نقد رمان معرفی و نقد رمان دنیای تاریک ماوراء( بازی کثیف اجنه) | HADI:DARVIN کاربر انجمن نگاه دانلود

みム∂ł:のムЯⓥɨŋ

کاربر اخراجی
عضویت
2016/09/17
ارسالی ها
316
امتیاز واکنش
4,778
امتیاز
531
نام :دنیای تاریک ماوراء( بازی کثیف اجنه)
نویسنده : HADI: DARVIN
ژانر:ترسناک.ماجراجویی.علمی تخیلی

خلاصه :
پسری که تحت تعقیب جن هاست...ودراین میان گرگینه ای جوان برای محافظت از اوفرستاده میشود...پسری که دل بسته دختری میشود که ارتباط مستقیم با مشکل اودارد...سازمانی که به طور مخفی بر روی موجوداتی که به خیال ما افسانه هستند تحقیق میکند...چه حسی دارد که برای هیچ کس حتی خانواده ات مهم نباشی و از طرفشان ترد شده باشی...ترس دل هره هیجان همه و همه در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
:

3tus0x5n52xt9vxbtn5m.jpg



دراین بخش علاقمندان به رمان بازی کثیف اجنه میتوانند انتقادات و پیشنهاد های خود را با من درمیان بگذارند سعی میکنم به نظرات رسیدگی کنم البته باهمراهی شما

شخصیت ها:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

ممنون میشم نظرتون راجب عکس شخصیت ها رم بگین.باتشکر



Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Mehran Schreiber

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/28
    ارسالی ها
    418
    امتیاز واکنش
    31,713
    امتیاز
    817
    سن
    27
    اهم اهم!
    درود
    بریم سراغ اصلاحات
    قبل از هرچیزی همه شاش یعنی چی؟
    بله!
    1.ردخت(درخت)
    2.چه حوری(ج)
    3.افکار خودش جمع فکره،پس افکارات نمی تونه درست باشه،جمله اینطوری صحیح می باشد:رشته افکارم با یه صدای ترسناک پاره شد.
    4.خسابی یکه خوردم
    5.خشحالی(خوشحالی)
    میگم این مهران چقد خنگه!(البت دور از جون خودم!!)هنوز نفهمیده پسر چشم سبز کامیه!عجبا
    اونجا که میگه انگار صدا از همه جا میومد،همچین تجربه ای تو خواب داشتم،انگار صدای توی ذهنته،خیلی بده خیلیییی
    معلومه قراره حسابی تو دردسر بیفته
    خسته نباشی،قلمت پابرجا،دستت درست
     

    みム∂ł:のムЯⓥɨŋ

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/17
    ارسالی ها
    316
    امتیاز واکنش
    4,778
    امتیاز
    531
    خخخخ غلط املایی هام که....

    والا من اون موقع تو شرایط خیلی بدی بودم و نمیتونستم پست بزارم فقط به خاطر شما گذاشتم خخخخ.بنابراین تو اون شرایط افکارات چیز خاصی نیست.
    از کجا معلوم مهران خنگه؟شاید اون پسر چشم سبزه واقعا کامی نباشه ها!هیچ چیز توی رمان من۱۰۰درصد نیست.
    آره تجربه بدی.
    بله اونم چه دردسرایی...
    ممنونم دوست عزیز برای همه چیز مخصوصا نقد
     

    Mehran Schreiber

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/28
    ارسالی ها
    418
    امتیاز واکنش
    31,713
    امتیاز
    817
    سن
    27
    1.ولی از آخر موفق نشد،فکر میکنم کلمه (از) اینجا اضافی باشه
    2.بزرگ شدن دندان نیش به خون آشام ها مربوط میشه،گرگینه ها به کلی عوض میشن،قبول دارم که نیششون بلند تر میشه ولی با تغییر کلی قیافشون این اتفاق میفته
    3.بهتره یکم شخصیت کامی رو جذاب کنی،مثلا وقتی آرمیتا میخواد آرومش کنه،اولش به خودش بیاد،بعد به آرمیتا بگه من به کمک تو نیازی ندارم!یه آدم(گرگینه!)که مدت ها تنها بوده و کسی نبوده کمکش کنه و حالا فکر میکنه به کمک کسی نیازی نداره،یه شخصیت مغرور
    4.با این همه شلوغ کاری که اینا کردن تو اون بیمارستان،کسی سر نزد بگه اینجا چه خبره؟بعلاوه چون از مرگ برگشته باید دکتر سریع بیاد معاینه کنه
    5.ولی این خوشی زیاد دووم نیاورد!!این قسمت خیلی باحال بود:aiwan_lightsds_blum:)
    6.نهایت وقهاهت(وقاحت)
    7.نصف جون بهتره تا نصف عمر،ما رو نصف جون میکنی؟!!
    8.از مرگ زنده شده؟؟؟یا باید مرگشو حذف کنی و بگی دوباره زنده شده،یا اینکه بگی از مرگ برگشته
    9.ی فحشی داد زد؟؟یا باید داد بزنه یا فحش بده،یا اینکه شروع کنه به داد و بیداد و فحش دادن
    10.من و ماهان از از پشت!!یدونه (از)اضافه اومده،بندازش تو انبار واسه ذخیره!!خخخ
    11.دست هاشو گرفیتیم(گرفتیم)
    12.نیشخند!!این به کامی میاد،گرگینه قدرتمندی مثل اون بایدم نیشخند بزنه،به شخصیتش میاد
    13.یا همون نیشخندم(با)
    تشکر،منتظر پست بعدی هستم!
    موفق باشی
     
    آخرین ویرایش:

    みム∂ł:のムЯⓥɨŋ

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/17
    ارسالی ها
    316
    امتیاز واکنش
    4,778
    امتیاز
    531
    خخخخ والا چه دقیق به دستور املایی ها نگاه میکنین!چشم همه دستور املایی ها رو موقع تکمیل رمان درست میکنم...
    راجب بحث دندون نیش...خون آشام ها همیشه نمیتون...فقط وقتی گرسنه باشن و خون ببینن... درضمن،کامی داشت به طور کامل تبدیل نیشد که آرمیتا جلوشو گرفت پس چون داشته داشته تبدیل میشده منتقی...گرگینه ها هروقت بخوان میتونن تبدیل شن اون موقع هم داشت تبدیل میشد...
    یادم نمیاد جایی کامی به آرمیتا گفته باشه من به کمکت نیاز ندارم...

    راجب سروصدای اینا پست جدید رو بخونید...
    والا پرستارا که ازترس فرار کردن کی بره به دکتر بگه این زنده شده؟
    اره باحال بود...ممنون

    ممنون که ارزش قائل شدی و نقد کردی موفق باشی
     

    Mehran Schreiber

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/28
    ارسالی ها
    418
    امتیاز واکنش
    31,713
    امتیاز
    817
    سن
    27

    با سلام خدمت آقا هادی


    اول بریم سراغ اشتباهات تایپی و گاها املایی


    1.خیلی قوی(ه)


    2.فریاز زدم


    3.داشتم از خدا التماس می کردم.درستش اینه بگی به خدا التماس میکردم.


    4.کشوی مورد نظر رو پ(ی)دا کنه


    5.قش-غش


    6.خیلی طولانی(ه)


    7.شیحه-شیهه


    8.صحنه ای باور نکرد(ن


    9.داد بلندی کشیدیم


    10.ی جوری نش(س)تن


    11.خواستن مثلا طبیعی(جلوه) کنن


    12.قبلا از این که کاری کنم


    13.مهم تره مون


    14.پشت سره شون


    15.صند مرگ - سند


    هیچ کاری جز جیغ زدن ازم برنمیومد... خب به قول جناب آیین ما پسر از این آپشن محرومیم و مختص دختراست.


    صلیب دور گردن کامی و از طرف دیگه حرف زدنش از قرآن ... خب یه جورایی تناقض داره


    این که با این سنت تونستی رمان بنویسی خیلی خوبه.در حالی که خیلیا در این سن حتی از پس انشاهای مدرسه برنمیان.


    خسته نباشی و موفق باشی













     

    みム∂ł:のムЯⓥɨŋ

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/17
    ارسالی ها
    316
    امتیاز واکنش
    4,778
    امتیاز
    531
    سلام....
    ممنون بخاطر غلط تایپی آخر درست میکنم ممنون...
    خب قطعا شما وقتی بدنت تیکه تیکه بشه جیغ میزنی!
    راجب دین و مذهب کامی در داستان یحث میشه...
    ممنونم ازت هم بخاطر تعریف و هم نقد ولی همونطور که تو این پست رادوین گفتش همه چیز به سن نیست!
    خیلی ممنون همچنین
     

    Saghar 20

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/14
    ارسالی ها
    118
    امتیاز واکنش
    1,302
    امتیاز
    336
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    خب...نظر خاصی ندارم! :|ولی اسمش...اگر میشه یکم تغییرش بده تا خواننده بیشتر جذب بشه اخه...نمیدونم چطور بگمش
    ببین مثلا من خودم چون علاقه زیادی به این سبک رمان ها دارم انتخابش کردم....یه اسم دیگه بزار..بازی کثیف اجنه خوبه ها خیلیم خوبه!ولی یکم هیجانی ترش کن که خواننده سریع جذبش بشه :)
    خلاصه رمان هم یکم ادبی شروع کنی بد نیست
    خلاصش خوبه ساده و کوتاه درست خواننده رو متوجه کل داستان میکنه ولی بهتره یکم ادبی تر و معمایی ترش بکنی که خواننده گیج و جذب بشه تا با خوندن رمان درست خلاصه رو هم متوجه بشه
    از اونجایی که هم خودم و هم همه دوستام اینطور جذب رمان های تخیلی میشن و خودشون هم نویسنده های ماهری در این زمینه هستن این نطرو دادم...به هرحال این نظر من بود
    امیدوارم ناراحت نشی:aiwan_light_curtsey:موفق باشی:aiwan_light_girl_dance:
     

    Saghar 20

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/14
    ارسالی ها
    118
    امتیاز واکنش
    1,302
    امتیاز
    336
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    اها یه چیز دیگه...ممکنه یه نفر فقط و فقط از طریق این تایپیک نقد متوجه رمانت بشه(از جمله خودم)پس بهتره لینک رمانت رو هم اینجا تو پست اولت بزاری تا خواننده برای پیدا کردن رمان زیاد سختی نکشه...اووو باید برم بگردم دنبالش حالا:aiwan_light_suicide2:
     

    みム∂ł:のムЯⓥɨŋ

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/17
    ارسالی ها
    316
    امتیاز واکنش
    4,778
    امتیاز
    531
    سلام.
    اول از همه ممنونم که پیگیر رمانید.
    دوم این که چند وقت پیش به اول بازی کثیف اجنه ی دنیای تاریک ماوراء هم اضافه کردم..ولی نمیتونم اسم رو کامل تغییر بدم چون جلدم زده شده
    خخخخ اولین رمانم بود نمیتونستم ادبی شروع کنم...مخصوصا که پست اول رو تو خیابونو قتی داشتم با دوستام والیبال و اینا بازی میکردم نوشتم!
    والا من خلاصه بهتری به هیچ وجه به ذهنم نمیرسه!نازه خلاصه اولی که قرار داده بودم رو نخوندی!افتضاح بود"
    چشم لینک هم میزارم.
    ممنون از نقد با ارزشتون
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا