- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
در سال 1345 اثري به نام «نان و نوشید*نی» به ترجمه مرحوم محمد قاضي در انتشارات اطلاعات به صورت جيبي منتشر شد که نويسنده جديدي از ادبيات ايتاليا را به نام«اينياتزيو سيلونه»، به مشتاقان ادبيات خارجي در ايران معرفي ميکرد. او به زودي مبدل به ستاره درخشان ادب و فرهنگ ايتاليا در ايران شد و انتشار ديگر آثار او، طي دهههاي آينده، بر اين درخشش افزود. موفقيت اين کتاب، شاعر ايراني و چهره ماندگار ادبیات ایران مرحوم منوچهر آتشي را برآن داشت تا در سال 1349 کتاب ديگري از اين نويسنده را، به نام «فونتامارا»، روانه بازار کتاب کند. موفقيت کتاب اخير چشمگيرتر از کتاب نخست بود و کمتر کتابخوان ايراني در آن سالها يافت ميشد که فونتامارا را حداقل يک بار نخوانده باشد. اما براي آشنايي با نوشتههاي جديتر اين نويسنده جنجال گريز ايتاليايي بايد منتظر دهه شصت و روي آوردن مترجمان جديد به حوزه ترجمه از زبان ايتاليايي با فارسي باشيم.[37]
اوريانا فالاچي، زن نويسنده و روزنامه نگار ايتاليايي، پر فروشترين نويسنده ايتاليايي در ايران در دهه پنجاه بود. انتشارات اميرکبير دو کتاب او، يکي به نام «زندگي، جنگ و ديگر هيچ» - وقايع نگاري جنگ نابرابر امريکا عليه ويتنام-، با ترجمه ليلي گلستان از زبان فرانسه و ديگري به نام«اگر خورشيد بميرد» با ترجمه بهمن فرزانه منتشر کرد. موفقيت فوق العاده اين دو کتاب زنده ياد پيروز ملکي را که در آن هنگام در ايتاليا تحصيل ميکرد، واداشت تا دو اثر ديگر از اين نويسنده را به خوانندگان ايراني معرفي کند که هر دو توسط انتشارات اميرکبير منتشر شدند: «مصاحبه با تاريخ» و «يک مرد» - شرح زندگي پاناکوليس مبارز ضد ديکتاتوري سرهنگها در يونان-. پيروز ملکي کتاب ديگري نیز به نام «غولهاي بيمار» - شرح شوربختيهاي تکنولوژيک و ايدئولوژيک دو ابرقدرت امريکا و روسيه (شوروي درآن سالها)-، به قلم روزنامه نگار صاحب نظر در حد و اندازه سردبير روزنامه پر تيراژ ايتاليايي لاستامپا آلبرتو رونکي را روانه بازار کتاب کرد.[38]
آلبا دسس پدس[39] نويسنده ايتاليايي- کوبايي است که دلمشغولي اصلي او کنکاش در بطن ارتباط خانوادگي و برملا کردن دوروييها و ناهنجاريهاي امروز علاج پذير ولي با گذشت زمان مهلک و فاسد شدني است که تراژديهاي انساني پديد ميآورند. بهمن فرزانه روند آشنايي خوانندگان ايراني با آثار اين زن نويسنده پرکار را از اوايل دهه پنجاه آغاز کرده و تا همين امروز با تعهد قابل ستايش ادامه داده و از اقبال بياندازه جامعه کتابخوان نيز برخوردار بوده است. در اين دهه «دفترچه ممنوعه» از اين نويسنده از سوي انتشارات کتابهاي جيبي منتشر شد.
او در همين دهه کتاب«تصوير بزرگ» از دينو بوتزاتي را به همت انتشارات امير کبير روانه بازار کتاب کرد. بدون شک بهمن فرزانه در طول چهار دهه حضور در آسمان ادبيات خارجي در ايران يکي از مترجمان طراز اول بشمار ميرود که با کوشش و پيگيري تحسين برانگيزي، مهمترين و پرمحتواترين آثار از زبان ايتاليايي را به فارسي برگردانده است. بهمن فرزانه در اين دهه دو کتاب ديگر از اينياتزيو سيلونه به فارسي ترجمه کرد:«يک مشت تمشک» و «روباه و گلهاي کامليا» که اولي در سال1353 و دومي در 1356 از سوي انتشارات اميرکبير به چاپ رسيد. همچنین گراتزیا دِلِدا و پراتونی را فرزانه در ایران به خوانندگان معرفی کرد.[40]
دِکامرون مجالسي است دهگانه در روايت سرگذشت ايام سپري شده، از زبان مردان و زناني که دست حادثه آنها را در مکاني به اجبار گردهم آورده است، نويسنده آن جوواني بوکاچو است و پيرپائولو پازوليني صحنههايي از مجالس آن را به صورت فيلم در آورده است. اين اثر سرشار از صنایع و بدايع ادبي را مرحوم محمد قاضي به فارسي درآورد.
محمد قاضي در سال 1356 نکته های زیادی از کورتزيو مالاپارته، روزنامه نگار، سياستمدار و نويسنده ايتاليايي که در جنگ جهاني دوم همراه با نيروهاي فاشيست عليه نيروي متفقين ميجنگيد، ترجمه و در کتاب زمان منتشر کرد.
بهمن محصص در همين دهه نويسنده جديدي به نام چزاره پاوزه را به ادب دوستان ايران معرفي کرد؛ شخصيت يگانه در تاريخ ادبيات معاصر ايتاليا که قبل از روي آوردن به نويسندگي آثاري از نويسندگان معاصر امريکايي به ايتاليايي ترجمه کرده بود از جمله «موبي ديک» اثر هرمان ملويل که در ادبيات خارجي در ايتاليا شهرت بسزايي دارد. او، علاوه بر نويسندگي و ترجمه، ويراستار و کارگزار فرهنگي است که در طول سالهاي نهضت مقاومت ملي و مبارزه با فاشيسم دبير انتشارات اينائودي در تورينو بود. نام اين کتاب «از روستاهاي تو» است که انتشارات اميرکبير در اين دهه آن را روانه بازار کرد. پيروز ملکي نيز در همين دهه نوشته ديگري از اين نويسنده را به نام «رفيق» ترجمه و در انتشارات اميرکبير منتشر نمود.
اِليو ويتوريني[41]، نويسنده ديگري است همسنگر چزاره پاوزه در جبهههاي مبارزه عليه فاشيسم و اختناق، سردبير روزنامه اونيتا، ارگان حزب کمونيست شوروي سابق در دوران اختفا که با کتاب خواندني به نام«گفتگو در سيسيل» با ترجمه بيژن اوشيدري توسط انتشارات آگاه به خوانندگان فارسي زبان معرفي شد. اِليو ويتوريني نيز مانند چزاره پاوزه در معرفي ادبيات معاصر امريکا به ويژه جان اشتينبک و ويليام سارويان به کتابخوانهاي ايتاليا کوشيده است.[42]
در سال1359، مهمترين اثر اينياتزيو سيلونه پس از«نان و نوشید*نی» به نام «دانه زير برف»، با ترجمه شايسته مرحوم مهدي سحابي، مترجم تازه نفس، از زبان ايتاليايي به فارسي ترجمه شد. «دانه زير برف» را ميتوان جلد دوم«نان و نوشید*نی» بشمار آورد، زيرا قهرمان داستان از همانجا که از روايت در کتاب نخست باز ميايستد ماجراهاي خود را در دامان دهکده ديگري از روستاهاي ايتاليا از نو ميآغازد. مهدي سحابي با «دانه زير برف» سير حرفهاي را آغاز کرد که او را به زودي در مقام یکی از توانمندترین مترجمان ايران، با آشنايي کامل به سه زبان خارجي، جاي ميداد.
رضا قيصريه[43] مترجم خوش ذوق ديگري است که دهه شصت را با «داستانهاي رمي» از آلبرتو موراويا به جامعه کتابخوان ايران شناساند. او نيز، با همان تعهد دو مترجم برتر شناخته شده در بالا، به صورت حرفه اي، به عالم ترجمه ادبي روي آورد و تا همين امروز مشتاقانه به اين فعاليت ميان فرهنگي ادامه داده است. «داستانهاي رمي» را نشر نقره در سال1364روانه بازار کتاب کرد.
در سال 1363 خوانندگان ايراني به همت مهدي سحابي با جنبه ديگري از فعاليت ادبي اينياتزيو سيلونه از طريق«مکتب ديکتاتورها»، در انتشارات نشر نو، آشنا شدند: مبارزه بيامان عليه بيعدالتي اجتماعي و انحصار طلبيهاي سياسي دولتهاي توتاليتر. اين دهه را براي خواستاران ادبيات ايتاليايي ميتوان دهه طلايي بشمار آورد زيرا سه نويسنده جديد را رونمايي کرد:
1- لئوناردو شاشا، با دو اثر «روز جغد» و «توفان در مرداب» اولي به همت رضا قيصريه در انتشارات اشراقي و دومي به همت مهدي سحابي در سري انتشارات نشر تندر. لئوناردو شاشا، نويسنده سيسيلي، با دلبستگي شديد به جزيره زادگاهش، تلاش خود را از يک طرف وقف افشاي تبهکاري باندهاي سياه در اين جزيره کرد و از طرف ديگر به معرفي مردان بزرگ و اثرگذار تاريخ آن همت گماشت. نثر شاشا، نثری بسیار ماهرانه ميان نگارش ادبي و گزارش نويسي، بود.
اوريانا فالاچي، زن نويسنده و روزنامه نگار ايتاليايي، پر فروشترين نويسنده ايتاليايي در ايران در دهه پنجاه بود. انتشارات اميرکبير دو کتاب او، يکي به نام «زندگي، جنگ و ديگر هيچ» - وقايع نگاري جنگ نابرابر امريکا عليه ويتنام-، با ترجمه ليلي گلستان از زبان فرانسه و ديگري به نام«اگر خورشيد بميرد» با ترجمه بهمن فرزانه منتشر کرد. موفقيت فوق العاده اين دو کتاب زنده ياد پيروز ملکي را که در آن هنگام در ايتاليا تحصيل ميکرد، واداشت تا دو اثر ديگر از اين نويسنده را به خوانندگان ايراني معرفي کند که هر دو توسط انتشارات اميرکبير منتشر شدند: «مصاحبه با تاريخ» و «يک مرد» - شرح زندگي پاناکوليس مبارز ضد ديکتاتوري سرهنگها در يونان-. پيروز ملکي کتاب ديگري نیز به نام «غولهاي بيمار» - شرح شوربختيهاي تکنولوژيک و ايدئولوژيک دو ابرقدرت امريکا و روسيه (شوروي درآن سالها)-، به قلم روزنامه نگار صاحب نظر در حد و اندازه سردبير روزنامه پر تيراژ ايتاليايي لاستامپا آلبرتو رونکي را روانه بازار کتاب کرد.[38]
آلبا دسس پدس[39] نويسنده ايتاليايي- کوبايي است که دلمشغولي اصلي او کنکاش در بطن ارتباط خانوادگي و برملا کردن دوروييها و ناهنجاريهاي امروز علاج پذير ولي با گذشت زمان مهلک و فاسد شدني است که تراژديهاي انساني پديد ميآورند. بهمن فرزانه روند آشنايي خوانندگان ايراني با آثار اين زن نويسنده پرکار را از اوايل دهه پنجاه آغاز کرده و تا همين امروز با تعهد قابل ستايش ادامه داده و از اقبال بياندازه جامعه کتابخوان نيز برخوردار بوده است. در اين دهه «دفترچه ممنوعه» از اين نويسنده از سوي انتشارات کتابهاي جيبي منتشر شد.
او در همين دهه کتاب«تصوير بزرگ» از دينو بوتزاتي را به همت انتشارات امير کبير روانه بازار کتاب کرد. بدون شک بهمن فرزانه در طول چهار دهه حضور در آسمان ادبيات خارجي در ايران يکي از مترجمان طراز اول بشمار ميرود که با کوشش و پيگيري تحسين برانگيزي، مهمترين و پرمحتواترين آثار از زبان ايتاليايي را به فارسي برگردانده است. بهمن فرزانه در اين دهه دو کتاب ديگر از اينياتزيو سيلونه به فارسي ترجمه کرد:«يک مشت تمشک» و «روباه و گلهاي کامليا» که اولي در سال1353 و دومي در 1356 از سوي انتشارات اميرکبير به چاپ رسيد. همچنین گراتزیا دِلِدا و پراتونی را فرزانه در ایران به خوانندگان معرفی کرد.[40]
دِکامرون مجالسي است دهگانه در روايت سرگذشت ايام سپري شده، از زبان مردان و زناني که دست حادثه آنها را در مکاني به اجبار گردهم آورده است، نويسنده آن جوواني بوکاچو است و پيرپائولو پازوليني صحنههايي از مجالس آن را به صورت فيلم در آورده است. اين اثر سرشار از صنایع و بدايع ادبي را مرحوم محمد قاضي به فارسي درآورد.
محمد قاضي در سال 1356 نکته های زیادی از کورتزيو مالاپارته، روزنامه نگار، سياستمدار و نويسنده ايتاليايي که در جنگ جهاني دوم همراه با نيروهاي فاشيست عليه نيروي متفقين ميجنگيد، ترجمه و در کتاب زمان منتشر کرد.
بهمن محصص در همين دهه نويسنده جديدي به نام چزاره پاوزه را به ادب دوستان ايران معرفي کرد؛ شخصيت يگانه در تاريخ ادبيات معاصر ايتاليا که قبل از روي آوردن به نويسندگي آثاري از نويسندگان معاصر امريکايي به ايتاليايي ترجمه کرده بود از جمله «موبي ديک» اثر هرمان ملويل که در ادبيات خارجي در ايتاليا شهرت بسزايي دارد. او، علاوه بر نويسندگي و ترجمه، ويراستار و کارگزار فرهنگي است که در طول سالهاي نهضت مقاومت ملي و مبارزه با فاشيسم دبير انتشارات اينائودي در تورينو بود. نام اين کتاب «از روستاهاي تو» است که انتشارات اميرکبير در اين دهه آن را روانه بازار کرد. پيروز ملکي نيز در همين دهه نوشته ديگري از اين نويسنده را به نام «رفيق» ترجمه و در انتشارات اميرکبير منتشر نمود.
اِليو ويتوريني[41]، نويسنده ديگري است همسنگر چزاره پاوزه در جبهههاي مبارزه عليه فاشيسم و اختناق، سردبير روزنامه اونيتا، ارگان حزب کمونيست شوروي سابق در دوران اختفا که با کتاب خواندني به نام«گفتگو در سيسيل» با ترجمه بيژن اوشيدري توسط انتشارات آگاه به خوانندگان فارسي زبان معرفي شد. اِليو ويتوريني نيز مانند چزاره پاوزه در معرفي ادبيات معاصر امريکا به ويژه جان اشتينبک و ويليام سارويان به کتابخوانهاي ايتاليا کوشيده است.[42]
در سال1359، مهمترين اثر اينياتزيو سيلونه پس از«نان و نوشید*نی» به نام «دانه زير برف»، با ترجمه شايسته مرحوم مهدي سحابي، مترجم تازه نفس، از زبان ايتاليايي به فارسي ترجمه شد. «دانه زير برف» را ميتوان جلد دوم«نان و نوشید*نی» بشمار آورد، زيرا قهرمان داستان از همانجا که از روايت در کتاب نخست باز ميايستد ماجراهاي خود را در دامان دهکده ديگري از روستاهاي ايتاليا از نو ميآغازد. مهدي سحابي با «دانه زير برف» سير حرفهاي را آغاز کرد که او را به زودي در مقام یکی از توانمندترین مترجمان ايران، با آشنايي کامل به سه زبان خارجي، جاي ميداد.
رضا قيصريه[43] مترجم خوش ذوق ديگري است که دهه شصت را با «داستانهاي رمي» از آلبرتو موراويا به جامعه کتابخوان ايران شناساند. او نيز، با همان تعهد دو مترجم برتر شناخته شده در بالا، به صورت حرفه اي، به عالم ترجمه ادبي روي آورد و تا همين امروز مشتاقانه به اين فعاليت ميان فرهنگي ادامه داده است. «داستانهاي رمي» را نشر نقره در سال1364روانه بازار کتاب کرد.
در سال 1363 خوانندگان ايراني به همت مهدي سحابي با جنبه ديگري از فعاليت ادبي اينياتزيو سيلونه از طريق«مکتب ديکتاتورها»، در انتشارات نشر نو، آشنا شدند: مبارزه بيامان عليه بيعدالتي اجتماعي و انحصار طلبيهاي سياسي دولتهاي توتاليتر. اين دهه را براي خواستاران ادبيات ايتاليايي ميتوان دهه طلايي بشمار آورد زيرا سه نويسنده جديد را رونمايي کرد:
1- لئوناردو شاشا، با دو اثر «روز جغد» و «توفان در مرداب» اولي به همت رضا قيصريه در انتشارات اشراقي و دومي به همت مهدي سحابي در سري انتشارات نشر تندر. لئوناردو شاشا، نويسنده سيسيلي، با دلبستگي شديد به جزيره زادگاهش، تلاش خود را از يک طرف وقف افشاي تبهکاري باندهاي سياه در اين جزيره کرد و از طرف ديگر به معرفي مردان بزرگ و اثرگذار تاريخ آن همت گماشت. نثر شاشا، نثری بسیار ماهرانه ميان نگارش ادبي و گزارش نويسي، بود.