نقد رمان معرفی و نقد رمان آفتابگردان | شکوفه حسابی کاربر انجمن نگاه دانلود

شکوفه حسابی

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/02
ارسالی ها
7,854
امتیاز واکنش
29,176
امتیاز
1,001
محل سکونت
ترینیداد و توباگو
*|به نام خالق آفتابی که آفتابگردان را پرستید|*
نام رمان: آفتابگردان
ژانر: عاشقانه-اجتماعی
نام نویسنده: شکوفه حسابی کاربر انجمن نگاه دانلود
ناظر:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

خلاصه:
ونیز دختری است که سال ها قبل طعم عشق را درک کرده، عشقی که لیلیوم های سفید باعث شد راز ساعت 4 ظهر، فراموش شود و دیگر خرمالویی چیده نشود؛ رژ لب قرمز رنگی روی عاشقانه ها رد نندازد و نگاهی فریاد نزند.
دلایل و بهانه های کار ساز، عزیز روزهای ونیز را به دیار دیگری کشاندند و حال ونیز...
باید ممنوعه هارا کشف کند*
ممنوعه هایی که از کشف آفتابگردان رازها
می گویند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    به نام خدا


    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده
    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
    -تند تند پست بزار
    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
    و...........

    برای درخواست نقد توسط "شورای نقد انجمن نگاه دانلود" می توانید به تاپیک زیر مراجه نمایید:
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد


    36598
     

    *SetAre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/15
    ارسالی ها
    711
    امتیاز واکنش
    5,515
    امتیاز
    622
    محل سکونت
    south
    سلام دوست عزیزم
    من که به شخصه تا الان از امانت لـ*ـذت بردم و ایرادی ندیدم شخصیت هات رفتارهای زیاد غیر عادی نداشتند که ادم احساس کنه رفتارهای متعادلی داشتند
    امیدوارم همیشه موفق باشی
     

    Ghazalhe.Sh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/29
    ارسالی ها
    874
    امتیاز واکنش
    5,170
    امتیاز
    591
    محل سکونت
    زير سايه ى خدا
    سلام شكوفه جان
    اسم رمان: آفتاب گردان، گل آفتاب گردان نماد، اميد و درخشندگى است؛ با توجه به توضيحات و داستان اين گل، فكر كنم قصدتون نشان دادن، هميشه اميدوار باش بود!
    ژانر:اجتماعى-عاشقانه، چون شخصيت ونيز قبلا عاشق بوده و تو عشق شكست خورده و هنوز با گذشت سال ها، قلبش شكسته و از زندگى سير شده؛ فكر كنم يه ژانر تراژدى هم مناسب باشه! (چون رمان در حال تايپه، نمى شه نظر قطعى داد؛ در كل به خودتون بستگى داره! )
    خلاصه: خلاصه، خلاصه نه خيلى مبهم بود و نه با خوندنش تا ته داستان رو مى فهميدى؛ در كل عالى بود؛ مخصوصا استفاده از آرايه ها در خلاصه!
    مقدمه: مقدمه، نه خيلى كوتاه بود و نه خيلى بلند، طولانى و خسته كننده؛ هم جامع و هم خوب بود!
    شروع: شروع، با يك صحنه توى ساحل شروع شد كه ونيز در اون عشق سابقش رو ديد و با ناراحتى به طرف خونه اى رفت؛ تا حدودى كليشه اى بود( البته از نظر من، تا دختره و پسر داستان با هم رو به رو مى شن؛ دختره با گريه از معركه بيرون مى ره) قصد توهين يا ايراد گرفتن ندارم!
    روند: سير داستان، نه خيلى تند و نه زياد كند بود!
    توصيفات: توصيفات ظاهرى و شخصيتى، تا الان توصيفات به خوبى انجام شده است.
    توصيف شخصيت، به سرعت تمام اطلاعات مربوط به هر شخصيت گفته نشده و اين ناخودآگاه خواننده رو جذب خوندن ادامه رمان مى كنه
    نثر: نثر رمان، ادبى هست و متاسفانه امروزه گرايش به نثر عاميانه بيشتره تا نثر ادبى؛ البته اگه كمى اطلاعات داشته باشى خوندنش راحته. استفاده از آرايه هاى ادبى مختلف در متن رمان، كار راحتى نيست ولى تو رمان به خوبى و به جا به كار رفته بود!
    زاويه ديد: زاويه ديد، اول شخص بود و زاويه ديد به كار رفته در اكثر رمان ها!
    اشكالات: رمانتون اشتباهات تايپى كمى داشت(يا من متوجه نشدم!)
    فصل اول
    پارت اول-بارش به جاى باراش
    پارت اول-نسترن به جاى نسترين
    بست دوم-بهتر بود حرف عزيز داخل«…» بود وقبل از بگويد(:) قرار مى گرفت!
    پست سوم-به جاى ريپيت از واژه ى ساده ترى استفاده شود(نظر من) يا درستش ريپلى
    پست چهاردهم-كيست به جاى چيست
    پست پانزدهم-به جاى جدا نوشته نشده!
    پست شانزدهم-نوشتن دوبار چقدر.... چقدر!
    علاعم نگارشى: رعايت شده بود!

    پيشنهاد: بهتره فعل رو آخر جمله بيارى؛ اين مشكل رو خودمم داشتم! به نظرم بهتره فلش بك ها رو توى گيومه يا پرانتز بذارى!
    ايده: استفاده از شعر و جملات ادبى كار هوشمندانه اى بود؛ بخش هاى نارنج هم زيبا و گاهى طنز بود!
    اينم از نقد من(الان احساس منتقد بودن مى كنم:campeon4542:25r30wi) جدا از شوخى رمانت زيباست و منتظر ادامه ى رمان هستم!:aiwan_lggight_blum:
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    سلام به خواهر شکوفه عزیز
    banana_smiley_6.gif

    * اسم رمان: اسم رمانت آفتابگردان، اسمی که انتخاب کردی ترکیب خاصی نداره و سادس. آفتابگردان نماد آزادی، رهایی و پرستشه. راستش اسم رمانت به خاطر ساده بودنش ممکنه دفع مخاطب کنه ، به هر حال پیشنهاد من اینه که از ترکیبای هیجان انگیز و خلاقانه استفاده کنی. نظر من اینه که با قلم خوبت این مورد نادیده گرفته میشه.
    * ژانر: یکی از ژانرات ژانر عاشقانه س و تا اینجای رمان رو در بر گرفته و توی مونولوگ‌های ونیز میشه اون رو حس کرد. عشق نادر به ونیز، ونیز به عرفان و..:aiwan_lightsds_blum:
    ژانر بعدی اجتماعی هست، این ژانر هنوز ) ساده بگم ( خودی تو داستانت نشون نداده و پیداش نیست! ژانر اجتماعی مثل فقر، بیکار، اعتیاد، طلاق و... میتونه باشه.
    * خلاصه: به نظر من، خلاصت یک خلاصه کامل و جامع بود، تبریک. موضوع در رابـ ـطه با دختری به نام ونیزه که چندسال پیش عاشق عرفان شده و عرفان با دلایلی اون رو ترک میکنه و ونیز باید ممنوعه هایی رو در رابـ ـطه با اون کشف کنه. خلاصت ذهن مخاطب رو تو دو تا چیز درگیر میکنه، چرا عرفان ونیز رو ترک کرده؟ چه دلایل و بهانه کارسازی مهمتر از عشقش بوده؟ و دوم اینکه ونیز باید چه ممنوعه هایی رو کشف کنه که بوی مرگ میده؟! توی نوشتن خلاصه موفق بودی جانان!:aiwan_lggight_blum:
    * مقدمه: مقدمت از زبون ونیز نوشته شده بود و ژانر عاشقانه اینجا خودنمایی می‌کرد اما اجتماعی نه!
    حدود نیم پست بود که اکثرا توصیف بود و خوب نوشته بودی، آفرین!
    * نثــر: نثرت، نثر ادبی بود، نثری که من به شخصه عاشقشم مخصوصا اگه توش توصیفات شیرین و دلچسب باشه! نثرت ممکنه به خاطر ادبی بودنش بیشتر افراد بزرگسال رو جذب کنه تا نوجوونا رو. نثرت یک دست بود، مونولوگ ها ادبی و گفت و گو ها محاوره ای، مشکلی ندیدم!
    * زاویــه دیـد: زاویه دیدت اول شخص مفرد بود و مخا‌طب می‌نونست با شخصیت اولت ( ونیز ) ارتباط برقرار کنه.
    * شـروع: شروعت با خواب ونیز شروع می‌شد، شروع آرومی بود، گرچه این شروع کلیشه ای شده اما با رنگ و لعابی که دادی از حالت کلیشه بودن در آوردی، احسنت.
    * سیــر: سیرت متعادل بود، نه تند پیش می‌رفت و نه کند، فقط اوایل یه کوچولو کند بود که به مرور تعادل پیدا کرد.
    * اشکالات تایپی و غلط املایی: غلط املایی تو پست‌ها ندیدم اما دو تا اشکال تایپی به چشمم خورد:
    پست اول
    1.کاش دوربینم را می‌آوردم، عکاسی خوبی می‌شد. ) غلط (
    کاش دوربینم را می‌آوردم، عکس خوبی می‌شد. ) صحیح (
    پست چهارده
    2.کهباعث ( غلط )
    که باعث ( صحیح )
    * توصیفات: توی توصیف حالات و احساسات به خوبی عمل کرده بودی اما مکان هات ضعیف، یعنی من درکی از خونه ونیز و جایی که توش کار می‌کرد نداشتم.
    * باورپذیری: باورپذیری رمان مشکلی نداشت اما یه چیز راجب به اسم ونیز باید بگم که باید میرفت تو اون رمانایی که اسم شخصیتاش عجیب بودن! دختری با سن ونیز با اون اسم وجود نداره!

    پ.ن : دستم شکست :\
    امیدوارم مفید بوده باشه خواهری
    banana_smiley_6.gif
     

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    سلام دوست جانانم، از اینکه زحمت کشیدی و رمانم رو نقد کردی بی نهایت سپاسگزارم.
    هر نقدی از شما عزیزای دل، برای من انگیزه ای برای نوشتنه.
    بابت اشکالات تایپی عذر می خوام؛ من که همیشه دست به ویرایشم /:
    گاهی اسامی رمان صرفا به دلیل معنی یا نماد چیزی بودن انتخاب نمیشن، گاهی ممکنه آفتابگردان رازی باشه بین شخصیت ها.
    اشکالات حتماً برطرف میشه عزیزم.
     

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    سلام عزیز دلم.
    ممنونم بابت وقتی که گذاشتی و نقد پروپیمونت.
    راستش من هر چی فکر کردم اسم آفتابگردان همش توی دلم بالا و پایین میشد؛ آفتابگردان رازیه بین شخصیت ها که برای من دوست داشتنیه.
    بله خودم هم قبول دارم که ژانر اجتماعی هنوز پردازش نشده ولی در پارت های کمی آینده تر :aiwan_ligsdht_blum: میشه این ژانر و به خوبی ببینید.
    راستش من توی پردازش صحنه یا فضا سازی خیلی تمرین کردم و دارم میکنم و باید بگم مشکل بیشتر از مغز خودم، نمیدونم چرا...شاید بگی یه دلیلیه برای پنهون شدن اما من اصلاً دوست ندارم فضا رو توصیف کنم.
    چشم عزیزم قول میدم روی این مورد با مغزم کار کنم.
    اسم ونیز و خیلی دوست*_*
    خسته نباشی عزیز دلم، مرسی جونم که انقدر خوبی.
     

    ghabkhatre

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/22
    ارسالی ها
    313
    امتیاز واکنش
    2,202
    امتیاز
    402
    محل سکونت
    مشهد
    سلام. خدا قوت
    ساده بودن اسم رمانتون، آدم رو برای خوندن ترغیب می‌کنه.
    خلاصه هم نامفهوم بودن رو خوب به نمایش گذاشته و کنجکاوی خواننده رو برای ادامه دادن رمان شعله‌ور می‌کنه.
    سیر رمان هم خوبه اما کمی گنگ به نظر می‌رسه و به نظر زیادی نامفهوم دیده می شه و یه کوچولو درکش سخته.
    ببخشید اگه نقد خوبی نیست چون اصلا منتقد خوبی نیستم.
    در کل جذابیت رمانتون بالاست موفق باشی دوست عزیز.:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا