پارگراف کتاب

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 22,660
  • پاسخ ها 686
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نوشتار و تفاوت[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • ژاک دریدا
  • ترجمه ی عبدالکریم رشیدیان
  • نشر نی
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1149591_731.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نوشتار و تفاوت مجموعه‌ای از نخستین مقالات دریدا است که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد و در میان آثار او جایگاهی ممتاز دارد. دریدا در هریک از این مقالات، که نوعی سکوی پرتاب شمرده می‌شوند، بعضی درون‌مایه‌های بنیادی و روش‌های کلیدی اندیشمندان بزرگ عصر خویش (روسه، فوکو، ژابس، هوسرل، هایدگر، لویناس، ارتو، فروید، باتای، لوی استروس و ...) را مورد سنجش قرار می‌دهد. از خلال این سنجش، خطوط و عناصر شکل‌دهنده‌ی فضای اندیشه‌ ی دریدایی اندک‌اندک چهره می‌نمایند تا در آثار بعدی او سیمای مشخص‌تری پیدا کنند. تنوع، غنا و اهمیت مسائل مطرح‌شده، شیوه‌ی پرسش‌گری و نقد دریدا در این جستارها تولد اندیشمندی را بشارت می‌داد که برای ماندن آمده بود و تأثیر انکارناپذیرش بر اقلیم فلسفی زمانه‌اش گواه آن بوده است.


یه چیزی بگو
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • لاوری هانس اندرسن
  • ترجمه ی حمیدرضا صدر
  • نشر چشمه
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1149592_295.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]لاوری هالس ‌اندرسن (1961) از نویسندگان پُرطرفدار و پُرفروش ادبیات امریکاست. عمده‌ی شهرتِ او در حوزه‌‌های رمان‌های روان‌شناختی با محوریتِ قهرمان‌های نوجوان یا آثار تاریخی ا‌ست. این نویسنده‌ی نیویورکیِ پُرکار با رمانِ یه چیزی بگو به محبوبیت رسید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این رمان که نخستین اثر اوست سالِ 1999 منتشر شد و در 2004 اقتباسی سینمایی براساسش انجام گرفت. اندرسن در این رمان زندگی یک نوجوانِ طبقه‌ ی متوسطِ امریکا را محور قرار می‌دهد و روزگار و ماجرا های ریز و درشتِ این شخصیت را طی چهار ترم تحصیل در دبیرستان به تصویر می‌کشد؛ دوره‌ ای که در آن این شخصیت با وجوهِ متفاوت آدم‌ها، نظامِ آموزشی، ساختار خانواده و کلان‌ هنجار هایی مواجه می‌شود. اموری که هر کدام‌ شان ویژگی‌ های درونی این نوجوان را در جامعه‌ی پایانِ قرنِ بیستمِ امریکا نمایش می ‌دهد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]او به فضا و آدم‌ها با دقت می‌نگرد و تلاش می‌کند مسیرِ زندگی ‌اش را در دست بگیرد. یه چیزی بگو رمانی ا‌ست روان‌شناختی و خوش‌خوان که می‌تواند برای مخاطبانِ بسیاری جذابیتِ روایی داشته باشد. ماجراهایی که برای شخصیت رخ می‌دهد و انبوهی از خرده‌روایت‌ها با زبانی ساده، این اثر را به کتابی تبدیل کرده که می‌توان به‌راحتی آن را خواند.


قتل ساقدوش
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • روت رندل
  • ترجمه ی فرناز تیمورازف
  • نشر قطره
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1149593_766.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هيچ‌کس فکرش را نمي‌کرد مهماني مردانه‌اي که شب عروسي و به‌ افتخار داماد ترتيب داده شده بود سرآغاز قتل چارلي هتون، رفيق صميمي داماد، مي‌شود. ولي چارلي اولين نفر نيست که در يک مجموعه جنايت مرموز به قتل مي‌رسد، جنايت‌هايي که مرتبط با تبهکاران خرده‌پا، مردان اغفالگر و زنان گمشده است... سربازرس وکسفورد و همکارش بِردِن رد ماجرا را مي‌گيرند و ترفند هاي زيرکانه‌ي آن‌ها گره وقايع دلهره‌انگيز و هيجان‌آور را باز مي‌کند.


ساخت واقعیت اجتماعی
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • جان ر. سرل
  • ترجمه ی میثم محمدامینی
  • نشر نو
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1149594_823.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مسئله اصلي اين كتاب از اين قرار است: بخش‌هايي از جهان واقعي هست كه به واسطه توافق انسان‌ها واقعيت به شمار مي‌آيد. يعني بعضي چيزها فقط به اين علت وجود دارند كه ما معتقديم وجود دارند. منظور چيزهايي است نظير پول و دارايي و دولت و ازدواج. تا جايي كه اكنون مي‌دانيم، بنيادي‌ترين خصوصيات اين جهان همان‌گونه است كه فيزيك و شيمي و ديگر علوم طبيعي توصيف مي‌كنند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اما چگونه ممكن است در جهاني كه به تمامي از ذرات فيزيكي قرار گرفته درون ميدان‌هاي نيرو تشكيل شده است، جهان عيني پول و دارايي و ازدواج و دولت و انتخابات و فوتبال و مهماني تولد و دادگاه وجود داشته باشد؟ فيلسوف برجسته امريكايي، جان سرل، در اين كتاب با انتزاع چند عنصر كليدي از شبكه پيچيده حيات اجتماعي، و ارائه تحليلي منطقي از آن مي‌كوشد دركي بنيادين از امر اجتماعي به دست دهد. كتاب با پرهيز از مغلق‌گويي ‌هاي فلسفي و به زباني ساده نگاشته شده است، اما در عين حال به بيان استدلال‌ها و تحليل‌هاي فلسفي مهم و اساسي مي‌پردازد.


مردی که دو پای چپ داشت
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
  • پی. جی. وودهاوس
  • ترجمه ی نیلوفر خوش زبان
  • نشر نون
  • چاپ اول: 95
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1149595_293.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مجموعه داستان «مردی که دو پای چپ داشت» مجموعه‌ای از سیزده داستان طنز از داستان‌نویس و طنزپرداز انگلیسی «پی. جی. وودهاوس» است که طی هفت دهه زندگی، چندین رمان، مجموعه ‌داستان و نمایشنامه موزیکال نوشت و بسیاری را با نوشته‌هایش به خنده واداشت.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
سر پلام گرِنویل وودهاوس چندین رمان، مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه‌ی موزیکال در کارنامه‌ی بالغ بر هفتاد سال نویسندگی خود دارد و او را یکی از بزرگترین طنزپردازان قرن بیستم میلادی می‌دانند.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
وودهاوس نخستین داستان‌اش را در ۱۹سالگی منتشر کرد و تا آخرین روز حیات دست از نوشتن برنداشت. با این‌که اغلب داستان‌های وودهاوس در فضای انگلستان می‌گذرد، خود او بیش‌تر عمرش را در امریکا سپری کرد و به تبع آن، از نیویورک و هالیوود به عنوان زمینة بعضی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه‌اش بهره گرفت. خودش معتقد بود یکی از عواملی که باعث طنزآمیز بودن نوشته‌هایش می‌شود نوع نگاه‌اش به زندگی است: «اگر زندگی را ساده بگیرید، همه‌چیز را خنده‌دار خواهید یافت. شاید به این خاطر که این‌طور به دنیا آمده‌اید.»
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
وودهاوس نویسنده ی پرکاری بود و بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۴۷ بیش از نود کتاب شامل چهل نمایشنامه، دویست داستان کوتاه و تعدادی نوشته دیگر به چاپ رساند. او مورد ستایش بسیاری از نویسندگان هم‌عصرش، مانند جورج اورول، مکس بیربام، رادیارد کیپلینگ و اِی. هاوسمن بوده و «مردی که دو پای چپ داشت» از آثار شاخص او به شما می‌آید.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
پاره ای از کتاب
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شگفت‌انگیزترین شب زندگی‌ام آن شبی بود که ویلتون من را محرم راز خود دانست. این‌که چرا از بین همه من را انتخاب کرد، نمی‌دانم. ترجیح می‌دهم فکر کنم چون آن شب تنها بودیم، من و ویلتون، در آن حال و هوای روحی خاص که آدم یا باید سفرة دلش را پیش یک نفر باز کند و یا از درد بترکد؛ و ویلتون از بین این دو گزینة لعنتی، اولی را انتخاب کرد. توی ماجراهای عشقی، قوی‌ترین آدم‌ها معمولاً سست‌ترین و بی‌دل و جرأت‌ترین‌ها از آب درمی‌آیند. ویلتون سیزده تا وزنه را یک‌جا می‌زد و ماهیچه‌ هایش به کابل‌ های فلزی می‌ ماند، اما در آن شرایط بحرانی اگر یک تخم‌مرغ آب‌ پز جای او بود قطعاً شهامت بیشتری از خودش نشان می‌داد. ویلتون رقت‌انگیز بود.
[/BCOLOR]​
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کوره راه لانه های عنکبوت[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ایتالو کالوینو
    • ترجمه ی آهنگ حقانی
    • نشر قطره
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1156536_206.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کوره‌راه لانه‌هاي عنکبوت اولين رمان ايتالو کالوينو، نويسنده‌ي نامدار و محبوب ايتاليايي، است. خود کالوينو در مقدمه‌ي کتاب مي‌نويسد: «تا زماني که اولين رمانت را ننوشته‌اي اين امکان را داري که شروع به نوشتن کني، اما در کلِ زندگي فقط يک بار مي‌تواني شروع به نوشتن کني. اولين کتابت وقتي هنوز براي اين‌که تعريف بشوي خيلي زود است تو را تعريف مي‌کند. و پس از آن اين تعريف تا آخر عمر با تو مي‌ماند و تلاش مي‌کني مسجلش کني يا گسترشش دهي يا بهبودش بخشي و يا حتي تکذيبش کني، اما هرگز از دستش خلاصي نداري...» شگفت اين‌که اين اولين رمان هم جزو بهترين رمان‌هاي کارنامه‌ي کالوينو و تاريخ ادبيات است و در بسياري از فهرست‌هاي معتبر جزو هزار کتاب داستاني برتر دنيا قرار گرفته است.


    قصه های بند
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • علی اشرف درویشیان
    • انتشارات نگاه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1156537_576.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قصه های بند داستان رنج و درد انسان‌های مبارز در زندان‌های رژیم پهلوی برای آزادی و عدالت است. مردانی که با گوشت و پوست و استخوان تاوان کارهایی ساده مثل کتاب خواندن، اعتراض صنفی، یا سر فرو نیاوردن در برابر صاحب قدرتی را می‌دهند و متحمل فشار طاقت‌فرسای شکنجه‌های جسمی و روحی می‌شوند، در کتاب قصه بسیاری از مبارزان ملی و سیـاس*ـی که تا مرگ ایستادند روایت می‌شود و در کنار آن از کارگران، دهقانان، معلمان، دانشجویان و افراد معمولی سخن گفته می‌شود، که همه گرفتار پنجه غدار دیکتاتوری و استبداد فردی شده‌اند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درویشیان این قصه‌ها را در دوران زندان خود نوشته و در سال 1356 به پایان رسانده و به بازنویسی آن در سال 1358 انجام یافته و امروز پس از نزدیک به چهار دهه به قامت کتاب در آمده است.


    الیزابت گم شده است
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • اما هیلی
    • ترجمه ی شبنم سعادت
    • نشر آموت
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1156538_293.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این رمان در سال ۲۰۱۴ برنده‌ جایزه‌ کتاب کاستا، نامزد نهایی نشنال بوک برای کتاب داستانی محبوب سال و جایزه نویسنده‌ نوپا، و در سال ۲۰۱۵ نامزد نهایی جایزه دزموند الیوت شد. این رمان همچنین ماه هاست در فهرست پرفروش ترین های ساندی تایمز و نیویورک تایمز و آمازون قرار دارد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    «اما هیلی» در لندن بزرگ شده، همان‌جا به دانشکده‌ هنر رفته و اولین مدرک دانشگاهی‌اش را در رشته‌ی صحافی و کتاب‌سازی گرفته است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این رمان داستان زنی با عنوان «ماود» است. ماود، فراموشکار است. فنجانی چای درست می‌کند و یادش نمی‌ماند آن را بنوشد. به فروشگاه می‌رود و فراموش می‌کند برای چه رفته است. گاهی خانه‌اش ناآشنا، یا دخترش هلن برایش کاملا غریبه می‌شود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ماود فقط از یک چیز مطمئن است: دوستش الیزابت گم شده است. یادداشت توی جیبش به او این را می‌گوید. مهم نیست به او بگویند آن‌قدر درباره‌اش حرف نزند، قضیه را ول کند، ساکت شود؛ ماود ته و تویش را در خواهد آورد چون جایی در ذهن آسیب دیده‌ ماود پاسخ یک معمای حل ناشده‌ هفتاد ساله است. معمایی که همه فراموشش کرده‌اند؛ همه، غیر از ماود...


    کالت
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • بابک تبرایی
    • انتشارات ققنوس
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1156539_582.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]داستان «کالت» درباره زندگی یک استاد حق التدریسی دانشگاه است که فیلمی گم شده از تاریخ سینمای ایران را کشف می کند. روایت داستان این رمان به دو صورت واقعی و خیالی انجام می شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    لغت کالت در بخش ابتدایی کتاب که مانند یک فرهنگ لغت است، معانی «گروهی از مردم که دنباله روی نظامی از پرستش هستند»، «یک سبک یا مد خاص»، «فرقه، کیش، آیین، پرستش» و ... را در بر می گیرد. همچنین در پایان صفحه نوشته شده است: سینمای کالت، سینمایی است که با واکنش شدیدا نامعمول مخاطبانش تعریف می شود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تاکید بر وجه پدیدارشناسی تماشای فیلم، دگرگونی در سازوکارهای سنتی تماشای فیلم، قرارگیری در حاشیه جریان اصلی و بازنمود روش هایی از واکنش در برابر فیلم ویژگی هایی از این سینماست که آن را به مترادفی با دیدگاه مقاومت کننده اقلیت و فضایی برای پاسداشت خرده فرهنگ های درون فرهنگ توده بدل کرده است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پاره ای از رمان
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آن شب، تا پیش از نوشتنِ آن دو صفحه درباره هامون، مصمم بودم که صبح روز بعد به راسل زندی تلفن کنم و ببینم در نمایشنامه ای که قرار است او برای طلاق ما بنویسد چه نقشی برای من در نظر گرفته. اما همان نیمه نویسی کافی بود تا پرونده راسل و آنا را موقتا بایگانی و عزمم را جزم کنم که بروم دنبال ماموریتی که هامون باید انجام می داد. اوضاع من از هامون بهتر بود. دستِ کم من یک اسم و یک رابط داشتم _ هرچند که هامون به کل فیلم دست پیدا کرده بود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تمام هفته بعد را به جستجو درباره حسین آقا گذراندم. به تارا تلفن نکردم. خودم از پسِ همه کارهای میدانی بر می آمدم. من بودم که باید کنش را شروع می کردم، نه او. او تنها کاتالیزوری بود که اگر می توانست نسخه ای از آن تک حلقه فیلم حسین آقا برایم جور کند، همه چیز ساده تر می شد. راسل زندی دو بار دیگر تلفن کرد و من بر نداشتم. تارا هم سرانجام شبِ جمعه بعد تماس گرفت که با دیدنِ شماره اش گوشی ام را خاموش کردم. کار باید درست انجام می شد، بدون حواس پرتی و از این شاخه به آن شاخه پریدن.


    خون حرف نمی زند
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ناظم حکمت
    • ترجمه ی ارسلان فصیحی
    • کتابسرای نیک
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1156540_208.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«خون حرف نمي‌زند» يكي از رمان‌هاي سه‌گانه ناظم حكمت به شمار مي‌رود. ناظم حكمت شاعري جهاني است و برخي او را بزرگترين شاعر هزاره دوم مي‌دانند. اين شاعر بزرگ، علاوه بر شعر، آثار منثور نيز دارد، از جمله سه رمان. خون حرف نمي‌زند يكي از سه رمان منتشر شده ناظم حكمت است. اين رمان اولين بار در دهه سي ميلادي به صورت پاورقي در يكي از مجله‌هاي استانبول چاپ شد و بعدها، در دهه پنجاه ميلادي، در يك مجلد به چاپ رسيد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در «خون حرف نمي‌زند» نگرش مبتني بر ديالكتيك تاريخي ناظم حكمت نسبت به فرد، جامعه، حوادث و پديده‌ها در قالب روايت نمودار شده است. اين رمان نوعي آينه تمام نماي وضعيت سياسي، اقتصادي و اجتماعي استانبول از اوايل قرن بيستم تا اواسط دهه 1930 است و به ويژه اخلاقيات آن دوره را در پس زمينه اجتماعي به تصوير مي‌كشد. «خون حرف نمي‌زند» سرگذشت دو نسل از اهالي استانبول و روايت تسلط سرمايه‌داري بر تركيه، تبديل شدن صنعتگران خرده‌پا به كارگران مزدور، دلالان خرده‌پا به واسطه‌هاي بازار و اشراف به سرمايه‌داري وابسته است، روايت دوستي‌ها و برادري‌ها، دشمني‌ها و خيانت‌هاست...[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بیروت 75[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • غاده السمان
    • ترجمه ی سمیه آقاجانی
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1164099_183.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بیروت 75 نخستین رمان غاده السمان است که در سال 1975 به چاپ رسید. نویسنده این رمان را زمانی نوشت که چند مجموعه داستان چاپ کرده بود و چهره ای سرشناس در داستان کوتاه عربی به شمار می رفت او در این کتاب بیروت را در یکی از بزنگاه های تاریخ معاصر لبنان و خاورمیانه نشان می دهد. سال 75 همان سالی است که جنگ داخلی و خانمان برانداز لبنان آغاز می شود، جنگی که پانزده سال آتش به خرمن این کشور انداخت. غاده السمان بیروت بحران زده را در ماه های پیش از آغاز جنگ به تصویر می کشد، بیروتی که شکافی طبقاتی، تنگدستی و تعصبات قبیله ای بشکه ی باروتی ساخته که هر دم بیم ترکیندش می رود. از این رو، بسیاری سخن سنجان عبرب، رمان بیروت 75 را پیشگویی جنگ داخلی لبنان دانسته اند.


    وسوسه های دن کیشوت
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • کارول بی جانسون
    • ترجمه ی ایرج کریمی
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1164096_529.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    وسوسه‌ های دن‌کیشوت یکی از مهم‌ترین و خواندنی ‌ترین کتاب‌هایی ا‌ست که درباره‌ی اهمیت و جایگاهِ این رمان جریان‌ساز تاریخِ بشریت نوشته شده است. کرول ب. جانسن نویسنده‌ی این کتاب فارغ از بسیاری بدیهیاتِ مسلمِ تاریخی‌ای که درباره‌ی شاهکارِ سروانتس وجود دارد، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان انبوهی از نگاه‌ها و امورِ نو را در این کتاب درک کرد که در روزگارِ ما خوانش جدی پیدا می‌کنند. او درباره‌ی ویژگی‌های متفاوت و گوناگون این کتاب تکه‌هایی را کنار هم گرد می‌آورد که برای هر مخاطبی جذاب و نو به‌نظر می‌ رسد. جانسن در کتابش سعی کرده از وجوه گوناگونی از نو دن‌کیشوت را بازخوانی و ما را با کشف‌هایی تازه و جدید روبه‌رو کند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کتاب را فیلم‌سازِ فرهیخته و مرد ادبیات‌شناسِ روزگارمان، ایرج کریمی به فارسی برگردانده که عمرش کفاف نداد تا انتشارِ این ترجمه را ببیند. مردی که شیفته‌ی کلاسیک‌ها و عصرِ غول‌ها بود. وسوسه‌های دن‌کیشوت وسوسه‌ هایی ا‌ست دایمی برای نسل‌های گوناگون. مردی که در ناخودآگاه ما با نیزه و کلاه‌خودش راه می‌رود و در انتظارِ رقم ‌زدنِ یک معجزه است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سکوت[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • شوساکو اندو
    • ترجمه ی حمیدرضا رفعت نژاد
    • نشر نو
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1164097_316.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    شوساکو اندو در سال ۱۹۲۳ در توکیو متولد شده و ۱۰ ساله بوده که پدر و مادرش از هم جدا شده اند. او پس از این جدایی، به همراه مادرش به شهر کوبه رفت. مهم ترین اتفاق زندگی اندو در ۱۱ سالگی اش رخ داد و این بود که غسل تعمید دید و کاتولیک شد. او در این باره می گوید: کاتولیسیسم برایم مثل لباسی از پیش دوخته بود که باید آن را به تن می کردم و می دیدم که اندازه ام است یا باید از شرش خلاص شد. بارها سعی کرده ام ترکش کنم، اما نشده است، نه این نخواهم، نمی توانستم ترکش کنم.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    «سکوت» به گواه بسیاری از منتقدان، مهم ترین اثر اندو است. او ژاپن را مردابی می بیند که هرچیز را از درون می پوساند و هر بذری را که در آن زمین کاشته شود تباه می کند. این رمان او، داستان جنگی است بین باران مدامی که از ابرهای سنت و فرهنگ کشورش می بارد و بذر مسیحیتی که با چنگ و دندان می خواهد در آن خاک ریشه بداوند؛ مثل پروانه ای که به دام عنکبوت گرفتار شده باشد. اندو را گراهام گرین ژاپن خوانده اند. ایمان و باور شخصی او هم، مانند گرین، با دین و آیین کشورش تفاوت دارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اندو و گرین، درد این سوال را درک کرده اندکه وقتی نه از رومیان اند و نه از یهودیان، چه صلیبی را باید به دوش بکشند و خداوند چه سرنوشتی را برایشان مقدر کرده است؟ آخرین فیلم ساخته شده توسط مارتین اسکورسیزی، با اقتباس از این رمان و با همین نام ساخته شده است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اسکورسیزی در مقدمه‌اش بر این رمان می‌نویسد: سکوت برای من حکایت کسی است که ابتدا قدم به راه مسیح گذاشته اما دست آخر از شرورترین شخصیت مسیحیت، یعنی یهودا سر در می آورد. عینا جا پای او می گذارد و در این راه است که قادر به درک نقش یهودا می‌شود. این یکی از دردناک ترین معماها در تمام مسیحیت است. نقش یهودا چه بود؟ مسیح درباره او چه فکر می کرد؟ ما امروز چه درکی از او داریم؟ با کشف انجیل یهودا، طرح این سوالات واجب تر هم شده است. اندو بی پرده تر از هر هنرمند دیگری که می شناسم به مساله یهودا می پردازد. او این نکته را درک کرده که مسیحیت برای بقا و وفق دادن خود با فرهنگ های دیگر و در بزنگاه های تاریخی، نه فقط به نقش مسیح، بلکه به نقش یهودا نیز محتاج است. این رمان را اولین بار حدود ۲۰ سال پیش دست گرفتم، تا به حال به کرات آن را خوانده ام و می خواهم از روی آن فیلمی بسازم. برایم منبع الهامی است که آن را جز در اندکی از آثار هنری نیافته ام.


    تو نباید بکشی (صلح، رویای من)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • یورگن تودنهوفر
    • ترجمه ی حسین تهرانی
    • کتاب کوله پشتی
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1164098_699.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    وقتی پای شکستن تابوی جنگ در میان باشد، بهانه ها هم کمک بزرگی محسوب می شوند. اعلب با شور و حرارت چنین استدلال می شود که باید برای برقراری دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زنان جنگید. ولی فقط با دشمنان دست چین شده. کسانی ادعا می کنند مردن برای اهداف حزب ارزشمند است، که خودشان هرگز حاضر به انجام این کار نیستند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    غرب نقاط قوت زیادی دارد که تحسین برانگیز است. آزادی اش، جنب و جوش اش، قدرت نوآوری اش، ولی ادعای سیاستمداران در این مورد که آن ها در سراسر دنیا برای حقوق بشر و شرافت انسانی می جنگند شامل آن نمی شود. همچنین ارزش های اساسی مسیحیت، مثل نوع دوستی و یا حتی دوستی با دشمن در سیاست خارجی کشورهای غربی هیچ نقشی بازی نمی کند «ستیزه جویی ژرمنی» که هگل هم از آن اظهار ناخشنودی کرده است، در این دوران هم با قدرت تمام نسبت به نوعدوستی دست بالا را دارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    متاسفانه تربیت آدم ها برای انسان دوستی با ناکامی بزرگی مواجه شده است. این اواخر هم فقط باعث شده که بازار مکر و ریا رونق بگیرد. وقتی یک بار از قذافی پرسیده شد که نظرش درباره ی تمدن غرب چیست؟ او متفکرانه جواب داد: «فکر کنم ایده ی خوبی باشد که آن ها هم متمدن شوند!»


    مکالمه گرایی (میخائیل باختین و جهانش)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • مایکل هولکوبیست
    • ترجمه ی مهدی امیرخانلو
    • انتشارات نیلوفر
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1164095_599.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در قلب هر مکالمه ای این اعتقاد راسخ نهفته است که آنچه مبادله شده معنا دارد. شاعرانی که در عمر خود فهمیده نشدند، شهیدانی که به دلایل پوچ سیـاس*ـی جان باختند، انسان های بسیار معمولی که تمام زندگی شان را در نومیدی به سربردند، همه و همه سزاوار دلبستن به این امیدند که بیرون از قدرت قاهر زمان حال، مخاطب ممکنی وجود دارد که آن ها را خواهد فهمید. چنین نسخه ای از دیگری چشم پوشی ناپذیر، این «مخاطب برتر» هر بار در زمان های مختلف و توسط افراد مختلف به نحوی از انحا تصور شده است: به اسم خدا، به اسم پیروزی نسخه ی مورد نظر من از حکومت داری در آینده، یا به عنوان خواننده ی آینده. نیاز به اینجاد مقوله ای مانند «مخاطب برتر» در بیرون از لحظه ی حال نشان می دهد که شرط خلق معنا در لحظه حال هرگز بهترین نیستند. جهان مکالمه ای جهانی است که در آن من هرگز نمی توانم راهی کامل از آن خود داشته باشم و ، بنابراین ، من خودم را در تعاملی پیوسته با دیگران (و با خودم) غوطه ور می بینم. خلاصه، مکالمه گرای مبنی بر تقدم امر اجتماعی، و نیز مبتی بر این فرض است که معنا به تمامی از دل تنازع حاصل می شود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    كتاب حاضر يكي از جامع‌ترين و شناخته‌شده‌ترين شرح‌ها از فلسفه ميخاييل باختين است. نويسنده كتاب، مايكل هولكوييست، باختين‌شناس مشهور، با ابداع اصطلاح «مكالمه‌گرايي» مي‌كوشد نظريات پراكنده باختين در حوزه‌هاي مختلف (از جمله معرفت‌شناسي، روانشناسي، فلسفه زبان، نقد ادبي) را در قالب يك كل گرد آورد. به اين ترتيب، مباحث كتاب خود حالتي مكالمه‌اي يافته‌اند و آرا باختين در قياس با آرا متفكراني مانند فرويد، سوسور، هگل، لوكاچ و ديگران بررسي شده است. نويسنده تلاش كرده است كليدي‌ترين مفاهيم باختين را به خصوص در زبان‌شناسي و نقد ادبي به تفصيل توضيح دهد، اما، علاوه بر آن، كتاب شامل قرائت‌هايي مكالمه‌اي از چند اثر شاخص مانند فرانكشتاين مري شلي، يادداشت‌هاي يك ديوانه گوگول، و گتسبي بزرگ فيتز جرالد است. در پايان، مقاله‌اي هم درباره تاريخچه اقبال به باختين در ايران به كتاب ضميمه شده است.
    [/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]فیلسوفان هیتلر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ایوون شرات
    • ترجمه ی حسین کاظمی یزدی
    • کتاب رایزن
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1173019_247.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بیش از هفتاد سال پیش، وحشت نازیسم کل جهان را تسخیر کرده بود: ظهور ستمگری با ‏وحشیگریِ بی‌همتایی در اروپا، کابوس ‏اتاق‌های گاز و قساوت هولوکاست. از آن سال‌ها تا کنون داستان‌های ‏بسیاری نقل شده است، داستان همدستی، شجاعت، تراژدی، و ‏خــ ـیانـت. تقریباً همۀ گروه‌های آلمانی، از ‏زمان جنگ به بعد، داغی از هیتلر بر پیکر خود دارند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بسیاری از کارکنان دولتی، کارگران عادی، ‏پزشکان و ‏معلمان مدرسه، تماشاگران بی‌گناهی نبودند، که از این بالاتر، نقشی مهم در تقویت قدرت این ظالم ایفا کرده‌‏اند.‏ ‏ هنرمندان و ‏موسیقی‌دان‌ها، در کمال شرمساری جزء همدستان بودند. با این همه، هرچند که هیتلر ‏تقریباً هشتاد سال پیش ظهور کرده است، هنوز ‏کسی نقشی را که گروهی آرام و بی‌ادعا در این میان ایفا ‏کرده‌اند، بررسی نکرده است: گروه فیلسوفان.‏[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فلسفه از نمادهای فرهنگ آلمانی است. فلسفه در آلمان مانند میراثی ملی است، همان‌طور ‏که قانون اساسی در امریکا چنین نقشی دارد. ‏فیلسوفان از مشاهیر بودند. کارهایی که فیلسوفان انجام ‏می‌دادند، رفتاری که از خود بروز می‌دادند، و ایده‌هایی که ترویج می‌کردند تأثیری ‏شدید در تخیل آلمانی ‏داشت.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]البته در حالی که اکثر مشاهیرْ این‌جهانی هستند، فیلسوفان برعکس، معمولاً آن‌جهانی تلقی ‏می‌شوند، ‏مانند راهبانی که امر روحانی تسخیرشان کرده است. به ‌نظر می‌رسد آنها که در ایده‌های ‏انتزاعی غرق شده‌اند و ظاهراً در برج عاج زندگی ‏می‌کنند از دغدغه‌های خودخواهانه و سطحی فراتر رفته‌‏اند؛ و یقیناً از ظلم و ستم نیز استعلا یافته‌اند. ولی آیا آنها همیشه از انگیزه‌های ‏دون و هـ*ـر*زه بالاتر بوده‌‏اند؟ برای پاسخ به این پرسش داستان فیلسوفان هیتلر را تعریف می‌کنیم.‏[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ‏«فیلسوفان هیتلر» گروهی از فیلسوفان‌اند که قبل، بعد، و در خلال هولوکاست دور ‏هیتلر بوده‌اند. این گروه شامل تأثیرگذاران و همدستان ‏ثبت‌نشده نیز می‌شود؛ همچنین ما در مورد ‏دانشگاهیان یهودی و مخالفان هیتلر هم بحث می‌کنیم. این گروه از متفکران به سنت متعارفی ‏تعلق دارند ‏که از هزارتوی فرهنگ آلمانی سر برآورده است. از کانت گرفته تا نیچه، از آلفرد بویلمر تا مارتین هایدگر، ‏از هانا آرنت تا والتر ‏بنیامین، همۀ این فیلسوفان در مورد ایده‌های مشترکی بحث کرده‌اند.‏ ‏ زندگی ‏بسیاری از آنها با هم ارتباط داشته است: آنها دانشجو، ‏معلم، هم‌دانشگاهی، دوست، و حتی عاشق ‏یکدیگر بوده‌اند.‏
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این کتاب به سبک درامی ‏مستند نوشته شده است و عصری تاریخی و ‏درام‌های اشخاصی را که در آن عصر بوده‌اند زنده می‌کند. ‏این اثر به هیچ‌وجه جنبۀ داستانی ندارد، و برای آن بر اساس نامه‌ها، عکس‌ها، ‏نقاشی‌ها، گزارش‌ها، و ‏شرح‌های بایگانی‌شده، که همگی هم با دقت به منبع اصلی ارجاع داده شده‌اند، تحقیقی کامل انجام شده است. ‏هرچند ‏ این کتاب با سبکی روایی نوشته شده تا خواننده را به دنیای خطرناک آلمان دهۀ 1930 ببرد.‏ ‏


    گودالاخارا
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • کیم مونسو
    • ترجمه ی پژمان طهرانیان
    • نشر نی
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1173020_449.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کیم مونسو متولد ۱۹۵۲ در بارسلونای اسپانیاست. نیویورک تایمز او را نویسنده‌ی قهاری می‌داند که با تخیل نابش سنت سوررئالیسمِ اسپانیایی را در تاروپودِ آثارش نهادینه کرده است. ایندیپندنت هم او را بزرگ‌ترین نویسنده‌ی کاتالان معرفی کرده است. نوشته‌های مونسو را توصیف‌کننده‌ی بدعت‌ها و محبس‌هایی دانسته‌اند که انسان برای خود می‌سازد ــ حصارهای مدوّر خودساخته‌ای که گیرمان می‌اندازند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مجموعه داستانِ گوادالاخارا به پنج بخش تقسیم شده: بخش اول تک‌داستانی بلند است که با روایتی دایره‌ای سنت خانوادگی مهیبی را واکاوی می‌کند. بخش دوم چهار داستان است که ارجاعاتی عجیب هستند به داستان‌ها و افسانه‌های اساطیری و تاریخی در قالبِ بازگویی‌های بازیگوشانه‌ی مونسو، که حرف‌های مهمی برای دنیای امروز دارند. بخش سوم پنج داستان است که به ظاهر واقع‌گرایانه‌ترند اما موقعیت‌هایی دور از ذهن را برای خواننده تجسم می‌بخشند. بخش چهارم تک‌داستانی بلند است که با روایت گسترده‌اش دور باطلی را به تصویر می‌کشد. دو داستانِ بخش پایانی نیز بیش از هرچیز واگویه‌های ذهنیِ شخصیت‌هایی پیچیده هستند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گوادالاخارا که اولین بار در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، در سال ۱۹۹۷ معتبرترین جایزه‌ی منتقدان بارسلونا را از آن خود کرد و تاکنون به هشت زبان مهم دنیا ترجمه شده است.


    یونگ می گوید (مصاحبه ها و دیدارها)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ويليام مك گواير و ريچارد فرانسيس كرينگتون هال
    • ترجمه ی دکتر سیروس شمیسا
    • نشر قطره
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1173021_364.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در اين کتاب تعدادي از سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي يونگ و خاطرات ديدارکنندگان او آمده است. برخي از اين مدارک ارزشمند بعد از سال‌ها از گوشه و کنار بايگاني‌ها بيرون کشيده شده و براي نخستين‌بار در اين کتاب به طبع رسيده‌اند. در اين مصاحبه‌ها و سخنراني‌ها و ديدارها يونگ عقايد و آراي خود را به زباني ساده‌تر از آن‌چه در آثار او آمده براي مخاطبان با مثال توضيح داده است که بسيار مغتنم است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از اين گذشته، گوشه‌هايي فراموش نشدني از زندگي شخصي و کاري و علمي او ـ مثلاً روابطش با فرويد ـ در اين نوشته‌ها باز‌نمود يافته است. در همه‌ي اين موارد خواننده با شخصيتي سخت تأثيرگذار مواجه مي‌شود که بخش مهمّي از فرهنگ جهاني در زمينه‌هاي مختلف، به‌ويژه جهان اسرارآميز روح و جهان باستاني اساطير مديون اوست.


    بی خیال خونسردی عصبانی شو
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • گروهی از نویسندگان
    • ترجمه یرضی هیرمندی
    • انتشارات فرهنگ جاوید
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1173022_494.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برای اين‌که سَرِ سوزن انگيزه به شما داده باشيم جملات قصار «بی‌خيالِ خونسردی، عصباني شو» را از رهگذر چند قرن گفته‌های گزنده و تلخ فراهم آورده‌ايم. بعضی از اين گفته‌ها بر قلم و زبانِ روشن‌بين‌ترين و کارکشته‌ترين شاکيان و گله‌گزاران جاری شده‌اند که از آن جمله‌اند: بنجمين ديزرِيلی، برتراند راسل، جانِتان سويفت و جرج برنارد شا. همچنين سرتاسر قارۀ اروپا و ينگه‌دنيا را برای شما زيرورو کرده‌ايم تا بدبينی‌ها و واخوردگی‌ها را از زبان ناپلئون گرفته تا ولتر
    اِيْبرِم لينکلن و چارلز م. شولتس به نمايش بگذاريم. به‌‌اين‌ترتيب مدارک و شواهد کافی در اختيارتان قرارمی‌گيرد تا بدانيد که تنها شما نيستيد که عزای دنيای کج‌مدار و مردمان ناسازگار را گرفته‌ايد و از گردش ايام گله‌منديد.


    هنری پنجم
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ویلیام شکسپیر
    • ترجمه ی ابوالحسن تهامی
    • انتشارات نگاه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1173023_375.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نمایش هنری پنجم برای مردم انگلستان یکی از محبوب‌ترین نمایش‌های تاریخی و برای تماشاخانه‌های ‏انگلستان یکی از درآمدزاترین نمایش‌های شکسپیر است. این نمایش از پیروزی‌های نظامی ‏باورنکردنی این شاه جوان انگلستان در فرانسه سخن دارد. با کشور گشایی این پادشاه، بیش از نیمی از ‏خاک فرانسه به زیر سیطره‌ی پادشاهی انگلستان افتاد و هنری با سپاهیانش به پاریس وارد شد و شارل ‏ششم پادشاه فرانسه دختر خود را به او داد و او را ولیعهد خود و میراث‌دار تاج و تخت فرانسه اعلام ‏کرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اما همه‌ی محبوبیت این نمایش به دلیل درون‌مایه‌ی میهنی آن نیست. عوامل متعددی این ‏نمایش‌نامه‌ی تاریخی را در جایگاه پرخواننده‌ترین نمایش‌نامه‌های شکسپیر و نمایش آن را در شمار ‏پربیننده‌ترین نمایش‌های تاریخی قرار داده‌اند. مهمترین این عوامل، پیرنگ یا طرحی‌‌ست که شکسپیر ‏برای نمایش‌نامه ریخته و موضوعی خشک و نظامی را به درامی پرکشش و لـ*ـذت‌بخش تبدیل کرده ‏است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]گفته‌اند که شکسپیر طرح این داستان را به مدت ده سال در ذهن می‌پرورانده است. جذابیت ‏داستان‌های جنگی و حماسی در شکوه و عظمت صحنه‌های نبرد است که تئاتر با سکو‌ی محدودش توان ‏نمایش آن را ندارد. از این‌رو شکسپیر نمایش را به دو بخش جنگ و حاشیه‌ی جنگ تقسیم می‌کند.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]عمه میم[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • پاتریک دنیس
    • ترجمه ی مزدک بلوری
    • نشر نی
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1180439_531.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مِیم دنیس، زنی جوان و زیبا با لباس‌های پرزرق‌وبرق مد روز، نمونه‌ی ناب زن امروزیِ دهه‌ی ۱۹۲۰ است. سرزنده و پرهیجان، بی‌اعتنا به عرف و سنت، فارغ‌البال و بی‌خیال، آزاداندیش و بلندنظر، خوش‌گذران و اهل دل که از لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش لـ*ـذت می‌برد. مِیم پس از مرگ برادرش قیم قانونی برادرزاده‌اش پاتریک دنیس می‌شود و این پسر ده‌ساله پا به دنیای هیجان‌انگیز عمه‌اش می‌گذارد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خیلی زود عمه و برادرزاده شیفته‌ی هم می‌شوند و ماجراهای خنده‌دار و سرگرم‌کننده‌ی آن‌ها در کنار هم این کتاب خواندنی را به یکی از بهترین طنزهای کلاسیک قرن بیستم تبدیل می‌کند. عمه مِیم و ماجراجویی‌های جسورانه خواننده را به روزهای خوش گذشته می‌برد و با طنز گزنده‌اش تصویر زنده‌ای از آدم‌ها و رویدادهای آن روزها ترسیم می‌کند.


    قواعد بازی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • لوئیجی پیراندللو
    • ترجمه ی کامران برادران
    • نشر چترنگ
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1180440_321.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نمایشنامۀ قواعد بازی داستان مردی به نام لئونه را روایت می‌کند که همسرش مدت‌هاست از او دوری گزیده است و به او خــ ـیانـت می‌کند؛ اما لئونه به جای اینکه خشمگین شود، خود را از تمامی احساسات بشری تهی می‌کند و این سرآغاز فاجعه‌ای می‌شود که بر تمامی شخصیت‌های نمایش تأثیر می‌گذارد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قواعد بازی داستان مردمانی است که در پی امیال خود می‌دوند و دست آخر، تجسد خشونت‌بار این امیال از پای درشان می‌آورد. نمایشنامۀ پیراندللو دوزخی است از خشونتی ناب، خشونتی که خود را به صورت خواننده می‌کوبد و مدهوشش می‌کند. لوئیجی پیراندللو نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس مطرح ایتالیایی بود که موفق به دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شد. او نمایشنامۀ قواعد بازی را در سال 1918 نوشت.


    زنی با سنجاق مرواری نشان
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • رضیه انصاری
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1180441_888.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]زنی با سنجاقِ مرواری‌نشان سومین اثرِ داستانی رضیه انصاری است. او اولین رمانش را با نامِ شبیه عطری در نسیم سالِ 1389 منتشر کرد. کتابی که توانست جایزه‌ی بهترین رمانِ سال را از دوازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی مهرگانِ ادب به دست آورد. تریو تهران، کار بعدی این نویسنده، سالِ 1392 منتشر شد. رمان حاضر در اولین سال‌های قرنِ چهاردهم خورشیدی و در ابتدای قدرت گرفتنِ پهلوی اول می‌گذرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قهرمانِ متن کارآگاه و کارمندِ جنایی اداره‌ ی نظمیه است که با جنازه‌ی حلق‌آویز مردی مواجه می‌شود که شواهد از خودکشی او می‌گویند... داستانِ جذابِ انصاری با زبانی روایی و مملو از لحظاتِ خاص سیری در فضای تاریخی می‌کند. سیری که در آن حضورِ بسیاری از شخصیت‌های مشهور مانندِ ایرج‌میرزا و عارف قزوینی و... را در قالبی داستانی درک می‌کنیم؛ و همچنین یأس ناشی از شکستِ مشروطه که گویا با این پرونده‌ی عجیب قتل نیز ارتباط‌هایی دارد. همه از زنی زیبا می‌گویند که با مقتول دیده شده است و قهرمانِ رمان درصددِ یافتنِ اوست مگر کلافِ این معما باز شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انصاری اضطراب، هیجان و البته خوانشِ سیـاس*ـی‌اش را در ساختارِ رمان با روندی پلیسی اجرا می‌کند و تلاش کرده رمانی بنویسد برآمده از روحی سرگردان...


    آیه های آه (ناگفته هایی از زندگی و کار فروغ فرخزاد)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • ناصر صفاریان
    • نشر نو
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1180442_965.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«آیه‌های آه؛ ناگفته‌هایی از زندگی و کار فروغ‌ فرخزاد» متن کامل گفت‌وگوهایی است که برای ساخت فیلم‌های مستند «سه‌گانه فروغ فرخزاد» (ساخته ناصر صفاریان) انجام شده است: «سرد سبز»: زندگی و شخصیت، «جام جان»: شعر و «اوج موج»: سینما و تئاتر.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: از همان ابتدای پژوهش، بنا را بر این گذاشتیم که بیشتر به جنبه‌هایی توجه کنیم که قابلیت بحث‌های جدید داشته باشد. وقتی در مرحله تکمیلی تحقیق، قرار شد بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده، فیلم مستندی ساخته شود، ترکیب کار کمی تغییر کرد. زمان تصویربرداری، در کنار وجوه ناگفته و کمتر موشکافی‌شده زندگی، آثار و اندیشه‌های این هنرمند - به تناسب فضای فیلم - بخش‌هایی هم به اطلاع‌رسانی اختصاص داده شد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در این میان، توجه و تأکیدمان بر این بود که با فروغ به عنوان شخصی با تمام وجوه انسانی‌اش طرف باشیم، نه در مقام اسطوره - که گام اول در بررسی چنین شخصیتی، کنار زدن هاله اسطوره‌ای اوست.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در مقدمه کتابی که بخشی از آن جمع‌آوری و نوشته‌های دیگران درباره فروغ است و بخش دیگرش به شیوه اغلب کتاب‌های این‌چنین، گلچینی از شعرهای او، آمده است: «از شما چه پنهان، خیلی حرف‌ها و شعرها را که مربوط به نوجوانی و جوانی و حکایت‌های خام‌کامگی‌های اوست از کتاب حذف کرده‌ام تا فروغ را آن‌گونه که باید باشد عرضه کرده باشم.» اما برای ما «باید باشد»ی وجود نداشت تا این هنرمند را با تخت خود اندازه بگیریم که اگر کوتاه بود بِکِشیمش و اگر بلند، بِبُریمش. ما فروغی را که بوده تصویر کرده‌ایم، نه فروغی که بعضی در ذهن خود ساخته‌اند، فروغی با تمام ابعاد وجود، نه آن‌طور که برخی دوست‌ دارند بُعدهایی از وجودش را نادیده بگیرند.


    استونر
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • جان ویلیامز
    • ترجمه ی مرجان محمدی
    • نشر قطره
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1180443_335.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ويليام استونر در نوزده سالگي وارد دانشگاه ميسوري مي‌شود تا در رشته‌ي کشاورزي تحصيل کند اما به دنياي ادبيات پا مي‌گذارد. سال‌ها بعد، استاد دانشگاه مي‌شود. با زني ازدواج مي‌کند که انتخاب درستي براي او نيست. عشقي ديگر را تجربه مي‌کند و فرازونشيب‌هاي زيادي را از سر مي‌گذراند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]داستان زندگي استونر بازگو‌کننده‌ي کشمکش‌ها، شکست‌ها و پيروزي‌هاي انسان‌هايي است که تاريخ ثبت‌شان نکرده است، رماني مملو از شور و احساس که ارزش جهاني دارد. «استونر رماني تمام‌عيار است، چنان خوب روايت و نوشته شده و تأثيرش آن‌قدر عميق است که خواننده را شگفت‌زده مي‌کند.» نيويورک تايمز «رماني فوق‌العاده و ناب، رماني که شايسته است دوباره کشف شود.» جولين بارنز «رماني زيبا؛ اکتشافي ارزشمند براي کسي که عاشق ادبيات است.» يان مک ايوان.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از دل تو تا دل من (دوازده گام برای زندگی مهربانانه)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • کارن آرمسترانگ
    • ترجمه ی مرضیه سلیمانی
    • نشر نو
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1186155_627.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اين روزها كمتر درباره شفقت و مهرباني مي‌شنويم. اديان تاكيد مي‌كنند كه شفقت معيار معنويت حقيقي است اما برخي گمان مي‌كنند كه خود دين باعث همه جنگ‌ها بوده است. علت اصلي اين منازعات اغلب آز و حسد و جاه‌طلبي است. تروريستها از دين براي توجيه شرارت و قساوت استفاده مي‌كنند.كليساي كاتوليك سوء‌استفاده جنسي كشيشان و در نتيجه مصائب زنان و كودكان را ناديده مي‌گيرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برخي رهبران ديني مانند سياستمداران سكولار رفتار مي‌كنند. در بيان عمومي خود كمتر از مهرباني و شفقت سخن مي‌گويند و مناقشات فرهنگي و اعتقادي يا سياسي را معيار و ميزان دين حقيقي قلمداد مي‌كنند. با اين حال كمتر زماني مانند اكنون به صداي شفقت‌آميز دين نيازمند بوده‌ايم. جهان به طرز خطرناكي دوقطبي شده‌ است. نتيجه نامتوازن بودن نگران‌كننده قدرت و ثروت، خواري، بيگانگي، رخوت و خشم فزاينده‌اي است كه در قساوت تروريسم فوران مي‌كند. ما درگير جنگ‌هايي هستيم كه نه قادريم به آن‌ها پايان بخشيم و نه مي‌توانيم در آن‌ها پيروز شويم. اما آيا مهر و شفقت از اين توانايي برخوردار است كه مشكلات به‌ ظاهر حل ‌نشدني زمانه ما را حل كند؟ آيا اين فضليت حتي در عصر تكنولوژي امكان‌پذير است؟


    دانوب خاکستری
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • غاده السمان
    • ترجمه ی نرگس قندیل زاده
    • نشر ماهی
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1186156_951.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]وقتی غاده السمان نویسنده ی سوری در بیست سالگی نخستین مجموعه داستانش را منتشر کرد، شاعر هموطنش، نزار قبانی، او را «شاعر عرصه ی داستان» نامید. این شاعرانگی که گویی شم شاعرانه ی نزار آن را از ناصیه ی نویسده ی جوان خواند، همان تقدیری بود که بر پیشانی آثار او اعم از داستان کوتاه، شعر، سفرنامه و مقاله حک شده بود؛ چنان که امروز هم می توان او را شاعر داستان نویس دانست.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اینک، بخشی از جهان شاعرانه ی غاده در شش داستان این کتاب پیش روی شماست. پنج زن و یک مرد راویانی اند که گاه از یک کشور عربی مشخص و گاهی فقط از یک کشور عربی، آمده اند تا از دلمشغولی هایشان بگویند: هویت، تعلق، وطن، شکست 1967، زنانگی پر انرژی و معصوم و سرکوب شده، مرز واهی واقعیت و خیال، تفاوت دنیا ها و ...


    تاریخچه رمان پلیسی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • فریدون هویدا
    • ترجمه ی مهستی بحرینی
    • انتشارات نیلوفر
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1186157_259.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] «می توانم بگویم که سرچشمه رمان پلیسی را باید در روزگاران بسیار دور جستجو کرد. با خواندن افسانه های کهن اعراب بدوی می بینیم که آن ها اغلب، شترهای گمشده ی خود را با تعقیب ردپای آن ها پیدا می کنند. در فرهنگ عامه ی سلت ها، سرخ پوستان امریکا و ملت ها ی دیگر نیز نوع ادبی، در نوشته های یهودی، در تاریخ هردوت و در انئید یافت می شود. قصه ی شیر ازوپ را نیز از قلم نیدازیم، آنجا که از روباه پرسید: چرا زودتر برای ادای احترام نیامدی؟ و روباه گفت: عالیجناب، من ردپای جانوران بسیاری که وارد قصر شما شدند، گرفتم اما چون هیچ نشانه ای از خروج آن ها ندیدم ترجیح دادم که در هوای آزاد بمانم.»


    آگراندیسمان و چند داستان دیگر
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • خولیو کرتاثار
    • ترجمه ی امید نیک فرجام
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1186158_475.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خولیو کُرتاثار(1984 ـ 1914) یکی از اسطوره‌های ادبیاتِ امریکای لاتین است. نویسنده‌ای آرژانتینی که در بلژیک به دنیا آمد، سال‌ها در آرژانتین زیست و در فرانسه از دنیا رفت و در مونپارناس در خاک شد. او که با دولتِ آرژانتین مخالف بود تن به کوچِ اجباری به پاریس داد. او نویسنده‌ی رمان‌های لی‌لی‌بازی و امتحان نهایی است، یکی از بهترین داستان‌کوتاه‌نویسان جهانِ ادبیات، مردی موسیقی‌شناس که علاوه‌بر ذوق دانشِ ادبی و تاریخی‌اش منحصربه‌فرد بود. او نمادِ یک نسل از نویسند‌گان امریکای لاتین بود و آثار سینمایی مهم بسیاری براساس داستان‌هایش ساخته شده‌اند از جمله آگراندیسمان که آنتونیونی ساختش یا تعطیلاتِ آخر هفته که گُدار اقتباسش کرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آگراندیسمان مجموعه‌ای ا‌ست از بهترین داستان‌های کوتاهِ این غولِ آرژانتینی. غولی که یکی از شیفتگانش، گابریل گارسیا مارکز، داستانِ مشهورِ زیباترین غریق دنیا را درباره‌ی او نوشت... در داستان‌های تکان‌دهنده‌ی این کتاب است که مثلاً مواجه می‌شوید با دخترکی که تعطیلات تابستانی‌اش را در خانه‌ای ییلاقی می‌گذراند که ببری در آن پرسه می‌زند... مردی در حال خواندن داستانی جنایی خیلی دیر درمی‌یابد که خودش قربانی قاتلِ داستان است و... کُرتاثار بر مرز میان امور روزمره و مرموز و حتا مخوف قدم برمی‌دارد. در داستان‌های او همیشه سایه‌ها و رمزهایی وجود دارند که وقتی انتظار نداری خودشان را بروز می‌دهند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بن لادن پدری که تروریست شد
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • جین ساسون
    • ترجمه ی مهریار مهرنیا
    • انتشارات دنیای اقتصاد
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1186159_358.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، روزنامه‌نگاران و محققان بسیاری تقلا کرده‌اند که زندگی خصوصی اسامه بن لادن پرده بردارند. تا به امروز اما اعضای خانواده اسامه بن لادن با هیچ نویسنده و ژورنالیستی همدستی و مساعدت نکرده اند. اینک اما، جین ساسون نویسنده با بینش و دسترسی بی سابقه ای به لطف و یاری زن و فرزند بن لادن، ما را به درون دنیای نهان و ناگفته‌های اسامه بن لادن می برد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خانواده بن‌لادن، در این کتاب حکایتی فوق العاده از مردی را روایت می کنند که مورد نفرت و بیزاری بسیاری است، منتها مادر و فرزند عشق بسیاری نثارش می کنند، همراه با جزئیاتی صاف و ساده، بکر، شگفت و چه بسا خوف برانگیز، از سر و همسری، از مهربانی و خانواده، از ایمان و اعتقاد، از وفا و صفا، از یأس و حرمان، از وجد و سرور، از عزت و قهرمانی، از خفت و خواری، از شکست و پیروزی، و از حیات و دوران مردی که به عنوان شوهر و پدر می‌شناسند.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]با آخرین نفس هایم[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • لوئیس بونوئل و ژان کلود کریر
    • ترجمه ی علی امینی نجفی
    • کتابسرای نیک
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195845_460.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بونوئل زندگی پرماجرایی داشت که رد و نشان التهابات بزرگ قرن بیستم را می توان بر فراز و نشیب آن دید.در سی سالگی، با ساختن دو فیلم کوتاه به نام سگ اندلسی و عصر طلایی، که آنها را با کمک سالوادور دالی ساخت، ورود سینما را به دنیای سوررئالیسم اعلام کرد. فعالیت سینمایی او با کودتای راستگرایان در میهنش اسپانیا دچار وقفه شد. در جریان جنگ داخلی که فاشیست های طرفدار ژنرال فرانکو به جمهوری نوپای اسپانیا اعلام جنگ دادند، او زندگی خود را یکسره وقف فعالیت سیـاس*ـی کرد و در کنار نیروهای چپ وارد میدان مبارزه شد...


    جاسوس
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • پائولو کوئیلو
    • ترجمه ی پرتو شریعتمداری
    • انتشارات جهان کتاب
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195857_296.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یک سده از مرگ پرسش برانگیز ماتا هاری، سپری شده است. سرگذشت پرفراز و نشیب این زن که به اتهام جاسوسی علیه فرانسه در برابر جوخه اعدام ایستاد، چه در چند پاراگراف صفحه ای از ویکیپدیا و چه در زندگی نامه چند صد صفحه ای، تکان دهنده، شگفت انگیز، انگیزه بخش و فراموش نشدنی است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    افسونگر، قربانی خشونت جنـ*ـسی، قربانی بازی های سیـاس*ـی کشورهای متخاصم، مادری بی بهره از حق سرپرستی فرزند، قربانی خشونت خانگی، رامشگر، جاسوس، هنرمند، تابوشکن، انسان جهان وطن، انسان جنگ زده، روسپی اعیان و اشراف... زندگی ماتا هاری شهر فرنگی است از همه ی این نقش ها و با این حال همه این ها بود و هیچ کدام نبود. پائولو کوئیلو ، نویسنده ی پرآوازه ی برزیلی هم مانند بسیاری، از افسون نامیرای ماتا هاری در امان نبوده و کوشیده است با نوشتن روایتی از مرگ و زندگی او، با تکیه بر شواهد جسته و گریخته، تکه های گمشده ی این پازل تاریخی را کنار هم بنشاند.


    انسان گرایی در تفکر اسلامی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • محمد ارکون
    • ترجمه ی احسان موسوی خلخالی
    • نشر طرح نقد
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195847_814.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ارکون می کوشد از طریق پژوهش در بعضی از متون کلاسیک متفکران اسلامی، مانند ابن مسکویه و ابوحیان توحیدی و... که عمدتاً به قرن چهارم هجری تعلق دارند، ریشه های عمیق گرایش به اومانیسم و انسانگرایی را در فرهنگ اسلامی بازشناسی کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از نظر این متفکر برجسته ی اسلامی، انحطاطا و شکستی که گریبان فرهنگ انسان گرایانه در تمدن اسلامی گرفته است باید از منظر جامعه شناسانه مورد تدقیق و پژوهش قرار گیرد. کافی نیست بگوییم غلبه ی مکتب اشعریت بر اعتزال، موجب پژمردن روح فرهنگ اومانیستی در اسلام شده است. پژوهشگران باید به عوامل برون دینی و در هم تنیده ی سیـاس*ـی- اقتصادی و اجتماعی و خاصه جهانی شدن، بیشتر از عوامل درون دینی اعتنا و توجه کند چنان که ریشه های انحطاط روشنگری در تمدن غرب و انجامیدن به پدیده های زشت و مصیبت بار نازیسم و فاشیسم را نمی توان به عقلانیت منحصر کرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    عقلانیت انسانگرا، در جهان اسلام فصلی درخشان و درخور تحقیق در تمدن بشری است؛ خوانش دقیق آن می تواند به فرهنگ انسانگرای بشری غنای بیشتری ببخشد. ارکون در این کتاب چهره ای بدیع و خواندنی از اومانیسم اسلامی به کمک متون و حوادث تاریخی ترسیم می کند. آشنایی با این چهره ی اسلام برای خواننده بسیار جذاب و خواندنی است.


    انگار آنجا نیستم (داستانی درباره بالکان)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • اسلاونکا دراکولیچ
    • ترجمه ی حدیث حسینی
    • نشر قطره
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195848_531.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]رماني از نويسنده‌ي کتاب کمونيسم رفت، ما مانديم و حتي خنديديم «اس» دختري جوان است که در دهکده‌اي در بوسني زندگي مي‌کند. روزي سربازي صرب وارد آپارتمانش مي‌شود و از او مي‌خواهد وسايلش را جمع کند و همراه آن‌ها برود. خيلي زود، او خود را گرفتار چرخ‌دنده‌هاي ماشين جنگ و تجـ*ـاوز و تحقير و کشتاري مي‌بيند که صرب‌ها به راه انداخته‌اند. همراه با زنان ديگر، روزهايي سخت و تلخ را در اردوگاه اسرا سپري مي‌کند و بارها مرگ را به چشم مي‌بيند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سرانجام، در مبادله‌ي اسرا، از اردوگاه رهايي مي‌يابد و در سوئد پناهنده مي‌شود، اما اين پايان ماجرا نيست؛ او کودکي در بطن دارد که احساساتي متناقض را در وجودش مي‌پرورد و بايد براي سرنوشتش تصميم بگيرد... انگار آن‌جا نيستم شاهکاري ادبي است که در اکثر فهرست‌هاي معتبر جزو رمان‌هاي برتر جهان است. داستاني از يأس و اميد و قرباني شدن هميشگي زنان در آتش‌افروزي‌هاي مردان. کتابي که ماجرايش فراموش‌ناشدني است.


    گفتگوهای برگزیده آیندگان (گفتگو با بیژن مفید، صادق چوبک، بهرام صادقی و دیگران)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • به کوشش سیروس علی نژاد
    • نشر آگاه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195849_701.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]طبیعی است روزنامه ای که سال ها انتشار یافته و غالباً هر روز در آن گفت و گو یا گفت و گوهایی چاپ شده، گفت و گو بسیاری در لابه لای اوراقش پنهان است که می توان به سلیقه ی خود آن را برگزید و به چاپ سپرد. اما واقع این است که بیش تر از این مصاحبه ها، به مسائل روز مربوط می شوند و به مباحثی می پردازند که خصلت ماندگار ندارند و از این رو قابلیت باز چاپ نمی یابند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گفت و گوهای روزنامه ی آیندگان نیز از این داوری بیرون نیست و از حیث ماندگاری اهمیتی ندارند. با وجود این، در میان آن ها، گفتگوهایی دیده می شود که انتشار دوباره ی آن ها می تواند برای ترسیم چهره ی روزگار گذشته مفید واقع شوند و این امر نه تنها یکی از مهم ترین وظایف روزنامه نگاری است، و گفتگو هایی که چنین قابلیتی دارند می توانند تا حدی ماندگار شوند.


    رفتیم بیرون سیگار بکشیم هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • گروه نویسندگان
    • ترجمه ی آبتین گلکار
    • نشر چشمه
    • چاپ اول:95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195850_274.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ادبیات روس دهه‌های اخیر با وجودِ داشتن داستان‌نویسان برجسته‌ای که شهرت بین‌المللی دارند، کمتر به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی شده است. در این کتاب نُه داستان از هفت نویسنده‌ی معاصر روس (دینا روبینا، لودمیلا اولیتسکایا، لودمیلا پتروشفسکایا، آندری گلاسیموف، ویکتور پِلِوین، میخاییل یلیزاروف و زاخار پریلِپین) به فارسی ترجمه شده است، داستان‌هایی که اتفاقی انتخاب نشده‌اند و جهان‌شان کم‌وبیش به‌هم نزدیک است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قهرمانان این داستان‌ها از لایه‌هایی از جامعه انتخاب شده‌اند که در گذشته امکانی برای رساندن صدایشان به گوش خوانندگان پیدا نمی‌کردند و چه بسا وجودشان نادیده گرفته می‌شد. تنهایی، روزمر‌گی و خشونت موجود در زندگی این قهرمانان، که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیة پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز هست، به خوبی در این داستان‌ها احساس می‌شود. مقدمه‌ای کوتاه درباره‌ی هر کدام از این نویسندگان، نیز در آشنایی خواننده با زندگی و سبک هنری و آثار لئ مؤثر است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]همة این نویسندگان در حال حاضر زنده هستند و مشغول نوشتن و همین مسئله کتاب را جذاب‌تر می‌کند. رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید... کتابی ا‌ست از جهانِ نه‌چندان مهربانِ نویسندگانی که سیگار کشیدن‌شان هنوز تمام نشده است.


    حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • هوشنگ گلشیری
    • انتشارات نیلوفر
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195851_858.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هوشنگ گلشیری درباره‌ی ای اثر چنین گفته است:[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تحریر اول این داستان را در 1355 نوشتم. چاپ آن همان سال‌ها امکان‌ناپذیر بود و این خود شاید توفیقی ‏بود، چرا که بخش برنشستن بر اسب در نسخهء اول خلاصه آمده بود. در تحریرهای بعدی قسمت‌هایی بر ‏آن افزوده شد و نیز چیزهایی اینجا و آنجا، اما استخوان‌بندی همان بود که بود. در مورد نثر حرف بسیار است ‏که چه کرده‌ام یا چه می‌خواسته‌ام بکنم. به هر صورت، به صوابدید ناشر قرار بود لغت‌نامه‌ای به آن افزوده ‏شود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این را می‌گذاریم برای چاپ بعدی، بدین امید که یکی از اساتید بر من منت گذارد و خودش بر آن ‏بنگارد همان‌گونه که بر کتب قدیم، یا اگر حوصله‌ای پیدا شد چنین کاری خواهم کرد که البته به درازا خواهد ‏کشید و ... [بسیار/ چهار؟] روایت بر آن افزوده خواهد شد از نسخه‌بدل‌ها و غیره. خلاصه اینکه فعلا همین ‏است که هست و گمان من این است که به هر صورت نثر می‌تواند راه‌گشا باشد تا دیگران یا به قول ‏بوالمجد کاتبان دیگر در این راه چه کنند، ما که کار خود کردیم واین دفتر را همین‌جا می‌بندیم و دنبال راه ‏دیگری می‌رویم تا دیگران چه بگویند و چه‌ها کنند.‏[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در پشت جلد این کتاب آمده است:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    راوي اين حكايت ابوالمجد وراق به وصف تصوير ابتدا كرده است، از پس نعمت خدا و رسول و ائمه، آن‌گاه كه گويد: «هر چه رفت بدين دور يا حادث خواهد شد به دور آن كه اين حديث بخواند همه سخن از اوست و از خير و شر و بدو نسبت بايد كرد.» و اما وصف آن نقش به ايجاز آورده است، چه مردمان دور را اشارتي بسنده مي‌بود، گو كه از خم طره‌اي مي‌گفت يا نمي‌گفت، اما راقم اين دور پوست‌باز كرده و به شرح خواهد گفت، چه سكه سخن را هر دوري به نامي مي‌زنند، مصلحت خلق را، كه سخن بوالمجد يا بوالفضلي بدان طرز و تكلف، و آن ايجاز و صناعت، و آن همه تلميحات و ملمعات هيچ عاقلي نخرد.


    کتاب ها و آدم ها (کتابها و آدمهایی که فراموش نمی کنم)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • مهران افشاری
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195852_892.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کتابها و آدمها با آثار دیگر مهران افشاری بسیار متفاوت است‌. نه تصحیح متن است و نه مجموعة مقاله‌های تحقیقی است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این کتاب به گونه‌ای زندگی ادبی مؤلف را بازگو می‌کند. آغاز آشنایی او را با ادبیات فارسی و نخستین کتابهایی که در این زمینه خوانده است و در ذهنش یاد آنها نقش بسته است شرح می‌دهد و دانشمندان و نویسندگانی را که در زندگی مؤلف مؤثر بوده‌اند و او با آنان سالیان دراز حشر و نشر داشته است معرفی می‌کند. کتاب با نثری بسیار ساده و صمیمی نوشته شده و در مجموع شامل پانزده گفتار در دو بخش است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در بخش نخست با عنوان کتابها، مؤلف در قالب ده گفتا راز ده کتاب شعر و نثر فارسی همراه با نقد و تحلیلهایی آموزنده و خواندنی (از شاهنامة فردوسی گرفته تا اشعار فروغ فرخزاد) سخن می‌گوید و در بخش دوم با عنوان آدمها، او پنج دانشمند و محقق فرهنگ و ادبیات امروز ایران را که با آنان افتخار دوستی و هم‌‌صحبتی داشته است به خوانندگان می‌شناساند و خاطره‌های بکر و جالبی را که از آنان در یاد دارد بازگو می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آنان عبارتند از: خانم دکتر کتایون مزداپور، شادروانان استاد عبدالحسین حائری، دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، استاد ایرج افشار و در پایان دکتر محمد امین ریاحی. مهران افشاری در پایان هر یک از پانزده گفتار این کتاب نمونه‌ای کوتاه از شعر یا نثر مرتبط با آن گفتار را هم آور‌ده است.


    آشفتگی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • توماس برنهارد
    • ترجمه ی حسن عرب
    • نشر بدیل
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195853_979.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آشفتگی، دومین رمان برنهارد، از جمله آثار مهم او و اولین اثری است که از برنهارد به انگلیسی ترجمه شده و توجه مخاطبان غیرآلمانی زبان را به سوی این نویسنده جلب کرده است. تقریباً تمامی مختصات سبک نوشتاری برنهارد را می توان در این کتاب (به خصوص در نیمه دوم آن) سراغ گرفت.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از حیث مضمون نیز همین طور است؛ آشفتگی روایت گر داستان انسان هایی است که د ر کنار هم تنهایند انسان هایی که اسیر سرنوشت شومشان شده اند؛ بلاهت، ناتوانی، استیصال، آشفتگی و جنون، اوج این آشفتگی را در نیمه ی دوم کتاب می بینیم، در یک تک گویی نفس گیر صد صفحه ای. در این بخش، راوی خود را در قید و بند گرامر محدود نمی سازد؛ طوری به گفتگو می پردازد که گویی دارد تک گویی انجام میدهد و طوری با خودش حرف می زند که انگار در حال گفتگو با یک مخاطب است؛ گاه واژه ها را در معنایی به کار می برد و مفاهیمی نو خلق می کند، چیزی می گوید اما چیز دیگری مد نظرش است، مرزهای خیال و واقعیت را کمرنگ می کند، دیگر مرزی وجود ندارد؛ «گوریدگی مرزها»...


    سوتفاهم در مسکو
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • سیمون دوبووار
    • ترجمه ی مهستی بحرینی
    • انتشارات نیلوفر
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1195854_386.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]داستان «سوتفاهم» که در سال 1992، شش سال گس از مرگ دوبووار منتشر شد، مانند اغلب آثار او تا اندازه ای الهام گرفته از زندگی خود اوست و رگه هایی از برخی خاطره ها و تجربه های نویسنده در آن دیده می شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]چنان که در شرح حال او می خوانیم، بووار چندین بار به همراه ژان پل سارتر به مسکو رفته بود. با مناظر طبیعی و مکان های عمومی شهر و نیز با اوضاع سیـاس*ـی و اجتماعی شوروی سابق آشنایی داشت و زندگی مردم آن دیار را از نزدیک دیده بود. اما در این اثر، مسکو تنها پس زمینه ای برای داستان به شمار می آید و هدف نویسنده بیان پیچیدگی روابط انسان ها و دشواری درک متقابل دو فرد از یکدیگر است اگرچه این دوفرد، زوجی باشند که عمری با عشق در کنار هم زیسته اند. افزون بر این، او به یکی از دل مشغولی های بزرگ خویش، یعنی مسئله پیری نیز اشاراتی مکرر دارد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    درون مایه ی این داستان، در واقع تکرار خلاصه شده ی مضامینی است که در کتاب های مهم دوران پختگی اش خوانده ایم: تاملاتی تلخ درباره ی از دست دادن جوانی و بیدادگری های پیری و نیز تفاوتی که میان زد و مرد حتی زن و مرد روشنفکر، در این مرحله از زندگی وجود دارد. نویسنده در اینجا هم بار دیگر از خلال رخدادهایی عادی، نشان می دهد که «اضطراب زیستن به مراتب تحمل ناپذیرتر از ترس از مرگ است»
    [/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]1_ بسیاری از مردم تا نتوانند شنا کنند، شنا نمی کنند. راستی راستی این نشانه هوش و ظریف طبعی نیست؟ اینکه معلوم است که شنا نمی کنند، آنها برای زندگی روی زمین خشک آفریده شده اند! نه برای آب. همچنین این حکم طبیعت نیست که مردم فکر کنند، زیرا آنها برای زندگی آفریده شده اند، نه برای تفکر..بله، و هرکس که فکر کند، یا مهم تر از آت هرکس که تفکر را پیشه ی خود نماید کارش به جاهای باریک می کشد و آن وقت با اینکار زمین خشک را با آب مبادله کرده و روزی هم در ان غرق خواهد شد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گرگ بیایان | هرمان هسه
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206451_888.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    2_ در همه ی خانه ها، در کوچه ها، چه خاموشی و چه آرامشی!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    میان پنجاه هزار مردم شهر یک نفر پیدا نمی شود که فریاد بزند و ناسزا بگوید. می بینیم می روند بازار، روز می خورند و شب می خوابند. حرفهای بی مزه به هم می زنند، زناشویی می کنند، پیر می شوند، با چهره ی گشاده مرده های خودشان را به گور می سپارند. ولی آنهایی که درد می کشند ما نمی بینیم. ما نمی شنویم و آنچه در زندگی ترسناک است می گذرد و کسی نمی داند که کجا در پس پرده پنهان است. همه جا آرامش و خاموشی است. تنها اندک شماری گنگ اعتراض می کنند. آنقدر دیوانه، آنقدر سطل های عرق که نوشیده شده، آنقدر بچه هایی که از گرسنگی مرده اند.. و یک چنین نظمی تقریبا لازم است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تمشک تیغ دار | آنتوان چخوف
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206452_464.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    3_ آنچه گمنامی را حتی تا قرن نوزدهم به زنان تحمیل می کرد، ته مانده ی همان حس پاکدامنی بود. کورر بل، جورج الیوت، ژرژ ساند، که همه ی آن ها به گواهی نوشته های شان قربانی کشمکش درونی بودند، بیهوده کوشیدند با استفاده از نام مردان، پشت نقابی پنهان شوند. آن ها به این ترتیب به این سنت که شهرت برای زن زشت و زننده است احترام می گذاشتند، سنتی که مردان از آن به شدت حمایت می کردند، حتی اگر به دست آن ها ابداع نشده بود. "پریکلس، مردی که خود بسیار بر سر زبان ها بود، می گفت مهم ترین موفقیت برای زن این است که درباره ی او صحبت نشود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اتاقی از آن خود | ویرجینیا وولف
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206453_482.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    4_ مادر گفت: تو عاطفه نداری. گفتم: «دارم» و دارم. تو هم اگر بودی، مادر، جانت به لب می رسید. پا در خانه ای نمی گذاشتی که آب حوضش سبز شده، سیخ های کاج کف حیاط را پوشانده، سرما پشت پنجره های خاک گرفته ی اتاق ها مانده و اجاق های مطبخ زیر خرت و پرت ها پیدا نیست. بچه گربه ای که در ناودان آن سر حیاط همراه یخ کش آمده، دو ماه است که مدام دارد کش می اید. دیگر حالش نیست که بگویی یکی بیاید بیندازدش پایین. هیچ کس حال روشن کردن بخاری ها را ندارد. آجرهای هفت و هشت بالای دیوارها یکی یکی می افتند، انگار که ساختمان سرما خورده باشد. کسی جارو نمی زند، مهمان نمی آید. لاله های مردنگی سر در خانه شکسته اند. اتاق ها بی اثاثیه بزرگ جلوه می کنند و انعکاس صدای پای آدم بر مغز چکش می زند. صدای نفس لمبر می خورد. حتی دیگر جرات سرفه کردن هم نداری، انگار در مغز خودت می پیچد و می پیچاندت. فقط از آن همه هیاهو و همهمه، کلاغ های کاج مانده اند که چاق تر و پیرتر روی شاخه ها جابه جا می شوند و با صدای دریده شان می گویند: «برف. برف».
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سمفونی مردگان | عباس معروفی
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206454_335.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    5_ اغلب در جمع افرادی حضور داریم که با جملات به ظاهر امیدوارانه ی خود به ما آرامش می دهند. در حقیقت ما خودمان در جستجوی آرامش نیستیم بلکه هنگامی که با مشکلی مواجه می شویم، به افرادی پناه می بریم که می گویند: «تقصیر تو نیست!»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آنها ما را به اِشکال کار خود واقف نمیسازند، بلکه با این گونه جملات ما را فریب می دهند. حالا ما چرا باید خود را با شنیدن این جملات فریب دهیم؟ چرا نباید گاهی خود را مقصر بداینم و بر اساس آن در جست و جوی راهی باشیم که با مشکلاتمان «مقابله» کنیم؟!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دنبال دلت برو | اندرو متیوس
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206455_800.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    6_ نمی گویم که چرا جهان بد است و نمی گویم که خداوند با این که وجود کامل بود یک جهان ناقص آفرید و از یک خدای کامل شایسته نیست که چیز ناقص و بد بیافریند. یگانه ایرادی که ما داریم این است که چرا به من و شما نیروی تمیز و تشخیص داد که بتوانیم بد را از خوب تمیز بدهیم و کارهای او را تنقید کنیم.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اگر ما دارای قوه تمیز نبودیم خوبی و بدی و زشت و زیبا در نظر ما یکسان بود. بنابراین نگویید که من کوچک تر از آن هستم در کارهای خدا مداخله نمایم و آن ها را تنقید کنم؛ زیرا اگر او نمی خواست که شما کارهای او را تنقید نمایید نباید اصلا به شما قوه تشخیص بدهد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اندیشه های یک مغز بزرگ | موریس مترلینگ
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206456_418.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    7_ زن در دنیا بیشتر از مرد، غم می خورد و جنس زن بیشتر از مرد، رنج می برد. مرد، زور دارد و قدرت خود را به کار می برد، دست به عمل می زند، می رود، سرگرم می شود، طرح می ریزد، آینده را در آغـ*ـوش می گیرد و دلداری ها می یابد؛ اما زن در جای خود می ماند. در مقابل غمی که دارد، می نشیند و هیچ چیز برای او، مایه ی انصراف خاطر نمی شود. تا اعماق پرتگاهی که غم و درد باز کرده است، فرو می رودف عمق آن را اندازه می گیرد و اغلب این پرتگاه را با آرزوها و اشکهای خود پُر می کند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اوژنی گرانده | انوره دو بالزاک
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206457_145.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    8_ بسیاری از مذاکره کنندگان، مثل دونالد ترامپ، به استفاده از رفتارهای تحـریـ*ک کننده بر سر میز مذاکره مشهور هستند. پرتاب کردن کاغذها، فریاد زدن، تهدیدهای کلامی و... نمونه هایی از این نوع رفتار محسوب می شوند. آیا چنین رفتارهایی می توانند به کسب امتیازهای بیشتر از طرف مقابل منجر شوند؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بسیاری از رفتارهای تحـریـ*ک کننده، واقعی و ناشی از عصبانیت طرف مقابل نیستند، بلکه نمایش های از پیش تعیین شده ای هستند که به صورتی دقیق تنظیم و اجرا می شوند تا شما را به پاسخی مشخص ترغیب کنند. بنابراین، رفتارهای تحـریـ*ک کننده، بیشتر از آنکه در احساسات درونی شخص ریشه داشته باشند، رفتاری استراتژیک محسوب می شوند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    53 اصل مذاکره | تامپسون لیگ
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206458_899.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    9_ یک بار جرات کردم از او پرسیدم: چطور شما می توانید با خیالِ راحت آشپزی کنید در حالی که دیگران می دزدند و می کشند.
    به من جواب داد: تنها تفاوت بزرگ بین انسان ها، شدت و ضعف حمقِ آنهاست. یکی باهوش شده است و دیگری کمتر و شخصی دیگر کاملا بی هوش.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برای اینکه از حمق برهیم باید به خواندنِ آثار منتخب بپردازیم. حتی جادگری و چیزهای دیگر. باید هر چیز را خواند تا فهمید که خدمتِ واقعی در کدام است. هر لحظه در گوشم تکرار میکرد بخوان؛ خیلی بخوان.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اگر یک کتاب را نفهمیدی آن را هفت بار بخوان و اگر باز هم نفهمیدی دوازده دفعه بخوان!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در زندگی چیزهای زیادی دیده ام. هم از کال هایش دیده ام و هم از رسیده ها.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    + اما تا می توانی کتاب بخوان. آنجا هرچیزی را می توان جُست. می توانی حرفم را باور کنی که کتاب چیز مسخره ای نیست.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    در جستجوی نان | ماکسیم گورکی
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206459_684.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    10_ سرنوشت هیجاناتتان در دست خودتان است. تا حدودی خودتان دفعات و شدت ناراحتی هیجانی خود را انتخاب میکنید. این شما هستید که فرو رفتن در وحشت و ناامیدی را انتخاب میکنید که تا حد زیادی البته نه کاملا این خودتان هستید که افکار و احساسات پریشان کننده را در خودتان ایجاد میکنید، بنابراین قدرت کنترل کردن و تغییر دادن آنها را نیز دارید، به شرط آنکه این بینش را بپذیرید و به شدت از آن استفاده کنید!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هیچ چیز ناراحتم نمیکند | آلبرت الیس
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206460_403.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    11_ ما فلک زده ها در ماتحت دنیا واقعیم. لـ*ـذت دنیا و امنیت را راه نبرده ایم. نه در دوره ی افتخار بودیم، نه در عصر مدنیت و تربیت و عدالت.. در دوره ی هرج و مرج واقع شده ایم.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دلیران می میرند و حاصل به ترسوها می رسد که زنده اند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این ملت غیور به غرشِ دویست توپ از صدا و حرکت افتادند و دیگر نفس نمی کشند!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    چقدر عبرت در این عروسک هاست، ما از عروسکها کمتریم. آنها مرده بودند و زندگی میکردند، ما زندگی میکنیم و مرده ایم!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نــــدبه | بهرام بیضایی
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206461_474.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    12_ روزی روزگاری موجی عاشق صخره ای بود که جایی میان دریا قد برافراشته بود. موج، کف بر لب و از خود بی خود، دائما دور صخره می چرخید و شب و روز بر آن بـ..وسـ..ـه می زد و نوازشش می کرد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هر روز و شب گریه کنان از او می خواست با او مهربان باشد و به طرفش بیاید. این عشق پر شور و نوازشهای موج، رفته رفته پایه ی صخره را می تراشید و سست می کرد، به نحوی که سرانجام روزی، صخره به نداهای عاشقانه ی موج پاسخ داد و میان بازوانش افتاد.
    بعد از آن، صخره دیگر صخره نبود که موج دائما دورش بگردد، نوازشش کند، دوستش بدارد و در رویاهایش او را ببیند. قطعه سنگی بود فرو افتاده در اعماق دریا و غرق شده در آغـ*ـوش موج. موج خودش را مغبون احساس کرد و رفت به جست و جوی صخره ی دیگری که روی پایش ایستاده باشد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    طاق نصرت | اریش ماریا رمارک
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206462_287.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    13_ بیشتر آدم ها در بیست و پنج سالگی تمام می شوند و بعد تبدیل می شوند به ملتی بی شعور که رانندگی می کند، غذا می خورد، بچه دار می شود، و هرکاری را به بدترین شکل اش انجام می دهد، مانند رای دادن به کاندیدای ریاست جمهوری ای که آن ها را یاد خودشان می اندازد.
    من دل بستگی نداشتم. به هیچ چیز دل بستگی نداشتم. هیچ چیز هم نمی دانستم. حتی نمی دانستم چطور باید فرار کنم. بقیه دست کم حساب کار دستشان آمده بود که چطور زندگی کنند. آن ها ظاهرا چیزی را فهمیده بودند که من نفهمیده بودم.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ساندویچ ژامبون | چارلز بوکوفسکی
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206463_420.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    14_مردم را که می شناسی!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مردم از ترسوها خوششان نمی آید، اگرچه خودشان چندان هم شجاع نیستند. آنها از ضعیف و ناتوان بیزارند. اگرچه خودشان هم کمتر قوی و توانا هستند. این مردمی که من دیده ام خود به خود حامی قدرت هستند. پشت کسی هستند که توانا باشد. اما اگر آن قدرت ضعیف شود، مردم خود به خود از او دور می شوند. اگر قدرتی که می پسندند از پا دربیاید، آنوقت همین مردم لگدش می کنند و از رویش می گذرند، همین مردم..!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کلیدر | محمود دولت آبادی
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206464_481.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    15_ چطور با هشتاد سالگی و احساس این که دارین به پایان نزدیک و نزدیک تر میشین کنار اومدین؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    شوپنهاور در جایی احساس عشق رو با نور کور کننده ی خورشید مقایسه می کنه. وقتی در سال های آخر، زندگی کم نور میشه، ناگهان متوجه آسمان های پر ستاره ای میشیم که خورشید مانعشون بوده یا پنهانشون کرده بوده. خوب ناپدید شدن جوانی که بعضی اوقات خیلی احساس بدیه، باعث شده از آسمانهای پر ستاره و شگفتی های زنده بودن، بیشتر لـ*ـذت ببرم؛ شگفتی هایی که قبلا بهشون توجهی نداشتم.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مخلوقات یک روز | اروین د یالوم
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1206465_224.jpg
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]1_ زندگی من معنا دارد. اعتراف می‌کنم در برابر بی‌شمار انسان‌هایی که از بی‌معنایی زندگی‌شان رنج می‌برند ـ البته اگر مجبور به باور کردن آن‌ها باشیم ـ گیج و مبهوت می‌شوم. این آدم‌ها در نظرم مثل زن‌های شیک‌پوشی هستند که رو به روی یک کمد شگفت‌انگیز پر از لباس می‌ایستند و مدام فریاد می‌زنند که چیزی برای پوشیدن ندارند. واقعیت ساده‌ی زیستن، خود یک معناست. زیستن رو این سیاره معنای دیگری است. زیستن میان دیگران یک معنای تکمیلی و غیره. پس اعلام این که زندگی من بی‌معناست نمی‌تواند جدی باشد. اگر بخواهم درباره خودم به طور دقیق توضیح بدهم باید بگویم تا امروز برای زندگی انگیزه‌ای نداشتم با این حال وضعم را خوب ارزیایی می‌کنم. زندگی من یک زندگی بی‌هدف بود. من به شکلی بی‌قد و شرط و مستقل زندگی می‌کردم و می‌توانستم با رضایتی به همان شکل ادامه بدهم اما سرنوشت من را به دام انداخت.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سفر زمستانی | املی نوتومب
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218549_554.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    2_ سقف آزادی، رابـ ـطه ی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد؛ در جامعه ای که قامت تفکر و همت مردم کوتاه باشد، سقف آزادی هم به همان نسبت کوتاه میشود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    وقتی سقف کوتاه باشد آدم های بزرگ سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند، آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند، مردم عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم میکنند که کوتوله میشوند و سقفها پایین و پایین تر می آیند و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمرشان خم میشود و دیگر نمیتوانند قد راست کنند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    یچارگان | فئودور داستایوفسکی
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218550_222.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    3_ در سراسر تاریخ مکتوب، شاید از پایان عصر نوسَنگی، سه گونه آدم در دنیا بوده اند:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    بالا، متوسط، پایین ... که هدف این سه گروه کاملاً سازش ناپذیر است. هدف طبقه ی بالا این است که سر جای خود بماند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هدف طبقه ی متوسط این است که جای خود را با طبقه ی بالا عوض کند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هدف طبقه ی پایین، زمانی که هدفی داشته باشد، این است که تمایزات را درهم شکسته و جامعه ای بیافریند که در آن همه ی انسانها برابر باشند .
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خصلت پایدار طبقه ی پایین این است که خرکاری چنان از پا درش می آورد که جز به تناوب، از آنچه بیرون از زندگیِ روزمره است آگاهی ندارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1984 | جورج اورول
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218551_742.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    4_ من بودم که سرانجام او را کنار خود نشاندم، من بودم که دستش را به دست گرفتم، و آخر سر من بودم که با وجود خودداری او، او را بوسیدم. اما با این همه، اگرچه چشم‌هایش گذاشتند که ببوسمشان، لبانش گریختند...نه تنها به بوسیدن من رغبت و حرارتی از خود نشان ندادند، بلکه از پاسخ دادن به لبان من نیز خودداری کردند...چرا؟ چرا؟ چرا؟ برای چه او به قدر من شوق و نیاز عاشقانه نداشت؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    و افسوس که این سؤال، فقط یک جواب می‌تواند داشته باشد؛ و آن چنین است: "برای این که او معشوق است، نه عاشق".
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مثل خون در رگ های من | احمد شاملو
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218552_391.jpg


    5_ آدم اولش چندان متوجه نمیشه. زمانی میرسه که دیگه حوصله انجام هیچ کاری رو نداره. چیزی توجهشو جلب نمی‌کنه و گوشه‌گیر میشه. اما این بی حوصلگی از بین نمیره ،بلکه باقی میمونه و روز به روز هم شدت پیدا میکنه و به مرور بدترو بدتر میشه. آدم احساس خلا و پوچی میکنه ،از دنیاو از خودش بدش میاد. اونوقت این احساس کم کم از بین میره و دیگه اصلا هیچ احساسی وجود نداره.آدم نسبت به همه چیز بی تفاوت میشه . دنیا به نظر یکی کاملا غریبه میرسه و دیگری حاضر به پذیرفتن هیچ مسئولیتی نیست آدم خنده و گریه رو فراموش میکنه. اونوقت قلب ها یخ میزنه، دیگه کسی کس دیگه رو دوست نداره. وقتی کار به اینجا رسید، دیگه بیماری درمان پذیر نیست و بازگشتی وجود نداره.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مومو | میشائیل انده
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218553_432.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    6_ بساط پت و پهنی، پهن کرده بودم. سردی هوا و درد مزمن کلیه‌ام ضرورتی پیش آورد که نتوانستم از همسایه‌ها یا حتی رهگذران بخواهم که چشمشان به بساط باشد؛ رفت و برگشتم به منزل، یک ربعی زمان برد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    همهٔ این پانزده دقیقه را به این فکر می‌کردم که چند نفر دارند با خیال راحت به هم‌دیگر کتاب تعارف می‌کنند و هر کی هر چی می‌خواسته، برداشته و رفته!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خوش‌بختانه وقتی برگشتم همه چیز سر جایش بود!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    هیچ‌وقت از این همه بی‌علاقگی مردم به کتاب خوشحال نشده بودم!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ظهور و سقوط یک کتابفروش | حشمت ناصری
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218554_990.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    7_ همه ی ما نوعی بیماری در افریقای مرکزی می شناسیم که به بیماری خواب مشهور است. آنچه باید‌ بدانیم این است که بیماری مشابهی وجود دارد که به روح حمله می کند و بسیار خطرناک است، چرا که بدون اینکه آدم بفهمد مستقر می شود. وقتی کوچک ترین علامت بی تفاوتی و فقدان شوق در برقراری ارتباط با همنوع خود را دیدید، هشدار باشید! تنها شیوه ی پیشگیری از این بیماری درک این موضوع است که وقتی مجبور می شویم سطحی زندگی کنیم، روح رنج می کشد، و بسیار رنج می کشد. روح به چیزهای عمیق و زیبا نیاز دارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برنده تنهاست | پائولو کوئیلو
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218555_571.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    8_ همیشه، موجِ نهم تنهایی، قوی ترین موج، همان که از دورترین نقطه می‌آید، از دورترین جای دریا، همان است که تو را سرنگون می‌کند و از سرت می‌گذرد و تو را به اعماق می‌کشاند، و سپس ناگهان رهایت می‌کند، همان قدر که فرصت کنی تا به سطح آب بیایی، دست‌هایت را بالا ببری، بازوهایت را بگشایی و بکوشی تا به نخستین پرِ کاه بچسبی.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تنها وسوسه‌ای که کسی هرگز نتوانسته است بر آن غالب شود: "وسوسه‌ی امید!"
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پرندگان میروند در پرو میمیرند | رومن گاری
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218556_326.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    9_ امروزه همه میدانند که تحمل انتقاد نشانه ی بارز فرهنگ است؛ حتی بعضی ها میدانند که مردان برجسته خواهان و تحـریـ*ک کننده ی این انتقاد هستند زیرا این انتقاد به آنها نشان میدهد که بی عدالتی آنها در کجاست و اگر این نشانه وجود نداشته باشد آنها از بی عدالتی خود مطلع نمیشوند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اما «توان انتقاد کردن و حفظ وجدان صادق» در مخالفت با آنچه «همیشگی»، «سنتی» و «مقدس» است هنری والاتر از تحمل و تحـریـ*ک انتقاد است و این هنر در فرهنگ ما حقیقتا بزرگ،نو و شگفت آور است. این هنر گامی نهایی در آزاد اندیشی است، اما این موضوع را چه کسی میداند؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حکمت شادان | فردریش نیچه
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218557_995.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    10_ «ما همه تنهاییم، نباید گول خورد، زندگی یک زندان است، زندان های گوناگون. ولی بعضی ها به دیوار زندان صورت می کشند و با آن خودشانرا سرگرم می کنند بعضی ها می خواهند فرار بکنند، دستشان را بیهوده زخم می کنند، و بعضی ها هم ماتم می گیرند، همیشه باید خودمان را گول بزنیم، ولی وقتی می آید که آدم از گول زدن خودش هم خسته می شود.. . به نظرم امروز زبان در اختیارم نیست، چون سالهاست که به جز با خودم با کسی حرف نزده ام و حالا حرارت تازه ای در خودم حس می کنم.»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سه قطره خون | صادق هدایت
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218558_782.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    11_ میگویند نیچه، پس از قطع رابـ ـطه با لو، غرق در تنهایی‌مطلق‌شب در کوهستان‌های مشرف به خلیج ژن گردش می‌کرد، آتشی عظیم می‌افروخت و به تماشای خاموش شدنش می‌نشست. من اغلب به این آتش اندیشیده‌ام و روشنایی آن در پس تمام زندگیِ فکریِ من رقصیده است. اگر حتی برای من پیش آمده که نسبت به برخی اندیشه‌ها و برخی آدم‌ها که در این قرن ملاقات کرده‌ام ناعادلانه رفتار کرده باشم، به علت این بوده که بی آن که خواسته باشم، آن‌ها را در برابر این آتش قرار داده‌ام که به سرعت به خاکستر تبدیلشان کرده است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    یادداشت ها | آلبر کامو
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218559_103.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    12_ موری پرسید: «می‌توانم بیشترین و بهترین چیزی را که از این بیماری می‌آموزم به تو بگویم؟»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گفتم: «چه چیزی؟»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    موری گفت: «مهمترین چیز در زندگی این است که یادبگیری چگونه به دیگران عشق بورزی و بگذاری که دوستت بدارند.»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    صدای او به نجوا تبدیل شده و ادامه داد: «ما فکر می‌کنیم که سزاوار عشق نیستیم. فکر می‌کنیم اگر بگذاریم عشق به درون ما وارد شود، نرمش زیادی از خود نشان داده‌ایم. اما از مردِ عاقلی شنیدم که: «عشق، تنها کارِ منطقی انسان است»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    او با احتیاط جمله را تکرار کرد و برای اینکه بر تأثیر آن بیفزاید، مکثی کرد و گفت:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    «عشق، تنها کارِ منطقی انسان است»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    سه شنبه ها با موری | میچ آلبوم
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218560_792.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    13_ زمانی که دو عصر، دو فرهنگ و دو مذهب با هم تلاقی کنند، زندگی بشر به رنج و جهنم واقعی بدل خواهد شد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اگر بنا می‌شد آدمی از آدم‌های عصر کلاسیک مجبور می‌شد در قرون وسطی زندگی کند آنچنان با فلاکت خفه می‌شد که انسان وحشی در میان تمدن امروزی!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    و حالا اعصار و ادواری وجود دارند که تمامی نسل آدمیزاد در میان دو عصر و دو شیوه‌ی زندگی گرفتار می‌شود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نتیجه اینکه این نسل تمام قدرت خود را برای فهم خویشتن از دست خواهد داد و چیزی به نام معیار، امنیت و رضایت وجود نخواهد داشت!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گرگ بیایان | هرمان هسه
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218561_983.jpg


    14_ با توجه به پیشرفت علم برای انسان مدرن دیگر توان اعتقاد به خدا وجود نخواهد داشت در نتیجه دین فقط بازیچه ای می شود در دست کودکان٬ افراطی ها٬ بیسوادها و کسانی که در مرحله پایانی درد و رنج از یک بیماری علاج ناپذیر هستند. اما جامعه ای بی دین از هر گونه دستورالعملی برای اخلاق دور است و به درد و رنج هایی دچار می شود. پس با پیدا کردن منطقی ها و کاربردی های دین و حذف چیزهای مضحک و یاوه ی آن٬ دینی برای خداناباوران بسازیم که گذرنامه ای برای آخرت نباشد بلکه گهواره ای برای پرورش و پرداخت مجموعه ای از احساسات انسان آگاه عصر مدرن باشد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دین برای خداناباوران | آلن دوباتن
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218562_638.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    15_ -کافکا: «این روزها، در اصل فقط گرگهائی لباسِ گرم دارند که پوستِ گوسفند به تن کرده‌اند. اینها وضعشان خوبست. لباسِ مناسب را اینها پوشیده‌اند.»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نظرِ شما چیست ؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    -یانوش: اعتراض کردم:«از لطفتان متشکرم آقای دکتر. ترجیح می‌دهم از سرما بمیرم!»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    دکتر کافکا به صدای بلند گفت:«من هم همینطور»، و اشاره‌ای کرد به بخاری که از کتریِ فلزیِ روی آن، بخار بیرون می‌آمد:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ما نه احتیاجی به پوستِ خودمان داریم و نه احتیاجی به پوستی امانتی. همان بیابان یخبندانِ راحت، برایمان بهتر است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    گفتگو با کافکا | گوستاو یانوش
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1218563_948.jpg
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    لیلا
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • فریدون زعیم اوغلو
    • ترجمه ی حسین تهرانی
    • نشر مرکز
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1224741_417.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در این رمان، فریدون زعیم‌اوغلو نگاهش را به گذشته برمی‌گرداند و به زادگاهش نظر می‌اندازد که همراه با والدینش از آنجا مهاجرت کرده است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    این رمان روایت بخشی از زندگی لیلا، از دوران کودکی تا چند سال پس از ازدواج و نهایتاً مهاجرتش به آلمان است. راوی داستان، لیلا، از پدرش میگوید؛ فردی که در اوج ناتوانی‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر خانواده‌اش حکمرانی میکند و زندگی را بر همه‌ی اعضای خانواده به جهنم تبدیل کرده است. تنفر لیلا از پدرش به‌حدی است که در طی داستان از او با القابی مثل شوهرِ مادرم، کتک‌زن و یا شکم‌سیرکن خانواده یاد و از به‌کار بردن واژه‌ی «پدرم» خودداری میکند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مادرش در تمام عمر در سکوت، مقابل خواسته‌های نابه‌جای پدر سر تسلیم فرود می‌آورد. برادرانش راه خودشان را می‌روند و خواهرانش منتظر مردی هستند که به خواستگاری‌شان بیاید و امیدوارند که از این طریق به خوشبختی برسند. لیلا در دوران کودکی دارای آزاد‌یهای محدودی است که به‌محض رسیدن به سن بلوغ، آنها را از دست میدهد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نقل مکان خانواده به استانبول موقعیت‌های جدیدی را برای خانواده پیش می‌آورد: لیلا با یک مرد آشنا و عاشق او می‌شود و آن دو با هم ازدواج می‌کنند، ولی این زوج در ترکیه بی‌آتیه هستند و تصمیم به مهاجرت از این کشور می‌گیرند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نویسنده با لحنی اثرگذار، پرمعنا و پررنگ، داستان بزرگ شدن یک دختر و متلاشی شدن یک خانواده را بیان میکند. همچنین اشاره‌ای دارد به فضای فرهنگی حاکم بر ترکیه‌ی دهه‌های پنجاه و شصت میلادی و به تعداد زیادی از مهاجرین ترک که به‌دلیل شرایط سخت اقتصادی، کشورشان را ترک کردند و به‌عنوان کارگران ساده به آلمان رفتند. رمان لیلا در واقع سرگذشت واقعی مادر فریدون است که در یک شهرستان کوچک در منطقه‌ی آناتولی ترکیه به‌دنیا آمد و بزرگ شد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فاوست (تراژدی بخش اول)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • یوهان ولفگانگ فون گوته
    • ترجمه ی محمود حدادی
    • انتشارات نیلوفر
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1224742_637.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در سرآغاز اين نمايش‌نامه شيطان با نام مفيستوفلس، به بارگاه خداوند درمي‌آيد و اگر چه فرشته مقرب به شمار نمي‌رود، خداوند براي او نيروي آفرينندگي قائل مي‌شود و او را مشايع فاوست بر زمين قرار مي‌دهد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]به اين ترتيب تراژدي فاوست، دانشمندي كه در پي آگاهي بر همه رازهاي جهان و عبور از همه مرزهاي هستي محدود انساني است، بدل به تراژدي بشري مي‌شود و سينه او كانون جدال جاويدان نيكي و بدي و نيروهاي ايزدي و اهريمني. ماجراي دكتر فاوست از قرن شانزدهم تا به روزگار گوته، و از آن پس نيز تا به دوران توماس مان، نقش‌مايه بسياري روايت‌هاي آلماني و اروپايي بوده است. از اين رو براي شناخت گسترده‌تر اين اثر، تاريخچه‌اي هم بر «فاوست‌نامه» نويسي، پيوست پاياني اين كتاب شده است.


    بیست زخم کاری
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • محمود حسینی زاد
    • نشر چشمه
    • چاپ اول: 96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1224743_352.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]محمود حسینی‌زاد داستان‌نویس و مترجمِ شناخته‌شده‌ی روزگارِ ماست. او در مقامِ داستان‌نویس پیش از این کتاب‌های موفقی چون این برف کی آمده؟ و آسمان، کیپِ ابر و سرش را گذاشت روی فلز سرد را نوشته است. روایت‌هایی مملو از شگفتی و اجسام و ارواح و مرگ... اما رمانِ بیست زخمِ کاری اثری‌ است به‏کل متفاوت در کارنامه‌ی کاری او. نگـاه دانلـودِ تریلر. رمانی درباره‌ ی کُشتن و هراس.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]گناهانِ کبیره‌ای که ذهنِ شکسپیردوستِ حسینی‌زاد بازخوانی‌شان می‌کند و به‏هم پیوند می‌زندشان. رمان داستان مردی ا‌ست که می‌خواهد سلطه‌گر باشد. در ابتدا پیرمردی ثروتمند و دارا جان می‌دهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام می‌کند اما این تازه آغاز ماجراست... حسینی‌زاد مبنای روایت خود را بر اموری ممنوعه گذاشته که به‏تدریج روحِ قهرمان‌های او را فاسد می‌کند. میـ*ـل، حرص، کشتن، کذب و البته میل به بزرگ ‌بودن در جای‏جای این رمان خواندنی و جذاب نیروی مُحرکه‏ی قهرمان‌های اصلی اوست.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اما در تاریکی و سایه‏ی دیگران، آن زخم‌خورد‌گانِ ساکت بی‏کار ننشسته‌اند و منتظر فرصت هستند. نویسنده رمانِ خود را با ریتمی سریع و در دلِ تهران روایت می‌کند و البته مکان‌هایی دیگر. اما محور تهران است و شاید ویلایی در شمال که نفرین اصلی آن‌جا رقم می‌خورد. بیست زخمِ کاری، تجربه‌ی یک رئالیسمِ پُرشتاب، قرار است مخاطب را مجذوب خود کند.


    شتای عمر (برگه های خاطرات سیـاس*ـی)
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • احمد عزیزی
    • نشر نی
    • چاپ اول:96
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1224744_398.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سرانجام زمان آزادی گروگان‌ها فرارسید. دنیا در تب‌وتاب بود و همه‌ی میکروفون‌ها و دوربین‌ها به سمت ایران. روی پلکان هواپیمای الجزایری در نقطه‌ای دوردست و حفاظت‌شده در فرودگاه مهرآباد ایستاده بودم. فهرست اسامی ۵۲ گروگان آمریکایی را در دست داشتم و یک مسئول الجزایری نیز در کنارم بود. گروگان‌ها یک‌به‌یک از کنارمان رد می‌شدند و نام‌شان را روی فهرست نشان می‌دادند و همان مسئول علامتی کنار نام‌شان می‌زد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    مطلع نیستم گروگان‌ها در دوره‌ی نگهداری‌شان به تلویزیون یا روزنامه دسترسی داشتند یا نه. در این صورت باید چهره‌ام برای‌شان آشنا می‌بود. روشن بود که مردم آمریکا با نام و مسئولیتم [در مقام مسئول و هماهنگ‌کننده‌ی کارگروه آزادسازی گروگان‌ها در دولت شهید رجایی] آشنایی کامل دارند و این را از سیل نامه‌هایی فهمیدم که بعد از آزادی گروگان‌ها از نقاط مختلف آمریکا دریافت کردم. بروس لینگن، کاردار سفارت که در محل وزارت خارجه نگهداری می‌شد، اما مرا به‌خوبی می‌شناخت. به‌هرحال او در شرایط بهتری بود و چه‌بسا اطلاعاتی بیش از دیگران از روند ماجرا و دست‌اندکاران آن داشت و روزنامه‌هایی به دستش می‌رسید.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یک بار هم مرا در محل نگهداری در وزارت خارجه دیده و شاید خاطره‌ای از آن دیدار در ذهن داشت. او هنگام بالارفتن از پله‌های هواپیما و عبور از کنارم، تمام‌قد رو به من ایستاد و با احترام کامل دست داد و گفت: «نمی‌دانم چطور باید از شما تشکر کنم، آقای عزیزی!»


    درس های فروید برای زندگی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    • برت کار
    • ترجمه ی صالح نجفی
    • نشر هنوز
    • چاپ اول: 95
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1224745_880.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]زیگموند فروید، متخصص فیزیولوژی، پزشک و روانشناس بود. او را پدر روان‌کاوی می‌دانند. فروید، با نبش قبر گذشته‌های پنهان‌شده که غالباً دست‌نخورده زیر خرده‌سنگ‌های ذهن می‌مانند به درک این معنی رسید که انسان بدین‌سان می‌تواند از آسیب‌های فرساینده نوباوگی و کودکی رها و آزاد گردد، آسیب‌هایی که هم از یاد رفته‌اند و هم در عین‌حال هنوز در یاد مانده‌اند. در این کتاب با پاره‌ای از یافته‌های ژرف او در بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نوشته‌هایش آشنا می‌شوید.[/BCOLOR]​
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا