شعر اشعار باباافضل کاشانی

  • شروع کننده موضوع ^Venus^
  • بازدیدها 3,346
  • پاسخ ها 201
  • تاریخ شروع

^Venus^

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/05
ارسالی ها
1,650
امتیاز واکنش
2,303
امتیاز
426
محل سکونت
به تو چه؟
گر با توام از تو جان دهم آدم را

از نور تو روشنی دهم عالم را

چون بی تو شوم قوت آنم نبود

کز سـ*ـینه به کام دل برآرم دم را
 
  • پیشنهادات
  • ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    اندوه تو دلشاد کند هر جان را

    کفر تو دهد تازگی ای ایمان را

    دل راحت وصل تو مبیناد دمی

    با درد تو گر طلب کند درمان را
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    دل سیر نشد از کم و از بیش تو را

    با آن که منازل است در پیش تو را

    عذرت نپذیرند گـهِ مرگ، از آنک

    بسیار بگفته اند در پیش تو را
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    در کار کش این عقل به کار آمده را

    تا راست کند کار به هم برزده را

    از نقش خیال در دلت بتکده ایست

    بشکن بت و کعبه ساز بتکده را
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    بی آن که کس رسد زوری از ما

    یا گشت پریشان دل موری از ما

    بی هیچ برآورد به صد رسوایی

    شوریده سر زلف تو شوری از ما
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب

    وز شاخ برهنه سایه داری مطلب

    عزت ز قناعت است و خواری ز طمع

    با عزت خود بساز و خواری مطلب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    آبی که به روزگار بندد کیمُخت

    تو گـه پسرش نام نهی، گاهی دخت

    خانی شد و پندار در او رخت نهاد

    دیگی شد و امید در او سودا پخت
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    گر بر فلکی به خاک باز آرندت

    ور بر سر نازی، به نیاز آرندت

    فی الجمله حدیث مطلق از من بشنو

    آزار مجوی تا بنیازارندت
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    باشد که ز اندیشه و تدبیر درست

    خود را به در اندازم از این واقعه چست

    کز مذهب این قوم ملالم بگرفت

    هر یک زده دست عجز بر صحبت سست
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    تا گوهر جان در صدف تن پیوست

    وز آب حیات گوهری صورت بست

    گوهر چو تمام شد، صدف را بشکست

    بر طرف کله گوشهٔ سلطان بنشست
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,549
    بالا