English Grammar Instruction - آموزش گرامر انگليسي

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 7,400
  • پاسخ ها 211
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
موارد کاربرد the same , the same as , as though , as if , as


کلمه as در موارد زیر بکار می رود:


1_ در نقش قید؛ مثال:


آنطوریکه من انتظار داشتم مشکل نیست
It is not so difficult as i expected.


2_ در نقش حرف ربط؛ مثال:


وقتی که از اتوبوس پیاده می شد او را دیدم
I saw him as he was getting off the bus.


چون حاضر نبود؛ ما بدون او رفتیم
As he was not ready we went without him.


من نمی توانم بیایم چون گرفتارم
I can not come as i am busy.


آنچه را که به تو گفته شده انجام بده
Do as you are told.


چرا او مثل یک زن لباس پوشیده؟
Why is he dressed as a woman?


او به عنوان یک مهندس در آنجا کار می کند
He works there as an engineer.


کشورهای شمال اروپا از قبیل فنلاند؛نروژ...
Countries in the north of europe, as finland, norway...


3_ کلمه as چنانچه بعد از صفت قرار گیرد؛ معادل although به معنی اگر چه می باشد؛ مثال:


اگر چه سنی ندارم ولی همه چیز را درباره آن ها می دانم
Young as i am, i know many things about them.
Although i am young, i know many things about them.


4_ کلمه as though = as if است و معنی (مثل اینکه؛طوریکه) را در زبان فارسی میدهد؛ در این حالت اگر در زمان حال بکار رود فعلی که بعد از آن بکار می رود گذشته ساده و چنانچه در زمان گذشته بکار رود؛ فعلی که بعد از آن بکار می رود ماضی بعید است؛مثال:


او طوری صحبت می کند مثل اینکه همه چیز را می داند
He talks as if he knew everything.


او طوری صحبت می کرد مثل اینکه همه چیز را می دانست
He talked as if he had known everything.


تذکر: فعل بودن بعد از as if (wereمیباشد) و از was استفاده نمی گردد؛ مثال:


طوری عمل می کند مثل اینکه آدم ثروتمندی است
He acts as if he were a rich man


بعد از as if می توان از مصدر نیز استفاده کرد؛ مثال:


دهانش را باز کرد مثل اینکه می خواست چیزی بگوید
He opened his mouth as if to say something.


5_ کلمه as بعد از the same به معنی (شبیه؛مثل؛که) و بعد such به معنی آنطوریکه نیز بکار می رود؛ مثال:


اتومبیل او مثل اتومبیل من نیست
His car is not the same as mine.


او همان کتابی را انتخاب کرد که من کردم
He chose the same book as i did.


آنطور که من فکر میکردم او پسر باهوشی نیست
He is not such a clever boy as i thought.


کلمه the same as برای نشان دادن تساوی و برابرهای واحدهای اندازه گیری بکار می رود؛ مثال:


100 سانتی متر برابر با یک متر است
One hundred centimeters is the same as one meter.


کلمه the same چنانچه قبل از اسم بکار رود معنی همان را می دهد؛ مثال:


او همان مردی است که هفته گذشته با اتومبیل ما تصادف کرد
He is the same man who ran into our car last week


کلمه the same چنانچه در آخر جمله بکار برود مترادف با alike می باشد؛ مثال:


این راننده ها مثل هم هستند
These drivers are the same

--------------------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    similar , similar to , alike , like

    کلمه like به معنی (مانند؛شبیه) در حالیکه alike به معنی (مثل هم؛شبیه هم) بکار می روند؛ like قبل از اسم و حال آنکه alike در آخر جمله بکار می رود؛ مثال:



    این کتاب شبیه آن کتاب است
    This book is like that book.


    این کتاب و آن یکی مثل هم هستند
    This book and that one are alike.


    بعد از similar از حرف اضافه to استفاده میشود و قبل از اسم بکار می رود در حالیکه similar در آخر جمله به معنی (شبیه هم؛مثل هم) بوده و با alike برابر است؛ مثال:


    علی شبیه پدرش می باشد(مثل پدرش می باشد)
    Ali is similar to his father.
    Ali looks like his father.


    علی و پدرش شبیه هم هستند(مثل هم هستند)
    Ali and his father are similar.


