن فریاد کشید: من می خواهم درختان مال من باشد، خانه مال من باشد، همه چیز مال من باشد...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نقاش _ که دیگر چندان هم عاشق نبود _ به نرمی گفت: من می خواهم که هیچ چیز بجز تو، مال من باشد...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    رونوشت بدون اصل | نادر ابراهیمی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252038_649.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    13_ نیمی از نگرانی ها و اضطراب های ما مربوط به « نظر دیگران » است، ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نظر دیگران، تصوری خام یا یک وهم است که هر لحظه می‌تواند تغییر کند. نظر دیگران به نخی بند است و ما را بـرده ی آنان می کند؛ بـرده ی نظراتشان و بدتر، بـرده ‌ی آنچه وانمود می‌ کنند به نظرشان می‌ رسد!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درمان شوپنهاور | اروین د یالوم    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252039_244.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    14_ پایدار بودن هستی مفهوم خاص است پس اگر نیستی مقدم برای هستی باشد که خود نیز وابسته یک هستی دیگر و پایان آن با یک نیستی توام خواهد بود. فرض کنیم میخواهیم هستی و نیستی توام باشند و در آن واحد با هم به وجود بیایند اما وجه امتیاز آن دو بر چه اساس و مفهوم باید استوار باشد. آن هستی برای چه به وجود آمده و چه کاری از او ساخته است که نیستی فاقد آن می باشد و یا بر عکس نیستی دارای چه امتیازی است که در هستی وجود ندارد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هستی برای آن به وجود آمده است که نیستی را نفی کند و آغاز خود را انتهای نیستی بداند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هر دو مفهوم یکی است و این همانندسازی برای آن است که هستی را در وجود نیستی و هستی را وابسته به نیستی بدانیم، فرض کنیم جهان وجود نداشت و سیارات و میلیون ها منظومه شمسی به وجود نمی آمد و به همان نسبت انسان و موجودات و کاینات هم هستی پیدا نمیکردند. پاسخ میدهیم در آن حال نیستی صرف بود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پس نیستی هم برای خود هستی داشت زیرا چون هستی نبود و جهان به وجود نمی آمد چیزی به وجود می آمد که نام آن را نیستی گذاشته ایم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هستی و نیستی | ژان پل سارتر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252040_901.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    15_ هر جا عده ی زیادی اهل فضیلت باشند ، باید مطمئن بود که بعضی از کارها رو به راه و سر به راست نیست .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    - من گمان می کردم که فضیلت علامت خوبی باشد .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    - نه علامت این است که یک پای کار می لنگد . وقتی فرماندهی گاو باشد وسربازهایش را به منجلاب بکشاند ، بیچاره سربازها باید سر نترس داشته باشند . اسم این نترسی را می گذراند فضیلت.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ننه دلاور و فرزندان او | برتولت برشت    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1252041_916.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ایران سرزمین مقدس (یولیانوس)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • گور ویدال
    • ترجمه ی فریدون مجلسی
    • انتشارات نیلوفر
    • چاپ دوم: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1255279_132.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از آن‌جا كه زمان سرنگوني يك رژيم سياسي به هنگامي فرا مي‌رسد كه كارگردانانش ايمان خود را نسبت به مباني آرماني و عقيدتي‌شان (كه به آنان مشروعيت مي‌بخشد و وسيله اعتبار و برخورداري‌شان از حمايت عمومي است) از دست بدهند، بي‌آنكه مباني اعتقادي نويني را جانشين آن كنند، لذا كنستانتين براي بقاي خود ترجيح داد اعتقاد تازه و پويايي را كه رو به گسترش بود بپذيرد و براي برخورداري از حمايت سياسي مردم به كاهنان نوين روي آورد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]كتاب يوليانوس براي خواننده ايراني جذابيتي ويژه دارد، زيرا يوليانوس به اسرار ميترا و عرفان ايراني مي‌گرود و در عين حال كه ايران را «سرزميني مقدس» مي‌نامد براي جهان‌گشايي و فرمانروايي بر جهان به تقليد از اسكندر راهي ايران مي‌شود و به جنگ شاپور مي‌شتابد و شاپور كه پيش از او امپراتوري چون كنستانتين و كنستانتيوس را به جاي خود نشانده بود در پايان ميانسالي و آغاز كهولت خود را با يك دشمن ميترايي سلحشور و جوان مواجه مي‌بيند و براي شكست دشمن متحمل مشقات و رنج‌هاي فراوان مي‌شود...


    میان شک و ایمان (گفتگوهایی درباره دین و عقل)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • جان هیک
    • ترجمه ی ادیب فروتن
    • انتشارات ققنوس
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1255280_168.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اگر نسبت به دين شكاكيد، اما حاضر نيستيد يكسره آن را كنار بگذاريد، يا اگر جايي در ميانه طيف شك و ايمان قرار داريد، اين كتاب مناسب شماست. كتاب عبارت است از سلسه‌اي از گفتگوها ميان ‌فردي خيالي به نام ديويد كه هر گونه اعتقاد به يك امر متعالي را با ترديد جدي مي‌نگرد، و فردي ديگر به نام جان - نويسنده - كه بر مبناي تجربه ديني معتقد است فراتر از واقعيت فيزيكي و انساني، واقعيتي برتر وجود دارد. گفتگوها به پرسش‌هايي عظيم مي‌پردازند كه رو در روي همه ما قرار مي‌گيرند. آيا دليل خوبي براي باور به خدا وجود دارد؟ يا آن‌كه خدا نوعي توهم است؟ و اين‌كه دقيقا منظورمان از خدا چيست؟


    مرده ها جوان می مانند    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • آنا زگرس
    • ترجمه ی علی اصغر حداد
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1255281_805.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]رمانی که در سال ۱۹۴۹ نوشته شده و روایتی است از اوضاع آلمان از پایان جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم؛ دوره‌ای که به برآمدن هیتلر انجامید. زگرس در این رمان سرگذشت چند خانواده با عقاید سیـاس*ـی گوناگون را به موازات هم روایت می‌کند تا نشان دهد چه شرایطی باعث شد جامعه آلمان به چنان انتخاب سیـاس*ـی دست بزند و واکنش بخش‌های مختلف جامعه به این انتخاب چه بود. در این رمان از مقاومت مخفیانه تعدادی از آلمانی‌ها در برابر حکومت نازی‌ها هم یاد شده است.


    42 اندیشه ناب (تاملاتی درباره زندگی، جهان و هر آن چیز دیگر)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • مارک ورنون
    • ترجمه ی پژمان طهرانیان
    • نشر نو
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1255282_117.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«چهل‌و دو اندیشه‌ ی ناب» در راهنمای مسافران مجانیِ کهکشان، پاسخی‌ست به معمای زندگی، جهان و هر‌آن‌چیز دیگر. گرچه گفتن ندارد که پاسخی واقعی نیست، بلکه شوخی‌ست. اما آیا شوخی تلخی بوده که تلویحاً می‌گوید در نهایت هیچ پاسخی در کار نیست؟ یا شوخی حکیمانه‌ای که می‌گوید پاسخ به معمای زندگی در مفاهیمی انتزاعی مانند اعداد یافت نمی‌شود بلکه آن را تنها می‌توان در زندگی‌های واقعی پیدا کرد؟ من براین گمانم که محاسبه «اندیشه‌ ناب» حکیمانه بوده است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در کتاب «42 اندیشه‌ ناب: تأملاتی درباره‌ زندگی، جهان و هر‌آن‌چیز دیگر»، چهل‌ودو جمله‌ قصار خواهم آورد از افرادی که زندگی را عمیق زیسته‌اند، جملاتی که نقطه‌ آغازی خواهند بود برای کسانی که در تکاپوی زیستی غنی‌ترند. و این اصلاً آسان نیست.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هرکس که تلاش کرده تا، به‌عنوان مثال، تعادل میان کار و زندگی‌اش را بازتنظیم کند این را می‌داند. این ادعا که ایجاد تغییر در زندگی امری ساده و سرراست است و فقط کافی‌ست برنامه‌ریزی کنید یا رازی را باید، دریابید دلیلی‌ست بر آن‌که چرا اغلبِ کتاب‌های خودیاری، هر اندازه هم نیت‌شان خیر باشد، خوش خیالانه یا مأیوس‌کننده هستند. 42 اندیشه‌ ناب اما تلاش می‌کند تا طرحی نو دراندازد در جست‌وجوی آنچه ممکن است حقیقتاً متفاوت باشد.


    وقت سکوت    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • لوییس مارتین سانتوس
    • ترجمه ی ونداد جلیلی
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1255283_160.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«وقت سکوت» را «بزرگ‌ترین دست‌آورد اجتماعی رمان اسپانیا» و «رمانی تکرارنشدنی» نامیده‌اند، گفته‌اند اوج نثرنویسی معاصر اسپانیایی و از شاهکارهای رمان‌نویسی معاصر است و ادبیات اسپانیا را به دو دوره‌ی قبل و بعد از انتشارش تقسیم کرده است، کتاب‌ها و مقالاتی متعدد درباره‌اش نوشته‌اند، نویسندگان معاصر بسیاری آثارشان را به تأثیر از این کتاب نوشته‌اند که خود کارگاه بی‌مانند داستان‌نویسی است، فقط اولیس جیمز جویس و در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته‌ی مارسل پروست را به لحاظ سبک و فرم با آن قیاس می‌کنند و آن را یکی از مهم‌ترین رمان‌های قرن بیستم نامیده‌اند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این کتاب به بسیاری از زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. در لو فیگارو لیته‌رر درباره‌ی آن نوشتند «هیچ‌کس نیست که کیفیت ادبی استثنایی این کتاب و قدرت حیرت‌انگیز آن را درنیابد. مارتین‌سانتوس بهترین نویسنده‌ی نسلش است و رقیب ندارد». جی. جی. برائون در تاریخچه‌ی ادبی اسپانیا درباره‌اش نوشت «هنرمندی و تسلط نویسنده در کتاب موج می‌زند. در ضمن آن‌که جامعه‌ای مخوف و خاموشی‌گزیده را محکوم می‌کند، اثر هنری هیجان‌انگیزی است که گستردگی حیرت‌آور قدرت تجسم نویسنده‌اش را به نمایش می‌گذارد.».[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در نیویورک تایمز درباره‌اش نوشتند «نمایشی به‌شدت خلاقانه از شاعرانگی نثر و تبحر نویسنده در استفاده از تمثیل است و مهم‌تر از همه آن‌که گفتار درخشان پایان کتاب تردیدی باقی نمی‌گذارد که نویسنده حاضر نبوده است به نوشتن رمانی رئالیستی بسنده کند. چنان که برمی‌آید پدرو خودِ اسپانیا است».[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در تایمز لیترری ساپلیمنت می‌خوانیم: «چیزی که بی‌درنگ این کتاب را برجسته و بی‌همتا می‌کند گرایش روشن‌فکری بین‌المللی اصیل و مستحکم مارتین‌سانتوس و چشم‌انداز اخلاقی اوست [...] البته او با رژیم فرانکو سر ستیز دارد، اما در این رمان بلندپروازانه‌اش خودپسندی، کوته‌بینی و خشونتی را برملا می‌کند که ژرفایش هیچ نوع حکومتی را بی‌نصیب نمی‌گذارد.»[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این کتاب، به محض انتشارش، ستایش منتقدان و نیز عموم خوانندگان را برانگیخت و بی‌درنگ جایگاهی باقی در تاریخ ادبیات اسپانیا کسب کرد و مسیر رمان اسپانیایی را، که پیش از انتشارش به راهی دیگر می‌رفت، به‌کلی تغییر داد.[/BCOLOR]​
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کنگره ادبیات[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • سزار آیرا
    • ترجمه ی ونداد جلیلی
    • نشر چشمه
    • چاپ اول:96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1261145_408.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]داستان «کنگره‌ی ادبیات» از زبان راوی اول‌شخص و با «حس‌وحالی» رئالیستی روایت می‌شود اما پر است از رخدادهای خیالی که از نخستین فصل کتاب درمی‌گیرد. این «تضاد» ساختاری فرم و مفهوم از جمله‌ی ابزارهای آیرا است تا لایه‌بندی داستان را روشن‌تر و محکم‌تر کند بی‌آن‌که، چنان که در بعضی آثار به‌ظاهر تمثیلی اما کم‌عمق می‌بینیم، برای خواننده نشانه‌گذاری‌های لغو بکند و تمثیل را معمایی بگرداند که به جای ارزش ادبیْ کیف ریاضی‌فیزیک‌گونه داشته باشد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در عینی که نام رمان، محل رخ دادن روایت و بعضی اتفاقات، بحران اقتصادی در فروش آثار ادبی، نام‌ها و حتا شغل رسمی راوی (نویسنده و مترجم است و در ضمن یادمان نرود در لایه‌ی دیگر داستان می‌بینیم «دانشمند دیوانه» و دانش‌پژوهی تجربه‌گرا است) همه یادآور موضوع کنگره‌ی ادبیات است، آن‌چه برای راوی (که همچون نویسنده «سزار» نام دارد) اهمیت دارد تاگ‌سازی، یادآوری روابط عاشقانه‌اش، رابـ ـطه‌اش با همسرش، دوره‌ای است که به داروهای آرام‌بخش اعتیاد داشته و سایر نمودهای زندگی شخصی‌اش است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]پس خواننده از ابتدا با این دو لایه، یکی تاگ‌سازی و قصد راوی تا با ساختن ارتش انسان‌های تاگ‌سازی‌شده جهان را فتح کند و دیگری کنگره‌ی ادبیات، مواجه می‌شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آیرا به صورتی بسیار هوشمندانه موضوعاتی در این دو لایه بیان می‌کند تا هر لایه مکمل دیگری باشد و با بهره گرفتن از این تکنیک، تصویری روشن‌فکرانه، خلاقانه و کاملاً معنادار از فضای رسانه‌ای، رابـ ـطه‌ی میان اشخاص مشهور (در لایه‌ی اول نویسندگان بزرگی از قبیل فردی که راوی قصد دارد سلول او را تاگ‌سازی کند و در لایه‌ی دوم خود او) و طرفداران‌شان (در لایه‌ی اول حاضران در کنگره‌ی ادبیات و در لایه‌ی دوم ارتش انسان‌های تاگ‌سازی‌شده‌ای که راوی درباره‌شان می‌گوید «اما من می‌دانستم تاگ این‌طور است: یکی‌شان با همه‌شان برابر است.»)، رابـ ـطه‌ی فرد و اجتماع، پیوند میان زمینه‌های خصوصی و عمومی افراد، اسباب شکل‌گیری شخصیت فرد و بعضی خصوصیات دیگر زندگی در دوران امروز، در قالبی کاملاً محصور در حیطه‌ی ادبیات و حتا با حفظ بعضی خصوصیات ادبیات کلاسیک، می‌گستراند.


    کودتاهای ایران    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • سهراب یزدانی
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1261146_395.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کودتا عملی غیر قانونی است و با پنهانکاری و لاپوشانی در می آمیزد «عملیات کثیف» مانند دروغ پردازی، رشوه دهی، جاسوسی و قتل از خلال عملیات رخ می دهد. توطئه گران از مداخله ی خود در چنین عملیاتی سخن نمی گویند یا سخن راست نمی گویند. کارگزاران کودتاهای ایران از این قاعده ی کلی برکنار نبوده اند. آنان منبع موثقی از خود برجا نگذاشته اند که بتوان با اطمینان به آن استناد جست. اسناد دولت های خارجی که در دسترسند نیز چندان قابل اعتماد نیست. برای نمونه اسناد دولت تزاری درباره کودتای محمدعلی شاه آمیخته، به پیش داروی اند...[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پژوهش حاضر می کوشد از خلال بررسی چهار کودتا در تاریخ معاصر ایران به این پرسش ها پاسخ دهد به توپ بستن مجلس اول، بستن مجلس دوم، کودتای سوم اسفند 1299 و کودتای 28 مرداد چهار کودتایی است که در این کتاب به آن ها پرداخته شده است.


    نقاش ها همیشه پول دوست داشته اند    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • جوديت بن‌هامو هوئه
    • ترجمه ی لیلی گلستان
    • نشر مرکز
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1261147_455.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«شگفتی‌آور است وقتی می‌بینی هنرمندی هستی که کارت گرفته، یعنی مثل کیمیاگری که طلا می‌سازد، می‌دانی که در دو ساعت کار می‌توانی طلا بسازی. و این وسوسه‌ای بس بزرگ است. البته تأثیرات نمایشگاه برگزارکردن هم هست: وقتی دیوارهای بسیاری در اختیار داری و می‌توانی با کارهایت آن‌ها را بپوشانی، پس به‌جای سه اثر، شش اثر اجرا می‌کنی. و بعد وسوسه‌ دیگری پیش می‌آید: وقتی فروشنده‌ تابلوهایت به تو می‌گوید: «کریستیان، مجموعه‌دار خیلی خوبی دارم که می‌خواهد از این دوره‌ کاری تو اثری داشته باشد، می‌توانی برایش بکشی؟» و البته من این کار را می‌کنم. کار خوبی نیست، اما معمول است».[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هنرمند فرانسوی، کریستیان بولتانسکی این حرف‌ها را در ملأ‌عام اعتراف کرد. کاری که همکاران دیگرش در این حیطه‌ هنری به‌ندرت انجام می‌دهند. او در نقش اعتراف‌‌کننده‌ جلوی دریچه اتاقک اعتراف ظاهر می‌شود. برخی آن را اشارتی به مسیحیت می‌دانند، که البته در آثارش هم همین اشارت را می‌شود دید. این قدرت نامعمول «ضرب سکه»، مرغ‌های تخم‌طلا- حالا چه نقاش باشند، چه مجسمه‌ساز یا، به‌اصطلاح رایج امروز، اهل هنرهای تجسمی - را مجبور می‌کند مراقب تخم‌هایشان باشند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بولتانسکی انگیزه‌هایش را پنهان نمی‌کند، حتی مرادش را هم پنهان نمی‌کند: مرادش همانا «هنرمند بزرگ» بودن است. او می‌گوید: «درواقع پول درآوردن کار آسانی است، اگر قصدمان پولدارشدن باشد: اگر تمام توان‌ات را برای پول درآوردن به‌کار گیری، پول درمی‌آوری. و من به‌قدر کفایت ‌آن‌قدر هوشمند هستم که پول دربیاورم. اما برخلاف، «هنرمند بزرگ»شدن کار بسیار سختی است. باید بدانی که جاه‌طلبی‌های‌ات را در کجا به‌کار گیری و چون من آدم جاه‌طلبی هستم، همیشه خواسته‌ام این کار را بکنم.»[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هدایت در هندوستان    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ندیم اختر
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1261148_806.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ندیم اختر، نویسنده و پژوهشگرِ هندی، در کتابِ «سیمای هدایت در هند» به تعقیب روزگار، ماجراها و تاثیرپذیری‌های صادق هدایت در مدتِ اقامتش در کشورِ هند پرداخته است. اختر که دارای دکترای زبانِ فارسی است سال‌ها زمان و تلاشش را برای روشن‌کردنِ قصه‌ هدایت در هند گذاشته و به نتایج و کشف‌های جالبی هم دست یافته. کتابِ «سیمای هدایت در هند» نتیجه‌ این تلاش است؛ کتابی که برای اولین‌بار در این موضوع نوشته می‌شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    صادق هدایت در سالِ ۱۳۱۵ برای اولین‌بار به هندوستان سفر کرد. سفری که علاوه بر آشناترکردنِ او با فرهنگ هند این فرصت را به او داد تا رمانِ مهمش «بوفِ کور» را هم در آن سرزمین منتشر کند. درباره‌ روزگار و رفتارِ هدایت در هند تقریبا اطلاعات خاصی در دست نبود. در حالی‌که این نقطه‌ تاریک در زندگی هدایت و نوعِ زندگی‌ای که در آن سرزمین داشته همیشه مورد توجه بوده است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اختر با توجه به همین امر شروع به جمع‌آوری مدارک و ردپاهای هدایت در هند کرد و در این جست‌وجو جنبه‌هایی از زندگی این نویسنده را کشف کرد که برای اولین‌بار ابراز و گفته می‌شود. تعقیبِ هدایت در هند از سوی اختر با سفر به بمبئی آغاز می‌شود...


    درس هایی درباره فلسفه تاریخ    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • گئورگ فریدریش ویلهلم هگل
    • ترجمه ی ابراهیم ملک اسماعیلی
    • انتشارات نگاه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1261149_596.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هگل «فلسفه‌ی تاریخ» خود را برای ارایه عمومی تنها به شکل اشاره و خلاصه‌ی مطلب‌های مهم در قالب الگوی یادداشت‌ها برای سخنرانی دانشگاهی آماده کرده بود و آن هم به عنوان بخشی از «فلسفه‌ی حق و دولت» که هم به شکل بررسی ویژه‌ی این رشته‌ی درسی در سال 1821 و هم به صورت بندها و ماده‌ها در «دانشنامه‌ی مبناهای دانش‌های فلسفی» در اختیار عموم قرار گرفته بود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]علاوه بر آن در دانشگاه برلین در ترم‌های زمستانی از سال 1822 تا 1831 درس‌های خطابی تاریخ فلسفه را ارایه می‌کرد، که در طی آن نه تنها اصل‌های نظریه‌ای عام‌تر را بیان می‌نمود، بلکه در طی درس‌ها، کل محتوای سیر جریان تاریخی را، تفسیر و تبیین می‌کرد. پس از مرگ هگل، «انجمن دوستداران و شاگردان هگل» به چاپ یکنواخت و تصحیح آثار او برای چاپ، از جمله فلسفه‌ی تاریخ و بخش‌هایی از «دانشنامه» مبادرت کردند. ادوار گانس از شاگردان او در سال 1840 نسخه‌ی دوم از فلسفه‌ی تاریخ را منتشر کرد. و بالاخره در سال 1848 پسر هگل، کارل، نسخه‌ی سوم فلسفه‌ی تاریخ را انتشار داد.[/BCOLOR]​
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]لئوناردو دواینچی (رمان)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • دمیتری مرشکفسکی
    • ترجمه ی جواد سید اشرف
    • انتشارات ققنوس
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1272429_182.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خورشید آثار و اندیشه‌های لئوناردو داوینچی در مقام نقاش، مهندس، پژوهشگر و فیلسوف، با آن نیروی خلاقه بی‌همتا، آن قریحه و ذوق بی‌نظیر و آن حس زیباشناختی دست‌نیافتنی، در عصر ما نیز همچنان می‌درخشد و نورافشان است. اما تنها لبخند پررمز و راز «مونالیزا» نیست که دانشمندان همه اعصار و قرون را متحیر و مسحور کرده است - زندگی و زندگی و شخصیت آفریننده این اثر فناناپذیر نیز هنوز و همچنان پر از معنا و ابهام است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دمیتری مرشکفسکی نویسنده نامدار روس و پرچمدار مکتب سمبولیسم در ادبیات این کشور با استفاده از منابع عصر خویش زندگی لئوناردو را در داستانی گردآورده که پس از صد سال هنوز هم بی‌رقیب و بی‌همتاست. نویسنده با قلمی توانا و در قالبی پرنقش و نگار از پس و ورای «اسطوره» لئوناردو به شخصیت و ذات درون این بزرگمرد می‌پردازد و هنرمند را در مقاطع گوناگون زندگی‌اش - از نوجوان تشنه علم و آموزش تا پژوهشگر پرجوش و خروش ریاضیات و هنر و حکیمی که در خفا و به رغم ممنوعیت و خطر بدن انسان را کالبدشکافی می‌کند - می‌کاود و روح ناآرام و مزاج دم‌دمی این پیشاهنگ و پرچمدار دنیای نو را در متن و زمینه عصر و دورانی می‌پژوهد که تصورات انسان از جهان و خلقت متزلزل و دگرگون شده‌ است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فابل های توفیق    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • عباس توفیق
    • انتشارات مروارید
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1272430_939.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قصه های حیوانات از کهن ترین آثار ادبی انسان هاست. آنچه فایل به آن می پردازد ظاهرا رفتار حیوانات و باطنا رفتار آدمیان است. کار فابل به در می گویم، دیوار تو گوش کن است. فابل به ظاهر درباره حیوانات می گوید.ولی در باطن مقصودش حیوانات دو پاست! هنگامی که ما قصه جانوران دیگر را می خوانیم، در واقع داستان خودمان را می خوانیم و در ذهن مان تشویق می شویم فکر کنیم ما دیگر چه جانوارانی هستیم؟ ... و با چنین جانوران اطراف مان چگونه رفتار کنیم؟

    فابل احمق ها را دست می اندازد. بدکاران را لو می دهد و ستم کاران را می کوبد.

    شناخته شده ترین این گونه قصه ها در ایران به نام فابل: فابل های لافونتن است.

    و معروف ترین آن: قصه روباه و کلاغ و پنیر. یکی از فایل های بسیار مشهور قرن اخیر، فابل مزرعه حیوانات شاهکار جورج اورول می باشد. نویسنده این کتاب، دکتر عباس توفیق، روزنامه نگار، شاعر، طنزپرداز، حقوق دان، جامعه شناس و رئیس هیات تحریریه ی روزنامه ی معروف توفیق می باشد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فابل هایی که در این کتاب خواهید خواند محصول کار چندین سال گذشته ی این نویسنده مشهور است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فابل های توفیق شامل یک صد فایل اورِزینال است که خالق آنها خود نویسنده است و برای نخستین بار منتشر می شود، به اضافه ی ده ها فابل آموزنده و شیرین دیگر.


    چگونه بخوریم، بجنبیم، بخوابیم (چگونه انتخاب های کوچک به تغییرات بزرگ منجر می شود)    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • تام راث
    • ترجمه ی غزاله خطیبی
    • نشر هنوز
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1272431_957.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انتخاب های ما مهم اند. می توانید امروز تصمیم بگیرید که فردا به شما انرژی بیشتری می بخشد. انتخاب های صحیح با گذر زمان به نحوی قابل توجه شانس شما را برای برخورداری از یک زندگی طولانی و سالم افزایش می دهند. یک صد سال قبل بسیاری از مردم به دلیل بیماری های عفونی می مردند، چون درمانی برای آنها وجود نداشت؛ امروزه، اکثریت افراد از بیماری ها و مشکلات قابل پیشگیری می میرند. دفعه ی بعد که شما با دو نفر از دوستانتان هستید، به خاطر داشته باشید که احتمال دارد دو نفر از شما سه نفر به دلیل بیماری قلبی یا سرطان بمیرند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مشکل اینجاست که شما خطراتی را که تصمیم های کوچک روزمره ایجاد می کنند در لحظه ی حال نمی بینید. شما فوریتی احساس نمی کنید که رژیم غذایی تان را تغییر دهید تا زمانی که به دنبال سال ها مصرف غذاهای سرخ کرده، قند و گوشت فرآوری شده، در سن 60 سالگی دچار حمله قلبی شوید. در آن موقع درمان بیماری ممکن ولی بسیار مشکل است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مهم نیست در حال حاضر چقدر از سلامتی برخوردارید؟ شما می توانید کارهای خاصی انجام دهید تا انرژی بیشتری داشته باشید و طولانی تر زندگی کنید. شما بدون توجه به سن تان، می توانید همیشه انتخاب های بهتری داشته باشید. تصمیم های کوچک، مانند این که هر روز چطور بخورید، فعالیت کنید یا بخوابید، بیشتر از چیزی که شما می اندیشید به حساب می آیند. آن طور که من از تجربه شخصی ام یاد گرفته ام، از این جور انتخاب ها زندگی شما را شکل می دهند.


    نخستین دموکراسی    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • پال وودراف
    • ترجمه ی بهزاد قادری و سمانه فرهادی
    • نشر بیدگل
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1272432_470.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این کتاب به سه دلیل خواندنی است: اول بررسی تطبیقی بین نخستین دموکراسی در یونان باستانو امریکای قرن بیست ویک ، دوم این روزها دموکراسی را صادراتی یا پدیده ای اعطایی معرفی می کنند، بی آن که عرف جوامع را در نظر بگیرند و سوم صرف نظر از بحث مبانی فلسفی، سیـاس*ـی و اجتماعی دموکراسی نویسنده بخش اعظم دموکراسی یونان باستان را حاصل آرمان تراژیک در ادبیات و آئین های نمایشی یونان باستان معرفی می کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اهمیت این کتاب از این جهت است که وودراف در چارچوب بحث حرکت به سوی همسازی اجتماعی در یونان باستان سه چیز را کنون و محور این حرکت می داند: دولت و مردم، عرف جامعه و آموزش و پرورش.


    آقای نویسنده و همکارش    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • جان هاج
    • ترجمه ی نازنین دیهیمی و مهدی نوری
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1272433_728.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آقای نویسنده و همکارش اولین نمایش‌نامه‌ای است که جان هاج، نمایش‌نامه‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس بریتانیایی، نوشته است. او در این نمایش‌نامه روایتی «سوررئال فانتزی» از روابط دو شخصیت تاریخی به دست می‌دهد؛ میخائیل بولگاکوف، نویسنده‌ی بزرگ روس، و ایوسیف استالین، دیکتاتور اتحاد جماهیر شوروی. داستان در سال‌های وحشت استالینی، حدود سال‌های ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۰، در مسکو می‌گذرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شبی زنگ تلفن خانه‌ی بولگاکوف به صدا درمی‌آید و مردی از آن‌سوی خط مأموریتی ویژه به او می‌دهد. بولگاکوف مأمور می‌شود به مناسبت شصتمین سال تولد استالین نمایش‌نامه‌ای درباره‌ی سال‌های جوانی او بنویسد. آقای نویسنده و همکارش داستان همکاری نافرجام و اندوهبار استالین و بولگاکوف است، داستان رابـ ـطه‌ی روشنفکر و قدرت. این نمایش‌نامه در سال ۲۰۱۲ برنده‌ی جایزه‌ی لارنس اولیویه شد.[/BCOLOR]​
     
    Behtina

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]1_ تاکنون هیچ کس نفهمیده است زن‌ها عاشق چه کسی هستند. من اولین کسی هستم که این معما را حل می‌کنم. عاشق شیطانند. شوخی نمی‌کنم. با اینکه دکتر ها مدام چرند می بافند که زنها چنین اند و چنان اند، حقیقت این است که زن ها عاشق شیطان هستند و نه هیچ کس دیگر. آن زنک را که در ردیف اول تاتر نشسته و عینکی به دست دارد، میبینید؟ فکر میکنید به آن مردک چاق که مدالی روی سـ*ـینه اش دارد نگاه میکند؟ نه، به عکس، به شیطانی که پشت سرش ایستاده است نگاه میکند. حالا آن شیطان خودش را پشت مدال مرد پنهان کرده و دارد با اشاره و چشمک خانم را دعوت میکند! شکی نیست که این خانم با او ازدواج خواهد کرد...[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    یادداشت های یک دیوانه و هفت قصه دیگر | نیکلای گوگول    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285752_115.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    2_ زندگی،من چنین فهمیدم که مثل رودخانه ای است. نمیتوان گفت آن آبی که از کوه فرود می آید رودخانه را میسازد، یا آن کوه که باران را مجال جاری شدن میدهد، آن سنگها که در راهند و مسیر رودخانه را میسازند، گاه راهش را کج میکنند و گاه از اثر آب به حرکت می افتند و آب راهشان را می برد. نمی توان گفت کدام یک از اینها رودخانه را می سازد. شاید در نهایت باغبانی که راه باریکی میکشد و رگی از رودخانه به باغی می گشاید و درختی را رشد می دهد، حتی آن گیاهان خودرو که از آب رودخانه مینوشند و برای آن سایه می اندازند. اما همه این ها در ساختن رود نقش دارند، گیرم در لحظاتی نقش یکی از آنها بیشتر میشود و رود وقتی به انتها میرسد و سر در خاکی نرم فرو میبرد خود خوب میداند که چه راه درازی آمده و از میان ابر، کوه، سنگ، درخت و باغبان کدامیک در حیات او بیشتر سهم داشته اند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    انسان نیز وقتی به پایان راه میرسد و نقشی از همه در سرش می آید، میتواند دریابد که در کدام روزهای زندگی، کدام ماجرا او را بیشتر ساخته و در ساختن او سهم بیشتر داشته است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خانوم | مسعود بهنود    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285753_491.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    3_ حالا احتیاج داری. اما راه های هوایی ات یاری نمیکنند، از کار افتاده اند، سفت شده اند، چلانده شده اند، و یکهو داری با نی نوشابه نفس میکشی. دهانت بسته میشود و لبهایت جمع میشوند و تنها کاری که از دستت بر می آید خس خس خفه ای است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دستهایت می جنبند و میلرزنند ...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    یک جایی سدی شکاف برمیدارد و سیل پشنگه های خنک و گوارای اب تنت را خیس میکند ...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    میخواهی جیغ بزنی ...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اگر میتوانستی جیغ میزدی اما ...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مجبوری نفس بکشی تا اینکه جیغ بزنی ...!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بادبادک باز | خالد حسینی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285754_583.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    4_ گاهی وقتها به ماهی‌های قرمز غبطه میخورم. ظاهرا دامنه ی حافظه شان فقط در حد چند ثانیه است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    محال است بتوانند سلسله ای از افکار را پی گیری کنند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آنها همه چیز را برای اولین بار تجربه میکنند. هر بار و مادامی که از نقص ومعلولیتشان بی خبر هستند حتما زندگی برایشان داستان بلند خوب و خوشی است. یک جشن. شور و هیجان از سحر تا غروب...!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اَبَر ابله | ارلند لو    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285755_459.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    5_ اگر کسی به رستوران بیاید و به شما پیشنهاد دهد که در ازای دادن یک پیتزا به شما، در باقی عمر از شما سوء استفاده کند، به او خواهید خندید.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اما اگر شما در خیابان زندگی می کردید و روزهای متوالی چیزی نخورده بودید و شخصی با این پیشنهاد به نزد شما می آمد، این پیشنهاد برای شما قابل توجه بود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ما در زندگی، همانقدر که به خود بها و ارزش می دهیم، ارزش داریم. در این صورت، هیچکس به اندازه ی خود شما نمی تواند از شما سوء استفاده کند...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زندگی خود را در هفت روز تغییر دهید | پل مکنا    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285756_684.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    6_ علی پول زور به کسی نمیدهد و به خاطر مصلحت، باج نمی‌دهد. میگویند که ما طلحةُ الخیریم و زبیریم و کسانی هستیم که بزرگترین ستایشها را مردم از زبان پیغمبر درباره ما شنیده‌اند و در دورهٔ خلفای ثالثه بزرگترین شخصیت را در جامعه اسلامی داشته‌ایم و از رهبرانیم و حتی خودمان پیش از عثمان و تو کاندیدای خلافت اسلامی بوده‌ایم. حالا خلافت نمیخواهیم، لااقل استان‌داری دو تا شهر را به ما بده! علی چراغ را پُف میکند و همین جواب اینها است....    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    علی مقدس بازی راه نمی‌اندازد؛ وقتی چراغ را خاموش میکند، میگوید که ما میتوانیم بدون اینکه چراغ داشته باشیم در تاریکی صحبت کنیم؛ نمی‌خواهد از این خشکه مقدس بازیها در بیاورد، بلکه این جواب طلحه و زبیر است تا آنها و همه قدرتمندها و غارت گرهایی که از سفرهٔ باز و پُر از سخاوت عثمان لبریزِ ثروت و قدرت شده‌اند بفهمند که آن دوره به سر رسیده است. طلحه و زبیر دیگر میفهمند که آنجا چه خبر است و پیغام به چه کسانی است.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    چه نیازی است به علی | دکتر علی شریعتی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285757_409.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    7_ یکی از جمع بندیهای شوپنهاور که به من کمک کرد این بود که شادیهای نسبی از سه منبع ریشه می گیرند: آنچه که فرد هست، آنچه که دارد و آنچه که درچشم دیگران جلوه می کند. او تاکید می کند که ما تنها بر اولی تمرکز می کنیم و دومی و سومی، یعنی داشته ها و شهرت مان را حساب نمی کنیم، زیرا هیچ اختیار و نظارتی برآن دو نداریم و آنها را می توانند ازما بگیرند و ازما گرفته خواهد شد. درست همانطور که افزایش سن اجتناب ناپذیر زیبایی را از تو می گیرد. در واقع "داشتن" عامل معکوسی در خود دارد. شوپنهاور می گوید: "اغلب آنچه ما داریم شروع می کند به داشتن ما."    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درمان شوپنهاور | اروین د یالوم    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285758_224.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    8_ با بی صبری و حالتی شدیداً عصبی پشت میله های جایگاه اعتراف کلیسا برای کشیش درباره عشق، ازدواج، مسئولیت و دوست داشتن صحبت می کند .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سر انجام کشیش که شکی در اعتقاد و ایمان وی ندارد می پرسد :    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دخترم شما چه کمبودی دارید، چه مسئله ای شما را آزار می دهد ؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اما تو توانایی پاسخ دادن به این سوال را نداری، نه تنها از گفتن بلکه حتی از فکر کردن به آنچه من می دانم ناتوان هستی ،کمبود تو یک دلقک است!