شعر اشعار فرخی سیستانی

  • شروع کننده موضوع deldar
  • بازدیدها 1,164
  • پاسخ ها 57
  • تاریخ شروع

deldar

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/05/26
ارسالی ها
2,028
امتیاز واکنش
2,468
امتیاز
539



Please, ورود or عضویت to view URLs content!
من ندانم که عاشقی چه بلاست
هر بلایی که هست عاشق راست
زرد و خمیده گشتم از غم عشق
دو رخ لعلفام و قامت راست
کاشکی دل نبودیم که مرا
اینهمه درد و سختی از دل خاست
دل بود جای عشق و چون دل شد
عشق را نیز جایگاه کجاست
دل من چون رعیتیست مطیع
عشق چون پادشاه کامرواست
برد و برد هر چه بیند و دید
کند و کرد هر چه خواهد و خواست
وای آن کو به دام عشق آویخت
خنک آن کو ز دام عشق رهاست
عشق بر من در عنا بگشاد
عشق سر تا به سر عذاب و عناست
در جهان سختتر ز آتش عشق
خشم فرزند سیدالوزراست
میر ابوالفتح کز فتوت و فضل
در جهان بیشبیه و بیهمتاست
صفتش: مهتر گشاده کفست
لقبش: خواجهٔ بزرگ عطاست
به سخا نامورتر از دریاست
گرچه او را کمینه فضل سخاست
دست او هست ابر و دریا دل
ابر شاگرد و نایبش دریاست
بخشش او طبیعی و گهریست
بخشش دیگران به روی و ریاست
راد مرد و کریم و بیخللست
راد و یکخوی و یکدل و یکتاست
نیکویی را ثواب هفتادست
از خدا و بر این رسول گواست
اندکست این ز فضل او هر چند
کس نگفتهست کاند کیش چراست
آن خواجه غریبتر که ازو
خدمتی را هزار گونه جزاست
اثر نعمت و عنایت او
بر همه کس چو بنگری پیداست
ادبا را شریک دولت کرد
دولت خواجه دولت ادباست
شعرا را رفیق نعمت کرد
نعمت خواجه نعمت شعراست
هر تنی زیر بار منت اوست
هر زبانی به شکر او گویاست
او ز جود و ز فضل تنها نیست
در همانند خویشتن تنهاست
طبع او چون هواست روشن و پاک
روشن و پاک بیبهانه هواست
هر که با او به دشمنی کوشد
روز او از قیاس بیفرداست
تیغ او بر سر مخالف او
از خدای جهان نبشته قضاست
دشمن او ازو به جان نرهد
ور همه پروریدهٔ عنقاست
گر چه آباش سیدان بودند
او به هر فضل سید آباست
دست او را مکن قیاس به ابر
که روا نیست این قیاس و خطاست
گر چه گیتی ز ابر تازه شود
اندرو بیم صاعقهست و بلاست
تا هوا را گشادگی و خوشیست
تا زمین را فراخی و پهناست
شادمان باد و یافته ز خدای
هر چه او را مراد و کام و هواست
مهرگانش خجسته باد چنان
کو خجسته پی و خجسته لقاست
کاندرین مهرگان فرخ پی
زو مرا نیم موزه نیم قباست
 
  • پیشنهادات
  • nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    گفتم رخ تو بهار خندان منست
    گفت آن تو نیز باغ و بستان منست
    گفتم لب شکرین تو آن منست
    گفت از تو دریغ نیست گر جان منست
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    غم دیدم از آن کس که مرا می‌باید
    ببریدم ازو تا دل من بگشاید
    نادیدن او مرا همی‌بگزاید
    گرگ آشتیی کنم چه تا پیش آید
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    گفتم که بیا وعدهٔ دوشینه بیار
    ور نه بخروشم از تو اکنون چو هزار
    گفتا دهم ای همه جفا ، نک زنهار!
    آواز مده که گوش دارد دیوار
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    صدبار ز من شنیده بودی کم و بیش
    کایزد همه را هرچه کنند آرد پیش
    در کردهٔ خویش مانده ای ای درویش
    چه چون کندی فزون ز اندازهٔ خویش
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    یاری بودی سخت بیین و بسنگ
    همسایهٔ تو بهانه جوی و دلتنگ
    این خو تو ازو گرفته‌ای ای سرهنگ
    انگور ز انگور همی‌گیرد رنگ
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    ما سر خصم را بکوبیم به سنگ
    یا او سر ما به دار سازد آونگ
    القصه درین زمانهٔ پرنیرنگ
    یک کشته بنام به که صد زنده به ننگ
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    گویند که معشوق تو زشتست و سیاه
    گر زشت و سیاهست مرا نیست گـ ـناه
    من عاشقم و دلم بر او گشته تباه
    عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    با من چو گل شکفته باشی گـه گـه
    گاهی باشی چو کارد با گوشت تبه
    روزی همه آری کنی و روزی نه
    یکره صنما بنه مرا بر یک ره
     

    nika_beramiriha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    2,472
    امتیاز
    426
    از بهر خدای اگر تویی سرو سرای
    یکباره ز من باز مگیر ای بت پای
    دیدار عزیز کردی ای بارخدای
    سیمرغ نه‌ای روی رهی را بنمای

    [
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,543
    بالا