نقد رمان معرفی و نقد رمان حال ما خوب می شود|sherry.si کاربر انجمن نگاه دانلود

sherry.si

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/06
ارسالی ها
440
امتیاز واکنش
16,874
امتیاز
794
سن
25
نام رمان:حال ما خوب می شود؟

ژانر:عاشقانه،غمگین

خلاصه:داستان در مورد خانواده هایی هست که با هم دوست هستند و رابـ ـطه ی نزدیکی با هم دارند.فرزندانشان
از کودکی با هم بزرگ شده اند و وابستگی زیادی نسبت به هم دارند.
خانواده ی پایدار و فروتن بخاطر شغلشان ساکن شهر مارسی در فرانسه هستند.
جاسمین دختر ماجراجو و پر جنب و جوشیست که همراه رادمهر و رادوین که دوست های صمیمی اش هستند
همیشه دنبال تجربه های جدیده و از زندگی اش رضایت کامل دارد،تا اینکه..

مقدمه:بزرگ می شویم و می فهمیم همیشه هم،نمی توان بود.سرمان را بر می گردانیم و با یک چشم بر هم زدن
جاهای خالی را حس می کنیم.نمی توان گذشته را تکرار و آینده را منجمد کرد.
قرار روزگار همین است.نمی توانی حرفی را که زده ای پس بگیری و یا اشتباهی که کرده ای را به
راحتی پاک کنی.
اما نگران نباش.همیشه کسی از جایی می آید.

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    به نام خدا
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .


    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده

    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم

    -تند تند پست بزار

    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن

    و...........

    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد

    36598

     

    «n-i-y-a»

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/07
    ارسالی ها
    1,909
    امتیاز واکنش
    53,694
    امتیاز
    916
    سلام نویسنده ی عزیز
    * نام
    اسم انتخابی شما «حال ما خوب می شود؟» بود. اولین نکته ای که به ذهنم رسید این بود که کاش اسم به صورت سوال نبود، اینطوری از جذابیت اسم کم می شود. با این حال با این سوال به ذهنم رسید که چه کسانی منظور کلمه ما هستند؟ و اینکه آیا آسیب بهشان رسیده که این سوال به عنوان اسم انتخاب شده؟
    نام نگـاه دانلـود باید تصویر کلی از ایده شما بده، و ژانر هایش مشخص باشد و در عین حال جذابیت داشته باشد.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما کمی از مورد دوم و سوم در اختیار داشت. با خوندن اسم، اولین ژانری که به ذهنم آمد، عاشقانه بود که در کلمه ما میشد اون رو دید، و ژانر بعدی تراژدی بود که در بین ژانرها که شما انتخاب کردید، ذکر نشده بود. با اینکه با محتوای رمان مطابقت داشت، اما پیشنهاد می کنم که اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو تغییر دهید و این ویژگی ها را رویش اعمال کنید؛ چه بهتر اگر اسم سوالی نباشد.

    *جلد
    تصویر جلد شما، تصویر یک دختر و پسر که به نظر میاد دختر اصرار به جدایی دارد؛ خود همین تصویر یک داستان را در ذهن خواننده میسازد، علاوه بر آن ژانر عاشقانه را در بردارد. غیر از آن تصویر چند دختر و پسر، گوشه جلد هست که ژانر خاصی را نمی‌رساند.
    با توجه به موضوع تصویر و رنگ های تیره و مات تصویر، حدس زدم که ژانر تراژدی ممکن است که جزو ژانرها باشد؛ ولی جزو ژانر ها نبود. با اینکه جنایی جزو ژانرهاتون بود، در هیچ کدوم از اجزای اصلی حضور نداشت و این یه ضعف است. در واقع اتفاقات فرعی رو در بر می گرفت؛ انتظار میرفت ویژگی های شخضیتی جاسمین در آن دیده شود.
    با این مغایرت ها توصیه می کنم جلد رمانتان را ویرایش کنید.

    * خلاصه
    خلاصه رمان، ویژگی هایی دارد، برای مثال خلاصه رمان باید
    روان و مختصر باشد، دید کلی از ژانرها بدهد و گره هایی در ذهن خواننده ایجاد کند.
    خلاصه شما کوتاه بود و ژانری که در خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما مشخص بود، فقط کمی عاشقانه بود. گره هایی را که در ذهن خواننده ایجاد می کرد، اساسی و کار ساز نبود؛ بنابراین پیشنهاد میکنم که کمی رمانتان را ویرایش کنید؛ شاید اگر در خلاصه یه اشاره کوچک به بیماری جاسمین بشه، خلاصه بهتری بتونید بنویسید.


    * مقدمه
    مقدمه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، کمی اشاره کرده به ژانر عاشقانه، ولی با این حال خیلی با محتوای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مرتبط نیست و فقط ناامیدی جاسمین رو توصیف میکنه؛ اگر کمی اتفاقات رمان رو به صورت یه اشاره کوچک در مقدمه قرار میدادید خیلی بهتر بود. مخصوصا وقتی که کل اجزای رمان فقط زیر مجموعه ژانر عاشقانه هستند و ژانر جنایی جایی در اجزای اصلی رمان ندارد.

    *(نقد درونی) شروع
    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    از ایده خاصی برخوردار نبود، و فقط توضیحاتی از جدایی جاسمین از دوستانش. انتظار میرفت رمانی با این ایده جدید، شروع هیجان انگیزتری رو داشته باشه؛ ولی با این حال در شروع اشاره هایی به بیماری جاسمین کرده بودید و این یکم میتونست خواننده رو به شوق بیاره.
    توصیه میکنم که روی شروع بیشتر کار کنید.

    *ژانر
    ژانرهای انتخابی شما، عاشقانه و مافیایی و جنایی بود.
    ژانر عاشقانه رو می شد در اتفاقات و علاقه شخصیت ها به همدیگر دید، خصوصا جاسمین و رادمهر. ولی این ژانر میتونست جلوه بیشتری در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما داشته باشه و اتفاقات بیشتری مربوط به این بخش از ژانر ها باشه. چون خواننده با خوندن ژانرهاتون، فکر میکنه که ژانر اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    عاشقانه است؛ در صورتی که نه عاشقانه طوری جلوه داده شده که ژانر اصلی باشه و نه جنایی!
    ژانر جنایی و مافیایی مربوط به بخش دوم رمانتون بود که انتظار میرفت حداقل یه اشاره ای به این ژانر در خلاصه یا اسم یا مقدمه یا جلد بشه؛ اما هیچ!
    با این حال با مطالعه بیشتر میتونید ژانرهاتون رو گسترده تر از این کنید و خودتون رو محدود به همین چند قلم اتفاقات نکنید.

    *دیالوگ ها و مونولوگ ها
    در دیالوگ‌های دو نفره از (-) استفاده کرده بودید و این یکی از نکات مثبت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هست ولی در دیالوگ های سه نفره یا حتی بیشتر، اسم اشخاص رو نام بـرده بودید که مخاطب متوجه بشه که چه کسی این دیالوگ رو گفت.
    تا جایی که دیدم مکالمه های چندنفری در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما تقریبا کم بود ولی به نوبه ی خودش رعایت شده بود.
    دیالوگ شخصیت های مختلف مشخص بود و لحن هر شخصیت فرق داشت، می شد گوینده اون دیالوگ رو تشخیص داد.

    * علائم نگارشی و غلط املائی
    1) علائم و اصول نگارشی: علامت های نگارشی به خواننده کمک می کنه که اون متن رو بهتر بخونه؛ توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما کمی ایراد نگارشی پیدا می شد که با یه باز بینی قادر به رفعش هستید.
    مثلا:
    بهار مردد وارد دستشویی می شود و قبل از اینکه نزدیک جاسمین شود،با صدایش میخکوب می شود:
    صحیحش:
    بهار مردد وارد دستشویی می شود، قبل از اینکه نزدیک جاسمین برود، با صدایش میخکوب می شود:

    اینا از سه فعل شود و می شود استفاده کرده بودید که اصلا غلطه
    غیر از اون وقتی از علائم نگارشی استفاده می کنید باید علامت به کلمه ی قبلی بچسبه و از کلمه ی بعدش فاصله داشته باشه نه از هر دو یا اصلا فاصله نداشته باشه!
    توصیه می کنم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو یه بار از اول بخونید و علائمی که احتیاج هست رو سر جاش بزارید.

    2)غلط املایی و اشکالات تایپی: غلط املایی می تونه خواننده رو دل زده بکنه که خدا رو شکر تا جایی که دیدم خبری از غلط املایی و تایپی نبود.
    و این نشون میده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با حوصله نوشته شده.

    *زاویه دید
    شما برای زاویه دید، سوم شخص رو انتخاب کرده بودید که با وجود تعداد شخصیت ها و بقیه نکات، بهترین انتخاب شما بود. شما توانسته بودید روی این زاویه تسلط داشته باشید و شخصیت ها رو جا نندازید.

    *شخصیت پردازی
    جاسمین: دختری هست که دوقطبی داره یا به اصلاحی دوشخصیته هست. علائم مشخصه بیماریش به خوبی توصیف کرده بودید و با اطلاعات پیش می رفتید. این بیمارها یا خیلی شادن یا خیلی ناراحتن، در واقع در دو فاز مخالف هم هستند؛ شما در ادامه مقدمه ذکر کرده بودید که این رمان رو به بیماران اکسیزوفرنی و دوقطبی تقدیم کرده بودید، باید بدونید که این دو بیماری خیلی با هم فرق دارند؛ اکسیزوفرنی خودش شامل سطح است که باید بیشتر راجع بهش تحقیق کنید. اطلاعاتی از سن، شغل، موقعیت اجتماعی، وضع مالی و... از جاسمین در دست خواننده نیست که توصیه می کنم این موارد رو در مکان مناسب ذکر کنید.
    اسم پدر و مادر جاسمین ایرانیه، پس میشه گفت که توی ایران بدنیا اومده؛ چون با ایرانی ها هم در ارتباطه، مثل رادمهر یا تارا؛ من فکر میکنم که بهتر بود که اسم ایرانی برایش انتخاب می کردید و علاوه بر اون یه رفتار در خور یه ایرانی برایش در نظر می گرفت. مثلا توی پست های اول اشاره می کنبد که جاسمین یه نیم تنه بنفش پوشیده بود...، یا نوشیدنی اش را سر کشید و…
    رادمهر: به نظر پسر شوخ طبعی میاد که اکثر مواقع پی شیطنت هایش است. دیالوگ هایش در خور شخصیتش بود؛ ولی بهتر بود اطلاعاتی از سن، شغل، موقعیت اجتماعی و وضع مالیش و.... به خواننده میدادید.

    برای گیج نشدن خواننده ها باید بتونید به خوبی از همشون به خواننده اطلاعات بدید مثلا سن، نوع رفتارهاشون و سرگذشتشون و کارشون! در شخصیت های شما یه سری از موارد مثل سن و شغل گفته نشده.

    *توصیفات
    توصیف ها نقش مهمی تو رمـان دارن چون به مخاطب برای تصور کردن کمک می کنن و بهتره به حد کافی باشه.
    1)توصیف چهره: شما در رمانتون اجزای صورت و بدن شخصیت ها رو توصیف کرده بودید؛ اما بیشتر جاها پراکنده بود. پیشنهاد من اینه که حداکثر توصیف سه جا از اجزای چهره یا بدن رو توصیف کنید و در همان پست، بعد از چند خط مونولوگ و دیالوگ بقیه توصیفت چهره و بدن آن شخص رو بیارید؛ بعد با تکرارش اون رو در ذهن خواننده دائمی کنید. توصیه می کنم برگردید و در مکان های مناسب توصیفات چهره رو به طور تدریجی در چند یا چندین پست قرار بدید.
    2)توصیف مکان: شما به غیر از توصیف چهره ها باید توصیف مکان رو هم در نظر بگیرید، در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما خیلی جاها بود که توصیف نشده بودند؛ توصیه می‌کنم این توصیفات رو هم مثل توصیفات چهره به رمانتون اضافه کنید.
    برای مثال: اتاق جاسمین، دورهمی ابتدای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، خونه خانواده جاسمین در مارسی و...
    3)توصیف احساسات : در توصیف احساسات خیلی خوب عمل کرده بودید، با توجه به بیماری جاسمین باید خیلی روی احساسات کار می کردید و این سعی شما، واقعا نتیجه داده بود. خیلی جاها احساسات جاسمین قابل لمس بود.
    4) توصیف حالات: در توصیف حالات هم خوب بودید. ولی کاش به حالات عصبی جاسمین بسنده نمی کرد. برخی جاها خواننده نیاز داشت تا بدونه دقیقا الان جاسمین کجا ایستاده.

    رمانتون از نظر توصیفات مکان و چهره خیلی جای کار داشت و می‌تونستید بهتر از این افراد و امکان رو وصف کنید.

    *نثر
    نثر شما ادبی بود و زاویه دید سوم شخص
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    سازگاری داشت. مشکلی که نویسنده ها با این نثر دارند، ترکیب نثر ادبی با محاوره یا عامیانه است که شما هم برخی جاها به این ایراد برخورده بودید. میتونید با یک باز بینی این ایراد رو رفع کنید.
    مثلا:
    ... می رقصند شناور مانده.
    صحیحش:
    ... می رقصند شناور مانده بود.

    این مورد توی دیالوگ ها هم بود.

    مثلا:
    منم باهات میامدم
    صحیحش:
    منم باهات می‌اومدم.

    نکته دیگه، این هست که جملات شما باید پشت سر هم قرار بگیرد.
    مثلا:
    بخاطر آخرین شبه تعطیلات در یکی از خیابان های بزرگ دختر،پسرها به همراه دی جی معروفی
    جمع شدند و جشن گرفته اند و تا دیر وقت می رقصند.
    صحیحش:
    بخاطر آخرین شب تعطیلات، در یکی از خیابان های بزرگ، دختر و پسرها به همراه دی جی معروفی جمع شده بودند و جشن می‌گرفتند و تا دیر وقت می رقصند.

    مورد بعد، زمان فعل هاتون هست؛ در جمله بالا سه فعل آخر زمان متناسبی با هم ندارند.

    *سیر
    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    متعادل بود. نه تند بود نه کند. سیر تند باعث میشه خواننده از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    جا بمونه و سیر کند باعث میشه خواننده کسل شه؛
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما نکته مثبتش این بود که روان و اتفاقات رو با پیش زمینه نوشته بودید.
    سیر متعادل و عالی بود.

    * ایده
    بدون در نظر گرفتن ژانرهاتون و خوندن صفحه اول، فکر می کردم که با یه ایده ای جدید رو به رو هستم. ایده ای که خواننده رو با یک بیماری آشنا می کنه که زندگی اش به چالش کشیده میشه و اتفاقاتی برایش میوفته.
    ولی شما در بعضی از جاهای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    که به سمت کلیشه رفته، ایده هایی رو اضافه کرده بودید و از کسل شدن مخاطب
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    جلوگیری کرده بودید. با این حال اگر با این روند پیش برید و به اتفاقات شاخ و برگ بیشتری بدید، با وجود کلیشه ها، برای خواننده جذاب خواهد ماند.

    *باور پذیری
    بهتر بود برخی از مسائل رو باز نکنید و ازش فاکتور بگیرید؛ چون اکثر خواننده ها نوجوان هستند ممکنه ضربه روحی کم کم براشون ایجاد بشه.


    131139
     

    Mahlaaaaaa

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/29
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    20,559
    امتیاز
    741
    سن
    25
    محل سکونت
    مشهد
    به نام خدا
    نقد رمان: حال ما خوب مي شود؟
    سلام نويسنده ي عزيز

    نام:
    نام انتخابي براي رمان "حال ما خوب ميشود ؟ "بود.
    خوب با خوندن نام رمان به اين پي ميبريم كه شخصيت رمان ي فرد اسيب ديدس حالا چه أز نظر روحي، چه عاطفي و ... و به دنبال اتفاقي براي خوب شدن ميگرده، نام انتخابي تنها ژانر عاشقانه رو نشون ميده و ژانر هاي ديگرو در بر نميگيره.
    اسم يك رمان بهتره اونقدري جذاب باشه كه خواننده رو جذب رمان كنه و بخواد كه رمان و بخونه.
    اسم رمان بهتره تمامي ژانر هارو نشون بده. كه در باره ي شما ميتونم بگم فقط ژانر عاشقانه ديده ميشد و نام بهتره تمامي ژانر ها رو نشون بده.
    و أين كه با خوندن اسم رمان انتظار ژانر تراژدي از رمان ميره اما أين ژانر در بين ژانر ها نبود.
    مورد ديگه اين كه بهتره اسم سوالي نباشه و همينطور بهتره طولاني هم نباشه. اسم طولاني در ذهن خواننده نميمونه.
    نام رمان بهتره به تنهايي يك شماي كلي از رمان به خواننده بده. درسته كه در اواسط رمان خواننده ارتباطي بين اسم و محتوا پيدا ميكنه، اما اسمي جذابه كه محتواي رمان و به صورت كلي نشون بده.
    پيشنهاد ميكنم نام جديدي در نظر بگيريد كه هم با ژانر ها هماهنگ باشه، هم كوتاه تر باشه و هم جذابيت لازم و داشته باشه.

    جلد:
    جلد برگرفته از رنگ هاي تيره و مات بود. عكس دختر و پسري در جلد ديده ميشد كه دختر شايد علاقه أي به ادامه ي رابـ ـطه نداشت.
    خوب اين عكس ژانر عاشقانه رو نشون ميداد.
    من با ديدن أين موارد أز رمان انتظار ژانر تراژدي داشتم كه أين ژانر در بين ژانر ها نبود.
    جلد رمان شما أز نشان دادن بقيه ژانر ها بي نصيب بود.
    من ژانر جنايي و در جلد نديدم. با توجه به أين كه شما ميتونستيد با كمك عكس كنار جلد يا با كمك جمله يا متني بر روي جلد تمامي ژانر هارو نشون بديد. جلد جذابيت لازم و نداشت، پس پيشنهاد ميكنم جلد ديگه اي در نظر بگيريد.

    خلاصه:
    خلاصه ي رمان متني مختصر و مفيد هستش كه اطلاعات كلي اما سربسته به خواننده ميده.
    در اون گره هايي ميشه كه خواننده براي جواب اون گره ها رمان و ميخونه.
    متاسفانه خلاصه ي شما خلاصه ي خوبي نبود. اطلاعات درستي به خواننده نميداد، كوتاه بود، و گره هاي جذابي نداشت. پس بهتره ويرايش بشه.

    ژانر:
    ژانر هاي انتخابي عاشقانه، جنايي و مافيايي بود.
    ژانر عاشقانه: ژانر عاشقانه از همان ابتدا در رمان ديده ميشد عشق بين جاسمين و رادمهر گواه اين ژانر بود.
    اما با توجه به اين كه اين ژانر، ژلنر اول رمانتون بود جلوه ي بيشتري بهتر بود داشته باشه، و هنوز جاي كار داره.
    ژلنر مافيايي و جنايي كه جزؤ ژانر هاي دوم و سوم رمان قرار مي گيرند هم بهتره پررنگ باشن حالا نه به اندازه ي ژانر اول، اما بايد جلوه ي خودش و در رمان داشته باشه كه در باره اين ژانر ها خيلي ضعيف عمل كرديد. به طور كلي ژانر هاتون جاي مانور داره و هنوز خيلي جاي كار داره بهتره موضوعاتي كه در باره با ژانر هاتون هست و افزايش بديد.
    در ضمن پيشنهاد ميكنم ژانر تراژدي و هم به ژانر هاتون اضافه كنيد.

    مقدمه:
    مقدمه ميتونه متن، دكلمه، شعر و ياهر چيزي كه در ارتباط با رمان هستش باشه.
    مقدمه خواننده رو با حال و هواي رمان اماده ميكنه.
    مقدمه ي انتخابي اين ويژگي ها رو نداشت؛ مقدمه بهتره تمامي ژانر ها رو نشون بده مقدمه ي شما تا حدودي ژانر عاشقانه رو نشوان ميداد و ارتباط كلي با رمان نداشت. پس بهتره مقدمه ي ديگه اي در نظر بگيريد.

    شروع رمان:
    شروع خلاق و حرفه اي نداشتيد. شروع رمانتون با جاسمين بود و مشكلات و دوستاش و ...
    در شروع از بيماري جاسمين گفتيد. بهتر بود با بخش جذاب تري رمان و شروع ميكرديد.
    البته صحبت هاتون راجب بيماري جاسمين موضوع رمان و مشخص كرد و تا حدودي خوب بود اما شروعتون ميتونست بهتر باشه و جاي كار داره.

    ديالوگ و مونولوگ:
    ديالوگ و مونولوگ بهتره در توازن باشه.
    زياد بودن مونولوگ يا كم بودن ديالوگ يا بر عكس خواننده رو خسته ميكنه كه خوشبختانه ديالوگ و مونولوگ شما توازن داشت.
    براي نوشتن مونولوگ از (-) استفاده كرده بوديد كه خوب بود؛ در ديالوگ هاي چند نفره اسم اشخاص و بـرده بوديد و اينم خوب بود و موردي نداشت.
    ديالوگ ها به سن و سال شخصيت هاتون ميخورد و در اين باره هم موفق بوديد.


    زاويه ديد:
    ما چند نوع زاويه ديد داريم زاويه ديد اول شخص، سوم شخص و داناي كل
    شما از زاويه ديد سوم شخص استفاده كرده بوديد.
    كه براي رمان هايي مثل رمان شما بهترين انتخاب بود. رمان شما شخصيت هاي زيادي داشت و انتخاب زاويه ديد سوم شخص بهترين گزينه بود.
    زاويه ديد سوم شخص زاويه ديد كامل تري هستش و براي رمان هايي كه شخصيت زيادي داره كامل تره و از همه جوانب همه چي و مورد بررسي قرار ميده.

    سير رمان:
    سير رمان بهتره نه تند باشه و نه كند.
    سير رمان شما در تعادل بود. اين كه خواننده متوجه همه ي اتفاقات در رمان بشه هنر قلم نويسندس، سير رمان روان و متعادل بود و اتفاقات به جا و به موقع شكل مي گرفتند و مناسب بود.


    توصيفات: ما چند نوع توصيف داريم، توصيف ظاهر، توصيف احساس، توصيف مكان، توصيف حالت و ...
    بيان به جا و به اندازه ي توصيفات به پيشرفت و زيبايي رمان شما خيلي كمك ميكنه.

    توصيف ظاهر:
    توصيف ظاهر يعني بيان تمامي ويژگي هاي شخصيتتون، مثلا رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، اندام، نوع لباس و ...
    توصيفات بهتره تدريجي باشه كه كاملا در ذهن خواننده بمونه.
    توصيفات شما جدا جدا بود، مثلا در قسمتي رنگ پوست و توصيف كرديد در قسمتي رنگ چشم و ...
    اينجور توصيف در ذهن خواننده نميمونه بهتره ي توصيف كلي انجام بدين و براي ادامش توصيفاتتونو بازگو كنيد و به ياد خواننده بياريد.
    مثلا بعد از توصيف كلي بنويسيد:
    دستي درون موهاي خرماييش كرد
    يا
    چشمان مشكي اش به سرخي ميزد و ...
    توصيف مكان:
    توصيف مكان يعني توصيف جايي كه شخصيتتون اون لحظه در اونجا حضور داره.
    شما توصيف مكان به طور كلي نداشتيدو اين باعث ميشه خواننده با رمانتون انس نگيره و اون و سرد ميكنه.
    مثلا:
    نگاهي به أطراف كردم، ست كرم و قهوه اي اتاق فضاي گرمي و درست كرده بود.
    يا
    در منبت كاري و فشردم و وارد شدم و أمثال اين ها
    توصيف حالت:
    در توصيف حالت بهتر بوديد، اما هنوز جاي كار داره.
    خيلي جاها خواننده دوست داره بدونه شخصيت نشسته، ايستاده، خوابيده و ...
    بيشتر حالت عصبانيت و شادي و نشون ميداديد كه بهتره بگم بيشتر روي توصيف حالت كار كنيد.
    توصيف احساس:
    در توصيف احساس خيلي خيلي خوب بوديد، در أين باره تبريك ميگم، خيلي جاها احساس و به خوبي به خواننده القا كرديد.
    غم جاسمين و به خوبي به قلم كشيديد و جايي براي حرف باقي نزاشتيد.

    علائم نگارشي و غلط هاي املايي:
    وجود غلط هاي املايي در رمان باعث ميشه خواننده از خوندن رمان سرد بشه كه خوشبختانه در رمان شما غلط املايي ديده نميشد.
    اشكالات تايپي در رمان ديده ميشه كه بهتره ي بررسي كلي داشته باشيد.
    علائم نگارشي:
    علائم نگارشي به راحت تر خوندن رمان كمك ميكنه.
    علائم نگارشي به كلمه ي قبل خود مي چسبند اما از كلمه ي بعد فاصله مي گيرند.
    گشنمه ها،نميخواي ناهار بدي بهم ؟
    صحيحش:
    گشنمه ها، نميخواي ناهار بدي بهم؟
    مورد دوم اين كه جمله هاتون بهتره پشت سره هم باشه.
    مثلا:
    بانوظرف گراتين سيب زميني ( نوعي غذاي فرانسوي) را روي ميز ميگذارد و
    روبه روي جاسمين مي نشيند. تكه اي از گراتين را در بشقاب جاسمين ميگذارد
    و تكه اي در بشقاب خودش
    مشغول غذا خوردن ميشود.
    صحيحش:
    بانو ظرف گراتين سيب زميني را، روي ميز ميگذارد و رو به روي جاسمين مينشيند؛ تكه اي از گراتين را در بشقاب جاسمين و تكه اي در بشقاب خودش ميگذارد و مشغول غذا خوردن ميشود.
    اينطوري از نظر جمله بندي و دستوري هم درست تره.
    بهتره در باره با نگارش و موضوعاتي كه در انجمن در اين باره داريم را بيشتر مطالعه كنيد.

    شخصيت پردازي:
    جاسمين:
    شخصيت اول رمانتون جاسمين هستش كه دو شخصيتي هستش و به اصطلاح علمي دو قطبيه، بيماريش، حالتاش و رفتارشو خوب نشون داده بوديد.
    حرفي از سن، شغل، تحصيلات و ... نزديد كه بهتره به اين ها در رمان اشاره كنيد.
    رادمهر: پسر شيطون و شوخ كه علاقه ي زيادي به جاسمين داره، ديالوگ هاش با شخصيتش هماهنگ بود اما باز هم صحبتي در باره ي سن، شغل، و موقعيت اجتماعي زده نشده كه بهتره توضيح بديد.

    نثر رمان:
    دو نوع نثر داريم ادبي و محاوره
    نثر ادبي نثر زيبايي هستش اما حفظ اون نسبت به حفظ نثر محاوره سخت تره.
    همونطور كه شما به اين مشكل خورده بودين.
    در بعضي قسمت ها ديالوگ ادبي به كار بـرده بوديد كه اشتباه كرده بوديد.
    با يك بررسي كلي اين مشكل و برطرف كنيد.
    مثل:
    منم باهات ميامدم
    صحيحش:
    منم باهات مي اومدم
    و ...

    ايده:
    ايده ي رمان ايده ي جديدي بود. ايده اي نويي كه تا به الان كسي از اون استفاده نكرده بود.
    ميشد گفت خوب شروع كرديد اما در اواسط رمان، رمان به سمت كليشه اي بودن سوق گرفت، اما با اتفاقات به موقع تقريبا اون و از كليشه اي دور كردين. هر چند باز هم جذابيت خودشو داره. پيشنهاد ميكنم اتفاقات جالب و جذاب در رمان قرار بديد.

    باور پذيري:
    نويسنده ي عزيز خواننده ي رمان شما نوجوانان و جوانان و ... هستند، كلماتي مثل نوشيدني، مهموني، و هر چيزي كه به اين ها مرتبط هست و هر مسئله اي كه نبايد باز بشه رو باز نكنيد. صحنه ي خوشي براي نوجوانان نداره.

    خسته نباشيد.

    AF965669-8917-43AF-AC86-929FFE0D70B8.jpeg
     

    PrAiSe

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/23
    ارسالی ها
    710
    امتیاز واکنش
    26,237
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    اهواز
    نام:
    نام انتخابی شما برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    « حال ما خوب میشود؟» است. نامی که در لحظه اول غم پنهانی در دل خواننده ایجاد می‌کند که خواننده با خود بگوید این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    قرا است مرا به گریه بیندازد! نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو وقتی خواننده درک میکنه که نویسنده در پست اول، در قسمت مقدمه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو به مبتلایان اسکیزوفرنی و دوقطبی تقدیم میکنه! حال ما خوب میشود؟ سوالیه که شاید این بیماران، روزی هزار بار از خودشان بپرسند.
    حال ما خوب می‌شود به ژانر عاشقانه و تراژدی می‌آید. تا قبل از خواندن آن متن تقدیمی، خواننده به ذهن‌اش خطور می‌کند که حتما اتفاقات عاشقانه و شکست های متعددی می‌افتد( با توجه به نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    )؛ اما اصلا به ذهن خواننده خطور نمی‌کند که با توجه به نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، اتفاقات جنایی مافیایی بی‌افتد.
    نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، در اواسط
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، وقتی که معلوم شد جاسمین بیماری دوقطبی دارد به خوبی خودنمایی می‌کند و ارتباط مستقیمی با شخصیت‌های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دارد؛ اما مواردی وجود داره که نام رمان کاملا از هر لحاظ خوب نباشه. برای مثال، نام رمان هم طولانی بود هم سوالی بود که این مورد سبب این میشه که خواننده جذب نشه! چون خواننده تا قبل اینکه بدونه رمان درمورد بیماران اسکیزوفرنیه، بنظرش خوب نمیاد. مشکل بعدی ژانره که رمان ڗانر جنایی رو نشون نمیده.

    خلاصه:
    در خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، شما گفتید که داستان درمورد خانواده پایدار و فروتن است که در مارسي زندگي مي‌کنند و فرزاندانشان جاسمین، رادمهر و رادوین دوست‌های خوبی برای یکدیگر هستند و جاسمین به همراه این دو برادر به دنبال تجربه‌های جدید است تا اینکه....
    خلاصه ای که نوشتید جامع و کامل بود، به نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می‌آمد چون خواننده با خود فکر می‌رد یکهو از داخل شادي می‌افتند در غم و جوری بدبخت می‌شوند که به آینده امید ندارند!
    تنها اشکال خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    این بود که شما گره‌ای ایجاد نکرده بودید تا خواننده هیجان زده بشه برای باقی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    . جمله « تا اینکه...» اصلا گره نیست. بهتون پیشنهاد می‌کنم خلاصه‌تون رو کمی ویرایش بکنید چون ژانرهای جنایی و مافیایی رو هم نشان نمی‌داد.


    ژانر:
    ژانر های انتخابی شما، عاشقانه، جنایی و مافیایی است.
    عاشقانه: ژانر عاشقانه از همان پست‌هاي اول در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    معلوم بود. عشق بانو به جاسمین، فرهان به بانو، بانو به فرهان و حتی جاسمین به رادوین و رادمهر. تا اواسط
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    عشقی که ژانر اصلی را نشان دهد نبود اما وقتی پست‌ها به گونه‌ای شدند که انگار دارند یادآوری می‌شوند، و بعد هم وتی مه جاسمین زندپی‌اش را برای مهشید تعریف کرد، شما خواننده را ناک اوت کردید! خواننده از اول داشت نگـاه دانلـود عاشقانه می‌خواند! عاشقانه جاسمین و رادمهر را.
    مافیایی: ژانر مافیایی تا صفحه شش اصلا در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    معلوم نبود. یعنی اگر شما نمی‌نوشتید اصلا به ذهن خواننده خطور نمی‌کرد که قسمتی از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مافیایی باشه! حتی خواننده با خواندن خلاصه هم اصلا فکر نمی‌کرد که دارد خلاصه نگـاه دانلـود مافیایی را می‌خواند، برای همین باید کمی از رگه‌های ژانر جنایی را در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بکار ببرید. و یک چیز دیگه. ژانر مافیایی ژانر فیلم هستش و برای رمان شما، ژانر جنایی کافیه و بهتره مافیایی رو حذف کنید.
    جنایی: مثل ژانر مافیایی، تا صفحه شش اصلا معلوم نبود که
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    جنایی باشه. و این بده. شما باید جوری
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو بنویسید که مخلوطی از ژانرهای انتخابی‌تان باشد. اگر نمی‌خواستید شخصیت های اصلی تا ماجرایی که در ذهن‌تان است دچار جنایت شوند، می‌توانستید اتفاقات مرموزی را وارد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بکنید که خواننده با خود بگوید:" انگار
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    جنایی شده!"
    ** بهتون پیشنهاد می‌کنم که ژانر تراژدی رو هم اضافه بکنید چون ژانر عاشقانه به تنهایی نمی‌تونه انقدر خواننده ها رو غمگین و ناراحت بکنه :D

    مقدمه:
    مقدمه شما خوب بود. مقدمه‌ای که می‌توانست خواننده را با لحظات ناامیدی جاسمین روبه‌رو و آماده بکند. مقدمه یک تناقصی داشت که ان هم خیلی خوب بود و می‌توانست با زندگی دمدمی مزاج بیماران اسکیزوفرنی اشنا بکند.
    مقدمه مکمل خلاصه‌تان بود، ژانر عاشقانه و تراژدی و مافیایی را به خوبی نشان می‌داد. خواننده با خود می‌گفت حتما، مافیا ها جایی در زندگی‌شان می‌خواهند به گذشته‌ای برگردند که پر از خون و خونریزی نباشه! با این حال خواننده نمی‌توانست قبل خواندن ژانرها بفهمه که رمان جنایی مافیاییه.

    جلد:
    جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما تلفیقی از رنگ‌های تیره و مات بود. عکس اصلی دختر و پسری بودند که مات شده بودند و دختر پشت‌اش را به پسر کرده بود؛ این عکس می‌تواند خواننده را به یاد پشت کردنجاسمین به رادمهر و مارسی بیندازد. عکس گوشه هم عکس چندین دختر و پسر درحال خوشگذرانی بود که می‌توانست ما را به یاد دورهمی های جاسمین و دوستانش بیندازد.
    اگر در قسمت عکس گوشه،یک عکس دیگه ای بود که ژانر مافیایی رو نشون میداد، بهتر میشد.

    شروع:
    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ‌تون در نوبه خودش خوب بود. وابستگی که جاسمین به رادمهر و رادوین داشت و علاقه‌ای که به خانواده در ایرانش داشت را نشان می‌داد. می‌توانستید با اتفاق هیجا انگیزی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را شروع کنید که به متن تقدیمي تان هم بیاید اما با همین شروعی که داشتید باز هم می‌توانستید خواننده را به یاد بیماری بیندازید. بیماران دو قطبی یا زیاد از حد غمگین‌اند و یا زیاد از حد خوشحال... که در شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما این رو نشان دادید. اما با توجه به موضوع رمان، می‌تونستید شروع بهتری بنویسید.


    سیر:
    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما خوب بود. در حالت نرمالی به سر می‌برد و نشون می‌داد که شما عجله‌ای برای نوشتن ماجرای بعد ندارید. موضوع اول رو با جزئیات کامل توضیح می‌دادید بعد می‌رفتید طراغ موضوع بعد.
    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون خوب بود.

    دیالوگ و مونولوگ‌ها:
    دیالوگ ها و مونولوگ‌های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ‌تون در تعادل بودند. دیالوگ ها شخصیت رفتاری فرد رو به خوبی نشون می‌دادند و خواننده می‌تونست حدس بزنه اینی که خیلی شوخی میکنه رادمهره و اینی که از جاسمین دفاع میکنه رادوین.
    مونولوگ‌هاتون هم خوب بود. جامع بودند و توش نمیشد حس و حالت فرد، شخصیت پردازی‌ها و توصیفات مکان و احاساسات و ... رو فهمید.

    شخصیت پردازی:
    جاسمین: جاسمین دختر دمدمی مزاجِ گاه شاد و گاه غمگینی است که بعدا متوجه می‌شریم این رفتارش برای بیماری دو قطبی که از بچگی تا به الان داره، است. در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نگفته بودید که رنج سنی جاسمین چقدر است اما خواننده بیت 21 تا 24 را حدس می‌زند. جاسمین شخصیتی داشت که بخاطر تک بودنش، قتل هم انجام می‌داد، حق را به او می‌دادند و درک‌اش می‌کردند. نام او، بخاطر در مارسی بزرگ شدنش و حتی سنش، به او میخورد. اما با توجه به اینکه نام پدر و مادر جاسمین ایرانیه، بهتر بود اسمش ایرانی باشه و رفتار هاش کمی در خورد ایرانی ها باشه.

    رادمهر: رادمهر پسری شاد و سرزنده و شیطان است که پس از رفتن جاسمین از مارسی، متوجه احساسش به او شد؛ اما هر دو بخاطر غروری که داشتند ـ و بیماری جاسمین ـ بهایی به آن عشق ندادند. در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به سن رادمهر اشاره ای نشد اما حدس می‌زنیم که او 23 تا 26 سالش است.
    نام او به سن و موقعیت زندگی‌اش می‌آید و همه‌ی دیالوگ‌هایی که بکار برد، به شخصیت شاد و ان روی احساسی‌اش می‌آمد.

    توصیفات:

    توصیفات چهره:
    شما در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    چهره‌ ها رو تیکه تیکه توصیف کرده بودید. یعنی یک جا گفته بودید جاسمین موهای زیتونی رنگش را عقب زد، سه پست بعد گفته بودید چشمان سبز رنگش را بست و ...! بهتون پیشنهاد میکنم که ابتدا کامل توصیف بکنید، بعد برید سراغ اینچنین تیکه توصیف‌ها تا در ذهن خواننده بمونه.

    توصیف احساسات:
    توصیف احساسات‌تون هم، مخصوصا حس غم و اندوه، و عشقی که جاسمین نسبت به خانواده فروتن داشت رو، خوبِ روبه عالی توصیف کرده بود. احساساتی که جاسمین، یا رادمهر از خودشون نشون می‌دادن، با سنشون، و اون موقعیتی که توش قرار داشتن همخونی داشت و باعث نمیشد خواننده بگه چقدر مزخرف! انگار تازه همو دیدن که فهمیدن عاشقن! همه چیز عالی بود. در این بخش به خوبی عمل کردید.

    توصیف حالات:
    قسمت توصیف حالات رو عالی عمل کرده بودید؛ مثلا وقتی جاسمین خــ ـیانـت آبان رو فهمید، شما حرکات پر اضطراب و عصبی‌ش رو به خوبی به نمایش گذاشتید. تمام حالات جاسمین، به موقعیت روحی روانی و اجتماعی‌اش می امد.


    توصیفات مکان:

    توصیفات مکان‌تون خوب نبود! خواننده اصلا تاکید میکنم اصلا، نمی‌تونست بفهمه اینجا چه شکلیه؟خونه نقره چه شکلیه؟ دوبلکسه، اما اتاقا کدوم قسمتن؟ آشپزخونه کجاست؟ سرویس بهداشتی کجاست؟

    مثال:
    جاسمین با بی‌حالی از اتاقش بیرون آمد و به طرف راه پله رفت. از راه پله کمی به جلو خم شد و نگاهش را از آشپزخانه که در ضلع شرقی پذیرایی و جفت در خروجی بود، گرداند.


    زاویه دید و نثر داستان:‌
    زاویه دید شما دانای کل بود که به خوبی توانستید با آن، زندگی جاسمین و اطرافیانش را توصیف کنید و احساسات و غم‌هایشان را با نثر ادبی داستان مخلوط کنید و تحویل خواننده بدهید.

    اشکالات نگارشی و غلط های املایی:
    در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    غلط‌های املایی و تایپی دیده نشده بود و می استمواری رو هم جدا نوشته بودید اما غلط‌های نگارشی دیده شده بود.

    ×مثال:
    اما نگران نباش.همیشه کسی از جای می‌آید..
    √صحیح:
    اما نگران نباش، همیشه کسی، از جایی می‌آید!

    ایده:

    ایده ای که انتخاب کردید، ایده ای خوب بود.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    اول حول محور زندگی خوب جاسمین میگذشت، بعدش یکهو زندگی جاسمینی که تباه شد و فهمید از بچگی دچار یک بیماری روحی و روانیه! سپس وارد قسمت مافیایی و جنایی شد...
    ایده نو نبود، اما شما با استفاده از ماجراها و اتفاقات مختلف بکر و نوش کردید!


    باورپذیری:

    مشکلی در باورپذیری نداشت و همه چیز قابل باور بود.


    موفق باشید.

    downloadfile-1.jpeg
     

    ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    با سلام
    ویرایش رمان بر اساس نقد تایید شد
    امید است در دیگر رمان هایتان نیز همه موارد ذکر شده را رعایت فرمایید
    با تشکر
    مدیریت نقد-
    ~*~havva~*~

    237029_photo_2017-06-26_13-50-37.jpg
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا