- عضویت
- 2017/03/28
- ارسالی ها
- 757
- امتیاز واکنش
- 13,362
- امتیاز
- 671
بسم تعالی
نام: لرزیدن قلب یک پری، اسمی بود که برای رمان انتخاب شد. وقتی اسم رو خوندم، گفتم داستان باید درباره دختری باشه که پریه و در طول داستان عاشق میشه، اما این عشق ممکنه به یه پری دیگه نباشه و احتمالا عشق به یه انسان هست. خواننده با خوندن اسم، تا حدودی به محتوای رمان پی می بره که این از نکات مثبت اسم رمان هست. نکته بعدی در مورد اسم رمان، تکراری نبودنه. لرزیدن قلب یک پری، ترکیب تکراری رو درست نکرده، اما این اسم مشابه اسم چند رمان دیگه هست که بهتره اصلاح بشه. اسمی که مشابه اسم رمان های دیگه باشه، از جذابیت رمان کم می کنه. بهتون توصیه می کنم تغییراتی در اسم ایجاد کنید.
جلد: جلد پسری رو نشون میده که به ستون تکیه داده و دختری که روز پله خوابیده و کنارشون هم آبه. این تصویر با اسم همخونی داره، اما در رمان شما از عشق بین یک پری و یک الهه حرف زدید، نه عشق بین یک پری و یک انسان. تصویر جلد بیشتر به مورد اول اشاره داره و مخاطب رو متوجه حضور یک الهه در رمان نمی کنه. این عکس، ژانر های رمان که تخیلی-فانتزی- عاشقانه هست رو به خوبی نشون میده و این هم از نکات مثبت جلد رمانتونه. ترکیب رنگ های به کار رفته در جلد هم ترکیب خوبیه. می تونید با کمی تغییر در جلد، محتوای داستان رو بهتر نشون بدید.
خلاصه: ببینید، خلاصه اگر خیلی بلند باشه، خواننده وقتی برای خوندنش صرف نمی کنه. خلاصه شما، بلندی داشت که مخاطب رو برای خوندنش جذب نمی کرد. پس بهتره از مقدار بلندیش کم کنید. خلاصه رمان شما، اطلاعات زیادی از محتوا داده بود و نذاشت گره ای هم تو ذهن خواننده پیش بیاد. سوالاتی که در خلاصه مطرح کردید رو اکر در قالب گره تو خلاصه دربیارید، بهتر میشه. وقتی از پایانی خوش در خلاصه حرف می زنید، جذابیت و کشش رمان رو برای مخاطب از بین می برید. بهتون پیشنهاد می کنم نکات گفته رو اصلاح کنید.
مقدمه: مقدمه، کامل کننده خلاصه رمانه. یعنی مقدمه فضای احساسی، عاطفی رمان رو فراهم می کنه. رمان شما مقدمه نداشت و پیشنهاد می کنم که این بخش رو به رمانتون اضافه کنید. برای مقدمه، می تونید شعر، متن ادبی یا بخشی از رمان رو بذارید.
شروع: شروع رمان با رفتن پیش کیمیاگر و در ادامه انجام مراسمی بود که تو خلاصه هم بهش اشاره کردید. از اونجایی که تو قسمت خلاصه بیشتر اطلاعات رمان رو به مخاطب دادید، در قسمت شروع، خواننده گره ای تو ذهنش ایجاد نمیشه که بخواد برای حلش رمان رو ادامه بده. اگر رمان رو با گره ای شروع کنید، می تونید خواننده رو به خوندن ادامه رمان ترغیب کنید. شما جواب بیشتر گره های رمان رو در همون قسمت و بلافاصله دادید و از ترغیب خواننده جلوگیری کردید. شروع رمان، شروعی تکراری و کلیشه ای نبود، اما همونطور که گفتم، جذابیتی هم برای خواننده نداشت. بهتون توصیه می کنم از گره محکم تری در شروع و ادامه رمان استفاده کنید.
شخصیت پردازی: رمان شما، شخصیت های زیادی داشت، اما اونطور که لازم بود روی همه شخصیت ها کار نشد. برای مثال، شما از گذشته ریفا با راوی گفتید، اما اطلاعات زیادی از راوی به خواننده ندادید و فقط یک جا از حرف زدنش با آلینا گفتید، درحالی که بهتر بود نقش راوی رو پررنگ تر میذاشتید. همچنین، دوست های آلینا. اوایل رمان، نقش دوست های آلینا رو پررنگ کردید، اما از یه جایی به بعد، دیگه زیاد سراغشون نرفتید و جز دو بار که والشا سراغشون رفت، حرفی ازشون نزدید. پس بهتون پیشنهاد می کنم حرفی از شخصیتی نزنید و یا اگر می زنید، در طول رمان رهاش نکنید و روی اون هم کار کنید. موضوع بعدی، سن شخصیت های داستانه. شما از سن شخصیت های داستانتون اطلاعات زیادی به خواننده ندادید. فقط از رسیدن آلینا و دوستاش به سن هیجده سالگی گفتید و از سن سایر شخصیت ها حرفی نزدید. بهتون توصیه می کنم این نکته رو هم اصلاح کنید. به دلیل اینکه رمانتون، یه رمان تخیلی و فانتزیه، نمیشه انتظار داشت که اسم شخصیت ها با سنشون جور دربیاد و اون اسم ها رو بشه در حالت عادی هم پیداشون کرد. همچنین، شغل هایی که ازشون استفاده کردید هم چون محیط زندگیشون متفاوت بود، مشکل خاصی رو ایجاد نمی کرد. موضوع بعدی، همخوانی رفتار شخصیت ها با سن و موقعیتشونه. رفتار های آلینا، نشون دهنده یه دختر هیجده نوزده ساله نبود. همچنین والشا، رافا، ریفا. برای مثال رفتار های ریفا هیچ شباهتی به یک الهه نداره. بهتون توصیه می کنم، نکات گفته شده رو اصلاح کنید.
دیالوگ و مونولوگ: نکته اول راجب دیالوگ ها و مونولوگ های رمان، اینه که بهتره در حالت تعادل باشند. نکته بعدی، همخوانی جملات دیالوگ و مونولوگ با سن، موقعیت اجتماعی و رفتار های شخصیته که در رمان شما تا حدی رعایت نشده بود. دیالوگ های آلینا، بیشتر یه دختر 16-17 ساله تو ذهن خواننده نقش می بست. دیالوگ های ایفا نشون دهنده سن و موقعیتش نبود. دیالوگ ها و مونولوگ های والشا، برعکس سایر شخصیت ها به موقعیتش می خورد و مخاطب رو به خوبی راجبش توجیه می کرد. بهتره نکات گفته شده رو در طول رمان بیشتر رعایت کنید.
ژانر: ژانر های رمان، عاشقانه، فانتزی و تخیلی بود که به حد کافی از همشون استفاده شد. در زمینه ژانر عاشقانه می تونیم به عشق بین ریفا و آلینا، احساس والشا به آلینا و پاشا به آلینا اشاره کنیم. فانتزی و تخیلی بودن رمان هم که با گفتن پریان و اتفاقاتشون تکمیل شده. در زمینه ژانر به خوبی عمل کردید.
ایده: موضوع رمان راجب پری بود که ماده ای رو داره و می تونه با اون ماده به همه کمک کنه و در نهایت باید بین مرگ و زندگی یکی رو انتخاب کنه و این بین به یک الهه احساسی پیدا می کنه. ایده ای که براساسش رمان رو نوشتید، در چند رمان دیگه هم به چشم میخوره و نمیشه گفت ایده ای نو بوده. عشق الهه ها، داستان های پری و اهریمن، همه موضوع هایی هستند که در بسیاری از رمان ها می تونیم پیداشون کنیم. بهتون توصیه می کنم به ایده رمان شاخ و برگ بیشتری بدید و اتفاقات جدید و تازه ای رو اضافه کنید که از حالت روتین بودن، خارج شه.
نثر: نثری که برای رمان انتخاب کردید، نثر ادبی و در دیالوگ ها نثر محاوره ای بود. در بعضی از جملات ادبی، کلمات محاوره ای به چشم می خورد. مثل چند پست اولیه رمان. همچنین، در جملات محاوره ای هم کلمات ادبی استفاده شده بود. بهتون پیشنهاد می کنم نثر های رمان رو ویرایش کنید و جملات که ایراد نثری دارند رو درست کنید.
سیر: سیر رمان، شامل اتفاقاتیه که در رمان بیان میشه. سیر رمان شما، سیر تندی بود. یعنی اتفاقات رو خیلی سریع بیان می کردید و زود هر اتفاق رو می بستید. برای مثال، واکنش آلینا به مرگش، یه واکنش عادی بود و خیلی زود قبول کرد و شما هم این قضیه رو تا حدودی جمع کردید. سیری که خیلی تند باشه و اتفاقات رو سریع بیان کنه و فرصت تجزیه و تحلیل به مخاطب نده، باعث کاهش جذابیت رمان و در نتیجه سرکوب میل خواننده برای خوندن ادامه رمان میشه. بهتون توصیه می کنم اتفاقات رو به صورت گسترده تری بیان کنید.
زاویه دید: در طول رمان از چند زاویه دید استفاده کردید. راوی کل، از زبان آلینا، از زبان والشا، از زبان ریفا. چند راوی بودن داستان، باعث اذیت شدن مخاطب میشه. رمان شما، شخصیت های زیادی داشت و لازم بود افکار همشون بیان بشه. به همین دلیل، توصیه می کنم به جای اینکه راوی داستان رو مدال عوض کنید، از راوی کل استفاده کنید.
غلط املایی و علایم نگارشی: غلط املایی و عدم رعایت علایم نگارشی در رمان شما به چشم می خورد. همچنین سرهم نوشتن بعضی کلمات که بهتره با ویرایش اصلاحشون کنید. برای مثال:
بزور= به زور
غبآر= غبار
لبختد=لبخند
بجز= به جز
با بهت به پاهای انسان گونه اش، خیره میشوم،= با بهت به پاهای انسان گونه اش خیره می شوم.
توصیفات:(چهره،مکان،احساسات،حالت)
چهره: شما در طول رمانتون، توصیفات چهره رو تدریجی و به مرور انجام دادید که این خیلی خوبه. توصیف چهره و ظاهر رو درباره آلینا، تا حدودی هم پدر و مادرش و دوستاش انجام دادید. درباره سایر شخصیت های داستان از چهره توصیف چندانی به چشم نمی خورد. غیر از اینکه درباره زیبایی و جوونی مادر ایفا حرف زدید. بهتون توصیه می کنم روی توصیفات چهره شخصیت هاتون بیشتر کار کنید.
مکان: توصیف مکان در رمان شما، شامل اتاق آلینا، خونه آلینا، برج حمل، آلاچیق و زندان قصر بود. این توصیفات خوبن، اما بهتره سایر مکان های گفته شده در رمان هم توصیف کنید.
احساسات: توصیف احساساتتونم خوب بود. از عشق بین ایفا و آلینا حرف زدید. از احساس پاشا به آلینا گفتید و احساس کمرنگ والشا به آلینا رو هم توصیف کردید. همچنین احساس دلتنگی و ناراحتی و یا حتی عصبانیت و تنفر آلینا به ایفا هم توصیف کردید.
حالت: توصیف حالت در رمانتون کمتر به چشم می خورد. در جاهایی از رمان حالات آلینا یا ایفا رو توصیف کردید. مثل حالت آشفته ایفا وقتی آلینا به دنیای مردگان رفته بود. بهتره در زمینه توصیف حالت هم بیشتر کار کنید.
متفرقه: در طول رمان از کشیدگی حروف بهتره پرهیز کنید. مثل کلمات: نمیــــخــــوام. می تونید تو متن اشاره به کشیدن کنید. برای مثال، می تونید بگید( شمرده و کشیده گفت:).
باور پذیری: از اونجایی که رمان تخیلیه، انتظار واقعی و حقیقی بودن همه چیز رو نمیشه داشت.بنابراین تو این مورد مشکلی نبود.
خسته نباشید
عضو شورای نقد نگاه دانلود
نام: لرزیدن قلب یک پری، اسمی بود که برای رمان انتخاب شد. وقتی اسم رو خوندم، گفتم داستان باید درباره دختری باشه که پریه و در طول داستان عاشق میشه، اما این عشق ممکنه به یه پری دیگه نباشه و احتمالا عشق به یه انسان هست. خواننده با خوندن اسم، تا حدودی به محتوای رمان پی می بره که این از نکات مثبت اسم رمان هست. نکته بعدی در مورد اسم رمان، تکراری نبودنه. لرزیدن قلب یک پری، ترکیب تکراری رو درست نکرده، اما این اسم مشابه اسم چند رمان دیگه هست که بهتره اصلاح بشه. اسمی که مشابه اسم رمان های دیگه باشه، از جذابیت رمان کم می کنه. بهتون توصیه می کنم تغییراتی در اسم ایجاد کنید.
جلد: جلد پسری رو نشون میده که به ستون تکیه داده و دختری که روز پله خوابیده و کنارشون هم آبه. این تصویر با اسم همخونی داره، اما در رمان شما از عشق بین یک پری و یک الهه حرف زدید، نه عشق بین یک پری و یک انسان. تصویر جلد بیشتر به مورد اول اشاره داره و مخاطب رو متوجه حضور یک الهه در رمان نمی کنه. این عکس، ژانر های رمان که تخیلی-فانتزی- عاشقانه هست رو به خوبی نشون میده و این هم از نکات مثبت جلد رمانتونه. ترکیب رنگ های به کار رفته در جلد هم ترکیب خوبیه. می تونید با کمی تغییر در جلد، محتوای داستان رو بهتر نشون بدید.
خلاصه: ببینید، خلاصه اگر خیلی بلند باشه، خواننده وقتی برای خوندنش صرف نمی کنه. خلاصه شما، بلندی داشت که مخاطب رو برای خوندنش جذب نمی کرد. پس بهتره از مقدار بلندیش کم کنید. خلاصه رمان شما، اطلاعات زیادی از محتوا داده بود و نذاشت گره ای هم تو ذهن خواننده پیش بیاد. سوالاتی که در خلاصه مطرح کردید رو اکر در قالب گره تو خلاصه دربیارید، بهتر میشه. وقتی از پایانی خوش در خلاصه حرف می زنید، جذابیت و کشش رمان رو برای مخاطب از بین می برید. بهتون پیشنهاد می کنم نکات گفته رو اصلاح کنید.
مقدمه: مقدمه، کامل کننده خلاصه رمانه. یعنی مقدمه فضای احساسی، عاطفی رمان رو فراهم می کنه. رمان شما مقدمه نداشت و پیشنهاد می کنم که این بخش رو به رمانتون اضافه کنید. برای مقدمه، می تونید شعر، متن ادبی یا بخشی از رمان رو بذارید.
شروع: شروع رمان با رفتن پیش کیمیاگر و در ادامه انجام مراسمی بود که تو خلاصه هم بهش اشاره کردید. از اونجایی که تو قسمت خلاصه بیشتر اطلاعات رمان رو به مخاطب دادید، در قسمت شروع، خواننده گره ای تو ذهنش ایجاد نمیشه که بخواد برای حلش رمان رو ادامه بده. اگر رمان رو با گره ای شروع کنید، می تونید خواننده رو به خوندن ادامه رمان ترغیب کنید. شما جواب بیشتر گره های رمان رو در همون قسمت و بلافاصله دادید و از ترغیب خواننده جلوگیری کردید. شروع رمان، شروعی تکراری و کلیشه ای نبود، اما همونطور که گفتم، جذابیتی هم برای خواننده نداشت. بهتون توصیه می کنم از گره محکم تری در شروع و ادامه رمان استفاده کنید.
شخصیت پردازی: رمان شما، شخصیت های زیادی داشت، اما اونطور که لازم بود روی همه شخصیت ها کار نشد. برای مثال، شما از گذشته ریفا با راوی گفتید، اما اطلاعات زیادی از راوی به خواننده ندادید و فقط یک جا از حرف زدنش با آلینا گفتید، درحالی که بهتر بود نقش راوی رو پررنگ تر میذاشتید. همچنین، دوست های آلینا. اوایل رمان، نقش دوست های آلینا رو پررنگ کردید، اما از یه جایی به بعد، دیگه زیاد سراغشون نرفتید و جز دو بار که والشا سراغشون رفت، حرفی ازشون نزدید. پس بهتون پیشنهاد می کنم حرفی از شخصیتی نزنید و یا اگر می زنید، در طول رمان رهاش نکنید و روی اون هم کار کنید. موضوع بعدی، سن شخصیت های داستانه. شما از سن شخصیت های داستانتون اطلاعات زیادی به خواننده ندادید. فقط از رسیدن آلینا و دوستاش به سن هیجده سالگی گفتید و از سن سایر شخصیت ها حرفی نزدید. بهتون توصیه می کنم این نکته رو هم اصلاح کنید. به دلیل اینکه رمانتون، یه رمان تخیلی و فانتزیه، نمیشه انتظار داشت که اسم شخصیت ها با سنشون جور دربیاد و اون اسم ها رو بشه در حالت عادی هم پیداشون کرد. همچنین، شغل هایی که ازشون استفاده کردید هم چون محیط زندگیشون متفاوت بود، مشکل خاصی رو ایجاد نمی کرد. موضوع بعدی، همخوانی رفتار شخصیت ها با سن و موقعیتشونه. رفتار های آلینا، نشون دهنده یه دختر هیجده نوزده ساله نبود. همچنین والشا، رافا، ریفا. برای مثال رفتار های ریفا هیچ شباهتی به یک الهه نداره. بهتون توصیه می کنم، نکات گفته شده رو اصلاح کنید.
دیالوگ و مونولوگ: نکته اول راجب دیالوگ ها و مونولوگ های رمان، اینه که بهتره در حالت تعادل باشند. نکته بعدی، همخوانی جملات دیالوگ و مونولوگ با سن، موقعیت اجتماعی و رفتار های شخصیته که در رمان شما تا حدی رعایت نشده بود. دیالوگ های آلینا، بیشتر یه دختر 16-17 ساله تو ذهن خواننده نقش می بست. دیالوگ های ایفا نشون دهنده سن و موقعیتش نبود. دیالوگ ها و مونولوگ های والشا، برعکس سایر شخصیت ها به موقعیتش می خورد و مخاطب رو به خوبی راجبش توجیه می کرد. بهتره نکات گفته شده رو در طول رمان بیشتر رعایت کنید.
ژانر: ژانر های رمان، عاشقانه، فانتزی و تخیلی بود که به حد کافی از همشون استفاده شد. در زمینه ژانر عاشقانه می تونیم به عشق بین ریفا و آلینا، احساس والشا به آلینا و پاشا به آلینا اشاره کنیم. فانتزی و تخیلی بودن رمان هم که با گفتن پریان و اتفاقاتشون تکمیل شده. در زمینه ژانر به خوبی عمل کردید.
ایده: موضوع رمان راجب پری بود که ماده ای رو داره و می تونه با اون ماده به همه کمک کنه و در نهایت باید بین مرگ و زندگی یکی رو انتخاب کنه و این بین به یک الهه احساسی پیدا می کنه. ایده ای که براساسش رمان رو نوشتید، در چند رمان دیگه هم به چشم میخوره و نمیشه گفت ایده ای نو بوده. عشق الهه ها، داستان های پری و اهریمن، همه موضوع هایی هستند که در بسیاری از رمان ها می تونیم پیداشون کنیم. بهتون توصیه می کنم به ایده رمان شاخ و برگ بیشتری بدید و اتفاقات جدید و تازه ای رو اضافه کنید که از حالت روتین بودن، خارج شه.
نثر: نثری که برای رمان انتخاب کردید، نثر ادبی و در دیالوگ ها نثر محاوره ای بود. در بعضی از جملات ادبی، کلمات محاوره ای به چشم می خورد. مثل چند پست اولیه رمان. همچنین، در جملات محاوره ای هم کلمات ادبی استفاده شده بود. بهتون پیشنهاد می کنم نثر های رمان رو ویرایش کنید و جملات که ایراد نثری دارند رو درست کنید.
سیر: سیر رمان، شامل اتفاقاتیه که در رمان بیان میشه. سیر رمان شما، سیر تندی بود. یعنی اتفاقات رو خیلی سریع بیان می کردید و زود هر اتفاق رو می بستید. برای مثال، واکنش آلینا به مرگش، یه واکنش عادی بود و خیلی زود قبول کرد و شما هم این قضیه رو تا حدودی جمع کردید. سیری که خیلی تند باشه و اتفاقات رو سریع بیان کنه و فرصت تجزیه و تحلیل به مخاطب نده، باعث کاهش جذابیت رمان و در نتیجه سرکوب میل خواننده برای خوندن ادامه رمان میشه. بهتون توصیه می کنم اتفاقات رو به صورت گسترده تری بیان کنید.
زاویه دید: در طول رمان از چند زاویه دید استفاده کردید. راوی کل، از زبان آلینا، از زبان والشا، از زبان ریفا. چند راوی بودن داستان، باعث اذیت شدن مخاطب میشه. رمان شما، شخصیت های زیادی داشت و لازم بود افکار همشون بیان بشه. به همین دلیل، توصیه می کنم به جای اینکه راوی داستان رو مدال عوض کنید، از راوی کل استفاده کنید.
غلط املایی و علایم نگارشی: غلط املایی و عدم رعایت علایم نگارشی در رمان شما به چشم می خورد. همچنین سرهم نوشتن بعضی کلمات که بهتره با ویرایش اصلاحشون کنید. برای مثال:
بزور= به زور
غبآر= غبار
لبختد=لبخند
بجز= به جز
با بهت به پاهای انسان گونه اش، خیره میشوم،= با بهت به پاهای انسان گونه اش خیره می شوم.
توصیفات:(چهره،مکان،احساسات،حالت)
چهره: شما در طول رمانتون، توصیفات چهره رو تدریجی و به مرور انجام دادید که این خیلی خوبه. توصیف چهره و ظاهر رو درباره آلینا، تا حدودی هم پدر و مادرش و دوستاش انجام دادید. درباره سایر شخصیت های داستان از چهره توصیف چندانی به چشم نمی خورد. غیر از اینکه درباره زیبایی و جوونی مادر ایفا حرف زدید. بهتون توصیه می کنم روی توصیفات چهره شخصیت هاتون بیشتر کار کنید.
مکان: توصیف مکان در رمان شما، شامل اتاق آلینا، خونه آلینا، برج حمل، آلاچیق و زندان قصر بود. این توصیفات خوبن، اما بهتره سایر مکان های گفته شده در رمان هم توصیف کنید.
احساسات: توصیف احساساتتونم خوب بود. از عشق بین ایفا و آلینا حرف زدید. از احساس پاشا به آلینا گفتید و احساس کمرنگ والشا به آلینا رو هم توصیف کردید. همچنین احساس دلتنگی و ناراحتی و یا حتی عصبانیت و تنفر آلینا به ایفا هم توصیف کردید.
حالت: توصیف حالت در رمانتون کمتر به چشم می خورد. در جاهایی از رمان حالات آلینا یا ایفا رو توصیف کردید. مثل حالت آشفته ایفا وقتی آلینا به دنیای مردگان رفته بود. بهتره در زمینه توصیف حالت هم بیشتر کار کنید.
متفرقه: در طول رمان از کشیدگی حروف بهتره پرهیز کنید. مثل کلمات: نمیــــخــــوام. می تونید تو متن اشاره به کشیدن کنید. برای مثال، می تونید بگید( شمرده و کشیده گفت:).
باور پذیری: از اونجایی که رمان تخیلیه، انتظار واقعی و حقیقی بودن همه چیز رو نمیشه داشت.بنابراین تو این مورد مشکلی نبود.
خسته نباشید
عضو شورای نقد نگاه دانلود
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
دانلود رمان های عاشقانه