نقد رمان معرفی و نقد رمان زندگی سرخ | Mahbanoo_A کاربر انجمن نگاه دانلود

[Mahbanoo_A]

نام رمان: زندگی سرخ
نام نویسنده: Mahbanoo_A کاربر انجمن نگاه دانلود
نام ناظر: @شکوفه حسابی
ژانر: عاشقانه
لینک تاپیک رمان:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

خلاصه:
خانواده چیه؟ همون‌که تعدادی افراد هم‌خون باهم زندگی می‌کنند؟ یا معنایی فراتر از این‌ها داره؟ از خودگذشتگی و فداکاری پدر و مادر؟ عشق بین اعضای خانواده؟ اصلا آدم‌ها برای داشتن خانواده حاضرند دست به چه کارهایی بزنند؟ ازدواج؟ کسانی که خانواده‌ای از دست دادن چی؟
من ماهکم می‌خوام انتقام بگیرم. انتقام از کسی که به خاطر یک کینه قدیمی خانواده من، همه‌کس و وجود من رو ازم گرفت.

 

[«n-i-y-a»]

به نام خدا​

​

نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
-عزیزم ادامه بده
-خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
-تند تند پست بزار
-تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
و...........

برای درخواست نقد توسط "شورای نقد انجمن نگاه دانلود" می توانید به تاپیک زیر مراجه نمایید:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

موفق باشید .
مدیریت بخش نقد

​

​

 

[*Elena*]

به نام جانِ جان بران

خلاصه زندگی سرخ از اینکه خانواده چیست سخن می‌گفت و در آخر خبر انتقام دختری به نام ماهک را می‌داد که می‌خواهد از کسانی که خانواده‌اش را از او گرفتند انتقام بگیرد. بند اول خلاصه به مقدمه شباهت داشت و وجود آن لازم نبود؛ چرا که به جز خط آخر آن که جمله‌ی "اونایی که خانواده‌شون رو از دست دادن چی؟" در آن ذکر شده بود، اطلاعات دیگری به خواننده نمی‌داد و همچنین ابهاماتی را نیز به وجود نمی‌آورد و همه‌ی بار خلاصه بر دوش دو خط آخر آن بود که ماهک خود را معرفی می‌کند. متاسفانه از آنجایی که سنگینی خلاصه کاملا بر روی این دو خط بود، از جذابیت خلاصه کم کرده بود و همچنین ابهامات کوچکی به وجود آورده بود. مثلا چرا خانواده ندارد؟ اما کافی نبود و همچنین حس این را به مخاطب القا می‌کرد که رمان تکراری است؛ زیرا ما از این قبیل رمان‌ها را امروزه در فضای مجازی زیاد می‌بینیم و احتمال اینکه خواننده رمان را رمانی تکراری بشمارد زیاد است. اما مقدمه زندگی سرخ این مشکل را نداشت و با رمان کاملا در ارتباط بود و با وجود ژانر عاشقانه و عشق میان ماهک و خانواده‌اش برازنده‌ی زندگی سرخ بود‌ و کمی هم به فضای تراژدی رمان اشاره می‌کرد.
زندگی سرخ، اما عبارت کوتاهی بود که با توجه به رنگ سرخ که میتوان از آن، رنگ خون و البته عشق را برداشت کرد. به متن رمان و ژانر عاشقانه می‌خورد؛ اما این نام با اینکه این فاکتور مهم را داشت اما از جذتبیت برخوردار نبود که باعث می‌شد، خواننده جذبش نشود؛ زیرا عبارت "زندگی" را بسیار در رمان‌های امروزه دیده‌ایم و امکان دارد فکر کنند، همانند آن‌ها است؛ این جذابیت اما در جلد بسیار خودنمایی می‌ورد و دو نفر که دست هم را گرفته اند به ژانر عاشقانه اشاره کامل داشت و تصویر خاکستری دختری که تفنگ به دست دارد به موضوع زندگی سرخ، همانند نامش اشاره می‌کرد که روایت دختری بود که در آتش سوزی خانواده خود را از دست می‌دهد و می‌فهمد این آتش سوزی کار یکی از دشمانان پدر و مادرش بوده است. ایده رمان با اینکه نویسنده عزیز سعی در ایجاد تفاوت در آن کرده بودند اما افاقه نکرد و متاسفانه ما نمونه‌های زیادی همانند زندگی سرخ در این روزهای رمان‌های مجازی، دیده شده است. ایده رمان و چند عوامل باعث شده بود، مخاطب زندگی سرخ‌ را به عنوان رمانی تکراری ببیند. مواردی مانند رنگ چشمان آرتان، دارا بودن شرکت، دختر شیطون، دشمنی که کینه‌ای قدیمی دارد؛ همه و همه باعث شد ایده زندگی سرخ، به زیبایی ایفای نقش نکند. همچنین نویسنده مهربان در پست اول، در قسمت فلش بک گفتند■ حالا بذارین راجب خودم بگم، من ماهکم و....■ این شیوه معرفی شخصیت‌ها که متاسفانه در رمان به دفعات متعدد دیده شد، درست نیست. برای مثال، مگر شخصیت رمان می‌داند که شخصیت نگـاه دانلـود -همون مورد بالا، واقعاً معضلیه- است و باید خود را به مخاطب معرفی کند؟ اگر می‌داند پس چرا مرگ خانواده‌اش برایش دردناک است، درحالی که می‌داند همه‌ی این‌ها در نگـاه دانلـود. است؟ نویسنده می‌توانستند تدریجی و غیر مستقیم به خواننده نام، اصالت و... را بفهماند. چیزی که از زیبایی زندگی سرخ کم کرده بود، نبود توصیفات چهارگانه در رمان بود. نویسنده عزیز رمان را از صحنه مراسم خاکسپاری مادر و پدر ماهک شروع کرده بودند که صحنه جالبی بود و خواننده را ترغیب به خواندن رمان می‌کرد اما شروع رمان از فاکتور توصیفات محروم بود که جذابیت آن را پایین آورده بود. نویسنده خوش قلم می‌توانستند با اضافه کردن توصیفات احساسات و حالات، غم ماهک را طوری به تصویر بکشند که خواننده حتی اشک بریزد. در شروع رمان و متاسفانه در تمامی رمان، نویسنده مهربان، از توصیفات استفاده نکردند.
توصیفات احساسات: از آنجایی که ژانر اصلی رمان عاشقانه بود. این بخش بسیار مهم است. این ژانر در سرتاسر رمان هویدا بود. همانند عشق خانواده ماهک به هم دیگر، عشق نیما و عسل، عشق آرشام و ماهک و سرتاسر رمان پتانسیل این را داشت تا با اضافه کردن احساسات به یک عاشقانه عالی بدل شود. نویسنده خوش قلم باید بر روی این قسمت تمرکز زیادی به خرج دهند.
توصیف مکان: مکان‌ها در رمان، خاته ماهک و خانواده‌اش، خانه آرشام و پدرش، خانه عسل و... بود که متاسفانه نویسنده جان فراموش کرده بودند آن‌ها را توصیف کنند و در مورد اتاق عسل به اتاق زیبایی‌ بود، کفایت کردند و درباره خانه آرشام به بزرگی آن افاقه کردند؛ اما این درست نیست. خواننده نیاز دارد بداند برای مثال اتاق عسل چگونه است تا بتواند آن را تصور کند و ِلـ*ـذت بیشتری از رمان ببرد. بدون توصیفات، خواننده احساس می‌کند در حال شنیدن یک داستان رادیویی است اما با توصیفات خواننده احساس می‌کند، داستان را در جلوی چشمانش می‌بیند‌.
توصیفات ظاهر: در توصیفات ظواهر نویسنده عزیز بهتر از توصیفات دیگر عمل کرده بودند؛ اما باز هم جای پیشرفت داشت. برای مثال خواننده به جز چشمان چند رنگ آرتان و هیکل بزرگ نیما و‌ چشمان عسلی عسل و... تصویر دیگری از آن‌ها در ذهن نداشت. درحالی که خواننده نیاز دارد حالت صورت، حالت چشم، ابروها، رنگ موها، حالت موها و... را بداند تا تصویر درستی از شخصیت در ذهنش باشد.
اما جدا از توصیفات یکی از نکات مثبت زندگی سرخ، تحقیقی بود که نویسنده عزیز برایش انجام دادند، برای مثال سخنان دکتر در رابـ ـطه با سوختگی خانواده ماهک، مشخص بود که اولا از زبان دکتری کارکشته بیرون می‌آید و دوما تحقیق شده است. این فاکتور آن هم در بین رمان‌های بیشماری که این روزها بدون تحقیق نوشته می‌شوند، زندگی سرخ را خاص کرده بود و به شخصیت پردازی آن کمک کرده بود؛ اما هنوز هم در شخصیت پردازی کمی مشکل وجود داشت. برای مثال، افکار آرشام، آرتان و ماهک کاملا شبیه به هم بود و در نثر آن‌ها تفاوتی دیده نمی‌شد اما نویسنده عزیز باید دقت داشته باشند که طرز فکر یک پسر یقیناً با طرز فکر یک دختر تفاوت دارد؛ اما در رمان زندگی سرخ، افکار این سه شخصیت بسیار به هم شبیه بود و همچنین افکار مادر و پدر ماهک و مادر و پدر عسل هم همینطور. نویسنده عزیز باید توجه داشته باشند که با شخصیت‌های خوب است که رمانی خوب را شکل می‌دهد؛ اما در برخی از مواقع در رمان زندگی سرخ جدا از خصوصیات شخصیت‌ها، رفتارهایی از آن‌ها سر می‌زد که از باورپذیری زندگی سرخ کم کرده بود و کمی هم آن را تکراری جلوه داده بود.برای مثال در پست سوم. مادر ماهک گفت:
- منم همینطور خانومی.
لفظ خانومی، لفظی‌ست که یک سال است بر زبان‌ها افتاده است، همچنین زبان آوردن این لفظ برای مردی که سن و سالی از او گذشته است و شرکتی را هم اداره می‌کنند، کمی عجیب و تکراری‌ست؛ همچنین دست پاچه شدن آرتان، در جلوی پدرش هم همینطور. زیرا آرتان یک مرد است و ترسیدن از پدرش، کمی غیر عادی‌ست؛ اما ایده ورشکستگی پدر شخصیت اصلی برای انتقام و آتش سوزی خانه، ایده جالب و نسبتا نویی بود که زندگی سرخ را کمی متامیز از دیگر رمان‌ها کرده بود. با این حال از فلش بک در مـسـ*ـت اول تا جایی که خانه ماهک آتش گرفت و همچنین از بعد آن، سیر رمان تند بود و خواننده را گیج می‌کرد که علت اصلی آن این بود که نویسنده محترم در زمان‌هایی که پرش زمانی داشتند علامت نگذاشته بودند و خواننده متوجه نمی‌شد کی پرش زمانی انجام شده است. عدم وجود توصیفات و در تعادل نبودن دیالوگ‌ها و مونولوگ‌هایی رمان همچنین باعث دامن زدن به این سیر تند می‌شد و همچنین اشکال دیگردیالوگ‌ها عدم تمایز آن‌ها با یکدیگر بود. برای مثال: طرز فکر ماهک، آرتان، آرشام و... با هم فرق می‌کند و یقینا صحبت هایشان نیز با هم فرق دارد اما در رمان زندگی سرخ این تمایز در دیالوگ‌ها دیده نمی‌شد و عدم وجود مونولوگ‌ها نیز باعث شده بود تعادل میان دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها بهم بخورد و کفه‌ی دیالوگ‌ها سنگین‌تر شود. نثر رمان اما یک دست محاوره‌ای بود و حتی در بخش‌هایی که به سوم شخص تغییر پیدا می‌کرد نیز ادبی نمیشد که این یک امتیاز مثبت بزرگ است زیرا برخی نویسنده‌ها فکر می‌کنند، وقتی زاویه دیدشان تغییر می‌کند حتما باید نثرشان را به نثر ادبی تغییر دهند؛ اما این نثر در زندگی سرخ کاملا رعایت شده بود و حتی با نثر ادبی آمیخته هم نشده بود. حسن دیگر زندکی سرخ، رعایت شدن علائم نگارشی در آن بود که متن را خواناتر می‌کرد و استفاده به جا از الائم و نکشیدن حروف، نشان از نثر عالی رمان زندگی سرخ بود.
پایان نقد
خسته نباشید.

 

[Mahbanoo_A]

سلام و درود به منتقد عزیز
متشکرم از نقد بسیار منصفانه شما.
بله تمامی نکاتی که گفتید رو قرار بود ویرایش بزنم اما متأسفانه زمانش به امتحانات دانشگاه و نقد رمان اولم برخورد.
حتی پست هم در ادامه نذاشتم چون قرار بود رمان رو کلا، بازسازی کنم.
شما دقیقا به نکاتی اشاره کردید که لازم بود، ویرایشی اساسی روش انجام بشه.

سپاس