نقد رمان معرفی و نقد رمان هفت جمجمه سیاه(جلد اول مجموعه آن سرزمین‌های دیگر) | Nora_78 کاربر انجمن نگاه دانلود

Nora_78

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/07/28
ارسالی ها
287
امتیاز واکنش
7,334
امتیاز
531
سلام عرض شد.

نام: هفت جمجمه سیاه(جلد اول مجموعه آن سرزمین های دیگر)
ژانر: فانتزی
نویسنده: nora_78 کاربر انجمن نگاه دانلود
ناظر: P_Jahangiri_R
خلاصه:
اسم من توماسه.توماس جانسون.با یه زندگی پر ماجرا در مناطق فقیر نشین، شهر همیشه ابری فورکس.
همه چیز از روزهای اول تابستان شروع شد. من همون آدم سابق بودم اما مامانم برای اولین بار، تونست من رو مجبور به کاری کنه که اصلا ازش خوشم نمی اومد. داشتم میرفتم پیش عمه پیرم که اسمش مایلی بود.
مایلی جانسون.
از همون لحضه ای که به اونجا رفتم، شاهد اتفاقات عجیب و غیرقابل باوری بودم که تقریبا به دیوانه بودن خودم مطمئن شدم.اما طولی نمیکشه، از طرف محلی ها(ساکنان جنگل و محافظان دروازه)دعوت میشم تا سرنوشتم رو رقم بزنم.آیا افسانه هفت جمجمه سیاه که متعلق به هفت برادر هستن، حقیقت داره؟

اینم لینک رمانم
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    به نام خدا


    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده
    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
    -تند تند پست بزار
    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
    و...........

    برای درخواست نقد توسط "شورای نقد انجمن نگاه دانلود" می توانید به تاپیک زیر مراجه نمایید:
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد


    36598
     

    DARKEVIL

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/28
    ارسالی ها
    480
    امتیاز واکنش
    6,197
    امتیاز
    571
    سلام
    رمان شما خیلی شروع خوبی داشت ولی تنها انتقادم اینه که داره خیلی کسل کننده میشه...اما ادامه بدید چون خوبه فقط کمی هیجان داشته باشه بهتره چون خواننده احساس خستگی میکنه....به هر حال ممنونم از قلم خوبتون
     

    DARKEVIL

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/28
    ارسالی ها
    480
    امتیاز واکنش
    6,197
    امتیاز
    571
    با سلام
    همچنان از رمان زیبای شما تشکر میکنم و صادقانه بگم که موضوع جدیدی داره و چون از شخصیت مذکر استفاده کردید من طرفدارشم....با اینکه دخترم ولی انقدر رمان های دخترونه خوندم که دیگه واقعا علاقه ای ندارم...جای تشکر داره که رمانتون عاشقونه نیست...ممنون
     

    Nora_78

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/28
    ارسالی ها
    287
    امتیاز واکنش
    7,334
    امتیاز
    531
    مرسی گلم.چند روزه به شدت درگیرم.ایشالله تا هفته بعد هر روز پارت میزارم:campeon4542::aiwan_light_ghlum:
     

    «n-i-y-a»

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/07
    ارسالی ها
    1,909
    امتیاز واکنش
    53,694
    امتیاز
    916
    سلام نویسنده ی عزیز

    * نام
    اسم انتخابی شما «هفت جمجمه سیاه» بود. اسم متشکل از سه کلمه ساده بود که معنی‌اش ژانر ترسناک رو در ذهن خواننده تداعی می کرد. داستانی که با این اسم در ذهن من شکل گرفت، این بود که هفت جمجمه مربوط به توصیف یک مکان تخیلی است که اتفاقات
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در آن اتفاق می‌افتد؛ یکی دیگر از داستان هایی که به ذهنم رسید این بود که ممکن این اسم در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما مربوط به یک طلسم یا چنین چیزی بشه. معمولا واژه جمجمه خواننده رو یاد ژانر ترسناک می‌ندازه، ولی اگه مخاطب درست به اسم نگاه کنه و درباره ی داستانش فکر کنه، می تونه به ژانر فانتزی هم برسه.


    *جلد

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما فاقد جلد بود. توصیه می کنم که از طرح مشاوره استفاده کنید تا بتونید بهترین عکس رو برای جلدتون انتخاب کنید.

    *خلاصه
    خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، ویژگی هایی داره، برای مثال روان و مختصر باشه، دید کلی از ژانرها بده و گره هایی در ذهن خواننده ایجاد کنه. خلاصه شما نه کوتاه نوشته شده بود و نه خیلی طولانی؛ چون ژانر انتخابی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما فانتزیه و مربوط به این سبک هست، انتظار می‌رفت که جملات دارای پیچیدگی و توصیفات بیشتر باشه، این طوری ذهن خواننده رو درگیر خودش می کنه.
    در خلاصه، اتفاقات اولیه رمان، شرح داده شده بود؛ اینکه توی چند پست ابتدای چه اتفاقاتی قرار است برای توماس رخ بده. توی خلاصه مبهم به اتفاقاتی اشاره کرده بودید که برای توماس می افته و حال این سوال پیش میاد که چه اتفاقی؟! این سوال برای آمادگی خواننده و جلب توجه‌اش به رمان کافی نیست. شما می‌توانستید با جمله بندی بهتر، یک متن کنجکاوکننده و فوق العاده جذاب بنویسید.
    برای مثال، این جمله؛ با ول کردن آخر جملات، کمی بهتر شده.
    من همان آدم سابق بودم؛ با این تفاوت که این‌بار مجبور به انجام کاری شدم.
    این سوال پیش میاد که خب اون آدم سابق، چه اخلاق و رفتاری داشته و توی جمله ی بعدش اشاره می کنه که اون ادم هیچ وقت مجبور به کاری نبوده؛ سوال بعد این هست که به چه کاری مجبور شده و کی اون رو مجبور کرده.
    پیشنهاد می دم که خلاصه تون رو ویرایش کنید و مطابق با ژانر ومحتوا بنویسید.

    * مقدمه
    مقدمه یک متن یا یه شعر مرتبط با موضوع است که ذهن خواننده رو آماده می کنه برای شروع. مقدمه شما، ژانر فانتزی رو ذهن تداعی می کنه و یه مفهوم حماسی رو به دنبال داره که تا حدودی خواننده رو با محیط آشنا می کنه. یه مقدمه میتونه توی تصمیم گیری یه مخاطب نسبت به خوندن یا نخوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کمک کنه و شما در انتخاب مقدمه موفق بودید.

    *ژانر
    ژانر انتخابی شما فانتزی بود.
    ژانر فانتزی درون رمان شما به وضوح دیده می‌شد، با این حال، به نظر من ژانر فانتزی با ایده در رمان شما پتانسیل اتفاقات بیشتری رو داره؛ به شرط اینکه از کلیشه های این ژانر دوری کنید. این رمان درحال تایپه و امکان رشد و ارتقاش خیلی زیاده. با این حال اگر شما، به تقلید از نویسنده های دیگه بخواید بنویسید و این ژانر رو تقلید کنید، رمانتون تفاوتی با بقیه نمی کنه. پیشنهاد می کنم دنبال ایده و موضوعات ناب توی این ژانر باشید و بیشتر راجع به هر اتفاقی که قراره توی رمان بیوفته فکر کنید. علاوه بر این‌ها، توی ژانر فانتزی باور پذیری هم مطرح هست و ژانر بی قید و شرطی نیست، در حد خودش یک مرز و قانونی داره؛ رعایت نکردنش به باورپذیری رمان شما لطمه می‌زنه، شما در این بخش کمی ضعف نشون داده بودید. توی باور پذیری با مثال بیشتر توضیح می دم. توی این ژانر شما کمی توی توصیفاتش مشکل پیدا کرده بودید که توی بخش توصیفات بیشتر توضیح می دم، و یکی بحث ایده اش بود که همون طور که گفتم، باید راجع به هر پست پشتش فکر کرده باشید و سنجیده نوشته باشید.

    *(نقد درونی) شروع
    شروع شما، از جای به خصوص یا با دیالوگ خاصی شروع نشده بود. یک مکالمه مادر و پسری رو توصیف کرده بودید که شاید مخاطب های شما، توقع بیشتر از این ها رو از شما داشتند. شروع یکی از مهم ترین اجزای یه رمانه! شروع روی خواننده خیلی می تونه تاثیر بذاره. ایده نو در شروع و توصیفات به جا، ذهن خواننده رو درگیر می کنه و ترغیبش می کنه تا ادامه داستان رو بدونه؛ در واقع این شروع هست که خواننده رو تشنه به دنبال خودش می کشه. توصیه می کنم شروعتون رو ویرایش کنید و توصیفات بیشتر بهش اضافه کنید، توصیفاتتون هرچی با هیجان بیشتر باشه، خواننده رو بیشتر به وجد میاره.

    *دیالوگ ها و مونولوگ ها

    نکته مثبت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در دیالوگ‌ها، مربوط به استفاده از - می‌شد، در واقع باید از _ استفاده می‌کردید؛ شما از - برای دیالوگ‌های دونفره استفاده کرده بودید و در دیالوگ‌های سه نفر اسم گوینده هر دیالوگ را نوشته بودید تا خواننده گیج نشه. یه موردی که توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما زیاد دیده می شد، این بود که دیالوگ ها رو ادامه مونولوگ ها میاوردید، توی قسمت نثر بیشتر بهتون توضیح می دم و مثال می زنم. فکر می کنم قبلا هم گفتم این مطلب رو، نوشته شما باید انقدر شخصیت پردازی و توصیفاتش با برنامه ریزی و خوب باشه که بدون گفتن اسم شخصیت ها هم خواننده بتواند دیالوگ‌ها را از هم تشخیص دهد؛ دیالوگ یک شخصیت با سن و رفتارش مطابقت دارد اما در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، به نظر می آمد خیلی دیالوگ ها به هم شبیه بودند، مثل توماس نسبت به عمه اش.
    روی دیالوگ ها و مونولوگ های رمانتون خیلی کاری کنید، پتانسیل زیادی دارید و می تونید دیالوگ ها و مونولوگ ها رو قوی تر و بهتر از آب در بیارید! از اصلاحات فارسی توی مونولوگ هاتون سعی کنید استفاده نکنید. توی یکی از نقد ها هم بهتون گفتم،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما از نظر دیالوگ های شخصیت ها کمی ضعف داشت و اکثر اوقات دیالوگ ها شبیه هم بودند.
    تعادل بین دیالوگ ها و مونولوگ ها رعایت شده بود ولی باز هم برخی جاها تعداد دیالوگ ها از مونولوگ ها بیشتر شده بود و این روی سیر اثر میذاشت.

    *علائم نگارشی و غلط املائی
    در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما، تعدادی غلط املایی و نگارشی دیده می شد.
    1) علائم و اصول نگارشی: نکته مثبتی که در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما دیدم، جدا کردن می از فعل ها بود؛ به ندرت دیده می‌شه که نویسنده ها این اصل را رعایت کنند و این یک ویژگی عالی برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما به حساب می‌آد.
    علامت های نگارشی به خواننده کمک می کنه که آن متن را بهتر بخوانه؛ کم بودن این ایرادات نگارشی، حوصله شما رو نشون می‌ده و همان ایرادات کم هم با یک بازبینی کوچک می‌تونه رفع شه.
    اولین نکته مطرح این هست که علائم نگارشی از کلمه بعدشون فاصله دارند؛ دومین نکته مربوط به فعل هاتون هست که توی نثر بیشتر توضیح می دم.
    2)غلط املایی و اشکالات تایپی: غلط املایی می تواند خواننده را دل زده کند که در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما از این اشکالات خیلی دیدم، برای رفع غلط های املایی بهتره قبل از نوشتن یه لغت ابتدا سرچ کنید و از املاش مطمئن بشید.
    غلط املایی
    لحضه...لحظه
    لحضات...لحظات
    غلط تایپی
    لطف...لطفا
    اتقک...اتاقک

    *زاویه دید
    زاویه دید شما اول شخص بود که از زبان توماس بیان می شد. جا به جای زاویه دید در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نداشتید که این یک نکته مثبت به حساب می‌آد. توی زاویه دید اول شخص کمی نویسنده توی توصیفات محدود می شه، با توجه به اینکه ژانر شما هم فانتزی هست، یکم این محدودیت بیشتر به چشم میاد. البته این به قلم نویسنده هم بستگی داره که چطور از زاویه دیدش استفاده کنه تا خواننده کمبود توصیفات رو احساس نکنه. شما در این زاویه دید کمی ضعف داشتید که این مشکل در توصیفات به خصوص توصیف مکان و حالات و موجودات تخیلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    سر باز کرده.
    بهتره طوری با زاویه دیدتون ارتباط برقرار کنید که بتونید بر همه شخصیت ها و توصیفاتشون تسلط داشته باشید. هر دو ژانر به نظر من با رمان شما تناسب داره؛ دانای کل با اینکه طرفدارهای خاص خودش رو داره، بهتون این امکان رو می ده که پرش مکانی داشته باشید و شرح حال همه افراد رو بنویسید؛ حتی روی قلم هم ممکنه تاثیرات زیادی بذاره و ماجرا رو جذاب تر یا حتی معمایی تر کنه. با این حال، توی زاویه دید اول شخص، خیلی بیشتر روی توصیفات باید کار کنید. خودتون رو جای شخصیت های بذارید و احساساتشون رو توصیف کنید، از بالا به مکان مورد نظرتون نگاه کنید و توصیفات مربوط به مکان و جایگاه شخصیت ها رو بنویسید.


    *توصیفات

    توصیف ها نقش مهمی در رمـان دارند چون به مخاطب برای تصور کردن کمک می کنند و بهتر است به حد کافی در جای جای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    قرار بگیرند.

    توصیف چهره: توصیفات چهره در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما وجود داشت حتی اگر کم بود؛ ولی توصیفات در ذهن خواننده ماندگار نمی‌شد، چون توصیفات باید به تدریج قرار بگیرند و در پست‌های مختلف تکرار بشند تا در ذهن خواننده حک شه. توصیفات شما یکی دو بار تکرار شده بودند که برای ارتباط برقرار کردن خواننده با اون کمه. برای مثال به جملات مقابل دقت کنید: پوست سبزش چندش آور بود، انگار آن پوست سبز لزج و پر از مخاط بود، پوست لزج و سبزش برق می‌زد، لک‌های روی پوست سبز لجنی‌اش مو را به تن آدم خیس می کرد و... . جملات بالا فقط چهار مدل توصیف پوست سبز یک شخصیت تخیلی بود که تکرار آن ماندگاری توصیفات را در ذهن خواننده بیشتر می‌کنه. توصیف چهره، شامل نوع پوشش از جمله پیراهن و شلوار و کفش و... فرد نیز می‌شه. هنوز توی توصیف چهره توماس نقص دیده می شد و تنها چهره مبهمی ازش توی ذهن مونده. برای شخصیت هایی مثل آماندا، مادر توماس، عمه توماس، هانا، جیکوب، بقیه دوستان توماس و... هم همین طور بود.

    توصیف مکان: شما به غیر از توصیف چهره ها باید توصیف مکان را هم در نظر بگیرید، در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما خیلی از جاها بود که توصیف نشده بودند یا توصیفش کم بوده؛ این توصیفات را هم مثل توصیفات چهره به رمانتون اضافه کنید. برای مثال خانه عمه توماس، پارک، اتاق توماس توی خونه عمه اش، اتاقش توی خونه مادریش و... .

