متون ادبی کهن رباعیات کمال‌الدین اسماعیل

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
دل در سر زلف تونه زان بست رهی

کورا دو هزار بند بر بند نهی

گاهیش بزیر کلهی بنشانی

گاهیش بدست شانه یی با ز دهی
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    دستی که بر او همی می نا ب نهی

    دل میدهدت که خیره در تاب نهی

    انصاف بده چه چرب دست استادی

    کز آتش ناب مهر بر آب نهی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    من پیرو کهن گشته ز جان فرسایی

    عشق آمد و داد از توام بر نایی

    پیرانه سر ار چه نیست جز رسوایی

    الحق خوشم آید این کهن پیرایی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ای سرو که سر بر آسمان می سایی

    وز قدّ بلند لاف می پیمایی

    هر چند گرفت کار تو بالایی

    ترسم که هم از قامت او زیر آیی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مانند گل دو رنگی ای بینایی

    بی زر رخ گلگون بکسی ننمایی

    پندارم غنچه یی که تا دامن دل

    پر زر نکنی بند قبا نگشایی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مشتاق توام ، روی بمن ننمایی

    بیمار توان، بپرسشم نگرایی

    صد بند بود مرا، یکی نگشایی

    آخر بچه کار دوستان بازآیی؟
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    گل گر چه کند دعوی شهر آرایی

    او چون رخ تو کجاست در زیبایی؟

    این از پی آسایش بینی باشد

    وان از پی روشنایی بینایی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    یک روز بکوی عاشقان بر نایی

    وز بهر تماشا نظری نگشایی

    تا چون سر زلف خویش بینی آنجا

    بر هر در خانه، حلقه یی سودایی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    کی بر کنم از تو من دل ای بینایی

    کز عشق تو گشته ام بدین رسوایی؟

    وان روز که در جور و جفا افزایی

    گویی که بچشم من نکوتر آیی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    گـه خصم شوی مرا و گـه یار آیی

    روزی بهزار گونه در کار آیی

    ای دوست نترسی که بدود دل من

    در دست کسی چو خود گرفتار ایی؟
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    350
    بازدیدها
    3,219
    پاسخ ها
    159
    بازدیدها
    2,043
    پاسخ ها
    191
    بازدیدها
    3,240
    بالا