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    عقاید دلقک | هاینریش بل    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285759_469.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    9_ وقتی درختی را از تنه قطع می کنند    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    از پایه جوانه زدن را آغاز می کند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    همین طور روح آدمی؛ روحی که در زمان شکوفایی ضایع می شود راه خود را به سوی بهار آغازها و کودکی آینده نگر باز می جوید به خیال اینکه شاید آنجا امیدهای تازه ای کشف کند و دوباره این رشته های پاره شده را به هم گره بزند. در مورد درخت ریشه ها سریع رشد می کنند و پر از شیره می شوند، ولی این فقط شباهتی به زندگی دارد و این درخت دیگر هرگز درخت سالمی نخواهد شد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    زیر دنده های چرخ | هرمان هسه    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285760_162.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    10_ معدهٔ انسان خیلی نازک وکم زورتر از معدهٔ حیوانات گوشت خوار می‌باشد تا بتواند تکه‌های گوشت نجویده را که حیوان به تعجیل بلعیده، به خوبی له نموده، هضم بکند، چون دندان‌های گوشت خوران پهن و یکنواخت نیست، گوشت خام را نجویده فرو می‌دهند و هضم آن را به معدهٔ عضلانی خود واگذار می‌نمایند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    غدهٔ معدهٔ انسان آزت زیادی که در گوشت هست نمی‌تواند مانند گوشتخواران تبدیل به آمونیاک بکند. ترشحات معده‌ای و بزاق غده‌های لوزالمعده او گوشت را حل نمی‌نماید.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کبد انسان چون نمی‌تواند آزت گوشت را دفع بکند همین سبب امراض نقرس و روماتیسم و ناخوشی اعصاب می‌شود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    از طرف دیگر روده‌های گوشت خواران کوتاه است و گوشت فاسد شده و در آن جا توقف نمی‌کند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درازی روده‌های انسان یک دلیل دیگر است که گوشت خوار نمی‌باشد؛ زیرا که در روده های انسان گوشت مانده فاسد می‌شود و تولید میکروب‌های کشنده می‌نماید؛ هم چنین سبب فساد در امعاء می‌گردد، چنان که ناخوشی‌ها زخم روده و آپاندیسیت در نتیجهٔ همین فساد تولید می‌شود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فوائد گیاه خواری | صادق هدایت    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285761_133.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    11_ برای دستیابی به یک رابـ ـطه خوب، اکثر ما حاضریم رنج زیادی تحمل کنیم، چرا که اهمیت رابـ ـطه برای ما بیش از رنج بردن است. برای ایجاد، نگهداری و بهبود رابـ ـطه ها، حاضریم خود را درگیر کارهای ناخوشایند طولانی مدت کنیم، چرا که معتقدیم در نهایت به آدم هایی که به آن ها احتیاج داریم نزدیک تر می شویم و احساس بهتری خواهیم داشت. گاهی نیز بدون ضمانت برخورداری از یک رابـ ـطه بهتر، اکثر ما حاضریم لـ*ـذت و خوش گذرانی خود را به تاخیر بیندازیم یا درد و رنجی را تحمل کنیم فقط به این امید که با ایجاد این رابـ ـطه، در آینده احساس بهتر و رنج کم تری را تجربه کنیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تئوری انتخاب | ویلیام گلسر    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285762_340.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    12_ وقتی دروغ و حقیقت با هم راه می رفتند، به چشمه ای رسیدند .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دروغ به حقیقت گفت: " لباس خود را در آوریم و در این چشمه آب تنی کنیم ."    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حقیقت ساده دل چنین کرد، در آن لحظه که در آب بود، دروغ، لباس حقیقت را از کنار چشمه برداشت و پوشید و به راه افتاد .    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حقیقت، پس از آب تنی ناچار شد برهنه به راه افتد؛ از آن روز ما حقیقت را برهنه می بینیم ، اما بسا اوقات دروغ را هم ملاقات می کنیم که متاسفانه لباس حقیقت پوشیده است؛ و طبعاً حقانیّت خود را در نظر ما به تلبیس ثابت می کند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    از پاریز تا پاریس | باستانی پاریزی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285763_397.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    13_ سکوت دشوار است وقتی میان چند نفر حاکم می‌شود که هر کدام حرفی ناگفته زیر زبان دارند.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در چنین احوالی اگر آدم‌ها به یکدیگر نگاه هم بکنند٬ سعی می‌کنند توی چشم‌های‌شان حرفی خوانده نشود. احساسات پیچیده و پر تناقض، درون آدمی همان نیست که در لحظه‌ای و در لفظی بیان می‌شود. برعکس٬ می‌تواند چنان لفظ و لحظه‌ای پوششی باشد برای در حجاب کردن همان‌چه در باطن آدم می‌گذرد.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آن‌چه ما هستیم٬ آن‌چه می‌بینیم و می‌شنویم و می‌گوییم و می‌پنداریم٬ همه‌اش آیا یک فرض نیست؟    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بنی آدم | محمود دولت آبادی    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285764_842.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    14_ همواره با این تجربه رو به رو میشوم و هربار هم سعی میکنم که آن را انکار کنم، به رغم وضوح و روشنی اش نمیخواهم آن را باور کنم؛ اینکه اغلب مردم فاقد وجدان فکری هستند. بسیاری از اوقات حتی فکر کرده ام که اگر دارای این وجدان باشیم حتی در داخل شلوغ ترین شهرها خود را تنها و میان بیابان حس میکنیم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هرکس به شما به چشم بیگانه ای نگاه میکند، ترازوی خود را به کار می اندازد و این یکی شما را بد و آن یکی شما را خوب مینامد؛ هیچکس از اینکه به او بگویید وزنه های ترازویش توخالی است از شرم سرخ نمیشود.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حکمت شادان | فردریش نیچه    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285765_326.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    15_ چند سال بعد روزی که فکرش را هم نمی‌کنیم. توی خیابان با هم روبرو می‌شویم.    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تو از روبرو می‌آیی. هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت قدم بر می‌داری فقط کمی جا افتاده تر شده ای...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    قدم‌هایم آهسته تر می‌شود...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    به یک قدمی‌ام می‌رسی و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می‌کنی!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درد کهنه ای از اعماق قلبم تیر می‌کشد و رعشه ای می‌اندازد بر استخوان فقراتم. هنوز بوی عطر فرانسوی‌ات را کامل استنشاق نکرده‌ام که از کنارم رد شده ای...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تمام خطوط چهره‌ات را در یک لحظه کوتاه در ذهنم ثبت می‌کنم... می‌ایستم و برمی گردم و می‌بینم تو هم ایستاده ای! می دانم به چه فکر می‌کنی! ...من اما به این فکر می‌کنم که چقدر دیر ایستاده ای! چقدر دیر کرده ای! چقدر دیر ایستاده‌ام! چقدر به این ایستادن‌ها سال‌ها پیش نیاز داشتم ...قدم‌های سستم را دوباره از سر می‌گیرم...تو اما هنوز ایستاده ای...    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند. حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند!    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آدم کش کور | مارگارت آتوود    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ​
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1285766_794.jpg
    ​
    ​
    [/BCOLOR]
     
    برای ارسال پاسخ شما باید وارد سیستم شوید.

    برخی موضوعات مشابه

    .Rainbow.
    دیالوگ هایی از کتاب شرق بهشت ...!
    2 3
    پاسخ ها
    22
    بازدیدها
    1,601
    .Rainbow.
    .Rainbow.
    .Rainbow.
    دیالوگ هایی معروف از کتاب هایی معروف!
    2 3
    پاسخ ها
    22
    بازدیدها
    846
    .Rainbow.
    .Rainbow.
    Angel of Fate
    کتاب هایی که باید قبل از مرگ بخوانیم
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    229
    آیـ...دا
    آیـ...دا
    mohaddeseh__ym
    معرفی کتاب
    پاسخ ها
    2
    بازدیدها
    235
    mohaddeseh__ym
    mohaddeseh__ym
    *SAmirA
    گران‌ترین کتاب‌های دنیا کدام‌اند؟
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    195
    A..M..A
    A..M..A
    *SAmirA
    در _خانه_میخوانیم؛ معرفی چند کتاب خواندنی
    2
    پاسخ ها
    16
    بازدیدها
    406
    *SAmirA
    *SAmirA
    M
    دو خط کتاب
    2 3 4 5
    پاسخ ها
    40
    بازدیدها
    2,020
    آیـ...دا
    آیـ...دا
    mah.s.a
    رمان های مجازی رو ترجیح میدین یا کتاب؟
    2
    پاسخ ها
    17
    بازدیدها
    1,441
    .Rainbow.
    .Rainbow.
    SHahRAshOB
    • مهم
    VIP برشی از یک کتاب
    2 3
    پاسخ ها
    24
    بازدیدها
    1,051
    _Janan_
    _Janan_
    zahrapartabian
    • نظرسنجی
    کتاب پرورش ذهن و شیوه های نویسندگی
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    384
    zahrapartabian
    zahrapartabian
    F
    دیالوگ ، دلنوشته ، برش کتاب ، شعر | ابراهیمی | کاربر انجمن نگاه دانلود
    2
    پاسخ ها
    11
    بازدیدها
    666
    زرین مرتضوی
    زرین مرتضوی
    fatimi
    معرفی کتاب پارک وحشت
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    375
    fatimi
    fatimi
    fatimi
    معرفی کتاب هری پاتر و کودک نفرین شده
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    662
    Aster
    Aster
    fatimi
    بیشتر کتاب خوب بخوانیم
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    322
    fatimi
    fatimi
    Aryana_gh
    • قفل شده
    ••• به کتاب سلامے دوباره بایـــد کـــرد •••
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    875
    Aryana_gh
    Aryana_gh
    ♡Ghazal♡
    هنگام خوندن کتاب کیمیاگر از "پائولو کوئیلو" با خودم گفتم جمله های زیبای اون رو بنویسم
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    337
    ♡Ghazal♡
    ♡Ghazal♡
    S_roshandel
    کتاب بخوانیم!!
    پاسخ ها
    7
    بازدیدها
    529
    SKY LIGHT
    SKY LIGHT
    F
    کتاب ها مثل آدم ها هستند
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    328
    F@EZEH
    F
    Behtina
    نام کتاب‌های محبوب 70 تن از مشاهیر جهان
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    757
    majid67
    majid67
    ن
    تو دانلود کتاب به چه چیزی اهمیت میدین؟
    2 3 4 5 6 7 8 9
    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    3,150
    .Rainbow.
    .Rainbow.
    sﾑცЯɨŋﾑ
    کدوم آهنگ شمارو یاد کدوم کتاب رمانی که خوندید میندازه؟
    2 3 4 5 6 7 8 9
    پاسخ ها
    87
    بازدیدها
    4,127
    Sanai
    Sanai
    SHinee
    ○••♠◘◘♥♥ قطعه ای از یک کتاب ♥♥◘◘♠••○
    105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120
    پاسخ ها
    1,198
    بازدیدها
    27,479
    Ｊｕｐｉｔｅｒ
    Ｊｕｐｉｔｅｒ
    Heart of stone
    کدام کتاب باعث شد که شما از آن به بعد کتاب خوان شوید؟
    2 3 4 5 6 7 8
    پاسخ ها
    76
    بازدیدها
    3,954
    ماهی
    ماهی
    تاپیک قبلی
    na shenas

    معرفی رمان _لطفا رمان هایی که موضوع ازدواج مصلحتی و همخونه ای دارند معرفی کنید
    تاپیک بعدی
    *همتا*

    اولین رمانی که خوندی چی بود؟
    بالا