    کلمه similarly مترادف likeness می باشد و هر دو معنی شباهت را در زبان فارسی داده و از لحاظ گرامری اسم معنی هستند؛ مثال:


    آیا شباهتی بین آن دو مرد وجود دارد؟
    Are there any similarities between those two men

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    عبارت now that


    این حرف ربط مرکب در معنی (حالا که) بکار رفته و بعدش زمان جمله اکثرا ماضی نقلی بوده و نیم دیگر جمله زمان ماضی نقلی را شرح می دهد.


    توجه: عبارت now that ممکن است در ابتدای جمله و یا در قسمت دوم جمله بکار رود؛ مثال:


    حالا که تابستان فرا رسیده؛ ما می توانیم لباس های سبکتری بپوشیم
    Now that summer has come, we can wear lighter clothes.


    حالا که کار را شروع کرده اید ناچار هستید صبح زودتر از خواب بلند شوید
    Now that you have started work, you'll have to get up earlier.
    You will have to get up earlier now that you have started work

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    حروف اضافه


    حرف اضافه کلمه ای است که قبل از اسم بکار بـرده می شود تا بتواند رابـ ـطه آنرا با کلمه دیگری در جمله نشان دهد مثلا چنانچه گفته شود:


    من کتاب را علی دادم
    I gave the book ali


    مشخص است که جمله ناقص بوده و از لحاظ دستوری احتیاج به کلمه دارد که آنرا کامل نماید و این کلمه همان حرف اضافه to در جمله فوق است بنابراین بایستی گفته شود:


    من کتاب را به علی دادم
    I gave the book to ali.


    بنابراین اگر حرف اضافه to در جمله فوق حذف گردد جمله ناقص شده و فاقد معنی و مفهوم صحیح خواهد بود؛ مهم ترین حروف اضافه مربوط به مکان و زمان در زبان انگلیسی عبارتند از:


    In,on,at, of,off,for,by,after,before,up,down,through,during, against,behind,in front of,under,over,above,below,from,besides,beside,betw een,among,till,until,to,inside,near,beneath,opposi te,across,about,within

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ضمایر انعکاسی و تاکیدی


    این ضمایر که در زبان انگلیسی بنام ضمایر سلف (self pronouns) مشهورند عبارتند از:


    خودم؛خودم را myself


    خودت؛خودت را yourself


    خودش؛خودش را himself,herself,itself


    خودمان؛خودمان را ourselves


    خودتان؛خودتان را yourselves


    خودشان؛خودشان را themselves


    این ضمایر به دو دسته تقسیم می شوند:


    1_ ضمایر انعکاسی


    2_ ضمایر تاکیدی

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ضمایر انعکاسی

    اگر فاعل و مفعول جمله یکی باشند یا بعبارت دیگر مفعول جمله به فاعل برگردانده شود؛در اینصورت از ضمایر انعکاسی استفاده می شود؛مثال:


    من خودم را در آینه دیدم
    I saw myself in the mirror.



    شهین بدجوری خودش را سوزاند
    Shahin burned herself badly.


    توجه: ضمیر انعکاسی همانند ضمیر مفعولی می تواند با حرف اضافه بعد از مفعول بعد از مفعول شی قرار گیرد؛مثال:


    او برای خود یک پیراهن درست کرد
    She made herself a dress.
    She made a dress for herself.


    دیشب در جشن عروسی به من خیلی خوش گذشت(خیلی لـ*ـذت بردم)
    I enjoyed myself at the wedding celebration last night.


    چنانچه ضمیر انعکاسی بعد از یک فعل متعدی قرار بگیرد؛جمله احتیاج به یک متمم دارد و این متمم بایستی بعد از ضمیر انعکاسی بکار رود؛مثال:


    او خود را به مقام نخست وزیر رساند
    He made himself prime minister.
    ¤ himself (ضمیر انعکاسی)
    ¤ prime minister (متمم)


    او خود را یک وکیل خواند
    She called herself a lawyer.


    توجه: همانگونه که ملاحظه می کنید قبل از prime minister و lawyer از حرف تعریف a استفاده نشده است


    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ضمایر تاکیدی

    چنانچه بخواهیم انجام عملی را بوسیله فاعل جمله تاکید کنیم از ضمیر تاکیدی استفاده می نماییم؛مثال:

    من خودم(خود من) او را در پارک دیدم(تاکید روی فاعل است)
    I myself saw her in the park.

    آن ها خودشان خواستند که با ما بیایند(تاکید در آمدن که روی فاعل است)
    They themselves wanted to come with us.

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    جای ضمایر تاکیدی در جمله و تست

    بشرح زیر است:

    1_ مستقیما بعد از فاعل ؛مثال:


    من خودم پنجره را باز کردم
    I myself opened the window.

    2_ بعد از مفعول:

    او خودش کیک را درست کرد
    She made the cake herself.

    خود تو بودی که به من تلفن کردی
    It was you yourself who telephoned.

    3_ ضمایر تاکیدی با حرف اضافه by معادل alone (به تنهایی) بوده و اکثرا در آخر جملات دیده می شوند؛مثال:

    او به تنهایی آن را تمام کرد
    She finished it by herself.
    She finished it alone.

    4_ در جملات امری : از yourself استفاده می شود

    خودت تکلیف را انجام بده(نه شخص دیگری)
    Do your homework yourself

    خودت با او صحبت کن
    Talk to her yourself

    نکته: هنگامیکه ضمیر نا معین one به عنوان فاعل در ابتدای جمله بکار می رود؛ضمیر انعکاسی آن oneself بوده و همیشه بصورت مفرد بکار می رود؛مثال:

    شخص می بایستی خود را با آداب و رسوم شهری که در آن زندگی می کند وفق دهد
    One should adapt oneself to the customs of the city where he lives
    .

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    موارد استعمال wish در انگلیسی


    بیانگر آرزوی انجام کاری در زمان های (حال؛گذشته؛آینده) می باشد و در موارد زیر بکار می رود:


    1_ بیان آرزو در زمان حال


    در این حالت فاعل و فعلی که بعد از wish بکار می رود گذشته بوده ولی مفهوم جمله در زمان حال است


    ای کاش علی الان به اینجا می آمد(زمان حال)
    I wish ali came here now.


    ای کاش پول بیشتری داشتم(ولی ندارم)
    I wish i had more money.(now)


    تبصره: در این حالت بجای was بایستی were استفاده شود؛مثال:


    ای کاش من جای تو بودم
    I wish i were you.


    2_بیان آرزو در زمان گذشته


    در این حالت فعلی که بعد از آن بکار می رود بصورت ماضی بعید است؛مثال:


    ای کاش دیروز نامه را می نوشت
    I wish he had written the letter yesterday.


    ای کاش من حقیقت را زودتر می دانستم(دانسته بودم)
    I wish i had known the fact earlier.


    3_ بیان آرزو در زمان آینده


    در این حالت بعد از wish از فعل کمکی would استفاده می شود؛مثال:


    ای کاش باران فردا قطع می شد(آینده)
    I wish it would stop raining tomorrow.


    4_ در حکم بیان آرزو برای دیگران؛مثال:


    او برای ما آرزوی سعادت و عمر طولانی کرد
    He wished us long life and happiness.


    برای شما آرزوی سفری بی خطر دارم
    I wish you a safe journey.


    5_ در معنای تمایل زیاد داشتن



    در این حالت شکل فعل بعد از آن بصورت مصدر است؛مثال:


    خیلی دلم می خواهد در این امتحان قبول شوم
    I wish to pass this examination.

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    موافقت با جملات خبری


    هر گاه عملی بوسیله یک فاعل در جمله ای سر بزند و بخواهیم همان عمل را به فرد دیگری نیز نسبت دهیم از فعل کمکی زمان جمله با کلمات so - too در جملات مثبت و از کلمات either - neither در جملات منفی به شرح زیر استفاده می شود.


    1_ جملات مثبت:


    او موسیقی را دوست دارد و من هم همینطور.(من هم موسیقی را دوست دارم)
    He likes music and so do I.
    He likes music and I do too.


    او به آنجا رفت و من هم رفتم
    He went there and so did I.
    He went there and I did too.


    توجه کافی به محل کلمات so , too در جملات فوق داشته باشید.


    2_ جملات منفی:


    او موسیقی را دوست ندارد و من هم دوست ندارم.
    He does not like music and neither do I.
    He does not like music and I don't either.


    او به آنجا نرفت و من هم نرفتم.
    He didn't go there and neither did I.
    He didn't go there and I didn't either.


    بنابراین too همیشه در انتهای جملات مثبت و either در آخر جملات منفی معنی(نیز؛هم چنین؛هم) را می دهند.


    تذکر: اگر فعل have , has ‎, had تنها فعل جمله و فعل اصلی باشند برای توافق با آن جمله خبری از افعال کمکی زمان ها do ‎, does , did استفاده می شود.


    He has a beautiful house and so does Ali.
    He has a beautiful house and Ali does too.

    -------------------------------------------------------------------------------------------------------
     
    بالا