شعر اشعار جامی

  • شروع کننده موضوع *فریال*
  • بازدیدها 2,085
  • پاسخ ها 53
  • تاریخ شروع

« «N¡lOo£aR» »

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/11/09
ارسالی ها
2,852
امتیاز واکنش
17,503
امتیاز
746
محل سکونت
گیلان

مـرا با شَمـع نسبت نیست
در سوز
کــه او شَب سوزد و من
در شب و روز.....
#جامی
 
  • پیشنهادات
  • « «N¡lOo£aR» »

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/09
    ارسالی ها
    2,852
    امتیاز واکنش
    17,503
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    گیلان
    #شعر_کهن

    رونـق ایـّام جـــوانی‌ست عشـــق
    مـایهٔ کام دو جهـــانی ‌ست عشــق


    میل تحـرّڪ به فـلڪ ، عشــق داد
    ذوق تجــرّد به مـلڪ ، عشـــق داد


    رابطــهٔ جـــان و تـــن مـا ازوست
    مـــردن ما، زیستـــن مـا، ازوست


    زنــدگی دل به غـــم عاشـقی ‌ست
    تارڪ جــان در قــدم عاشـقی

    #جامی


     

    « «N¡lOo£aR» »

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/09
    ارسالی ها
    2,852
    امتیاز واکنش
    17,503
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    گیلان
    بس که در جان نزار و چشم بیدارم تویی

    هر که پیدا می‌شود از دور، پندارم تویی...

    #جامی
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    الهی غنچهٔ امید بگشای!
    گلی از روضهٔ جاوید بنمای
    بخندان از لب آن غنچه باغم!
    وزین گل عطرپرور کن دماغم!
    درین محنت‌سرای بی مواسا
    به نعمت‌های خویش‌ام کن شناسا!
    ضمیرم را سپاس اندیشه گردان!
    زبانم را ستایش‌پیشه گردان!
    ز تقویم خرد بهروزی‌ام بخش!
    بر اقلیم سخن فیروزی‌ام بخش!
    دلی دادی ز گوهر گنج بر گنج
    ز گنج دل زبان را کن گهر سنج!
    گشادی نافهٔ طبع مرا ناف
    معطر کن ز مشکم قاف تا قاف!
    ز شعرم خامه را شکرزبان کن!
    ز عطرم نامه را عنبرفشان کن!
    سخن را خود سرانجامی نمانده‌ست
    وز آن نامه بجز نامی نمانده‌ست
    درین خم‌خانهٔ شیرین‌فسانه
    نمی‌یابم نوایی ز آن ترانه
    حریفان باده‌ها خوردند و رفتند
    تهی‌خم‌ها رها کردند و رفتند
    نبینم پختهٔ این بزم، خامی
    که باشد بر کف‌اش ز آن باده، جامی
    بیا ساقی رها کن شرمساری!
    ز صاف و درد پیش آر آنچه داری​
    fu2343.jpg
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,547
    بالا