    توصیف احساسات: در توصیف احساسات سعی کرده بودید موفق باشید، ولی کمی جای کار داشتید؛ شخصیت ها بیشتر جاها نیاز به لحن و احساسی داشتند که دیالوگ هاشون رو بیان کنند، ولی بدون لحن و حس رها شده بودند. خیلی خوب احساسات رو نتونسته بودید نشون بدید، احساسات با حالات رابـ ـطه خیلی محکمی داره، برای قوی تر کردن این بخش می تونید روی حالاتتون بیشتر کار کنید. برای مثال کسی که یه موقعیت غیر منتظره براش پیش اومده، تنها گفتن این که تعجب کرده کافی نیست، این رو هم می تونید موارد زیر رو اضافه کنید:
    از تعجب و حیرت دهانش خشک شد.
    سرش را میان دستش گرفته بود، برایش غیر قابل باور نبود.
    از روی شگفتی و حیرت لکنت گرفته بود.
    و کلی حالات دیگه که تعجب و بهت رو نشون میده.

    توصیف حالات: در توصیف حالات کمی بهتر از موارد دیگر کار کرده بودید، ولی این هم مثل احساسات جای کار بسیار است. در برخی از جاها خواننده نیاز داره تا بدونه شخصیت ها کجا ایستاده اند؟ رو به چی هستند؟ پشت سرشان چیه؟ حالت بدنشون و... . به خصوص وقتی که
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما از ژانر فانتزی پیروی می کنه و شخصیت های شما هر آن ممکنه از توانایی هایی مثل سرعت، پرواز و... برخوردار باشند.

    توی رمانتون توانایی این رو داشتید که بهتر از این افراد و امکان و حالات و احساسات را وصف کنید؛ پیشنهاد می دم یه لیست از احساسات انسان تهیه کنید و ازش توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    استفاده کنید. نویسنده موقع نوشتن، حضور ذهن نداره و خیلی نمی‌تونه بین احساسات انتخاب داشته باشه؛ برای مثال چند حالت رو، ناراحت، عصبانی، خشمگین و... می نویسه، در صورتی که می تونه از مترادف های این کلمات استفاده کنه که این متن رو متفاوت می کنه. به جای اینکه خواننده بار ها بخونه که فلان شخصیت عصبی و کلافه فلان دیالوگ ها رو گفت، توصیفات متفاوتی رو از نویسنده می بینه. علاوه بر اون حالات هم موثر می تونه باشه، برای مثال عصبانی بودن، به سرخ شدن، عرق کردن، بیرون زدن رگ های پیشانی یا دست، جیغ و فریاد زدن و... توصیف بشه.

    *نثر
    نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    محاوره بود، ولی گاهی با نثر ادبی ترکیب می شد. نثر محاوره معمولا با زاویه دید اول شخص و برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هایی با ژانر طنز، عاشقانه، اجتماعی و... میاد. خب،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما، یه جورایی دقیقا برعکس این قاعده بود؛ این هم می تونه برای شما یه پوئن مثبت باشه هم منفی. مثبت از نظر این که برای مخاطب ها جدیده و
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    فانتزی با نثر محاوره و زاویه دید اول شخص کم خوندند، منفی هم از نظر این که ممکن هست از عهده اش بر نیاید و کمی نقص توش دیده بشه. در نثر محاوره ای خواننده نیاز به توصیفات و مونولوگ های قوی داره، همین کمبود توصیفات باعث شد بود کمی نثر خسته کننده به نظر برسه و خواننده زده بشه! البته این مورد، در ابتدای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به سیر برمی گرده، ولی بقیه اش با کار کردن روی توصیفات قابل ویرایشه.
    نثر شما یکدست محاوره نبود، برای مثال کلمه «گویی»، توی نثر محاوره اگر از کلمه «انگار که» استفاده بشه بهتره.
    مثال:
    -اون باید عقلش رو از دست داده باشه که از فضای خالی عکس بگیره.اون از وجود شما بی خبره. موجود سبز رنگ با کمی ناراحتی عقب رفت و گوشی رو گرفت توی هردودستش:
    -...
    صحیحش:
    -اون باید عقلش رو از دست داده باشه که از فضای خالی عکس بگیره. اون از وجود شما بی خبره.
    موجود سبز رنگ با کمی ناراحتی عقب رفت و گوشی رو گرفت توی هردودستش:
    -...
    مونولوگ ها در ادامه دیالوگ ها نمیان!

    *سیر
    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما از یه نظر کند بود، از یه نظر تند! معمولا، اتفاقات درون
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با برنامه ریزی و مکث پشت سر هم قرار می گیرند، به طوری که خواننده رو به دنبال خودشون می کشند. سیر اگر تند باشه، خواننده جا میمونه و گیج رو رها می کنه؛ اگر هم کند باشه، با کسلی و خستگی رهاش می کنه. ابتدای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هفت جمجمه سیاه، فقط به اعتیاد توماس اشاره کرده بودید و برای بدست آوردن یه بطری نوشیدنی، شخصیت داستان رو به چالش کشیدید؛ اما این چالش یا موضوع، به خوبی توصیف نشده بود و می شد بهش بیشتر و بهتر پرداخت، به همین خاطر در این بخش مخاطب شما احساس می کرد که سیر کنده. در صفحات دوم و سوم، توماس با موجودات تخیلی داستان آشنا شد، اون قسمت ماجرا کمی غیر قابل باور بود که به توصیفات شما بر می گرده. بهتر بود که برای رو به رو شدن توماس با اون ها، مقدمه و پیش زمینه ای رو در نظر می گرفتید، توی این بخش ما شاهد سیر تند در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هستیم.
    *ایده
    هنوز خیلی از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما نگذشته و نمی‌توان در باره ایده آن نظر داد؛ ولی ایده نجات یه سرزمین، بار ها استفاده شده، اما این نویسنده اس که ایده رو طوری می نویسه که اصلا تکراری بودنش به چشم نیاد. شما از خیلی فاکتور های جدید برای رمانتون استفاده کردید و در ادامه هم انتظار میره شاهد اتفاقات جدید و مهیج تری باشیم. شما می تونید با توصیفات بیشتر و بهتر، از این موضوع، یه داستان جذاب و متفاوت بسازید.

    *شخصیت پردازی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما از همان ابتدا، شخصیت های زیادی داشت، مثل کلارا، یان، جیکوب، آماندا، جسیکا، هانا، عمه توماس و... . برای ورود این ها لازم هست که به خواننده یه پیش زمینه ای بدید. اطلاعات راجع به ویژگی هاشون یا موقعیت اجتماعی شون برای خواننده می تونه خیلی موثر و مفید باشه. البته توی زاویه دید هم گفتم، ممکنه این زاویه دید یکم محدودتون کنه. سعی کنید روی همه شخصیت ها تسلط داشته باشید و به مرور آن ها رو به مخاطب معرفی کنید. این ویژگی در کل
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما خیلی کم دیده می‌شد. برای مثال برای ورود موجودات تخیلی شما، مقدمه چینی شما، خواننده رو قانع نمی‌کرد؛ بخاطر این که ناقص بود.
    توماس: شخصیتی که تمام عمرش رو به کارهای بیهوده می‌گذرونه؛ فضای مجازی و دوستانش براش اولویت اول هستند نسبت به درس. با توجه به دیالوگ ها، توماس به مواد مخـ ـدر اعتیاد داره. شخصیت لجباز و سرکشه. توصیفات درمورد چهره اش یا شخصیت کمه، رفتارهاش رو زیاد نمیشه تجزیه تحلیل کرد؛ ولی با توجه به این که یه پسر دبیرستانی هست، خیلی چیز ها رو نباید زود قبول کنه و تسلیم بشه، خیلی چیزها رو نباید به راحتی باور کنه. احساساتش نسبت به اون موجودات یا همون گابلین‌ها خیلی قابل باور نبود. روی احساسات و رفتارش بهتره بیشتر کار بشه.


    *باورپذیری و متفرقه
    توی باورپذیری کمی، دچار مشکل شده بودید. توماس خیلی راحت وجود اون موجودات رو قبول کرد! می تونستید یه دلیل قابل قبول برای خواننده پیدا کنید و جلوی پاش بذارید. این به ژانر فانتزی تون لطمه میزنه، ژانر فانتزی هم برای خودش مرز داره. زمانی که شما در دنیای واقعیت ها می خواید فانتزی ها و تخیل ها رو مطرح کنید، باید اول با قوانین دنیای واقعی پیش برید، برای مثال ترس از یه موجود ماورایی توی دنیای ما، عادیه و قابل باوره. چیزی که پذیرش آن سخته، خو گرفتن با چنین موجودی است. درسته که خیلی از رسانه ها و فیلم ها راجع به موجودات ماورایی فیلم میسازن و برای مردم دیدن چنین چیزی عادی شده، ولی در عمل و در رو به رو شدن با چنین موجودی، یقینا می ترسند.
    نکته: ویرایشات شما می بایست رنگی باشه.
    معذرت می خوام بابت این تاخیرش

    عضو شورای نقد نگاه دانلود
    aym2_215978_photo_2017-06-26_13-50-43.jpg
     

    Nora_78

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/28
    ارسالی ها
    287
    امتیاز واکنش
    7,334
    امتیاز
    531
    خیلی ممنون بابت نقد زیباتون.در رابـ ـطه با جلد باید بگم حدودا یک هفته‌ست براش جلد گذاشتم و شما چطور اونو ندیدید؟
    باقی اشکالات هم درست میشه فقط چهره شخصیت های فرعی فکر نمیکنم زیاد مهم باشن چون در تمام طول رمان نیستن.و اینکه در ادامه رمان من چهره ها رو کاملا توصیف کردم اما یکجا نیستن و در پست های مختلف کم کم توصیف کردم.
    خلاصه هم اصلاح شد اما فقط از متنش کم کردم و چیزی برای رنگی کردن نیست
    اشکالات و غلط های املائی هم اصلاح شدند اما یک هفته قبل از نقد شما درستشون کردم
    در قسمت ژانر هم سعی میکنم اتفاقات دیگه ای که در رمان رخ میدن رو بهتر و باورپذیرتر توصیف کنم
    شروع رمان هم اصلاح شد
    مقدمه رو خودم ننوشتم و شاعر انجمن نوشته اما تاجای ممکن سعی کردم ادبیش کنم هرچند خودش ادبی بود و مشکلی نداشت.
    شخصیت پردازی در ادامه رمان بهتر میشه.
    توصیفات و حالات نیز در ادامه رمان بهبود پیدا می‌کنه.
     
    آخرین ویرایش:

    «n-i-y-a»

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/07
    ارسالی ها
    1,909
    امتیاز واکنش
    53,694
    امتیاز
    916

    «n-i-y-a»

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/07
    ارسالی ها
    1,909
    امتیاز واکنش
    53,694
    امتیاز
    916
    با سلام
    ویرایش رمان بر اساس نقد "اردیبهشت 98" تایید شد

    امید است در ادامه رمان نیز همه موارد ذکر شده را رعایت فرمایید
    با تشکر
    مدیریت نقد – NAVA-K

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    Ilyakian

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/10
    ارسالی ها
    7
    امتیاز واکنش
    70
    امتیاز
    41
    سن
    38
    چرا پارت نمیزاری نویسنده عزیز دلمون پوکید از انتظار
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا