شعر اشعار عبید زاکانی

  • شروع کننده موضوع zohreh77
  • بازدیدها 6,829
  • پاسخ ها 302
  • تاریخ شروع

zohreh77

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/18
ارسالی ها
1,187
امتیاز واکنش
43,458
امتیاز
858
وصل جانان باشدم جان گو مباش
در جهان جز فکر جانان گو مباش
ساکن خلوت سرای انس را
گلشن و بستان و ایوان گو مباش
ما کجا اسباب دنیا از کجا
مور را ملک سلیمان گو مباش
چون ز یزدان هرچه خواهی میدهد
خلعت و انعام سلطان گو مباش
ما گدایانیم ما را چون عبید
مال و جاه حکم و فرمان گو مباش
 
  • پیشنهادات
  • zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    نه بر هرخان و خاقان میبرم رشگ
    نه بر هر میر و سلطان میبرم رشگ
    نه دارم چشم بر گنجور و دستور
    نه بر گنج فراوان میبرم رشگ
    نه می‌اندیشم از دوزخ به یک جو
    نه بر فردوس و رضوان میبرم رشگ
    نه بر هر باغ و بستان می‌نهم دل
    نه بر هر قصر و ایوان میبرم رشگ
    ز من چرخ کهن بستد جوانی
    بر آن ایام و دوران میبرم رشگ
    چو رنج دیگرم بر پیری افزود
    به حال هرکسی زان میبرم رشگ
    چو دردم میشود افزون در آن حال
    بر آن کو میدهد جان میبرم رشگ
    عبید از درد می‌نالد شب و روز
    بر آن کو یافت درمان میبرم رشگ
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    ای ترک چشم مستت بیمار خانهٔ دل
    زلف تو دام جانها خال تو دانهٔ دل
    آنجا که ترک چشمت شست جفا گشاید
    تیر بلا نیاید جز بر نشانهٔ دل
    خونابهٔ سرشکم ریزند مردم چشم
    از آستانهٔ تو تا آسمانهٔ دل
    دل اوفتاده عاجز بر آستانهٔ تو
    تا عاجز اوفتادم بر آستانهٔ دل
    دارد عبید مسکین دائم هوای عشقت
    هم در میانهٔ جان هم در میانهٔ دل
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    گوئی آن یار که هر دو ز غمش خسته‌تریم
    با خبر نیست که مادر غم او بی‌خبریم
    از خیال سر زلفش سر ما پرسود است
    این خیالست که ما از سر او درگذریم
    با قد و زلف درازش نظری می‌بازیم
    تا نگویند که ما مردم کوته نظریم
    دل فکنده است در این آتش سودا ما را
    وه که از دست دل خویش چه خونین جگریم
    عشق رنجیست که تدبیر نمیدانیمش
    وصل گنجیست که ما ره به سرش می‌نبریم
    جان ما وعدهٔ وصلست نه این روح مجاز
    تو مپندار که ما زنده بدین مختصریم
    آه و فریاد که از دست بشد کار عبید
    یار آن نیست که گوید غم کارش بخوریم
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    حال خود بس تباه می‌بینم
    نامهٔ دل سیاه می‌بینم
    یوسف روح را ز شومی نفس
    مانده در قعر چاه می‌بینم
    خط طومار عمر می‌خوانم
    همه واحسرتاه می‌بینم
    در دل بی‌قرار می‌نگرم
    ناله و سوز و آه می‌بینم
    ره دراز است و دور من خود را
    همه بی‌زاد راه می‌بینم
    پایمردی که دست او گیرد
    محض لطف اله می‌بینم
    عذر خواه عبید بی‌چاره
    کرم پادشاه می‌بینم
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    ما سریر سلطنت در بینوائی یافتیم
    لـ*ـذت رندی ز ترک پارسائی یافتیم
    سالها در یوزه کردیم از در صاحبدلان
    مایهٔ این پادشاهی زان گدائی یافتیم
    همت ما از سر صورت پرستی در گذشت
    لاجرم در ملک معنی پادشائی یافتیم
    پرتو شمع تجلی بر دل ما شعله زد
    این همه نور و ضیا زان روشنائی یافتیم
    صحبت میخوارگان از خاطر ما محو کرد
    آن کدورتها که از زهد ریائی یافتیم
    پیش از این در سر غرور سرفرازی داشتیم
    ترک سر کردیم و زان زحمت رهائی یافتیم
    گرچه آسیب فلک بشکست ما را چون عبید
    از درونهای بزرگان مومیائی یافتیم
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    یارب از کرده به لطف تو پناه آوردیم
    به امید کرمت روی به راه آوردیم
    بر سر نفس بدآموز که شیطان رهست
    از ندامت حشر از تو به سپاه آوردیم
    بر گنه کاری خود گرچه مقریم ولی
    نالهٔ زار و رخ زرد گواه آوردیم
    گرچه ما نامه سیاهیم ببخشای که ما
    روسیاهیم از آن نامه سیاه آوردیم
    بر در عفو تو ما بی سر و پایان چو عبید
    تا تهی دست نباشیم گـ ـناه آوردیم
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    منم اسیر و پریشان ز یار خود محروم
    غریب شهر کسان و ز دیار خود محروم
    به درد و رنج فرومانده و ز دوا نومید
    نشسته در غم و از غمگسار خود محروم
    گزیده صحبت بیگانگان و نااهلان
    ز قوم و کشور و ایل و تبار خود محروم
    ز روزگار مرا بهره نیست جز حرمان
    مباد هیچکس از روزگار خود محروم
    ز آه سـ*ـینه بسوزم اگر شوم نفسی
    ز سیل این مژهٔ سیل بار خود محروم
    ز هر بدی که به من میرسد بتر زان نیست
    که مانده‌ام ز خداوندگار خود محروم
    امید هست عبید آنکه عاقبت نشوم
    ز لطف و رحمت پروردگار خود محروم
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام
    باز در کوی مغان بی سر و سامان شده‌ام
    نه به مسجد بودم راه و نه در میکده جای
    من سرگشته در این واقعه حیران شده‌ام
    بر من خستهٔ بیچاره ببخشید که من
    مبتلای دل شوریدهٔ نالان شده‌ام
    رغبتم سوی بتانست ولیکن دو سه روز
    از پی مصلحتی چند مسلمان شده‌ام
    بارها از سر جهلی که مرا بود به سهو
    کرده‌ام توبه و در حال پشیمان شده‌ام
    زاهدان از می و معشوق مرا منع کنند
    بهتر آنست که من منکر ایشان شده‌ام
    گفت رهبان که عبید از پی سالوس مرو
    زین سخن معتقد مذهب رهبان شده‌ام
     

    zohreh77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,187
    امتیاز واکنش
    43,458
    امتیاز
    858
    قصد آن زلفین سرکش کرده‌ام
    خاطر از سودا مشوش کرده‌ام
    در ره عشقش میان جان و دل
    منزل اندر آب و آتش کرده‌ام
    از وصالش تا طمع ببریده‌ام
    با خیالش وقت خود خوش کرده‌ام
    از نسیم گلستان تا شمه‌ای
    بوی او بشنیده‌ام غش کرده‌ام
    کیش او بگرفته قربان گشته‌ام
    تا نپنداری که ترکش کرده‌ام
    از دو لعل و از دو ابرو و دو زلف
    گر امان یابم غلط شش کرده‌ام
    دل طلب کردم ز زلفش بانک زد
    کای عبید آنجا فروکش کرده‌ام
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,542
    بالا