نقد رمان معرفی و نقد رمان من مغرور ترم...|مهسا93 کاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع میم.الف
  • بازدیدها 14,034
  • پاسخ ها 4
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

میم.الف

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/09/11
ارسالی ها
25
امتیاز واکنش
225
امتیاز
0
محل سکونت
تبریز
مقدمه:
غــــﺮور ﯾـــُﻌـــﻨــــﯽ: دلت ﯾـــــﻪ چـــیزبگه و زبونت …"ﯾــــﻪ چــــز دیگه
غــــﺮور ﯾـــُﻌـــﻨـــﯽ: اگه اون میگه ﺑـــﺮو توام بگی ﻣــــﯿــــﺮم ِغافل از این که ﻧــﻤــﯿـــﺘــوﻧــﯽ ترکش کنی
غــــﺮور ﯾـــُﻌـــﻨــﯽ:تشنه ی دیدن همدیگه ایین " " اﻣـــﺎ …ﺑــــﻪ همدیگه نگاه نمیکنین...
غـــــﺮور ﯾـــُﻌـــﻨــﯽ: " در جواب … " دوﺳـــﺘﺖ دارمهاش "" ﻓــــﻘــــط "ﺳــڪوت ﮐـــﻨــﯽ
ﻋَــــــﺷــــق ﺷــــﯿـــﺮﻧـــﻪ"با غـــــﺮورخرابش" نڪﻨــﯿـــﺪ …
سخنی با خواننده های محترم:
دوستایگلم که لطف کردین این رمان رو بخونین میخواستم بگم برای خوندن این رمان حتما بایدرمان «آخرین بـ..وسـ..ـه» رو بخونین چون در ادامه اون هست و اگه نخونین متأسفانه رمانبراتون گنگ و نامفهوم میشه....باتشکر از همتون

خلاصه:

داستان دختری به اسم رهاباستانی که به خاطر شباهت زیاد با مادرش آروشا صداش میزنن و با اسم رها غریبه شده یه جورایی خودش رو گم کرده این دختر شخصیت شیطون و شر (میدونم الان میگین مثل همه رمان ها) داره و ادا اصول دخترونه بلد نیست
بهزاد پسرعموی رها هم پایه اس و حتی سر چیزای کوچیک باهم شرط بندی میکنن و عاشق این کارن ولی بقیه روکلافه میکنن با شیطنت هاشون از بچگی باهم و کنار هم بزرگ شدن سنگ صبور همن
این میون ورود یه استاد جدید و شرط بندی که با پسرعموش میکنه یه دفعه زندگیش رو تغییر میده
این اتفاق ها رها رو با گذشته مادرش پیوند میدن رها با یه آدم مغرور رو به رو میشه و سعی میکنه برای کم نیاوردن در مقابلش خودش رو مغرور تر نشون بده بعد اتفاقای تلخ و آشکار شدن حقایق آزار دهنده رها مقابل بی رحمی دنیا کم میاره ولی یه ناجی کمکش میکنه که دوباره برگرده به زندگی
رها به عشقش میرسه ولی رفتار های بچگانه و لجبازی و غرور بی جا زندگیش رو از هم میپاشه ولی غافل از اینکه اون بالایی همیشه هوامونو داره....
ژانر:طنز و عاشقانه
پایان:خوش
پ.ن:رمان تا وسط هاشکاملا طنز پیش میره ولی لازمه از یه جایی به بعد جدیت به کار بگیریم امیدوارم بازممورد پسندتون باشه و لـ*ـذت ببرین
دوستون دارم❤
مهسا93
خوشحال میشم به صفحه اینستاگرامم سر بزنین
roman__aroosha


Please, ورود or عضویت to view URLs content!




attachment.php


 

پیوست ها

  • IMG_20151105_193120.jpg
    IMG_20151105_193120.jpg
    59.9 کیلوبایت · بازدیدها: 166
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • میم.الف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/09/11
    ارسالی ها
    25
    امتیاز واکنش
    225
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تبریز
    چون آخرین بـ..وسـ..ـه زیاد تلخ و غم انگیز بود به درخواست دوستان این رمان بیشتر طنز داره ولی صحنه های جدی و غم انگیز داره
     

    !maryam!

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2015/04/06
    ارسالی ها
    162
    امتیاز واکنش
    806
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران (تجریش)
    بسم الله الرحمن الرحیم
    بیا از شخصیت اصلی داستان شروع کنیم رها که شبیه مادرش آروشاست من از شیطنت آروشا خوشم میاد چون یک جورایی خود درون من ومن مثل اروشا هستم و دوست داشتم خودموبه جای آروشا بذارم وطنزایی که در داستانت به کار بردی شاید بعضیا باکمی بی دقتی پشت سر بذارند مثل امروز همراه من که شروع کرد از اول که شروع کرد وبند بند خواند ازش پرسیدم چی فهمیدی گفت آروشا یک دختری که حامله ویار داره گفتم چرا قشنگ نخوندی داشت سربه سر بهزاد و سحر می ذاشت واینکه حرص بهار را دربیاره و طنز زیبایی به کار بردی که باید تامل داشته باشه آدم درموردش اینم بگم هعی با موبایل کار می کرد ومتنم می خواند همه شخصیت ها بسیار زیبا کار خودشون را پیش می برن مخصوصا بهراد که باهم نوایی و زمزمه یواش همه روبه تعجب وامی داشت ومن بهرادو خیلی دوست دارم چون نشان پسر عاقل ومعقول ایرانی را می دهد ومطالب خوب دست به دست میشه وروان و هر خواننده ای را بخود وامی داره حتی داداشم از شخصیت شوخ وشونگ آروشا خوشش امده میگه دختر این کار هارو نکنه دختر نیست که چه فایده داره در صورتی که بعضی از جاهای داستان اصلاح بشه یک داستان عالی بوجود میاد ومی تونی از لغات طنزاستفاده کنی . آدامس خرسی ؛ خونه خاله از این ور و ازاونوره من را به دوران کودکیم برد که زیاد این بازی می کرد وخیلی این بازی رو دوست داشتم حتی برنامه کودکشم هست اگر اشتباه نکنم یک تیکه از فیلم الو الو من جوجوم اینم یک امتیازه دیگه وطنزدیگه که این داستانی که شما نوشتی کلا با عقاید آینده مردم کار دارد ولی با ذهن انسان وخاطرات دوران کودکی انسان بازی می کند وآینده را به گذشته وصل می کند
    به موقع تجدید مطلب می کنی وموضوع رو به دست می گیری که باز اگر کسی داستان قشنگ نخونه خنگ می زنه اون قسمت ازدانشگاه فرار می کنه وبه خونه برمی گردد و باخود زمزمه می کنه مرضی اینا با خانواده به دهشون رفتند بعد میره دنبال لپ تاپ تا فوتبال بازی کنه روی تخت یاد آریشگاه میافته که بره تلشو بزنه وقتی رفت پیش باباش باباش ازش ایراداتی می گیره وبعد پدرش مرضی را صدا می زنه دوستم میگه مگه مرضی نرفته بود دهشون گفتم برمی گردی از اول می خونی تا بفهمی چی شده بعضی از جاهای داستان را به طرزی بیان می کنی که شخص خواننده حضور خودشو در داستان به وضوح می بینه مانند زمانی که سریع از دانشگاه به خاطر پدرش به خونه برمی گرده یازمانی که بهزاد سر آروشا را وسط کلاس تو آغـ*ـوش می گیره هر انسانیی را احساساتی می کنه و به واکنش وامی داره به شخصه من خودم گریه ام گرفت به طرزی که نگاهمو از صفحه لپتاپ بر نمی داشتم و باز یک مزیت عالی دیگه درداستانت این است که ازافاده وادا اطوار الکی خبری نیست روال داستان به خوبی پیش میره از ماشین مدل بالا پسرای داف البته دخترا دافن شاید باشه در ادامه هنوز زوده نظر بدم چیز طبیعی به غیر از بهارکه حسوده کلا خوشم نمیاد از این شخصیت ویک چیزدیگه اسامی روخیلی زیبا انتخاب کردی به غیر ازبهار که اصلا به شخصیت داستانی ولجبازش نمی خوره
    وباز یک امتیاز دیگه در داستانت که به انسان احساس خوبی میده حس انسان دوستی برابری ویکسان بودن انسان هاست واقعا خوشم امد داخل داستانت رابـ ـطه بین بالا وپایین زبردست وزیردست ربطه بین علی و آروشا دختر صاحب خانه این رفتار کم تو داستانها دیدم از لحاظ فرهنگی واجتماعی پدر آروشا اعتقاداتی داره که به نظر من درسته دختر و موهای زیبا دختر ودست پختش ولی خوب به نظر شما دختری که بدون مادر بزرگ شده و تقریبا رفتارهای پسرانه از خود بروز می دهد با این طرز رفتار که پدرش در پیش گرفته درسته به نظر من درست نیست واوستا خان باستانی باید نرم عمل کنه بازهم مهساجون به شما تبریک میگم من فقط چندپست اولو خوندم روضه زیاده برای رمانت ولی خوب چون دانشجو هستم وقت نمیکنم فعلا رمان بخونم
    معایب رمان استفاده از مصدر مرخم که اصلا صحیح نیست غلط املاییی بالا که بعدا تصحیح می کنی و بکار بردن الفاظ خفن مثل گـه خورده می تونی از طنز استفاده کنید مثل شکر خورده می دونم آروشا از دست یاحقی دکل هوایی عصبانیه مرتیکه کچل غرب زده ولی فکر کنم زیباتر ویک عیب دیگه اگر خواستی اصلاح کن چرا اسمی که به این زیبایی انتخاب کردی فقط چهار حرفشو می گی ومخففش می کنی فعلات درست به کار رفته و ازلغت عربی هم کلا خیلی کم استقاده کرده
    استفاده ناخودگاه از کلام حضرت علی در رمانت کنایه ها درجای خود به کاررفته وپارادوکس به همراه طنز رمانتو زیباتر کرده
    اوستا:کتاب دینی زرتشتیان است که پنج بخش 1. یسنا 2یسپرد 3.وندیداد 4. یشتها 5.خرده اوستا ولی در اینجا مرد فرهیخته و با دانش
    آروشا: دختر داریوش سوم نورانی سفید و باهوش
    بهراد: نیکومرد
    بهزاد: نیکو نزاد
    فرشاد: درقدیم نام روح وعقل کره مریخ ومعنی دوم شکوه وشادی
    فرگل :دارای زیبایی گل

    خواهش می کنم پستات 20 خط باشه گلم که خواننده بهتر بخونه رمانتو پاینده باشی این هنو نقد خوبی نیست ولی ان شا الله بعدا بازم ببخش
    :spi4n:
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Mr.rad

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/07/07
    ارسالی ها
    238
    امتیاز واکنش
    1,795
    امتیاز
    447
    محل سکونت
    قم
    موضوع جالبی داره که تکراری هم نیست...تو رمانت مشکلی نمیبینم...به نظرم عالیه ...یه رمان نمونه با پایانی خوش...موفق باشی:141:
     

    mehdirezayi72

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/10
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    8
    امتیاز
    0
    سن
    31
    سلام ببخشید از کجا میتونم این رمان رو دانلود کنم ? نانزدم کلافم کرد خخخ میگه آخرین بـ..وسـ..ـه عالی بود و میخواد ادامش رو هم بخونه :) لطفا به دادم برسین :( هر چی نگاه میکنم لینک دانلودی نمیبینم،ممنون میشم کمکم کنید ،مرسی
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا