شعر گزیدهٔ اشعار رشحه

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 923
  • پاسخ ها 34
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
آمد هزار تیر تو بر جسم چاک چاک
یک تیر شد خطا و شدم باعث هلاک
گر یار یاورم بود از آسمان چه بیم
گر دوست مهربان بود از دشمنان چه باک
اشکم ز بیم هجر تو هر روز تا سمک
آهم ز دست خوی تو هر شام تا سماک
بازش مگر حیات دهد لطف شهریار
اکنون که گشت رشحه ز جور فلک هلاک
محمود پادشاه که در روزگار او
از نوک ناوکش شده خفتان چرخ چاک
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم
    که بینم از تو وفایی گذشت عمر و ندیدم
    سزای آن که تو را برگزیدم از همه عالم
    ملامت همه عالم ببین چگونه شنیدم
    اگر چه سست بود عهد نیکوان اما
    به سست عهدیت ای مه ندیدم و نشنیدم
    دلم شکستی و عهد تو سنگدل نشکستم
    ز من بریدی و مهر از تو بیوفا نبریدم
    زدی به تیغ جفایم فغان که نیست گناهی
    جز این که بار جفایت به دوش خویش کشیدم
    تهی نگشت ز زهر غم تو ساغر عیشم
    از آن زمان که نوشید*نی محبت تو چشیدم
    کنون ز ریزش ابر عطاش رشحه چه حاصل
    چنین که برق غمش سوخت کشتزار امیدم
    ز جام عشق چو بیخود شدم چه جای شرابم
    ز مدح شاه چو سر خوش شدم چه جای نبیدم
    ضیاء السلطنه خاتون روزگار که گوید
    سپهر بر درش از بهر سجده باز خمیدم
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چه شود اگر که بری ز دل همه دردهای نهانیم
    به کرشمههای نهانی و به تفقدات زبانیم
    نه به ناز تکیه کند گلی نه به ناله دلشده بلبلی
    تو اگر به طرف چمن دمی بنشینی و بنشانیم
    ز غم تو خون دل ناتوان، ز جفات رفته ز تن توان
    به لب است جان و تو هر زمان، ستمی ز نو برسانیم
    ز سحاب لطف تو گر نمی، برسد به نخل امید من
    نه طمع ز ابر بهاری و نه زیان ز باد خزانیم
    بودم چو رشحه دلی غمین، الم و فراق تو در کمین
    نشوی به درد و الم قرین، گر از این الم برهانیم
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242


    ای از لب تو به خون رخ لعل خضاب
    وز خجلت دندانت گهر غرق در آب
    چشم و دل من به یاد دندان و لبت
    این در خوشاب ریزد آن لعل مذاب
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    فلک کینه گرا دوش به آهنگ جفا
    همه شب پای فرو هشت به کاشانهٔ ما
    گفتم از بهر چکار آمدهای گفت که جور
    گفتم از بهر چه تقصیر بود گفت: وفا
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    دردا که بود خاصیت این چشم ترم را
    کز گریه ز روی تو ببندد نظرم را
    دل بستگیم تازه به دام تو شد اکنون
    کز سنگ جفا ریختهای بال و پرم را
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    دامن قاتل به دست آمد دم بسمل مرا
    دعوی خون بیش ازین کی باشد از قاتل مرا
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هر کجا نام ز دانش همه افلاک حجاب
    هر کجا ذکر به نامش همه آفاق حیا
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ای از لب تو به خون رخ لعل خضاب
    وز خجلت دندانت گهر غرق در آب
    چشم و دل من به یاد دندان و لبت
    این در خوشاب ریزد آن لعل مذاب
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    آن بت گل چهره یارب بسته از سنبل نقاب
    یا به افسون کرده پنهان در دل شب آفتاب
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,610
    بالا