- عضویت
- 2015/04/15
- ارسالی ها
- 86,552
- امتیاز واکنش
- 46,640
- امتیاز
- 1,242
خیز در ده نوشید*نی گلگون را
شادی اندرون و بیرون را
آن چنان مـسـ*ـت کن ز باده مرا
که ندانم ز کوه هامون را
چون ز باده سرم شود گردان
نارم اندر شمار گردون را
خون من خورد چرخ ساغر شکل
باز خواهم ز ساغر آن خون را
جرعه بر خاک ریز بیشترک
مـسـ*ـت گردان دماغ قارون را
تا ز شادیّ آن بر اندازد
از دل خلق گنج مدفون را
چرخ افگند اهل دانش را
آسمان برکشد هردون را
باده را در فکن تو نیز بجام
برکش انگه سماع موزون را
تنگ ابریشمین بکش بر چنگ
گرم کن بار گیر گلگون را
تا ز بهر شکست لشکر غم
بسر خم برم شبیخون را
شادی اندرون و بیرون را
آن چنان مـسـ*ـت کن ز باده مرا
که ندانم ز کوه هامون را
چون ز باده سرم شود گردان
نارم اندر شمار گردون را
خون من خورد چرخ ساغر شکل
باز خواهم ز ساغر آن خون را
جرعه بر خاک ریز بیشترک
مـسـ*ـت گردان دماغ قارون را
تا ز شادیّ آن بر اندازد
از دل خلق گنج مدفون را
چرخ افگند اهل دانش را
آسمان برکشد هردون را
باده را در فکن تو نیز بجام
برکش انگه سماع موزون را
تنگ ابریشمین بکش بر چنگ
گرم کن بار گیر گلگون را
تا ز بهر شکست لشکر غم
بسر خم برم شبیخون را