نقد رمان معرفی و نقد رمان توکابوس من بودی|نارینه نویسنده انجمن نگاه دانلود

نارینه

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/10/29
ارسالی ها
3,432
امتیاز واکنش
39,880
امتیاز
975
محل سکونت
کوهستان سرد
نام رمان:تو کابوس من بودی
ژانر:جنایی و معمایی

w12a_65416546 (1).jpg

خلاصه : رکسان کودکی تلخی داشته .حالا وکیل شده ودر اولین پرونده کاریش با کابوسهای دوران کودکیش روبرو می شود.
این سومین رمانم است. کابوس دوران
بزرگسالی ریشه در مشکلات کودکی مادارد.کمی تم روانشناسی دارد وشاید کمی متفاوت با دیگر داستانهایم،با ما همراه باشید.

این رمان تقدیم به دوست عزیز آقایtrompart
اگر کمک ها و راهنمایی های ایشون نبود. این رمان نوشته نمی شد.امید دارم این ناقابل از من بپذیرند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • AEEN

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/22
    ارسالی ها
    507
    امتیاز واکنش
    24,849
    امتیاز
    781
    سن
    34
    محل سکونت
    شیراز :)
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :

    -عزیزم ادامه بده

    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم

    -تند تند پست بزار

    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن

    و...........

    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد
     

    f.k

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/18
    ارسالی ها
    1,249
    امتیاز واکنش
    224,239
    امتیاز
    1,163
    محل سکونت
    شهر فراموش شده
    سلام و خسته نباشید؛
    اسم رمان طولانیه و جذابیت خاصی نداره، میتونستید با کلمات کوتاه تر، منظورتون رو برسونید.
    جلدش هم با توجه با ژانر؛ زیاد مربوط نیست، چون گفتید جنایی و معمایی و چیز عجیب و مرموزی توی جلد نمیبینم.
    ژانر تخیلی هم باید بهش اضافه کنید البته با توجه به متن رمان و موضوعتون این رو میگم. شاید بعدا این موضوع زیاد به داستان مربوط نباشه پس هر چی صلاح میدونید.
    متنی که زیر جلد نوشتید شبیه به خلاصه بود اما در رمان از خلاصه استفاده نمیکنن .
    برای معرفی از مقدمه و برای شناساندن شخصیت و اتفاق های و .... از پیش گفتار.
    پست اولتون که از زبان سوم شخص بود و پیش زمینه ای برای شخصیت و معرفیش بود رو میتونستید توی پیشگفتار بذارید.
    فعل های جملتون مناسب نبود.
    اگه خودتون یکبار روخوانی کنید متوجه حرف بنده میشید که همشون جمله های کوتاه با فعل های مشابه هستند.
    در مورد دیالوگ و نوع محیط نوشتاریتون، با هم تناقص داره.
    ینی جایی که سوم شخصه، ادبی و کتابی و شخصیت ها؛
    گفتار به اصطلاح صمیمی و نزدیک!
    این باعث شده خواننده نخواد رمان رو ادامه بده هر چند که شاید در ادامش، موضوع جذاب و بهتر بشه. چون خیلی بی نظم میشه.
    شخصیت هاتون تعریف مشخصی ندارن، ینی نسبتشون باهم معلوم نیست!
    یکی دیگه هم این بود که حس وحالتشون رو بیان نمیکنن. ناراحته و یا خوشحال، کمی بیشتر از حسش بگید تا خواننده هم شرایط رو درک کنه.
    خب شروعتون خیلی زود بود. بدون هیچ پشت زمینه ای داستان آغاز شده.
    بهتر بود قبل از اینکه بگه وکیل شده، کمی قبل از اون رو مینوشتید.
    معمولا وقتی رمان شروع میشه یه موضوع مهم اتفاق میوفته ولی شما اینجوری ننوشتید و در ابتدا موضوعات غیر مهم و تفننی رو اشاره کردید.
    همین هم باعث میشه خواننده نخواد ادامش رو بخونه و مخاطباتون کاهش پیدا میکنه. چون فکر میکنه کل داستان شروع بازی داره و به همین منوال میگذره.
    توصیف آنچنانی هم ندیدم.
    باید در مورد شخصیت ها اینکه چه رفتاری دارند و چه شکلی هستند صحبت کنید نه اینکه از همون اول بگید قد کوتاهی داشت موهاش بلند و....
    به مرور زمان خود خواننده متوجهش میشه.
    در مورد مکان هم توصیفی نکردید. -باید در مورد مکان و چیزهایی که اطرافش وجود داره، صحبت کنید.
    من زیاد نمیتونم در موردش بگم ولی برای اینکه بهتر بنویسید میتونید سایت های معتبری در مورد داستان نویسی و قواعدش رو پیدا کنید و با توجه به اونا بنویسید.

    تعداد کمی هم غلط املایی به چشم میخورد همچنین استفاده نکردن از علائم نگارشی. فکر کنم بعد از یه ویرایش کلی، داستانتون خیلی جذابتر از قبل بشه.
    کمی دقیق تر بنویسید از کلمات بهتری استفاده کنید، و به موضوعاتی بپردازید که جدید و قابل اشتیاق باشه.
    کلماتی که خواننده به دنبال مفهومشون بگرده، این کار باعث مرموز تر شدنش میشه.
    به امید کارهای بهتر!
    موفق باشید
    F.k

    «شورای نقد نگاه دانلود»
     
    آخرین ویرایش:

    فرزان

    نویسنده انجمن
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/03
    ارسالی ها
    523
    امتیاز واکنش
    6,201
    امتیاز
    603
    محل سکونت
    اصفهان
    سلام
    در مرحله اول باید بگم وقت جلد رو دیدم بیشتر منتظر یه رمان فانتزیی و تخیلی پر از جادوگر و پری بودم! متاسفانه جلد با ژانر هماهنگی نداشت!
    اسم رمان برای نشون دادن فضای جنایی و رمز آلود داستان به نظر مناسب نمیومد یا حد اقل از نظر سلیقه شخصی، من نپسندیدم میتونست یه اسم بهتر باشه!
    خلاصه رمان یکی از نکات مثبت رمان بود نه زیاده گویی و نه کم گویی داشت خیلی خوب در دو خط داستان اصلی رو نشون دادید
    متاسفانه شروع رمان خیلی ضعیف بود. بسیار گیج کننده و نامعلوم شروع شد.
    .جعبه را برداشت.قد کوتاهی داشت.در حیاط رابست
    این جملات دقیقا یعنی چی! هرجمله دست کم چند خط توضیح لازم داشت! در نوشتن متن داستان خیلی کم گویی و خلاصه گویی داشتید
    قلم شما با وجود داستان بسیار زیباتون متاسفانه گنگ هست شاید با این روش خواستید فضای رمز آلود داستان رو حفظ کنید اما در حقیقت خیلی جاها کم کاری کردید توصیفاتتون فقط در حد یه خط بوده پرش از یه موضوع به موضوع دیگه زیاد داشتید و این خواننده رو گیج میکنه .در پست دوم رمان رکسان اسم آوا رو آورد شاید اشتباه کردید و به جای سمانه نوشتید آوا و شاید این همون آوای هامون باشه!جایی هم اسم عرفان اومد که تا صفحه چهارم دیگه هیچ اثری ازش نیست!
    راوی داستان شما دانای کل هست و خوشبختانه یکی از معدود نویسنده هایی هستید که به جای ده تا راوی از این راوی استفاده کردید و بهتون تبریک میگم اما در این سبک نیاز نیست اسم شخصیت ها رو اول پست بنویسید:)

    قسمت هایی از رمان هم اضافه گویی های بی مورد که به داستان اصلی ربطی نداشت داشتید مثل توضیح درباره بیماری کلیه که دو پست رو بهش اختصاص دادید! واقعا اینقدر توضیح لازم نبود حتی ربطی هم به داستان اصلی نداشت!
    سبک شما اول ادبی بود اما بعضی جاها تبدیل به محاوره ای میشد و این تو ذوق میزد .جمله ها بعضی جاها خیلی کوتاه و با یک فعل بود. که خواننده رو برای ارتباط گرفتن با متن دچار مشکل میکنه.
    بعضی جاها هم زیادی از اسم شخصیت در متن استفاده میکنید .بعضی جاها لازم نیست اسم بیارید خود خواننده متوجه میشه منظورتون به کی هست مثال:

    هومن
    هومن پتوی کهنه را دور خودش پیچید.احسان پارچ آب یخ را کنارش گذاشت.
    هومن نگاهش به سقف طبله کرده بود که زردی بد رنگش تو ذوق می خورد.
    -هومن؟
    -هوم...




    اما
    با همه این اوصاف رمانتون یکی از بهترین رمانهای سایت هست (البته تا اینجایی که خوندم امیدوارم افت نکنه:) داستان عالی و فضای سیاه و غمزده که خیلی در رمانها نادر هست . رمانتون بیشتر اجتماعی هست چون به بیشتر معضلات جامعه اشاره میکنید!
    هیچ خبری هم کلیشه و عشق های آبکی نیست.
    امیدوارم موفق باشید:)


    "شورای نقد نگاه دانلود "
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    خوب از نقدت متشکرم سعی می کنم درستش کنم.پستهای اولیه رمان مال سال قبله.من هیچ وقت کپی نمی کنم. اگر رمان دلتنگیهای ستاره رو نگاه کنید. متوجه سبک و سایق من در داستان نویسی می شید. تشکر از وقتی که گذاشتی.
     
    آخرین ویرایش:

    نازی بانو(فائزه)

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/13
    ارسالی ها
    755
    امتیاز واکنش
    7,907
    امتیاز
    571
    سن
    25
    محل سکونت
    مهرتاب ترین نگاه خورشید،خوزستان
    به نام خدایی که مهربانی اش زبانزداست

    سلام نارینه عزیز..خسته نباشی..شنیدم از بچه های نقد بودی پس دیگه رک گویی های منو درک میکنی...
    ژانر رمانتون مناسب و خوب بود...
    اسم وجلد:اسم زیبایی انتخاب کردید که به داستان کلی رمانتون میخوره...جلد هم بسیار زیباست وتکراری نیست اما من حس میکنم زیاد به اسم رمان نمیخوره...
    خلاصه:کوتاه و خوب بود ...ولی بهتر بود تشکر تون رو پست اول رمان برای مشوق ها و کسانی که کمکتون کردند میزدید...
    مقدمه:نداشتید...لطفا یه مقدمه مناسب برای جذابی بیشتر نوشته تون بزارید...
    شروع متفاوت وخوبی رمانتون داشت ولی جمله بندی ضعیف اول رمان باید اصلاح بشه...مثلا "شال آبی را برداشت وروی موهای سیاهش انداخت.جعبه را برداشت.قدکوتاهی داشت"متونستید بنویسید"شال آبی اش را روی موهای سیاهش انداخت وجعبه را برداشت"قدکوتاهی داشت اینجا اضافه است...لطفا ویرایش کنید...چون به جمله نمی خوره...یا مثلا جمله بعدی"هومن سرش را توی موتور ماشینش فروکرده بود.شلوار سیاهی تنش بود"میتونستید اینطوری توصیف کنید"طبق معمول هومن با آن بلوز شلوار ،سفید مشکی اش درحال سر و کله زدن با ماشینش بود"...
    عزیزم لطفا از نقطه گذاشتن زیاد و تغریبا پشت سر هم استفاده نکن...به جای نقطه از کما باید استفاده کنید...چون زمانی که یک موضوع تموم میشه از نقطه استفاده میکنند...استفاده شما از نقطه های پشت سر هم بعد از جمله های کوتاه به من حالت ماشینی رو میداد که یکم حرکت میکنه وخاموش میشه دورباره یکم حرکت میکنه خاموش میشه!...
    رکسان ظاهرا وضعیت مالی خوبی نداره پس چطوری تونسته دفتری برای خودش داشته باشه مخصوصا که تهران قیمت هاش از سایر جاها گرون تره...
    نارینه جان خیلی بهتره زمان هایی که شما میخوای به گذشته فلش بک کنی یا دلنوشته ای بنویسید با نقطه یا ستاره مشخص کنید جزء متن اصلی نیستند...وهمچنین برای قاطی نشدن زمان حال وگذشته....همچنین زمانی که داره شخصیت با خودش حرف میزنه رو مشخص کنید با چند نقطه قبل وبعد...
    طرز حرف زدن هومن بعضی جمله ها نیاز به ویرایش داره...نباید قلمتون متفاوت باشه یه جا با لهجه کوچه بازاری ولی جای دیگه بدون لهجه...از تکرار علائم نگارشی خودداری کنید مثل؟؟؟؟؟....
    همچنین از تکرار یک کلمه یا فعل تکراری پشت سر هم...باعث خسته شدن خواننده میشه...وهم از زیبایی متن ادبی کم میکنه...واینکه شما دارید نثر ادبی استفاده میکنید نه عامیانه...پس نباید در متن رمان کلمات محاوره ای وعامیانه استفاده بشه.مثل"خشم مثل سمی توی هوا جاری بود"باید به جای کلمه"توی"از "در"استفاده میکردید...جایی که رکسان با افی دعواش میشه ازخونه میزنه بیرون به نظرم خیلی دور از ذهن اومد چون کسی که یه عمر تحمل کرده و در شرایط خوبی بزرگ نشده تحمل بیشتری باید داشته باشه...
    اسم شخصیت ها:به قول آقا آیین"دیگه خیلی بترکونن اسم بچه ها رو میزارن امیر علی،فاطمه"اسم ها زیاد مناسب نبود متاسفانه...اگر امکان داره اصلاح کنید...استفادتون از کلمات ادبی در قسمت حرف زدن هومن:بیا دیگه مبهوت چی هستی...یک ادم تحصیل کرده زیاد از کلمه "مبهوت "استفاده نمیکنه چه برسه به کسی که دور و بریاش شاید اصلا فارسی ادبی حرف نزدند...پرونده ی موکل رکسان که در باره امین الهی بودکه گفته بودید چیزعجیب اعتراف نکردن امین الهی بوده...نارینه جان هیچ متهمی اعتراف نمیکنه تا مجبور نباشه...چون یعنی جرمی که کرده رو قبول داره...لطفا ویرایش کنید...در آخر غلط املایی های رمانتون باید اصلاح بشه...
    با ارزوی موفقیت و پیشرفت قلمتون
    "عضو شورای نقد نگاه دانلود"
     
    آخرین ویرایش:

    ❤ASAL_M❤

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/02
    ارسالی ها
    5,042
    امتیاز واکنش
    53,626
    امتیاز
    1,121
    محل سکونت
    کهکشان راه شیری ، سیاره ی Exo
    نام رمان :
    نام رمانت قشنگه و مخاطب رو جذب می کنه . با اینکه اسم هایی که یکمی بیشتر از دو سه کلمه هستن جالب نیستن اما اسم رمانت به دلم نشست

    جلد :
    جلدت خیلی قشنگه و دست طراحش درد نکنه . جلدت یه جورایی به نظرم تکه و رنگ بندی قشنگی داره .

    خلاصه :
    خلاصت با اینکه کوتاه بود اما تونست بفهمونه که موضوع اصلی رمان چیه .

    توصیفاتت رو خیلی عالی انجام دادی و قشنگ خواننده رو جذب کردی .
    تو بعضی جاها وقتی حرف یکی از شخصیت ها تموم شده نرفتی سرخط و اینطوری خواننده فکر می کنه ادامه حرف شخصیته .
    اون تیکه ای که گفت "خاک تو سرت هومن ندیدی گریه کرده بود" و راوی گفت یا هومن تو دلش ؟ اگر هومن تو دلش گفته باشه باید اشاره کنی .
    وقتی بالای یک پست می نویسی هومن خواننده فکر می کنه که الان از زبان هومنه اما وقتی میخونه می فهمه که از زبان راوی . همیشه وقتی اسم شخصیت رو میزارن که قراره داستان از زبون اون بشه .
    اون جایی که نوشتی" رکسان همیشه بود توی بازی بچگی" بهتر بود می نوشتی "رکسان همیشه توی بازی بچگی بود " جملت قشنگ تر میشه .
    توی پست دهم اونجایی که دوست رکسان گفت "رکسان چندبار بگم نزار مادرت نقطه ضعفت باشه " به جای " نقطه " نوشتی " نفطه"
    توی پست دهم که سمانه گفت "مگسم پر نمیزنه ؟" منظورش کجا بود ؟ اون که داشت کتابخونه دکوری رو نگاه می کرد . بعد به نظرم اگر هم لازم بوده که این جمله رو بگه نباید به صورت سوال می پرسیده . جلوی "مگسم پر نمیزنه " علامت سوال گذاشتی
    توی پست دهم که نوشتی سمان " اه کشید از ته دل" باز بهتر می شد بنویسی "سمان از ته دل آه کشید" .
    تو پست 12 یهویی رکسان گفت " می خوام آخرین وداع بکنم" بعد یهو صدای خروپف احسان بلند شد ؟ تعیین مکان رو حتما بکن که خواننده گیج نشه .
    توی پست 12 گفتی "مادرش داد نمی زد سرش به خاطر موهایی فرش " باید بنویسی" به خاطر موهای فرش "
    تو پست 14 که زدی "کار تو یه مغازه عتیقه فروشی شاگرد شده بود " باید از ویرگول استفاده کنی .
    تو پست 14 به جای گفتن " بارون شرشر می ریخت " باید می گفتی " بارون شرشر می بارید " .
    تو پست 16 که زدی "درد و حقیر " باید میزدی " دردو حقارت " چون حقیر یک صفت نه احساس .
    دوباره تو پست 16 همون طور زدی "از صبح باران سیل آسا می ریخت " به جای "می ریخت " باید بنویسی " می بارید "
    تو پست 17 نوشتی "هومن اینکار ها " کنار " هومن " باید " و " بزاری که بشه " هومن و این کار ها " بعد هم علامت سوال .
    توی پست 17 که زدی " نگاهی به چهره سرد و رسمی رکسان کردو امین ..." بعد از نگاه نگهبان باید " و " رو حذف کنی و نقطه بزاری .
    تو پست 17 زدی "موهای از ته ترشیده " کلمه "ترشیده " غلطه باید بنویسی "تراشیده " .
    توی پست 18 نوشتی " برم سبزی آش بخرم و باید یه علتی داشته باشه ..." باید به جای "و" نقطه بزاری چون این دوتا کنار هم بی ربط میشن .
    بهتر بود توی پست 19 به جای "دریل " از "مته " استفاده می کردی .
    از ویرگول جاهای مناسب استفاده نکردی و جملاتت رو پشت سر هم نوشتی و اینطوری خواننده رو گیج می کنی و خواننده باید دو سه بار متن رو بخونه تا متوجه منظورت بشه .
    گاهی اوقات جمله هارو که موضوعشون متفاوت هستش رو پخش و پلا گفتی . مثلا داشت تو زندان از وکیل (رکسان) می گفت بعد یهو پرید حرفش رو زندانی ها بعد دوباره پرید رو وکیل و اینا .
    تو پست 20 باید بزنی "رنگ و لعاب دار به نظر برسد " " دار " رو جا انداختی .
    ایده ی رمانت خیلی جالبه و هر پستی رو که میخونی بیشتر تحـریـ*ک میشی که بدونی بقیش چیه و این خودش امتیازی برای رمانته . اما دقت کن که نام رکسانا برای یه دختر فقیر مناسب نیست .
    قلم خوبی داری و اگر این اشکالات رو رفع کنی عالی میشه .
    موفق باشی

    "عضو شورای نقد نگاه دانلود"
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    از نقدهای ریزتون ممنون. این رمان سال قبل شروع کردم پستهای اولیه کار بسیار داره. سوژه ای که یک سال زحمت منو در پی داشت. از توجه و وقتی که گذاشتی ممنون حتما اعمال میشه.
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    سلام با تشکر از نقدهاتون، این جوابیه در تمام نقدهاست.
    +اسم رمان انتخاب من اشاره ای به کابوس زندگی رکسان بود. شخصیتی که نقش اصلی داستانه و در انتهای رمان میاد. چون جلد دوباره زده نمیشه، ترجیحم این بود اسم و جلد و عوض کنم. ولی با توجه به مقررات انجمن انگار جلد دوبار زده نمیشه.
    +خلاصه، فکر می کنم اشکالی نداشته باشه، فقط قسمت تشکرها به انتهای داستان انتقال میدم با تشکر از این نقد!
    مقدمه: این قسمت اضافه می کنم.
    شروع داستان: دوباره باز نویسی میشه وپستهای اولیه ویرایش اساسی میخواد.
    اسامی شخصیتها: فکر نکنم زیاد اسامی عجیب و غریبی باشه، اسامی معمولی نسبت به بقیه رمانها با اسامی غریب مناسب بود. رکسان شخصیت قوی و جنگنده ای است! این اسم با توجه به شخصیت گذاشته شده.
    هومن و داود و امین و جمشید اسامی معمولی در قسمت پایین شهره!
    درمورد اجاره دفتر ایشون با دوستش سمانه شریک هستند.
    +رمان به ویرایش و دوباره خوانی از نظر یکدستی ادبی و محاوره ای احتیاج داره! که در فرصت مناسب انجام میشود.
    + ایده اصلی داستان دزدی یک شی قیمتی بود. که با توجه به ادامه داستان معلوم میشه.
    ارتباط شخصیتها هم و هسته مرکزی داستان روشن میشه.
    +در مورد تقلید و کپی، فکر نکنم این ایده درست باشه! چون سبک من چیز جدا از سبک دیگر است. این اولین تجربه من در جنایی نویسی بود. با توجه به سبک رمان قبلی ام دلتنگیهای ستاره، نوشتنش نوعی ریسک بود.چون هیچ تجربه ای نداشتم. دغدغه اصلی من اجتماعی نویسه، فکر کنم ژانر هم ویرایش میخواد.
    +دوباره از زحمات شورای عزیز و دوستان تشکر میکنم. سعی من دوری از کلیشه نویسی بود. سعی کردم چیز جدیدی بنویسم و این رمان خیلی نوشتنش برایم سخت بود.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا