نقد رمان معرفی و نقد رمان راز شعبده باز | ^•^ FARNAZ ^•^ کاربر انجمن نگاه دانلود

[Farnaz.zar]

نام

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

: راز شعبده باز
نویسنده: ^•^ FARNAZ ^•^| کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: جنایی، پلیسی، عاشقانه
ناظر: *یـگـانـه*
خلاصه: نیروانا کارآگاه باهوشی است که به تازگی درگیر چند پرونده ی عجیب جنایی شده است. پرونده هایی که به طرز عجیبی به هم مربوط هستند و معمای پیچیده ای پشت آنها قرار دارد. او پا به پا به دنبال جواب این معما می گردد اما برای پی بردن به حقیقت به کمک یک فرد دیگر نیز، نیاز دارد؛ فردی با گذشته ای گنگ و نسبتاً ترسناک و رازی که هیچ کس از آن با خبر نیست!
​

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

 

[«n-i-y-a»]

به نام خدا

نویسنده عزیز! ضمن عرض سلام، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم. لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد، قوانین بخش را مطالعه فرمایید:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد، گزارش دهید:​

-عزیزم ادامه بده
-خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
-تند تند پست بزار
-تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
و...​

برای درخواست نقد توسط «شورای نقد انجمن نگاه دانلود» می توانید به تاپیک زیر مراجه نمایید:​

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

​

برای آموزش «نقد» می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

​

موفق باشید.​

مدیریت بخش نقد​

​

 

[ﾑოεtɦყsｲ]

سلام خسته نباشید:)

سبک رمانت عالیه و هیجانش عالی ولی میتونه عالی تر هم بشه
اگر یکمی بیشتر حالت معمایی بگیره بسیار زیبا تر جلوه میکنه


رمانتون از نظر نگارش عالیه

هیجانش بالا و جذابه
ولی اگه یه کوچولو بیشتر معمایی بشه عالی میشه
موفق باشید:)

 

[Farnaz.zar]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام عزیزم
مرسی از وقتی که برای مطالعه ی رمانم میذاری
اگه منظورت از حالت معمایی اتفاقات پیچیده است فعلا فقط بیست پست از رمان گذشته و اتفاقات زیادی قراره رخ بده و به اندازه ی کافی معما پیش رو داریمHapydancsmil
چشم عزیزم سعی میکنم بیشتر پیچیده اش کنم
مرسی از نقدت

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[«n-i-y-a»]

سلام نویسنده عزیز
این نقد بر اساس پست‌های ارائه شده توسط نویسنده می‌باشد.
رمان راز شعبده‌باز، با وجود اسم جدیدی که داشت، نتوانسته بود به خوبی مخاطب خودش را جذب کند. نام رمان، دو داستان فرضی را در بر می‌گرفت؛ اولین داستان مربوط به معنای مستقیم شعبده‌باز بود. داستان می‌توانست در مورد شعبده بازی باشد که رازی دارد و این راز با توجه به ژانرهای انتخابی شما، یک عشق است و از طرفی به حقه‌های شعبده بازی‌ها اشاره می‌کند. دومین داستان فرضی خواننده بر اساس ژانر معمایی بود که نام به مخاطب القا می‌کرد؛ داستان یک قاتل که در جنایاتش اثری از خود باقی نمی‌گذارد و موفقیت او در تمام نقشه‌هایش می‌تواند راز او باشد و شاید هم یک عشق است. ژانر معمایی با وجود این‌که میان ژانر‌های شما نبود، ولی اسم این ژانر و ژانر جنایی را در بر می‌گرفت.
خلاصه‌ی رمان مختصر و ساده بود، جملات ساده‌ای که به کار بـرده بودید، از جذابیت آن کاسته بود. با این که خلاصه سوالی در ذهن ایجاد می‌کرد که این فرد همان قاتل است یا کس دیگر؟ اما این برای جذب مخاطب کافی نبود. شما می‌توانستید با بهره گرفتن از اسم خود رمان یا اشاره به شعبده باز پاریس و... این خلاصه را جذاب‌تر کنید.
جلد رمان شما تصویر سیاه و سفید یک دختر و پسر است که به ژانر عاشقانه شما اشاره می‌کند. اسلحه‌ی گوشه تصویر نیز ژانر جنایی و پلیسی را در بر دارد. تصویر اصلی جلد، ژانر عاشقانه بود، در صورتی که شما ژانر عاشقانه را به عنوان ژانر فرعی انتخاب کرده بودید؛ در نتیجه انتظار می‌رفت تصویر اصلی، مبنی بر ژانر جنایی و پلیسی باشد.
مقدمه شما، بخشی از رمانتان بود. تصور ما از مقدمه، متنی است که مخاطب را برای رو به رو شدن با فضا رمان آماده کند، زمینه رو یا رویی با شخصیت‌ها را فراهم کند. مقدمه با این‌که کنجکاوکننده و جذاب بود، این نیاز را بر طرف نمی‌کرد و قسمتی از رمان را لو می‌داد.
شروع رمان با اتاق بازجویی بود. موضوع قتل تمامی افراد داخل یک مهدکودک و قاتلی که یک دختر ضعیف بیش نبود، به خوبی توانسته بود توجه مخاطب را جلب کند؛ اما ضعف شما در توصیف و نوشتن دیالوگ‌ها از این جذابیت کاسته بود. انتظار می‌رفت جملات هوشمندانه‌تر و توصیفات به تدریج و بهتر می‌بودند. اتاق بازجویی را بهتر بود که آرام آرام توصیف می‌کردید، برای مثال: دختر رنگ‌پریده مقابلم نگاهش را اطراف اتاق کم نور و بدون پنجره‌ چرخاند یا اشک در چشمان آبی‌اش حلقه زده بودند و برق می‌زدند، کلافه موهای بلوندش را عقب فرستاد و بهم زل زد و... . به شکل‌ها متفاوتی می‌توانسته این توصیفات را جای بدید که هم تعادل میان مونولوگ‌ها و دیالوگ‌هایتان برقرار شود و هم خواننده‌ی رمان تصوری از شخصیت‌ها و فضا داشته باشد. نبود تعادل میان دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها نیز بر این ضعف دامن زده بود. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها باید به یک نسبت در رمان‌ها قرار بگیرند و این در کل رمان شما رعایت نشده بود. گاها یک پست کامل به مونولوگ‌ها اختصاص داده شده بود.
بخشی را که نیروانا از خواب می‌پرد، به خوبی نتوانسته بودید توصیف کنید. احساسات و حالات او، برای مخاطب قابل لمس نبود. هنگامی که الکس وارد شد، باید حالات نیروانا را توصیف می‌کردید، از جمله حالات ترس کهشامل عرق کردن، لرزیدن دست و پا، لرزیدن چانه، تپش قلب، عرق سرد، تغییر در ریتم تنفس و... است که می‌توانید با یک سرچ درباره اش تحقیق کنید. توصیفات کمک می‌کند سیر رمان در تعادل باشد؛ اما زیادی آن ممکن است سیر را کند کنَد.
رمان شما راجع به کارآگاهی به نام نیروانا بود که در پی یافتن حقیقت پرونده‌ی مهدکودک کلوئه، درگیر پرونده‌های دیگری می‌شود. در مورد شخصیت نیروانا، باید بگویم که بهتر بود توصیفات او به گونه‌ای بودند که رفتار‌ها و دیالوگ‌هایش متفاوت از کلیشه‌های رمان‌نویسی می‌شد. درمورد سن و خصوصیات ظاهری نیروانا، چیزی گفته نشده و اگر هم چنین نکاتی وجود داشت، باید چندین بار تکرار شود تا در ذهن خواننده بماند. بخشی که قاتل برای نیروانا هدیه فرستاد و به او هشدار داد، نیازمند توصیفات حالات و احساسات بیشتری بود. همچنین شما باید به باورپذیری رمانتان نیز توجه می‌کردید؛ برای مثال، هم قدم شدن با یک غریبه به باورپذیری رمان لطمه زده بود. بخشی که شعبده باز نیروانا را می‌دزد، خیلی راحت می‌گذارد نیروانا فرار کند. اگر در این بخش، چند تا شعبده را توصیف می‌کردید، سپس روی دزدیده شدن و رفتارهای نیروانا بیشتر کار می‌کردید، این بخش از نظر باورپذیری مشکلی نداشت.
در رمان معماهای زیر وجود داشت که باید حل می‌شد، از جمله پدر و مادر نیروانا که هستند و چطوری و برای چه مردند؟ این پسر مرموز که هست؟ شعبده باز پاریس چه کسی هست؟ قاتل پرونده‌ی مهدکودک کلوئه کسیت؟ معرفی و حضور رییس پلیس، کمکی به یافتن جواب این معماها می‌کند؟ و... .
یکی از ژانرهای رمان شما عاشقانه بود؛ تا به اینجا ما شاهد نشانه‌هایی که از عشق الکس و نیروانا می‌داد بودیم، اما این به تنهایی کافی نیست. می‌دانیم که ژانر عاشقانه، ژانری است که نیاز به توصیفات احساسات و حالات زیادی دارد و بستگی به نویسنده دارد که بتواند این ژانر را به خوبی در بیاورد یا نه. شما قادر بودید به این عشق بیشتر بپردازید، مگر آن که ژانر عاشقانه شما، روی داستانی دیگر متمرکز شده باشد. رمان در حال تایپ است و نمی‌توان تصمیم و نظری قطعی درمورد آن داد.
رمان، از نظر توصیفات احساسات، مکان، حالات و چهره هنوز جای کار بسیار دارد. رمان شما از نظر توصیفات پتانسیل بالایی دارد؛ اما توصیفات در حجم و مکان‌های نامناسب قرار گرفته است. اصولا ما توصیه می‌کنیم توصیفات چهره، تدریجی در پست‌های ابتدایی جا بگیرد و در ادامه به صورت های مختلف چندین بار تکرار شود. برای مثال متهم دستی به بینی قلمی‌اش کشید و آب بینی‌‌اش را پاک کرد، چشمان آبی‌اش‌از گریه سرخ شده بودند و... . برای تکرار همین موارد، به شکل‌های مختلف می‌توان نوشت، مثلا مستقیم توی چشمان آبی رنگش زل زدم و تصمیم گرفتم با صبر و حوصله از او اعتراف بگیرم، ته چشمان آبی‌اش صداقت عجیبی بود، چشمان آبی‌اش برق زد و... .
در بخش توصیفات مکان هم به همین شکل؛ بخاطر اینکه توصیفات یک‌جا انجام شده بود، خواننده تصور کاملی از اتاق نیروانا، کافه، اداره پلیس، بخش خط شناسی و...، سالن اجرای شعبده باز، اتاق شعبده باز و... ندارد. توصیفات احساسات به نسبت بهتر بود، اما جای کار زیاد داشت. توصیف احساسات با توصیف حالات پیوند عجیبی دارد؛ به طوری که با توصیف حالات می‌توانید احساسات را باورپذیرتر کنید. همان‌طور که گفتم احساس ترس، شامل حالاتی از جمله عرق کردن، لرزیدن دست و پا، لرزیدن چانه، تپش قلب، عرق سرد، تغییر در ریتم تنفس و... است.
به دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های رمان توجه بیشتری کنید. دیالوگ‌ها باید بر اساس جنسیت، اخلاق، سن و... شخصیت ها نوشته شود. برای مثال دیالوگ‌های الکس و نیروانا گاهی مشابه هم بودند. نیروانا یک دختر است، باید روی احساساتش، خلق و خویش و عذابی را که از کابوس‌هایش می‌کشد، به خوبی به تصویر بکشید؛ اما در این مورد موفق نبودید. روی علاقه و عشق الکس به خوبی کار نکرده بودید و تمام این ها بر می‌گردد به توصیفات شما. بعضی از بخش‌های که نیازی به جزئیات نداریم، شاهد چندین بند توصیفات و جزئیات در مونولوگ‌ها هستیم؛ ولی برخی بخش‌ها نیازمند توصیفات بیشتر است.
در رمان شاهد اشکالات تایپی و نگارشی و گاها املایی بودیم؛ توصیه می‌کنم با یک بازبینی آن‌ها را رفع کنید و مطالعه‌ای هم در مورد علائم نگارشی داشته باشید. علائم نگارشی از کلمه بعدشان فاصله دارند.
زاویه دید اول شخص، طرفداران خاص خودش را دارد. این زاویه محدودیت‌هایی نیز دارد، از نظر این‌که نویسنده نمی‌توانند افکار شخصیت مقابلش را بیان کند یا توصیفات به قدر کافی نیستند، نویسنده را به چالش می‌کشد. از طرفی برای ژانر جنایی، برای افزایش هیجان و ترس آن معمولا از زاویه دید دانای کل استفاده می‌کنند و این خود مشکلی است که نویسنده با آن رو به رو است. تا به اینجا توانسته بودید معماهای بسیار را حفظ کنید، اما از صفحه سوم چهارم بهتر بود کم کم گره ها را باز می‌کردید. نثر شما محاوره‌ای بود، برای این ژانر معمولا از نثر ادبی استفاده می‌کنند؛ این انتخاب می‌توانند روی مخاطب‌های شما خیلی تاثیر بگذارد و شما به نوعی پا روی قاعده‌ها گذاشتید و اثری جدید، با قوانین جدید خلق کردید. همچنین سعی کنید شکل کلمات را در نثر محاوره حفظ کنید
این به قلم و خلاقیت نویسنده بستگی دارد که چگونه این محدودیت ها را برای خودش حذف کند.
در آخر باید دوباره بگویم که روی باورپذیری و توصیفات رمانتان خیلی کار کنید.
این نقد تنها نقد از شورای نقد می‌باشد.
«عضو شورای نقد نگاه دانلود»
ویرایشات شما می‌بایست رنگی باشد.

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[E.KAMYAB]

سلام عزیزم...
رمانت رو تا پارت پنج خوندم و بقیه رو می سپارم به فردا. اماباید بگم از رمانت خوشم اومده و یه جورایی جذبم کرده. فقط بعضی قسمت ها رو به خوبی توصیف نکردی. درکل رمان زیبا و روانی داری:)
انشالله بقیه پارت ها رو هم بخونم و یه نقد بهتر تحویلت بدم.
موفق باشی دوستم:aiwan_light_bye:

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[Farnaz.zar]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام گلم
ممنون از وقتی که گذاشتی و نظرت عزیزم.
اولین رمانمه، ایشالا رمان های بعدی جبران میکنم

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[«n-i-y-a»]

با سلام
ویرایش رمان بر اساس نقد "شهریور 98" تایید شد.
امید است در ادامه رمان نیز همه موارد ذکر شده را رعایت فرمایید.
با تشکر
مدیریت نقد – نوا

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود