- عضویت
- 2014/05/26
- ارسالی ها
- 2,028
- امتیاز واکنش
- 2,468
- امتیاز
- 539
من ندانم که عاشقی چه بلاست
هر بلایی که هست عاشق راستزرد و خمیده گشتم از غم عشق
دو رخ لعلفام و قامت راستکاشکی دل نبودیم که مرا
اینهمه درد و سختی از دل خاستدل بود جای عشق و چون دل شد
عشق را نیز جایگاه کجاستدل من چون رعیتیست مطیع
عشق چون پادشاه کامرواستبرد و برد هر چه بیند و دید
کند و کرد هر چه خواهد و خواستوای آن کو به دام عشق آویخت
خنک آن کو ز دام عشق رهاستعشق بر من در عنا بگشاد
عشق سر تا به سر عذاب و عناستدر جهان سختتر ز آتش عشق
خشم فرزند سیدالوزراستمیر ابوالفتح کز فتوت و فضل
در جهان بیشبیه و بیهمتاستصفتش: مهتر گشاده کفست
لقبش: خواجهٔ بزرگ عطاستبه سخا نامورتر از دریاست
گرچه او را کمینه فضل سخاستدست او هست ابر و دریا دل
ابر شاگرد و نایبش دریاستبخشش او طبیعی و گهریست
بخشش دیگران به روی و ریاستراد مرد و کریم و بیخللست
راد و یکخوی و یکدل و یکتاستنیکویی را ثواب هفتادست
از خدا و بر این رسول گواستاندکست این ز فضل او هر چند
کس نگفتهست کاند کیش چراستآن خواجه غریبتر که ازو
خدمتی را هزار گونه جزاستاثر نعمت و عنایت او
بر همه کس چو بنگری پیداستادبا را شریک دولت کرد
دولت خواجه دولت ادباستشعرا را رفیق نعمت کرد
نعمت خواجه نعمت شعراستهر تنی زیر بار منت اوست
هر زبانی به شکر او گویاستاو ز جود و ز فضل تنها نیست
در همانند خویشتن تنهاستطبع او چون هواست روشن و پاک
روشن و پاک بیبهانه هواستهر که با او به دشمنی کوشد
روز او از قیاس بیفرداستتیغ او بر سر مخالف او
از خدای جهان نبشته قضاستدشمن او ازو به جان نرهد
ور همه پروریدهٔ عنقاستگر چه آباش سیدان بودند
او به هر فضل سید آباستدست او را مکن قیاس به ابر
که روا نیست این قیاس و خطاستگر چه گیتی ز ابر تازه شود
اندرو بیم صاعقهست و بلاستتا هوا را گشادگی و خوشیست
تا زمین را فراخی و پهناستشادمان باد و یافته ز خدای
هر چه او را مراد و کام و هواستمهرگانش خجسته باد چنان
کو خجسته پی و خجسته لقاستکاندرین مهرگان فرخ پی
زو مرا نیم موزه نیم قباست