- عضویت
- 2016/09/27
- ارسالی ها
- 14
- امتیاز واکنش
- 93
- امتیاز
- 71
نام رمان:فرشته ماه
نام نویسنده:sAnAz.A
ژانر: عاشقانه|اجتماعی|هیجانی
خلاصه:در پس گوش های قاصدک زمزمه میکنم و...
فوت میکنم...
شاید باد...نوازشگرانه حرف هایم را به گوش هایت برساند
حسرت هایی که جز ماه...حالا قاصدک هم آنها را میداند
زمزمه هایم...در دل آسمان پخش میشود
من...دختری از جنس ماه...نورانی تر از آن!
کویر دل هارا چون با قلبم با وجودم چون خورشید یخ هارا...قطره قطره ذره ذره آب میکنم
این منم شمیم!همان آهوی وحشی که چشم هارا افسون میکند...همان بی گناهی که گـ ـناه کرد!به یاد تو...به اسمتو...به نام تو...
و من همان ارشیام!همان ارشیایی که بر تخت پادشاهی حکومت میکند
از عرش به فرش افتاده حکایت من نیست.من همیشه در عرش ماندم،میمانم و خواهم ماند
اما...
بی گناهی که از ماه سقوط کرد چگونه به یکباره زندگی مرگبار من را عوض کرد؟!...زندگیم چگونه و چطور عوض شد؟!...اصلا چگونه...آغاز شد؟!...
به نام او به نام عشق
به نام بی گـ ـناه ترین گناهکار
بی گـ ـناه؟!...
در این دنیای گناهکار بی گـ ـناه معنایی نداشت
فرشته ای که از ماه سقوط کرد و وارد قصه ی پرغصه ی یک محکوم شده افتاد
محکوم به تنهایی...
به غرور...
فرشته ی بی گناهی که گـ ـناه کردن را بلد نبود
باور ندارم
بی گـ ـناه بودن را...
بی گـ ـناه بودن انسان هارا...
فرشته ی ماه گـ ـناه کن
به نام من گـ ـناه کن
***
منتظر نقدهای سازندتون هستم عزیزای دل من❤
نام نویسنده:sAnAz.A
ژانر: عاشقانه|اجتماعی|هیجانی
خلاصه:در پس گوش های قاصدک زمزمه میکنم و...
فوت میکنم...
شاید باد...نوازشگرانه حرف هایم را به گوش هایت برساند
حسرت هایی که جز ماه...حالا قاصدک هم آنها را میداند
زمزمه هایم...در دل آسمان پخش میشود
من...دختری از جنس ماه...نورانی تر از آن!
کویر دل هارا چون با قلبم با وجودم چون خورشید یخ هارا...قطره قطره ذره ذره آب میکنم
این منم شمیم!همان آهوی وحشی که چشم هارا افسون میکند...همان بی گناهی که گـ ـناه کرد!به یاد تو...به اسمتو...به نام تو...
و من همان ارشیام!همان ارشیایی که بر تخت پادشاهی حکومت میکند
از عرش به فرش افتاده حکایت من نیست.من همیشه در عرش ماندم،میمانم و خواهم ماند
اما...
بی گناهی که از ماه سقوط کرد چگونه به یکباره زندگی مرگبار من را عوض کرد؟!...زندگیم چگونه و چطور عوض شد؟!...اصلا چگونه...آغاز شد؟!...
به نام او به نام عشق
به نام بی گـ ـناه ترین گناهکار
بی گـ ـناه؟!...
در این دنیای گناهکار بی گـ ـناه معنایی نداشت
فرشته ای که از ماه سقوط کرد و وارد قصه ی پرغصه ی یک محکوم شده افتاد
محکوم به تنهایی...
به غرور...
فرشته ی بی گناهی که گـ ـناه کردن را بلد نبود
باور ندارم
بی گـ ـناه بودن را...
بی گـ ـناه بودن انسان هارا...
فرشته ی ماه گـ ـناه کن
به نام من گـ ـناه کن
***
منتظر نقدهای سازندتون هستم عزیزای دل من❤
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
دانلود رمان های عاشقانه
آخرین ویرایش توسط مدیر: