نقد رمان معرفی و نقد رمان سرخ آبی | Emerald کاربر انجمن نگاه دانلود

Emerald

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/27
ارسالی ها
216
امتیاز واکنش
2,972
امتیاز
416
به نام خدا
نام رمان : سرخ آبی
نویسنده : Emerald کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر : عاشقانه_اجتماعی
ناظر : DENIRA
خلاصه:
دختری پنهان شده در پشت نقابی سرخ،خسته از کشمکش های بی پایان روزگاری که انگار تنها او را می بیند، برای نگاه داشتن آخرین تکه های غرورش،نپذیرفتن شکست سختش و پنهان ماندن در پشت همان نقاب سرخ رنگ روی می آورد به مردی آبی!
داستان ما داستان زندگی مشترک آن هاست؛داستانی به رنگ سرخ آبی!

z5gd_6r40_sorkhabi.jpg


Please, ورود or عضویت to view URLs content!


منتظر و پذیرای هر گونه انتقاد سازنده و به جا هستم:aiwan_lggight_blum:
 
  • پیشنهادات
  • ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    به نام خدا
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده

    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم

    -تند تند پست بزار

    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن

    و...........

    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد
    36598
     

    ZahraHayati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    بسم الله الرحمن الرحیم
    نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    "
    سرخ‌آبی" نویسنده: بانو Emerald


    نام
    نام تلفیقی از رفتار و شخصیت دو کراکتر اصلی هست! سرخ یعنی فردی شیطان، پر جنب و جوش و عصبی؛ رنگ آبی به افرادی اطلاق می‌شود که رفتاری آرام، سرد، منطقی دارند. ( البته این روانشناسی رنگ‌ها هست این دو رنگ معناهای دیگری هم دارند که به این مواردی که گفتم نزدیک است.) اما در تعریف ریما او فردی آرام و خونسرد بیان شد تعریفی که برای مهرداد هم بیان شد. نویسنده به درستی نتوانسته تفاوت اخلاقی را با نام هماهنگ کند! نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ژانر، خلاصه ومقدمه را در خود جا داده؛ ولی محوری اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را نه؛ نام وجهه‌ی خوبی برای جلب خواننده را دارا نیست، چون نام واضحی برای خواننده نیست. پیشنهاد می‌کنم نام را به صورتی تغییر دهید که بیشتر یادآور محور اصلی باشد.


    جلد
    تصویری که به بیان صحنه‌ای ساکن از داستان می‌پردازد؛ جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نام و ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را به خوبی پوشش داده اما آنچه در خلاصه، مقدمه و داستان بیان شده در جلد اثری نداره و خواننده ارتباطی را با این موارد احساس نمی‌کند! جلد یادآور کودکی ریما (چهارسالگی) او است، همین‌طور که در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به این داستان پرداخته شد ریما در این زمان به وسیله پدرش روزگار بدی را رد کرده. توصیه می‌‌کنم جلد را با محور اصلی هماهنگ کنید.


    خلاصه
    نویسنده در خلاصه به بهترین شکل تمام نکات را بیان کرده و ارتباط خوبی با ژانر، نام، محور اصلی و مقدمه ایجاد کرده! خلاصه اما فاقد جذابیت و ابهام است و این دلیل باعث عدم جلب خواننده می‌شود. نویسنده می‌تونه با تزریق اندکی جذابیت و ابهام خلاصه خود را تکمیل کند.

    ژانر
    ژانرهای منتخب: عاشقانه، اجتماعی
    عاشقانه: این ژانر به خوبی استفاده شد و از این عملکرد خوب می‌توان به مواردی چون: عشق مهرداد، یسنا و مامان زهرا ... اشاره کرد.
    اجتماعی: این ژانر هم به طور صحیحی به کار بـرده شد. از نکات خوب این ژانر اتفاقات حول و محور یسنا را می‌توان نام برد.
    تا به اینجای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نویسنده در این قسمت موفق بوده و به میزان لازم از هر دو ژانر بهره‌ بـرده است.


    مقدمه
    مقدمه پیش زمینه آغازین هر داستان که نویسنده می‌بایست خواننده را آماده برای رویاروی با داستان کند، برای همین باید از جذابیت بالایی برخوردار باشد. مقدمه داستان با شعری آغاز شد که تا حدی محور اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را شامل شد همچنین نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    و خلاصه را به طور گسترده در برگرفت. مقدمه نه تنها گذری به ژانرها نزد بلکه جذابیت لازمه را هم ندارد. توصیه می‌کنم موارد ذکر شده را تصحیح کنید.


    شروع
    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    یکی از حیاتی ترین قسمت‌های هر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    است. رمانی که شروع جذاب و پرباری دارا باشد در جلب خواننده نیز موفق خواهد بود.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با سوال و زندگی روزمره ریما و خانوادش شروع شد آغازی که نمی‌توان گفت جدید و جذاب اما در بیان نکات مهمی از محور اصلی عملکرد خوبی داشت. از توصیفات نویسنده فقط در شروع از توصیف حالت به حد لازم بهره برد. قوت دیالوگ‌ها در شروع آنچنان خوب نبود. شروع ارتباط خوبی با ژانر، خلاصه و مقدمه نتوانست ایجاد کند، تنها نویسنده با تکرار قرمز و آبی سعی در رنگ دادن به نام در شروع بود که می‌توان گفت موفق نبود. پیشنهاد می‌کنم طبق نکات ذکر شده شروع را تصحیح کنید.


    سیر
    حرکت هر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    باید به گونه‌ای منظم و مرتب باشد. این حرکت نه کند و نه تند بلکه به صورتی مناسب جلو رود. نویسنده در سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به شکل عجیبی همچون تیتر روزنامه از حوادث گذر کرد و از ادامه و پیوند هر حادثه با هم سر باز زد. نکته منفی این حرکت زدگی خواننده از این روش است؛ چون خواننده علاقه مند است هر اتفاق به درستی پایان یابد و یک داستان یعنی مجموعه حوادث به هم زنجیر شده که نویسنده باید در این مورد دقت بیشتری ببرد و
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را به درستی ویرایش کند.


    ایده
    ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    یعنی بیان زندگی مشترک افراد جدید نیست! نویسنده باید دقت زیادی انجام می‌داد که مواردی هم چون قهر و آشتی‌های تکراری و کل کل‌های کلیشه‌ای رو وارد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نکند؛ اما فقط تا حدی موفق بود. رقیب عشقی، زندگی که بدون عشق آغاز شده و... مطالب جدید نیست؛ ولی نویسنده می‌تواند با بیان حوادث و اتفاقات جالب و جدید به این ایده عطر نویی بزند. توصیه می‌کنم از حوادثی که به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رنگ و بوی تکراری داده دوری کنید و موارد جدید به رمانتون اضافه کنید!


    نثر
    نثر هر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    باید از یگانگی خاصی برخوردار باشه مثلا نویسنده در رمانش می‌تونه از نثر محاوره استفاده کنه یا ادبی! استفاده از هر دوی این دو نثر به تازگی زیاد شایع شده و طرفداران خاص خودش را هم دارد. نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تا به اینجا بدون ایراد و به خوبی جلو رفته است.


    زاویه دید
    بیان کننده داستان در هر رمانی متفاوت هست! در این داستان شخص راوی یعنی سوم شخص به بیان داستان پرداخته و می‌توان گفت انتخاب بسیار خوبی بود. در برخی موارد نویسنده از توانایی‌های زاویه دید دانای کل غافل شده و از بیان اتفاقات حول و محور عظیمی، مهرداد و... سر باز زد. نویسنده، دانای کل را فقط برای ریما اختصاص داده که این عمل نادرست است و راوی را به شکلی زیاد محدود کردن است. دانای کل می‌تواند داستان را از نگاه همه شخصیت ها بررسی کند و بیان اتفاقاتی که از دید شخصیت‌ها خارج است بپردازد. توصیه می‌کنم زاوید را به درستی استفاده کنید.

    شخصیت پردازی
    شخصیت‌های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نه زیاد بود نه کم که این نکته خوبی است! هر شخصیت شغل و رفتار خاص خودش را به خوبی نشان داد و گفتاری متناسب با خودش را داشت. نام افراد به درستی انتخاب شده و با جایگاه اجتماعی، رفتار و سن افراد هماهنگ است.

    نویسنده تا حد لازم به بیان هر شخصیت نپرداخت به طور مثال خواننده با خواندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هنوز دید کاملی از حافظ عظیمی نداره!

    بهتره نویسنده در بیان زندگی نامه افراد کوشش کند تا خواننده به طور کامل هر شخصیت را شناسایی و درک کند.


    توصیفات
    انواع توصیفات: احساسات، حالت، چهره و مکان
    احساسات: این توصیف در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به صورت گسترده استفاده شد، این نکته خوبی است که نویسنده از بیان این توصیف به خوبی بر آمد. برای مثال: احساسات مهرداد و...

    حالت: این توصیف به خوبی در سرار
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    وجود داشت و به اندازه کافی بود. برای مثال: مهرداد فقط به تکان داد سر اکتفا کرد.

    چهره: بیان کم کم چهره افراد نکته خوب این رمن بود؛ ولی این توصیف به صورت کامل اجرا نشد و نویسنده جز رنگ چشم و موی ریما و ... به نکات دیگه‌ای که مهم هم بود اشاره نکرد! توصیه می‌کنم کل چهره افراد را به صورت آرام آرام بیان کنید.
    مکان: توصیف مکان هم تا حدی بود؛ ولی کافی نبود مثلا توصیف دفتر کار ریما و خونه ریما، این توصیفات محدود به فقط اتاق کار و خونه ریما بود.

    دیالوگ‌ و مونولوگ‌
    تعداد دیالوگ‌ها خوب بود. دیالوگ‌ها به سن و رفتار هر شخصیت می‌آمد، دیالوگ‌ها تکراری کمی دیده شد؛ اما نکته قابل تعمل دیگه اینکه قبل هر دیالوگ بیان نشده لحن و نام شخصیت (البته در بیشتر موارد) به طور مثال:
    نادرست
    -یسنا تورو خدا اول صبح درست از سر سهراب بردار.
    درست
    مهرداد با حالتی شاکی گفت:
    -یسنا تورو خدا اول صبح دست از سر سهراب بردار.

    توصیه می‌کنم دیالوگ افراد رو به گونه‌ای بیان کنید که خواننده از لحن و فرد گوینده با خبر بشود!

    غلط املایی، تایپی و نگارشی
    در طول
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    غلط املایی دیده نشد جز یک مورد و چند غلط تایپی:

    غلط املایی: راجب/ راجع به
    غلط تایپی: حالب/ حالی
    و...
    درباره نکات نگارشی هم باید بگم از "،" و "؛" بیشتر باید استفاده بشود و فقط به "." محدود نشد! همچنین قبل از علائم نگارشی فاصله نذارید برای مثال «...رفت . / ... رفت. » از "..." در برخی موارد بی دلیل استفاده کردید که این اشتباه است به طور مثال:
    غلط
    مهام تنهاست... فکر کنم...
    سلام... خوبی؟!

    درست
    مهام تنهاست، فکر کنم...
    سلام خوبی؟!


    نکات اخلاقی
    وقتی رمانی موضوع اصلی‌اش می‌شود بیان زندگی مشترک دو زوج، نویسنده باید توجه کند چه چیزی را دارد بیان می‌کند و به خواننده خودش هم نگاهی بیندازه! در برخی از قسمت‌های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نکاتی بیان شد که اصلا درست نیست و باید تصحیح بشود. زندگی مشترک افراد دلیل نمی‌شود نویسنده حریم خصوصی آن شخصیت را به صورت واضح یا حتی مبهم بیان کند! و اما داستان یسنا این که به صورت خیلی بی‌پرده این قضیه بیان شد و بسیار مانور داده شد باید بگم این عملکرد اصلا درست نیست! نویسنده به جای اینکه عمل یسنا را بد نشان بدهد عمل فرهاد که او را رها کرده بد نشان داد، در اصل کار یسنا صد در صد اشتباه بود! نکته دیگه دوست اجتماعی در فرهنگ پخته و سرشار از تمدن ایرانی جایی نداره! به جای مقابله با این فرهنگ غربی نویسنده به شکلی خیلی عادی از این فرهنگ غلط و زشت غربی نام بـرده و هیچ نکته بدی بهش نگرفت. لباس‌های ریما در برخی موارد درست نیست! (در منزل)


    متفرقه
    چند پست تکراری درون پست‌های جدید اواخر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بود.

    در پناه خداوند پیروز و سربلند باشید:aiwan_lggight_blum:
    (عضو شورای نقد انجمن نگاه دانلود)
    forum.negahdl.jpg
     

    kianick

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/14
    ارسالی ها
    750
    امتیاز واکنش
    25,173
    امتیاز
    843
    محل سکونت
    دل آتش!
    سلام، سلام زمرد ژان :)

    نام:
    اسم دو رنگ سرخ و آبی اسم دو رنگ سرخ و آبی است ولی ریما فردی خونسرد و مهربان است که چندان منافاتی پاسخ ندارد هرچند مهرداد با آبی مرتبط است. اسم به ژانر خلاصه، مقدمه، مرتبط است ولی با اصلیت داستان خیر. نام توجه خواننده را جلب نمی کنند چون نمایانگر داستان نیست توصیه می شود اسم را عوض کنید.

    جلد:
    جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نام و جان را به خوبی پوشش داده ولی چیزی که در خلاصه مقدمه و داستان بیان شده به جلد مرتبط نیست. جلد یادآور کودکی ریما است ولی داستان شرح حال زندگی مشترکش با مهرداد و مشکلاتش است. پیشنهاد می‌کنند که را عوض کنید.

    خلاصه:
    خلاصه تمام نکات را بیان کرده و ارتباط درستی با ژانر خلاصه مقدمه‌ی داستان برقرار کرده است ولی دارای گره و ابهام برای تشویق خواننده نیست. لطفاً مقداری از مشکلات و گره های داستان را وارد کنید.

    ژانر:
    ژانر های انتخابی عاشقانه و اجتماعی بودند که هر دو در محتوای داستان به کار رفته بود عشق مانند عشق مهرداد و مامان زهرا و عشق قدیمی ریما. اجتماعی هم می‌شود به اتفاقاتی که برای یسنا افتاده اشاره کرد.

    مقدمه:
    مقدمه شعری بود که اسم و جلد را در برگرفته بود ولی ژانرها را به هیچ‌وجه شامل نشده و جذابیت لازم را هم نداشت. پیشنهاد می‌کنم که ویرایش شود.

    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    :

    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با شروع یک صبح در خانواده ریما بود که نکات مهمی از محور اصلی را به نمایش می گذاشت. توصیفات حالت در این قسمت به اندازه کافی بودند ولی دیالوگ ها چندان قوی نبودند. شروع ارتباطی با ژانر خلاصه و مقدمه نداشت و تنها در توصیف خانه از سرخ و آبی استفاده شده بود توصیه می‌کنم تصحیحش کنید.

    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    :

    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می‌ بایست نه کند و نه تند باشد شما سریعاً از هر اتفاق گذر کرده و توضیح چندانی درباره اش نداده بودید. این مورد باعث می‌شود خواننده از داستان زده شود، با توجه به اینکه هر اتفاقی باید نتیجه و پایانه درستی داشته باشد. لطفاً تصحیح شود.

    نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    :

    نظر شما در مکالمات محاوره‌ای و متن ادبی بود. توصیفات جالبی داشتید و گـه‌گاه از اشعاری متناسب با حال و هوای داستان استفاده کرده بودید. بعضی جاها افعال اشتباه به کار رفته و با اینکه جمله از نظر دستوری صحیح بود جلوه‌ی قشنگی نداشت:
    ریما نگاهی به تاپ ساده ی مشکی رنگ با آن مارک اکلیلی قرمز می کند و با لب هایی که به پایین کشیده شده و حالت ناله به خود گرفته اند می گوید.

    ریما با نگاهی به مارک اکلیلی و قرمز تاپ ساده‌ی مشکی‌اش، همراه با لحنی ناله‌وار و لب‌های پایین کشیده شده می‌گوید.

    البته این یک نوعش هست.
    در ضمت هشدارانه درست نیست از هشدارگونه استفاده کنید.

    زاویه‌ی دید:
    زاویه دید انتخابی شما سوم شهر بود، منتهی داستان بیشتر حول ریما می‌گشت بهتر است که داستان از نگاه تمام اشخاص حاضر و موثر داستان بیان شود‌.

    شخصیت پردازی:
    شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تعداد مناسبی داشتند. رفتار هر شخصیت با شغل، گفتار و سن متناسب بود. چند شخصیت هنوز ناشناخته هستند، مثل حافظه عظیمی و تهمینه. بهتر است که یک دید از این اشخاص هم به خواننده بدهید.

    توصیفات:

    توصیف حالات:
    به اندازه کافی در داستان وجود داشت. مانند:
    ریما دستی به شانه‌اش می‌کشد و اجازه می‌دهد خودش موضوع را عنوان کند.

    توصیف احساسات:
    شما به خوبی از این مورد بهره بـرده بودید و در این باره موفق بودید. برای مثال احساسات یسنا و مامان زهرا.

    توصیف چهره:
    چهره ی افراد کم کم توصیف شده بود ولی تنها توصیف رنگ مو و چشم ریما کامل بود توصیه می کنم چهره‌ی همه‌ی افراد را بیان کنید.

    توصیف مکان:
    خوب ولی ناکافی توصیفات فقط محدود به محل کار و خانه ریما بود. توصیه می‌کنم به داستان اضافه بشود.

    دیالوگ و مونولوگ:
    تعداد دیالوگ‌ها مناسب بود و به شخصیت، رفتار و سن افراد می‌آمد. در بیشتر موارد اسم گوینده نیامده بود و باعث گیجی خواننده می‌شد.
    مهرداد:
    _ چی‌شد؟ فیلم تمون شده؟
    یسنا:
    _ نخیر! مگه میذارن ما فیلم ببینیم؟

    غلط‌های تایپی و نکات نگارشی:
    چند غلط تایپی وجود داشت و غلط املایی تقریباً به چشم نمی خورد. از ... بی‌جا و زیاد استفادا شده بود و اصول ویراست رعایت نشده بودند.
    غلط:
    رفت . او
    رفت .او
    رفت.او
    درست:
    رفت. او


    موفق باشید :)
    پ.ن:
    با تایپ صوتی نوشتم این‌طور شد زمرد ژان :aiwan_lightsds_blum:



    "عضو آزمایشی شورای نقد"
    119071
     

    ❤ASAL_M❤

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/02
    ارسالی ها
    5,042
    امتیاز واکنش
    53,626
    امتیاز
    1,121
    محل سکونت
    کهکشان راه شیری ، سیاره ی Exo
    1- نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما ساخته شده از دو کلمه "سرخ" و "آبی" می باشد . در ابتدا که خواننده نگاهش به نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می افتد به نوعی تضاد در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    فکر می کند . تضادی که می تواند مربوط به سیر زندگی ، حوادث و ... باشد . وقتی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما توسط خواننده خوانده می شود نمی توان گفت که خواننده به طور کامل ربط نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را متوجه می شود . نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در واقع درجه مبهم بودن بالایی دارد و به همین دلیل مخاطب نمی تواند به درستی با آن ارتباط بر قرار کند . اما از نظر جذابیت ، وجود دو کلمه که هردو در یک گروه قرار دارند (رنگ ها) و می توان گفت در تضاد نیز می باشند جذابیت خاصی به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بخشیده است . برای رفع اشکال می توانید قبل ، بعد یا بین این دو کلمه کلمه ای را بیفزایید تا ارتباط با
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بیشتر شود .

    2-جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    عکس در جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما نشان دهنده کودکی است که لباسی قرمز به تن دارد و در کنارش پاهای مردی دیده می شود که کفش هایی آبی پوشیده است . وجود دو رنگ "سرخ" و " آبی" در عکس ارتباط و جذابیت جلد را بسیار بالا بـرده است . اما باید دید آیا با موضوع اصلی ارتباط دارد یا نه . اون پاها می تواند نشانگر شخصیت داستان " مهرداد " یا "حافظ " باشد . از آنجا که کفش ها آبی هستند و آبی معمولا برای آرامش می باشد بنابراین بهتر است فرض کنیم که کفش ها متعلق به "مهرداد" هستند . اما وجود اون کودک کمی ارتباط را دچار مشکل می کند . نمی توان به طور کامل گفت که کودک ربطی به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ندارد اما چنان موضوع اصلی نیست که بشود آن را در جلد جای داد . می توانستید از پاهای زنی که کفش های قرمز به پا دارد استفاده کنید .

    3-ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    ژانر های انتخابی شما دو ژانری می باشند که می توان به راحتی آن هارا در کنار یک دیگر قرار داد . در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با توجه به مشکلات زندگی ریما مثل مادرش یا خواهرش یسنا و یا حتی زندگی خودش با مهرداد می توان مشکلاتی از اجتماع را مشاهده کرد . وجود فرد عاشقی به نام مهرداد یا گذشته ریما می تواند عاشقانه داستان را تقویت کند . پیشنهاد می کنم ژانر اجتماعی را کمی واضح تر بیان کنید تا مانند عاشقانه قاتل مشاهده باشد و مخاطب هنگام خواندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    احساس کند که دارد در جامعه می چرخد و داستان زندگی فردی واقعی در جامعه را می خواند .

    4-خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    در خلاصه آمده است که شخصیت دختر داستان در پشت نقابی قرمز رنگ پنهان شده است . نقاب را می توان بی تفاوتی و سعی در انکار گذشته دانست اما سوال اینجاست که چرا رنگ قرمز به ریما نسبت داده شده است ؟ دومین سوال خواننده این است که آیا مرد آبی همان مهرداد است ؟ آیا آبی و سرخ می توانند در کنار یک دیگر زندگی مشترکی داشته باشند . در حقیقت خلاصه اون ارتباط و سوال برانگیز بودن را دارد اما نبودن نشانه ای یا سرنخی کوتاه که به خواننده بفهماند موضوع چیست از جذابیت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کمی کم کرده است . بهتر است در بین جملات سرنخی کوتاه به خواننده ها بدهید . سرنخی مثل وجود حافظ یا گذشته ریما و ...

    5-مقدمه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    مقدمه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما می تواند نشان دهنده دغدغه ها و فراز و نشیب های زندگی ریما باشد . اما نکته ای که باعث شده تا مقدمه کمی ضعیف به نظر بیاید کوتاهی آن است . شاید در مقدمه ای دیگر تعداد خط ها کافی باشد اما در این مقدمه جملات طوری می باشند که تازه در آخر مقدمه مخاطب متوجه موضوع می شود بنابراین نیازمند دو یا سه خط دیگر می باشد .

    6-شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    باید طوری باشد که خواننده را به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    میخکوب کند و اجازه جدا شدن از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را به او ندهد . شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما از صبحی بود که خانواده ریما دور هم جمع شده بودند و صبحانه می خوردند . تا اینجا مشکلی نیست . مشکل از آنجا شروع می شود که حجم سوالاتی که ناگهان برای مخاطب به وجود می آورید بسیار زیاد است و موجب گیج شدن او می شود . در ابتدا مخاطب ممکن است فکر کند شخصیت اصلی حتی یسنا است و این که شخصیت اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    اشتباه گرفته شود نکته خوبی نیست . بهتر است کمی بر روی شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کار کنید .

    7- سیر و پیرنگ
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شاید در ابتدا کمی تند به نظر بیاید . در همان پست های ابتدایی که مخاطب مشغول انس گیری با
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    است شما حافظ را سریعا وارد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کردید . این درحالی بود که مخاطب شناخت کمی نسبت به دیگران داشت . بهتر بود چند پست دیگر صبر می کردید تا خواننده بداند با چه شخصیت هایی روبه رو است و اصلا شخصیت ها با خودشان چند چند هستند و بعد حافظ را وارد داستان می کردید . اما از بعد از ورود حافظ سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    متناسب و عالی شد . وجود اتفاقات گوناگون توانسته بود
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را از کسل شدن دربیاورد .

    8-دیالوگ و مونولوگ
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    دیالوگ ها و مونولوگ های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما یکی از پر امتیاز ترین بخش های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می باشند . دیالوگ های رمانتان خالی از هرگونه اضافه گویی می باشد و می توان در بین دیالوگ ها ، دیالوگ های ماندگار نیز استخراج نمود . دیالوگ های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به گونه ای هستند که مخاطب احساس می کند شخصیت ها در واقعیت و روبه رویش مشغول صحبت کردن هستند . مونولوگ ها نیز مانند دیالوگ بسیار سنجیده و با ترکیبی از توصیفات و حوادث نوشته شده اند . وجود توصیفات عالی که در بخش توصیفات به آن اشاره خواهم کرد و وجود اتفاقات مونولوگ هارا بسیار پربار کرده است .

    9-زاویه دید در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    زاویه دید انتخابی شما "دانای کل " می باشد . مسلما یکی از بهترین انتخاب ها برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    اجتماعی دانای کل می باشد . البته دانای کل شما محدودیت هایی نیز دارد و نمی تواند به همه جا سرک بکشد و این نقطه قوت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شماست . برای مثال ما گاهی می توانیم بفهمیم که مهرداد یا دیگران چه احساسی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دارند ولی دانای کل به ما اجازه خواندن افکار حافظ را نداد و این کنجکاوی مخاطب را به شدت بالا می برد .

    10-نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    نثر انتخابی شما ادبی می باشد . نوشتن به نثر ادبی مسلما سخت تر از نوشتن به نثر محاوره می باشد . در این بخش شما خوب عمل کردید و تا جایی که مشاهده کردن پرش نثر نداشتید . وجود آرایه های زیبا و توصیفات به موقع از احساسات و موقعیت ها و گاه شعر سهراب توانسته بود به ادبی بودن داستان کمک بسیاری کند . همچنین به درستی ادبی نوشتن مونولوگ و محاوره بودن دیالوگ را رعایت کردید .

    11-شخصیت پردازی
    شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تا به اینجا : ریما ، مهرداد ، حافظ ، یسنا ، زهرا خانوم و ... بوده اند .
    ریما دخری است با مشکلات و دغدغه های فکری فراوان که گاهی باعث رفتار های ضد نقیض در او می شوند . ریما شخصیت کاملی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دارد و می توان به راحتی با او ارتباط برقرار کرد .
    برعکس ریما ، حافظ قاتل درک نیست . همچنان ناقص است و امکان برقراری ارتباط در او وجود ندارد . شاید بهتر است کمی بیشتر بر روی او کار کنید .
    یکی از شخصیت های دوست داشتنی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تا اینجا مهرداد می باشد که با محبت هایش به شخصیتی محبوب و قابل درک تبدیل شده است .
    درکل می توان گفت شخصیت پردازی نسبتا خوبی داشتید اما همچنان جای کار دارد و بهتر است کمی بر روی شخصیت های حاشیه نیز کار کنید .

    12-توصیفات (چهره ، حالات و احساسات ، مکان)
    چهره ها در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما به بهترین نحو توصیف شده اند . اما نمی توان گفت توصیف چهره کاملی داشتید . چهره تعدادی از شخصیت ها همچنان در حاله ای از ابهام قرار دارد اما اون تعدادی که توصیف کردید بسیار دقیق و خوب توصیف شده اند . وجود توصیف ها در خط ها یا حتی پست های مختلف و عدم جمع شدن همه توصیفات در چند خط پشت هم امتیازی مثبت برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما می باشد .
    یکی از بهترین و بی نقض ترین توصیفات در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما مربوط به توصیف حالات و احساسات می باشد . توصیف عالی حالات و احساسات با کمک آرایه ها و عوامل دیگر موجب شده تا مخاطب بتواند راحت تر با شخصیت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ارتباط برقرار کند .
    توصیف مکان شاید کمی ضعیف تر از دو مورد قبلی باشد . در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    توصیف مکان آنقدر قوی نمی باشد که خواننده بعد دو پست یادش بماند که مکان مورد نظر چه شکل یا فضایی دارد . بهتر است بر روی توصیف مکان کمی بیشتر کار کنید .

    13-علائم نگارشی ، غلط املایی و تایپی
    غلط املاییو تایپی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مشاهده نشد و این از نقاط قوت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما می باشد . در رابـ ـطه با علامت های نگارشی هم باید گفت تقریبا خوب عمل کردید ولی همچنان جای کار داشت . نکته مهم این است که نباید در صورتی که نیاز نیست از "...." استفاده نمایید . جای چند نقطه می توانید از کاما و دیگر علائم نگارشی استفاده کنید . "..." معمولا برای وقت هایی مثل وقتی که حرف شخص قطع می شود به کار می رود .

    14-ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    ایده رمانتون تا به اینجا چندان چیز جدیدی را در خودش جای نداده اما با وجود قلم خوب نویسنده این موضوع کمتر به چشم آمده بنابراین نویسنده همچنان فرصت وارد کردن موضوع جدید را در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دارد . موضوعی که جدا از کلیشه های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    های روز باشد . کلیشه هایی همچون : گذشته تلخ ، خــ ـیانـت ، پشیمانی و ....

    15 -باورپذیری
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    باورپذیری
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مناسب می باشد و نکته ای که
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را غیر قابل باور کند یافت نشد .

    "عضو شورای نقد نگاه دانلود"

    119071

     

    Emerald

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/27
    ارسالی ها
    216
    امتیاز واکنش
    2,972
    امتیاز
    416
    نام رمان:

    1:قرمز و آبی یا سرخ و آبی تنها به عنوان دو رنگ ساده !
    نگاهی دقیقا همانند آنچه در پست اول به آن اشاره شده.نگاهی سرسری و بدون دقت مثل آبی بودن دیوار های خانه یا قرمز بودن چای!
    در واقع در این نگاه تنها به رنگ سرخ و آبی توجه می شود نه روانشناسی و شخصیت شناسی آن ها!
    از آن جایی که مخاطبین قطعا اطلاعات جامع درباره ی روانشناسی رنگ ها ندارند این برداشت محتمل ترین به نظر می رسد!
    با توجه به تاکید نقاب قرمز در خلاصه و موهای سرخ ریما مخاطب این رنگ را به ریما اختصاص می دهد.
    در ادامه صحبت از داستانی با عنوان دختر مریخی میشود!
    خاک مریخ سرخ است و این داستان نوشته ی ریما و درباره ی اوست!
    هرچند ممکن است هنوز مخاطبین به ارتباط میان این عنوان و ریما نرسیده باشند!
    هرچند که در پست به این موضوع اشاره می شود اما درباره ی محتوای داستان هنوز چیزی عنوان نشده است.این اشاره یک اشاره ی سطحی نبوده و بعدا قرار است سرنوشت نشریه و داستان زندگی ریما را ذکر کند!
    و در مورد رنگ آبی:
    در این باره در قسمت های مختلفی از رمان صحبت شده است که برداشت های گوناگونی دارد.
    برداشت اول:
    ریما در جای جای رمان چه تا به حال و چه در طول پست های آینده اظهار تنفر شدیدی از این رنگ می کند.شخصیت مهرداد هنوز مشخص نیست و به نحوی گنگ است.تا به حال نویسنده مدام سعی کرده نوشته ها را طوری پیش ببرد که این شخصیت ناشناخته باشد و در پست های متوالی این موضوع توسط ریما ذکر شده است.
    با توجه به در حال تایپ بودن رمان مخاطب هنوز نمی تواند ارتباط میان تنفر ریما از رنگ آبی و مهرداد را بیابد!
    برداشت دوم:
    ترکیب رنگ آبی در کنار قرمز که در پستی که نویسنده نرده های راه پله ی اضطراری را توصیف کرده است.نرده های آبی که به خاطر زنگ زدگی در برخی قسمت ها قرمز به نظر می رسند.
    در پست های متوالی ریما اشاره ی مستقیمی دارد که هر کار می کند نمی تواند از رنگ آبی بگریزد.مثل نگاهش به آسمان آبی و اطهار تنفر ، دیوار های آبی بیمارستان و در آینده لباس ها و...
    نویسنده اشاره دارد ترکیب این دو رنگ به نحوی جداناشدنی و انکار ناپذیرند!


    2:برداشت از لحاظ روانشناسی رنگ ها و شخصیت شناسی:
    رنگ ها تلاطم احساسات درون ما را نشان می دهند.هر رنگ مانند شناسه ای برای آدم ها عمل می کند.
    سرخ را مادر رنگ ها نامیده اند و آبی را پدر آسمان.سرخ را سرگروه رنگ های گرم و آبی را سرآغاز رنگ های سرد.
    سرخ آبی یک نوع هماهنگی متضاد دارد.
    تضادی که به شکل هماهنگی در جهان برقرار است.تضادی که هر چقدر هم انکار شود باز وجوددارد.یک هماهنگی انکارناپذیر!
    سرخ:اولین عضو گروه رنگ های گرم که زیبایی،خشم و عصبانیت،خوشبختی و شادمانی، همه و همه از نماد های آنند.
    آبی: پدر آسمان هاست.اولین و مهمترین عضو گروه رنگ های سرد و آرام بخش که نماد صلح و آرامش ،مرموز بودن و سردیست.
    همان طور که در عنوان ذکر شده در این بخش باید ارتباط میان رنگ و شخصیت را یافت و آیا شخصیت پردازی رمان به پایان رسیده است؟
    با توجه به اینکه توضیح بیشتر درباره ی شخصیت ها داستان را لو می دهد ترجیح میدهم این موضوع را در خصوصی برای شما کاملا توضیح دهم!
    3:روانشناسی ترکیب و مخلوطی از رنگ ها
    در بسیاری از طراحی ها توصیه می شود اگر از رنگ قرمز استفاده می شود به دلیل تندی و شدت آن کافیست که در کنار آن از رنگ آبی استفاده شود.
    مرد و زن بودن خود به نوعی تضادی هماهنگ و انکار ناپذیر است.مرد ها و زن ها تفاوت هایی بس بزرگ و عظیم دارند اما چرا همیشه در کنار هم قرار می گیرند؟
    حتی اگر شخصیت ها را هم نشناسیم درکنار هم قرار گرفتن ریما و مهرداد به عنوان زن و شوهر این تضاد انکار ناپذیر را نشان داده است!

    4:سرخ آبی یا سرخابی!
    سرخابی که گاهی به شکل سرخ آبی هم نوشته می شود رنگیست که هیچ ارتباطی با رنگ های قرمز و آبی ندارد!
    بسیاری از رمان های بزرگ فیلمنامه و نمایشنامه ها عنوانی دارند که کوچکترین بخش داستانی بزرگ محسوب می شوند.مثل رمان گوشواره یا فیلمنامه ی لاک قرمز!
    در پستی که ریما پشت پنجره ی اتاقش ایستاده است و به پسرک دوچرخه سواری که در کوچه می راند نگاه می کند، پیراهن پسرک سرخابی توصیف شده است.ریما در آن جا به جلف بودن این رنگ برای پسرک می اندیشد!

    تمام این ها نقد تنها عنوان رمان بود و این طور که به نظر می رسد باید برای تک تک قسمت ها توضیحی قانع کننده داده شود.در صورتی که هر کدام از توضیحات کافی و قانع کننده نیست لطفا ذکر کنید چراکه قطعا به نظر شما احترام خواهم گذاشت!

    هیچ کدام از بخش های رمان و شخصیت پردازی ها سطحی نبوده و روانشناسی و برداشت های دقیق و منطقی در پشت خود دارد.در مورد بخش های دیگر هم توضیح می دهم!
     

    ZahraHayati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    1. منتقد؛ رمان را تا جایی که ارسال شده میخونه و نقد مینویسه. رمال نیست که کف دستش رو بو کنه و ادامه رمان رو حدس بزنه! در ضمن دیدگاه شما دیدگاه شما است و منتقد از دیدگاه یه خواننده نقد میکنه این کاملا عادیه که فهم شما از رمانتون بیشتر باشه.
    2. شما خودتون میگید خوانندها همه به روانشناسی رنگ آگاه نیستند و اونوقت خودتون دلایلی رو برای این نام آوردین که مرز حاشیه بودن رو هم رد کردند؟! برای نام رمان اصل یه قضیه در نظر گرفته میشه نه حس شخصیت به رنگ سرخ و آبی!
    3. گنگ بودن مهرداد؟! خیلی از جاهای رمان من حرکت بعدی مهرداد رو به راحتی حدس زدم این چطور گنگ بودنی هست؟
    4. منتقد چیزی رو که دریافت میکنه از یه متن و با در نظر گرفتن خوانندگان نقد میکنه! اینکه شما کلی متن ارسال کردین و میگید نقد ما پر از ایراده باید بگم نظر سنجی بذارید و دیدگاه خوانندگانتون رو بسنجید اون وقت به نقد ما خواهید رسید.
    5. من توی نقد خودم و دیگر همکارانم کلمه سطحی نمیبینم که شما مارو متهم به فهم سطحی رمانتون کردید! گفتم نکاتی که گفته شد از منظر منتقد و خوانندگان بود نه نویسنده یا دانشمند شیمی و روانشناس حاذق!

    رک بودن من رو ببخشید، مطالبی که گفتید نیاز داشت بی پرده باشم!
     

    Emerald

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/27
    ارسالی ها
    216
    امتیاز واکنش
    2,972
    امتیاز
    416
    جلد:
    بله حق کاملا با شماست.در واقع اگر قرار باشد خود من هم چنین رمانی را نقد کنم این ایراد را خواهم گرفت!
    اما به عنوان نویسنده:
    هنوز ارتباط میان کودکی ریما و مهرداد مشخص نشده است.می توانستم به خاطر گروه نقد و برداشت های منتقدان توضیح جلد را زودتر ارائه دهم اما در این صورت به روند رمان آسیب می رسید!
    اما آنچه که مشخص است ارتباط دختر بچه و ریما و مردی که روی خرابه ها ایستاده به عنوان مهرداد است چرا که طبق خلاصه ریما با مردی آبی ازدواج کرده و در رمان مشخص شده است که مرد آبی همان مهرداد است!
    از طرفی جلد با نام، خلاصه و مقدمه مرتبط است و همان طور که گفتم شخصیت ریما و مهرداد را نشان می دهد.
    و اینکه چرا کودکی ریما نشان داده شده و چرا از زنی با کفش های قرمز استفاده نشده؟
    ریشه یابی اغلب مشکلات فردی به کودکی او بر می گردد.موضوع اجتماعی اصلی رمان در کودکی ریما ریشه یابی می شود و ارتباطی که با کفش های آبی دارد هم!
    احتمالا در اواخر رمان مجددا درخواست نقد خواهم داد و از همین حالا منتظر نظر شما را در رابـ ـطه با ارتباط میان جلد و محتوا هستم!

    ژانر:
    با شما موافق هستم که به ژانر اجتماعی باید بیشتر پرداخته شود.هر چند تا به حال همان طور که شما هم عرض کردید موضوعاتی وجود داشته اما موضوع اجتماعی اصلی داستان یسنا نیست بلکه همان کودکی ریما و اوست. موضوعی که در تمام جوامع وجود دارد! (تجـ*ـاوز و این حرف ها نیست البته!)

    خلاصه:
    سوالی که برای من پیش آمده این است که چرا بدیهی ترین نکته ی ظاهری ریما یعنی قرمز بودن موهایش را در نظر نمی گیرید!
    سر نخ همین موی قرمز اوست!
    مجبور هستم نکته ای رو عرض کنم:
    موهای ریما با توجه به مشکی بودن موهای یسنا و قهوه ای بودن موهای مامان زهرا نمی تواند قرمز باشد!
    اصول ژنتیک در رمان کاملا رعایت شده است و موهای یسنا به پدرش رفته و موهای ریما کمی تیره تر از موهای مادرش، مامان زهراست!(موهای پدر باز هم به خاطر رعایت اصل توصیفات هنوز توصیف نشده!)
    پس ریما موهایش را رنگ کرده است و نقاب همان موی قرمز است!
    البته من انتظار چنین برداشتی را از مخاطب و شما نداشته و ندارم و اشاره ی مستقیمی به این موضوع در فکر می کنم ده پست آتی داشته ام.







     

    Emerald

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/27
    ارسالی ها
    216
    امتیاز واکنش
    2,972
    امتیاز
    416

    برداشت های شما نزدیک ترین برداشت ها به آنچه که می خواستم به نظر برسد بود.

    شروع و سیر:
    در مورد شروع از آن جایی که خودم هم عضوی از گروه نقد هستم متوجه کم بودن گره ها و جذابیت آن بودم اما به توانایی توصیف فضا و شخصیت ها در آن محیط و فضا بسنده کردم.
    در مورد سیر هم به خاطر کم بودن جذابیت شروع حافظ :ا وارد داستان کردم.در واقع سعی داشتم نقص در یک بخش را با بخش دیگر جبران کنم.
    شروع و سیر ویرایش خواهند شد.
     

    Emerald

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/27
    ارسالی ها
    216
    امتیاز واکنش
    2,972
    امتیاز
    416


    شخصیت پردازی:
    خوشحالم که به در حال تایپ بودن رمان اشاره کردید.بله شخصیت حافظ قابل درک نیست.
    در آینده او و بقیه ی شخصیت ها بهتر شناخته خواهد شد.

    توصیف مکان:
    توصیف خانه یا ریما و مهرداد و خانه ی مامان زهراکاملا صورت گرفته اند.ولی دفتر نشریه و بانک کمتر.منتها توصیف این دو مکان قرار است به مرور صورت بگیرد.مثل اتاق ریما در دفتر نشریه و اشاره های تدریجی به دکور آن.مثلا در یک پست به چرم سفید مبل ها اشاره شده و چند پست بعد به طرح دیوار آن.توصیف مکان در ادامه بیشتر خواهد بود.


    اشکالات تایپی و نگارشی:
    بله علائم نگارشی مثل ویرگول و نقطه ویرگول باید بیشتر استفاده شود.اشکالات تایپی هم همینطور.
    در مورد علامت"..." صرفا به جز دو قسمت در گفت و گو ها استفاده شده است که محاوره بوده و معمولا ایرادی نداشته تا به حال؛ به همین خاطر از این بابت کمی تعجب کرده ام!
    در آن دو قسمت هم که در متن رمان قرار داشته جمله ناتمام بوده است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا