شعر اشعار حکیم نزاری

  • شروع کننده موضوع ^Venus^
  • بازدیدها 2,336
  • پاسخ ها 100
  • تاریخ شروع

^Venus^

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/05
ارسالی ها
1,650
امتیاز واکنش
2,303
امتیاز
426
محل سکونت
به تو چه؟
وقف کردم هستی خود بر نوشید*نی

نیستی از من بمان گو در حجاب

بر لب کوثر نشستن روز بعث

ای مسلمانان از این خوش تر مآب

اهل فطرت مـسـ*ـت از آن جا آمدند

هم چنان مستند تا یوم الحساب

من هم از آن جام مـسـ*ـتی می کنم

تا نپندارید کز خمرم خراب

آب و خاک عشق بر هم کرده اند

پس سرشت من از آن خاک است و آب

آتش سودای عشقم آبم ببرد

از چه از بس تاب سوز و سوز تاب

چشم ما و طلعت دیدار دوست

چشم خفّاش است و نور آفتاب

آفتاب آن جا اگر چه ذره ایست

از ره تمثیل کردم انتساب

من چو حربا عاشقم بر عکس نور

نی چو خفاشم زخور در احتجاب

تا شوند احباب در محبوب محو

از وجود خویش کردند اجتناب

تا که خواهد طاقت انوار داشت

گر جمال از پیش بردارد نقاب

چشم امید نزاری روشن است

از طلوع نور نجل بوتراب

پرتوی بر جان من زان نور تافت

ذره وار افتاده ام در اضطراب
 
  • پیشنهادات
  • ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    ای دلم با تو چو در شیشه ی شفاف نوشید*نی

    چون بود شیشه ی شفاف و درو لعل مذاب

    آفتاب از اثر ابر شود پوشیده

    نور فایض نشود نا شده بیرون ز حجاب

    شیشه با آن که پر آب است به صورت به خواص

    نشود مانع اشراق می روشن ناب

    آب افسرده درو آتش تر ریخته چیست

    روح محض است اگر بشنوی از من به جواب

    شیشه هر گـه که شود نیمه ز می دانی چیست

    نیمه ای چشمه ی خضر است و دگر نیمه نوشید*نی

    شیشه در اصل جماد است ولی ناطق را

    مدد فکرت از او باشد و تدبیر صواب

    زان دلم با دل تو صاف چو جان با بدن است

    که میان من و تو جز من و تو نیست حجاب

    طاعت و معصیت آن جا چه کند چون شد مرد

    یک دل و یک جهت ویک صفت و یک محراب

    خانه ی دل چو به عشق است مخلّد بنیاد

    خواه معمور سرا گاه ِ جهان خواه خراب

    مسند سلطنت اینجاست وگرنه آن جا

    به چنین مرتبه قانع نشود گلخن تاب

    جهد کن تا نشود فوت دم نقد الوقت

    فرصتی بهتر از این نیست نزاری دریاب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    راحت روح شاهدست و نوشید*نی

    فرح استماع چنگ و رباب

    ساقیی طرفه تر ز آب زلال

    مطربی تازه تر ز خوشـی‌ شباب

    خوش ترین جای چیست خلوت خاص

    بهترین نقل چیست سیخ کباب

    نی غلط رفت چاشنی کردن

    از کجا از لب چو لعل مذاب

    روی در روی دوست بر کف جام

    دوش با دوش یار مـسـ*ـت خراب

    در فرو بسته بر عوام الناس

    روی در روی مجمع الاحباب

    چند گویی نزاریا ز بهشت

    اینک اینک ببین ببین دریاب

    بزم مخدوم شهریار انام

    مشتری طلعت خجسته جناب

    شادی روزگار یاران را

    بر کف من نهید جام نوشید*نی

    دوستان نقد وقت دریابید

    ای که طوبی لهم و حسن مآب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    کاش برون آمدی یوسف ما از نقاب

    تا به ملامت حسود بیش نکردی خطاب

    نی چه حدیث است نی ما که و یوسف کدام

    شب پره و احتمال در نظر آفتاب

    کیست که انگیخت باز در همه آفاق شور

    چیست که افتاد باز در همه خلق اضطراب

    مطرب داوود لحن بر سر من کن سماع

    ساقی عیسی نفس بر کف من نه نوشید*نی

    تیغ چو آب از قفا زود ببیند رقیب

    بی هده در خون ما چند نماید شتاب

    حاسد بدبخت را با روش ما چه کار

    گو قصب خویشتن دور بر از ماهتاب

    ای که به تلقین عقل غیبت ما میکنی

    جهل مرکب تو را می فکند در عذاب

    دام شیاطین منه بر سر کوی ملک

    رو به فضولی مکن خانه ی بختت خراب

    تیغ زبان می کشی در حرم پادشاه

    جان بدهی عاقبت سر نبری زین طناب

    طاعت جزوی و بس کوثر و باقی طمع

    تشنه بسی شد فرو در طلب این سراب

    ما اگر از شرب مِی باز نداریم دست

    نزد تو باشد خطا زان که ندانی صواب

    نعمت دارالبقا گر تو نخواهی مخواه

    دولت کشف الغطا گر تو نیابی میاب

    بر چو منی گر نوشید*نی نیست حلال ای عجب

    بر تو وبال است نان بر تو حرام است آب

    عاشق یوسف نه ای عیب زلیخا مکن

    آتش غیرت مدم جان نزاری متاب

    نغمه ی داوود بس گوش و حدیث رقیب

    یوسف بنشسته پیش چشم زلیخا و خواب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    ماه نو بنمود رخسار از نقاب

    ساقیا در ده سبک جام نوشید*نی

    آتش سی روزه را بنشان به آب

    خاصه خوب آبی معطر چون گلاب

    آتشین آبی که در جام بلور

    می نماید راست چون لعل مذاب

    جوهری پاکیزه اما بی عَرَض

    آفتابی روشن اما بی حجاب

    آفتابش گفتم و می دان که هست

    آفتاب از عکس او در اضطراب

    عکس می در چشم ما بودی چنانک

    تشنه ای اندر بیابان در سراب

    لاجرم امروز در خم می جهم

    گرچه میکردم از او دی اجتناب

    در خرابی می روم زیرا که هست

    عالم معموری من در خراب

    روز و شب مـسـ*ـت و خرابم چون کنم

    با فقیهان بحث در بعث و ثواب

    عالمی می گفت در ماه صیام

    تا نزاری چون رهد یوم الحساب

    گفتم او گو خلق را از ره مبر

    من خود آنجا در نمانم از جواب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    قیامت بر انگیخت ما را ز خواب

    به محشر رسیدیم و خیر المآب

    سرافیل وحدت فرو کوفت صور

    ولی مرده دل در نیامد ز خواب

    بر آورد از سوزناکان دمار

    ز افسرده نه تف بر آمد نه تاب

    قیامت در این حال ما منتظر

    وگر بر نیندازد از رخ نقاب

    به دیوان روز مظالم به حشر

    بماند خجل از سوال و جواب

    چه آن جا به کارست از این جا ببر

    چو بردی ز فردوس بشنو خطاب

    به زلزال ارض و به طی سما

    چه حاجت تو را وقت خود بازیاب

    وگر هم بر افتد زمان و زمین

    مخور غم چو ایمن شدی از عذاب

    به زاری نزاری فرومانده ای

    چو مجرم میان ثواب و عقاب

    حساب ار به اعمال و کردار ماست

    خدایا مکن نا امید از ثواب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    وقت خواب است بینداز بتا جامه ی خواب

    ساقیا بیش مده می که خرابیم و به تاب

    هرچه سر برکند از جیب قصب ماه زمین

    از رخ ماه قدح باید برداشت نقاب

    مطلع ماه قدح چون بود از مشرق خم

    هم چو خورشید که طالع شود از ظل حجاب

    هم در این زاویه باید که مرتب باشد

    همه اسباب صبوحی چو در آییم ز خواب

    رفته بر طور طرب موسی عیسی انفاس

    پیش تر زمزمه ای در دهد از عود و رباب

    آتشی بر فکند زنده دلی تا ببرد

    سرگرانی حریفان سبک از دود کباب

    مجلس انس بیارای و بخوان یاران را

    در ده از کوثر خم خانه به پیمانه نوشید*نی

    خاصه هنگام بهارست و گل افشان صبا

    مکن ای یار مکن غفلت و فرصت دریاب

    دهن سبزه پر از لولوی شبنم گویی

    سبزه گرد لب یارست و درو درّ خوشاب

    بر من ای یار ملامت مکن و عیب مجوی

    سر اخلاص بنه گردن از انصاف متاب

    کم توانی بود ز زالی که به دستان هر سال

    نو عروسی شود و تازه کند عهد شباب

    خانه ی عاریت ای دوست بباید پرداخت

    رخت از آن پیش برون بر که درآید سیلاب

    تا چو افسرده دل از خواب نباید برخاست

    آن به آید که نهندم به لحد مـسـ*ـت و خراب

    تا سر از پای خم میکده بر باید داشت

    گر به خم خانه مرا دفن کنی ایت صواب

    هرکس این رمز ندانند نزاری خاموش

    مثَل است این مفکن گوهر حکمت به خلاب

    متعصب چه کند هرچه بتر گو می گوی

    نور بی ظلمت و صادق نبود بی کذّاب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    دوش مرا حالتی روی نمودی عجب

    در نظرم آفتاب تا سحر از نیمه شب

    نادره تر این که شب ، کرد ظهور آفتاب

    من شده در پیش او ذره صفت مضطرب

    بوده بس از اضطراب بی خبر از خویشتن

    جاذبه ای بی کشش ، واسطه ای بی سبب

    چشم من از نور خور حیران خفاش وار

    روح من از راح شوق غرق نشاط و طرب

    از خم تسنیم نوش کرده به تسلیم من

    وز سر تعظیم پیش چشم ز روی ادب

    آتش طور و کلیم لازمه ی حال ما

    واقعه ای با هـ*ـوس معجزه ای با طلب

    رقعه بگسترد عشق مهره فروچید شوق

    تعبیه ای جمع شد تفرقه در یک ندب

    این همه در باختم خانه برانداختم

    قصه کنم مختصر شرح کنم منتخب

    هیچ دگر نیست هیچ جز همه او والسلام

    پیش نزاری مگو از گهر و از نسب

    هیبت آن شب چنان برد دل من که شد

    بود من و حال من زار چو باد قصب

    خلق زبان دراز کرده چو الماس تیز

    طعنه دهی از قفا سرزنشی از عقب

    بار ملامتگران می کشم و می برم

    می گذرانم خوشی دور عنا و تعب

    یافت نزاری به عشق از خودی خود خلاص

    عشق عطیت بود نه هنر مکتسب

    حمداً لله که من یافته ام نقد وقت

    منتظر نسیه را هست خیالی عجب

    ساقی وحدت بیار ، تا بزداید غبار

    زآینه ی روح ما صیقل آب عنب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    مکن ملامتم ای شیخ اگر چه نیست ادب

    صلاح و زهد و ورع لطف کن ز من مطلب

    حلال خواره چو من نیست دیگری در عصر

    به روی دوست از آن می خورم نوشید*نی عنب

    عجب نباشد اگر بر من اعتراض کنند

    که عاقلان جهان منکر من اند اغلب

    حریف پای خم و یار دست جام می ام

    مرا به سر نشود از نشاط و خوشـی‌ و طرب

    زمین به پای فرو کردم و زمانه به دست

    شبی به کام نبردم به روز و روز به شب

    مگر شبی که دل آرام داشتم در بر

    مگر دمی که لب جام داشتم بر لب

    اگر چه از می وصل و نوشید*نی هجر و خمـار

    به واجب از همه اسباب می شوند سبب

    ولیکن ار نرود بر مراد ما کاری

    ز آفرینش اضداد نیست هیچ عجب

    حسود عیب کند بر من و عجب نبود

    مریض محترق ار یاوه گوید اندر شب

    بسوخت جان نزاری کرشمه ی ترکی

    کز آفتاب عجم دست برد و ماه عرب
     

    ^Venus^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    2,303
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    به تو چه؟
    مرا چو وصل تو تشریف بار داد امشب

    بیار باده و گوهر هرچه باد امشب

    کمند زلف تو وجام باده هر دو به کف

    رقیب را چه بماند به دست ، باد امشب

    مگر زمانه ببخشود بر من مسکین

    که هم به وصل تو داد دلم بداد امشب

    صبا کجاست که یعقوب صبح را گوید

    که آفتاب چو یوسف به چه فتاد امشب

    جهان ز مادر فطرت در آفرینش خاص

    جز از برای تمنای من نزاد امشب

    اگر نه روز معادست و من بهشتی چیست

    که آسمان در فردوس برگشاد امشب

    چو هیچ حاصلت از نقد دیّ و فردا نیست

    نزاریا بستان از زمانه داد امشب
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,547
    بالا