شعر رباعیات فیض کاشانی

  • شروع کننده موضوع aaaaaaaa
  • بازدیدها 1,256
  • پاسخ ها 55
  • تاریخ شروع

aaaaaaaa

کاربر اخراجی
عضویت
2017/09/15
ارسالی ها
3,192
امتیاز واکنش
2,835
امتیاز
546
ای فیض بیا دلی بدریا انداز زین پستی خویش را ببالا انداز
یعنی ز کمال هر چه اندوختهٔ از سر بردار و بر ته پا انداز
 
  • پیشنهادات
  • aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    خود را بمحیط خطر انداز و مترس سر در ره آن نگار در باز و مترس
    بر سوختگان دست ندارد دوزخ با آتش عشق دوست در ساز و مترس
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    مغرور بعلم خود مشو مـسـ*ـت مباش نزد علما نیست شو و هست مباش
    در حضرت دوستان حق پستی کن نزد دشمن بلند شو پست مباش
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    از عشق مجاز گویمت چیست غرض زان چاشنی عشق حقیقیست غرض
    از جلوهٔ حسن دوست در روی نکو تعلیم طریق عشقبازیست غرض
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    با من بودی منت نمیدانستم تا من بودی منت نمیدانستم
    رفتم چه من ار میان ترا دانستم با من بودی منت نمیدانستم
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    در راه طلب تمام دردم دردم در ورزش فهم راز مردم مردم
    گفتی که چرا نمیکنی در خود سیر از من خبرت نبود کردم کردم
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    از غیب رسد، بدل سروشی هر دم دلراست بدان سروش گوشی هردم
    گـه نغمهٔ حزن میرسد گاه طرب نیشی است بهر دمی و نوشی هر دم
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    از لـ*ـذت خوشـی‌ اینجهان سرد شدم در آرزوی اجل همه درد شدم
    چندی چه زنان برنگ و بو بودم شاد آخر بیقین آخرت مرد شدم
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    از صحبت خلق سخت دلتنگ شدم وز دمها چون آینه در زنگ شدم
    بس نام نکوی بی مسمی دیدم از نام نکوی خویش در ننگ شدم
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    اینجا پاداش هر چه کردم دیدم اینجا محصول هرچه کشتم دیدم
    موقوف قیامت نیم اینجا همه شد اعمال و جزا بیکدیگر سنجیدم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا